فدائیان اسلام
جمعیت فدائیان اسلام | |
---|---|
نشان شناسایی | ![]() |
دبیرکل | محمدمهدی عبدخدایی |
بنیانگذار | سید مجتبی نواب صفوی |
تاریخ تأسیس | ۱۳۲۴ |
وبگاه | fadaeian.ir |
ارگان مطبوعاتی | منشور برادری |
شورای مرکزی فعلی | محمدمهدی عبدخدایی سیدجعفر شبیری زنجانی فاطمه سادات نواب صفوی علی صداقت سیدجواد واحدی محمدطه عبدخدایی محمود زالنژاد حسین ساری حسن طاهری محمدهادی عبدخدایی علی ربانینژاد مفید کیایینژاد احمدعلی برهانیفرد |
جمعیت فدائیان اسلام تشکیلات اسلامگرای شیعهٔ افراطی در ایران بود که در دههٔ ۱۳۲۰ خورشیدی، به رهبری طلبهٔ جوانی به نام سید مجتبی نواب صفوی با هدف برقراری حکومت اسلامی تشکیل شد.
فدائیان اسلام در سال ۱۳۲۴ احمد کسروی، تاریخدان و منشیاش را با ضربات متعدد چاقو ترور کردند. سپس بازهٔ زمانی بین سال ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲ دو نخستوزیر عبدالحسین هژیر، حاجیعلی رزمآرا را به قتل رساندند. آنان همچنین سوء قصدهای ناموفقی را به جان وزیر امور خارجه حسین فاطمی و حسین علاء ترتیب دادند.[۱]
نواب صفوی و تعداد دیگری از اعضای این گروه پس از اقدام به قتل ناموفق حسین علاء دستگیر و به اعدام و حبس محکوم شدند. برخی از اعضای سابق این گروه، پس از قتل حسنعلی منصور نخستوزیر دیگر کشور، نقش حمایتی ایفاء نمودند. بسیاری از اطرافیان روحالله خمینی در انقلاب سال ۱۳۵۷ نیز در گذشته، عضو فدائیان اسلام بودند.[۲]
برخی از پژوهشگران از جمله زرینکوب و نیکی کدی، فرهاد کاظمی و رامین جهانبگلو از این گروه به عنوان یک گروه تروریستی یا گروهی که از روشهای تروریستی استفاده میکردهاست، یاد کردهاند.[۳][۴][۵][۶][۷] رسول جعفریان تاریخنگار و روحانی ایرانی، معتقد است که فدائیان «از بنیاد فقه بیاطلاع بودند» و برنامه فدائیان یک «برنامه منبری» و اجتماعی و سیاسی «بدون مبانی» است. به نظر جعفریان ترور از نظر فدائیان اسلام را باید به عنوان «یک ابزار برای پیشرفت مقاصدشان» تعریف کرد.[۸][۹]
محتویات
تأسیس[ویرایش]

بنیانگذار این گروه، مجتبی میر لوحی معروف به نواب صفوی بود که به جرم فعالیتهای تروریستی، توسط قوه قضائیه حکومت شاهنشاهی ایران به اعدام محکوم شد.
