ترکهای کرمان
این صفحه مطابق سیاست حذف ویکیپدیا برای حذف در نظر گرفته شدهاست. لطفاً اندیشههای خود را دربارهٔ این موضوع در نظرخواهی مربوط به این صفحه، که در صفحهٔ نظرخواهیهای برای حذف، قرار دارد، به اشتراک بگذارید. در ویرایش آزاد هستید، ولی صفحه نباید خالی شود و این آگاهسازی تا زمانی که بحث بسته شود نباید حذف شود. برای اطلاعات بیشتر، به ویژه دربارهٔ ادغام یا انتقال صفحه در مدت بحث، راهنمای حذف را بخوانید. |
خاستگاه ترکها آسیای میانه است و ترکهای ایران عمدتاً از دوره سامانیان، غزنویان و سلجوقیان وارد ایران شدهاند.[۱] ورود ترکها به استان کرمان در دورههای سلجوقیه، صفویه، افشاریه و قاجاریه بوده است و چندین ایل و طایفه بزرگ از آناتولی، آذربایجان، خراسان و فارس به این استان مهاجرت کردهاند. افشارهای کرمان در بین ترکهای کرمان اکثریت هستند و بچاقچیها نیز جمعیت قابل توجهی دارند، خوارزمیها، قتلوها و چند طایفه دیگر هم در استان کرمان زندگی میکنند. محل زندگی اکثر ترکها، جنوب غربی استان کرمان است.
مناطق با جمعیت چشمگیر | |
---|---|
شهرستان بافت ، شهرستان ارزوئیه ، شهرستان سیرجان | |
زبانها | |
ترکی افشاری، فارسی | |
دین | |
اکثریت شیعه | |
ایل قتلو کرمان[ویرایش]
ایل قتلو یکی از ایلات استان کرمان است که از نظر زمانی، جزو اولین ایلات ترکی است که به استان کرمان وارد شده است. این ایل مرتبط با سلجوقیان کرمان است.
تاریخ ایل قتلو کرمان[ویرایش]
ترکان برای اولین بار در زمان امپراطوری سلجوقیان(۱۰۰۰سال پیش) به کرمان وارد شدند. با گسترش فتوحات سلجوقیان، ملک قاورد سلجوقی در سال ۴۴۰ هجری ولایت کرمان را از دست آل بویه خارج کرد.[۳] سلجوقیان ۱۴۴ سال بر کرمان حکومت کردند، در دوران سلجوقیان کرمان شکوفا شد و امنیت و تجارت بهبود پیدا کرد و فعالیتهای علمی جان گرفت.[۴]
در جنوب استان کرمان و در شهرستانهای رابر، بافت، ارزوئیه و جیرفت ایل قتلو حضور دارند و نسب خود را به سلجوقیان کرمان میرسانند، فامیلهای سلاجقه بازماندگان این ایل هستند.[۵] در تذکره صفویه از ایل قتلو به همراه ایل بچاقچی در کرمان نام برده شده است[۶] احمدخان وزیری در دوره ناصرالدین شاه ایل قتلو را ترکزبان و ساکن اقطاع (بافت و رابر) و صوغان دانسته است[۷]
ایل قتلو خود را منتسب به قتلمش بن اسرائیل بن سلجوق، عموی ملک قاورد سلجوقی میدانند، این ایل پس از انقراض سلجوقیان کرمان، به بردسیر مهاجرت کردند، ییلاق آنها لاله زار و قشلاقشان ارزوئیه بوده است، بعد از ورود ایل افشار به کرمان در اوایل صفویه بین این دو ایل درگیری ایجاد میشود و ایل قتلو به نواحی جیرفت و کهنوج و رابر منتقل میشود.[۵]
طوایف ایل قتلو کرمان[ویرایش]
ایل قتلو شامل چهار طایفه سلاجقه، قتلویی، اسکندری، ملکلو و تیرههای گداعلی بیگی، تلیمخانی، محمد تقی سلطانی، برکنانی، اسکندری و ملکلو هستند.[۸] ییلاق قدیمی ایل قتلو داش بولاغ در نزدیکی لالهزار بوده است، ایل قتلو تا اواسط قاجاریه به ترکی صحبت میکردند، در حال حاضر فقط چند طایفه این ایل به خاطر زندگی کردن در کنار افشارهای کرمان، به زبان ترکی افشاری تکلم میکنند، در شمال استان کرمان نیز طوایفی از ایل قتلو حضور دارند.[۵]
ایل افشار کرمان[ویرایش]
ایل افشار کرمان شاخهای از ایل افشار است که جمعیت قابل توجهی در استان کرمان دارد.[۹]
تاریخ افشارهای کرمان[ویرایش]
ایل افشار یکی از ایلات ترک است که در گذشته از آسیای مرکزی به ایران مهاجرت کرده است و در زمان صفویه یکی از ۷ ایل اصلی تشکیل دهنده قزلباشان بوده است. حکومت افشاریه نیز به دست افراد ایل افشار تشکیل شد. تاریخ دقیق مهاجرت طایفههای افشار به کرمان و مبدأ مهاجرت آنها بهطور کامل روشن نیست،[۱۰] با این حال با توجه به منابع موجود، افشارها در دوره حکومتهای صفویه، افشاریه و قاجاریه از آناتولی، آذربایجان، خراسان و فارس به کرمان مهاجرت کردهاند. قدیمیترین اشاره به مهاجرت افشارها به کرمان، در زمان سلطنت شاه اسمائیل اول است.[۱۱] گستردهترین مهاجرت، در دوره قاجاریه و از فارس بوده است. شهرستان بافت به دلیل آب و هوای خوب و کوهستانی بودن برای دامها و اسب افشارها و سپاهیانشان بسیار عالی بوده است و به همین دلیل از اصلیترین مقصدهای مهاجرت افشارها بوده است و هماکنون نیز بیشترین افشارهای استان کرمان در این منطقه سردسیر هستند.[۱۲] زبان افشارهای استان کرمان، ترکی افشاری است.
افشارهای شمال کرمان[ویرایش]
ورود افشارها به کرمان در چند مرحله اتفاق افتاده است و اولین افشارها در زمان شاه اسماعیل اول، در حدود ۵۰۰ سال پیش از آذربایجان به کرمان مهاجرت کردند. مجدالاسلام کرمانی که خود نیز از ایل افشار کرمان بوده ورود افشارها به کرمان را در زمان شاه اسماعیل به سرکردگی بیرامبیگ که از دستیاران محمدخان استاجلو بود دانسته است.[۱۳] طایفه قره اُغلانلو از اولین افشارهایی هستند که به کرمان وارد شدند.[۵] در زمان صفویه کرمان توسط افشارها اداره میشد.
