فهرست حاکمان ایوبی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

سلطان سلطنت ایوبیان
پرچم و نشان ایوبیان
اوج گسترهٔ قلمروی ایوبیان (پس از نبرد حطین)
جزئیات
نخستین فرمانرواصلاح‌الدین ایوبی
واپسین فرمانرواالمعظم توران‌شاه
آغاز فرمانروایی۱۱۷۴ میلادی
پایان فرمانروایی۱۲۶۰ میلادی
سکونتگاه رسمیقاهره (۱۱۷۱–۱۱۷۴)
دمشق (۱۱۷۴–۱۲۱۸)
قاهره (۱۲۱۸–۱۲۵۰)
حلب (۱۲۵۰–۱۲۶۰)

این فهرست امیران و سلاطین ایوبی از سال ۱۱۷۴ تا ۱۳۴۱ میلادی است. در سراسر ۹۰ سال سلطنت ایوبیان، ۹ سلطان در مصر و شام حکومت می‌کردند. سلسله ایوبیان حکومتی بود که از سال ۱۱۷۴ تا ۱۲۶۰ میلادی به مدت تقریباً ۹۰ سال بر مناطقی از مصر، شام، جزیره و اراضی مقدس حکمرانی می‌کرد. بنیانگذار این سلسله، صلاح‌الدین ایوبی بود که توانست پس از برانداختن خلافت فاطمی در مصر و در ادامه با فتح دمشق، پایتخت زنگیان، حکومت ایوبیان تأسیس کرده و کنترل منطقه را در دست بگیرد. پادشاهان این سلسله خود را سلطان می‌نامیدند و پایتختشان دمشق[الف] و قاهره بود. صلاح‌الدین پس از تشکیل حکومت، امیرانی از خویشاوندان خود در مناطق تحت سلطهٔ خود مانند حلب، مصر، حجاز و یمن منصوب کرد که این روند در طی دوران پس از وی نیز ادامه یافت. طولانی‌ترین دوران حکومت از این سلسله را امیرنشین حمات داشت که تا سال ۱۳۴۱ میلادی به حیات خود تحت قدرت ممالیک ادامه داده بود.[۱]

با آغاز درگیری بین نورالدین زنگی و شاوَر که با صلیبیون همراه شده بود، وی در سال ۱۱۶۶ م اسدالدین شیرکوه و برادرزاده‌اش صلاح‌الدین را به مصر فرستاد تا علاوه بر شکست نیروهای متحد شاور و صلیبیون حکومت مصر را به‌دست بگیرند. اما پس از پایان یافتن جنگ و صلح بین طرفین، خلیفهٔ فاطمی، العاضِد، اسدالدین را به عنوان وزیر خود برگزید ولی پس از یک سال، با مرگ شاور و شیرکوه، صلاح‌الدین وارث مقام عموی خود شد و سرانجام، با مرگ آخرین خلیفهٔ فاطمی، حکومت مصر در سال ۱۱۷۳ م به صلاح‌الدین رسید. با وجود آنکه این تغییر عظیم به سهولت تمام انجام شد، اما بین صلاح‌الدین و فرمانده‌اش؛ یعنی اتابک نورالدین زنگی اختلافاتی به وجود آمد. با مرگ نورالدین، صلاح‌الدین پس از چندی استقلال کامل خود را اعلان نمود و با حمایت خلیفه عباسی خود را سلطان معرفی کرد.[۲]