نواب صفوی فارغالتحصیل مدرسه صنعتی آلمانیها در ایران بود که سال ۱۳۰۳ خورشیدی، در خانی آباد تهران متولد شد و در ۱۵ سالگی پدرش را که از مخالفان دولت پهلوی اول بود، ازدست داد.[نیازمند منبع]
در ۱۳۲۲ نواب صفوی به استخدام شرکت نفت درآمد و پس از مدت کوتاهی به آبادان منتقل شد. مدتی بعد برخورد شدیدی از سوی یکی از متخصصین انگلیسی شرکت نفت با یکی از کارگران صورت گرفت که به دنبال آن، نواب کارگران را به اعتراض و اجرای قصاص دعوت کرد. با دخالت پلیس و نیروهای نظامی، اعتراضات سرکوب شد. نواب نیز فرار کرده و شبانه به وسیله قایق از آبادان به سوی بصره و سپس نجف روانه شد. او برای امرار معاش به ساخت و فروش عطر روی آورد.[۱۰]
طی اقامت نواب صفوی در نجف، نواب از نوشتههای ضدشیعه (یعنی شیعهگری، به تاریخ ۱۳۲۱ هجری شمسی، ۱۹۴۲ میلادی) تاریخدان و روشنفکر برجسته ایرانی، احمد کسروی آگاه گشت. نواب خیلی زود به تنفر و وهنی که روحانیون برای کسروی قائل بودند عقیده یافت و تصمیم گرفت در ۱۹۴۵ میلادی، به تهران برگردد تا اقدامی سریع انجام دهد. با قرض ۴۰۰ تومانی از آیتالله حاج شیخ محمدحسین طالقانی، یک تپانچه خرید و در تاریخ ۱۴ مه ۱۹۴۵، دست به ترور ناموفق احمد کسروی زد. نواب صفوی که در آن روز دستگیر شد، خیلی زود آزاد شد و تشکیل گروه فدائیان را اعلام کرد.[۱۱]
نواب به دنبال اقدام ناموفق سرکشانهاش، او توانست دو تن از پیروانش، برادران سیدحسین امامی و سید علیمحمد امامی را سازماندهی کند تا کسروی و منشی او را در ۱۱ مارس ۱۹۴۶ در وزارت دادگستری، ترور کنند. این قسمت، نقطه عطفی برای فدائیان بود. چرا که این اتفاق، با پشتیبانی سخنرانیهای آتشین، اعلامیهها و گزارش روزنامهها، مبلغ وجود فدائیان و فعالیت آنها، به منزله پاکسازی ایران از اعمال ضداسلامی گشت. فتوای تاکتیکی رهبر روحانیون نجف، سید حسین طباطبایی قمی در تبرئه ترور کسروی به دست برادران امامی، کمک کرد تا به گروه فدائیان، مشروعیت را بدهد و فرصت بیسابقهای به آنها دهد تا افراد تازهوارد را جذب کنند و محیط کاریشان را بگسترانند.[۱۱]
به هنگام اتحاد فدائیان اسلام با فرد مشهوری به نام آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی (در سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۱ میلادی)، وجهه عمومیشان ارتقاء یافت. یک سری فعالیتهای علنی، شامل تظاهرات ضد اسرائیلی به امر آیتالله کاشانی و همچنین اقدامات خشونتآمیز علیه مقامات سیاسی والا در این دوره رقم خورد.[۱۱]
نواب صفوی در مرداد ۱۳۳۰ خورشیدی، اینگونه به مصدق لقب داد، «تو، ای مصدق کذاب، بیش از پیش چهره کریه باطن خود را به دنیا و مسلمانان نشان دادی.» در اینحال میرلوحی که تغییر شهرت داده بود و بنام مستعار «نواب صفوی» شناخته میشد، مشی چریکی اختیار کرد. نواب در بهمن ۱۳۳۱ برای مقابله با مخالفان خود «کمیته مجازات» را زیر نظر عبدالحسین واحدی تشکیل داد.[۱۲]
عقاید فدائیان اسلام[ویرایش]

فداییان در شرح اندیشههای خود در رابطه با حکومت اسلامی، نخستین برنامهٔ مدون خود را به صورت قانون اساسی و بر پایهٔ مبانی اسلامی خود در قالب کتابی با نام «رهنمای حقایق یا نماینده حقایق نورانی این جهان بزرگ» به قلم نواب صفوی ارائه دادند که به مانیفست فدائیان اسلام و مبنای سنت فکری این جریان بدل شد. این برنامه قاعدتاً باید در سالهای ۲۸–۱۳۲۷ تدوین یافته باشد، سرانجام در سال ۱۳۲۹ به صورت هماهنگ و همزمان بین رجال سیاسی و مذهبی از طریق پست توزیع گردید. مأمورین امنیتی که از این ماجرا غافلگیر شده بودند، سعی در جمعآوری مابقی کتب کردند که موفق نشدند.[۱۳]
کتاب از سه بخش تشکیل میشود؛ در بخش نخست، نویسنده به شناسایی و تشریح ریشههای مفاسد خانمانسوز ایران و جهان پرداخته و در بخش دوم نیز «طریق اصلاح عموم طبقات» و «دستورالعملی برای شئون مختلف حکومت و جامعه» عرضه داشتهاست. دستورالعملی که بایستی به یاری خدا مو به مو عملی گردد. در پایان کتاب نیز تعدادی اعلامیه آمدهاست.
