ویکیپدیا:قهوهخانه/اجرایی: تفاوت میان نسخهها
Mehran (WMF) (بحث | مشارکتها) ←آییننامه فراگیر رفتاری: پاسخ به 4nn1l2 |
جز ←آییننامه فراگیر رفتاری: حذف نقض نزاکت |
||
خط ۵۳۲: | خط ۵۳۲: | ||
ضمناً اگر هر گونه نگرانی برای نوشتن نظرتان در اینجا داشتید (به هر دلیلی از جمله حفاظت اسرار یا اینکه مایل نیستند سایر کاربران نظرتان را بدانند) میتوانید به صورت ایمیل با من در تماس باشید. [[کاربر:Mehran (WMF)|Mehran (WMF)]] ([[بحث کاربر:Mehran (WMF)|بحث]]) ۱۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۴۹ (UTC) |
ضمناً اگر هر گونه نگرانی برای نوشتن نظرتان در اینجا داشتید (به هر دلیلی از جمله حفاظت اسرار یا اینکه مایل نیستند سایر کاربران نظرتان را بدانند) میتوانید به صورت ایمیل با من در تماس باشید. [[کاربر:Mehran (WMF)|Mehran (WMF)]] ([[بحث کاربر:Mehran (WMF)|بحث]]) ۱۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۴۹ (UTC) |
||
* به سه صفحه اشاره شده است: [[وپ:حمله]]، [[وپ:آزار]]، [[وپ:تهدید]]. مشکلی با اینها نیست. ولی به چالشبرانگیزترین صفحه یعنی [[وپ:نزاکت]] اشارهای نشده است. آیا مفهوم گنگ و سیالی چون «نزاکت» هم قرار است جزو آییننامهٔ رفتاری باشد؟ اگر آری، آیا قرار است برایش نسخهٔ قطع دسترسی را هم پیچیده شود؟ اگر آری، چگونه تضمین داده میشود که استانداردها در سراسر پروژهها واقعاً یکسان باشند (اصلاً باید باشند؟). شما از یک «آییننامه '''فراگیر''' رفتاری» سخن به میان میآورید. فراگیر یا Universal یعنی جهانی. در جهان، فرهنگها و زبانهای متنوعی هست. بعضی اجتماعها دید منطقی، عینی، و دقیق به قضایا دارند. برخی دیگر چنین نیستند و انتظار دارند در محیط مجازی، آنلاین، باز، و مساواتگرایانهٔ ویکیپدیا رفتاری همچون رفتار با اعضای خانواده یا رفتاری همچون ادارات دولتی (سلسلهمراتب عمودی) با کاربران داشت. چگونه میتوان جلو |
* به سه صفحه اشاره شده است: [[وپ:حمله]]، [[وپ:آزار]]، [[وپ:تهدید]]. مشکلی با اینها نیست. ولی به چالشبرانگیزترین صفحه یعنی [[وپ:نزاکت]] اشارهای نشده است. آیا مفهوم گنگ و سیالی چون «نزاکت» هم قرار است جزو آییننامهٔ رفتاری باشد؟ اگر آری، آیا قرار است برایش نسخهٔ قطع دسترسی را هم پیچیده شود؟ اگر آری، چگونه تضمین داده میشود که استانداردها در سراسر پروژهها واقعاً یکسان باشند (اصلاً باید باشند؟). شما از یک «آییننامه '''فراگیر''' رفتاری» سخن به میان میآورید. فراگیر یا Universal یعنی جهانی. در جهان، فرهنگها و زبانهای متنوعی هست. بعضی اجتماعها دید منطقی، عینی، و دقیق به قضایا دارند. برخی دیگر چنین نیستند و انتظار دارند در محیط مجازی، آنلاین، باز، و مساواتگرایانهٔ ویکیپدیا رفتاری همچون رفتار با اعضای خانواده یا رفتاری همچون ادارات دولتی (سلسلهمراتب عمودی) با کاربران داشت. چگونه میتوان جلو مدیران در برخی از پروژهها را گرفت که اولین و تنها چارهای که برای حل مشکل فرضی «نزاکت» به ذهنشان میرسد قطع دسترسی است؟ در برخی از پروژهها از «نزاکت» به عنوان سلاحی برای از میدان خارج کردن «عناصر نامطلوب» سوءاستفاده میشود. بزرگترین نگرانی من سوءاستفادههایی است که میشود از سلاح نزاکت کرد. [[کاربر:4nn1l2|4nn1l2]] ([[بحث کاربر:4nn1l2#top|بحث]]) ۱۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۲۷ (UTC) |
||
::{{پینگ|4nn1l2}} سپاس بابت توضیحات و دغدغههای کاملاً بهجای شما. لازم دیدم این چند مورد را در ادامه بیان کنم: |
::{{پینگ|4nn1l2}} سپاس بابت توضیحات و دغدغههای کاملاً بهجای شما. لازم دیدم این چند مورد را در ادامه بیان کنم: |
||
::*صفحاتی که در بالاتر پیوند دادم فقط به عنوان نمونه بود. شما میتوانید هر آنچه مربوط به سیاستها/رهنمودهای رفتاری است را مطرح کنید. فهرست نسبتاً کاملی از آنها را در [[:الگو:سیاستها و رهنمودهای ویکیپدیا]] میتوان یافت. |
::*صفحاتی که در بالاتر پیوند دادم فقط به عنوان نمونه بود. شما میتوانید هر آنچه مربوط به سیاستها/رهنمودهای رفتاری است را مطرح کنید. فهرست نسبتاً کاملی از آنها را در [[:الگو:سیاستها و رهنمودهای ویکیپدیا]] میتوان یافت. |
نسخهٔ ۱۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۰۰
قهوهخانهٔ اجرایی مکانی برای گفتگو پیرامون سیاستها، رهنمودها، قوانین ویکیپدیا و نظرخواهیهای مرتبط است.
میزهای قهوهخانه
اجرایی
آغاز بحثی نو | پیگیری
محلی برای همفکری و مطرحکردن ایدههای نو دربارهٔ ویکیپدیا
فنی
آغاز بحثی نو | پیگیری
گفتگو پیرامون موضوعات فنی
گوناگون
آغاز بحثی نو | پیگیری
مکانی برای گفتگو دربارهٔ مسائل متفرقهٔ مربوط به ویکیپدیا که در هیچ زیربخش دیگری نمیگنجند یا صفحهای ویژهٔ خود ندارند
درخواست راهنمایی
آغاز بحثی نو | پیگیری
مکانی برای درخواست کمک در استفاده از ویکیپدیا یا پرسیدن هر سؤال متفرقهای که مربوط به ویکیپدیا نمیشود
خبررسانی
آغاز بحثی نو | پیگیری
مکانی برای اعلانات و خبررسانی در مورد نظرخواهیهای جاری ویکیپدیا
بحثها و نظرخواهیها [ویرایش]
- نظرخواهیهای مستمر
گزیدن نگاره برگزیده |
محتوای خوب و برگزیده [ویرایش]
- گزینش
: حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه • کانو جیگورو • مقیاسهای بزرگی لرزهای • تامکورد • پساز طوفان (نقاشی) • امواج مو • اورموند بیتی • نوروآکانتوسیتوز • زوال عقل با اجسام لویی • روتاویروس • سندرم تورت • معایب الرجال • درد مزمن • اعتراضات آبان ۹۸ • ویلیام آدامز • کنفدراسیون فوتبال آسیا • موراساکی شیکیبو • سرطان لوزالمعده • پولیس زن در افغانستان • روجا • اسلیم شیدی الپی ۲ • مفتش اعظم
: مرزباننامه • جنگ صلیبی دوم • مریلین مونرو • جنگ صلیبی سوم • آترا-هاسیس • دیوید فینچر • اتومبیلدزدی بزرگ ۴ • بولتون و پارک • شاه غازی رستم • گیلانشاه • داستان توکیو • چرخه قاعدگی
: فهرست تیمچههای مورد ثبت ملی در ایران • جایزه لوریوس بهترین ورزشکار مرد سال • فیلمشناسی نیکلاس کیج • فهرست امپراتوران لاتین
- بازبینی
: • جنبش من هم در ایران • کرمانشاه • باشگاه فوتبال پرسپولیس
: محمد • فعل عبارتی در زبان انگلیسی • باشگاه فوتبال بارسلونا
: فهرست جایزهها و نامزدیهای تیلور سوئیفت کتابشناسی رسول جعفریان
افزودن فیلم
ویکی پدیا یک شبکه گسترده از اطلاعات است با توجه به اینکه خیلی از نوشتار های ویکی پدیا دارای عکس نیستند و می دانید که عکس در انتقال مفهوم متن ویا جمله بسیار مناسب است البته برخی دیگر از نوشتار های نیز دارای عکس می باشند که بیشتر شامل اطلاعات افرادو مکان های می باشد پیشنهاد می شود برای انتقال مفاهیم برای اطلاعات موثق تاریخی و فرهنگی فیلم های نیز افزوده شود — پیام امضانشدهٔ قبلی را Rezamis2009california (بحث • مشارکتها) نوشتهاست.
فهرست عوامل فیلم
برای حذف فهرست عوامل فیلم تا جایی که خاطرم هست اجماع نسبی وجود داشت و در چند شکایت در تام و نظر سوم هم تایید شد که اینها نباید در مقالات بایید. به این مسئله که در ویکیپدیای انگلیسی هم به طور کامل (تا جایی که من دیدم) رعایت میشود به شکلی در وپ:بانک اطلاعاتی هم اشاره شده: تمایز دانشنامهٔ ویکیپدیا و بانک اطلاعاتی (برای مثال آیامدیبی و سوره) که کارشان جمع کردن همین فهرستهاست. آیا درست است که ویکی پدیا به سمت Special:Permalink/27712695 و ذکر عوامل تا سینه موبیل و مدیر تدارکات برود؟ Hanooz ۲۷ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۲۸ (UTC)
- خواهش می کنم، ما کلا دوست دار هنریم، اما حالا تشکر از خانواده ما در مقاله نیاید فکر نمی کنم مشکلی پیش بیاید چون همه می دانند هیچ فیلمی در این کشور بدون کمک خانواده ما قابل تولید نیست. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۰۸ (ایران) ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۳۸ (UTC)
- @Rajabi.abolghasem: هه هه!😂😂 آیا با کاربر:علی رجبی نسبتی دارید؟ با اشخاص مشهور دارای این نام خانوادگی چطور؟ -- Editor-1 (بحث) ۲ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)
به نظر من ذکر عوامل اجرایی یک فیلم تا جایی که ارزش دانشنامه ای دارد مطلوب است. عموما در سطح کارگردان، هنرپیشه، فیلمنامه، تهیه کننده، آهنگساز. ذکر سایر عوامل اجرایی مانند تدارکات، منشی صحنه، گریم، عکس، تیتراژ، تدوین و... ارزش دانشنامه ای ندارد. ٪ مرتضا (بحث) ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۰۶ (UTC)
- به نظر من هر کس به صورت حرفه ای کار می کند، نامش قابل ذکر است، هرکه کارش این نیست نیازی به ذکر نامش نیست، گریم موضوع بی اهمیتی نیست، همینطور صدا برداری و تدارکات.. همه ارزش دانش نامه ای دارند. کسانی که از آنها تشکر می شود مثل خانواده و نیروی انتظامی و شهرداری منطقه ممکن است دانش نامه ای نباشند چون حرفه ای نبودند. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۴۵ (ایران) ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۱۵ (UTC)
- بالاخره هر کسی در حوزهٔ کاری خودش میتواند حرفهای باشد. مسئول برق، گفر و... . مسئله این است که تفاوت دانشنامه و بانک اطلاعاتی در کجا نمود پیدا میکند. Hanooz ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۹ (UTC)
- فارغ از درستی یا نادرستی یک ویرایش از سوی مجتبی، توصیف آن توسط «با تشکر از خانواده رجبی» که در فرهنگ عامه، عبارتی هجوآمیز است، میتواند مصداقی از بینزاکتی باشد. طی کردن مراحل حل اختلاف با خودِ کاربر، راه منطقیتری است. Benyamin-ln (بحث) ۷ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۰۹ (ایران) ۲۸ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)
نظر: عوامل اصلی فیلم باید در صفحه فیلم بیاید.. نه خلاف سیاست است نه شیوهنامه..برداشت شخصی خود را کنار بگذارید و با وپ:کاتالوگ هم اشتباه نگیرید!(بی ربط) اگر نام عبدالله اسکندری در آثاری که ساخته نیاید پس کجا باید بیاید؟! مثل این است که نام بازیگر را در صفحه فیلم نیاوریم! چون این عوامل مهم جایزه برایشان وجود دارد و فرقی با بازیگر ندارند..خیلی از افراد با مراجعه به صفحه فیلم و حضور عوامل معروف تصمیم به دیدن یک فیلم میگیرند و اعتبار آن فیلم از روی همین موضوع است (البته برای غیرفارسی زبانان اینگونه است چرا برای ما نباشد؟)..مگر غیر این است که ما مقالات را میسازیم تا یتیم نباشند؟عنوان ریسه هم اصلا جالب نیست برای بحث جدی آقای Hanooz! اگر هدف نظرخواهی هست باید به شکل صحیح باشد..جدولی که مثال زدید قابل اصلاح هست نه حذف..یک مزیتی هم دارد اینکه عوامل فیلم دارای پیوند هست و بهتر آن ها را معرفی میکند با این مقایسه کنید(کدام زیباتر است برای مقاله؟):[۱]..شما بدون اجماع این کار را برای چند فیلم انجام دادهاید.کاری که در ۱۵ سال ویکیفا کاربر/مدیری با آن مشکلی نداشت ولی با کار شما و کاربر دیگر الان ۲دستگی در بین مقالات فیلم است! همانطور که برای آژانس شیشهای که نامزد خوبیدگی است این مورد رعایت نشده است دلیلی ندارد برای مقالات عادی رعایت شود..توضیحات بیشتر را در بحثی با عنوانی درست خواهم داد!☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۲ (UTC)
- @Benyamin-ln: نمیدانم شما چه برداشتی دارید..من فقط آن ویرایش را برای فیلم اشاره شده در بالا را انجام دادم و ۲مدیر را در خلاصه ویرایش تگ کردم تا متوجه موضوع شوند..وگرنه من نظرم با شما در این مورد یکسان است..چون خودم درگیر این مشکل بودهام(سر فرصت و در جای مناسب لینکها را خواهم داد)☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۷ (UTC)
فکر کنم جناب کاربر:Mojtaba2361 در دو جمله، اشتباه رایج را به خوبی بیان کردند. پاسخ جملات ایشان را میدهم اما رویم به شخص ایشان نیست.
- اگر نام عبدالله اسکندری در آثاری که ساخته نیاید پس کجا باید بیاید؟!
- در مقالهٔ خودشان! قرار نیست که نام شخص در تمام آثاری که در آن شرکت داشته بیاید.
- مثل این است که نام بازیگر را در صفحه فیلم نیاوریم!
- دقیقاً! و این کاری است که خیلی مواقع باید بکنیم. مثلاً اگر بازیگری در یک فیلم نقش جزئی داشته (به قول غربیها cameo داشته یعنی فقط یک پلان کوتاه)، دلیلی ندارد که در مقالهٔ آن فیلم به آن بازیگر اشاره بشود چون نقشش «اصلی» نیست.
