بینالنهرین: تفاوت میان نسخهها
←سالشمار: اصلاح وپ سره |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
عربها قسمت شمالی بین النهرین را جزیره و قسمت جنوبی را عراق مینامیدند.<ref>گای لسترینج، جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی، انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۲۶.</ref> |
عربها قسمت شمالی بین النهرین را جزیره و قسمت جنوبی را عراق مینامیدند.<ref>گای لسترینج، جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی، انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۲۶.</ref> |
||
== |
== گهوارهی تمدن == |
||
[[پرونده:Statue Gudea Met 59.2.jpg|بندانگشتی|مجسمه |
[[پرونده:Statue Gudea Met 59.2.jpg|بندانگشتی|مجسمه [[گودئا|گودهآی لاگاشی]] یکی از حکمرانان شهر[[لاگاش]] در بینالنهرین، حدود ۲۱۰۰ سال قبل از میلاد]] |
||
[[پرونده:Mesopotamian - Pair of Basket-Shaped Hair Ornaments - Walters 572064, 572065.jpg|بندانگشتی|یک جفت زینت سر از ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد]] |
[[پرونده:Mesopotamian - Pair of Basket-Shaped Hair Ornaments - Walters 572064, 572065.jpg|بندانگشتی|یک جفت زینت سر از ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد]] |
||
بینالنهرین به سبب تمدنهای کهن و باستانی خود آوازه دارد و نامش همواره با نام و آثار این تمدنها همراه است. تمدنهای [[سومر]]، [[اکد]]، [[تمدن بابل|بابل]]، [[آشور]]، [[کلدانی]] و تمدنهای ایرانی مانند [[کاسیان|کاسی]] و [[عیلام]] و [[ماد]]، هریک در گوشهای از این سرزمین رونق و تأثیر داشتهاند و از آن تأثیر نیز پذیرفتهاند. ادیان و فرهنگهای بسیاری از کشورهای مختلف از میانرودان تأثیر گرفتهاند. آنچه در گذشته به نام باکوماس در آنجا پرستیده میشد همان بتی است که امروزه به نام [[بافومه]] در بسیاری از کشورها پرستیده میشود. هم چنین منشور (فرمان) کوروش بزرگ پادشاه [[ایران]] زمین نیز در این جایگاه یافته شدهاست.<ref name="ReferenceA"/> |
|||
{{-}} |
|||
تمدن بینالنهرین در سرزمینی پا گرفت که امروز شامل [[عراق]]، شمال غربی [[ایران]]، شرق [[سوریه]] و جنوب شرقی [[ترکیه]] میشود. بینالنهرین عبارتی بهمعنای «بین دو رود» است -تمدن این منطقه در موقعیتی عالی بین رودهای [[فرات]] و [[دجله]] شکل گرفت. این وابستگی به رودها در سه تمدن دیگر هم وجود دارد: تمدنهای [[مصر باستان|مصر]]، [[تمدن دره سند|درهی سند]] و، کمی بعدتر، [[چین]]. |
|||
محصولات کشاورزی بینالنهرین هم، مانند [[مصر باستان|مصر]]، به گلولای غنی بهجامانده از آب رودها تکیه داشتند و مردابها هم منبع ماهی و [[مرغابی]]، برای خوردن، و نی -که در بینالنهرین برای سقف خانهها و [[سبدبافی]] بهکار میرفت- بودند. این بنیان چیزی بود که آن را نخستین جامعهی طبقاتی (لایهای) میدانند -و کمی پیش از [[مصر باستان|مصر]] به اوج پیشرفتش رسید. |
|||
'''[[دولتشهر|دولتشهرها]] و امپراتوریها''' |
|||
حدود ۳هزار سال پ.م. بینالنهرین در آستانهی ورود به عصر معروف به دودمانی نخست بود که ۷۰۰ سال طول کشید. تمدن، در اصل، بر دولتشهرهای جنوب استوار بود؛ منطقهای که اغلب آن را، بهخاطر [[زبان سومری]] که در آن متداول بود، [[سومر]] مینامند. الگوی تاریخ بینالنهرین در این دوران شکل گرفت: شهرها و [[دولتشهر|دولتشهرها]]، که اغلب بهواسطهی بازرگانی و روابط سیاسی با هم پیوند داشتند، همکاری و رقابت میکردند، اوج میگرفتند و سرنگون میشدند. بعضی [[دولتشهر|دولتشهرها]] و سلسلههای شهری -[[اوروک]]، کیش، [[اکد (شهر)|اکد]] و [[اور]]- بر دولتشهرهای دیگر سیطره مییافتند و بعد مغلوبشان میشدند. این وضع با [[مصر باستان|مصر]] و حکومت متمرکزش