استیون هاوکینگ: تفاوت میان نسخهها
←۱۹۴۲ تا ۱۹۵۹ :تولد و کودکی: دستور زبان اصلاح شد برچسبها: نیازمند بازبینی ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه |
←۱۹۴۲ تا ۱۹۵۹ :تولد و کودکی: دستور زبان اصلاح شد برچسبها: نیازمند بازبینی ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
| نشانی بایگانی = http://www.webcitation.org/6LXhO6LRW |
| نشانی بایگانی = http://www.webcitation.org/6LXhO6LRW |
||
| تاریخ بایگانی = ۱ دسامبر ۲۰۱۳}}</ref> |
| تاریخ بایگانی = ۱ دسامبر ۲۰۱۳}}</ref> |
||
در سن هشت سالگی، هاوکینگ و خانوادهاش به شهر [[سنت آلبنز]]، شهری در ۳۲ کیلومتری شمال[[لندن]] رفتند. استیون در آنجا به بهترین مدرسهٔ محلی رفت و از همان آغاز، نبوغ خود را نشان داد.<ref name="test101">[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=استیون+هاوکینگ&SSOReturnPage=Check&Rand=0 زندگینامه استیون هاوکینگ]، دانشنامه رشد، شبکه ملی مدارس.</ref> استیون به [[علوم طبیعی]] علاقهمند شد و حتی یک آزمایشگاه علمی در خانه دایر کرد. استعداد پنهان وی به یک تکان و ضربه نیاز داشت تا خود را آشکار کند. این اتفاق در شانزده سالگی او افتاد، که در حال آمادهشدن برای امتحانات اِی لِوِل بود. در سال ۱۹۱۸ پدر هاوکینگ به یک سمت تحقیقاتی در [[هند]] گمارده شد و خانواده تصمیم گرفت دست به ماجراجویی بزند و تا [[هند]] با اتومبیل خود برود. اما یک اتفاق نومید کنندهٔ بزرگ [[رخ نمود]]، همهٔ اعضای خانواده نمیتوانستند در این سفر شرکت کنند و باید استیون را باقی میگذاشتند تا امتحانهای اِی لِوِل خود را بدهد و نزد خانوادهٔ |
در سن هشت سالگی، هاوکینگ و خانوادهاش به شهر [[سنت آلبنز]]، شهری در ۳۲ کیلومتری شمال[[لندن]] رفتند. استیون در آنجا به بهترین مدرسهٔ محلی رفت و از همان آغاز، نبوغ خود را نشان داد.<ref name="test101">[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=استیون+هاوکینگ&SSOReturnPage=Check&Rand=0 زندگینامه استیون هاوکینگ]، دانشنامه رشد، شبکه ملی مدارس.</ref> استیون به [[علوم طبیعی]] علاقهمند شد و حتی یک آزمایشگاه علمی در خانه دایر کرد. استعداد پنهان وی به یک تکان و ضربه نیاز داشت تا خود را آشکار کند. این اتفاق در شانزده سالگی او افتاد، که در حال آمادهشدن برای امتحانات اِی لِوِل بود. در سال ۱۹۱۸ پدر هاوکینگ به یک سمت تحقیقاتی در [[هند]] گمارده شد و خانواده تصمیم گرفت دست به ماجراجویی بزند و تا [[هند]] با اتومبیل خود برود. اما یک اتفاق نومید کنندهٔ بزرگ [[رخ نمود]]، همهٔ اعضای خانواده نمیتوانستند در این سفر شرکت کنند و باید استیون را باقی میگذاشتند تا امتحانهای اِی لِوِل خود را بدهد و نزد خانوادهٔ همفری، که از دوستان نزدیکشان بودند، ماند. جاگذاشتهشدن هاوکینگ از سوی خانوادهاش ممکن است هر تأثیری بر او نهاده باشد، اما باعث شد نفوذ نیروی خرد وی در زندگیاش برانگیخته و تحریک شود. پدرش از وی خواسته بود به مطالعهٔ زیستشناسی بپردازد، تا حرفهٔ او را از حوزهٔ پزشکی تعقیب کند. استیون بیشتر به ریاضیات گرایش و علاقه داشت، که در این درس از همه بهتر بود؛ اما پدرش ریاضی خواندن را راه پیمودن به سوی بنبست میدانست که فقط به تدریس ختم میشود. سرانجام آنان به سازش رسیدند، قرار شد استیون [[ریاضیات]]، [[فیزیک]] و [[شیمی]] را مطالعه کند. وی تمام تلاش و دقت خود را وقف درسهایش برای امتحان اِی لِوِل کرد، یک امتحان اولیه هم برای آزمون ورودی [[آکسفورد]] در پیش داشت که هدف آن شرکت در آزمون واقعی سال بعد بود. در اتفاقی نامنتظره، استیون از پس امتحان آکسفورد چندان خوب برآمد که یک کمک هزینهٔ تحصیلی به او عطا شد.<ref>{{یادکرد وب |
||
| نشانی = http://rasekhoon.net/article/show/630655/ |