در مورد فیلم هفت دقیقه تا پاییز، اگر منابع مستقلی هستند که مشخصاً راجع به این عوامل و نقششان بحث کردهاند میشود در مقاله نگاه داشت؛ اما اگر فقط «اشاره» کردهاند و بحث نکردهاند، یا اگر این منابع مستقل نیستند (مثل وبگاه شرکت ناشر فیلم)، در آن صورت آن عوامل را باید از مقاله حذف کرد. — حجت/بحث ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۷ (UTC)
- @Huji: سپاس از شما..اما نکات دیگری را هم اشاره کردم که میشد آنها را هم جواب داد..عرض کردم مقالات را پیوند میدهیم تا یتیم نباشند و میان ویکی داشته باشند این نکته هم مهم است..بنده عرض کردم عوامل مهم(همچون بازیگر مهم) بیاید...عواملی همچون تدوینگر-صدابردار/گذار-مدیر فیلمبرداری-طراح صحنه/لباس/گریم و ..دقیقا این افراد جایزه جشنواره هم برایشان تعیین میشود پس نقش مهمی دارند در فیلم...در هفت دقیقه تا پاییز شما افرادی را میبینید که نامزد جشنواره هستند پس منابع مستقل هم بدان اشاره کردهاند...اگر جدولبندی با پیوند باشد و اینگونه در مقالات فیلم بیاید هم زیباتر است هم منجر به شناخت تعریف عوامل فیلم همچون طراح صحنه هم میشود...☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۴ (UTC)
- اگر یکی از عوامل فیلم (مثلاً طراح صحنه) بابت همان فیلم نامزد جایزه یا جشنواره معتبر شده، در مقاله همین را باید آورد و میشود اسمش را هم در بخش عوامل فهرست کرد. اما در اکثر موارد چنین شرطی برقرار نیست و اکثر عوامل فیلم هم از همین رو «اصلی» نیستند و اسمشان نمیآید. — حجت/بحث ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC)
- یعنی اگر فقط طراح صحنه نامزد شده بود یک جدول/زیربخش بسازیم فقط با یک نام و آنجا بیاید؟! قبول ندارم..چون عوامل فیلم بعد از جایزه گرفتن اصلی نمیشوند! بلکه ماهیت عواملی همچون طراح صحنه/طراح گریم اصلی هست! مثل کارگردان/تهیهکننده و ...البته در جعبه اطلاعات هم میتوانند بیایند ..☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۴ (UTC)
- اصلی یا غیر اصلی بودن را چگونه تشخیص بدهیم؟ جواب من: عواملی که معمولاً در منابع غیر جدولی ذکر میشوند، اصلی هستند. منظور از منبع جدولی چیزی مثل IMDB یا وبگاه سوره است که هدفشان فهرست کردن عوامل به صورت یک جدول (یا نظیر آن) است. اینها بناست که اکثر عوامل فیلم (چه اصلی چه غیر اصلی) را فهرست کنند، در نتیجه مبنای تصمیمگیری ما نیستند. منبع غیرجدولی یعنی مثلاً نقدی در یک مجلهٔ تخصصی، یا خبری در یک خبرگزاری هنری. اینها معمولاً اسم کارگردان و تهیهکننده و بازیگران نقش اول و دوم را میآروند، پس این عوامل «اصلی» هستند. همین منابع معمولاً اسم چهرهپرداز و طراح صحنه را نمیآورند، پس معمولاً این عوامل غیر اصلی هستند. ویکیپدیا هم مثل این منابع باید رفتار کند. گاهی (به ندرت) اسم طراح صحنه هم در منابع غیر اصلی میآید، چون نقشش به شکلی برجسته و متفاوت از معمول بودهاست؛ خیلی از موارد وقتی است که همان فرد نامزد یا برندهٔ جایزه هم شده، اما جایزه شرط لازم نیست. اگر منابعی که اشاره کردم به یکی از عوامل که معمولاً اصلی نیست پرداختهاند، ما نیز در ویکیپدیا به آن میپردازیم.
- مثال بارز: آیا اسم آهنگساز یک فیلم باید فهرست بشود؟ جواب: معمولاً نه. اما گاهی چرا؛ مثال عینیاش همان بود که چندی پیش هم ذکر کردم: این که برای فیلم ارابههای آتش اسم آهنگساز (ونجلیز) را میآوریم چون آهنگ آن فیلم یکی از جنبههای مشهورش است و کلی به آن پرداخت شده (و از قضا، ونجلیز برایش جایزه هم گرفتهاست). در مقالهٔ ویکیپدیای انگلیسی هم میبینیم که بر خلاف معمول (که اسم آهنگساز را نمیآورند) در این مقاله اسم ونجلیز آمده و راجع به موسیقی فیلم هم بحث شدهاست.
- بحث بیشتر در این باره به نظر من مفید نیست چون چند بار همین بحث را کردهایم. — حجت/بحث ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۵۱ (UTC)
- خلاصهای از بحثهایی که تا حالا چند بار کردهایم را به زبان خودم در ویکیپدیا:فلسفه رهنمودهای ثانویه سرشناسی نوشتم شاید که از این پس از بحث تکراری جلوگیری بشود. — حجت/بحث ۳۰ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۰۰ (UTC)
- ربط آن انشا با این بحث، به نظر من واضح است. اما محض احتیاط، به آن عینیت میبخشم: سؤالی که جناب مجتبی با آن روبهرو شده این است: چه چیزی باعث میشود که یکی از عوامل فیلم، جزء عوامل «اصلی» تلقی بشود و در مقاله نامش بیاید؟ پاسخی که بنده میدهم این است: با کمک انشای بالای و دیدگاهی که ارائه میکند، میشود چنین فکر کرد که هر یک از عوامل فیلم وقتی «اصلی» است که «معمولاً» نقش او منجر به پوشش قابل توجه در منابع معتبر بشود. معمولاً بازی در نقش «بازیگر نقش اول» باعث پوشش خبری میشود؛ همچنین است برای کارگردان، یا تهیهکننده. اما چنین چیزی «معمولاً» برای صدابردار یا چهرهپرداز یا آهنگساز رخ نمیدهد. در نتیجه گروه اول «اصلی» هستند و گروه دوم معمولاً «اصلی» نیستند. اگر در یک فیلم بهخصوص میخواهیم استثنایی برای این قاعده قائل بشویم، این استثنا را باز از زاویهٔ دید همان انشا میتوانیم طرح کنیم: اگر در مورد آن فیلم بهخصوص، آن نقش بهخصوص به طور قابل توجهی در منابع پوشش داده شده (مثل ونجلیز بابت آهنگسازی فیلم ارابههای آتش)، آن وقت این نقش در این فیلم به طور استثنایی «اصلی» میشود. — حجت/بحث ۳۰ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۰۵ (UTC)
- @Huji و Hanooz: اتفاقا در بررسی وپ:گمخ فیلم آژانس شیشه ای در خصوص عوامل اصلی فیلم که برنده جایزه هم شده اند، نظر جمع بر آن بود که در مقاله بیاید. نوشته جناب حجت هم نارساست. اتفاقا داشتم به ونجلیز فکر میکردم. (دل به دل راه داره) مثلا در فیلم آژانش شیشه ای مجیده انتظامی و هایده صفی یاری هم اصلی هستند.--سید (بحث) ۲ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۱ (UTC)
- یعنی اگر فقط طراح صحنه نامزد شده بود یک جدول/زیربخش بسازیم فقط با یک نام و آنجا بیاید؟! قبول ندارم..چون عوامل فیلم بعد از جایزه گرفتن اصلی نمیشوند! بلکه ماهیت عواملی همچون طراح صحنه/طراح گریم اصلی هست! مثل کارگردان/تهیهکننده و ...البته در جعبه اطلاعات هم میتوانند بیایند ..☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۴ (UTC)
- درود بر همکاران گرامی. من اتفاقی این بحث را دیدم. نکتهای به نظرم رسید که مینویسم. در تولید یک اثر نمایشی تصویری (فیلم سینمایی٬ سریال و...) از بعضی عوامل به عنوان «عوامل مؤلف» یاد میشود که در خانهٔ سینما هم به عنوان «صنوف مؤلف» شناخته میشوند. این عوامل شامل: کارگردان٬ تهیهکننده٬ نویسنده٬ بازیگران اصلی٬ آهنگساز٬ فیلمبردار و تدوینگر میشود. دقیقاً همان عواملی که در جعبهٔ اطلاعات فیلم به درستی درج شده. نکتهای که جناب حجت اشاره کردهاند بسیار مهم است. در بعضی آثار٬ عوامل دیگر نقش مهم و ویژه دارند. مثلاً آثاری که جلوههای ویژهٔ بصری خاص دارند٬ یا طراحیهای هنری دیگر مثل طراحی صدای ویژه. بنابر این در این موارد جدا از جعبهٔ اطلاعات٬ در متن مقاله اشاره میشود. یا همانطور که باز جناب حجت نوشتهاند٬ آثاری که عوامل دیگرش (غیر از عوامل مؤلف) جایزه برده یا نقدهای فنی مهم شده باشند٬ در متن مقاله ذکر میشود. ارادتمند. Gm110m (بحث) ۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۳۰ (UTC)
نامگذاری مقالات مربوط به نام اشخاص اهل جمهوری ترکیه و امپراتوری عثمانی
درود بحث بر سر نامگذاری افراد اهل کشور ترکیه و امپراتوری عثمانی سابقهدار است. میتوانید اینجا بحثی که قبلا انجام شده بود را بخوانید. کاربر @4nn1l2: جمعبندیای ارائه کردهانو ولی باز هم بحث بینتیجه ماندهاست. هنوز هم در ویکی صفحاتی ساخته میشود و در هر کدام سلیقه نویسنده اعمال میشود. بنده، پیشنهاد دارم که این بحث به نظرسنجی گذاشته شود تا در آینده بتوان چارچوب مشخصی داشت.
اول، دربارۀ اهالی امپراتوری عثمانی، آن طور که به نظر میرسد در آن دوره نام اشخاص با الفبای عربی نوشته میشده. مثلا خرم سلطان به همین شکل نوشته میشده و نه هورام سولتان. تعداد این صفحات در ویکی بسیار است و تقریبا همگی از همین رویه استفاده کردهاند. اما گاهی صفحات جدیدی ساخته میشود مانند مهری هاتون که طبق روند گفته شده باید به مهری خاتون انتقال داده شود، اما ایجاد کننده صفحه تاکیید بر استفاده از همین املا را دارد.
دوم، اما پس از تشکیل ترکیه امروزی در قسمتی از امپراتوری عثمانی، خط جدیدی بر پایه الفبای لاتین ساخته شده که در آن نام اشخاص شبیه به تلفظ امروزیشان نوشته میشود. مثلا مهمت به جای محمد. مسئله اصلی در اینجاست. گاهی نویسندگان نام را شبیه به نام فارسی می نویسند. مثلا خیرالنساء گل به جای هایروننیسا گول گاهی هم شبیه به تلفظ اصلی، مثل جونیت چاکیر به جای جنید چاکر. (که البته به نظر می رسد، در مورد دوم نویسنده دچار اشتباه شده. حرف ı در الفبای ترکیهای شبیه به ِ در فارسی تلقظ میشود.) و دهها مثال دیگر (الیف شافاک، رجب طیب اردوغان، مسعود اوزیل و ... که هر کدام به شیوهای نگاشته شدهاند.
چارچوب پیشنهادی بنده این است:
- اهالی امپراتوری عثمانی به همان املا با خط عثمانی نوشته شوند.
- اهالی ترکیه امروزی شبیه به تلفظ اصلی نام. (طبیعتا به جز مواردی که رواج گسترده دارند.)
امیداوارم در این سری بحث به توان به چارچوبی مشخص رسید، پیشاپیش از نظرهای شما ممنونم. امیدوارم @4nn1l2: ، @Wikimostafa: و @Sunfyre: بتوانند کمکمان کنند. Puuya (بحث) ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)
- خوبه . موافقم.--سید (بحث) ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۶ (UTC)
- نکته: وپ:رایج را فراموش نکنید. به توان هزار، وپ:رایج را فراموش نکنید! ٪ مرتضا (بحث) ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)
- @مرتضا: طبیعتاً! اشاره کردهام به جز مواردی که رواج گسترده دارد. بیشتر این بحث راجع به اشخاص سرشناسی است که در منابع معتبر فارسیزبان به آنها هنوز پرداخته نشدهاست. مثلا نام شهرها و روستاها منابع معتبر گستردهای راجع بهشان هست و بحثی ایجاد نمیکنند. Puuya (بحث) ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۵ (UTC)
- نکته: وپ:رایج را فراموش نکنید. به توان هزار، وپ:رایج را فراموش نکنید! ٪ مرتضا (بحث) ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)
- با پیشنهاد اول موافقم چون زبان ترکی عثمانی از خط عربی و الفبای ترکی عثمانی از الفبای فارسی استفاده میکرد. Benyamin-ln (بحث) ۲۰ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۰۵ (ایران) ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۵ (UTC)
- @Benyamin-ln: ، ممنونم در مورد دوم چطور، نام اشخاص ترکیه امروزی، نظری ندارید؟Puuya (بحث) ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۱ (UTC)
- @Pouyakhani: فعلاً ترجیح میدهم که نظرات دیگر را بشنوم. Benyamin-ln (بحث) ۲۰ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۴۹ (ایران) ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۱۹ (UTC)
- رواج در منابع معتبر فارسی اصل باشد. اگر میلیونها ایرانی در شبکههای تلویزیونی اسامی ترکی را به نحوی میشنوند ویکی نباید خلاف جهت آب شنا کند. وپ:رواج باید مبنا قرار بگیرد و اگر مخاطب ایرانی چیزی را که به گوشش آشناست در ویکی جستجو کرد باید راحت پیدایش کند. 1234 (بحث) ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۲۲ (UTC)
- بار دیگر تکرار میکنم. طبیعتاً رواج در منابع معتبر فارسی اصل هست و کسی مشکلی با آن ندارد. در اینجا بحث راجع به مواردیست که در منابع فارسی یا به آنها پرداخته نشده. مثلا همین مهری خاتون که در بالا مثال زدم، در منابع فارسی به نپرت یافت میشود. Puuya (بحث) ۱۲ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۶ (UTC)
- @Benyamin-ln: ، ممنونم در مورد دوم چطور، نام اشخاص ترکیه امروزی، نظری ندارید؟Puuya (بحث) ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۱ (UTC)
- @Pouyakhani: پیشنهاد اول معقول و منطقی است و تصور میکنم که مخالفت خاصی برنیانگیزد. ابتدا آن را به سرانجام برسانید و بخواهید که جمعبندی کنند، سپس به پیشنهاد دوم برسیم. Benyamin-ln (بحث) ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۴۱ (ایران) ۱۲ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۱ (UTC)
- به نظرم پیشنهاد شماره یک را میتوان جمعبندی کرد. Benyamin-ln (بحث) ۲۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۲۵ (ایران) ۱۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۵۵ (UTC)
- پس جمع بندی شود. خیلی بحث برانگیز نیست.خنامثعرا (بحث) ۲۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۶ (UTC)
- به نظرم پیشنهاد شماره یک را میتوان جمعبندی کرد. Benyamin-ln (بحث) ۲۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۲۵ (ایران) ۱۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۵۵ (UTC)
- لطفاً یکی از مدیران، این ریسه را جمعبندی کند. بنیامین (بحث) ۹ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۱۴ (ایران) ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۴۴ (UTC)
- @Huji: با توجه به این که تعدادی از ریسههای اخیر را جمعبندی کردید، لطفاً نگاهی به اینجا هم بیاندازید. بنیامین (بحث) ۲۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۱۳ (ایران) ۱۱ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۳ (UTC)
سرشناسی سازمانهای دولتی
سازمانهای دولتی دو دسته هستند یا در متن قانون مصوب مجلس شورای اسلامی از آنها نام برده شده است. یا اینکه نام برده نشده است و از توابع یک سازمان دیگر به شمار میآیند. وقتی در قانون مصوب مجلس یک عبارت ذکر میشود. فارق از هر گونه معیار سرشناسی آن عبارت یک عبارت حقوقی است و ارزش دانشنامه ای دارد. برای همین پیشنهاد میکنم در رهنمود سرشناسی سازمان ها سازمان های خاص موضوع سرشناسی سازمان هایی که در قانون مجلس ذکر شده اند استثنا بشوند. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۳۰ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۱۱ (ایران) ۲۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۴۱ (UTC)
- @Rajabi.abolghasem: اگر امکانش هست چند مثال از این سازمانهای دولتی که در قانون آمده اما بنظرتان نمیتواند شرایط سرشناسی فعلی را برآورده کند بزنید. آیا استثنا شامل سازمانهای کوچک محلی و یا حتی ملی می شود؟ و اینکه اصلا اهمیت داشتن مقاله برای سازمانی که فقط نامش در اسناد قانونی آمده چیست؟ فرهنگ2016 (بحث) ۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۰ (UTC)
- ارزش دانشنامه ای دارد عبارتی پوچ است. باید بر اساس معیارها به خصوص معیار عمومی سرشناسی عمل شود.--1234 (بحث) ۲۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۱ (UTC)