پس از اعلان استقلال، صلاح‌الدین فتوحات خود را در شام، جزیره، حجاز و یمن آغاز نمود و توانست دمشق را مسخر کند و به عنوان پایتخت خود برگزیند؛ اما علیرغم وجود خاندان زنگی، متصرفاتش را وسعت داد تا آنکه بین سال‌های ۱۱۷۴ تا ۱۱۷۶ میلادی حدود مملکت خود را تا رود فرات گسترش داد و این مناطق را بین فرزندان و برداران به عنوان امارت‌های ایوبی تقسیم کرد. وی پس از تثبیت حاکمیت ایوبیان در شام، خود را آماده نبرد با پادشاهی اورشلیم و صلیبیون کرد که در این زمان بر اراضی مقدس حکم می‌راندند. وی پس از شکست صلیبیون در نبرد حطین، توانست اکثر مناطق و شهرهای فلسطین همچون اورشلیم، عکا، یافا، حیفا، صیدا، بیروت، اشکلون و … را که در دستان صلیبیون بودند، بازپس بگیرد. پس از این اتفاق بود که وی و جانشینانش همچون العادل، الکامل، الصالح ایوب و المعظم توران‌شاه درگیر سلسله جنگ‌های صلیبی (از جنگ سوم تا جنگ هفتم صلیبی) از جانب مسیحیان لاتین شدند و توانستند صلیبیون را در بیشتر نبردها شکست و عقب رانند و اکثر مناطق را ــ به جز عکا که پایتخت پادشاهی اورشلیم بود و تا سال ۱۲۹۱ قدرت خود را حفظ کرد ــ برای جهان اسلام نگه دارند. تا آن که با کودتای ممالیک، آخرین سلطان ایوبی، المعظم توران‌شاه، به قتل رسید و سلطنت ایوبیان در سال ۱۲۶۰ میلادی از میان رفت. برخی از امارت‌های ایوبی برای مدتی در مقابل ممالیک و مغولان ایستادگی کردند که در نهایت آخرین امارت ایوبی یعنی حمات به دست ممالیک سقوط کرد تا سلسله ایوبیان به‌طور کامل از بین برود.[۳]

فهرست[ویرایش]

سلاطین و امیران دمشق[ویرایش]

امیران حلب[ویرایش]

امیران بعلبک[ویرایش]

امیران حمات[ویرایش]

امیران حمص[ویرایش]

امیران جزیره[ویرایش]

امیران یمن و حجاز[ویرایش]

شجره‌نامه[ویرایش]

یادداشت‌ها[ویرایش]