| نشانی = http://rasekhoon.net/article/show/630655/ |
||
| عنوان = زندگینامه و آثار استیون هاوکینگ (1) |
| عنوان = زندگینامه و آثار استیون هاوکینگ (1) |
نسخهٔ ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۰۸
استیون هاوکینگ | |
---|---|
زادهٔ | ۸ ژانویهٔ ۱۹۴۲ (۸۲ سال)
۱۸ دی ۱۳۲۰ آکسفورد، انگلستان |
محل زندگی | انگلستان |
ملیت | بریتانیا |
محل تحصیل | دانشگاه آکسفورد دانشگاه کمبریج |
شناختهشده برای | سیاهچاله کیهانشناسی نظری جاذبه کوانتوم تابش هاوکینگ |
همسر(ها) | جین وایلد (۱۹۹۵-۱۹۶۵) جداشده الین میسون (۲۰۰۶-۱۹۹۵) جداشده فرزندان: رابرت (متولد ۱۹۶۷) لوسی (متولد ۱۹۷۰) تیموتی (متولد ۱۹۷۹) |
فرزندان | رابرت (متولد ۱۹۶۷) لوسی (متولد ۱۹۷۰) تیموتی (متولد ۱۹۷۹) |
جایزه(ها) | مدال فرانکلین (۱۹۸۱)جایزه ولف در فیزیک (۱۹۸۸) مدال شاهزاده آستوریاس (۱۹۸۹) مدال کاپلی (۲۰۰۶) مدال آزادی ریاست جمهوری (۲۰۰۹) |
پیشینه علمی | |
شاخه(ها) | ریاضیات کاربردی فیزیک نظری کیهانشناسی |
محل کار | دانشگاه کمبریج مؤسسه فناوری کالیفرنیا |
استاد راهنما | دنیس سیاما |
استیون ویلیام هاوکینگ (به انگلیسی: Stephen William Hawking) (زادهٔ: ۸ ژانویه ۱۹۴۲) فیزیکدان نظری، کیهانشناس و نویسندهٔ بریتانیایی و مدیر تحقیقات مرکز کیهانشناسی نظری در دانشگاه کمبریج است که کارهای علمیاش سابقهای بیش از چهل سال دارد. کتابها و همایشهایش، او را به یک چهرهٔ محبوب تبدیل کردهاست. در حال حاضر، او عضو جامعهٔ سلطنتی هنر و عضو ثابت جامعهٔ اسقفان دانشمند است. او در سال ۲۰۰۹ موفق به دریافت مدال آزادی ریاست جمهوری آمریکا شد. هاوکینگ به مدت سی سال یعنی از سال ۱۹۷۹ تا یکم اکتبر ۲۰۰۹، دارنده کرسی ریاضیات لوکاس بودهاست.[۳] وی به خاطر فعالیت در زمینهٔ کیهانشناسی و جاذبه کوانتوم به ویژه در زمینهٔ سیاهچاله، شناخته شدهاست. کتاب تاریخچه زمان او که با رکوردی ۲۳۷ هفتهای به عنوان پرفروشترین کتاب در بریتانیا باقیماند، باعث شهرتش شد. همچنین، کتاب طرح بزرگ او که در اواخر سال ۲۰۱۰ به چاپ رسید، جنجال زیادی به پا کرد. این کتاب تنها پس از چند روز به یکی از پرفروشترین کتابهای آمازون تبدیل شد.[۴] هاوکینگ مبتلا به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک بوده و از هر گونه تحرک عاجز است؛ نه میتواند بنشیند، نه برخیزد، و نه راه برود. حتی قادر نیست دست و پایش را تکان بدهد یا بدنش را خم و راست کند و حتی توانایی سخن گفتن را نیز ندارد.[۵] وی با وجود تواناییهای بسیار در زمینهٔ کیهانشناسی تاکنون جایزه نوبل را کسب نکرده است.[۶]
زندگینامه
۱۹۴۲ تا ۱۹۵۹ :تولد و کودکی
استیون هاوکینگ در ۸ ژانویه ۱۹۴۲ در شهر دانشگاهی آکسفورد از فرانک و ایزابل هاوکینگ زاده شد. استیون در روزهای جنگ جهانی دوم به دنیا آمد. خانهٔ والدین وی در هایگیت در شمال لندن واقع بود. فرانک و ایزابل هاوکینگ، برای اطمینان یافتن از تولد بدون خطر و سالم نخستین فرزندشان تصمیم گرفتند پیش از به دنیا آمدن او موقتاً به آکسفورد بروند. وی در آکسفورد پسرش را به سلامت به دنیا آورد. این روز مصادف بود با سالروز مرگ گالیله، که دقیقاً سیصد سال پیش از آن، در ۱۶۴۲ اتفاق افتاده بود. بنابر تصادفی دیگر، نیوتون حدود همان روزها در همان سال به دنیا آمده بود.[۷] وی از همان زمان به علم ریاضیات علاقه داشت و آرزوی دانشمند شدن را در سر میپروراند، اما در مدرسه یک شاگرد خودسر و به خصوص بدخط شناخته میشد. او هرگز خود را در محدوده کتابهای درسی مقید نمیکرد، بلکه چون با مطالعات آزاد سطح معلوماتش از کلاس بالاتر بود همیشه سعی داشت در کتابهای درسی اشتباهاتی را یافته و با معلمان به جروبحث بپردازد. پدر و مادرش از طبقه متوسط بودند و زندگی ساده در خانهای شلوغ و فرسوده اما مملو از کتاب، عادت به مطالعه را در فرزندانشان تقویت میکرد. فرانک پدر خانواده پزشک متخصص در بیماریهای مناطق گرمسیری بود و به همین جهت نیمی از سال را به سفرهای پژوهشی در مناطق آفریقایی میگذراند. این غیبتهای متوالی برای بچهها چنان عادی شدهبود که تصور میکردند همه پدرها چنین وضعی دارند. در عین حال غیبتهای پدر نوعی استقلال عمل و اتکا به نفس در بچهها ایجاد میکرد.