- فرهنگ20161234 صندوق نوآوری و شکوفایی یک نمونه است. وقتی چیزی در مجلس قانون گذاری کشوری ذکر شده جزو ترمینولوژی حقوقی آن کشور قرار میگیرد. ارزش دانش نامه ای از جنس عبارات حقوقی است، این موضوع با شرکت الف و ب فرق دارد. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۲۰ (ایران) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۰ (UTC)
- @Rajabi.abolghasem: من پیشنهاد می کنم شما از دوباره این مقاله رو احیا یا ایجاد کنید و به نبح بفرستید تا ببینید اصلا بطور مستقل نظر اجتماع در مورد سرشناسی اش چیست. فرهنگ2016 (بحث) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۴ (UTC)
- من با 1234 موافقم. این مثالی هم که زدید (صندوق نوآوری و شکوفایی) سرشناسی دارد، نه به خاطر این که در متن قانون آمده؛ بلکه به خاطر این که معیار عمومی سرشناسی را دارد و می توان منابع مستقل معتبری را یافت که آن را پوشش قابل توجه داده اند؛ مانند این. ٪ مرتضا (بحث) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۰ (UTC)
- ::::: سامانه شناسه کالا هم یک زمانی حذفش مطرح شد و سامانه جامع تجارت مقاله ندارد. این ها جزو ترمینولوژی حقوقی هستند. مثلا اقدامات رافع مسئولیت یک اصطلاح است در ایران هم اصلا شناخته شده نیست و غیر ویکی فارسی هیچ مقاله ای ندارد. برای نشان دادن عدم سرشناسی مفاهیمی که مصوبه مجلسهای قانونگذاری را دارند باید بیشتر زحمت کشید. یک سازمان دولتی که در مصوبه مجلس آمده و اساسنامه آن را دولت تصویب کرده است، دو مرحله اساسی را طی کرده است. همینطور سامانههایی که مصوبه مجلس و هیئت وزیران را دارند معمولا پوشش گسترده در منابع مستقل هم به تبع آن خواهند داشت. اما حتی اگر یک مفهوم در قوانین یک کشور پوشش گسترده یا عمیق نداشته باشد هم جزو واژگان و اصطلاحات حقوقی است و باید به این دلیل مقاله خودش را داشته باشد.ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۰۵ (ایران) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۳۵ (UTC)
- مثل کوههای بلند که بخاطر ارتفاعشان سرشناسی ذاتی دارند. یا پدیده های طبیعی و انواع مختلف برف، درخت و حشره مصوبه مجلسهای قانون گذاری هم حتی اگر آنهارا نشناسیم و از وجودشان بی خبر باشیم اثرشان جاری است و مثلا در ایران اگر تخلفی از قانون شود جهل به قانون رافع مسئولیت نیست. اینها با موضوعات شرکتها و افراد و اشخاص فرق دارند. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۱۵ (ایران) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
- جناب کاربر:huji با توجه به سابقه شما در زمینه سرشناسشناسی بی زحمت نظر بدهید. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۶ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۲۱ (ایران) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۱ (UTC)
- @Rajabi.abolghasem: صرف این که سازمانی اسمش در قوانین رسمی یک کشور بیاید باعث سرشناسی آن سازمان نیست. باید در موردش دست کم چند منبع معتبر هم وجود داشته باشد. توجه کنید که «قانون» یک منبع معتبر نیست چون منبع تحقیقی نیست. همچنین قانون یک منبع «مستقل» هم نیست (چون توسط همان کسی نوشته [حکومت] که در مورد آن سازمان هم ذینفع است). البته مطابق آنچه در در وپ:سر۲ توضیح دادم، انتظار میرود که سازمانی که اسمش در قوانین رسمی آمده قاعدتاً توسط منابع معتبر هم پوشش داده بشود، اما به نظر من دلیلی ندارد که استثنایی بر رهنمود موجود قائل بشویم. رهنمود فعلی ما در مورد سازمانهای مد نظر شما خیلی روشن راهنمایی کرده: وپ:سازمان#موسسات غیر تجاری میگوید باید چنین سازمانهایی دو شرط داشته باشند، یکی دامنهٔ فعالیت ملی (که این سازمانهایی که مد نظر شماست همگی دارند) و دوم پوشش خبری در منابع مستقل و معتبر (که همان چیزی است که من در اینجا دارم میگویم لازم است و نباید نادیدهاش گرفت، و «ذکر در قانون رسمی» هم برای احرازش کافی نیست). — حجت/بحث ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۸ (UTC)
- حجت نظر شما در مورد عبارت های حقوقی دیگر غیر از سازمانها چیست؟ مثلا سامانههای دولت الکترونیکی؟ در هر صورت شناخت اصطلاحات و گزاره های قوانین کشورها موضوع رشته حقوق است. یعنی یک رشته علمی کارشان و تخصصشان همین شناخت این اصطلاحات است. اگر حقوقدان در حوزه حقوق عمومی مدرسه فلان را نشناسد ایرادی به او نیست اما اگر وزارت آموزش و پرورش و نهادهایی که در قانون مادر مصوب مجلس آمده اند را نشناسد ایراد از اوست. من در مورد یک بدنه دانشی صحبت میکنم که لزوما سرشناس نیست. مثل باکتری و ویروس در زیست شناسی اما برای یک حوزه علمی یعنی علم حقوق به اندازه ویروس مهم است و دانستنش الزامی است. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۶ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۴۸ (ایران) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۸ (UTC)
- دو نکته: یکی این که چه چیزی دانستنش الزامی است یا نه، موضوعی «عینی» نیست و نظر اشخاص میتواند متفاوت باشد. در نتیجه مبنای خوبی برای تصمیم راجع به سرشناسی نیست. دوم آن که اساساً هدف دانشنامه این نیست که راجع به هر چیزی که «دانستنش لازم است» مقاله بسازد. هدفش این است که راجع به موضوعاتی که پیشتر توسط منابع معتبر موضوع بحث بوده مقاله بسازد. هدف را اشتباه نگیرید. قرار نیست دانشنامه در معرفی یک موضوع «پیشگام» باشد. — حجت/بحث ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۰ (UTC)
- حجت نظر شما در مورد عبارت های حقوقی دیگر غیر از سازمانها چیست؟ مثلا سامانههای دولت الکترونیکی؟ در هر صورت شناخت اصطلاحات و گزاره های قوانین کشورها موضوع رشته حقوق است. یعنی یک رشته علمی کارشان و تخصصشان همین شناخت این اصطلاحات است. اگر حقوقدان در حوزه حقوق عمومی مدرسه فلان را نشناسد ایرادی به او نیست اما اگر وزارت آموزش و پرورش و نهادهایی که در قانون مادر مصوب مجلس آمده اند را نشناسد ایراد از اوست. من در مورد یک بدنه دانشی صحبت میکنم که لزوما سرشناس نیست. مثل باکتری و ویروس در زیست شناسی اما برای یک حوزه علمی یعنی علم حقوق به اندازه ویروس مهم است و دانستنش الزامی است. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۶ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۴۸ (ایران) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۸ (UTC)
- @Rajabi.abolghasem: صرف این که سازمانی اسمش در قوانین رسمی یک کشور بیاید باعث سرشناسی آن سازمان نیست. باید در موردش دست کم چند منبع معتبر هم وجود داشته باشد. توجه کنید که «قانون» یک منبع معتبر نیست چون منبع تحقیقی نیست. همچنین قانون یک منبع «مستقل» هم نیست (چون توسط همان کسی نوشته [حکومت] که در مورد آن سازمان هم ذینفع است). البته مطابق آنچه در در وپ:سر۲ توضیح دادم، انتظار میرود که سازمانی که اسمش در قوانین رسمی آمده قاعدتاً توسط منابع معتبر هم پوشش داده بشود، اما به نظر من دلیلی ندارد که استثنایی بر رهنمود موجود قائل بشویم. رهنمود فعلی ما در مورد سازمانهای مد نظر شما خیلی روشن راهنمایی کرده: وپ:سازمان#موسسات غیر تجاری میگوید باید چنین سازمانهایی دو شرط داشته باشند، یکی دامنهٔ فعالیت ملی (که این سازمانهایی که مد نظر شماست همگی دارند) و دوم پوشش خبری در منابع مستقل و معتبر (که همان چیزی است که من در اینجا دارم میگویم لازم است و نباید نادیدهاش گرفت، و «ذکر در قانون رسمی» هم برای احرازش کافی نیست). — حجت/بحث ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۸ (UTC)
- جناب کاربر:huji با توجه به سابقه شما در زمینه سرشناسشناسی بی زحمت نظر بدهید. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۶ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۲۱ (ایران) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۱ (UTC)
- مثل کوههای بلند که بخاطر ارتفاعشان سرشناسی ذاتی دارند. یا پدیده های طبیعی و انواع مختلف برف، درخت و حشره مصوبه مجلسهای قانون گذاری هم حتی اگر آنهارا نشناسیم و از وجودشان بی خبر باشیم اثرشان جاری است و مثلا در ایران اگر تخلفی از قانون شود جهل به قانون رافع مسئولیت نیست. اینها با موضوعات شرکتها و افراد و اشخاص فرق دارند. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۱۵ (ایران) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
- ::::: سامانه شناسه کالا هم یک زمانی حذفش مطرح شد و سامانه جامع تجارت مقاله ندارد. این ها جزو ترمینولوژی حقوقی هستند. مثلا اقدامات رافع مسئولیت یک اصطلاح است در ایران هم اصلا شناخته شده نیست و غیر ویکی فارسی هیچ مقاله ای ندارد. برای نشان دادن عدم سرشناسی مفاهیمی که مصوبه مجلسهای قانونگذاری را دارند باید بیشتر زحمت کشید. یک سازمان دولتی که در مصوبه مجلس آمده و اساسنامه آن را دولت تصویب کرده است، دو مرحله اساسی را طی کرده است. همینطور سامانههایی که مصوبه مجلس و هیئت وزیران را دارند معمولا پوشش گسترده در منابع مستقل هم به تبع آن خواهند داشت. اما حتی اگر یک مفهوم در قوانین یک کشور پوشش گسترده یا عمیق نداشته باشد هم جزو واژگان و اصطلاحات حقوقی است و باید به این دلیل مقاله خودش را داشته باشد.ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۰۵ (ایران) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۳۵ (UTC)
- من با 1234 موافقم. این مثالی هم که زدید (صندوق نوآوری و شکوفایی) سرشناسی دارد، نه به خاطر این که در متن قانون آمده؛ بلکه به خاطر این که معیار عمومی سرشناسی را دارد و می توان منابع مستقل معتبری را یافت که آن را پوشش قابل توجه داده اند؛ مانند این. ٪ مرتضا (بحث) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۰ (UTC)
- @Rajabi.abolghasem: من پیشنهاد می کنم شما از دوباره این مقاله رو احیا یا ایجاد کنید و به نبح بفرستید تا ببینید اصلا بطور مستقل نظر اجتماع در مورد سرشناسی اش چیست. فرهنگ2016 (بحث) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۴ (UTC)
- فرهنگ20161234 صندوق نوآوری و شکوفایی یک نمونه است. وقتی چیزی در مجلس قانون گذاری کشوری ذکر شده جزو ترمینولوژی حقوقی آن کشور قرار میگیرد. ارزش دانش نامه ای از جنس عبارات حقوقی است، این موضوع با شرکت الف و ب فرق دارد. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۲۰ (ایران) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۰ (UTC)
آیا پوشش افراد برگزیدهٔ جشنوارهٔ فارابی و خود این جشنواره به اندازهای هست که افراد صرفاً به دلیل برگزیده شدن در این جشنواره سرشناس شوند؟ Hanooz ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۴ (UTC)
- به نظرم این بحث را باید به نظرخواهی بگذاریم. سالانه به طور متوسط حدود ۱۵ نفر فردِ جدید در این جشنواره برگزیده میشوند و جشنواره هم ظاهراً سوگیری خاصی ندارد و بیطرف است (طوری که مثلاً به جواد طباطبایی هم جایزه داد). از @Behzad39: و @Darafsh: هم میخواهم در این بحث شرکت کنند. Pirhayati (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۳ (UTC)
به نظرم همانطور که جشنواره خوارزمی دارای سرشناسی است و تمام برگزیدگان آن هم سرشناس محسوب میشوند بنابراین جشنواره فارابی هم همین است و باید برگزیدگان آن را هم سرشناس تلقی کرد. به نظرم کلا بیش از اندازه سختگیری میکنیم.--Behzad39 (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۴ (UTC)
- درود بنده کمترین هم با سروران گرامی کاربر:Hanooz و User:Behzad39 موافقم. برگزیدگی جشنواره فارابی به طور معمول بیطرف و سرشناس است پس چرا که نه منظور اطلاع رسانی است چه موقعیتی از این نیکوتر و ارزشمندتر. با مهر شهنام ک (گفتگو) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۲ (UTC)
سرشناسی سریالها
نه در ویکیپدیا فارسی و نه در ویکیپدیا انگلیسی معیارهای اختصاصی برای بررسی سرشناسی سریالها (مجموعه تلویزیونی) تعریف نشدهاست، البته در ویکیپدیا انگلیسی یک پیشنهاد ناموفق موجود است، گهگاهی مجموعههای تلویزیونی صداوسیمای ایران به وپ:نبح ارسال میشوند برای همین چند مورد ابهام بوجود میآید که در زیر مطرح میکنم:
- به صرف پخش مجموعه تلویزیونی از یک رسانه موجب احراز سرشناسیش میشود؟
- اگر جواب خیر است شرایط احراز سرشناسی بعد از پخش از یک رسانه چیست؟
- آیا نوع رسانه اهمیت دارد؟ مثلاً «به صرف پخش مجموعه تلویزیونی از رسانه ملی (در ایران مثلاً صداوسیما) موجب احراز سرشناسیش میشود؟»
- آیا تکرار پخش از یک رسانه اهمیت دارد؟
- آیا پخش از چند رسانه اهمیت دارد؟
- آیا پخش از رسانه ملاک تشخیص سرشناسی نیست؟
- ایا جوایزی که توسط خود رسانه مادر مجموعه تلویزیونی اعطا میشود قابل استناد است؟
- اگر جواب خیر است شرایط احراز سرشناسی بعد از پخش از یک رسانه چیست؟
- برای بررسی سرشناسی عمومی منابع وابسته به موضوع چگونه تعریف میشوند؟
- آیا منابعی که توسط خود رسانه اداره میشوند وابسته به موضوع هستند؟ بر فرض مثال وبگاه صداوسیما منبع وابسته به موضوع است و نباید در بررسی سرشناسی مجموعههای خود صداوسیما مورد استناد قرار بگیرند؟
- چقدر و از کدام معیارهای اختصاصی وپ:فیلم میتوان برای بررسی سرشناسی مجموعههای تلوزیونی استفاده کرد؟ -- SunfyreT ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۲۲ (UTC)
- البته در معیار عمومی سرشناسی گفته شده اگر موضوعی توسط منابع معتبر و مستقل مورد پوشش گسترده قرار بگیرد می توان برایش مقاله ایجاد کرد. اینجا تاکیدی بر مستقل بودن می کند پس اگر سریالی تولید شده و فقط منبعش وب سایت سازمان باشد ان منبع نمی تواند ملاکی برای سرشناسی سریال تلقی شود چون وابسته است. به عقیده من همان معیارها در وپ:فیلم برای سریال ها کفایت می کند. وقتی سریالی از تلویزیون پخش می شود و بعد منابع معتبر و مستقل انرا پوشش می دهند ان مجموعه دیگر سرشناس است. کامران ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۲۶ (UTC)
- به نظر من هم معیار سرشناسی عمومی کافی ملاک قرار گیرد. معیارهای سرشناسی فیلمها هم کم و بیش همان معیارهای عمومی است. وب سایت سازمان صدا و سیما برای سریالهای پخش شده از آن، مستقل محسوب نمی شود. جوایز خود صدا و سیما هم جوایز معتبر تلقی نمی شوند. ٪ مرتضا (بحث) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۱ (UTC)
آثار یا فیلمشناسی؟
با درود
در صفحات مربوط به بازیگران برای لیست فیلم از کلمه آثار یا فیلمشناسی استفاده میشود که طبعا برای یکسان سازی باید از یک کلمه استفاده کنیم! در هر دو کلمه زیرشاخه مشابه و عناوین (سینمایی)، (تئاتر)و (مجموعه تلویزیونی) است. حالا باید از کدام کلمه استفاده شود؟ --حسین (بحث) ۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۳۴ (UTC)
- مشکل «آثار» این است که چنین القا میکند که آنچه فهرست شده، اثر خود شخص (ساختهٔ خود شخص) است. حال آنکه یک فیلم معمولاً اثری از تهیهکننده (یا کارگردان) فیلم دانسته میشود، و بازیگران صاحب اثر دانسته نمیشوند.