  1. دمشق فقط پایتخت صلاح‌الدین ایوبی بود. پس از مرگ وی پایتخت ایوبیان به قاهره منتقل شد و این شهر مبدل به یکی از امیرنشینان ایوبیان شد.
  2. صلیبیون و غربی‌ها، وی را سالادین (به انگلیسی: Saladin) می‌نامند
  3. این لقب از جانب خلیفه فاطمی، العاضدلدین الله، به وی داده شد
  4. با آغاز درگیری بین نورالدین زنگی و شاوَر که با صلیبیون همراه شده بود، وی در سال ۱۱۶۶ م اسدالدین شیرکوه و بردارزاده‌اش صلاح‌الدین را به مصر فرستاد تا علاوه بر شکست نیروهای متحد شاور و صلیبیون حکومت مصر را به‌دست بگیرند. اما پس از پایان یافتن جنگ و صلح بین طرفین، خلیفهٔ فاطمی، العاضِد، اسدالدین را به عنوان وزیر خود برگزید ولی پس از یک سال، با مرگ شاور و شیرکوه، صلاح‌الدین وارث مقام عموی خود شد
  5. ال ۱۱۸۰ م، بالدوین چهارم، پادشاه اورشلیم، طی پیغامی خواستار صلح با صلاح‌الدین گردید.[۱۱] در این هنگام ناوگان مصری موفق شده بود کشتی‌های لنگرانداخته در بندر عکا را با موفقیت تاراج کند و در نیمهٔ سال مسلمانان توانسته بودند، الجلیل را سخت مورد حمله قرار دهند. صلاح‌الدین با این صلح برای مدت دو سال موافقت کرد؛ و رهسپار تجدید سازمان حکومت شد و بالدوین نیز در پی تشکیل مجدد جبههٔ صلیبی رفت.[۱۲][۱۳]
  6. صلاح‌الدین در ادامه فتوحات خود، شهرهای عکا، مجدل، یافا، ناصره، قیساریه، حیفا، صفوریه، معلبا، شقیف، فوله، تبنین، صیدا، جبیل، بیروت، اشکلون، رمله، دامور، غزه، بیت‌لحم، بیت جبریل، نطرون را گشود و سرانجام همه این شهرها را به تاج گشودن اورشلیم آراست. وی در ۲۰ سپتامبر ۱۱۸۷، اورشلیم را محاصره کرد و خواستار تسلیم شهر و نیروهای باقی مانده صلیبی در شهر شد اما مقاومت نیروهای مدافع شهر به رهبری بالین ابلین سبب شد تا تسخیر شهر به تعویق بیفتد اما با پیشنهاد صلح صلاح‌الدین مبنی بر عدم قتل مسیحیان و اجازه بازگشت آن‌ها به مناطق صلیبی، اورشلیم تسلیم صلاح‌الدین شد تا پس از ۹۰ سال مسلمانان بر اورشلیم مسلط شوند.[۱۵]
  7. بزرگ‌ترین آن‌ها الکامل، مصر را تحت کنترل گرفت، المعظم، سوریه و فلسطین را تحت ادارهٔ خود درآورد و الاشرف، بین‌النهرین عُلیا را مقر فرمانروایی خود قرار داد
  8. همزمان با درگیری‌های داخلی پس از مرگ صلاح‌الدین، سلاجقه روم به رهبری کیکاووس یکم درصدد بودند تا از درگیری‌های ایوبیان در شمال شامات استفاده کنند. سلطان سلجوقی پس از تصرف کیلیکیه و ارمنستان، درصدد بود به سمت حلب حرکت کند و آن را ضمیمه اراضی تحت فرمان خود کند
  9. تلاش جدید کشورهای مسیحی اروپایی در جهت بازپس‌گیری اورشلیم و سایر سرزمین‌های مقدس از دولت قدرتمند ایوبیان حاکم بر مصر و شام بود. پاپ اینوسِنت سوم در ۱۲۱۳ م، به‌قصد جبران جنگ صلیبی چهارم، خواستار جنگی دیگر گردید. در نتیجه، اقدامات وسیعی برای تدارک این حمله در سرزمین‌های اروپایی انجام گرفت. اما سرانجام صلیبیون پس از تسخیر دمیاط، از ایوبیان شکست خوردند.
  10. پس از پیروزی ایوبیان در جنگ پنجم، اتحادی که میان خاندان ایوبی برای شکست صلیبیون ایجاد شده بود، شکسته شد، این خاندان مجدداً درگیر اختلافات و منازعات داخلی شدند. این منازعات داخلی پس از مرگ سیف‌الدین عادل، برادر صلاح‌الدین و اختلاف میان فرزندانش بیشتر شد. در این زمان، المعظم عیسی حاکم دمشق؛ ملک الاشرف حاکم جزیره؛ و الکامل به عنوان پسر بزرگتر عادل، سلطان مصر بود اما دعوی برادران برای رسیدن به سلطنت، سبب اختلاف و درگیری میان برادران شد.