[۸] در سن هشت سالگی، هاوکینگ و خانوادهاش به شهر سنت آلبنز، شهری در ۳۲ کیلومتری شماللندن رفتند. استیون در آنجا به بهترین مدرسهٔ محلی رفت و از همان آغاز، نبوغ خود را نشان داد.[۹] استیون به علوم طبیعی علاقهمند شد و حتی یک آزمایشگاه علمی در خانه دایر کرد. استعداد پنهان وی به یک تکان و ضربه نیاز داشت تا خود را آشکار کند. این اتفاق در شانزده سالگی او افتاد، که در حال آمادهشدن برای امتحانات اِی لِوِل بود. در سال ۱۹۱۸ پدر هاوکینگ به یک سمت تحقیقاتی در هند گمارده شد و خانواده تصمیم گرفت دست به ماجراجویی بزند و تا هند با اتومبیل خود برود. اما یک اتفاق نومید کنندهٔ بزرگ رخ نمود، همهٔ اعضای خانواده نمیتوانستند در این سفر شرکت کنند و باید استیون را باقی میگذاشتند تا امتحانهای اِی لِوِل خود را بدهد و نزد خانوادهٔ همفری، که از دوستان نزدیکشان بودند، ماند. جاگذاشتهشدن هاوکینگ از سوی خانوادهاش ممکن است هر تأثیری بر او نهاده باشد، اما باعث شد نفوذ نیروی خرد وی در زندگیاش برانگیخته و تحریک شود. پدرش از وی خواسته بود به مطالعهٔ زیستشناسی بپردازد، تا حرفهٔ او را از حوزهٔ پزشکی تعقیب کند. استیون بیشتر به ریاضیات گرایش و علاقه داشت، که در این درس از همه بهتر بود؛ اما پدرش ریاضی خواندن را راه پیمودن به سوی بنبست میدانست که فقط به تدریس ختم میشود. سرانجام آنان به سازش رسیدند، قرار شد استیون ریاضیات، فیزیک و شیمی را مطالعه کند. وی تمام تلاش و دقت خود را وقف درسهایش برای امتحان اِی لِوِل کرد، یک امتحان اولیه هم برای آزمون ورودی آکسفورد در پیش داشت که هدف آن شرکت در آزمون واقعی سال بعد بود. در اتفاقی نامنتظره، استیون از پس امتحان آکسفورد چندان خوب برآمد که یک کمک هزینهٔ تحصیلی به او عطا شد.[۱۰]
۱۹۵۹ تا ۱۹۶۳: آغاز تحصیلات عالی
استیون هاوکینگ در هفده سالگی به کالج دانشگاه آکسفورد وارد شد تا در آن جا به تحصیل علوم طبیعی، با تأکید بر فیزیک بپردازد.[۱۱] او از همان زمان به اخترفیزیک و کیهانشناسی علاقهمند شد زیرا در خود کنجکاوی شدیدی مییافت که به رمز و راز ستارگان و آغاز و انجام کیهان پی ببرد. سالهای دهه ۶۰ عصر طلایی کشف فضا، پرتاب اولین ماهوارهها و سفر فضانوردان به کره ماه بود و بازتاب این وقایع تاریخی در رسانهها جوانان را مجذوب میکرد. به علاوه استیون از کودکی عاشق رمانهای علمیتخیلی بود و مطالعه آنها نیز بر اشتیاق او به کسب معلومات بیشتر در فیزیک، نجوم و علوم دیگر میافزود.[۱۲] بسیاری از دانشجویان سال اول حدود یک سال و نیم از استیون هفده ساله بزرگتر بودند، و کسانی هم تا سه سال مسنتر، و دو سال خدمت سربازی خود را هم طی کردهبودند. وی قسمت عمدهٔ وقت خود را در سال اول در اتاقش میگذرانید. علائق هاوکینگ متوجه دنیای بزرگتر پیرامونش بود، و این حوزه را به دقت و مشتاقانه مطالعه میکرد، حتی تا انجام رصدهای شبانه هم پیش میرفت. وی در آستانهٔ امتحانات نهایی یک شب را تا صبح نخوابید، و در نتیجه پاسخ تعدادی از سوالها را به هر ترتیبی که شده، داد. نمرههای نهاییاش در مرز بین اول و دوم قرار گرفت. مطابق معمول در این مورد، برای مصاحبه فراخوانده شد تا در مورد سرنوشتش تصمیم بگیرند. در این هنگام اعتماد به نفس ویژهٔ وی برگشته بود. وقتی دربارهٔ برنامههایش از او پرسیدند، پاسخ داد:
- «اگر شاگرد اول شوم به کمبریج راه پیدا میکنم. اگر شاگرد دوم شوم در آکسفورد خواهم ماند. از این رو انتظار دارم مرا شاگرد اول کنید.»