در تضاد بود، اما شباهتهایی به دولتشهرهای بعدی [[یونان باستان|یونان]] داشت. شهرهای بزرگ [[هزاره سوم (پیش از میلاد)|هزارهی سوم پیش از میلاد]] شامل [[اور]]، [[لاگاش]]، کیش، [[اریدو]] و [[اوروک]]، اِبلا و ماری میشدند. در قرن چهاردهم پیش از میلاد بسیاری از سرزمینهای جنوبی زیر فرمان یک شاه قرار گرفتند: [[لوگالزاگزیِ اومایی]]. در غرب، [[اکد (شهر)|اکد]] پایتخت سلسلهای شد که با [[سارگن بزرگ|سارگن]] آغاز شد؛ کسی که بر بینالنهرین و [[آناتولی]] سیطره یافت و باعث شد [[زبان اکدی]] برای چندین قرن زبان اسناد رسمی و روابط سیاسی باشد. |
|||
'''جایی برای همه''' |
|||
جامعهی بینالنهرین سلسلهمراتب و ساختاری متمرکز داشت که حاکمانی بسیار قدرتمند در راس آن بودند، اما، برخلاف [[مصر باستان|مصر]]، این حاکمان به ندرت موجوداتی الهی تلقی میشدند. در عصر دودمانی نخست، کاخهای سلطنتی عظیم در سراسر منطقه سر بر میآوردند. ما از یافتههایی مثل مصنوعات مجلل و ظریف کشفشده در مقبرههای [[اور]] -که شاهان یا کاهنان (یا شخصیتهایی با هر دو نقش) را در آنها دفن میکردند- به پیشرفتگی و ثروت این فرهنگ پی بردهایم. مانند [[مصر باستان|مصر]]، برای پشتیبانی از این جامعه و نظام اداریش -طبقهی «تخصصی» کارشناسانی مثل دیوانسالاران، کاتبان و بازرگانان- به متخصصان نیاز داشتند. در این تمدن شهری، بسیاری از شهرنشینان در خانههای شهری خیرهکنندهی ساختهشده از خشتهای گِلی محلی، ملاط گِل و درهای چوبی زندگی میکردند. |
|||
برای کِشت زمینها و اجرای پروژههای عظیم آبیاری و ساختمانسازی به نیروی کار چشمگیری احتیاج داشتند. با این حال، درجهای از [[تحرک اجتماعی]] وجود داشت. بهنظر میرسد که بعضی از کارگران صاحب زمین بودند و، متناسب با کارشان، جیرههایی از دولت مرکزی میگرفتند. |
|||
'''حکومت و مذهب''' |
|||
مثل دیگر تمدنهای آن زمان، سیاست و مذهب درهم تنیده بودند. حاکمان رهبری امور مذهبی را بر عهده داشتند و کاهنان و راهبهها هم، در مقابل، وظایف «دولتی» را انجام میدادند. بعضی از شهرها را هم کاهنان اداره میکردند. هر شهر معبد مرکزی و خشتی عظیمی (مثل [[زیگورات اور|زیگورات معروف اور]]) داشت که خانهی زمینی خدای شهر بود و کاهنان در آن آیینهایی برای خشنود کردن این خدا برگزار میکردند. باور مردم به اینکه باید تن به فرمان این خدا بدهند حفظ نظم را آسانتر میکرد، تا جایی که وقتی فرمانروایی میمرد، کارکنان کاخ خود را همراه شاه یا ملکهشان دفن میکردند. در یکی از مقبرههای [[اور]] حدود ۷۴ جسد پیدا کردهاند. |
|||
'''بازیگری جهانی''' |
|||
بینالنهرینیها، که از نظر منابعی طبیعی مثل فلز و سنگ فقیر بودند، مثل مصریها، ناگزیر شدند روابط تجاری و سیاسی گستردهای با سراسر منطقهای که شامل [[ایران]]، [[افغانستان]]، [[خلیج فارس]] و [[تمدن دره سند|درهی سند]] میشد برقرار کنند. این موضوع منشا بخش بزرگی از پیشرفت و گسترش فرهنگ آنها شد و آنها را به کنشگری پیشرو در سیاست جهانی بدل کرد. بینالنهرین در بسیاری از عرصهها پیشگام بود. آثار هنری این منطقه شامل جواهرات نفیس، آلات موسیقی و سنگنگاریهای زیبای مربوط به [[اوروک|اوروکِ]] [[هزاره چهارم (پیش از میلاد)|هزارهی چهارم پیش از میلاد]] میشدند. در علم، عمر نظام شمارشی آنها با مبنای ۶۰ به سومریهای هزارهی سوم پ.م. میرسید. این نظام امروز هم در تقسیم [[دایره]] به ۳۶۰ درجه و تقسیم ساعت و دقیقه به ۶۰ واحد کوچکتر به کار میرود. |
|||
== سومریان == |
== سومریان == |
نسخهٔ ۲۹ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۹
بِینُ الْنَهرِین بهمعنی میانرودان یا میانْ دو رود[۱] نام یک منطقه جغرافیایی است که میانِ دو رود دجله و فرات جایگرفته و بیشتر محدودهٔ آن در کشور عراق امروزی است.
