جدایی هرات از ایران

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

برای دیگر کاربردها محاصره هرات (ابهام‌زدایی) را ببینید.

امارت هرات ۱۷۹۳ تا ۱۸۶۳ میلادی

جدایی امیرنشین هرات از ایران یا مسئلهٔ هرات از مهم‌ترین فرازهای تاریخ دوسدهٔ اخیر کشورهای ایران و افغانستان است. پافشاری ایران بر تملک ولایت هرات دو بار مورد اعتراض و هجوم دولت بریتانیا قرار گرفته‌است که در نهایت موجب جدایی هرات از ایران شد.

تاریخچه[ویرایش]

ساکنان اصلی آسیای میانه از مردم ایرانی‌تبار سَکا بودند.[۱] مردمان ترک‌تبار از سده پنجم به این‌سو آغاز به نفوذ و کوچ در منطقه کردند. بخش‌های بزرگی از مناطق جنوبی قزاقستان امروزی (در حدود ۶۰۰ هزار کیلومتر مربع) به همراه تمامی ازبکستان و ترکمنستان امروزی (با مجموع حدود ۹۰۰ هزار کیلومتر مربع) از اراضی ایران افشاری تا اواسط قرن هجدهم میلادی (مرگ نادرشاه در سال ۱۷۴۷ میلادی) بخشی از ایران بود. با مرگ نادرشاه، با ضعف دولت ایران، بدون اینکه قراردادی به‌طور رسمی بسته شود حدود ۱٫۵ میلیون کیلومتر مربع از اراضی ایران در آسیای میانه به‌تدریج از کنترل ایران خارج شد. ضمن این‌که این واقعه، در عمل سبب شد تا امپراتوری درانی ایجاد شود و کشوری به نام افغانستان موجودیت پیدا کند. ایران تا عهدنامه پاریس ۱۸۵۷ چنین کشوری را به رسمیت نمی‌شناخت و آن را بخشی از ایران می‌دانست هر چند تنها بر بخش‌های غربی آن (در حدود ۱۶۵ هزار کیلومتر مربع از غرب افغانستان یعنی ولایت هرات تاریخی) تسلط داشت. باید توجه داشت که بر اساس متون و نقشه‌های قدیمی، منظور از ولایت هرات که در ۱۸۵۷ از ایران جدا شد (شکل‌گیری افغانستان) نه ولایت هرات امروزی بلکه منطقه‌ای به گستردگی چهار ولایت امروزی افغانستان بود که شامل چهار ولایت هرات، ولایت بادغیس، ولایت فراه و ولایت نیمروز امروزی و در حدود یک چهارم مساحت افغانستان امروزی است.[۲][۳][۴]

دوران صفوی[ویرایش]

مرزهای پادشاهی صفویان در بازه‌های زمانی گوناگون

در سدهٔ ۱۶م هرات تحت کنترل ایران صفوی قرار گرفت. در دوران صفوی هرات مهم‌ترین شهر و مرکز خراسان محسوب می‌شد. شاه عباس یکم در این شهر به دنیا آمد و تا پیش از به سلطنت رسیدن در این شهر زندگی می‌کرد.

هرات همواره مورد طمع شیبک خان و ازبک‌ها بود؛ حتی چندبار این شهر به دست ازبک‌ها افتاد. اما سلطهٔ ازبک‌ها بر این شهر کوتاه مدت بود و آن‌ها از ضعف حاکمان محلی صفوی در دوران سلطنت شاه تهماسب یکم و محمد خدابنده و اوایل سلطنت شاه عباس یکم استفاده کرده و هر بار برای مدت کوتاهی این شهر را در اشغال داشتند. گفتنی است پس از سرنگونی صفویان، هرات مدتی در اشغال طایفهٔ ابدالی بود که به‌دست نادرشاه افتاد. پس از مرگ نادر، افغان‌ها بر هرات مسلط شدند. در دوران معروف به بازی بزرگ مأموران بریتانیایی در هرات فعال بودند و از جدایی هرات از حکومت ایران پشتیبانی می‌کردند.

دوران قاجار[ویرایش]

در ۱۲۴۹ ه‍.ق عباس میرزا از سوی فتحعلی‌شاه مأمور پس گرفتن هرات از افغان‌ها شد. مرگ عباس میرزا در راه مشهد این کار را ناتمام گذاشت. محمدشاه نیز کوششی برای فتح هرات کرد که ناکام ماند. در زمان ناصرالدین‌شاه، دوست‌محمدخان، حاکم کابل و قندهار، هرات را گرفت. نیروهای ناصرالدین‌شاه تحت فرمان حسام‌السلطنه هرات را محاصره کرده و در سال ۱۲۷۳ ه‍.ق (۱۸۵۷ میلادی و ۱۲۳۶خورشیدی) این شهر را پس گرفتند.