  11. پس از شکست صلیبیون، اتحاد و هماهنگی میان پسران عادل از بین رفت. الکامل و المعظم با یکدیگر به خصومت برخاستند و الاشرف نیز بین این دو در نوسان بود. الکامل مطمئن بود که اگر فریدریش با ارتش بزرگ صلیبی به مصر بیاید، بردارش در مقابل او قرار خواهد گرفت. به همین دلیل برای پیشگیری از چنین پیشامدی در سال ۱۲۲۹ نماینده‌ای نزد امپراتور مقدس روم فرستاد. نماینده ایوبی، امیر فخرالدین، با هدایای گرانبها وارد دربار امپراتوری شد. فریدریش که تحت تأثیر امیر قرا گرفته بود بنابراین به سرعت با یکدیگر دوست شدند و حتی فریدریش به مهمانان مسلمان خود رتبه شوالیه‌گری اعطا کرد.[۲۵][۲۶]
  12. رچند اصل توافق‌نامه برجای نمانده‌است اما از نوشته‌های متعددی که از آن دوره باقی مانده‌است، می‌توان محتوای آن را حدس زد. طبق این قرارداد، سلطان الکامل حاضر شد در مقابل آتش‌بس ده ساله میان صلیبیون و مسلمانان، اورشلیم، بیت‌اللحم و ناصره و نیز نوار باریکی از منطقه‌ای را که اماکن مقدس را به ساحل وصل می‌کرد، به فریدریش واگذار کند. فریدریش نیز توافق کرد که از آن پس شهر بدون استحکامات و امکانات دفاعی بماند. ساکنین مسلمان آزاد باشند و در آنجا بمانند و مالک خانه و مایملک خود باشند. در ضمن آن‌ها می‌توانستند نظام قضایی جداگانه و مقامات شهری مخصوص به خود را داشته باشند و حافظ منافع مذهبی خود باشند؛ و همچنین مسجد الاقصی و قبه‌الصخره نیز در دست مسلمانان باقی بماند. در مقابل فریدریش به عنوان حاکم اورشلیم توافق کرد که در هر جنگی که بین مسلمانان و مسیحیان طرابلس و انطاکیه پیش آید، بی‌طرف بماند و سوگند یاد کرد که اگر مسیحیان آتش‌بس را نقض کردند، با مسلمانان متحد شود.[۲۷][۲۸][۲۹][۳۰]
  13. یکی از جنگ‌های موفق از زمان جنگ صلیبی اول است که توسط پاپ گریگوری نهم اعلام شد. بدین‌ترتیب بارون‌هایی از فرانسه و انگلستان عازم اراضی مقدس شدند و موفق شدند اورشلیم، اشکلون، صیدا، طبریه، جلیل، بیت‌لحم و ناصره به قلمرو پادشاهی اورشلیم ضمیمه کنند تا قلمرو پادشاهی به حدود سال ۱۱۸۷ خود بازگردد.[۳۳]
  14. در ۱۷ اکتبر تا ۱۸ اکتبر ۱۲۴۴ میان ارتش متحد پادشاهی اورشلیم و قلمروهای وابسته و ایوبیان در نزدیکی روستای أربیا یا هربیا در شمال‌شرقی غزه رخ داد که با پیروزی ایوبیان و شکست صلیبیون همراه بود. طبق گفته رنه گروسه، این جنگ با واسطه کثرت نیروها و نتایج مهم آن، به حطین دوم نیز مشهور است.
  15. گروهی از امرای بحری، از جمله فارس‌الدین اقطای، بیبرس بندقداری، قلاوون صالحی و ایبک ترکمانی این کودتا را رهبری می‌کردند. در بامداد ۲ مه ۱۲۵۰ در حالی که توران‌شاه در حال آماده شدن برای حرکت به سمت دمیاط بود؛ بیبرس به خیمه توران‌شاه هجوم برد و تنها توانست دست وی را قطع کند؛ توران‌شاه در حالی که زخمی بود، از خیمه خود گریخت و به برجی در نزدیکی نیل پناه برد. ممالیک که در حال تعقیب وی بودند، برج را به آتش کشیدند، اما توران‌شاه بازهم از مهلکه گریخت و خود را به نیل پرتاب کرد؛ وی سرانجام توسط شناکنان ممالیک دستگیر شد. در این‌جا بود که وی از ممالیک درخواست ترحم نمود و پیشنهاد کرد که در قبال واگذاری حکومت، وی را به جزیره تبعید کنند اما ممالیک به درخواست وی اعتنا نکردند و بیبرس با شمشیر خود، توران‌شاه را به قتل رساند تا حکومت ایوبیان مصر به پایان برسد.[۳۵][۳۶]
  16. شجرالدر به عنوان نایب‌الحکومت وی
  17. ضیفه خاتون به عنوان نایب‌الحکومت وی
  18. با وجود بدست گرفتن قدرت در حمات، این امارت از این زمان یکی از خراج‌گزاران ممالیک مصر شد و توانست حیات سیاسی خود را تا میانه قرن ۱۴ ادامه دهد.