شاه قلی سلطان افشار در عصر شاه طهماسب حاکم کرمان شد و برای سرکوب ازبکان راهی خراسان شد و در ادامه در جنگ چالدران سرکرده سپاه کرمان بود[۱۳] یکی دیگر از حاکمان افشار کرمان در دوره صفوی، یعقوببیگ افشار بود که قسمتهایی از جنوب ایران را فتح کرد.
دومین طایفهای که به کرمان مهاجرت کرد طایفه تکلو بود که بعدها به ایل افشار پیوستند[۷]
بعد از مرگ شاه طهماسب حکومت کرمان به دست ولیخان افشار افتاد، او پسرش بیگتاشخان را به همراه ۱۰۰۰ خانوار افشار به کرمان فرستاد و در قسمتهای مختلف استان کرمان ساکن شدند[۱۳] مدتی بعد طایفه بچاقچی و ارشلو نیز وارد شهرستان بافت و سیرجان شدند[۵]
پس از ورود افشارها به کرمان، بزرگان ایل در شمال استان کرمان در شهرهای زرند، کوهبنان، کرمان و … ساکن شدند و عشایر افشار در جنوب و غرب استان کرمان در شهرستانهای بافت، ارزوئیه، سیرجان، بردسیر، رابر، حاجیآباد و جیرفت به قشلاق و ییلاق پرداختند.
با نابود شدن سلسله صفویه، افغانها به کرمان حمله کردند و اسماعیلخان افشار از شهر در مقابل آنها دفاع کرد. از دیگر بزرگان افشار کرمان میتوان به درگاهقلیبیگ ایلخانی افشار و خاندانقلیبیگ افشار کلانتر کرمان و رئیس ایل افشار اشاره کرد[۵] بر خلاف انتظار، نادرشاه افشار برخورد خوبی با سرکردگان ایل افشار نداشت و به محض آمدن به کرمان اسماعیلخان افشار را تنبیه کرد. بعد از قلع و قمع بزرگان افشار کرمان به دست نادرشاه افشار، حکومت کرمان به مؤمنخان یزدی رسید. بعد از قتل نادرشاه، حکومت کرمان به شاهرخخان افشار رسید، او درگیریهایی با نصیرخان لاری که شهرهای کرمان را غارت میکرد داشت، قلعه شاهرخخان افشار واقع در یزدان آباد زرند توسط وی ساخته شده است. بعد از شاهرخخان افشار حکومت کرمان به مرتضیقلیخان افشار رسید که با سپاهیان افغان جنگ کرد.[۵]
افشارهای جنوب کرمان[ویرایش]
بهطور کلی افشارهای شمال، بزرگان و سرکردگان ایل افشار کرمان و افشارهای جنوب، عشایر و نیروی نظامی بودهاند، در حال حاضر افشارهای شمالی زبانشان را فراموش کردهاند ولی افشارهای جنوب به علت زندگی ایلیاتی هنوز به زبان ترکی افشاری صحبت میکنند.
افشارهای جنوب کرمان به موازات افشارهای شمال و در تعداد بسیار بیشتر در دوره صفویه از آذربایجان به کرمان مهاجرت کردند و در شهرستانهای بافت، ارزوئیه، سیرجان، حاجیآباد، جیرفت، بردسیر و رابر به زندگی عشایری پرداختند، امروزه اکثر افراد ایل افشار زندگی عشایری را رها کردهاند، اکثریت شهرستانهای بافت و ارزوئیه و قسمت قابل توجهی از جمعیت شهرستانهای سیرجان، بردسیر، حاجیآباد از ایل افشار هستند و به زبان ترکی افشاری تکلم میکنند.
برخورد نادرشاه و آقا محمدخان قاجار با افشارهای کرمان[ویرایش]
در قسمت قبل تنبیه و برکناری بزرگان افشار کرمان به دست نادر شاه توضیح داده شد. وقتی آقا محمدخان قاجار به قصد تصرف به کرمان لشکر کشید افشارهای شمالی از او حمایت کردند ولی افشارهای جنوب از رقیب او لطفعلیخان حمایت کردند و به خاطر همین به غضب آقا محمدخان گرقتار شدند و او تعداد زیادی از افشارهای جنوب کرمان را به ده خیر فارس و میاندوآب آذربایجان غربی تبعید کرد، تبعیدشدگان به فارس در زمان فتحعلیشاه قاجار به علت درگیری در فارس، به کرمان برگشتند.[۵]
ورود فتحعلیخان قاجار به بافت و رابر[ویرایش]
در ۱۲۰۷ه.ق فتحعلی خان قاجار برای تسلط بر کرمان وارد بافت و رابر شد و این دو شهر را فتح کرد.
ضعیف شدن افشارهای شمالی[ویرایش]
از اواخر حکومت فتحعلیشاه، افشارهای شمالی فقط عنوان خانیت داشتند و فاقد قدرت سیاسی بودند، در این زمان افشارهای جنوب در حال قدرتگیری بودند. از بزرگان افشارهای جنوبی در این دوره میتوان به محمد علیخان ایل بیگی افشار و گرگعلیخان قاسملو اشاره کرد. میرزا محمودخان سرتیپ از بزرگان ایل افشار کرمان در دوره مظفرالدینشاه بود، او مدتی حاکم اقطاع و افشار بود، در زمان او اسفندیارخان بچاقچی سیرجان را تصرف کرده بود و میرزا محمودخان مأمور دستگیری اسفندیارخان بچاقچی بود که هنگام تعقیب تفنگچیان بچاقچی کشته شد.
ایل افشار پشتوانه نظامی حکومت[ویرایش]
در گذشته به شهرستان بافت اقطاع افشار میگفتند، اقطاعیها فارس و افشارها ترک هستند، در گذشته اقطاعیها ۲۴۰ سرباز به دولت میدادهاند و افشارها به دلیل جنگاوری و مهارت در سوارکاری ۱۰۰۰ سوارکار به دولت میدادهاند.[۱۴] وزیری کرمانی مورخ قاجار در شرح ایل افشار کرمان آورده: در آن زمان در ایل افشار ۳۰۰ سوار و ۷۰۰ تفنگچی خوب و پر دل بودند که در جنگ با چماق و شش پر شرکت میکردند و بیش از تفنگچیان ایلات دیگر مهارت نشان میدادند.[۷]
افشارهای کرمان در انقلاب مشروطه[ویرایش]
از مشهورترین مشروطه خواهان افشار کرمان، مجدالاسلام کرمانی است که نقش پررنگی در بیداری مردم داشت. برادر او، امینالاسلام نیز تلاشهایی در راه انقلاب مشروطه کرد.
