حبلالمتین (نشریه)
سرلوحهٔ اولین شمارهٔ روزنامهٔ حبلالمتین چاپ تهران | |
| سردبیر | سید جلالالدین مؤیدالاسلام کاشانی (کلکته) سید حسن کاشانی (تهران و رشت) |
|---|---|
| سردبیران پیشین | محمدجواد شیرازی، فخرالسلطان مؤیدزاده |
| نویسندهها | شیخ یحیی کاشانی، وحیدالملک کاشانی، مستشارالدوله صادق |
| دستهبندی | سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اصلاحطلب |
| بسامد | هفتهنامه (کلکته)، روزنامه (تهران و رشت) |
| شمارگان | ۵۰۰ نسخه در ۱۸۹۷م تا ۳۵٬۰۰۰ نسخه در دوران مشروطه ۲٬۰۰۰ تا ۳٬۰۰۰ نسخه در سالهای پایانی |
| ناشر | مؤسسهٔ حبلالمتین |
| بنیانگذار | سید جلالالدین مؤیدالاسلام کاشانی |
| سال بنیانگذاری | ۱۳۱۱ ق / ۱۸۹۳ م |
| نخستین شماره | ۱۰ جمادیالآخر ۱۳۱۱ ق / ۱۹ دسامبر ۱۸۹۳ م |
| آخرین شماره | ۱۸ آذر ۱۳۰۹ ش / ۹ دسامبر ۱۹۳۰ م |
| قیمت | اشتراک سالانه ۱۰ روپیه در هند و ۳۵ قران در ایران (سالهای آغازین) |
| شرکت | مؤسسهٔ حبلالمتین (کلکته) |
| کشور | |
| مستقر در | کلکته، سپس تهران و رشت |
| زبان | فارسی (با ضمائم اردو و بنگالی) |
حَبْلُالمَتین از نامدارترین و بانفوذترین روزنامههای فارسیزبان در اواخر دورهٔ قاجار بود که ابتدا در کلکته منتشر شد و سپس در تهران و رشت ادامه یافت.[۱][۲][۳] مدیریت آن برعهدهٔ سید جلالالدین کاشانی، متخلص به «ادیب» و ملقب به «مؤیدالاسلام» بود.
تاریخچه
[ویرایش]بنیانگذار این روزنامه سید جلالالدین مؤیدالاسلام کاشانی بود که در کاشان زاده شد و در اصفهان و نجف تحصیل کرد. او پس از آشنایی با سید جمالالدین اسدآبادی در بندرعباس و سپس مهاجرت به هند، به فکر تأسیس نشریهای برای آگاهیبخشی ایرانیان افتاد.[۳] نخستین شمارهٔ حبلالمتین در ۱۰ جمادیالآخر ۱۳۱۱ق (۱۹ دسامبر ۱۸۹۳م) در کلکته منتشر شد.[۲]
نام روزنامه از آیهٔ ۱۰۳ سورهٔ آل عمران الهام گرفته بود: «وَاعتَصِموا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقوا». از سال هفتم انتشار، عبارت «روزنامهٔ مقدّس» نیز در سرلوحهٔ آن درج میشد.[۳]
حبلالمتین در کلکته
[ویرایش]حبلالمتین از ۱۰ جمادیالآخر ۱۳۱۱ق / ۱۹ دسامبر ۱۸۹۳ تا ۱۸ آذر ۱۳۰۹ش / ۹ دسامبر ۱۹۳۰، با چندین وقفه در انتشار، در کلکته منتشر میشد. صاحبامتیاز و مدیر آن سید جلالالدین مؤیدالاسلام کاشانی (۱۲۸۰ق/۱۸۶۳م–۱۳۰۹ش/۱۹۳۰م) بود.[۲] از سال هفتم انتشار، عبارت «روزنامهٔ مقدّس» به نام آن افزوده شد. مؤیدالاسلام در سالهای پایانی عمر نابینا شد و مدیریت نشریه را به دخترش فخرالسلطان مؤیدزاده سپرد که با امضای «ف. س. مؤیدزاده» و عنوان «دبیر ثانی» روزنامه را اداره میکرد. وی در مهر ۱۳۰۷ از سمت خود کناره گرفت و نام مؤیدالاسلام دوباره در سرلوحهٔ روزنامه بازگشت.[۲] پیش از او، محمدجواد شیرازی نخستین مدیر داخلی و دبیر ثانی روزنامه بود. در آغاز، سید حسن کاشانی (برادر مؤیدالاسلام) و در سالهای پایانی علیاصغر رحیمزاده صفوی از همکاران اصلی روزنامه بهشمار میرفتند.[۳]
