محمدحسن اعتمادالسلطنه
محمدحسن اعتمادالسلطنه | |
---|---|
![]() | |
زادروز | ۲۱ شعبان ۱۲۵۹ هجری قمری ۲۶ شهریور ۱۲۲۲ خورشیدی مراغه |
مرگ | ۱۸ شوال ۱۳۱۳ هجری قمری ۱۴ فروردین ۱۲۷۵ خورشیدی تهران |
ملیت | ![]() |
پیشه | نویسنده، جغرافیدان |
محمدحسن خان مقدم مراغهای (۲۶ شهریور ۱۲۲۲ مراغه، ۱۴ فروردین ۱۲۷۵ تهران)، ملقب به صنیعالدوله و سپس اعتمادالسلطنه، از رجال دربار دورهٔ قاجار و عهد ناصرالدین شاه و صاحب کتابهای بسیار بود.[۱][۲] پدر وی حاجی علی خان نام داشت، او فراشباشی ناصر الدین شاه و قاتل امیر کبیر بود.
زندگی سیاسی[ویرایش]
پدرش حاجی علی خان اعتمادالسلطنه، حاجبالدوله دربار ناصری بود و مادرش دختر آقاخان سردار و نوه مصطفیقلیخان قاجار.[۳] سایر اجداد او نیز عمدتاً خدمتگزار دودمان قاجار بودهاند. وی در مدرسه دارالفنون تحصیل کرد و زبان فرانسه را به خوبی میدانست و معلومات نظامی را نیز در این مدرسه آموخت.[۲]
وکیل نظام، والی شوشتر، نایب الولایه خوزستان، ژنرال آجودانی شاه، وابسته نظامی ایران در فرانسه و سرانجام مترجم مخصوص شاه از دیگر مشاغل وی بود. او در سال ۱۲۸۰ ه.ق و با تشویق وزیر مختار وقت فرانسه در ایران همراه با هیئت سیاسی به فرانسه مسافرت کرد.[۲]
اعتمادالسلطنه از نظر سیاسی شخصیتی محافظهکار داشت، اما از نظر فکری، مترقی و روشن بود.[۲]
مدارج علمی وسیاسی[ویرایش]
وی در دانشگاه پاریس، تاریخ، جغرافیا و ادبیات فرانسوی آموخت و همچنین در مدت اقامتش در فرانسه زبان انگلیسی را نیز فرا گرفت. در مراجعت به تهران ناصرالدین شاه وی را به سمت ریاست دارالترجمه همایونی و مترجم مخصوص شاه و همچنین وزیر انطباعات (چاپ و نشر) گمارد.[۴] در این سمت وی موفق شد تعداد زیادی از کتب اندیشمندان هم عصر خویش را به نام خود منتشر کند.[۲]
به خاطر شهرت زیاد وی، انجمن جغرافیایی پاریس وی را در دو انجمن آسیایی لندن و انجمن جغرافیایی روسیه به عنوان یکی از اعضای خود برگزید. وی چون به دربار شاه راه داشت، نکتههای قابل توجهی از زندگی رجال، وضع اجتماعی، زد و بندهای سیاسی و مسائل پشت پرده به نگارش درآوردهاست. این کتاب به عنوان روزنامه خاطرات از منابع سودمند مطالعهٔ تاریخ سیاسی و اجتماعی دورهٔ ناصری محسوب میشود.[۲]
اعتمادالسلطنه یک ماه پیش از کشته شدن ناصرالدین شاه، در سن پنجاه سالگی و در تهران به علت سکته درگذشت.[۲]
کتابنامه[ویرایش]
- روزنامه خاطرات شرح خاطرات وی
- مرآة البلدان (معنی فارسی: آینهٔ شهرها)
- مطلع الشمس در سه جلد
- خیرات الحسان
- المآثر و الآثار
- تاریخ منتظم ناصری
- تاریخ اسکندر سوم (ترجمه)
- تاریخ ۴۲ سالهٔ سلطنت شاه
- تاریخ سلماس
- تاریخ سوادکوه
- تاریخ مرو
- تاریخ مغربالاقصی
- حاجی بابا
- خرنامه (منطقالحمار)
- روزنامهٔ سفر مازندران
- شجرهٔ قاجار
- کتابخانهٔ انحصار تنباکو
- تاریخ اشکانیان
- کتاب شرح احوال صدراعظمهای قاجار
- جغرافی طالقان
- خیرات حسان
- خلسه یا خوابنامه (شرح محاکمهٔ خیالی صدراعظمهای قاجار از آغاز تا عصر امینالسلطان)[۲]