غنجعلیخان افشار، آخرین ایلخان قدرتمند افشار کرمان در بافت[ویرایش]
غنجعلیخان از ایلخانان ایل افشار بود که در قلعه هشون که هماکنون به نام خودش است ساکن بود، در همین قلعه با سردار ظفر بختیاری درگیر شد، او بعد از انقلاب مشروطه به سرکردگی ایل افشار به همراه حسینخان بچاقچی و تفنگچیان افشار و ایلات دیگر با هدف تصرف به کرمان حرکت کردند و در حوالی شهر با حکومت وقت کرمان جنگیدند، ولی در ادامه بین ایلات تفرقه افتاد و شکست خوردند.[۱۵]
تخته قاپو افشارهای کرمان[ویرایش]
با روی کار آمدن رضاشاه، حکومت پهلوی اول تلاش گستردهای برای تضعیف قدرت عشایر و ایلات ایران انجام داد، خلع سلاح و یکجانشین کردن ایلات و عشایر با زور اسلحه انجام شد، به افشارها اجازه کوچ داده نشد و افشارها مجبور شدند در مناطقی که حضور داشتند ساکن شوند، به خاطر همین موضوع، اکثر ییلاق و قشلاقهای ایل افشار تبدیل به روستاهایی برای کشاورزی و دامپروری شد و تعدادی از عشایر نیز به شهرها مهاجرت کردند و زندگی عشایری را رها کردند. در دوره پهلوی دوم، سیاستهای اسکان عشایر ادامه داشت، البته نه به حدت و شدت دوره رضاخان، در این دوره، اصلاحات ارضی باعث ترغیب عشایر افشار به کشاورزی و یکجانشینی شد، در نتیجه، در این دوره هم تعداد زیادی از ایل افشار، زندگی عشایری را رها کردند. مرحله سوم سیاست یکجانشینی در دوره جمهوری اسلامی انجام گرفت، در این دوره، با دادن موتور پمپهای کشاورزی در شهرستان ارزوئیه، قسمت بزرگی از عشایر افشار در ارزوئیه ساکن شدند. از دوره رضاخان تا هماکنون محدودیت کوچ برای عشایر افشار کرمان وجود دارد. در حال حاضر تعداد عشایر افشار در استان کرمان بسیار کم شده است، عشایر افشار در شهرستانهای بافت، ارزوئیه و سیرجان زندگی میکنند. اکثریت ایل افشار در روستاها و شهرهای شهرستانهای بافت، ارزوئیه، سیرجان، بردسیر، حاجیآباد، رابر و جیرفت ساکن شدهاند و جمعیت بزرگی از سه شهرستان بافت، ارزوئیه و سیرجان، فرزندان ایل افشار هستند.[۵]
طوایف ایل افشار کرمان[ویرایش]
کاملترین و بیشترین مجموعه طوایف ایل افشار، در استان کرمان قرار دارند،[۱۶] تعداد این طوایف به حدود ۳۰ طایفه و صدها تیره میرسد، در گذشته معمولاً طوایف جدا از هم و در مناطق مختلف زندگی میکردند و مسیر ییلاق و قشلاق هر طایفه نیز متفاوت بود. در بین افشارهای کرمان، تفاوت اندکی بین لهجههای هر طایفه وجود دارد، بعضی از طوایف ترکی را خالصتر و غلیظتر از بقیه طوایف صحبت میکنند.
نام طایفه | محل زندگی | تیرهها | فامیلهای پرتکرار طایفه |
---|---|---|---|
آقاجانلو | گودال، قلایی، گوبین، گلابدان، گنبدان، مارنوئیه، بیدخان، دودانگه، سوهاندر، دهسرد، قلعه نو، خبر، کهت، روچون، پشت کوه، چاه زیبا، چاه نار، چاه مغ، بافت، سیرجان، ارزوئیه | گیل، مددی، خان | عظیمی زاده، احمدی پور، مددی زاده، مددی، فتحی زاده، بختیاری، سالاری، گیلانی، پسندی، شاه حیدری، آقاجانلو |
میرحبیبی | گوبین، ده شیخ، توکل آباد، دق، حسینآباد، بافت، ارزوئیه، سیرجان | عباسقلی اولادی، حسین قلی اولادی | عزیزی، امیرطاهری، آزم، شیرگیر |
صفی قلی اولادی | بیدکردوئیه، کهک، زردشت، قلعه عسکر، ده نوروز، گودال، بیدخان، مادون، بافت، ارزوئیه، سیرجان | محمد قلی اولادی، کلبعلی اولادی، علیداد اولادی، تقی اولادی، علی خان اولادی | صفی جهانشاهی، صفینژاد، صفی پور، صفیزاده، صفی نتاج، حسینی |
قاسم اولادی | گزنجان، بافت، ارزوئیه، سیرجان، حاجیآباد، کرمان، بردسیر، خبر، حسینآباد، چهار گنبد، باغات، هشون | خرم، گرگینی، امین اولادی، پسندی پور، بیدشکی، جهانشاهی، آقامیرلو | جهانشاهی، افشار جهانشاهی، تدین، ایلخانی پور، تاج پور |
قره گزلو (قارا گزلو) | هارموئیه، چنالی، سرقوچان، قوچان، چاه زاغ، قره تپه، خبر، قلاتوئیه، بافت، ارزوئیه، سیرجان | بیاتی، عبدالله اولادی، حسن اولادی | بیاتی، بیاتی نژاد، جهانشاهی، عبدالله پور، هاشمی |
حاجیلو | گوغر، جفریز، بافت، ارزوئیه، سیرجان | حاج محمدی، بیاتی حاجیلو | |
حیدر ممشالو | مهرصالح، سرنیز، عباسآباد، اندردری، ریگ آباد، ابلغ آباد، وکیل آباد، خبر، قره یال، بنه آباد، کهک اسفیچ، دامنه، کتروئیه، ریال قنات، مور گوسی، دق پده، چاه شور، جوکار، دهماران، پشت کوه، گهوئیه، سفید ابراهیمی، چاه نار، موردران، بافت، ارزوئیه، سیرجان، بهکن، ملکآباد، گلستان، فتحآباد، حاج قلندر، گریجوئیه | قره خان اوشاغی، قاسملو، پشت کوهی، قاسم خان اولادی، گهویی، خلیفه لو، قره قاسملو، شاه خانم اولادی، عرب اولادی، علی گولی، ملک اولادی، هاشم اولادی، سکینه اولادی، نازنین اولادی، عباس اولادی، عیوض اولادی، رضوانی، تکلو | فرهادی، خلیفهای، خلیفه نژآد، ملکپور، ملکزاده، حیدری افشار، هاشمی جوکار، هاشمی افشار، ولی پور عرب، رضوانی، پورمراد، محمد زمانی افشار، طهماسب پور، قاسمی افشار، سلطانی قاسملو، اباذر نژاد، ناصری تکلو، صادقی تکلو، شهسواری، صادقی پور گوغری، سلطانی، سلطانی قاسملو، کرمی تکلو، محسنی |