به قول دکتر برمن:
- «مصاحبهکنندگان به اندازهٔ کافی از خرد و هشیاری برخوردار بودند که تشخیص دهند دارند با کسی صحبت میکنند که از اکثرشان بسیار باهوشتر است.»
هاوکینگ شاگرد اول شد، و در پاییز سال ۱۹۶۲، در بیست سالگی به ترینیتیهال کمبریج وارد شد. ورودش به آکسفورد خیلی ناخوشایند بود؛ ورودش به کمبریج بسی بدتر اتفاق افتاد. در همان ابتدا، پی برد که با همهٔ اینها فرد هویل تصمیم گرفته او را به عنوان دانشجوی خود نپذیرد. دستیار هویل به عنوان استاد راهنمای وی برگزیده شد. به غرور هاوکینگ ضربهٔ سختی وارد آمد: این بیاعتنایی و تحقیر را هرگز فراموش نکرد. در دورهٔ فوقلیسانس کمبریج، هاوکینگ دیگر آن دانشجوی درخشان دورهٔ لیسانس نبود.[۱۳]
۱۹۶۳: آغاز بیماری ALS و خواب اندام
در سال آخر تحصیل هاوکینگ در آکسفورد در پاگرد پلهها زمین خورده و سرش به زمین اصابت کرده بود. در نتیجه، اندکی حافظهاش را از دست داده بود. دوستانش گمان میکردند که این اتفاق ناشی از مستی او بوده است اما این تنها باری نبود که او از پلهها افتاده بود و گاهی هم گره زدن بند کفشهایش برایش دشوار شده بود. هاوکینگ در رفتن از پلهها مواظب خودش بود، اما آن دشواری بستن بند کفش کماکان باقی بود. وقتی در پایان نخستین نیمسال تحصیلی یعنی در ژانویه ۱۹۶۳در آغاز بیست و یک سالگی در کمبریج به خانه رفت، پدرش تصمیم گرفت او را برای معاینه به بیمارستان ببرد. نتیجه فراتر از بدترین کابوسهایی بود که ممکن بود به سراغ کسی بیاید.[۱۴] آزمایشهایی که روی او انجام گرفت علائم بیماری بسیار نادر و درمانناپذیری به نام ALS را نشان داد. این بیماری بخشی از نخاع و مغز و سیستم عصبی را مورد حمله قرار میدهد و به تدریج اعصاب حرکتی بدن را از بین میبرد و با تضعیف ماهیچهها فلج عمومی ایجاد میکند به طوری که به مرور توانایی هر گونه حرکتی از شخص سلب میشود. معمولاً مبتلایان به این بیماری بیدرمان مدت زیادی زنده نمیمانند و این مدت برای استیون بین دو تا سه سال پیشبینی شدهبود.[۱۵] هاوکینگ به کمبریج بازگشت، به حالت افسردگی سیاه و هراسناکی فرو رفت. چندین ماه به ندرت خانهٔ اجارهای خود را ترک کرد. تمام چیزی که از این اتاق به بیرون راه مییافت، نوایی بود که از صفحههای موسیقی واگنر گسیل و بطریهای خالی وودکا که بیرون گذاشته میشد.[۱۶] نومیدی و اندوه عمیقی استیون دربرگرفت. ناگهان همه آرزوهای خود را بر باد رفته میدید؛ دوره دکترا، رویای دانشمند شدن، کشف رمز و راز کیهان، همگی به صورت کاریکاتورهایی در آمدند که در حال دورشدن از او بودند. به جای همه آن خیالپردازی حالا کاری به جز این از دستش برنمیآمد که در گوشهای بنشیند و دقیقهها را بشمارد تا دو سال بعد با فلج عمومی بدن زمان مرگش فرا برسد. به اتاقی که در دانشگاه داشت پناه برد و در تنهایی ساعتها متفکر و بیحرکت ماند. خودش بعدها تعریف کردهاست که آن شب دچار کابوسی شد و در خواب دید که محکوم به اعدام شدهاست و او را برای اجرای حکم میبرند و در آن موقعیت حس کرد که هر لحظه زندگی چقدر برایش ارزشمند است. بعد از بیداری به یاد آورد که در بیمارستان با یک جوان مبتلا به بیماری سرطان خون هماتاق بوده و او از فرط درد چه فریادهایی میکشید. پس خود را قانع کرد که اگر به بیماری بدوندرمان مبتلا است اما لااقل درد نمیکشد. به علاوه طبع لجوج و نقادش که هیچ چیز را به آسانی نمیپذیرفت هشدار داد که از کجا معلوم که پیش بینی پزشکان درست باشد و چه بسا که از نوع اشتباههای کتب درسی باشد.[۱۷]