در بخش نخست جامعه ایران به گونهای تصویر میشود که نابسامانی، فساد، تباهی و فقر سرتاسر آن را فراگرفته و روز به روز گستردهتر و عمیقتر میشود. فساد و تباهی به برجستهترین صورت در حوزه فرهنگ نمود مییابد و «مفاسد فرهنگ» در ردیف مهمترین مفاسد قرار میگیرد. وجه غالب اینگونه مفاسد هم با روابط و مناسبات جنسی در جامعه پیوند مییابند[۱۴]
نواب صفوی که به شدت از ساختار حوزه علمیه و شخص آیتالله بروجردی مرجع تقلید عامه شیعیان ناراضی بود، حملات شخصی شدیدی را نیز نثار او میکند و او را پستتر از سگ و ظالم و بدعتگذار میداند: «تو ای عالم اسلامی، تو ای بیوفا،... در صف بدعتگزاران و ظالمین قرار گرفته، بیرحمانه با جعل قوانین خلاف اسلام و اجراء نقشههای دشمنان اسلام، همه روزه بر پیکر اسلام ضربات شدیدی نواختی، تو ای بیوفا بشر، ایکاش وفاداری را از سگ آموخته بودی؛. به خدا آن گاهی که احساس کوچکترین خطری برای عنوان و مقام دنیای خود کنی، مهیای هر اقدامی و تکفیری و تفسیقی میباشی و گرچه به بنیاد مقدس اسلام لطماتی وارد آید،... آخ، آخ ای بشر بیوفا! به خدا، سگ باوفا، از تو بیوفا شریفتر است».[۱۵]
بهطور کلی نثر کتاب متأثر از ادبیات سیاسی دهه ۱۳۲۰، با لحنی تند و ادبیات خطابی و بسیار تحریکآمیز است. کتاب مملو از بایدهایی است که برای رفع ریشههای خانمانسوز فساد باید اجرا گردد و با برخی گروهها و بخشی از روحانیت به شدت در نزاع است.[۱۶]
وجه تسمیه[ویرایش]
مجتبی نواب صفوی علت نامگذاری گروهش را چنین بیان نمودهاست: در یکی از اولین جلسات فدائیان اسلام سید مجتبی نواب صفوی بیان نمود که حسین بن علی را در خواب دیدهاست که بازوبندی را به دست راست وی میبندد که بر روی آن نوشته شده بود فدائیان اسلام و به این ترتیب این گروه با نام «فدائیان اسلام» به صورت رسمی مبارزات خود را آغاز نمود.[نیازمند منبع]
فعالیتها[ویرایش]
- مبارزه با بیحجابی
- واکنش به دستگیری آیتالله کاشانی و حمایت از فعالیتهای ایشان با حمایت از شمس قناتآبادی
- اعتراض به مجلس مؤسسان * فعالیتهایی بعد از کودتای ۲۸ مرداد در حمایت از دولت کودتا و سپس مخالفت با شاه به دلیل عدم اجرای احکام اسلام
- مبارزه علیه بهائیت
- مخالفت با جبهه ملی و دکتر مصدق
- مخالفت با آیتالله بروجردی و اخراج از حوزهٔ علمیه قم و شهر قم
اقدامات فدائیان اسلام[ویرایش]
نخستین اقدامات نواب صفوی در تهران، ترور ناموفق احمد کسروی، نویسنده و تاریخنگار ایرانی بود؛ ولی در در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴، علیمحمد امامی و حسین امامی، دو عضو دیگر از این گروه، موفق شدند احمد کسروی و منشی اش را در جلسه بازپرسی و در داخل کاخ دادگستری تهران به قتل برساندند.[۱] ترور عبدالحسین هژیر وزیر دربار محمدرضاشاه پهلوی در ۱۳ آبان ۱۳۲۸ به دست حسین امامی، و سرلشکر رزمآرا، نخستوزیر ایران در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ به دست خلیل طهماسبی از کارهای بعدی این گروه بود. در جریان نهضت ملی شدن نفت ایران، آنها در ۲۵ بهمن ۱۳۳۰ توسط محمدمهدی عبدخدایی سوءقصدی به جان حسین فاطمی، از نزدیکان محمد مصدق کردند که ناکام ماند.[۱] فدائیان در ۲۵ آبان ۱۳۳۴ توسط مظفر ذوالقدر دست به ترور حسین علاء نخستوزیر وقت زدند که ناکام ماند و منجر به دستگیری و سپس اعدام نواب صفوی، محمد واحدی، مظفر ذوالقدر و خلیل طهماسبی در ۲۷ دی ۱۳۳۴ شد.