آل کسلو | هارموئیه، بیدو کردوئیه، فتحآباد، هرموئیه، بافت، ارزوئیه، سیرجان | فضل علی اولادی، پنجعلی اولادی، آتا اوشاغی، محمود اولادی، جعفر آقایی | محمود آقایی، جعفر آقایی |
عمویی | گزم، خبر، کیسکان، خوشکار، قلعه عسکر، بردسیر، سنگ لکی، محمدآباد، بافت، ارزوئیه، سیرجان | عمو ساربان، کهتی، عمو بیگلو، لنگلو | عمویی، سلجوقیف شکوه سلجوقی، شکوه زاده، بهادری، پژمان، علیپور، پور رودخانه، پور عمویی |
پیرمرادلو | قالان، مغوئیه، بنگان، گنوئیه، کیسکان، دشتاب، بریدوئیه، حسینآباد، بافت، ارزوئیه، سیرجان، جیرفت، منوجان، فاریاب، سنگ لکی، حاجیآباد، گلناباد، رحمت آباد، قادر آباد، گودال | باران اولادی، اعظم اولادی، اخلاص اولادی، شوربازی | پیر مرادی، بهرام نژاد، بهرامی، اخلاص پور، اعظم پور، رضایی |
حمزه خانی | ده گلو بند، باغ حسن، جهانجان، سنگ کل، بیدشک، بن گود، کیسکان، حسینآباد، محمودآباد، پشت بری، بافت، ارزوئیه، سیرجان | حمزهای، زینلی، حمزه، پشت بری، بیگ زاده | |
حمزه لو | پلنگ آباد، صالح آباد، سنگ پهن، تیتوئیه، فتحآباد، سنگ لکی، دشتاب، مزار، بافت، ارزوئیه، سیرجان | حسینقلی اولادی، نیرل اولادی، پیرل اولادی، هاشم اولادی | حمزه نژاد، حمزه پور، حمزه لو |
اشرف لو | گیچوئیه، فتحآباد، گلوئیه، جنت آباد، بافت، ارزوئیه، سیرجان | اشرف زاده، اشرف پور | |
میرجانی | دشتاب، وکیل آباد، باغات، حاجیآباد، بافت، ارزوئیه، سیرجان | محمدی، محمدنژاد | |
خلج | سرگز، چیل آباد، گرگوئیه، گود سرخ، بافت، ارزوئیه، سیرجان | مراد اولادی، آقال اولادی، محمد علی اولادی | مرادی |
زرگر | فتحآباد، گوغر، رحمت آباد، قنات سفید، باغوئیه، شاه آباد، بیدمهر، بافت، ارزوئیه، سیرجان، جیرفت، فاریاب | شاهسون پور، شیخ پور، حیدری، حیدری پور افشار، حبیبی، حبیبی فتحآبادی، | |
جلال لو | هنزاف، بنه آباد، وکیل آباد، سنگ لکی، نصرت آباد، جمال آباد، خبر، بافت، ارزوئیه، سیرجان | جلالو، شیخ اوشاغی، شاه کرم خانی، سیاه دو، جان قلی اوشاغی، قوجه بیگلو، قره قوینلو، چوب بر، خدری | شیخ اوشاغی، خوارزمی، پورمهراب |
قره قوینولو (قره قویونلو) | بیدکردوئیه، فتحآباد، گوغر، رستاق، اسفندران، پاریز، حاجیآباد، شمیل، جائین، امیرآباد، بافت، ارزوئیه، سیرجان | تیلکو، قره اوغلانلو | طغرلی، ابراهیمی |
قوجه بیگلو | ده شول، باغ خشک، جنت آباد، باغ کنار، دهسرد، بافت، ارزوئیه، سیرجان | غنچه پور، غجه، غجهای، قجه پور، مرادی، ولی زاده، ولی پور | |
جان قلی اوشاغی (شرفی) | حسنآباد، کریفان، نگار، بردسیر، بافت، ارزوئیه، سیرجان | شرفی | |
فارسی مدان | ده ساجر، چهار کشت، هارموئیه، بره کلنگ، آبزلوئیه، چاه کنار، باغات، حاجیآباد، بافت، ارزوئیه، سیرجان، سرخان، صوغان | علی اولادی، بیگلری، ابوالحسن اولادی، حسین اولادی، عین نژاد، تقی اولادی، اسد اولادی، عبدالله اولادی | علیرضایی، رفیعی، رفیع زاده افشار |
صادقی | کهوئیه علیا، کهوئیه سفلا، رستاق، جفریز، بزنگ، چهار طاق، بندر، گوغر، بافت، ارزوئیه، سیرجان، جیرفت، گنبدان، هنکایی، حاجیآباد | صادقی | |
شول (بچاقچی) | امیرآباد، دارستان، گلستان، بافت، سیرجان، بلورد، گوغر، فتحآباد، حاجیآباد، دهنو | بندل اولادی، الله فلی اولادی، مرتضی قلی اولادی، محمد صادق اولادی | شول، تقیزاده |
جامه بزرگی | مور گوسی، سغینگ، گوغر، چاه کنار، سرنیز، دق دزدان، حاجیآباد، فتحآباد، بافت، ارزوئیه، سیرجان | حیدری جامه بزرگی | |
بارچی | گوغر، ساردوئیه، جیرفت، جبال بارز، اسفندقه، منوئیه، زنگوئیه، گلوروباد، سنجدوئیه، آبزلوئیه، تذرج، معدنوئیه، رشگیر، سرنیز، عباسآباد، حاجیآباد، بافت، ارزوئیه، سیرجان | روح الامینی، راهداری | |
مهنی | جیرفت، ساردوئیه، اسفندقه، رودبار، صوغان، بافت، ارزوئیه، سیرجان | مقبلی، بحر آسمانی، ابوسعیدی، برخوری، ماریکی، جلالی، دلفاردی، علی مسلمی | مقبلی، بحر آسمانی، ابوسعیدی، برخوری، ماریکی، جلالی، دلفاردی، علی مسلمی |
گی قویونلو | جفریز، گنبذ مو، هنکایی، گوغر، قره تپه، چاه کنار، چاه زیبا، خبر، بندر گوغر | سبزعلی پور | |
برآوردلو | پشته، چهارکشت، تله زرد، تله سرخ، بافت، ارزوئیه، سیرجان | برآوردی، شهسواری، آرمند، غضنفری | |
یارقره | صوغان، بافت، ارزوئیه، سیرجان، سرخان، دشتاب | اسکندر زاده، اسکندری | |
افشارهای دهبکری | دهبکری، بم، جیرفت، ساردوئیه، عنبر آباد | افشار، کریمی افشار، افشاری پور، افشار زاده، افشار منش |
طوایف دارای قرابت با ایل افشار کرمان[ویرایش]
این طوایف ترکزبان در بعضی آمارها جزو ایل افشار به حساب آورده نشدهاند، ولی از آن جایی که مدتهای طولانی در استان کرمان و در مجاورت ایل افشار زندگی کردهاند فرهنگ و زبانشان بسیار شبیه به افشارها است.