۱۹۶۴ تا ۱۹۶۵: آشنایی با جین وایلد
آنچه به او قوت قلب و اعتماد به نفس بیشتری برای مبارزه با ناامیدی و بدبینی داد آشناییاش در همان ایام با دختری به نام جین وایلد بود. دختری که در مهمانی سال نو با او دیدار کرده بود، در کمبریج به دیدنش رفت. او فقط هیجده سال داشت. وی درسهای اِی لِوِل را در دبیرستان سنآلبانز نزد خود میخواند، و قصد داشت سال بعد به دانشگاه لندن برود. جین دختری کمرو و خجالتی بود. وقتی هاوکینگ نخستین بار به او گفته بود که دارد کیهانشناسی میخواند، او بعداً ناگزیر به فرهنگ لغات مراجعه کرد تا بفهمد کیهانشناسی به چه معناست. (نابغهها چنین چیزهایی را توضیح نمیدهند) جین به خداوند اعتقاد داشت، و طبعاً خوشبین بود. وی معتقد بود که هر چیزی برای هدف و منظوری به وجود آمده و در واقع آفریده شده است؛ و مهم نیست که رویدادهای نامناسب و نامطلوب چگونه جلوه میکنند، که ممکن است چیز خوب و مطلوبی از دل آنها به وجود آید و رخ بنماید. هاوکینگ از دیرباز اعتقاد به خدا را وانهاده بود، اما نگرش جین به نظرش آشنا آمد و در دلش نشست. او یکدنده و لجوج بود، و همیشه یکدنده بوده است، همین امر راز کامیابی و توفیق او بودهاست. چرا حالا باید دگرگون و متحول میشد.[۱۸] او طی دو سال با اشتیاق و پشتکار این برنامه را عملی کرد در حالی که رشد بیماری را در عضلاتش شاهد بود و ابتدا به کمک یک عصا و سپس دو عصا راه میرفت. ازدواجش با جین در سال ۱۹۶۵ صورت گرفت.[۱۹] از نظر هاوکینگ، این اتفاق «همه چیز را تغییر داد.» وی اکنون چیزی داشت که به خاطرش زندگی کند. اما اگر قرار بود ازدواج کند، پس باید شغل و پیشهای میداشت و اگر باید به کاری مشغول میشد، به درجهٔ دکتری نیاز داشت. هاوکینگ بار دیگر اعتماد به نفس خود را به دست آورد، و دست به کار اندیشیدن دربارهٔ موضوع مناسبی برای پایاننامهٔ دکتری خود شد. خود را خوشبخت میدانست.[۲۰]
۱۹۶۵: شروع دوباره به زندگی
هاوکینگ در ۱۹۶۵، در بیست و سه سالگی، کار برای دریافت دکتری تخصصی را آغاز کرد، و در ژوئیهٔ همان سال ازدواج کرد. در پاییز جین برای گذراندن واپسین سال دانشگاهش به لندن رفت که در روزهای آخر هفته به کمبریج برمیگشت. هاوکینگ به خانهای از یک ردیف خانههای هم شکل و کنار یکدیگر، به فاصلهٔ حدود هزار متری از بخش ریاضیات کاربردی و فیزیک نظری اسبابکشی کرد و مقداری از پول مراسم عروسی را بابت خرید یک خودرو سهچرخه پرداخت کرد تا بتواند با آن تا رصدخانهای که در حومهٔ شهر واقع بود، رفتوآمد کند. ارادهٔ مصمم هاوکینگ برانگیخته شد، و نیروی مغزش را به طور کامل، بدون کمترین پریشانی حواس، متمرکز کرد؛ و باید هم این شرایط فراهم میآمد. زیرا مسائلی که وی اینک متوجه آنها شده بود از جملهٔ پیچیدهترین و بلندپروازانهترین مسائل در کلّ حوزهٔ کیهانشناسی به شمار میآمدند.[۲۱] از اواخر دهه ۶۰ برای نقل مکان از صندلی چرخدار استفاده میکند و قدرت تحرک از همه اجزای بدنش بجز دو انگشت دست چپش سلب شدهاست. با این دو انگشت او میتواند دکمههای رایانه بسیار پیشرفتهای را فشار دهد که اختصاصأ برای او ساختهاند و به جایش حرف میزند و رابطهاش را با دنیای خارج برقرار میکند زیرااستیون از سال ۱۹۸۵ قدرت گویایی خود را هم از دست دادهاست.[۲۲]
زمینههای پژوهشی
زمینهٔ پژوهشی اصلی وی کیهانشناسی و گرانش کوانتومی است. از مهمترین دستاوردهای وی مقالهای است که به رابطهٔ سیاهچالهها و قانونهای ترمودینامیک میپردازد.