حبلالمتین در دوران فعالیت خود، بهطور گسترده به ایران، عراق (نجف)، عثمانی، افغانستان، مصر، چین، برمه، روسیه، ترکستان و حتی اروپا ارسال میشد. این توزیع گسترده با پشتیبانی مالی زینالعابدین تقیاف، بازرگان ایرانی مقیم باکو، ممکن شد؛ وی هزینهٔ ارسال ۵۰۰ نسخه از روزنامه را برای ده سال به علما و طلاب نجف پرداخت. حتی حاج میرزا حسن ممقانی، از مراجع نجف، پیروان خود را به مطالعهٔ آن تشویق میکرد.[۱]

دورههای انتشار
[ویرایش]فعالیت طولانی حبلالمتین را بر پایهٔ گرایشها و سیاست تحریری آن میتوان به پنج دوره تقسیم کرد:
- دورهٔ نخست (۱۳۱۱–۱۳۱۷ق / ۱۸۹۳–۱۸۹۹م): از نظر قالب و نگارش، شبیه روزنامههای فارسی و اردو در هند بود و از جهت محتوا، همچون مطبوعات داخل ایران، با خودسانسوری همراه بود. در ۱۳۱۵ق، ناشر روزنامه از سوی مظفرالدینشاه مستمری سالانه دریافت کرد و یک سال بعد لقب «مؤیدالاسلام» به او اعطا شد.[۲]
- دورهٔ دوم (۱۳۱۷–۱۳۲۴ق / ۱۸۹۹–۱۹۰۶م): این دوره با گرایش پاناسلامی و افزایش توجه به جهان اسلام شناخته میشود. در این سالها، حبلالمتین به نقد ملایم اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایران پرداخت و بهدلیل انتشار مقالات تند شیخ یحیی کاشانی علیه میرزا علیاصغر اتابک، صدراعظم وقت، توزیع آن در ایران ممنوع شد. این ممنوعیت در ۱۳۲۲ق بهدست عبدالمجید میرزا عینالدوله لغو گردید.[۱][۲]
- دورهٔ سوم (۱۳۲۴–۱۳۲۷ق / ۱۹۰۶–۱۹۰۹م): همزمان با انقلاب مشروطه، روزنامه نقش برجستهای در تنویر افکار عمومی و حمایت از مشروطهخواهان ایفا کرد. این دوره پرنفوذترین مرحلهٔ حیات حبلالمتین بود. نشریه با وجود گرایش اسلامی، از انتقاد علیه تعصبات مذهبی، از جمله رفتار شیخ فضلالله نوری، پرهیز نمیکرد.[۳]
- دورهٔ چهارم (۱۳۲۷ق–۱۳۳۴ق / ۱۹۰۹–۱۹۱۶م): از پیروزی مشروطهخواهان تا پایان جنگ جهانی اول ادامه داشت. روزنامه در این دوره به دفاع از اصلاحات و تجدد پرداخت و برخلاف فضای عمومی جامعهٔ ایران، جانب متفقین را گرفت. در همین سالها انتشار آن بهدستور دولت هند بریتانیا برای مدتی متوقف شد.[۲][۱]
- دورهٔ پنجم (۱۳۰۳–۱۳۰۹ش / ۱۹۲۴–۱۹۳۰م): پس از وقفهای چندساله، روزنامه در تیر ۱۳۰۳ بار دیگر منتشر شد. در این دوره، حبلالمتین از نوسازی کشور و اصلاحات اداری و آموزشی دفاع کرد و از دولت رضاخان سردار سپه و سپس رضاشاه پهلوی حمایت نمود. مقالههایی مانند «لزوم جمهوریت و تفکیک قوای روحانی در ایران» (۱۳۰۳ش) بازتابدهندهٔ این گرایش بودند. در همین دوره، روزنامه کمک مالی از دولت ایران دریافت کرد.[۱][۲]
محتوا