- اصطلاح «فیلمشناسی» اما کمی دستودلبازانه قابل استفادهاست. مثلاً در مقالهٔ en:Meryl Streep در بخشی به نام Filmography میبینیم که به مقالهٔ en:Meryl Streep on screen and stage ارجاع شدهاست که فقط راجع به فیلمها نیست (راجع به اجرا در تئاتر هم هست). — حجت/بحث ۲۹ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۲۵ (UTC)
- دقیقا همین مورد درست است، آثار بحثی فراگیر است که در اینجا با توجه به ایفای نقش در یک فیلم نمیتوان از آن استفاده کرد. یک اثر بحث حق مولف یا حق کپی رایت و ... هم دارد.در مورد بازیگران میشود از واژه فیلمشناسی استفاده کرد اما در خصوص تهیهکنندگان و کارگردانان چه؟ آیا فیلم اثر آنها به شمار میآید یا نه؟ چون همین مشکل در آنجا هم است، مثلا برای برخی آثار استفاده شده برای برخی فیلمشناسی!--حسین (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۸ (UTC)
- فیلم هم گونهای از اثر است. وقتی آثاری که بازیگر در آن ایفای نقش داشته یا یک فیلمساز، کارگردانی کردهاست، همگی «فیلم» باشند، نام فهرست میشود: فیلمشناسی فلانی. اما اگر به غیر از فیلم، کارهای دیگری نظیر تئاتر هم در مقاله آمده باشد، میشود مثالی که حجت گفت. بنیامین (بحث) ۸ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۳۲ (ایران) ۲۹ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۲ (UTC)
- دقیقا همین مورد درست است، آثار بحثی فراگیر است که در اینجا با توجه به ایفای نقش در یک فیلم نمیتوان از آن استفاده کرد. یک اثر بحث حق مولف یا حق کپی رایت و ... هم دارد.در مورد بازیگران میشود از واژه فیلمشناسی استفاده کرد اما در خصوص تهیهکنندگان و کارگردانان چه؟ آیا فیلم اثر آنها به شمار میآید یا نه؟ چون همین مشکل در آنجا هم است، مثلا برای برخی آثار استفاده شده برای برخی فیلمشناسی!--حسین (بحث) ۲۹ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۸ (UTC)
رویه بررسی سرشناسی فیلمهای مستند
امیدوارم جای درستی برای طرح باشد. متاسفانه رویه های موجود برای سرشناسی مناسب فیلمهای مستند نیستند و با معیارهای فیلمهای تجاری و سینمایی تهیه شده اند. مواردی مانند نمایش، فروش و یا نقدها اساسا ناشی از بعد بازخورد و توجه منتقدان و یا حتی شبکههای خبری، به هیچ عنوان قابل مقایسه با فیلمهای تجاری نیستند. درخواست تهیه و یا تفکیک فیلمهای مستند در احراز سرشناسی را دارم. ًReza Irenji - (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۵۲ (UTC)
- @Rtirenji: سلام. فیلم های مستند هم مثل بقیه آثار اگر کاری درخور و قابل توجه باشد مورد پوشش منابع و نقد و بررسی قرار می گیرد. مستندها و مستندسازهای شاخص و سرشناس کم نداریم. با اینحال بهتر است فاکتورهایی که مدنظرتان پیشنهاد دهید تا بررسی شود. فرهنگ2016 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۶ (UTC)
- @فرهنگ2016: سلام
- خب همین درخور بودن کیفی است، شاید از نظر من (که این نیست) اگر از صدا و سیمای ایران پخش شد درخور است، ولی نظر کس دیگر (که نظر من هست) این باشد که نفس تولید مستند با توجه به عدم علاقهای که صنعت فیلم در سرمایهگذاری در آن دارد خود مایه درخور بودن است،
- پیشنهاد من سهل تر کردن این امر در خصوص تمام محصولات فرهنگی است، بخصوص محصولاتی که عملا کارکرد تجاری ندارند و بودن مقاله در ویکی منافع تجاری برای صاحب اثر ایجاد نمیکند. و تنها باعث میشود جستجوگر آن محصول فرهنگی، متنی با استانداردهای ویکی را بخواند. (چون بر روی محتوای متنها نظارت میشود)
- پیشنهاد دوم من این است که درخور بودن (سرشناسی) یک فیلم مستند حداقل در رویه تخصصی تری بررسی شود، شاید چیزی مانند کمسیون، و همانطور که برای سرشناسی ادله خواسته میشود برای عدمسرشناسی هم ادله داده شود (مثلا نبودن در فلان لیست). تجربه شخصی من این است که بعضا در موضوعاتی هجمهای تشکیل میشود و جناحی برخورد میشود. (و بیطرفی ویکی مخدوش میشود)
- برای کمک به بحث: فرض مستندی به دلیل موضوع، مجوز پخش در صدا و سیما را نداشته، و ممیزی جشنوارههای مستند هم مجوز نداده (که بسیار فراوان پیش میآید) ، اما پخش خارجی شده و خبر تولید و پخش آن در منابع خبری معتبر آمده است. سرشناسی این مستند چه وضعیتی دارد؟
ًReza Irenji - (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۵ (UTC)
- @Rtirenji: ببخشید ولی من هنوز متوجه پیشنهاد شما نشدم. سهل تر کردن دقیقا به چه معناست؟ برای همه فیلم های مستند مقاله بسازیم؟ اگر این باشد با سیاست وپ:بانک اطلاعاتی در تضاد است. ما هدف مان ایجاد بانک اطلاعاتی یا کاتالوگی برای محصولات فرهنگی نیست. در مورد بررسی تخصصی تر بنظرم همین الان هم تا حدودی پروژه وپ:نبح کارکردش بررسی دقیق تر سرشناسی مقالات است. البته قبول دارم پروژه نبح هم ممکن است ایرادات خاص خود را داشته باشد اما اگر یک مقاله به اندازه کافی منابع یا دلیل برای اثبات سرشناسی داشته باشد در آنجا فرصت بررسی دقیقتری برای این موارد فراهم است. الان مورد این فرض من نمیتوانم نظری بدهم چون هر مقاله رو باید بطور موردی بررسی کرد. بنظرم هنوز هم پیشنهاد دقیق و عملی در این بحث مطرح نشده است. فرهنگ2016 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۷ (UTC)
- @فرهنگ2016: سهلتر کردن به معنای ساختن بانک اطلاعاتی نیست، به معنای تعمیم ندادن معیارهای فیلم سینمایی به فیلم مستند است. در نبح هم با کمی دقت متوجه نظرهایی مانند : بماند سرشناسی را دارد - حذف شودفاقد معیار سرشناسی افراد --حذف شود. سرشناسی محرز نشد- حذف شود. از محتوای مقاله، سرشناسی محرز نمیشود و حذف شود درود به نظر حقیر سرشناسی وپ:فیلم ندارد همچنین سرشناسی عمومی نیز دارا نیست و حذف شود. سرشناسی وپ:فیلم را ندارد و حذف شود فقدان وپ:فیلم و یا به نظر بنده سرشناسی این فیلم مسلم می باشد بماند: در برنامه آپارات شبکه بی بی سی به نمایش درآمده و مورد بررسی و نقد قرار گرفته است
- حتی شرح سادهای داده نمیشود، چون فلان پس بهمان، که کمی قوه تعقل انسان را آرام کند
و در حالی که در همان وپ:سرشناسی نوشته که : پیش از پیشنهاد حذف زماندار یا نظرخواهی برای حذفِ یک مقاله، یا دادن رأی در خصوص سرشناسی در یک ویکیپدیا:نظرخواهی برای حذف، قویاً توصیه میشود کاربران تلاش کنند برای موضوعِ مورد پرسش منبع بیابند، و اگر منابعی در جستجو یافت نشد احتمال وجود منابع را در نظر بگیرند.
- اما در کمتر از ۲۴ ساعت از ایجاد مقاله، حذف و حتی محافظت کامل میشود. چنان که گویی چیزی جهان هستی را تهدید کرده.
- نظرات چنان مستدل و سیاست ویکی چنین
- یک چیزی در وپ:نبح ایراد دارد و با سیاست وپ:سرشناسی همخوانی ندارد. ًReza Irenji - (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)
نامگذاری حوزههای انتخابیه
پیشنهاد میکنم مقالههای حوزههای انتخابیهٔ مجلس سفلی کشور ایران به نام مرکز حوزه نامگذاری شوند. مثلاً به جای استفاده از حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و راز و جرگلان از حوزه انتخابیه بجنورد استفاده شود.
حوزه انتخابیه سبزوار تقریباً صد سال (از ۱۲۹۰) به همین نام خوانده میشده است. اما چند سال پیش به حوزه انتخابیه سبزوار، جغتای، جوین و خوشاب تغییر نام داد، و اخیراً باز به حوزه انتخابیه سبزوار، جغتای، جوین، خوشاب و داورزن تغییر کرد. اما این پایان کار نیست و تقریباً مطمئنم خیلی زود به حوزه انتخابیه سبزوار، جغتای، جوین، خوشاب، داورزن و ششتمد تغییر نام خواهد داد. دلیل این بیثباتیها، ایجاد شهرستانهای جدید از دل شهرستان بزرگ قدیمی است (که اشکالی ندارد و خیلی هم خوب است). با این حال، نامهای دراز رایج نیستند و اکثراً به همان نام معروفتر قدیمی که سادهتر هم هست اکتفا میکنند.
برخی از این شهرستانهای نوبنیاد، تغییرنام هم میدهند. مثلاً تا همین چند روز پیش عنوان مقاله یکی از حوزههای خراسان در ویکیپدیا، حوزه انتخابیه نیشابور و تخت جلگه بود. حال آنکه شهرستان تختجلگه سالها پیش به شهرستان فیروزه تغییرنام داده بود و نام صحیح حوزه در حال حاضر حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه است. این هم نوعی دیگر از بیثباتی در نام حوزهها و طبعاً مقالههای ویکیپدیاست.
ذکر دو نکته الزامی است:
- ویکیپدیا ملزم نیست از نام رسمی استفاده کند و اتفاقاً نام رایج ارجح است.
- استفاده از نامهای رایج و کوتاه، نیاز به تمیزکاریها (مثلاً جابجایی ردهها) را بسیار کاهش میدهد.
4nn1l2 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۳ (UTC)
- @4nn1l2: بنظرم یک مشکلی اینجا وجود دارد. فرضا در زمان انتخابات رای دهندگان یا حتی خبرنگاران بخواهند به مقالات خوزه های انتخابیه مراجعه کنند. طبعا اینها نیاز به اطلاعات دقیق و به روز دارند. خصوصا وقتی درباره یک تقسیم بندی رسمی و قانونی است. مثل تقسیم بندی های کشوری. اگر این اطلاعات با همان نام و تقسیم بندی های قدیمی در رسانه ها منعکس شود یا توسط خوانندگان مطالعه شود و بعدا متوجه شوند که ویکیفا اطلاعات قدیمی و احتمالا اشتباه به خوردشان داده آیا باعث بی اعتباری ویکیفا نخواهد شد؟ فرهنگ2016 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۴ (UTC)
- @فرهنگ2016: نام رسمی حوزه در ابتدای متن مقاله (و شاید بالای جعبه اطلاعات) میآید. مثلاً حوزه انتخابیه سبزوار را ببینید. 4nn1l2 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۵ (UTC)
- موافق مقالههای حوزههای انتخابیهٔ کشور ایران به نام مرکز حوزه نامگذاری شوند. «ویکیپدیا لزوماً از نام «رسمی» موضوع برای نوشتار استفاده نمیکند.» -- SunfyreT ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۶ (UTC)
- موافق نامگذاری حوزه های انتخابیه مجلس، با نام رایج آنها صورت گیرد که مطابق وپ:رایج است. اما این، الزاما با این گزاره که «... به نام مرکز حوزه نامگذاری شوند» هم ارز نیست و با این گزاره اخیر مخالفم. مثلا حوزه انتخابیه سقز و بانه رایج تر است تا حوزه انتخابیه سقز. ٪ مرتضا (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۱ (UTC)
- @مرتضا: سیاست وپ:نام رایج تمام رهنمودهای قواعد نامگذاری را وتو میکند، هدف این نظرخواهی دستیابی به یک رهنمود (و نه سیاست الزام آور) و قاعده برای نامگذاری حوزههای انتخابیه ایران است و این نافی سیاست نام رایج نخواهد شد. قرار است رهنمود وپ:حوزه انتخابیه گسترش یابد.
- مثلا بنگرید ما نام زمینلرزه ۱۳۸۲ بم که بر پایه رهنمود وپ:زمینلرزه بود را با نظرخواهی و استناد به سیاست وپ:نام رایج به زمینلرزه بم منتقل کردیم. در واقع رهنمود مانع اجرای سیاست نخواهد شد.
- قرار نیست رهنمودهای نامگذاری لزوما هم ارز سیاست نام رایج باشد.-- SunfyreT ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۴ (UTC)
- نام رایج باید کمترین حد ابهام را داشته باشد وگرنه خودش وتو میشود. بنیامین (بحث) ۹ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۲۷ (ایران) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)
- شدیداً مخالف این نظرخواهی از اساس ایراد دارد. اولاً اصرار به مخلوط کردن مجلس شورای ملی و مجلس شورای اسلامی، نتایج بدی دارد. «حوزههای انتخابیه مجلس شورای اسلامی» را نمیتوان به نام مجعول «حوزههای انتخابیهٔ مجلس سفلی کشور ایران» خواند چون هم ارز با مجلس شورای اسلامی، هیچ مجلس علیایی نداریم که این را سفلی بخوانیم. خوب است که از تحقیق دست اول دست برداریم. آنقدر مثال نقض هست که بهراحتی میتوان این پیشنهاد را رد کرد. حوزه انتخابیه مشهد و کلات اکنون تفکیک شده و شهرستان کلات به حوزه انتخابیه درگز متصل شدهاست. حوزه انتخابیه میاندوآب، شاهیندژ و تکاب اکنون تفکیک شده و شهرستان میاندوآب نمایندهای مستقل از دو شهرستان دیگر دارد. این تغییرات جدید، حتماً نیازمند مقالههای جدید هستند. شهرستان قم در طول دهههای اخیر، چندین بار بین استانهای مختلف دستبهدست شده و مرز حوزه انتخابیهاش نیز تغییرات اساسی داشتهاست. سرانجام تبدیل به استان مستقل شد و وضعیتش متفاوت شد. اینها را چطور درون یک مقاله میتوان جا داد؟ حوزه انتخابیه آستارا (۱۳۳۸) (یکی از حوزههای انتخابیه مجلس شورای ملی) از شهرستان آستارا (در استان گیلان) و بخش نمین در استان آذربایجان شرقی تشکیل شده بود! (حال آن که در تقسیمبندی حوزههای مجلس شورای اسلامی، نمیتوان یک بخش از یک شهرستان در یک استان دیگر را روی یک شهرستان از یک استان دیگر محسوب کرده و کل آنها را در یک حوزه انتخابیه منظور کرد.) این را میخواهید چطوری و به کدام یک از حوزههای حوزه انتخابیه آستارا (در استان گیلان) و حوزه انتخابیه اردبیل، سرعین، نمین و نیر (در استان اردبیل) در مجلس شورای اسلامی بچسبانید؟ با این استدلال که حوزه انتخابیه سبزوار تغییرات جغرافیایی خاصی در طول زمان نداشته، نباید کل کشور را نباید درهمریخت. (البته گزارهٔ «ثابت بودن حوزهٔ فوق» نادرست است.) دوماً به بهانهٔ وپ:رواج، نباید فلسفهٔ نامگذاری حوزههای انتخابیه مجلس شورای اسلامی را تغییر داد. نام حوزهٔ انتخابیه X از شهرستانهایی تشکیل شدهاست که آن X را تشکیل میدهند. وپ:رواج برای زمانی است که یک موضوع ثابت، دو نام صحیح اما متفاوت داشته باشد و یکی رواج بیشتری داشته باشد. اینجا وپ:رواج نمیتواند وارد بشود چون یک نام صحیح و یک نام غلط داریم. وقتی میگوییم حوزه انتخابیه طوالش، رضوانشهر و ماسال یعنی نمایندهای که از این حوزه انتخابیه بیرون بیاید، متعلق به سه شهرستانهای تالش، رضوانشهر و ماسال است. چنانچه این را به نام کوتاه «حوزه انتخابیه تالش» کوتاه کنیم، تکلیف آن دو شهرستان چیست؟ در آن حوزه انتخابیه، بحثهایی هست که دو شهرستان یادشده از این حوزه انتخابیه جداشده و نمایندهٔ مستقلشان را در مجلس داشته باشند اما امروز و فردا میشود. یک نفر که وارد ویکیپدیا بشود و نام «حوزه انتخابیه تالش» را ببیند، ممکن است که تصور کند که این حوزه انتخابیه تفکیک شدهاست! (مانند مشهد و میاندوآب) بنیامین (بحث) ۹ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۲۶ (ایران) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۶ (UTC)
- موافق نیستم. وپ:رواج زمانی مصداق دارد که ما با یک پدیده ثابت مواجه باشیم که چند نام دارد. وقتی نام حوزه تغییر میکند دیگر نمیتوانید بگویید نام قبلی رایج تر است. حوزه انتخابیه بجنورد وقتی شده حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و راز و جرگلان ما با پدیده جدیدی مواجهیم. حتی اگر حوزه استحفاظی حوزه هم همان مانده باشد. ضمناً مرکز حوزه چه معنا و تعریفی دارد؟ در حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و راز و جرگلان هر کدام یک شهرستانند. چرا باید بین آنها تبعیض قایل شد و یکی را برگزید؟ این که نام حوزه بیثبات هستند پدیده ای است که در جهان واقع وجود دارد و ویکی باید منعکس کننده آن باشد نه این که واقعیت را سرکوب بکند. موافق نیستم این اتفاقات صرفا یک تغییر نامند. --1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۴ (UTC)
- مرزهای حوزه تغییر میکنند ولی آیا نام حوزهها هم در سراسر جهان مدام تغییر میکنند؟ مثال نقض: en:Peterborough (UK Parliament constituency). مرکز حوزه
شهرستانیشهری است که فرماندار شهرستانش رئیس ستاد انتخابات حوزه است. اسامی مراکز حوزه در جداول رسمی موجود است (انتهای فایل). بحث تبعیض هم آرمانگرایی است. بین بجنورد و راز و جرگلان فرق هست. مهمترینش اینکه اولی شناختهشده و معروف و مشهور است، ولی دومی نه. 4nn1l2 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)- 4nn1l2 - این فایل پژوهشی است که در مرکز پژوهش ها انجام شده. تعریف مشخصی هم از «مرکز حوزه» ارایه نکرده. احتمالا برای روشن کردن بیشتر خواننده بزرگترین شهر حوزه را به این عنوان معرفی کرده. ولی من در جهان واقع چیزی به عنوان مرکز حوزه انتخابیه در ایران نیافتم. توجه کنید که وقتی می گوییم حوزه نیشابور و فیروزه این منظور شهرستان های نیشابور و فیروزه است ولی مرکز حوزه در آن جدول یک شهر است. پیشنهاد شما به این معناست که نام کل حوزه انتخابیه به یک شهر تقلیل یابد که غلط انداز است. اساس حوزه بندی شهرستانی است نه شهری.