او نشان میدهد که سیاهچالهها بعد از مدتی به وسیلهٔ زوجهای ذرات مجازی که در افق رویداد آن تشکیل میشود، نابود میشوند که همین زوج ذرات پیش بینی میکند که سیاه چالهها باید امواجی از خود تابش کنند، که امروزه این امواج به نام تابش هاوکینگ (و گاهی تابش بِکستِین-هاوکینگ) خوانده میشوند.
مقالهٔ مشترک استیون هاوکینگ و پنروز که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد و ثابت میکرد که اگر نسبیت عام درست باشد و جهان دارای آن مقدار ماده که مشاهده میکنیم باشد، باید تکینگی انفجار بزرگ در گذشته رخ داده باشد.
او با کیپ ثورن دربارهٔ اینکه ماکیان ایکس یک سیاهچاله نیست یک شرطبندی علمی داشتهاست.
صدای روباتی
وی که به دلیل ابتلا بیماری ای ال اس (اسکلروز جانبی آمیوتروفیک)، امکان تحرک ندارد، از سیستم جدیدی که با استفاده از هوش مصنوعی تولید شده برای صحبت کردن استفاده میکند. بیماری ای ال اس باعث تخریب پیشرونده و غیرقابل ترمیم دستگاه عصبی مرکزی فرد میشود. به همین دلیل صدای او آهنگی روباتیک دارد. پروفسور هاوکینگ اذعان میکند که صدایش هنوز کمی روباتی است اما تاکید میکند که به دنبال صدایی "طبیعیتر" نیست: "این صدا حالا به نشانه من تبدیل شده و حاضر نیستم آن را با یک صدای طبیعی با لهجه بریتانیایی عوض کنم." او می افزاید که شنیده کودکانی که به صدای کامپیوتری نیاز دارند ترجیح میدهند صدایی شبیه به او داشته باشند. شرکت بریتانیایی سویفت کی در ساخت این دستگاه مشارکت داشته است. تکنولوژی هوش مصنوعی این شرکت (که در حال حاضر به عنوان اپلیکیشن صفحه کلید در تلفنهای هوشمند به کار گرفته میشود)، یاد میگیرد که پروفسور هاوکینگ چطور میاندیشد و بر این اساس واژهای را پیشنهاد میدهد که این دانشمند قصد استفاده از آن را دارد.[۲۳]
باورها
علمی
وی میگوید:
تفاوت میان گذشته و آینده از کجا ناشی میشود؟ قوانین علم میان گذشته و آینده تمایزی قایل نمیشود، بااین حال در زندگی عادی تفاوتی عظیم میان گذشته و آینده وجود دارد. ممکن است ببینید یک فنجان از روی میز به زمین بیفتد و تکهتکه شود اما هرگز شاهد آن نخواهید بود که فنجان تکههای خود را جمع کند و به بالا بپرد و بر روی میز برگردد. افزایش بینظمی یا به اصطلاح آن آنتروپی چیزی است که گذشته را از آینده متمایز میکند و به زمان جهت میدهد. هاوکینگ زمانی عقیده داشت که گسترش جهان هستی متوقف و جهان دوباره جمع میشود. او بعدها گفت که اشتباه میکردهاست.[۲۴]
وی گفته است تلاشها برای آفریدن هوش مصنوعی، تهدیدی برای وجود بشر است. توسعه کامل تکنولوژی هوش مصنوعی می تواند پایان نژاد بشر باشد. هشدار این دانشمند در درباره تکنولوژیای است که خود او نمونهای ساده از آن را برای برقراری ارتباط (سخن گفتن) استفاده میکند. هاوکینگ میگوید نسخههای ابتدایی هوش مصنوعی که تاکنون ابداع شدهاند مفید بودهاند با وجود این، از تبعات آفرینش تکنولوژی که بتواند با انسان برابری کند یا از او پیشی بگیرد ابراز نگرانی کرده است. "چنین موجودی میتواند روی پای خودش بایستد هر بار با شتابی بیشتر خود را از نو طراحی کند. بشر که به دلیل محدودیتهای بیولوژیک سرعت کمتری دارد بدون توانایی رقابت عقب خواهد ماند."[۲۵]
او از قول مدیر ستاد ارتباطات دولت بریتانیا درباره این که اینترنت مرکز مشترک تروریستها شده است هشدار میدهد و میگوید:" شرکتهای اینترنتی باید برای مقابله با این تهدیدها بیشتر تلاش کنند اما مشکل آنجاست که بدون فدا کردن حریم خصوصی و آزادی بتوان این کار را عملی کرد."[۲۶]
دینی
هاوکینگ در آثار خود اشارههایی در باب وجود خدا و یا عدم وجود آن میکند. برای مثال در کتاب پرفروش تاریخچه مختصر زمان مینویسد: «اگر ما بتوانیم فرضیههای لازم برای توضیح هر پدیده و مادهٔ موجود در هستی را کشف کنیم، این کشف یک پیروزی نهایی برای خرد انسانی است، بدین معنی که ما میتوانیم فکر خدا را بخوانیم.»[۲۷]
در کتاب طرح عظیم نیز به این موضوع اشاره میکند که برای توضیح عالم هستی نیازی به یک آفریدگار نیست. همچنین وی به صراحت عنوان کردهاست که اعتقاد به وجود بهشت و یا حیاتِ پس از مرگ در حقیقت «افسانهای» است برای مردمانی که از مرگ میهراسند. او با صراحت میگوید که پس از آخرین فعالیت مغز انسان، دیگر حیاتی برای آن وجود ندارد.
