پیش‌نویس:گاه‌شمار انقلاب ایران

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

این مقاله گاه‌شمار وقایع مربوط به انقلاب اسلامی ایران است. برای وقایع قبل از آن به سلسله پهلوی و برای بعد از آن به تاریخ جمهوری اسلامی ایران مراجعه شود. این مقاله شامل دلایل این رویدادها نمی‌شود و اطلاعات بیشتر در انقلاب اسلامی ایران موجود است.

۱۳۲۰[ویرایش]

۱۳۳۲[ویرایش]

  • مرداد: محمدرضا شاه که با وجود درخواست‌های بریتانیا و آمریکا برای برکناری نخست‌وزیر محمد مصدق، ماه‌ها مقاومت کرده بود، زمانی که مصدق همه‌پرسی برای انحلال و محدود کردن قدرت شاه برگزار کرد، از طرح‌های نخست‌وزیر محبوب ملی‌گرا عصبی می‌شود. در نتیجه شاه مصدق را از نخست‌وزیری برکنار می‌کند. اما مصدق حاضر به کناره‌گیری نشد و در عوض قاصد سلطنتی حامل حکم برکناری را دستگیر کرد. شاه با وحشت به ایتالیا می‌گریزد. سیا و اطلاعات بریتانیا با ایرانیان محافظه‌کار برای سرنگونی مصدق کودتای ۲۸ مرداد را آغاز و اجرا می‌کنند. شاه به ایران برمی گردد.[۱]

۱۳۴۰[ویرایش]

۱۳۴۱[ویرایش]

  • مهر و آبان: خمینی مخالفت با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را سا[ نیازمند منبع ]زماندهی می‌کند. لایحه ای که توسط دولت شاه ارائه شد برای اولین بار به زنان اجازه می‌داد رای دهند و غیرمسلمانان نیز برای عضویت در شوراها شرکت کنند. فشار مذهبی دولت را مجبور به عقب‌نشینی کامل و کنار گذاشتن این لایحه می‌کند. خمینی به عنوان "دشمن اصلی سیاسی رژیم" و "رهبر معنوی مسلم فعالان بازاری" از مبارزه بیرون می‌آید.[۳]
  • دی: محمدرضا پهلوی سلسله تغییرات «انقلاب سفید» را ارائه کرد. دولت یک لایحه اصلاحی شش ماده‌ای را برای رای‌گیری در همه‌پرسی سراسری معرفی کرد. شش ماده همچنین شامل حق رای زنان و اصلاحات دیگر بود.[نیازمند منبع] خمینی جلسه ای با دیگر علمای دینی در قم ترتیب داد تا بر لزوم مخالفت با نقشه‌های شاه تأکید کند.
  • بهمن و اسفند: خمینی اعلامیه‌ای شدیداللحن در محکومیت شاه و برنامه‌های او صادر کرد. دو روز بعد شاه ستون زرهی را به قم برد و با ایراد سخنرانی به شدت به علما حمله کرد. خمینی به نکوهش برنامه‌های شاه ادامه داد و مانیفستی صادر کرد که امضای هشت تن از علمای ارشد دیگر را نیز دارد. وی در آن راه‌های مختلف نقض قانون اساسی توسط شاه را فهرست کرده، گسترش فساد اخلاقی در کشور را محکوم کرده و شاه را به تسلیم همه‌جانبه در برابر آمریکا و اسرائیل متهم کرده‌است. وی همچنین فرمان لغو جشن نوروز سال ۱۳۴۲ را به نشانه اعتراض به سیاست‌های دولت صادر می‌کند. تشدید خصومت بین شاه و آیت‌الله در ماه خرداد با تشبیه یزید و شاه به اوج خود می‌رسد و به شاه هشدار می‌دهد که اگر روش خود را تغییر ندهد، روزی فرا می‌رسد که مردم به خاطر خروج او از کشور تشکر کنند.[۲]

۱۳۴۲[ویرایش]

  • خرداد: شاه دستور دستگیری خمینی را صادر کرد و یک روز پس از آن تظاهرات ۱۵ خرداد، شورش‌های اعتراضی بزرگی در شهرهای ایران، آغاز شد. حکومت نظامی اعلام شد و ده‌ها نفر کشته شدند.[۴] آیت الله خمینی پس از نوزده روز در زندان قصر ابتدا به پایگاه نظامی عشرت آباد و سپس به منزلی در منطقه داوودیه تهران منتقل شد و در آنجا تحت نظر بود.[۲]
  • مرداد: خمینی از بازداشت آزاد شد و به قم بازگشت.[۲]

۱۳۴۳[ویرایش]