نام طایفه | محل زندگی | فامیلهای پرتکرار طایفه | منتسب به |
---|---|---|---|
قرااغلانلو (قره اوغلانلو) | احمد خانی، خاردان، باغ زال، آب باد، خبر، بافت، ارزوئیه، سیرجان | ملکشاهی | ایل قتلو (سلجوقی) |
خوارزمی | خبر، کهت، روچون، بافت، ارزوئیه، سیرجان، بندرعباس، حاجیآباد | خوارزمی | خوارزمشاهیان |
زنگنه | سرخان، صوغان، بافت، ارزوئیه، سیرجان | زنگنه | - |
بهارلو | گزم، پشت کوه، معدن، خبر، بافت، ارزوئیه، سیرجان | افشار | ایل قشقایی |
سیوندی | بافت، سیرجان، رابر، ارزوئیه، بلورد، اسطور، کهک اسفیچ، کیسکان، بید شیرین، دهسرد، دشتاب، اسکر | اباذری، اباذری افشار، پور اباذری، اباذرنژاد، اباذری سیوندی، سیوندی، سیوندی پور، امانی، شهبا | سیوند فارس |
ایل بچاقچی کرمان[ویرایش]
ایل بچاقچی یکی از ایلات بزرگ استان کرمان است، محل اصلی زندگی بچاقچیها بلورد و چهارگنبد در شهرستان سیرجان است، تعدادی از بچاقچیها هم در روستای بنگان شهرستان بافت زندگی میکنند، کلمه بچاقچی از دو واژه ترکی بچاق (چاقو) و پسوند چی تشکیل شده است و به معنای چاقویی، سازنده چاقو، نیزه گذار و دشنهدار است.[۱۷][۱۸] ایل بچاقچی به خاطر مبارزاتش بر علیه انگلیس مشهور است.[۱۹]
تاریخ ایل بچاقچی[ویرایش]
ایل بچاقچی به احتمال بالا در زمان سلطنت شاه عباس صفوی وارد کرمان میشود.[۵] ابن بطوطه جهانگرد مراکشی در قرن هشتم از سیواس ترکیه بازدید کرده و از بچاقچیها نام برده است.[۲۰] دربارهٔ سرزمین اصلی بچاقچیها اختلاف نظر وجود دارد، در منابع، آذربایجان، ترکیه و ارمنستان به عنوان موطن ایل بچاقچی ذکر شده است.
رستم محمدخان سعدلو و دفاع از کرمان در مقابل افغانها[ویرایش]
در اواخر دوره صفویه، رستم محمدخان بزرگ ایل بچاقچی به حکومت کرمان میرسد، در همین زمانها افغانها به کرمان حمله میکنند و رستم خان با وجود نبود آذوقه به سختی از کرمان دفاع میکند. بعد از به قدرت رسیدن نادرشاه، سلیمخان دریابیگی نوه رستمخان، بزرگ ایل بچاقچی میشود و اقداماتی برای رفاه حال عشایر انجام میدهد.[۵]
علی عسکرخان بچاقچی[ویرایش]
در ابتدای دوران قاجاریه، علی عسکرخان رئیس ایل بچاقچی بهشمار میرفت و در زمان لشکرکشی فتحعلیشاه قاجار به بافت و رابر، از او استقبال کرد. پسرش حیدر قلیخان نیز از بزرگان ایل بود.
اسفندیارخان بچاقچی و تصرف سیرجان[ویرایش]
در اواخر سلطنت ناصر الدینشاه، اسفندیارخان به همراه تعدادی تفنگدار بهطور غیرقانونی چند روز بر سیرجان حکومت کرد، میرزا آقاخان سرتیپ افشار مأمور دستگیری او شد، ولی توسط جنگجویان بچاقچی کشته شد، این اتفاق باعث ایجاد کدورت بین افشارها و بچاقچیهای کرمان شد. کمی بعد، اسفندیارخان توسط مردی مسلح کشته شد.[۵]
حسینخان بچاقچی، آخرین ایلخان قدرتمند بچاقچی[ویرایش]
حسینخان پسر اسفندیارخان بعد از مرگ پدر ایلخان ایل شد، او در ۲۰ سالگی به همراه غنجعلیخان افشار از بافت و چند ایل دیگر به قصد تصرف به کرمان حمله کرد.
حسینخان بچاقچی و جنگ جهانی اول[ویرایش]
در جنگ جهانی اول حسینخان مانند اکثر مردم ایران طرفدار آلمانیها بود. در آن زمان انگلیسیها در کرمان حضور داشتند و اولین درگیری بچاقچیها و انگلیسیها در چهارگنبد سیرجان اتفاق افتاد و با فرار انگلیسیها و به جا گذاشتن اسرای آلمانی خاتمه یافت، حسینخان اسیرهای آلمانی را به صولتالدوله قشقایی تحویل داد. انگلیسیها پلیس جنوب را مأمور دستگیری حسینخان کردند ولی آنها موفق به این کار نشدند.[۲۱]
کشته شدن انگلیسیها و آزادی سفیر عثمانی توسط حسینخان[ویرایش]
در زمان جنگ جهانی عبیدالله افندی سفیر عثمانی در افغانستان و چند اسیر آلمانی در سیرجان به دست حسینخان افتاد، او سفیر عثمانی را مخفیانه به تهران انتقال داد، بعدها دولت عثمانی نامهای به حسینخان نوشت و ضمن تشکر، پیشنهاد جبران خسارت را داد.[۲۲] حسینخان در اواخر قاجاریه به ارتش پیوست و در زمان رضاهشاه، لقب شجاع سلطان را دریافت کرد.
اسفندیارخان و حمله به پاسگاه بافت[ویرایش]
اسفندیارخان پسر حسینخان برای نشان دادن قدرتش در سال ۱۳۲۲ شمسی به پاسگاه بافت حمله کرد و آنجا را غارت کرد، در این درگیری، حسینخان شکوه زاده از بزرگان افشار بافت کشته شد، حسینخان بچاقچی به کمک فرزندش آمد ولی اسفندیارخان کشته شد، حسینخان بعد از این درگیری به تهران تبعید شد و پس از اتمام تبعید در کرمان فوت کرد.[۲۳]
محل زندگی و طوایف ایل بچاقچی[ویرایش]
خرسلو ،عباسلو، قره سعدلو، انکلو، سارسعدلو، حلوائی و ارشلو، طوایف اصلی ایل بچاقچی هستند. محل زندگی بچاقچیها؛ چهارگنبد، بلورد،شاه آباد، گلناباد، بام دهان، گهرد، علیآباد، سوخته چال،چاه قلعه، شمال هرمزگان، بنگان، بافت و سیرجان است.