هاوکینگ در مصاحبهای در سال ۲۰۱۴ با نشریه الموندو، به طور قطع وجود خدا را انکار کرده و میگوید: «ال موندو [به معنای جهان در اسپانیایی] حاصل پدیدههای علمی قابل توضیح است.» و «طبیعی است که پیش از درک دانش به خلق هستی به دست یک خداوندگار باور داشته باشیم. اما اکنون و در این عصر، دانش توضیحی مجابکنندهتر در اختیار ما قرار میدهد.» سپس خبرنگار «ال موندو» بازهم از نظریه پیشینِ هاوکینگ در کتاب «تاریخچه مختصر زمان» مبنی بر «کمک دانش به درک اندیشه خداوندگار توسط بشر» پرسیده است. هاوکینگ در پاسخ توضیح داد: «منظور من در آنجا این بود که اگر بر همه چیز عالم شویم، به درک اندیشه خداوند نیز نائل خواهیم آمد، با این قید که اساساً خدایی وجود داشته باشد، که این چنین نیست. من خداناباور هستم.»[۲۸]
سیاسی
هاوکینگ در مهٔ ۲۰۱۳ با تصمیم به عدم شرکت در همایش سالانه فردای پیش رو که هر ساله به میزبانی شیمون پرز در اورشلیم برگزار میشود به جمع کمپین تحریمکنندگان علمی اسرائیل پیوست.[۲۹][۳۰]
وی در سال ۲۰۱۴ خواستار پایان دادن به جنگ سوریه شد: «ما باید از هوش انسانیمان برای پایاندادن به این جنگ بهره ببریم. منِ پدر، وقتی رنجکشیدن بچههای سوری را میبینم، با خود میگویم: دیگر بس است.»[۳۱]
آثار
- The Large Scale Structure of Spacetime with George Ellis
- The Large, the Small, and the Human Mind، (with Abner Shimony, Nancy Cartwright, and Roger Penrose)، Cambridge University Press, 1997, ISBN 0-521-78572-3
- The Grand Design | طرح بزرگ
- A Brief History of Time | تاریخچه زمان
- A Briefer History of Time
- Black Holes and Baby Universes and Other Essays
- The Universe in a Nutshell | جهان در پوست گردو
- On The Shoulders of Giants. The Great Works of Physics and Astronomy
- George's secret key to the universe | دریچهای به سوی کیهان
- George's cosmic treasure hunt | گنجینه کیهانی
همچنین بنگرید به رده کتابهای استیون هاوکینگ
فیلم و سریال
- ۲۰۱۴ - تئوری همه چیز
پانویس
- ↑ http://www.guardian.co.uk/science/2011/may/15/stephen-hawking-interview-there-is-no-heaven
- ↑ «حکم نهایی استیون هاوکینگ: خدایی در کار نیست». رادیو فردا.
- ↑ CBCnews. «استیون هاوکینگ عنوان معتبر کمبریج را رها میکند». دریافتشده در ۲۰۰۹/۱۲/۲۴. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ "The Grand Design by Stephen Hawking" (به انگلیسی). Amazon.com Online Shopping for Electronics, Apparel, Computers, Books, DVDs & more. ۲۱ فوریه، ۲۰۱۲. Archived from the original on 1 December 2013. Retrieved 1 December 2013.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ=
(help) - ↑ عرفان اکبری (پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۰). «زندگینامهٔ استفان هاوکینگ (اینشتین دوم)». ساحل فیزیک. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ http://science.howstuffworks.com/dictionary/famous-scientists/physicists/10-cool-things-stephen-hawking.htm#page=0
- ↑ پل استراترن، ترجمهٔ بهرام معلمی. «زندگینامه و آثار استیون هاوکینگ (1)». راسخون - یار همیشه همراه. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ عرفان اکبری (پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۰). «زندگینامهٔ استفان هاوکینگ (اینشتین دوم)». ساحل فیزیک. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ زندگینامه استیون هاوکینگ، دانشنامه رشد، شبکه ملی مدارس.