- این که در ایران رشد جمعیت بالاست و شهرستان های نو زاده می شوند شاید چیزی باشد خاص ایران. ولی این مساله سوا است از نامگذاری مقالات. راز و بجنورد هر دو شهرستانند. قانع کننده نیست چون بجنورد مشهورتر است پس راز به کلی نادیده گرفته شود. وقتی راز مثلا شهرستان شده و دیگر جزو شهرستان بجنورد نیست اگر همچنان شما به حوزه بگویید حوزه بجنورد ابهام آفرین است. شنونده ممکن است فکر کند این شهرستان جزو حوزه دیگری شده. ممکن است بگویید توی جدول کاملش را می نویسیم ولی این کافی نیست. نام حوزه همه جا استفاده می شود و در جدول ها لازمست. طولانی بودن هم مشکلی نیست. حوزه های کشورهای دیگر را داریم که طولانی اند. برای مثال کسی نمی آید بگوید |Inverness, Nairn, Badenoch and Strathspey (UK Parliament constituency) را بکنیم اینورنس چون از نیرن مثلا که ۹ هزار تا بیشتر جمعیت ندارد بزرگتر و مشهور تر است.1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۱ (UTC)
- مرکز حوزه در جداول رسمی هست: ۱۲۸۸، ۱۲۹۰، ۱۳۰۴، ۱۳۳۹، ۱۳۵۰.
- برای بعد از انقلاب هم به «حوزه انتخابیه بیرجند شامل شهر بیرجند، بخش مرکزی و بخشهای خوسف و درمیان به مرکزیت شهر بیرجند با یک نماینده» آییننامه اجرایی قانون: «درخواست تغییر حوزه انتخابیه خود را به وزارت کشور و یا مرکز حوزه انتخابیهای که در آن ثبت نام نمودهاست، تسلیم نماید». 4nn1l2 (بحث) ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۹ (UTC)
- خیلی هم عالی. پس بگذارید پیشنهاد شما را دقیقتر بفهمیم. توجه دارید که این مراکز حوزه یک شهر اند دیگر، یعنی شما میگویید حوزهها به شهر بزرگ شان نامگذاری شوند؟ مثلاً حوزه انتخابیه «کهگیلویه» به مرکزیت شهر دهدشت را ما چه باید بنامیم؟--1234 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۲ (UTC)
- به نام شهرستانی که مرکز حوزهٔ انتخابیه در آن واقع است: حوزه انتخابیه کهگیلویه. 4nn1l2 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۰ (UTC)
- این دیگر پس نمی شود مرکز حوزه. یکی چیزی که شما دارید پیشنهاد می کنید. ۴ تا شهرستان مثلا هست شما می گویید کل حوزه فقط اسم یکیشان را داشته باشد. با این که حوزه کل آنها را پوشش می دهد. --1234 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۱۳ (UTC)
- فرماندار شهرستانی که مرکز حوزه در آن واقع است، رئیس ستاد انتخابات حوزه میشود. حرف شما مثل این است که بگوییم چرا رئیس از فلان شهرستان انتخاب شده و سر آن سه تا شهرستان دیگر بیکلاه مانده است و چرا ریاست مثلاً شورایی مرکب از فرمانداران هر چهار شهرستان نیست. عدالتطلبی شما جای تحسین دارد، ولی معروفیت، شهرت، سابقهٔ تاریخی، ثروت مادی، سرمایهٔ انسانی و .... همه دخیلند و باعث میشوند عدالت تحقق نیابد. ویکیپدیا هم قرار نیست عادل باشد. 4nn1l2 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۳ (UTC)
- این دیگر پس نمی شود مرکز حوزه. یکی چیزی که شما دارید پیشنهاد می کنید. ۴ تا شهرستان مثلا هست شما می گویید کل حوزه فقط اسم یکیشان را داشته باشد. با این که حوزه کل آنها را پوشش می دهد. --1234 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۱۳ (UTC)
- به نام شهرستانی که مرکز حوزهٔ انتخابیه در آن واقع است: حوزه انتخابیه کهگیلویه. 4nn1l2 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۰ (UTC)
- خیلی هم عالی. پس بگذارید پیشنهاد شما را دقیقتر بفهمیم. توجه دارید که این مراکز حوزه یک شهر اند دیگر، یعنی شما میگویید حوزهها به شهر بزرگ شان نامگذاری شوند؟ مثلاً حوزه انتخابیه «کهگیلویه» به مرکزیت شهر دهدشت را ما چه باید بنامیم؟--1234 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۲ (UTC)
- مرزهای حوزه تغییر میکنند ولی آیا نام حوزهها هم در سراسر جهان مدام تغییر میکنند؟ مثال نقض: en:Peterborough (UK Parliament constituency). مرکز حوزه
به این سناریوها توجه کنید:
- شهرستانهای الف و ب در حوزه انتخابیه A قرار دارند. اما از سال x هر کدام یک حوزه انتخابیه شده اند با نامهای B و C.
- نام رایج A با نام رایج B هم ارز است.
- نام رایج A متفاوت از نام رایج B است.
- شهرستانهای الف و ب در حوزه انتخابیه A قرار دارند. اما از سال x شهرستان ب به حوزه انتخابیه B می پیوندد.
- شهرستانهای الف و ب در حوزه انتخابیه A قرار دارند. اما از سال x شهرستان ج از شهرستان الف جدا می شود و حوزه انتخابیه B شامل شهرستانهای الف، ب و ج می شود.
- نام رایج از A به B تغییر می کند.
- نام رایج تغییری نمی کند.
به نظر من در حالت 1-1 احتیاج به دو مقاله داریم: A و C. جدا شدن C باید در تاریخچه A بیاید. در حالت 2-2 سه مقاله می خواهیم: A، B و C. جدا شدن از A باید در تاریخچه B و C بیاید. در حالت 2، A و B که هر کدام یک مقاله اند که رخداد سال x باید در تاریخچه هر دو بیاید. در حالت 3-1، فقط مقاله B را داریم که رخداد سال x در تاریخچه اش آمده و مقاله A به B تغییر مسیر می دهد. در حالت 3-2 فقط یک مقاله A را داریم که رخداد سال x در تاریخچه اش آمده و B به A تغییر مسیر دارد. اما نام رایج چگونه تعیین می شود؟ آیا در متون خبری رسمی به نماینده حوزه A می گویند: نماینده الف؟ یا می گویند نماینده الف و ب و ...؟ یا هر دو؟ اگر می گویند الف (چنان که جستجوی گوگل من نشان می دهد در مورد سبزوار چنین است) الف نام رایج است. اگر نه، نام کامل ارجح است. این است پیشنهاد من. ٪ مرتضا (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۳۰ (UTC)
- گمان میکنم بیشتر موارد با سناریوی ۳ مواجهیم. جستجوی گوگلی که شما میکنید را باید با احتیاط نگریست. توجه کنید که این صرفا یک تغییر در نام نیست. یک شهرستان جدید اضافه شده که به برای خود تشکیلات متفاوتی از شهرستان قدیمی تر دارد. ساختمان و تشکیلات جدیدی در جهان واقع به وجود آمده. این تغییر صوری و واژهای نیست که صرفا در عالم خیال دنبال نام مناسب بخواهیم بگردیم. بسیاری از آن نتایج مربوط به زمان قبل از دگرگونی اند. پس وارد نیستند. ما با یک موجود زنده در حال تغییر مواجهیم. وقتی اسم مقدونیه میشود مقدونیه شمالی ما نمیرویم گوگل کنیم بگوییم که اسم رایجتر است. اینجا اصلاً رواج ربطی ندارد. چون ما با یک تغییر رو به روییم. نکته این است که این اسامی هم ارز نیستند. مثلاً زحل یا کیوان اسامی مشابهی برای یک پدیده اند. اما سپاهان و اصفهان این گونه نیستند یک تغییر و دگرگونی واقعی در تاریخ رخ داده. اسم این هم حوزه هم همین گونه است. حوزه نیشابور یک چیز است و یک مختصاتی دارد حوزه نیشابور و فیروزه چیز دیگر. ما برای هر دوی این حوزه ها یک مقاله بیشتر نیاز نداریم چنان که برای رضاییه و ارومیه یک مقاله بیشتر نداریم ولی نامش باید به روز باشد. --1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۷ (UTC)
- مثال از شهرها، تقریب ذهنی خوبی نمیدهد چون با حوزههایی روبرو هستیم که متشکل از چندین شهر و شهرستان هستند. مثال بهتر، پارس/فارس است. پارس، پارس (استان ساسانی)، فارس (سرزمین) و استان فارس را داریم. فارس (ایالت) هم نیاز است که ساخته شود. بنیامین (بحث) ۹ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۶ (ایران) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۶ (UTC)
- در این سناریوهایی که صحبتش را می کنیم مناطق حوزه همان است. صرفا نام و ساختارش عوض شده است. مقاله جدید نیاز نیست. چون یک چیز است که در حال تحول و دگرگونی است. اگر حوزه چند شقه شده بود بحث دیگری بود. پارس، پارس (استان ساسانی)، فارس (سرزمین) و استان فارس هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند که مقاله جدا را لازم می کنند. ولی وقتی حوزه همان است و دگرگون شده باید تحولات در همان مقاله ذکر بشود ولی مقاله جدید نیاز نیست چرا که انشعاب محتوا خواهد بود. کنگره آمریکا صدها سال است حوزه هایش دارای تغییر و تحولند ولی این باعث نمی شود هر یک مقاله جدید بگیرند صرفا تحولات در همان یک مقاله نوشته می شود. 1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)
- وقتی ساختار عوض شد، مقالهٔ جدید میطلبد. نه فقط در مسائل جغرافیایی، بلکه در هر جایی. هرکدام از مقالات نیز توسط ردههای «بنیانگذاریهای سال فلان» و «انحلالهای سال فلان» ردهدهی میشوند. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران همان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است اما مقالههای جدا دارند چون ساختارش تغییر کردهاست. بنیامین (بحث) ۱۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۳۰ (ایران) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)
- نه هر تغییر ساختاری. در مثالی که آوردید با دو چیز مجزا و متمایز روبه روییم که اولی منحل شده سالها بعد رفته اند یکی دیگر را ساخته اند. این فرق دارد به یک چیز پویایی که باقی می ماند درش تغییر ایجاد می شود. اگر مثلا رضاییه می شود ارومیه ما یک رده اهالی رضاییه نمی سازیم برای کسانی که پیش از تغییر نام در آنجا زندگی می کرده اند.--1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)
- طبیعتاً نه هر تغییری. اختلافمان در میزان تغییر است. تبدیل نام رضائیه به ارومیه را یک «تغییر ساختاری» نمیدانم. بنیامین (بحث) ۱۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۲ (ایران) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)
- می شود بفرمایید حوزه نیشابور که می شود حوزه نیشابور و فیروزه چه تغییر خاصی در آن حوزه پدیده آمده؟ آیا فیروزه قبلش نماینده دیگری داشته؟--1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)
- حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه جزو آن مواردی نیست که نیاز به تفکیک مقاله داشته باشد. مواردی که نیاز به تفکیک دارند را در بالا مثال زدهام. بنیامین (بحث) ۱۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۹ (ایران) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۹ (UTC)
- تازه دیدم. قبول دارم. آن ایرادات جدی است؛ ولی اکثر حوزهها فکر میکنم از سنخ نیشابور و فیروزه باشند و منظور پیشنهاددهنده هم فکر کنم این بوده که البته پیشنهادش کاستی موارد خاص فوق را نیز دارد. اگر واقعاً تغییر محدوده بوده یکی کردن مسلماً معنا ندارد.1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۴۳ (UTC)
- این مثل آن است که بگویی چون از سال ۱۳۷۲ استان اردبیل از بطن استان آذربایجان شرقی زاده شده، مقالهٔ تازهای به نام استان آذربایجان شرقی (۱۳۷۲) هم نیاز است چون بالاخره محدودهٔ استان آذربایجان شرقی قبل و بعد از آن تغییر کرده است. نه آقا جان! هویت آذربایجان شرقی به بودن یا نبودن اردبیل در آن استان گره نخورده است. از آن طرف تقسیم خراسان را در نظر بگیرید که ادامهٔ استفاده از نام خراسان برای استانی به مرکزیت مشهد ممکن نبود و واحد تازهای با هویت خراسان رضوی شکل گرفت. اما به فرض ایجاد استان جدیدی به نام خراسان غربی به مرکزیت سبزوار، دیگر لازم نیست، استان خراسان رضوی دنبال نام و هویت تازهای برای خودش باشد.