کشورهایی که امروزه بین النهرین میان آنها تقسیم شده است شامل عراق، ترکیه، ایران، سوریه، و کویت هستند.
نامگذاری
ایرانیها[۲] این منطقه را میانرودان مینامیدند که همین نام به یونانی ترجمهٔ گرتهبرداری شد و «مزوپوتامیا» نام گرفت[نیازمند منبع]. نخستین مورخ یونانی که این اصطلاح را به کار برد «پلی بیوس» بود و پس از وی «پلی نی» و «استرابون» نیز در قرون اولیه میلادی از این اصطلاح استفاده نمودند.[۳]
در دوران معاصر[نیازمند منبع] این واژه در زبان عربی به «بینالنهرین» ترجمهشد و فارسی نیز همان واژهٔ عربی را به وام گرفت.[۴]
در زبان آرامی این منطقه را بث نهرین مینامند.
عربها قسمت شمالی بین النهرین را جزیره و قسمت جنوبی را عراق مینامیدند.[۵]
گهوارهی تمدن
بینالنهرین به سبب تمدنهای کهن و باستانی خود آوازه دارد و نامش همواره با نام و آثار این تمدنها همراه است. تمدنهای سومر، اکد، بابل، آشور، کلدانی و تمدنهای ایرانی مانند کاسی و عیلام و ماد، هریک در گوشهای از این سرزمین رونق و تأثیر داشتهاند و از آن تأثیر نیز پذیرفتهاند. ادیان و فرهنگهای بسیاری از کشورهای مختلف از میانرودان تأثیر گرفتهاند. آنچه در گذشته به نام باکوماس در آنجا پرستیده میشد همان بتی است که امروزه به نام بافومه در بسیاری از کشورها پرستیده میشود. هم چنین منشور (فرمان) کوروش بزرگ پادشاه ایران زمین نیز در این جایگاه یافته شدهاست.[۴]
تمدن بینالنهرین در سرزمینی پا گرفت که امروز شامل عراق، شمال غربی ایران، شرق سوریه و جنوب شرقی ترکیه میشود. بینالنهرین عبارتی بهمعنای «بین دو رود» است -تمدن این منطقه در موقعیتی عالی بین رودهای فرات و دجله شکل گرفت. این وابستگی به رودها در سه تمدن دیگر هم وجود دارد: تمدنهای مصر، درهی سند و، کمی بعدتر، چین.
محصولات کشاورزی بینالنهرین هم، مانند مصر، به گلولای غنی بهجامانده از آب رودها تکیه داشتند و مردابها هم منبع ماهی و مرغابی، برای خوردن، و نی -که در بینالنهرین برای سقف خانهها و سبدبافی بهکار میرفت- بودند. این بنیان چیزی بود که آن را نخستین جامعهی طبقاتی (لایهای) میدانند -و کمی پیش از مصر به اوج پیشرفتش رسید.