- ↑ پل استراترن، ترجمهٔ بهرام معلمی. «زندگینامه و آثار استیون هاوکینگ (1)». راسخون - یار همیشه همراه. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ پل استراترن، ترجمهٔ بهرام معلمی. «زندگینامه و آثار استیون هاوکینگ (1)». راسخون - یار همیشه همراه. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ عرفان اکبری (پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۰). «زندگینامهٔ استفان هاوکینگ (اینشتین دوم)». ساحل فیزیک. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ پل استراترن، ترجمهٔ بهرام معلمی. «زندگینامه و آثار استیون هاوکینگ (1)». راسخون - یار همیشه همراه. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ پل استراترن، ترجمهٔ بهرام معلمی. «زندگینامه و آثار استیون هاوکینگ (1)». راسخون - یار همیشه همراه. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ عرفان اکبری (پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۰). «زندگینامهٔ استفان هاوکینگ (اینشتین دوم)». ساحل فیزیک. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ پل استراترن، ترجمهٔ بهرام معلمی. «زندگینامه و آثار استیون هاوکینگ (1)». راسخون - یار همیشه همراه. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ عرفان اکبری (پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۰). «زندگینامهٔ استفان هاوکینگ (اینشتین دوم)». ساحل فیزیک. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ پل استراترن، ترجمهٔ بهرام معلمی. «زندگینامه و آثار استیون هاوکینگ (1)». راسخون - یار همیشه همراه. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ عرفان اکبری (پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۰). «زندگینامهٔ استفان هاوکینگ (اینشتین دوم)». ساحل فیزیک. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ پل استراترن، ترجمهٔ بهرام معلمی. «زندگینامه و آثار استیون هاوکینگ (1)». راسخون - یار همیشه همراه. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ پل استراترن، ترجمهٔ بهرام معلمی. «زندگینامه و آثار استیون هاوکینگ (1)». راسخون - یار همیشه همراه. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳.
- ↑ عرفان اکبری (پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۰). «زندگینامهٔ استفان هاوکینگ (اینشتین دوم)». ساحل فیزیک. بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ استیون هاوکینگ: هوش مصنوعی تهدیدی برای انسان است راد یو فردا
- ↑ Hannibal (novel)
- ↑ استیون هاوکینگ: هوش مصنوعی تهدیدی برای انسان است راد یو فردا
- ↑ استیون هاوکینگ: هوش مصنوعی تهدیدی برای انسان است راد یو فردا
- ↑ Stephen Hawking: 'There is no heaven; it's a fairy story' | Science | The Guardian
- ↑ «حکم نهایی استیون هاوکینگ: خدایی در کار نیست». رادیو فردا.
- ↑ «استیون هاوکینگ به جمع تحریمکنندگان آکادمیک اسرائیل پیوست». روزنامه گاردین.
- ↑ «هاوکینگ همایشهای رژیم صهیونیستی را تحریم کرد». همشهری آنلاین.
- ↑ «استیفن هاوکینگ: آنچه در سوریه رخ میدهد باعث شرم و انزجار است». خبر آنلاین.
منابع
- http://www.hawking.org.uk/text/info/pub.html
- ^ Ward, David. Hawking targets child readers، Guardian Unlimited Books, 14 June 2006.
- تاریخچه زمان
پیوند به بیرون
به انگلیسی
- Professor Stephen W. Hawking
- Brockers, Emma. Return of the Time Lord، Guardian Unlimited, 27 September 2005.
به فارسی
- قدم اول هاوکینگ برای سفر به فضا؛ از وبگاه دانش فضایی
- پاسخ هاوکینگ به مسائل بنیادین هستی
- بررسی افکار و رویکردهای استیفن هاوکینگ: فیزیکدان جنجالی، گفتگو با رضا منصوری
جستارهای وابسته
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ استیون هاوکینگ موجود است. |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به استیون هاوکینگ در ویکیگفتاورد موجود است. |
- استیون هاوکینگ
- استادان دانشگاه کمبریج
- اعضای انجمن سلطنتی
- اعضای فرهنگستان ملی دانش آمریکا
- افراد زنده
- افراد مبتلا به بیماری موتور نورونهای حرکتی
- افراد معلول
- اهالی آکسفورد
- اهالی سنت آلبنز
- برندگان جایزه ولف فیزیک
- بیخدایان اهل انگلستان
- خاطرهنویسان اهل انگلستان
- دارندگان کرسی ریاضیات لوکاسی
- دارندگان لقب رتبه امپراتوری بریتانیا
- دانشمندان فیزیک نظری
- دریافتکنندگان مدال رئیسجمهوری آزادی
- دریافتکنندگان مدال کاپلی
- زادگان ۱۹۴۲ (میلادی)
- ستارهشناسان اهل انگلستان
- شکگرایان دینی
- فیزیکدانان اهل انگلستان
- فیلسوفان سده ۲۰ (میلادی)
- فیلسوفان سده ۲۱ (میلادی)
- کیهان شناسان
- منتقدان ادیان
- نابغههای محاسبات
- ندانمگرایان اهل انگلستان
- نسبیتپردازان