- منظورم از «بیثباتی» تغییر محدودهها و مرزها نبود، بلکه بیثباتی در نام و عناوین حوزهها است. تغییرات در مرزبندی حوزهها امری رایج و معمول است و اشکالی ندارد [تازه این اعتراض هست که چرا سهمیهبندیها در ایران اینقدر نامتوازن و ناعادلانه است و چرا تغییر در امور مهم و معنادار صورت نمیگیرد و چرا این سیستمِ بوروکراتیک اینقدر سنگین و کند است؟] اساس پیشنهاد بنده این است که حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه پیش و پس از ایجاد شهرستان ناشناختهٔ فیروزه، میتوانسته و میتواند به سادگی در ویکیپدیا حوزه انتخابیه نیشابور نام داشته باشد و مشکلی پیش نخواهد آمد [در یک کلام، لازم نیست کارخرابیهای وزارت کشور به ویکیپدیا تسری یابد]. 4nn1l2 (بحث) ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۲ (UTC)
- نهتنها کسی بحث تفکیک حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه را مطرح نکردهاست بلکه همه شرکتکنندگان در بحث، مشکلی با این حوزه انتخابیه ندارند. کشیدن دوبارهٔ پای این حوزه به بحث، مانع پیشرفت بحث و منجر به مغالطه پهلوانپنبه میشود. مثالهای واقعی بسیاری در همینجا زده شده و به وفور نیز موجود است. بنیامین (بحث) ۱۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۲۸ (ایران) ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۸ (UTC)
- بحث تفکیک یک بحث حاشیهای است که اتفاقاً توسط خود شما آغاز شد. مراد از گشودن این ریسه و ارائهٔ این پیشنهاد تصمیمگیری در باب نامگذاری مقالههای موجود حوزههای انتخابیه بود. بنده با سناریوهایی که مرتضا بالاتر بهدقت و خوبی تشریح کرد، موافقم و معتقدم تنها لازم است تعداد معدودی مقالههای تازه در باب حوزههای انتخابیه ایجاد شود (از قبیل حوزه انتخابیه جوین که همین امروز ایجادش کردم). نظر کاربر:مرتضا نشان میدهد که مقالهٔ حوزه انتخابیه سبزوار نیاز به تفکیک ندارد، چرا که در سال ۱۳۳۹ سناریوی 1-1 رخ داده است و در سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۴ سناریوی 3-1. 4nn1l2 (بحث) ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۱۹ (UTC)
- قیاس شما مع الفارق است. معادل حرف شما این است که وقتی استان خراسان تقسیم شده ما هنوز به استان خراسان رضوی بگوییم استان خراسان چون رایجتر است دیگر. ولی ما که این کار را نمی کنیم. مشهد هنوز مرکز استان خراسان است ولی تحولاتی در آن رخ داده که باید در نامش هم منعکس شود.--1234 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)
- ادامهٔ استفاده از نام خراسان برای استانی به مرکزیت مشهد ممکن نبود چون استانهایی که مرکزشان بیرجند و بجنورد است هم مدعی هویت خراسان بودند. در ایران سبزوار دیگری وجود ندارد که خود را مدعی میراث و هویت سبزوار بداند. بالفرض که جوین و جغتای و ... جدا شوند، نامشان جوین و جغتای خواهد بود (کما اینکه حوزه انتخابیه جوین زمانی وجود داشته)، و اینان نمیتوانند مدعی هویت سبزوار بشوند. اینها با هم فرق دارند. قضیه مشابه آنی است که دربارهٔ جدا شدن اردبیل از آذربایجان مطرح کردم، با این تفاوت که در اثر سوءتدبیر مسئولان کشور، نام و هویت حوزهها دچار بیثباتی وحشتناکی شده است. 4nn1l2 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۰۵ (UTC)
- بحث ما فلسفه نامگذاری رضوی نیست. هر چی بوده این اسم گذاشته شده و ربطی به بحث ما ندارد؛ ولی با منطق شما خراسان را با مشهد میشناسد پس باید بر طبق حرف شما همچنیان در به همان پاشنه بچرخد ما هم باید بگوییم استانی که مرکزش مشهد است خراسان است نه چیز بیشتر. کسی هویت سبزوار را زیر سؤال نبرده ولی وقتی شما اسم کل حوزه را فقط به یک بخشش تقلیل میدهید هویت آن بخشها زیر سؤال میرود. چیزی که شما نادیده می گیرید یک تحول در جهان واقع است. باز تاکید می کنم که ما صرفا با یک تغییر نام رو به رو نیستیم. تحولات سازمانی و تشکیلاتی اتفاق افتاده و عدم انعکاس این در نام آن را ناقص می کند. بیطرفی به کنار.--1234 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۵ (UTC)
- نام «خراسان رضوی» مشکلی ندارد که بخواهیم برایش چارهاندیشی کنیم. هم به اندازهٔ کافی کوتاه است، هم رایج، و هم باثبات. نام «حوزه انتخابیه سبزوار، جغتای، جوین، خوشاب و داورزن» چند مشکل دارد: دراز است و برای عنوان مقاله مناسب نیست، رایج نیست؛ ثبات هم ندارد. توابع (جغتای، جوین، خوشاب و داورزن) هم معروفیت آنچنانی ندارند و بیشتر از هویت سبزوار استفاده میکنند. تحولات سازمانی و تشکیلاتی (هرچند یک شوخی بیش نیست) در سطح حوزهٔ انتخابیه به وجود نیامده، بلکه در تقسیمات کشوری به وجود آمده است. این دو از هم سوایند. 4nn1l2 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۰ (UTC)
- نمیدانم کجای ویکیپدیا گفته شده درازی مشکل خاصی است. توجه داشته باشید که درستی بر شیوع ارجح است. یک ساختمان فرمانداری آنجا هست، دفتر و دستک است نمیدانم چطور این شوخی است. کلی اداره در آنجا هست. این که ثبات ندارد برآمده از جهان واقع است که تحولات دارد تویش اتفاق میافتد. شما میگویید زوری مقاله ویکیپدیا این تحولات را منعکس نکند حال آن که با یک پدیده در جهان مواجهیم که همان آب رفتن و کاهش اندازه شهرستانها است. این یک چیز ذهنی و تخیلی نیست.--1234 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC)
- شما بحث حوزهبندی انتخابات را با تقسیمات کشوری خلط کردهاید. رواج مهمتر از نام رسمی است و همانطور که مسجد شاه و بمبئی به این عناوین نامگذاری شدهاند، نه مسجد امام خمینی و مومبای، اینجا هم میتوان از نام رایج حوزهها استفاده کرد. حوزهای که ۱۰۰ سال فلان نام را داشته را نمیتوان به خاطر ۸ سال بیکفایتی چند نفر به همین راحتی تغییر نام داد. 4nn1l2 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۲ (UTC)
- دلیل من این نیست که چون «رسمی» است استفاده شود. چون درست است استفاده شود. حوزه نیشابور متفاوت است از نیشابور و فیروزه برای مثال. استفاده از اولی نادرست است. همان طور که تداوم اطلاق خراسان به استانی که مرکزش مشهد است غلط است ولو اگر رایج باشد.--1234 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۷ (UTC)
- کجای ویکیپدیا آمده کاربر ویکی اجتهاد کرده و نام «درست» را از غلط تشخیص داده و مقاله را به آن عنوان نامگذاری کند؟ بحثهای نامگذاری ویکیپدیا همواره حول «رواج» و «رسمیت» گشته است. 4nn1l2 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۵۰ (UTC)
- دلیل من این نیست که چون «رسمی» است استفاده شود. چون درست است استفاده شود. حوزه نیشابور متفاوت است از نیشابور و فیروزه برای مثال. استفاده از اولی نادرست است. همان طور که تداوم اطلاق خراسان به استانی که مرکزش مشهد است غلط است ولو اگر رایج باشد.--1234 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۷ (UTC)
- شما بحث حوزهبندی انتخابات را با تقسیمات کشوری خلط کردهاید. رواج مهمتر از نام رسمی است و همانطور که مسجد شاه و بمبئی به این عناوین نامگذاری شدهاند، نه مسجد امام خمینی و مومبای، اینجا هم میتوان از نام رایج حوزهها استفاده کرد. حوزهای که ۱۰۰ سال فلان نام را داشته را نمیتوان به خاطر ۸ سال بیکفایتی چند نفر به همین راحتی تغییر نام داد. 4nn1l2 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۲ (UTC)
- نمیدانم کجای ویکیپدیا گفته شده درازی مشکل خاصی است. توجه داشته باشید که درستی بر شیوع ارجح است. یک ساختمان فرمانداری آنجا هست، دفتر و دستک است نمیدانم چطور این شوخی است. کلی اداره در آنجا هست. این که ثبات ندارد برآمده از جهان واقع است که تحولات دارد تویش اتفاق میافتد. شما میگویید زوری مقاله ویکیپدیا این تحولات را منعکس نکند حال آن که با یک پدیده در جهان مواجهیم که همان آب رفتن و کاهش اندازه شهرستانها است. این یک چیز ذهنی و تخیلی نیست.--1234 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۱۸ (UTC)
- نام «خراسان رضوی» مشکلی ندارد که بخواهیم برایش چارهاندیشی کنیم. هم به اندازهٔ کافی کوتاه است، هم رایج، و هم باثبات. نام «حوزه انتخابیه سبزوار، جغتای، جوین، خوشاب و داورزن» چند مشکل دارد: دراز است و برای عنوان مقاله مناسب نیست، رایج نیست؛ ثبات هم ندارد. توابع (جغتای، جوین، خوشاب و داورزن) هم معروفیت آنچنانی ندارند و بیشتر از هویت سبزوار استفاده میکنند. تحولات سازمانی و تشکیلاتی (هرچند یک شوخی بیش نیست) در سطح حوزهٔ انتخابیه به وجود نیامده، بلکه در تقسیمات کشوری به وجود آمده است. این دو از هم سوایند. 4nn1l2 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۰ (UTC)
- بحث ما فلسفه نامگذاری رضوی نیست. هر چی بوده این اسم گذاشته شده و ربطی به بحث ما ندارد؛ ولی با منطق شما خراسان را با مشهد میشناسد پس باید بر طبق حرف شما همچنیان در به همان پاشنه بچرخد ما هم باید بگوییم استانی که مرکزش مشهد است خراسان است نه چیز بیشتر. کسی هویت سبزوار را زیر سؤال نبرده ولی وقتی شما اسم کل حوزه را فقط به یک بخشش تقلیل میدهید هویت آن بخشها زیر سؤال میرود. چیزی که شما نادیده می گیرید یک تحول در جهان واقع است. باز تاکید می کنم که ما صرفا با یک تغییر نام رو به رو نیستیم. تحولات سازمانی و تشکیلاتی اتفاق افتاده و عدم انعکاس این در نام آن را ناقص می کند. بیطرفی به کنار.--1234 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۵ (UTC)
- ادامهٔ استفاده از نام خراسان برای استانی به مرکزیت مشهد ممکن نبود چون استانهایی که مرکزشان بیرجند و بجنورد است هم مدعی هویت خراسان بودند. در ایران سبزوار دیگری وجود ندارد که خود را مدعی میراث و هویت سبزوار بداند. بالفرض که جوین و جغتای و ... جدا شوند، نامشان جوین و جغتای خواهد بود (کما اینکه حوزه انتخابیه جوین زمانی وجود داشته)، و اینان نمیتوانند مدعی هویت سبزوار بشوند. اینها با هم فرق دارند. قضیه مشابه آنی است که دربارهٔ جدا شدن اردبیل از آذربایجان مطرح کردم، با این تفاوت که در اثر سوءتدبیر مسئولان کشور، نام و هویت حوزهها دچار بیثباتی وحشتناکی شده است. 4nn1l2 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۰۵ (UTC)
- قیاس شما مع الفارق است. معادل حرف شما این است که وقتی استان خراسان تقسیم شده ما هنوز به استان خراسان رضوی بگوییم استان خراسان چون رایجتر است دیگر. ولی ما که این کار را نمی کنیم. مشهد هنوز مرکز استان خراسان است ولی تحولاتی در آن رخ داده که باید در نامش هم منعکس شود.--1234 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)
- بحث تفکیک یک بحث حاشیهای است که اتفاقاً توسط خود شما آغاز شد. مراد از گشودن این ریسه و ارائهٔ این پیشنهاد تصمیمگیری در باب نامگذاری مقالههای موجود حوزههای انتخابیه بود. بنده با سناریوهایی که مرتضا بالاتر بهدقت و خوبی تشریح کرد، موافقم و معتقدم تنها لازم است تعداد معدودی مقالههای تازه در باب حوزههای انتخابیه ایجاد شود (از قبیل حوزه انتخابیه جوین که همین امروز ایجادش کردم). نظر کاربر:مرتضا نشان میدهد که مقالهٔ حوزه انتخابیه سبزوار نیاز به تفکیک ندارد، چرا که در سال ۱۳۳۹ سناریوی 1-1 رخ داده است و در سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۴ سناریوی 3-1. 4nn1l2 (بحث) ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۱۹ (UTC)
- نهتنها کسی بحث تفکیک حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه را مطرح نکردهاست بلکه همه شرکتکنندگان در بحث، مشکلی با این حوزه انتخابیه ندارند. کشیدن دوبارهٔ پای این حوزه به بحث، مانع پیشرفت بحث و منجر به مغالطه پهلوانپنبه میشود. مثالهای واقعی بسیاری در همینجا زده شده و به وفور نیز موجود است. بنیامین (بحث) ۱۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۲۸ (ایران) ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۸ (UTC)
- تازه دیدم. قبول دارم. آن ایرادات جدی است؛ ولی اکثر حوزهها فکر میکنم از سنخ نیشابور و فیروزه باشند و منظور پیشنهاددهنده هم فکر کنم این بوده که البته پیشنهادش کاستی موارد خاص فوق را نیز دارد. اگر واقعاً تغییر محدوده بوده یکی کردن مسلماً معنا ندارد.1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۴۳ (UTC)
- حوزه انتخابیه نیشابور و فیروزه جزو آن مواردی نیست که نیاز به تفکیک مقاله داشته باشد. مواردی که نیاز به تفکیک دارند را در بالا مثال زدهام. بنیامین (بحث) ۱۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۹ (ایران) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۹ (UTC)
- می شود بفرمایید حوزه نیشابور که می شود حوزه نیشابور و فیروزه چه تغییر خاصی در آن حوزه پدیده آمده؟ آیا فیروزه قبلش نماینده دیگری داشته؟--1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)
- طبیعتاً نه هر تغییری. اختلافمان در میزان تغییر است. تبدیل نام رضائیه به ارومیه را یک «تغییر ساختاری» نمیدانم. بنیامین (بحث) ۱۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۲ (ایران) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)
- نه هر تغییر ساختاری. در مثالی که آوردید با دو چیز مجزا و متمایز روبه روییم که اولی منحل شده سالها بعد رفته اند یکی دیگر را ساخته اند. این فرق دارد به یک چیز پویایی که باقی می ماند درش تغییر ایجاد می شود. اگر مثلا رضاییه می شود ارومیه ما یک رده اهالی رضاییه نمی سازیم برای کسانی که پیش از تغییر نام در آنجا زندگی می کرده اند.--1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)
- وقتی ساختار عوض شد، مقالهٔ جدید میطلبد. نه فقط در مسائل جغرافیایی، بلکه در هر جایی. هرکدام از مقالات نیز توسط ردههای «بنیانگذاریهای سال فلان» و «انحلالهای سال فلان» ردهدهی میشوند. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران همان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است اما مقالههای جدا دارند چون ساختارش تغییر کردهاست. بنیامین (بحث) ۱۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۳۰ (ایران) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)
- در این سناریوهایی که صحبتش را می کنیم مناطق حوزه همان است. صرفا نام و ساختارش عوض شده است. مقاله جدید نیاز نیست. چون یک چیز است که در حال تحول و دگرگونی است. اگر حوزه چند شقه شده بود بحث دیگری بود. پارس، پارس (استان ساسانی)، فارس (سرزمین) و استان فارس هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند که مقاله جدا را لازم می کنند. ولی وقتی حوزه همان است و دگرگون شده باید تحولات در همان مقاله ذکر بشود ولی مقاله جدید نیاز نیست چرا که انشعاب محتوا خواهد بود. کنگره آمریکا صدها سال است حوزه هایش دارای تغییر و تحولند ولی این باعث نمی شود هر یک مقاله جدید بگیرند صرفا تحولات در همان یک مقاله نوشته می شود. 1234 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)
- مثال از شهرها، تقریب ذهنی خوبی نمیدهد چون با حوزههایی روبرو هستیم که متشکل از چندین شهر و شهرستان هستند. مثال بهتر، پارس/فارس است. پارس، پارس (استان ساسانی)، فارس (سرزمین) و استان فارس را داریم. فارس (ایالت) هم نیاز است که ساخته شود. بنیامین (بحث) ۹ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۶ (ایران) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۶ (UTC)
- کمی سادهترش کنیم. شما میگویید که اگر کسی نمایندهٔ «حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس» باشد، ممکن است که در رسانهها با عنوان «نمایندهٔ تهران» رواج بیشتری داشته باشد. این قابل درک است ولی صرفاً برای آن آقا/خانم نماینده. نام صحیح «حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس»، خودش است. کنار گذاشتن نام بقیه شهرستانها، عنوان مقاله را نادرست میکند. مثالهایش را در بالا گفتم. در سناریوهایی که برشمردید، به نظر من، هر جا که حوزه انتخابیه را مجبور شدید که با نام متمایزی شامل A و B و C کدگذاری کنید، مقالهٔ جدیدی نیاز است. بنیامین (بحث) ۹ دی ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۱ (ایران) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۱ (UTC)
- مخالف طبیعت این موضوع این است که بعد از چند سال ممکن است نام و دامنه یک حوزه تغییر کند و دانشنامه برخط ویکی هم خودش را باید با آن وفق دهد و با تغییر عنوان نمی شود جلوی این تغییر محتوا را گرفت چرا که وقتی یک حوزه انتخابیه تغییر کرد به ناچار باید ایجاد مقاله جدید یا تغییر محتوا و عنوان چند مقاله و رده را پذیرفت. همچنین به نظر من نام رایج حوزه ها شاید در مکالمات غیر رسمی به اختصار بیان شود ولی اتفاقا در تمام منابع رسمی از جمله اخبار و قوانین و همچنین مکالمات رسمی همیشه نام حوزه ها اتفاقا به طور کامل بیان می شود چرا که مربوط به انتخابات و نمایندگی مردم است و حساسیت سیاسی و انتخاباتی موجب دقت در به کاربردن این عناوین می شود. همچنین بحث مجلس سفلی و علیا مربوط به زمان وجود چنین مجالسی است، در حال حاضر چنین چیزی رواج ندارد و نباید ویکی پدیا از خودش جعل عنوان و رده علیا و سفلی کند. DRIS92 (بحث) ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۲ (UTC)
- «ویکی پدیا از خودش جعل عنوان و رده علیا و سفلی کند» کجا چنین *جعلی* رخ داده است؟ در پیشنهاد یک کاربر در قهوهخانهٔ اجرایی؟! بهتر است در بکارگیری الفاظ حساس از قبیل «جعل» دقت و محافظهکاری بیشتری بکنید. 4nn1l2 (بحث) ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۹ (UTC)
- ضمناً اکثر قریب به اتفاق حوزههای انتخابیه مجلس شورای اسلامی همان حوزههای مجلس شورای ملی هستند که در آن زمان مجلس سفلی کشور ایران بود. مثلاً قدمت حوزه انتخابیه سبزوار به ۱۲۹۰ (عمر صدساله) باز میگردد. قدمت و تاریخ حوزه مایهٔ افتخار است و مسئلهای برای پنهان کردن وجود ندارد. 4nn1l2 (بحث) ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۵۴ (UTC)