احمد کسروی[ویرایش]
از نخستین اقدامات نواب صفوی درتهران، سعی در قتل احمد کسروی، نویسنده و تاریخنگار ایرانی در ۲۹ فروردین ۱۳۲۴ بود که ناموفق ماند. اما در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ خورشیدی، علیمحمد امامی و حسین امامی، دو عضو دیگر این گروه، احمد کسروی و منشیاش را در جلسه بازپرسی و در داخل کاخ دادگستری تهران به قتل رساندند.[۱]
نواب صفوی و همراهانش پس از ترور احمد کسروی، در دادگاه نظامی تبرئه شدند، زیرا که هم رهبران مذهبی از آنها پشتیبانی میکردند و هم مقامات حکومتی امیدوار بودند تا در برابر حزب توده از آنها بهرهبرداری کنند.[۱۷]
عبدالحسین هژیر[ویرایش]
هژیر در مجلس شورای ملی از اکثریت قابل توجهی برخوردار بود ولی مطبوعات تهران و شهرستانها از حمله به او کوتاهی نمیکردند و همه روزه اتهامات زیادی به وی وارد میساختند. سرانجام هژیر در مقابل جوّی که مخالفین ایجاد کرده بودند تاب مقاومت نیاورد و با آن که در مجلس از حمایت اکثریت برخوردار بود، در روز پنجم آبان ماه ۱۳۲۷ پس از پنج ماه درگیری از کار کناره گرفت. یکی از اقدامات هژیر در دوران زمامداری، برقراری مجدد روابط سیاسی بین ایران و عربستان سعودی بود که رفتوآمد زائران خانهٔ خدا دوباره برقرار شد.
عبدالحسین هژیر در انتخابات مجلس مؤسسان دوم در اردیبهشت ماه ۱۳۲۸ از تهران به نمایندگی انتخاب شد، و در ۲۸ تیر ماه ۱۳۲۸ به سمت وزیر دربار منصوب شد. در روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۲۸ در مجلس عزاداری و روضهخوانی دربار در مسجد سپهسالار هدف گلولهٔ سید حسین امامی عضو جمعیت فدائیان اسلام قرار گرفت و روز بعد در سن ۴۷ سالگی درگذشت.
علی رزمآرا[ویرایش]
نخستوزیری رزمآرا با جنجال نفت همراه بود و او ناگزیر شد لایحهٔ قرارداد گس-گلشائیان را که دولت محمد ساعد به مجلس داده بود پس بگیرد. کابینهٔ او چند بار مورد استیضاح قرار گرفت و نهایتاً با سخنانی که دربارهٔ عدم توانایی ملت ایران در ادارهٔ صنعت نفت ایران ابراز کرد، همگان رزمآرا را بزرگترین مانع بر سر ملی شدن نفت شناختند.
رزمآرا چنین استدلال میکرد که ما توان فنی در اختیار گرفتن کامل صنعت نفت را نداریم و باید به افزایش سهم ایران از سود حاصل، به پنجاه درصد رضایت دهیم. همین باعث شد تا او را به عنوان یک خائن به منافع ملی ایران معرفی کنند. در بیرون از مجلس نیز جریانهای گوناگون کشور از دربار تا اسلامگرایان تندرو ائتلافی بر ضد رزمآرا ایجاد کرده بودند.
در روز شانزدهم اسفند سال ۱۳۲۹ سپهبد حاجعلی رزمآرا در مسجد شاه تهران کشته شد. خلیل طهماسبی، که پس از دستگیری در همان لحظه خود را عبدالله موحد رستگاری معرفی کرد، عضو فداییان اسلام، گروه اسلامگرای وابسته به نواب صفوی، که آن زمان در اتحاد با کاشانی و جبههٔ ملی بود، که همان روز مسئولیت آن را به عهده گرفت.
حسین فاطمی[ویرایش]
در ۲۵ بهمن ۱۳۳۰ فاطمی که نماینده مردم تهران نیز بود در حین سخنرانی بر مزار محمد مسعود توسط محمدمهدی عبدخدایی نوجوان ۱۵ ساله و عضو جمعیت فدائیان اسلام ترور شد که نافرجام ماند و گلوله به قلب او آسیبی نرساند. محمد مهدی عبد خدایی دربارهٔ این ترور میگوید:
به محض این که ماشه اسلحه را کشیدم، اسلحه را بر زمین انداختم. در آن زمان آقای عباس گودرزی نامی بود که در تجریش جگر میفروخت و بهش میگفتند «عباس جیگرکی» که خم میشود و اسلحه را برمیدارد که مردم به سمتش هجوم میبرند و او را میزنند. من در تمام این صحنهها حاضر بودم چون کسی باورش نمیشد که یک نوجوان ۱۵ ساله با کلت کمری دکتر فاطمی را زده باشد. … ایستادم و تکبیر گفتم. پس از این بود که جمعیت به طرف من برگشتند.