طایفه ارشلو[ویرایش]
طایفه ارشلو در اصل از طایفههای ایل بزرگ افشار است، ارشلوهای کرمان در چهارگنبد سیرجان زندگی میکنند، طایفه ارشلو سیرجان بخشی از اتحادیه ایل بچاقچی و بزرگترین طایفه آن است.[۲۴]
زبان ترکهای کرمان[ویرایش]
ترکهای کرمان به زبان ترکی افشاری تکلم میکنند،[۲۵] البته زبان ترکان بچاقچی تفاوتهایی با ترکی افشاری دارد. ترکی افشاری جزو شاخه اوغوز جنوبی است[۲۶] و نزدیکترین لهجه ترکی به ترکی افشاری، ترکی قشقایی است. کلمات فارسی در ترکی افشاری استان کرمان در مقایسه با ترکی آذربایجانی زیاد است.[۲۷] ترکی افشاری معمولاً در استانهای مرکزی ایران و کشور افغانستان استفاده میشود[۲۸] و تعداد متکلمین این لهجه ترکی، ۶۰۰ هزار نفر برآورد شده است.[۲۹] بهخاطر وجود ایلات و طایفههای مختلف ترک در استان کرمان، تفاوتهایی در لهجه هر طایفه و ایل ایجاد شده است و در تلفظ بعضی کلمات بین طوایف اختلاف نظر وجود دارد. زبان ترکی افشاری به شدت در معرض خطر است، دلیل این امر عدم تمایل کودکان، نوجوانان و جوانان به استفاده از زبان ترکی است، اکثر خانوادههای ترکزبان استان کرمان دیگر به فرزندانشان زبان ترکی را آموزش نمیدهند و با زبان فارسی با آنها صحبت میکنند، این اتفاق باعث قطع انتقال این زبان به نسل آینده میشود و اگر این روند ادامه پیدا کند؛ در نسل بعدی فقط خاطرهای از زبان ترکی باقی خواهد ماند.
جمعیت ترکهای کرمان[ویرایش]
تا کنون آمار دقیقی از تعداد ترکهای کرمان اعلام نشده است و در آمارهای اعلام شده، تفاوتها و تناقضهای زیادی وجود دارد. در اکثر آمارها، فقط عشایر سرشماری شدهاند و مابقی افرادی که در روستاها و شهرها ساکن شدهاند، در نظر گرفته نشدهاند.
جمعیت افشارهای کرمان[ویرایش]
در زمان صفویه، ابوالحسن کوهبنانی ورود ۱۰۰۰ خانوار از طایفه قاسملو افشار به کرمان را گزارش کرده است.[۱۳] احمدخان وزیری نویسنده کتاب تاریخ و جغرافیای کرمان در زمان ناصرالدین شاه، ایل افشار را از ایلات عمده کرمان معرفی میکند و جمعیت آنها را ۹۳۰۰ نفر ذکر میکند.[۷] هنری فیلد در سال ۱۳۱۳ش جمعیت عشایر افشار کرمان را به شکل زیر گزارش میکند: افشارهای سیرجان(۱۰۰۰ خانوار)، شول(۹۰ خانوار)، افشارهای بردسیر (جمعاً ۲۷۵ خانوار)، افشارهای اقطاع و افشار(۳۵۵۰ خانوار). مجموع عشایر افشار استان کرمان در سال ۱۳۱۳ش به گزارش هنری فیلد ۴۹۱۵ خانوار ذکر شده است.[۳۰]
جوزف جوانین عشایر افشار کرمان را ۶۰۰۰ نفر، خانم شیل؛ سفیر انگلستان در زمان ناصرالدین شاه، ۱۵۰۰ خانوار، ژنرال سایکس در سال ۱۹۰۰م، ۱۰۰۰۰ خانوار و روزنامه کیهان انگلیس ۵۰۰۰ خانوار گزارش کردهاند.[۹]
جمعیت عشایر افشار کرمان در سال ۱۲۵۲ش، ۹۳۰۰ نفر، در سال ۱۳۱۱ش، ۵۰۰۰ خانوار، در سال ۱۳۱۷ش، ۱۲۷۵ خانوار، در سال ۱۳۴۲ش، ۱۶۰۰ خانوار و در سال ۱۳۵۳ش، ۱۶۰۰ خانوار بوده است.[۳۱]
بر اساس سرشماری اجتماعی_اقتصادی عشایر کوچنده کشور در سال ۱۳۶۶ش، جمعیت عشایر افشار کرمان، ۲۰۷۴ خانوار برابر با ۱۲۱۲۱ نفر بوده است.[۳۲] در سرشماری عشایر کشور در سال ۱۳۷۷ش، جمعیت عشایر افشار کرمان، ۱۷۹۸ خانوار معادل ۱۰۷۱۱ نفر بوده است.[۳۳] همچنین در سرشماری ۱۳۸۷ش، جمعیت عشایر ییلاقی افشار کرمان ۶۶۷۵ و قشلاقی آن، ۶۵۵۹ نفر بوده است.[۳۴]
تقریباً در تمام آمارهای اعلام شده، فقط عشایر افشار سرشماری شدهاند و افشارهایی که در شهرها و روستاها ساکن هستند سرشماری نشدهاند، در دهههای اخیر اکثر افشارها زندگی عشایری را رها کردهاند. آقای اصغر پورمراد در کتاب سیری در تاریخ، فرهنگ و زبان ترکان کرمان، تعداد کل افشارهای (عشایر و غیر عشایر) شهرستان بافت، ارزوئیه، سیرجان و حاجیآباد را در سال ۱۳۹۵ش، حداقل ۷۰ هزار نفر برآورد کرده است.[۵]
جمعیت بچاقچیهای کرمان[ویرایش]
جمعیت عشایر بچاقچی در سال۱۳۱۱ش ۷۲۲ خانوار، در سال۱۳۱۵ش ۱۰۰۰ خانوار، سال ۱۳۱۷ش، ۱۰۳۰ خانوار، در سال ۱۳۴۲ش، ۵۰۰ خانوار، سال ۱۳۴۴ش، ۲۰۰۰ خانوار و سال ۱۳۵۳ش، ۵۰۰ خانوار بوده است.[۳۱] هنری فیلد در سال ۱۳۱۳ش مجموع عشایر بچاقچی را ۲۹۵ خانوار دانسته است.[۳۰] در سرشماری ایلات و عشایر کوچنده در سال ۱۳۶۶، جمعیت عشایر بچاقچی ۲۴۲۵ نفر اعلام شده است.[۳۵] در سرشماری عشایر در سال ۱۳۸۷ نیز، جمعیت عشایر بچاقچی ۱۹۴۷ نفر اعلام شده است.[۳۴]
جمعیت ییلاقی و قشلاقی طایفه ارشلو نیز بر اساس سرشماری عشایر ۱۳۶۶ به ترتیب، ۲۴۲۵ و ۱۵۰۸ نفر اعلام شده است.[۳۵]
تمام آمارهای اعلامی، مربوط به عشایر بچاقچی است و آمار یا برآوردی از تعداد کل بچاقچیهای استان کرمان موجود نیست، چون در دهههای گذشته اکثر عشایر بچاقچی، زندگی عشایری را رها کردهاند.