با تهاجم بریتانیا به جنوب ایران و پس از بحرانی شدن روابط ایران و بریتانیا، سرانجام در سال ۱۲۳۶ خورشیدی (۱۸۵۷ میلادی)، معاهده پاریس در شهر پاریس میان نمایندهٔ ایران و سفیر بریتانیا امضا شد. قرار شد که نیروهای بریتانیا از بنادر و جزایر جنوب ایران خارج شوند و در عوض ایران نیز سپاهیان خود را از هرات فراخواند و استقلال افغانستان را به رسمیت شناخت. پس از جنگ هرات قسمت‌هایی از شرق هریرود به بعد (شامل هرات) به افغانستان پیوست شد.

جنگ هرات[ویرایش]

که در اوایل حکومت محمدشاه رخ داد، سپاهیان ایران هرات را که حاکم آن با پشتیبانی انگلیسی‌ها اعلام استقلال کرده بود محاصره کردند. اما به علت اشغال جزیره خارگ به‌وسیلهٔ نیروی دریایی انگلیس و اولتیماتوم آن کشور به ایران، سپاهیان ایران به محاصرهٔ هرات پایان دادند و این امر به‌تدریج مقدمات جدایی هرات را از ایران فراهم ساخت تا اینکه در سال ۱۸۵۷ میلادی (برابر با ۱۲۷۳ قمری و ۱۲۳۶ خورشیدی) از ایران جدا شد.[۵]

تلاش برای الحاق دوباره به ایران[ویرایش]

پس از مرگ دوست محمدخان و ایجاد هرج و مرج و ناامنی در افغانستان، دولت انگلیس از تخریب هرات و حملهٔ شورشیان به آن هراسناک بود و به دلیل اینکه همچنان چشم‌داشت زیادی به استعمار هرات داشت، تصمیم گرفت هرات را برای مدت نامعلومی به‌طور امانی تحت حاکمیت ایران قرار دهد. بدین جهت رونالد تامسون وزیر مختار انگلیس در ایران در اکتبر ۱۸۷۹ م (۱۲۵۸ خورشیدی) این پیشنهاد را از طرف دولت متبوعش به دولت ایران ارائه کرد. ناصرالدین شاه و صدراعظم او حسین خان سپهسالار قرارنامهٔ مزبور را در دولت مطرح و آن را مورد بررسی و مطالعه قرار دادند و با اطرافیان خود در باب آن مشورت کردند. از جمله ایراد عمده‌ای که به آن گرفته شد ذکر کلمهٔ «امانت» در قرارنامه بود که می‌گفتند اگر پس از آنکه دولت ایران متحمل زحمت و مرارت شد و مبالغی در این راه هزینه کرد و پس از مثلاً شش ماه دولت انگلیس تصمیم گرفت هرات را از قلمرو ایران جدا نماید چه خواهد شد؟ مذاکرات با دولت انگلیس در باب حذف این شرط از قرارنامه هم نتیجه نداد. به این جهت با آنکه ناصرالدین شاه در این باره به استخاره هم متوسل شد و استخاره هم «بسیار بسیار خوب» آمد، مدتی سرگردان و حیران بودند و نمی‌توانستند تصمیم بگیرند و بالاخره بهتر آن دیدند که آن را قبول نکنند و به مقامات انگلیس پاسخ رد داده شد.[۶]

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. "Scythian". The New Encyclopædia Britannica, Micropædia. Volume 10 (15th ed.). p. 576. "member of a nomadic people originally of Iranian stock who migrated from Central Asia to southern Russia in the 8th and 7th centuries BC".
  2. «سرنوشت شوم پادشاهی حماسه‌ساز». ایرنا. ۲۰۲۰-۰۶-۱۸. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۸-۲۲.
  3. «جدا شدن افغانستان از ایران در عصر قاجار، یک غلط مشهور تاریخی». خبرگزاری تسنیم | Tasnim. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۸-۲۲.
  4. «ارتش نادرشاه». پرتال جامع علوم انسانی. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۸-۲۲.
  5. برگرفته از کتاب اطلاعات عمومی پیام شابک ‎۹۷۸−۹۶۴−۸۴۸۱−۰۳−۷
  6. «ناصرالدین شاه و استخاره و یادی از شادروان ایرج افشار/دکتر ابراهیم تیموری». مجله بخارا. ۱۰ مهر ۱۳۹۰. بایگانی‌شده از اصلی در ۹ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۷ آوریل ۲۰۱۳.

منابع[ویرایش]

  • خالوحسین بردخونی، سید قاسم یاحسینی، بوشهر، اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان بوشهر، چاپ اول، ۱۳۷۲.