[ویرایش]مقالات حبلالمتین گسترهای از موضوعات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را دربرمیگرفت. در حوزهٔ سیاست بر ضرورت حکومت قانون، آزادی و عدالت تأکید میکرد و در اقتصاد، استقلال مالی و پیشرفت تجارت را تبلیغ مینمود.[۳] روزنامه با انتشار مجموعهٔ «مکالمهٔ شاگرد و معلم» و «گفتوگوی سیاح ایرانی و هندی»، دیدگاه خود را دربارهٔ ترقی و اصلاح اجتماعی ایران بیان میکرد.[۳] مؤیدالاسلام تقلید کورکورانه از غرب را مردود میدانست اما بر آموختن از تمدن غرب، بهویژه ژاپن، تأکید داشت.[۳]
این نشریه مخالف سرسخت قرارداد ۱۹۰۷ روسیه و انگلستان بود و سیاستهای استعمارگرانهٔ هر دو کشور را نکوهش میکرد.[۲] گاه بهدلیل همین مواضع، انتشارش در هند و ورود آن به ایران به دستور امینالسلطان ممنوع شد، هرچند همچنان بهصورت قاچاق در ایران توزیع میشد.[۳][۲]
برخی پژوهشگران، از جمله احمد کسروی، مؤیدالاسلام را به مداهنه و چاپلوسی نسبت دادهاند، در حالیکه دیگران، از جمله مهدی ملکزاده، او را از پیشگامان روشنگری و آزادیخواهی دانستهاند.[۲]
دیگر نشریات مؤسسهٔ حبلالمتین
[ویرایش]موفقیت مؤیدالاسلام در کلکته سبب شد مؤسسهٔ او نشریات دیگری نیز منتشر کند، از جمله:
- مفتاحالظفر (۱۳۱۵–۱۳۱۷ق)
- آزاد (۱۳۱۷ق)
- تمدن (۱۳۲۶ق، چاپ کلکته)
- Mulk o Mellat (به انگلیسی)
- حبلالمتین اردو (به اردو)
- حبلالمتین بنگالی (به بنگالی)
انتشار این نشریات تا زمانی ادامه داشت که دولت بریتانیا در هند از تداوم آن جلوگیری نکرد.[۲][۱]
روزنامهٔ حبلالمتین در تهران و رشت
[ویرایش]پس از پیروزی انقلاب مشروطه و گسترش آزادی مطبوعات در ایران، مدیریت حبلالمتین تصمیم گرفت نسخهای روزانه از این روزنامه را در پایتخت منتشر کند. یکی از دلایل این تصمیم آن بود که نسخهٔ کلکته حدود یک ماه پس از انتشار به تهران میرسید و با افزایش تعداد روزنامههای داخلی، محبوبیت خود را از دست داده بود.[۳]
انتشار حبلالمتین تهران برعهدهٔ سید حسن کاشانی، برادر کوچکتر سید جلالالدین مؤیدالاسلام کاشانی، گذاشته شد. او در کلکته در کنار برادرش در انتشار روزنامههای مفتاحالظفر و آزاد تجربهٔ روزنامهنگاری اندوخته بود و به اوضاع سیاسی ایران نیز آگاهی بیشتری داشت.[۲] سید حسن از فعالان جنبش آزادیخواهی بود و در ۱۳۱۹ق/۱۹۰۱م بهدلیل عضویت در انجمن مخفی و انتشار شبنامهای انتقادی علیه میرزا علیاصغر اتابک، دو سال زندانی شد.[۱]
نخستین شمارهٔ حبلالمتین تهران در ۱۵ ربیعالاول ۱۳۲۵ق / ۲۸ آوریل ۱۹۰۷م و آخرین شماره در ۳۱ ژوئیه ۱۹۰۹م منتشر شد. این روزنامه شش روز در هفته چاپ میشد و از شمارهٔ بیستم به بعد، نام شیخ یحیی کاشانی، روزنامهنگار مشهور، بهعنوان سردبیر در آن درج گردید.[۳] در اردیبهشت ۱۲۸۶ش، روزنامه ترجمهٔ فارسی مقالهای از سید جمالالدین اسدآبادی را چاپ کرد که در آن بر مشارکت علما در سیاست تأکید شده بود.[۱]