- به عنوان مثالی از آشفتهبازار ردهها رده:نمایندگان بجنورد در مجلس شورای اسلامی، رده:نمایندگان بجنورد و جاجرم در مجلس شورای اسلامی، و رده:نمایندگان بجنورد، جاجرم، مانه، سملقان و گرمه در مجلس شورای اسلامی را در نظر بگیرید که هر سه به یک حوزه اشاره دارد. شبیه این در رده:نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر پایه حوزه انتخابیه زیاد است. 4nn1l2 (بحث) ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۱۳ (UTC)
- موافق. دلایل پیشنهاددهنده قانعکننده است. با این کار مقالات جامعتر و ردههای بهدردبخورتری هم خواهیم داشت. Hanooz ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۴۶ (UTC)
- موافق البته بدیهی است که درون مقاله بایستی به نام رسمی حوزه اشاره شود. حتی به نظرم برخلاف رسم ویکیپدیا، بهترست عنوان مقاله کوتاه شود ولی نام بلند و رسمی در ابتدای مقاله بیاید. محک 📞 ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC)
با درود برای استفاده از الگوی Navseasoncats در ردهبندی فیلم ها بر اساس دهه نیاز به راهنمایی داشتم. با سپاس--حسین (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)
- @Ahmad252: احمد جان این الگو فکر میکنم بومی سازی نشده، میشه در این مورد راهنمایی کنید --حسین (بحث) ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۹ (UTC)
- سلام. متأسفانه از پودمان و لوآ خیلی سر درنمیآورم. مشکل این است که اعداد فارسی را نمیفهمد. پودمانش اما برای پوشش حالات مختلف، اختصاصی شده و این حالات همگی با توجه به ویکیپدیای انگلیسی در نظر گرفته شدهاند. نتیجه این است که برای بومیسازی، باید اصلاحات اساسی در آن انجام بشود و در نقاط مختلفی از یک پودمان دیگر برای تبدیل اعداد فارسی به انگلیسی استفاده کنیم. احتمالاً حجت، دالبا و Mensis Mirabilis میتوانند در این مورد بهتر کمک کنند. احمدگفتگو ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۹ (UTC)
قفل انتقال برای مقالات فهرست شده در نظرخواهی برای انتقال
نظرخواهی برای انتقال یکی از آخرین حلقههای مراحل حل اختلاف برای نام مقالات است، وقتی برای انتقال مقالهای نظرخواهی در جریان است نباید نام مقاله منتقل شود وگرنه نظرخواهی مربوطه عقیم میشود؛ به بیان دیگر روی نام مقاله مناقشه وجود دارد که نظرخواهی ایجاد شدهاست و این خودش مشمول وپ:قفل انتقال میشود. پیشنهاد میکنم وقتی برای نام مقالهای نظرخواهی در جریان است انتقال مقاله در سطح مدیران قفل شود تا زمانیکه نظرخواهی اجماعیابی شود، نمونه زیاد است ولی برای درک بهتر مشکل آخرین نمونه نام مقاله اعتراضات ۱۳۹۸ ایران است که در حالیکه نظرخواهی برای نام در جریان است به اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران منتقل شدهاست و در این صورت نظرخواهی بدون استفاده شدهاست. -- SunfyreT ۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۰ (UTC)
- نمیدانم قفل انتقال قابل افزودن برای چنین مواردی هست یا نه. من درخواست دارم که قفل انتقال برای مقالاتی که نامزد حذف هستند نیز اعمال شود. ما مینشینیم بررسی میکنیم، گفتوگو میکنیم و در انتها یک رأی (چه برای ماندن و چه برای حذف مقاله) میدهیم ولی کاربری از راه میرسد و عنوان و حتی موضوع مقاله را بهکلی تغییر میدهد که هم فلسفهٔ وجودیِ آن نبح زیرسؤال میرود و هم آرای کاربران بیمعنی میشود. بنیامین (بحث) ۱۳ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۲ (ایران) ۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)
سلام. تلاش برای انتقال لزوماً مربوط به جنبهٔ مورد اختلاف در وپ:نبا نیست (نمونهٔ ۱، نمونهٔ ۲ در عین وجود این بحث). گاه نباها مدتهای مدید طول میکشند (نمونه ۳ سال) و از اینرو چنین محافظتهایی نتیجهاش این میشود که کاربران باید برای هر درخواست دنبال مدیران بدوند تا بلکه جواب بگیرند (نمونه @Gharouni: ). در نتیجه مخالف چنین اقدامی هستم. اگر موردی بود که علیرغم وجود نبا اختلاف و انتقال ادامه پیدا کرد و کار به مناقشه کشید میشود با سیاست فعلی محافظت را اعمال کرد. Saeidpourbabak (بحث) ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۴۶ (UTC)
ابهامزدایی از نام نشریات
سلام. هنگام نیاز به ابهامزدایی از نام نشریات میشود عبارت توی پرانتز را مطابق با بسامد انتشار آورد: اعتماد (روزنامه)، چلچراغ (هفتهنامه)، هفت (ماهنامه)، ره آورد (فصلنامه) یا همه را یککاسه نشریه نامید: دختران ایران (نشریه). مزیت دومی این است که دردسرش کمتر است و در مورد نشریات قدیمی (دوران قاجار مثلاً) که اطلاعات زیادی دم دست نیست کار راحتتر است، بعلاوهٔ اینکه در مورد نشریاتی که تناوب انتشارشان تغییر میکند (آذربایجان (روزنامه چاپ تبریز)) یا آنهایی که دوماهنامه (فصلنامه طب جنوب) یا دوهفتهنامه (دو هفتهنامه نشر اندیشه) هستند بلاتکلیف نمیمانیم، ولی خب دقیق نیست. نظر دهید کدام را بهتر میدانید. الان یکدست نیستند. در انگلیسی تا جایی که دیدم (magazine) و (newspaper) و (journal) دارند. Saeidpourbabak (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۴۵ (UTC)
- در فارسی ما «روزنامه» را به عنوان معادلی برای newspaper به کار میبریم. حتی اگر یک روزنامه مثلاً هر دو روز یکبار یا هفتهای دوبار منتشر بشود. یا برعکس، روزی دوبار منتشر بشود (مثل برخی روزنامهها که نسخهٔ صبح و عصر متفاوت دارند). حساب روزنامهها را از باقی نشریات جدا کنیم بهتر است.
- برای مابقی نشریات، اگر فقط یکی ازشان موجود باشد (مثلاً فقط یک چلچراغ داریم که مجلهای است که معمولاً هفتهای یکبار منتشر میشود) به لحاظ نظری دلیلی نداریم که «هفتهنامه» یا «ماهنامه» بودن را در عنوان بیاوریم و همین که بگوییم چلچراغ (نشریه) یا رهآورد (نشریه) باید کافی باشد. اما اگر از یک نام دو نشریه داشتیم و دورهٔ انتشارشان همیشه با هم فرق دارد (یکی همیشه ماهانه است و دیگری همیشه هفتگی) میشود از بسامد انتشار در ابهامزدایی استفاده کرد.
- اما آنچه گفتم به لحاظ نظری است. به لحاظ عملی، چیزی که من شنیده و خواندهام آن است که معمولاً بسامد را ذکر میکنند؛ مثلاً وقتی راجع به چلچراغ صحبت میکنند میگویند/مینویسند «هفتهنامه چلچراغ». این خیلی در زبان انگلیسی مرسوم نیست (اگر چه برخی نشریات اسم رسمیشان شامل عبارت هفتهنامه هست مثل Entertainment Weekly) و مثلاً وقتی راجع به مجلهٔ تایم صحبت میکنند نمیگویند the weekly Time magazien و فقط میگویند the Time magazine. از این جهت فضای زبان فارسی دست کم با انگلیسی (و شاید با زبانهای اروپایی دیگر) متفاوت است.
- نتیجه آن که من درک میکنم چرا در نامهای فعلی از بسامد انتشار استفاده شده، نظیر چلچراغ (هفتهنامه) و هفت (ماهنامه). اما اگر اجماعی به سمت تغییر نام اینها به چلچراغ (نشریه) و هفت (نشریه) صورت بگیرد من حمایت میکنم. بین «نشریه» و «مجله» هم اولی را بیشتر میپسندم چون عمومیت دارد و شامل نشریاتی که ظاهر کلاسیک یک مجله (با جلد گلاسه و صحافی منگنه شده) را ندارند نیز شامل میشود. — حجت/بحث ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۰۶ (UTC)
- موافق با استفاده از «نشریه» در پرانتز ابهامزدایی برای همه نشریات به جز روزنامهها. Telluride (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۲ (UTC)
- موافق استفاده از «نشریه» برای ابهامزدایی بجز روزنامه! ماهنامه یا هفتهنامه یا فصلنامه نشریهای است که طی مدت مشخص منتشر میشود یعنی با عنوان نشریه شناخته میشود و فقط زمان انتشارش فرق میکند. حسین (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۵ (UTC)
- نظر: مناسب است که تناوب انتشار این مطبوعات در ابهام زدایی نیاید. ولی لازمست بین ژورنال و مجله تفکیک صورت گیرد. مجله magazine با نشریه journal فرق دارد. به نظرم. 1234 (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۴۲ (UTC)
- @Sicaspi: «مجله» هم برای magazine و هم برای journal به کار میرود (در عربی هم همینطور است). در انگلیسی هم این دو مترادف هستند (اما journal معانی دیگری هم دارد، مثل روزنگاری یک فرد یا همان دفتر خاطرات)؛ البته مرسوم است که مجلههای علمی را magazine نخوانند و journal بخوانند اما این رسم، همیشگی نیست (مثال نقض معروفش Science Magazine است).
- «نشریه» شامل هر آن چیزی است که نشر میشود، از جمله مجله و روزنامه و خبرنامه و .... — حجت/بحث ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۴۸ (UTC)
- مثال نقض شما استثناست. ابهام زداییش هم با ژورنال انجام شده. استثناها را که بگذاریم کنار مجله علمی و ژورنال علمی دو پدیده متفاوتند. معمولا ژورنال به فارسی نشریه ترجمه می شود اگر بخواهد ترجمه شود. --1234 (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۴ (UTC)
- پس در چارچوب بحث پیشنهاد شما این میشود، درست است؟ برای تمام نشریهها از پسوند «نشریه» استفاده بشود، به جز برای نشریاتی که مجلهٔ علمی غیرآکادمیک هستند، که برای آنها از «مجله» استفاده بشود — حجت/بحث ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)
- تقریبا. 1234 (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۸ (UTC)
- سلام. یعنی همهٔ نشریات غیرعلمی و نشریات علمی آکادمیک (گل آقا و نیچر) یک جور نامگذاری شوند و نشریات علمی غیرآمادمیک (نجوم) یک جور؟ Saeidpourbabak (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۸ (UTC)
- اینها عموما مجلهاند. تایم مجله است. گل آقا مجله است. ولی ژورنال پزشکی نیوانگلند ژورنال یا نشریه است. من فکر می کنم اگر مجله است مجله نوشته شود. نشریه معمولا برای ژورنال به کار می رود.--1234 (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)
- سلام. خب این تعریف شما از نشریه مبنایش چیست؟ نشریه از نظر من تعریفی خیلی وسیعتر از این پیدا میکند و شامل هر محصول کاغذیای میشود که میتوانید از دکهٔ روزنامهفروشی بخرید. خبرنامهٔ ادارهٔ جنگلبانی برازجان و بولتن داخلی فلان ارگان هم نشریه است. اگر بنا باشد حساب آن دسته از محصولات کاغذی زا از بقیه جدا کنیم (که باز هنوز من دلیلش را نمیفهمم) رأی من به «ژورنال» است. Saeidpourbabak (بحث) ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۴۰ (UTC)
- منظورتان از مثال ژورنال پزشکی نیوانگلند، ژورنال/نشریاتی است که داوری همتا دارند؟ بنیامین (بحث) ۹ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۱۱ (ایران) ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۴۱ (UTC)
- اینها عموما مجلهاند. تایم مجله است. گل آقا مجله است. ولی ژورنال پزشکی نیوانگلند ژورنال یا نشریه است. من فکر می کنم اگر مجله است مجله نوشته شود. نشریه معمولا برای ژورنال به کار می رود.--1234 (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)
- سلام. یعنی همهٔ نشریات غیرعلمی و نشریات علمی آکادمیک (گل آقا و نیچر) یک جور نامگذاری شوند و نشریات علمی غیرآمادمیک (نجوم) یک جور؟ Saeidpourbabak (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۸ (UTC)
- تقریبا. 1234 (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۸ (UTC)
- پس در چارچوب بحث پیشنهاد شما این میشود، درست است؟ برای تمام نشریهها از پسوند «نشریه» استفاده بشود، به جز برای نشریاتی که مجلهٔ علمی غیرآکادمیک هستند، که برای آنها از «مجله» استفاده بشود — حجت/بحث ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)
- مثال نقض شما استثناست. ابهام زداییش هم با ژورنال انجام شده. استثناها را که بگذاریم کنار مجله علمی و ژورنال علمی دو پدیده متفاوتند. معمولا ژورنال به فارسی نشریه ترجمه می شود اگر بخواهد ترجمه شود. --1234 (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۴ (UTC)
- موافق همان «نشریه» کافی است. به https://www.magiran.com/ بروید که «بانک نشریات کشور» است و ۱) مجلات علمی و ۲) مجلات تخصصی و ۳) مجلات عمومی و ۴) روزنامهها را دستهبندی کرده است. اگر دو نشریهٔ همنام نیاز به ابهامزدایی داشتند، شاید استفاده از لغات «ژورنال» یا «مجله»، یا «هفتهنامه»، یا امثالهم معنیدار شود. 4nn1l2 (بحث) ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۰۱ (UTC)
- سری که درد نمی کند را چرا دستمال ببندیم؟ ضرورت وضع این قانون را متوجه نمی شوم. چلچراغ (نشریه)، چلچراغ (مجله) و چلچراغ (هفتهنامه) تفاوت ماهوی با هم ندارند و ضمنا نمی توان به صراحت گفت یکی غلط و دیگری درست است. موردی را هم سراغ ندارم که در انتخاب یکی از این موارد، کاربران به اختلاف نظر بر خورده باشند. مساله، فقط قانونگذاری نیست؛ بعدا عده ای باید مراقبت کنند که قانون نقض نشود و به کسانی که قانون را نقض کرده اند تذکر بدهند و بعد هم آن عده باید وقت صرف کنند قوانین را مطالعه کنند که درنهایت دریابند نام مقاله شان باید مثلا مثال (نشریه) باشد یا مثال (مجله) یا مثال (ژورنال). شخصا مخالف وضع رویه پیشنهادی فوق هستم و به نظرم در هر موردی که به مشکل یا اختلاف نظر جدی در تعیین نام اصلی مقالات نشریات بر بخوریم، سیاستها و رهنمودهای اصلی ویکی پدیا پاسخگوست.٪ مرتضا (بحث) ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)
- سلام. ضرورت وضع این بند «رهنمود» از اینجا میآید: نوشتار محصولات فرهنگی با نام آن محصولات به تنهایی نامگذاری میشود، مثلاً «بینوایان» و نه «کتاب بینوایان» یا «هامون» و نه «فیلم هامون». حال چندده نشریه وجود دارند که با «مجله فلان» یا «روزنامه فلان» ... نامگذاری شدهاند. برای اصلاح نام اینها (مثلاً مجله ذهن) لازم است بدانیم که «ذهن (...)» چطور باید ابهامزدایی شود. بله، اگر وحدت رویهای مد نظر نداشته باشیم و نامگذاری و ردهبندیها را رندوم و با اولین چیزی که به ذهنمان رسید انجام دهیم مقادیر قابل توجی از رهنمودهای فعلی زاید و بلااستفاده میشود و زندگی برای ویرایشگران (و نه خوانندگان) آسانتر میشود. Saeidpourbabak (بحث) ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۱ (UTC)
- موافقم با (روزنامه) برای روزنامهها، (مجله) برای انواع مجلات، و (نشریه) برای انواع رسانههای مکتوبی که در قالب روزنامه و مجله نمیگنجند یا اطلاعاتمان دربارهشان کافی نیست. و مخالفم با استفاده از سرنام «روزنامه»، «مجله» و.. در عناوین مقالات. Wikimostafa (بحث) ۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۲ (UTC)
- @Wikimostafa: سلام. در این دیدگاه «روزنامه» از شکل صحافی میآید یا از بسامد انتشار؟ Saeidpourbabak (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)
- از بسامد انتشار و شهرت (رواج گسترده) به عنوان روزنامه (مثل روزنامه وقایع اتفاقیه) Wikimostafa (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۷ (UTC)
- @Wikimostafa: سلام. در این دیدگاه «روزنامه» از شکل صحافی میآید یا از بسامد انتشار؟ Saeidpourbabak (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)
- این نکته هم مغفول نماند که عبارت «روزنامهٔ یومیه» (حداقل در فارسی قدیم) نسبتاً رایج بوده است. گویی از روز در روزنامه مفهومی وسیعتر مستفاد میشده است، مثلاً زمان/وقت؛ بدین ترتیب، روزنامه ← «نامه/گزارش اتفاقات زمان/حال». 4nn1l2 (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۲۱ (UTC)
رسانه
- این ریسه برای نشریات گشوده شده که با کمی تغییر میتوان به «رسانه» تعمیم داد. شهرزاد (مجموعه نمایش خانگی)، عاشقانه (مجموعه نمایش خانگی) و مانکن (مجموعه نمایش خانگی) نیز مثالی از نامگذاریهای نهچندان مناسب هستند. «شهرزاد (مجموعه تلویزیونی)» نیز کفایت دارد و نیاز نیست که پلتفرم توزیع سریال یعنی شبکه نمایش خانگی در عنوان مقاله بیاید.بنیامین (بحث) ۲۴ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۰۵ (ایران) ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۵ (UTC)
- در این مورد نیز به نظر بنیامین عزیز موافقم، به نظرم صرف ذکر (مجموعه تلویزیونی) مشخص و گویاست. --حسین (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۸ (UTC)
- به نظر میرسد که مخالفتی با این پیشنهاد وجود ندارد و امکان جمعبندی دارد. بنیامین (بحث) ۹ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۱۳ (ایران) ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۴۳ (UTC)
- در این مورد نیز به نظر بنیامین عزیز موافقم، به نظرم صرف ذکر (مجموعه تلویزیونی) مشخص و گویاست. --حسین (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۸ (UTC)
- «نمایش خانگی» ارتباطی با «تلویزیون» ندارد. اگر ابهامزدایی با واژهٔ «سریال» بود میشد همگی را سریال برشمرد. Wikimostafa (بحث) ۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۴ (UTC)
- مخالف نمایش خانگی متفاوت است و مثلا شهزاد هیچ وقت در تلویزیون نبوده! اما با نظر ویکی مصطفی موافقم. هر دو نوع یاد شده سریال هستند. احتمالا از ابتدا دچار سره نویسی شدهایم. محک 📞 ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)
- شبکه نمایش خانگی پلتفرم توزیع مجموعه است. مردم به بازار حقیقی یا الکترونیکی میروند و دیسکهای مجموعه را خریداری میکنند. بنیامین (بحث) ۹ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۲۷ (ایران) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)
انتقال مقاله
درود احتراما مزاحم سروران گرامی شدم پرسشی و یا استانداردی در بابت انتقال مقالاتی که مشمول حذف سریع و یا حذف زماندار و (غیر از حذف در جمعبندی نبح) میباشند که توسط مدیران محترم و یا ویکیبانان عزیز حذف میشوند. آیا میتوان پیش و یا بعد از حذف آنها را به درخواست نویسنده به صفحه تمرین آنها انتقال داد. توضیح اینکه مقاله از دید نویسنده سرشناس است و معتقد است با کار بیشتر میتواند سرشناسی و یا مشکلات آن را حل نماید و مجددا با صلاحدید سروران با دسترسی گشت خودکار به بالا اقدام به انتقال به نام اصلی مقاله نماید. (تذکر مقاله به صفحه اصلی توسط ویکیبانان احیا نشده و تنها به صفحه تمرین نویسنده میرورد) شایان ذکر است اینکار باعث دلسرد نشدن نویسندگان جدید و همچنین رفع مشکلات درگیری در باب حذف مقالات خواهد شد. ضمنا ممکن است درصدی از این مقالات مانا شده و به بارور شدن دانشنامه کمک نماید.