حسین علاء[ویرایش]
در ۲۵ آبان ۱۳۳۴ حسین علاء، نخستوزیر وقت توسط فدائیان اسلام ترور شد، ولی جان سالم به در برد.
ترور نافرجام علاء مقدمهٔ اصلی دستگیری رهبران فدائیان اسلام بود.
فداییان و نهضت ملی شدن صنعت نفت[ویرایش]
برخی افراد بر این باورند که فداییان اسلام یکی از گروههای تأثیرگذار در جهت پیروزی نهضت ملی شدن صنعت نفت و نخستوزیری مصدق بود. از جمله سید محمود طالقانی در این زمینه میگوید: «... نهضت اوج گرفت. چه شد که اوج گرفت؟ گروههای ملی و دینی و مذهبی همه در یک مسیر حرکت کردند. مراجع دینی مانند مرحوم آیتالله خوانساری و آیتالله کاشانی و فدائیان اسلام، با هم شروع کردند به حرکت و ملت را به حرکت درآوردن هر یک به جای خود. فدائیان اسلام، جوانان پرشور و مؤمن، آنها راه را باز و موانع را بر طرف میکردند. مانع اول را برداشتند (هژیر). انتخابات آزاد شروع شد. مانع بعدی را برداشتند (رزمآرا)، صنعت نفت در مجلس ملی شد.»[۱۸]
فدائیان اسلام پس از نواب صفوی[ویرایش]
پس از اعدام نواب صفوی اعضای جمعیت فداییان اسلام تحت مراقبت شدید مأمورین حکومتی قرار داشتند. در چنین شرایطی، اعضای جمعیت فداییان اسلام به مبارزات مخفیانه علیه سلطنت پهلوی روی آوردند. اعضای فداییان اسلام با برگزاری جلسات عمومی اما به شکل کلاسهای قرآن و مراسم عزاداری در مسجدهایی همچون مسجد مهدیه در خیابان رزم آرا و مسجدی در خیابان بوذر جمهری توسط آقایان بهاری، رفیعی و صرف زاده به عنوان «انجمن دانش و آموزش جوانان». اما اعضای فداییان اسلام از سال ۱۳۳۴ تا سال ۱۳۴۳ هیچ نوع فعالیت آشکاری انجام ندادند.
قتل سید عبدالحسین واحدی[ویرایش]
تیمور بختیار فرماندار نظامی تهران در پی یک مشاجره با سید عبدالحسین واحدی معاون رهبر جمعیت فدائیان اسلام، وی را تاریخ ۷ آذر ۱۳۳۴ خورشیدی به ضرب ۵ گلوله به قتل رساند. رسانههای گروهی اعلام کردند واحدی قصد فرار داشت و توسط مأموران کشته شد.[۱۹]
پانویس[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ Gholam R. Afkhami (۲۰۰۹)، The life and times of the Shah، University of California Press، ص. ۳۷۰، شابک ۰۵۲۰۲۵۳۲۸۰
- ↑ Abbas Milani, The Persian sphinx: Amir Abbas Hoveyda and the riddle of the Iranian Revolution: a biography, I.B.Tauris, 2000, ISBN 1-85043-328-3, p 173
- ↑ Zarrinkub, A.H.; Keddie, N.R (1991). "Fidāʾiyyān-i Islām". Encyclopaedia of Islam. ۲ (۲ ed.). LEIDEN: E.J. BRILL. p. ۸۸۲–۸۸۳. ISBN 90 04 07026 5. Retrieved ۲۰۱۲-۱۰-۰۳.:"a small politico-religious terrorist group based in Tehrān which during its twelve years of activity (1943-55) became notorious for its responsibility for numerous political murders"
- ↑ KAZEMI, FARHAD (1999). "FEDĀʾĪĀN-E ESLĀM". Encyclopædia Iranica. 9. New York: Bibliotheca Persica Press. p. 470-474. Archived from the original on 2012-10-03. Retrieved 2012-10-03.:"edāʾīān’s importance in Persian politics was due to several related factors. First, they were exceptionally successful as a terrorist organization"
- ↑ http://web.mit.edu/taalebi/www/soscof/oilNationalization/ciaQuo/kazemzadehReview.html All evidence, including the CIA's secret history, shows that Ayatollah Kashani and Fadaian Islam (the first violent Islamic fundamentalist organization in Iran, many of whose leaders rose to power in the Islamic Republic after 1979), along with monarchist military officers, were mobilized by the CIA and MI6 in the August 1953 coup against Mossadegh[...]The "terrorist group" that Kermit Roosevelt and Donald Wilber mobilized was the "Fadaian Islam."