  • در پاییز او "کاپیتولاسیون" (تخصیص پنهان مصونیت دیپلماتیک دولت به پرسنل نظامی آمریکایی) را محکوم می‌کند و این توافق را تسلیم استقلال و حاکمیت ایران می‌داند که در ازای وام ۲۰۰ میلیون دلاری انجام شده‌است که فقط به نفع[ نیازمند منبع ] شاه است. و یارانش، و تمام کسانی را که در مجلس به آن رأی مثبت دادند، خائن هستند و بنابراین حکومت نامشروع است. بلافاصله خمینی دستگیر و به فرودگاه مهرآباد تهران منتقل می‌شود. او در آبان ماه تبعید می‌شود و ۱۵ سال است که به ایران بازنمی‌گردد.[۲][۵]
  • ۱۰ بهمن: حسنعلی منصور، نخست‌وزیری که کنوانسیون ژنو قانون حفاظت از نیروهای آمریکایی را تصویب کرد، که به «قانون کاپیتولاسیون» نیز معروف است، توسط محمد بخارایی ترور شد و امیر عباس هویدا به جای او منصوب شد.[نیازمند منبع]

1344[ نیازمند منبع ][ویرایش]

  • ۱۳ مهر: خمینی به نجف در عراق منتقل می‌شود، جایی که قرار بود ۱۳ سال در آنجا بسر برد. او در این مدت در حوزه علمیه تدریس می‌کند.

۱۳۴۸ و ۱۳۴۹[ویرایش]

  • خمینی در حالی که در تبعید در عراق در شهر مقدس نجف به سر می‌برد، برای گروهی از طلاب خود در مورد حکومت اسلامی یک سلسله سخنرانی ایراد می‌کند. یادداشت‌های سخنرانی‌ها به زودی به صورت کتابی درآمد که با سه عنوان مختلف منتشر شد: حکومت اسلامی، ولایت فقیه، و نامه‌ای از امام موسوی کاشف‌الغطاء (برای فریب سانسورچیان ایرانی).[۶] این کتاب کوچک (کمتر از ۱۵۰ صفحه) به صورت غیرقانونی به ایران منتقل شد و قبل از انقلاب به‌طور گسترده بین هواداران خمینی توزیع شد.[۷]

۱۳۵۳[ویرایش]

  • اسفند: حزب رستاخیز به عنوان یک حزب سلطنت طلب ایرانی توسط محمدرضا پهلوی تأسیس شد.
  • ۱۳۵۴
  • خرداد: سالگرد قیام ۱۵ خرداد. طلاب مدرسه فیضیه در محدوده ساختمان تظاهراتی برگزار می‌کنند و جمعیتی همراه بیرون تجمع می‌کنند. هر دو تجمع به مدت سه روز ادامه می‌یابد تا اینکه مورد حمله نیروهای نظامی قرار می‌گیرد که منجر به تلفات می‌شود. خمینی با پیامی واکنش نشان می‌دهد که در آن حوادث قم و ناآرامی‌های مشابه در جاهای دیگر را نشانه امیدواری به نزدیک شدن «آزادی و رهایی از بندهای امپریالیسم» می‌داند.[۲]

۱۳۵۶[ویرایش]

  • ۱ آبان: مصطفی خمینی، فرزند آیت الله خمینی، در حالی که خانواده در نجف زندگی می‌کردند، درگذشت. مرگ او منجر به شایعات بی‌اساس در مورد بازی‌های ناشایست رژیم شاه شد و به موضوع «شهادت» مخالفان حکومت شاه تبدیل شد و به نارضایتی فزاینده از شاه دامن زد که در نهایت به انقلاب ایران منتهی شد.
تیراندازی در میدان ژاله تهران، ۱۷ شهریور ۱۳۵۷
تیراندازی میدان ژاله و تظاهرات حامیان خمینی در تهران ۱۳۵۷

۱۳۵۷[ویرایش]

آیت الله خمینی در نوفل لوشاتو محاصره شده توسط روزنامه‌نگاران بین‌المللی در دی ۱۳۵۷
آیت الله خمینی در ۱۰ بهمن ۱۳۵۷ به ایران بازگشت
ورود دانشجویان ایرانی به سفارت آمریکا در تهران، ۱۳ اسفند ۱۳۵۷
تظاهرات ضد ایرانی در واشینگتن دی سی در سال ۱۳۵۸.

۱۳۵۸[ویرایش]

استقبال آمریکایی‌ها از شش گروگان آزاد شده توسط دیپلمات‌های کانادایی در جریان بحران گروگان‌گیری ایران، ۱۳۵۸
  • ۵ بهمن: اولین انتخابات ریاست جهوری ایران. ابوالحسن بنی صدر به عنوان رئیس جمهوری اسلامی انتخاب شد.[۸] دوران ریاست جمهوری او با مبارزات بین او و مقامات حزب جمهوری اسلامی همراه است.[۹]
  • ۸ بهمن: شش دیپلمات آمریکایی با گذرنامه کانادایی با کمک سفارت کانادا در تهران از ایران فرار می‌کنند.[۱۰]
  • ۲۲ اسفند: دولت ایران از دولت پاناما خواست شاه محمدرضا پهلوی را دستگیر کند.[۱۱]
  • ۲۴ اسفند: اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی. حزب جمهوری اسلامی شبکه خود را در میان روحانیون، کمیته‌ها و سپاه پاسداران بسیج می‌کند. حزب‌الله به تجمعات و دفاتر احزاب مخالف، در درجه اول مجاهدین خلق، حمله می‌کند، زیرا اکثر احزاب دیگر عملاً سرکوب شده‌اند.[۱۲]