جمعیت قتلوها و سایر طوایف[ویرایش]
هنری فیلد قتلوها را ۶۵۰ خانوار و ساکن بردسیر دانسته است.[۳۰] ژنرال سایکس در سال ۱۲۷۹ش جمعیت ایل قتلو را که در جنوب شهرستان بردسیر بودند را ۶۵۰ خانوار ذکر میکند.[۱۴] طبق سرشماری سال ۱۳۸۷ جمعیت ییلاقی و قشلاقی ایل قتلو، هردو ۴۱۴ نفر بوده و در بافت، رابر، جیرفت و راور ساکن بودهاند.[۵] باید توجه شود که اکثر افراد این ایل زندگی عشایری را رها کرده و در شهرها و روستاها ساکن شدهاند، بنابراین تعداد قتلوهای استان کرمان بیشتر از این اعداد است.
آداب و رسوم[ویرایش]
نوع پوشش[ویرایش]
پوشش قدیمی زنان افشار ساکن کرمان شبیه به پوشش زنان ایل خمسه فارس بوده است، پوشش طوایف لر، لک و بچاقچی استان کرمان هم تقریباً شبیه پوشش زنان افشار بوده است. در حال حاضر، زنان مسن ایل افشار هنوز پوشش قدیمی را حفظ کردهاند ولی جوانان این پوشش را کنار گذاشتهاند.[۵]
پوشش زنان شامل موارد زیر است:[۵][۳۶]
- تُمان و اوزون تُمان: شلوار و شلوار بلند.
- آرخلیق زنانه: شبیه بلوز امروزی است.
- دامانه: همان پیراهن بلند زنانه است.
- چارقد: پارچه نازک و سفید که روی سر و سینه قرار میگیرد.
- یاغلوق: سربند حلقوی از جنس حریر یا مخمل که به دور سر بسته میشود.
- کلاه آغور: پوششی کلاه مانند زیر چاقد و سربند.
پوشش مردان شامل موارد زیر بوده است:[۵]
- کِینَگ: شبیه پیراهن امروزی ولی بدون دکمه و چاکدار.
- دون آرخالیق: لباسی بلند که تا روی کفشها ادامه داشت.
- شال: پارچه سفید دور کمر.
- کلاه نمدی
- مَلِکی یا گیوه: نوعی کفش که هنوز بین لرها و کردها رایج است.
- قلم پیچ: ریسمانی که دور ساق پا پیچیده میشود.
- تُمان: شبیه شلوار امروزی
در حال حاضر پوشش قدیمی مردان از بین رفته، البته افراد مسن هنوز از کلاه استفاده میکنند.
صنایع دستی[ویرایش]
ایلات ترک استان کرمان نقش مهمی در صنایع دستی استان کرمان داشتهاند و هماکنون نیز بخش قابل توجهی از گلیمهای کرمان توسط افشارها و بچاقچیها تولید میشود. قالی و قالیچههای افشاری کرمان، شهرت جهانی دارد و ترکیبی از هنر آذربایجان و کرمان است.[۳۷] به غیر از قالی؛ گلیم، جاجیم، قولوق (جا قرآنی)، ارکن، قره چنته، نمکدان، خورجین، آینه دان و کشک دان نیز توسط زنان افشار و بچاقچی بافته میشود. قالی و گلیمهای ترکهای استان کرمان، بر خلاف قالیهای فارسهای شمال کرمان، روی دار افقی بافته میشود و زنان مسئول بافندگی هستند.
از گلیمهای مشهور دستباف ترکهای کرمان، گلیم شیرکی پیچ (پیچ باف) است که ثبت جهانی شده و خریداران فراوان در ایران و خارج از کشور دارد. این گلیم توسط زنان ایل افشار و بچاقچی در شهرستانهای بافت، سیرجان، ارزوئیه و جیرفت بافته میشود، قدیمیترین مراکز تولید گلیم پیچ باف؛ آناتولی، آذربایجان و قفقاز جنوبی است و مهاجرت افشارها و بچاقچیها به کرمان، باعث انتقال این هنر از آذربایجان به کرمان و غنی تر و زیباتر شدن آن در کرمان شده است، گلیم شیرکی پیچ با گلیم ورنی آذربایجان شباهتهای زیادی دارد.[۳۸][۳۹]
نقوش مورد استفاده در دستبافهای ایل افشار کرمان معمولاً از طبیعت و حیوانات است. این نقشها معمولاً؛ بالغ (ماهی)، شیر، طاووس، جیران، شاخ قوچ، بز و شتر مرغ هستند.[۴۰]
طرح، های پرکاربرد در قالی افشاری کرمان؛ سه کله، موسی خانی، ترنج بندی شول، بابابیگی و حشمت هستند.[۴۱]
نقوش نمکدانهای افشاری معمولاً انتزاعی و هندسی (ستاره صلیبی، ستاره هشت پر، لوزی، مربع و …) هستند و از نقوش حیوانی، گیاهی و انسانی نیز استفاده میشود. رنگهای قرمز، نارنجی و قهوهای، رنگهای غالب در دستبافتههای ایل افشار کرمان است، در دستبافتههای ایل افشار تاثیرپذیری از آناتولی و آذربایجان و بقیه ایلات ایران مشهوداست[۴۲]
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ کاهن، کلود. ترکان در ایران. انتشارات مولی. ص. ۳-۱۰.
- ↑ هورکارد (۱۹۸۶). «اطلس ایران (ایران کارتو)؛ محصول همکاری مشترک علمی میان پژوهشگران ایرانی (جهاد سازندگی و مرکز آمار ایران) و فرانسوی در چارچوب تیم تحقیقاتی علوم اجتماعی جهان معاصر ایران (جهان ایرانی CNRS)». irancarto. CNRS.
- ↑ وزیری کرمانی، احمد علی خان. تاریخ کرمان. به کوشش ابراهیم باستانی پاریزی. انتشارات ابن سینا. ص. ۳۴۴.
- ↑ کرمانی، افضل الدین ابو حامد. سلجوقیان و غز در کرمان. به کوشش ابراهیم باستانی پاریزی. کوروش، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان. ص. ۱۲.