دولتشهرها و امپراتوریها
حدود ۳هزار سال پ.م. بینالنهرین در آستانهی ورود به عصر معروف به دودمانی نخست بود که ۷۰۰ سال طول کشید. تمدن، در اصل، بر دولتشهرهای جنوب استوار بود؛ منطقهای که اغلب آن را، بهخاطر زبان سومری که در آن متداول بود، سومر مینامند. الگوی تاریخ بینالنهرین در این دوران شکل گرفت: شهرها و دولتشهرها، که اغلب بهواسطهی بازرگانی و روابط سیاسی با هم پیوند داشتند، همکاری و رقابت میکردند، اوج میگرفتند و سرنگون میشدند. بعضی دولتشهرها و سلسلههای شهری -اوروک، کیش، اکد و اور- بر دولتشهرهای دیگر سیطره مییافتند و بعد مغلوبشان میشدند. این وضع با مصر و حکومت متمرکزش در تضاد بود، اما شباهتهایی به دولتشهرهای بعدی یونان داشت. شهرهای بزرگ هزارهی سوم پیش از میلاد شامل اور، لاگاش، کیش، اریدو و اوروک، اِبلا و ماری میشدند. در قرن چهاردهم پیش از میلاد بسیاری از سرزمینهای جنوبی زیر فرمان یک شاه قرار گرفتند: لوگالزاگزیِ اومایی. در غرب، اکد پایتخت سلسلهای شد که با سارگن آغاز شد؛ کسی که بر بینالنهرین و آناتولی سیطره یافت و باعث شد زبان اکدی برای چندین قرن زبان اسناد رسمی و روابط سیاسی باشد.
جایی برای همه
جامعهی بینالنهرین سلسلهمراتب و ساختاری متمرکز داشت که حاکمانی بسیار قدرتمند در راس آن بودند، اما، برخلاف مصر، این حاکمان به ندرت موجوداتی الهی تلقی میشدند. در عصر دودمانی نخست، کاخهای سلطنتی عظیم در سراسر منطقه سر بر میآوردند. ما از یافتههایی مثل مصنوعات مجلل و ظریف کشفشده در مقبرههای اور -که شاهان یا کاهنان (یا شخصیتهایی با هر دو نقش) را در آنها دفن میکردند- به پیشرفتگی و ثروت این فرهنگ پی بردهایم. مانند مصر، برای پشتیبانی از این جامعه و نظام اداریش -طبقهی «تخصصی» کارشناسانی مثل دیوانسالاران، کاتبان و بازرگانان- به متخصصان نیاز داشتند. در این تمدن شهری، بسیاری از شهرنشینان در خانههای شهری خیرهکنندهی ساختهشده از خشتهای گِلی محلی، ملاط گِل و درهای چوبی زندگی میکردند.
برای کِشت زمینها و اجرای پروژههای عظیم آبیاری و ساختمانسازی به نیروی کار چشمگیری احتیاج داشتند. با این حال، درجهای از تحرک اجتماعی وجود داشت. بهنظر میرسد که بعضی از کارگران صاحب زمین بودند و، متناسب با کارشان، جیرههایی از دولت مرکزی میگرفتند.
حکومت و مذهب
مثل دیگر تمدنهای آن زمان، سیاست و مذهب درهم تنیده بودند. حاکمان رهبری امور مذهبی را بر عهده داشتند و کاهنان و راهبهها هم، در مقابل، وظایف «دولتی» را انجام میدادند. بعضی از شهرها را هم کاهنان اداره میکردند. هر شهر معبد مرکزی و خشتی عظیمی (مثل زیگورات معروف اور) داشت که خانهی زمینی خدای شهر بود و کاهنان در آن آیینهایی برای خشنود کردن این خدا برگزار میکردند. باور مردم به اینکه باید تن به فرمان این خدا بدهند حفظ نظم را آسانتر میکرد، تا جایی که وقتی فرمانروایی میمرد، کارکنان کاخ خود را همراه شاه یا ملکهشان دفن میکردند. در یکی از مقبرههای اور حدود ۷۴ جسد پیدا کردهاند.
بازیگری جهانی
بینالنهرینیها، که از نظر منابعی طبیعی مثل فلز و سنگ فقیر بودند، مثل مصریها، ناگزیر شدند روابط تجاری و سیاسی گستردهای با سراسر منطقهای که شامل ایران، افغانستان، خلیج فارس و درهی سند میشد برقرار کنند. این موضوع منشا بخش بزرگی از پیشرفت و گسترش فرهنگ آنها شد و آنها را به کنشگری پیشرو در سیاست جهانی بدل کرد. بینالنهرین در بسیاری از عرصهها پیشگام بود. آثار هنری این منطقه شامل جواهرات نفیس، آلات موسیقی و سنگنگاریهای زیبای مربوط به اوروکِ هزارهی چهارم پیش از میلاد میشدند. در علم، عمر نظام شمارشی آنها با مبنای ۶۰ به سومریهای هزارهی سوم پ.م. میرسید. این نظام امروز هم در تقسیم دایره به ۳۶۰ درجه و تقسیم ساعت و دقیقه به ۶۰ واحد کوچکتر به کار میرود.