با شدت گرفتن کشمکش میان مشروطهخواهان و حامیان محمدعلیشاه، نام سید حسن کاشانی در فهرست تبعیدیان مورد نظر شاه قرار گرفت. پس از بهتوپ بستن مجلس در ۲۳ جمادیالاولی ۱۳۲۶ق، او به سفارت بریتانیا پناه برد و سپس به قفقاز گریخت. در ۲۲ صفر ۱۳۲۷ق / ۱۵ مارس ۱۹۰۹م، از رشت بار دیگر انتشار حبلالمتین را از سر گرفت. چاپ روزنامه در چاپخانه عروهالوثقی و با پشتیبانی مالی فتحاللهخان اکبر (سردار منصور رشتی) انجام میشد. پس از فتح تهران و خلع محمدعلیشاه، سید حسن به پایتخت بازگشت و انتشار روزنامه را از سر گرفت.[۲][۳]
''حبلالمتین'' تهران و رشت روزنامهای آزادیخواه، اصلاحطلب و میهندوست بود که به انتشار اخبار و تفسیرهای سیاسی میپرداخت. این نشریه در طول دو سال فعالیت خود چهار بار توقیف شد:
- توقیف نخست در جمادیالاول ۱۳۲۵ق (ژوئن ۱۹۰۷م)، بهسبب انتقاد از سیاستهای روسیه در ایران. در واکنش، مطبوعات و چاپخانههای تهران دست به اعتصاب زدند. پس از چهار روز و پرداخت جریمه، انتشار آن از سر گرفته شد.[۳]
- توقیف دوم در رمضان همان سال (اکتبر ۱۹۰۷م) روی داد که دلیل آن نامشخص مانده است.[۲]
- توقیف سوم در ۲۰ ذیقعده ۱۳۲۵ق / ۲۶ دسامبر ۱۹۰۷م، بهعلت انتشار مقالهای علیه شیخ فضلالله نوری و ملا محمد آملی، از روحانیان ضد مشروطه.[۱]
- توقیف چهارم در ۱۳ رجب ۱۳۲۷ق / ۳۱ ژوئیه ۱۹۰۹م، پس از چاپ مقالهای به قلم نورالدین خرقانی با عنوان «اِذا فَسَدَ العالِم فَسَدَ العالَم» که در آن از روحانیان و بهویژه ملا قربانعلی زنجانی بهشدت انتقاد شده بود. این توقیف دائمی بود و به پایان کار روزنامه انجامید.[۳]
در پی توقیف نهایی، دادگاه سید حسن را به ۲۳ ماه زندان و پرداخت ۲۵۰ تومان جریمه محکوم کرد، ولی حکم اجرا نشد و در تجدیدنظر از همهٔ اتهامات تبرئه شد. او پس از این ماجرا دیگر روزنامهای منتشر نکرد و اندکی بعد درگذشت.[۲]
آرشیوهای موجود از حبلالمتین تهران در کتابخانههای متعدد ایران و مراکز ایرانشناسی جهان نگهداری میشوند. کاملترین مجموعه در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است. چند شماره از حبلالمتین رشت نیز در کتابخانه دانشگاه کمبریج نگهداری میشود.[۳]
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ ۱٫۸ Parvin, Nassereddin (2002). "ḤABL AL-MATIN". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Vol. Vol. XI, Fasc. 4. p. 431-434.
{{cite encyclopedia}}:|جلد=has extra text (help) - ↑ ۲٫۰۰ ۲٫۰۱ ۲٫۰۲ ۲٫۰۳ ۲٫۰۴ ۲٫۰۵ ۲٫۰۶ ۲٫۰۷ ۲٫۰۸ ۲٫۰۹ ۲٫۱۰ ۲٫۱۱ ۲٫۱۲ ۲٫۱۳ ۲٫۱۴ ۲٫۱۵ پروین، ناصرالدین (۱۳۹۲). «حبلالمتین». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۲۰. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ ۳٫۰۰ ۳٫۰۱ ۳٫۰۲ ۳٫۰۳ ۳٫۰۴ ۳٫۰۵ ۳٫۰۶ ۳٫۰۷ ۳٫۰۸ ۳٫۰۹ ۳٫۱۰ ۳٫۱۱ ۳٫۱۲ ۳٫۱۳ ۳٫۱۴ شمس، اسماعیل (۱۳۹۳). «حبل المتین». دانشنامهٔ جهان اسلام. ج. ۱۲. تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی.
پیوند به بیرون
[ویرایش]
پروندههای رسانهای مربوط به حبلالمتین در ویکیانبار - نسخهٔ آنلاین: Ḥabl al-matīn