۱۳۵۹[ویرایش]

مروری بر لاشه هواپیما در کویر ایران پس از عملیات نجات نافرجام توسط دلتا فورس، اردیبهشت ۵۹
  • ۱ فروردین: انقلاب فرهنگی آغاز شد. در سخنرانی سال نو، خمینی علیه «دانشگاه‌های امپریالیستی» که در آن «پوشیده‌های غرب» در آن‌ها تدریس و تحصیل می‌کنند، دعوا می‌کند. اعلام می‌کند که دانشگاه‌ها باید «اسلامی شوند».[۱۳]
  • ۳ فروردین: شاه محمدرضا پهلوی پاناما ترک کرد تا به مصر بازگردد.[۱۱][۱۰]
  • ۱۸ فروردین: آمریکا تمام روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد و ایران را تحت تحریم اقتصادی قرار داد.[۱۰]
  • ۵ اردیبهشت: عملیات پنجه عقاب; مأموریت نجات گروگان تهران با کشته شدن هشت سرباز آمریکایی در اثر طوفان شن شکست خورد.[۱۴] خمینی مداخله الهی از طرف اسلام را اعتبار می‌داند. محبوبین او افزایش و بنی صدر بیشتر کاهش می‌یابد.[۱۵]
  • ۷ اردیبهشت: تظاهرات مجاهدین خلق ایران در تهران ۱۵۰۰۰۰ نفر را به خود اختصاص داد. دادستانی مجاهدین را از تظاهرات منع کرد.[۱۶]
  • خرداد: مجاهدین خلق (منافقین) محکوم شدند و تجمعات و دفاتر آن مورد حمله قرار گرفتند.[۱۷]
  • ۲۲ خرداد: تشکیل جهاد دانشگاهی با فرمان آیت‌الله خمینی.[۱۸] و انقلاب فرهنگی تا اسلامی شدن دانشگاه‌ها.
  • تیر: اسلامی‌سازی بوروکراسی دولتی آغاز می‌شود. حدود ۲۰۰۰۰ معلم و نزدیک به ۸۰۰۰ افسر نظامی مرخص شده‌اند.[۱۹]
  • ۲۰ تیر: کودتای نوژه توسط بخشی از پرسنل نیروی هوایی نافرجام ماند.[۲۰] آنها متهم به وفاداری به شاه هستند و ۱۲۱ نفر از آنها اعدام می‌شوند[۲۱]
  • ۵ مرداد: شاه محمدرضا پهلوی پس از یک عمل جراحی سرطان در قاهره مصر درگذشت.[۲۲]
  • مرداد: بنی صدر مجبور شد محمدعلی رجایی را به عنوان نخست‌وزیر بپذیرد. بنی‌صدر رجایی را «ناتوان» می‌داند، اما رجایی از حمایت حزب انقلاب اسلامی برخوردار است.[۲۳]
  • ۳۱ شهریور: جنگ ایران و عراق آغاز شد. تهاجم گسترده عراق به ایران در پی زد و خوردهای مرزی و اختلاف بر سر اروندرود (به فارسی: اروندرود، به معنای واقعی کلمه اروندرود) یا در عراق شط العرب (عربی: شط العرب، به معنای واقعی کلمه ساحل/ساحل اعراب)) آبراه. نشانه آغاز جنگی است که هشت سال طول خواهد کشید.[۸]
  • ۴ آبان: خرمشهر در زمان جنگ توسط عراقی‌ها اشغال شد.

۱۳۶۰[ویرایش]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. Mackey Iranians (1996), p.206
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ Ayatollah Khomeini
  3. Moin Khomeini (2010), p.81
  4. Moin Khomeini (2000), p.102-112
  5. Moin Khomeini (2000), p.119-127
  6. Dabashi, Theology of Discontent, (1993), p.437
  7. Moin, Khomeini, (2000), p.157
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ Timeline: Iran
  9. Moin Khomeini, (2000), p.233-4
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ "Iran Hostage Crisis Fast Facts". CNN Middle East. 16 September 2013.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ "A KING'S EXILE: THE SHAH OF IRAN AND MORAL CONSIDERATIONS IN U.S. FOREIGN POLICY" (PDF). The University of Southern California. Archived from the original (PDF) on 2016-12-22. Retrieved 2017-03-16.
  12. Moin Khomeini, (2000), p.234
  13. Benard/Khalilzad, The Government of God (1984), p.116
  14. 1980: Tehran hostage rescue mission fails
  15. Mackey Iranians (1996) p.298
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ Moin, Khomeini, (2001), p. 239
  17. Moin, Baqer, Khomeini, (2001), pp. 234, 239
  18. FORMATION OF THE UNIVERSITY JIHAD
  19. Arjomand Turban for the Crown (1988)p.144
  20. July 11, 1980 (Tir 21, 1359)
  21. List of Nojeh's fallen soldiers, Sarbazan.com. Retrieved April 12, 2007.
  22. Exiled shah of Iran dies in Egypt, UPI, July 27, 1980
  23. Moin Khomeini (2000) p.234-5
  24. ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ Moin, Khomeini, (2001), p. 240
  25. islamic revolution