- ↑ Iran: between tradition and modernity By Ramin Jahanbegloo
- ↑ http://deepblue.lib.umich.edu/bitstream/2027.42/64683/1/afshon_1.pdf the Fada’iyan-e Islam were the first Shiite Islamist organization to employ terrorism as a primary method of political activism
- ↑ رسول جعفریان (۸ اردیبهشت ۱۳۹۲). «فدائیان اسلام و برنامه حکومت اسلامی - گفتگو با رسول جعفریان». پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی.
- ↑ رسول جعفریان. «فدائیان اسلام و برنامه حکومت اسلامی (مصاحبه) / گفتگویی است دربارهٔ جایگاه کتاب راهنمای حقائق و اهمیت آن در شناخت تفکر سیاسی فدائیان اسلام». مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
- ↑ سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ FARHAD KAZEMI, "FEDĀʾĪĀN-E ESLĀM" in Encyclopædia Iranica, Vol. IX, Fasc. 5, pp. 470-474
- ↑ فصلنامهٔ دانشگاهی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی شهر و اجتماع، شمارههای ۴ و ۵، صص ۹ و ۱۰
- ↑ فداییان اسلام، تاریخ، عملکرد، اندیشه، سید هادی خسروشاهی، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۵
- ↑ .بازخوانی ایدئولوژی جمعیت فداییان اسلام - بخش سوم؛ دستورالعمل اصلاح حکومت و جامعه روزنامه ایران، ۲۸ دی ۱۳۸۱
- ↑ یادداشتی از فرید مدرسی درباره توهین به مرجعیت در دهه ۲۰ و دهه ۸۰؛ شباهت ظاهری و تفاوت باطنی بایگانیشده در ۲۶ اوت ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine وبگاه نوروز
- ↑ «عقلانیت سنت فکری رادیکالیسم اسلامی (جمعیت فدائیان اسلام)». ابراهیم عباسی، رادیکالیسم اسلامی در ایران معاصر، پایاننامه دکترا، دانشگاه تهران، ۱۳۸۸،
- ↑ یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب. ص ۳۱۸.
- ↑ گفتگو با استاد سیدهادی خسروشاهی درباره فدائیان اسلام
- ↑ «مشاهده تقویم تاریخ ۷ آذر». مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. برای مشاهده متن منبع، در بخش جستجو، «۷ آذر» را انتخاب کنید.. دریافتشده در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۵. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک)
منابع[ویرایش]
- KAZEMI, FARHAD (1999). "FEDĀʾĪĀN-E ESLĀM". Encyclopædia Iranica. 9. New York: Bibliotheca Persica Press. p. 470-474. Archived from the original on 2012-10-03. Retrieved 2012-10-03.
پیوند به بیرون[ویرایش]
- مقاله فدائیان اسلام در ویرایش سوم دانشنامه اسلام
- انجمنهای سری
- انقلاب ۱۳۵۷
- بنیادگرایی اسلامی
- بنیانگذاریهای ۱۹۴۶ (میلادی) در ایران
- تروریسم اسلامی
- جمعیت فدائیان اسلام
- حزبهای بنیانگذاریشده در ۱۹۸۹ (میلادی)
- سازمانهای بنیانگذاریشده در ۱۹۴۶ (میلادی)
- سازمانهای ستیزهجو اسلامی شیعه
- سازمانهای شناختهشده به عنوان تروریست
- گروههای اصولگرای ایران
- گروههای سیاسی مذهبی در ایران
- گروههای شورشی اسلامگرا
- گروههای شورشی در ایران
- گروههای مسلح ایران
- نومحافظهکاران اهل ایران
- مجریان عدالت سرخود ایرانی