پانویس[ویرایش]

  1. طقوش، دولت ایوبیان، ۱–۷۸.
  2. طقوش، دولت ایوبیان، ۱–۷۸.
  3. طقوش، دولت ایوبیان، ۷۹–۳۸۱.
  4. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۱–۲۳.
  5. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۷–۲۹.
  6. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۴–۳۷.
  7. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۷–۴۱.
  8. طقوش، دولت ایوبیان، ۴۴–۴۷.
  9. طقوش، دولت ایوبیان، ۴۹–۷۸.
  10. طقوش، دولت ایوبیان، ۹۱.
  11. طقوش، دولت ایوبیان، ۱۱۹.
  12. طقوش، دولت ایوبیان، ۱۱۸–۱۱۹.
  13. داونپورت، صلاح‌الدین فاتح جنگ‌های صلیبی، ۵۳–۵۴.
  14. طقوش، دولت ایوبیان، ۱۰۷–۱۱۹.
  15. Baldwin، The first hundred years، ۶۱۴.
  16. طقوش، دولت ایوبیان، ۱۴۴.
  17. طقوش، دولت ایوبیان، ۱۱۹–۱۶۰.
  18. طقوش، دولت ایوبیان، ۱۶۳–۱۹۰.
  19. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۰۷–۲۰۹.
  20. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۰۹–۲۲۱.
  21. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۱۴.
  22. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۱۴.
  23. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۱۴.
  24. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۹۷–۲۶۳.
  25. مادن، جنگ‌های صلیبی، ۲۶۶.
  26. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۲۱.
  27. Abulafia، Frederick II، 182-183.
  28. Runciman, A History of the Crusades, 225.
  29. مادن، جنگ‌های صلیبی، ۲۷۳–۲۷۴.
  30. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۲۴.
  31. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۶۳–۳۲۸.
  32. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۲۹–۳۶۸.
  33. مادن، جنگ‌های صلیبی، ۲۸۱–۲۸۲.
  34. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۳۱–۳۷۱.
  35. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۶۵–۳۶۶.
  36. مادن، جنگ‌های صلیبی، ۲۹۲–۲۹۳.
  37. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۳۱–۳۸۲.
  38. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۵۶–۳۷۲.
  39. طقوش، دولت ایوبیان، ۱۳۴–۲۳۷.
  40. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۶۰–۳۳۱.
  41. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۰۵–۳۲۶.
  42. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۳۷–۳۷۲.
  43. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۰۷–۳۶۸.
  44. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۴۰–۳۸۳.
  45. طقوش، دولت ایوبیان، ۱۶۱–۲۵۹.
  46. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۵۹–۳۸۲.
  47. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۰–۱۱۰.
  48. طقوش، دولت ایوبیان، ۶۶–۱۲۵.
  49. طقوش، دولت ایوبیان، ۱۶۱–۲۵۹.
  50. طقوش، دولت ایوبیان، ۸۶.
  51. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۱۴–۳۷۶.
  52. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۰۳.
  53. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۸۷.
  54. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۷۸.
  55. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۵۶.
  56. طقوش، دولت ایوبیان، ۱۶۵–۳۵۶.
  57. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۵۶.
  58. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۱۶.
  59. طقوش، دولت ایوبیان، ۲۱۶.
  60. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۴۰.
  61. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۳۶.
  62. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۱۱–۳۳۱.
  63. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۴۱.
  64. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۷۱.
  65. طقوش، دولت ایوبیان، ۵۴.
  66. طقوش، دولت ایوبیان، ۳۱۱.

منابع[ویرایش]

منابع فارسی[ویرایش]

  • داونپورت، جان (۱۳۹۰). صلاح‌الدین فاتح جنگ‌های صلیبی. تهران: جویا.
  • طقوش، محمد سهیل (۱۳۸۰). دولت ایوبیان. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۹۳۹-۰۶۱-۱.
  • مادن، توماس (۱۳۸۹). جنگ‌های صلیبی. تهران: جویا.

منابع لاتین[ویرایش]

  • Abulafia, David (1992). Frederick II: A Medieval Emperor (به انگلیسی). Oxford Paperbacks.
  • Baldwin, W. M. (1969). The first hundred years (به انگلیسی). Wisconsin: University of Wisconsin Press.
  • Runciman, Steven (1989). A History of the Crusades: The Kingdom of Jerusalem and the Frankish East, 1100–1187 (به انگلیسی). Vol. ۲. Cambridge University Press.