شیبک خان
![]() | این مقاله شامل فهرستی از منابع، کتب مرتبط یا پیوندهای بیرونی است، اما بهدلیل فقدان یادکردهای درونخطی، منابع آن همچنان مبهم هستند. |
محمد شیبانی | |||||
---|---|---|---|---|---|
![]() | |||||
پیشین | شیخ حیدر (خانِ ازبکها) | ||||
جانشین | جان وفا میرزا | ||||
زاده | ۱۴۵۱ آسیای مرکزی | ||||
درگذشته | ۲ دسامبر ۱۵۱۰ (۵۸−۵۹ سال) مرو، ترکمنستان امروزی | ||||
همسر(ان) | مهر نگار خانم خانزاده بیگم عایشه سلطان خانم زهره بیگی آقا خانزاده خانم | ||||
فرزند(ان) | محمد تیمور سلطان خرم شاه سلطان محمد رحیم سلطان | ||||
| |||||
خاندان | بورجیگین | ||||
دودمان | شیبانیان | ||||
پدر | شاه بوداگ | ||||
مادر | آق غوزی بیگم |
شیبک خان ازبک (متولد ۸۵۵ ق. /۸۳۰ خ. مرگ ۹۱۶ ق. /۸۸۹ خ) بنیانگذار خاندان پادشاهی شیبانی ازبکان بود. نام و نسب او محمد شاهبخت خان بن بوداق سلطان بن ابوالخیر بن دولت شیخ بن ابراهیماغلن بن فولاداوغلن بن منگوتیمور بن باداکول بن جوجی خان بن چنگیز خان بود و به محمد شیبانی، شاهی بیگ خان، شیبانی خان و شاهبخت خان نیز مشهور بودهاست. شیبک خان پایهگذار سلسله شیبانیان بودهاست.
خاندان شیبانی ابتدا در سیبری ساکن بودند و در ناحیه تیومن فرمانروایی میکردند. یک قسمت عمده از این شعبه تحت فرماندهی محمد شیبانی به ماوراءالنهر کوچ کردند و امرای تیموری را از بین برده، دولت ازبکان را تأسیس نمودند. شیبکخان به نام جدش «شیبانی» تخلص میکرد. وی مردی بسیار دلیر و جنگجو و خودخواه و متعصب بود. در سال ۸۷۹. خ (۹۰۶ ه.ق) قسمتی از ماوراءالنهر را با شهر سمرقند از یکی از نوادگان امیر تیمور گرفت و به سلطنت نشست و از آن پس تا سال ۸۸۶. خ (۹۱۳ ه.ق) نیز تمام ترکستان و ماوراءالنهر را با سراسر خراسان و استرآباد را از دست بازماندگان سلطان حسینمیرزا بایقرا و دیگر جانشینان تیموری به درآورد و از مغرب و جنوب با ولایت عراق عجم، کرمان و یزد که در قلمرو شاه اسماعیل یکم صفوی بود همسایه شد.
جد او یعنی طایفه شیبانیان که عده کمی را تشکیل میدهند هم اکنون در استان فارس ایران ساکن هستند.
شیبک خان در زمینه مذهب تسنن تعصب وافر داشت و با شیعه به سختی دشمن بود و به شاه اسماعیل به چشم دشمن مینگریست و او را در نامهها تحقیر میکرد، شاه اسماعیل در سال ۸۸۹ خ. (۹۱۶ ه.ق) با لشکر بسیار به خراسان تاخت و شیبکخان از بیم او به قلعهٔ مرو پناه برد و محاصره شد. شاه اسماعیل عاقبت او را به حیله از قلعه بیرون کشید و به جنگ وادار ساخت. در نبرد مرو که در نزدیک قریه محمودآباد در سه فرسنگی مرو میان دو حریف درگرفت پس از کشتاری هولناک ازبکان را شکست داد. شیبکخان به وسیله سرداری با شهرت بهادری کشته شد، همراهان در چهاردیواریی محصور شدند و خان در زیر سم اسبان لشکر خود پایمال گردید.
خورده شدن جسد توسط قزلباشان[ویرایش]
![]() | این نوشتار آکنده از الفاظ طفرهآمیز است: عبارتهای مبهمی که اغلب با اطلاعات جانبدارانه یا اثباتناپذیر همراه است. |
![]() | در بیطرفی این مقاله اختلافنظر وجود دارد. |
![]() | برای تأییدپذیری کامل این مقاله نیاز به ارجاع درست منابع است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیپدیا برای ارجاع به منابع با ارایهٔ ارجاع صحیح منابع این مقاله را بهبود بخشید. مطالب با منابع اثباتنشدنی و ارجاع نادرست را میتوان به چالش کشید و حذف کرد. برای راهنمایی بیشتر صفحهٔ راهنمایی برای نوشتن مقالههای بهتر را ببینید. |
![]() | برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
فرمود که قورچیان کثیرالاخلاص و ملازمان کثیرالاختصاص هر کس سر نواب همایون ما را دوست میدارد، از گوشت بدن این دشمن من قدری میل نماید.[۱]
بر سر گوشت جسد آن ازدحام و هجوم عام شد که چند کس مجروح و زخمی گشتند و (جمعی که دورتر بودند یک لقمه گوشت او را از جمعی که نزدیکتر بودند، به مبلغ کلی میخریدند و میخوردند) و گوشت خام (و حرام با خاک و خون آغشته) را بر وجهی خوردند که بنگیان گرسنه محتاج در وقت در رسیدن کیف بنگ و طغیان جوع، گوشت بره فربه بریان را چنان برغبت تناول ننمایند[۲]
ارسال قطعات باقیمانده بدن[ویرایش]
![]() | این بخش به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. |
همچنین شاه اسماعیل فرمان داد که پوست سرش را پر از کاه کرده برای سلطان بایزید دوم عثمانی فرستادند و دست راست شیبک خان را نزد رستم روزافزون والی ساری و علیآباد مازندران ببرند. درویش بیگ یساول مأمور بردن آن شد و هنگامی که پیش رستم رسید آن دست را بر دامن او انداخت و گفت: «شاه میفرمایند گفته بودی که دست من است و دامن دولت شیبک خان. چون دست تو به دامن او نرسید، اینک دست شیبک خان و دامن نکبت تو» دربارهٔ تاریخ درگذشت شیبک خان این بیت گفته شدهاست:
آمد «کلاه سرخ» و عدم گشت خان ازو | تاریخ فوت او ز قضا شد «کلاه سرخ»[۳] |
پانویس[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- لینپول. طبقات سلاطین اسلام. ترجمهٔ عباس اقبال.
- غفاریفرد، عباسقلی، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه، سازمان سمت، ۱۳۸۱.
- قاضی احمد منشی قمی، خلاصة التواریخ (۲ جلد، تاریخ صفویه از شیخ صفی تا اوایل شاه عباس یکم)، به تصحیح احسان اشراقی.