سومریان
این تمدن از جهات گوناگون بسیار ابتدایی بود. هر شهر برای خود شاه خاصی داشت بنام پاتسی یا کاهن، از همین کلمه آشکار میشود که حکومت تا چه حد با دین پیوستگی داشتهاست. سازمان ملوک الطوایفی وسیله حفظ نظام اجتماع بود. سومریان پارهای از موارد استفاده از مس و قلع را میدانستند و از مخلوط آنها مفرغ میساختند اما به هر حال فلز برای آنها عنصری تجملی بود. ابزار کار سومریان بیشتر با سنگ چخماق ساخته میشد. بیشتر کالاها از راه آب حمل و نقل میشدند و چون سنگ در سومر کمیاب بود از خلیج پارس یا قسمتهای شمالی دو نهر با قایق آورده میشد. شگفت انگیزترین چیزی که از سومریان باقی مانده، خطنویسی این مردم است. پیدایش خط میخی و مراحل تطور و تکامل آن بزرگترین منتی است که سومریان بر تمدن بشر دارند.[۶]
آکدیان
ملتی دیگر به سرپرستی سارگون بزرگ کشور آکد را تأسیس نمود و پایتخت آن را در آگاده در سیصد و بیست کیلومتر شمال باختری شهرهای سومری قرار داد.[۶]
بابل
هیچکس نیست که چون امروز بر محل بابل قدیم نظر کند، در خاطرش بگذرد که این سرزمین فقیر و بیحاصل و سوزان و ممتد بر ساحل رود فرات روزگاری مرکز مدنیت نیرومند و پر ثروت بودهاست. بابل را مردمان سومری تشکیل داده بودند ولی بعد از حمله آکدیها از بیابان های غربی، این شهر را به سلطه خود در آوردند. حمورابی دولتهای کوچک و پراکنده در جنوب میانرودان را یکی کرد و با قانون نامه بزرگ خود نظم نوینی را بر این سرزمینها حاکم ساخت.[۶]
آشور
مردم این سرزمین به دلیل تهدیدات مداوم از ناحیه کوهستانهای اطراف مجبور به متابعت از زندگی سربازی و پهلوانی سختی بودند و به تدریج بر مهاجمان و دست اندازان غلبه کرده و تمدن درخشان آشور تا مصر نیز گسترش یافت. از اختراعات ایشان به اولین لنز یا همان عدسی تلسکوپ و اختراع قفل و کلید و تأسیس اولین کتابخانه جهان به دست آشور بانبیپال می توان اشاره کرد.[۶]
سالشمار
- در سال ۱۴۱ پیش از میلاد مهرداد یکم وارد بینالنهرین میگردد و شهر سلوکیه را آزاد مینماید.[۷]
- ۱۱۵ میلادی: اشغال آشوریه، بینالنهرین و تیسفون توسط تراژان.[۷]
- ۱۱۷ میلادی: مرگ تراژان. عقبنشینی هادریانوس از ارمنستان و بینالنهرین.[۷]
- ۲۸۳ میلادی: کاروس امپراتور روم بینالنهرین را فتح میکند اما سپاهیانش پس از مرگ او بلافاصله آن سرزمین را ترک میکنند.[۷]
- ۲۹۷ میلادی: گالریوس نِرسه را شکست میدهد. بنا بر پیماننامه نصیبین نِرسه از ارمنستان و بینالنهرین عقبنشینی میکند.[۷] (تاریخ ارمنستان)
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ جمع نویسندگان (۱۳۸۴). تاریخ ایران و جهان (۱). شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران. pp. ۱۵–۲۲. ISBN 964-05-0734-2.
- ↑ داریوش اکبرزاده، کتیبههای پهلوی، ص32
- ↑ حسن طلایی (1390)، باستانشناسی پیش از تاریخ بینالنهرین، انتشارات سمت، ص5.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ برای اطلاعات فراگیر در این باره رجوع کنید به کتاب مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد۱.
- ↑ گای لسترینج، جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی، انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۲۶.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ویلیام جیمز دورانت، مشرق زمین گاهواره تمدن.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ بینالنهرین موجود است. |
- Mesopotamia
- Ancient Mesopotamia
- مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد ۱، ۱۶۴–۱۶۸.