- ↑ ۵٫۰۰ ۵٫۰۱ ۵٫۰۲ ۵٫۰۳ ۵٫۰۴ ۵٫۰۵ ۵٫۰۶ ۵٫۰۷ ۵٫۰۸ ۵٫۰۹ ۵٫۱۰ ۵٫۱۱ ۵٫۱۲ ۵٫۱۳ ۵٫۱۴ ۵٫۱۵ ۵٫۱۶ ۵٫۱۷ پورمراد، اصغر (۱۴۰۰). سیری در تاریخ، فرهنگ و زبان ترکان کرمان. مرکز کرمانشناسی.
- ↑ مشیزی، میر محمد سعید. تذکره صفویه کرمان. به کوشش ابراهیم باستانی پاریزی. نشر علم. ص. ۲۲۷.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ وزیری کرمانی، احمد علی خان. جغرافیای کرمان. به کوشش ابراهیم باستانی پاریزی. نشرانجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
- ↑ اسفندیار پور، هوشمند. تاریخ بافت. مرکز کرمانشناسی. ص. ۱۷۰.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ "afsar". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی).
- ↑ کاربران ویکی بین. «افشار». ویکی بین.
- ↑ علی بلوکباشی (۱۶ خرداد ۱۳۹۹). «افشار». مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی).
- ↑ صفی پور، غلامرضا (۱۳۹۱). افشاریان کرمان در زمان صفویان. دانشگاه شیراز، دانشکده ادبیات و علوم انسانی. ص. ۸۸.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ ۱۳٫۳ مومن کرمانی، ملا محمد. صحیفه الارشاد (تاریخ افشار کرمان- پایان صفویه). به کوشش ابراهیم باستانی پاریزی.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ سایکس، سرپرسی. سفرنامه سرپرسی سایکس. انتشارات لوحه.
- ↑ باستانی پاریزی، ابراهیم. افشارها در تاریخ و سیاست کرمان (PDF). نامواره دکتر محمود افشار. ص. ۱۶۲.
- ↑ «ایل افشار». ویکیپدیا.
- ↑ معصومه ابراهیمی. «بچاقچی». مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی).
- ↑ «بچاقچی ایل». دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ "BOČĀQČĪ". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی).
- ↑ محمد بن عبدالله، شمس الدین. سفرنامه ابن بطوطه. ج. یک. آگاه. ص. ۳۲۸.
- ↑ بلوردی، زهیر مصطفی. تاریخ و فرهنگ منطقه بلورد. مرکز کرمانشناسی. صص. ۱۳۳–۱۳۴.
- ↑ باستانی پاریزی، ابراهیم. پیغمبر دزدان. گلرنگ یکتا. صص. ۱۷۱–۱۷۲.
- ↑ باستانی راد، حسن. «نقش ایل بچاقچی در تحولات سیاسی و اجتماعی کرمان(1316-1337ق/ 1898-1918م)». پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی: ۲۶۷.
- ↑ بهنیا، علاء الدین. بررسی مردمشناسی طایفه ارشلو از ایل بچاقچی. موسسه کویر. صص. ۹–۲۷.
- ↑ «اطلس ایران 1377 - فرهنگ قومی - تنوع قومی، مرکز آمار ایران سرشماری 1365». Gip Reclus Documentation Française. ۱۹۸۶. بیش از یک پارامتر
|وبگاه=
و|نشریه=
دادهشده است (کمک) - ↑ "TURKIC LANGUAGES OF PERSIA: AN OVERVIEW". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی).
- ↑ "Afshar dialect". wikipedia (به انگلیسی).
- ↑ «ترکی، زبانها». دانشنامه بزرگ اسلامی (مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی).
- ↑ محمد پناه، بهنام. ترکان در گذر تاریخ. انتشارات سبزان. ص. ۱۰۹.
- ↑ ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ ۳۰٫۲ فیلد، هنری؛ .، ترجمه؛ عبدالله فریار (۱۳۴۳). مردمشناسی ایران. تهران: کتابخانه ابن سینا. صص. ۲۷۹–۲۸۰.
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ افشار (سیستانی)، ایرج (۱۳۶۶). مقدمهای بر شناخت ایلها، چادرنشینان و طوایف عشایری ایران. ج. دوم. مولف.
- ↑ «سرشماری اجتماعی-اقتصادی عشایر کوچنده کشور نتایج تفصیلی ایل افشار». مرکز آمار ایران: ۱۳. ۱۳۶۶.
- ↑ «سرشماری اجتماعی-اقتصادی عشایر کوچنده کشور به تفکیک دهستان». مرکز آمار ایران: ۱۰۸-۱۱۶. ۱۳۷۷.
- ↑ ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ «سرشماری عشایر کوچنده کشور». مرکز آمار ایران. ۱۳۸۷.
- ↑ ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ «سرشماری اجتماعی - اقتصادی عشایر کوچنده، نتایج تفصیلی استان کرمان». مرکز آمار ایران. ۱۳۶۶.
- ↑ «رنگین کمانی زیبا در لباس کرمانیها / رعایت اصالت در پوشش بانوان دیار کریمان». برنا. ۱۴۰۲.
- ↑ هلنا شیل دشتگل. «افشار، قالی». مرکز دائره المعارف اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی).
- ↑ پروان، رسول. «نقش تاریخی ایلات افشار و بچاقچی در شکلگیری گلیم پیچباف در ولایت کرمان». مطالعات تاریخ فرهنگی؛ پژوهشنامهٔ انجمن ایرانی تاریخ (۲۵): ۲۷–۴۴.
- ↑ قلیزاده اصل، فهیمه؛ سعید آبادی، سلیمان (۳ بهمن ۱۳۹۴). «بررسی تطبیقی زیباییشناسی گلیمهای شیرکیپیچ کرمان با گلیم ورنی آذربایجان». همایش ملی فرهنگ، گردشگری و هویت شهری: ۱–۱۳.
- ↑ محبی، حمیدرضا؛ درگاهی، مهدیه. «معنا و مفهوم نقش مایههای حیوانی در دستبافتههای ایل افشار کرمان». مقالات فصلنامه رویکردهای نوین در تحقیقات علوم پایه، فنی و مهندسی. ۴ (۱۲): ۹۵-۹۷.
- ↑ نویدی، مریم؛ دادور، ابوالقاسم؛ شهسواری، ناصر. «بررسی طرحها و نقوش قالی افشار باف سیرجان». شباک. ۷ (۵): ۱۱۷-۱۲۴.
- ↑ بهارلو، علیرضا؛ آقایی، صدیقه؛ آشوری، محمد تقی. «جایگاه طرح و اصالت در نمکدانهای افشاری کرمان». فصلنامه علمی پژوهشی انجمن علمی فرش ایران (۱۶): ۳۹.