- دستوری العمل مشخصی در خصوص انتقال مقاله پیش یا پس از حذف به صفحه تمرین نداریم و تنها از احیا که همان بازگشت به نام اصلی مقاله است نام برده شده که توسط مدیران بلامانع و توسط ویکیبانان ممنوع میباشد.
- در صورت صلاحدید سروران گرام به مجاز بودن این مسئله اعمال رای بفرمایند تا نکته گشته و به صورت دستورالعمل در آید.
نتیجه: ویکیبان مجاز است در صورت صلاحدید خود و یا درخواست کاربر پیش و یا پس از حذف مقاله، مقاله را تنها و تنها به صفحه تمرین نویسنده منتقل نماید. با پوزش از زحمت و تشکر از مشارکت سروران گرامی با مهر شهنام ک (گفتگو) ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۶ (UTC)
- مخالف درود. طبق آنچه ویکیبان نمیتواند انجام دهد و نیز این اجماع به نظر میرسد، ویکیبان تنها پیش از حذف می تواند مقاله را منتقل کند (آنهم زیرصفحۀ کاربری و نه صفحۀ کاربری). پس از حذف دیگر انتقال نیست، احیا است و مجاز نیست. M.Mousavi «بحث» ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۸ (UTC)
- نظر: درود بر استاد گرامی جناب موسوی متاسفانه بنده کمترین (صفحه تمرین را نگاشته بودم کاربری) که اکنون اصلاح شد با توجه به ماهیت صفحه تمرین که جزء مقالات نمیباشد آیا همچنان به آنچه پیشتر اعلام شده و البته صفحه تمرین در آنها اعلام نشده اعتقاد دارید ضمن اینکه اگر منظور را پیش از حذف کنیم چه باز با آن مخالفید. با مهر شهنام ک (گفتگو) ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۹ (UTC)
- سلام. دقیقاً متوجه نشدم که آیا منظور این است که قرار باشد متن مقاله را (که قابلمشاهده است) «کپی» کنیم، یا این که منظورتان احیا به روش درستش است. با اولی (کپی) مخالفم چون بعدش کلی پیچیدگی پیش خواهد آمد (حذف و احیای تاریخچهها و به یکدیگر چسباندنشان). به جایش پیشنهادم این است که امکان احیا به ویکیبانان برای این مواقع اعطا شود. اتفاقاً همین الآن در بحث ویکیپدیا:ویکیبان#احیا به شرط پشیمانی بحثی در این خصوص در جریان است که میتوانید در آن شرکت کنید. احمدگفتگو ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۸ (UTC)
- نظر: با توجه به فوق و فرمایش و افتتاح بحث توسط استاد گرامی جناب احمد خواهشمند است ادامه را در اینجا بحث_ویکیپدیا:ویکیبان#احیا_به_شرط_پشیمانی پیبگیریم. شهنام ک (گفتگو) ۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۷ (UTC)
بازبینی فهرستهای برگزیده
به پیشنهاد کاربر:مرتضا روال وپ:بفب (ویکیپدیا:بازبینی فهرستهای برگزیده) را امروز راهاندازی کردم. بعضی از فهرستهای قدیمی (مثل فهرست مربیان باشگاه فوتبال پرسپولیس و فهرست رؤسای جمهور ایالات متحده آمریکا) کماکان وضعیت خوبی دارند اما برخی دیگر نه. من مشغول بررسی موارد قدیمیتر و نامزد کردنشان برای بازبینی هستم. از مشارکت کاربران در این بحثهای استقبال خواهد شد. — حجت/بحث ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۹ (UTC)
نام گذاری صحیح ترکیبات شیمیایی
به نام خداوند جان و خرد سیاستگذاری ویکیپدیا درباره نامهای شیمیایی ظاهرا بر اساس برداشت غلطی از آیوپاک شکل گرفته: هر چیز را انگلیسی بگویید. در حالیکه آیوپاک در قواعد زبانی دخالت نکرده است و استفاده از قواعد زبانی مضاف و مضاف الیه در آن درست است. دوستانی که دنبال مدرک هستند، بجز مطالعه ویکیپدیای مواد شیمیایی در دیگر زبانها، کاقیست یک کتاب شیمی به زبان آلمانی یا فرانسوی را بخوانند. برای نمونه از کتاب فرانسوی Exercices & Problèmes chimie générale چاپ 2008 نویسنده Élisabeth Bardez که در اینترنت قابل یافت است مثال میزنم. اسید نیتریک d’acide nitrique در صفحه 113 و کلرید سدیمchlorure de sodium در صفحه 110 بکار رفته است. آیا آنها از ما کمتر به قوانین آیوپاک آشنا هستند؟ مصطفا؛گفتگو ۳۰ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۰۵ (UTC)
پیشنهاد تکمیل وپ:بان
تجربه چند سال استفاده از دسترسی ویکیبان نشان داده همواره نقضهایی در توزیع اختیارات وجود دارد که جزئی از آن موارد معمولا محل مناقشه و غیرقابل توافق در رابطه با این دسترسی نیستند. میتوان با برخی تغییرات کوچک بهرهوری این دسترسی را افزایش داد. پیشنهاد تکمیل وپ:بان را با اصلاح اختیارات نسبتا جزئی زیر دارم:
- بستن بیپایان نام کاربری نامناسب (افتراآمیز، گمراهکننده و موهن)
- اجازه حفاظت در سطح نیازمند بازبینی بر روی نوشتارهای خوب و برگزیده
- افزایش سقف دوره حفاظت از یک هفته به ۲ هفته یا یک ماه
▬ AnuJuno (بحث) ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۳ (UTC)
با اولی موافقم اما با دومی مخالفم چون اینقدر حجم چنین مقالاتی بالا نیست، مدیران فرصت رسیدگی دارند، با مورد سوم هم مخالفم، چون هدف از مجوز محافظت توسط ویکیبان اقدام سریع است، وقتی یک هفته محافظت اعمال کرد، گزارش به مدیران دهند تا آنها اقدام کنند. ویکیبان چه یک هفته چه دو هفته اجازه محافظت داشته باشد تفاوتی ندارد.Behzad39 (بحث) ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۹ (UTC)
- من هم با اولی موافقم اما دومی و سومی به نظرم ضروری نیست. به نظر من میزان مواردی که ویکیبانها برای مورد دوم یا سوم در وپ:دمص یا وپ:تام گزارش میکنند، چوبخط خوبی است. اگر این دست گزارشها زیاد میبود و دیر رسیدگی میشد، بحث دیگری بود ولی در وضع فعلی به نظر من نیاز برای ۲ و ۳ این قدر واضح و مبرم نیست. — حجت/بحث ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۴ (UTC)
- با یک که قطعاً موافقم. برای دو نظری ندارم. تغییر بحثنابرانگیزی است. حفاظت این نوشتارها نیاز به هیچ قضاوت خاصی ندارد و فقط خوب/برگزیده بودن محتوا کافیست. در نتیجه اعطایش به ویکیبانها هم مشکلساز نیست، عدم اعطایش هم مشکلساز نیست.
- برای سومی موافقم. خلاصهٔ دلیلش این است که، حداقل شخصاً، بعضی حفاظتها را یک هفته حفاظت میکنم چون این که به یک تابلو بروم و درخواست بدهم و منتظر بمانم تا به درخواستم رسیدگی بشود، رویهای بیش از حد دیوانسالارانه است. بعد کار قضاوتم مشکلتر میشود. اول باید ارزیابی اولیهای داشته باشم از این که مدت حفاظتی که در درخواستم پیشنهاد میدهم چقدر است. بعدش تازه باید بررسی کنم که درخواستها در آن تابلوی خاص، هر چند وقت یک بار رسیدگی میشوند. بعدش باید بروم سراغ مقالهای که درخواست حفاظتش را دادهام و بررسی کنم که آیا مسئله بهقدری جدی هست که مجبور باشم موقت حفاظت کنم یا نه، و اگر هست، چه مدت باید حفاظت کنم. مسئله زمانی بغرنجتر میشود که آن تابلو آنقدر خالی باشد که در یک هفته هم به درخواست رسیدگی نشود. بعد باز باید بروم یک هفتهٔ دیگر محافظت کنم، یا درخواست دیگری در تابلوی اصلی مدیران ارائه دهم. حتی با فرض این که درخواست در زمان مناسب رسیدگی شود، باز دو سیاههٔ حفاظت تولید میشوند. بدیهی است که در یک چنین شرایطی ترجیح میدهم یک حفاظت یکهفتهای اعمال کنم و بیخیال قضیه بشوم. البته توضیح جانبی این که این محدودیتهای دستوپاگیر در جایجایِ دسترسی ویکیبان دیده میشوند (مثلاً همین قضیهٔ بستن نام کاربری تبلیغاتی و نه نامناسب). مطلع نیستم که آیا دیگران هم مانند من هستند یا خیر؛ اما میدانم که افزایش مدت حفاظت توسط ویکیبانان، به احتمال بسیار زیادی سود زیاد و ضرر کم دارد. احمدگفتگو ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۳ (UTC)
- چه بهرهوریای از دسترسی ویکیبان موردنظر است که این سه مورد، آن را تأمین کند؟ با این روند، ویکیبان فرق چندانی با مدیر ندارد. با دومی و سومی مخالف هستم. درباره اولی، نظرم ممتنعِ متمایل به مخالف است. بنیامین (بحث) ۱ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۲۱ (ایران) ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۵۱ (UTC)
- با اولی و سومی موافق هستم. همین مشکل برای حفاظت از ایجاد پی در پی مقاله حذف شده وجود دارد که ویکیبان فقط یک هفته میتواند در برابر ایجاد پی در پی محافظت کند. --SalmanZ (بحث) ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۰۰ (UTC)
- موافق با محور اول. Poya-P (بحث) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۲۶ (UTC)
دور زدن وپ:عدم فعالیت
طبق نسخهٔ فعلی وپ:عدم فعالیت اگر مدیری برای ۳۶۵ روز «فعالیتی نداشت» میتوان به وی یک مهلت سی روزه داد تا به ویکی برگردد و اگر پاسخی نداد میتوان درخواست عزل وی به دلیل عدم فعالیت را داد. این سیاست تا کنون منجر به عزل دو مدیر شدهاست؛ یکی کاربر:روزبه که در مهلت مذکور پاسخ نداد، و دیگری کاربر:Pouyana که در مهلت مذکور پاسخ داد اما گفت که مایل نیست دسترسیاش را حفظ کند.
اما همین سیاست توسط برخی مدیران دیگر به صورت مرزی دور زده میشود. همهٔ این مدیران البته عزیز دل هستند و در گذشته تأثیرات بسیار مثبتی بر دانشنامه گذاشتهاند. اگر هم الآن که توان قعالیت مستمر ندارند دسترسی را پس بدهند، بعدها اگر امکان فعالیت مستمر برایشان حاصل شد طبق وپ:بازمدیر میتوانند دسترسی را بدون نظرخواهی پس بگیرند. اما چنین نمیکنند و هر سال با چند تا ویرایش و چند تا حذف و انتقال در یک یا دو هفتهٔ پایان مهلتشان شرط فعالیت را به ظاهر برآورده میکنند. به نظر من این روند، مناسب نیست و با «روح سیاست» در تضاد است. هدف سیاست عدم فعالیت این بوده که کسی دسترسی مدیریت داشته باشد که با استفاده از آن خیری به پروژه برساند؛ وقتی کاربری فقط سال یک بار به ویکی سر میزند مشخصاً هدف اصلیاش خیر رساندن به پروژه نیست بلکه حفظ دسترسی خود است.
مثال اول در حال حاضر دوست گرامی کاربر:Raamin هستند. ایشان عملاً از سپتامبر ۲۰۱۷ غیر فعال هستند. از آنجا که آخرین ویرایششان در ۲۰۱۷ در دسامبر بود، در دسامبر ۲۰۱۸ مهلت یکسالهشان به سر آمد و مهلت سی روزهٔ پاسخگوی شروع شد. در ژانویهٔ ۲۰۱۸ دو ویرایش کردند و بعد در مارس ۲۰۱۸ هشت صفحه (عمدتاً پرونده) را حذف سریع کردند. باز یکسال از ایشان خبری نبود تا در مارس ۲۰۱۹ که باز به انتهای مهلت یکساله رسیدند و خبر شدند، چهار ویرایش کردند و نه صفحه را حذف سریع کردند. در ماه مهٔ ۲۰۱۹ هم یک ویرایش و حذف داشتند. باز از ویکی دور بودند تا دو سه هفته پیش (اوایل فوریهٔ ۲۰۲۰) که چهار ویرایش کردند و سه حذف.
مثالی برای مقایسه، دوست عزیز کاربر:ZxxZxxZ هستند. ایشان هم خیلی کمتر از گذشته فعال هستند اما در دوازده ماه گذشته (فوریهٔ ۲۰۱۹ تا فوریهٔ ۲۰۲۰) در ده ماهش دست کم چند ویرایش داشتهاند.
مثال دوم برای مقایسه دوست عزیز کاربر:Grim reaper هستند. دورهٔ فعال بودنشان در دسامبر ۲۰۱۸ عملاً قطع شد ولی در سپتامبر ۲۰۱۹ که بازگشتند کمابیش فعال ماندن و در بازهٔ سپتامبر تا فوریه (۶ ماه) در سه ماهش حذف و ویرایش داشتهاند.
مثال آخر برای مقایسه، کاربر:Behaafarid گرامی هستند. ایشان تا ۲۰۱۰ به شدت فعال بودند و از آن زمان به صورت کجدار و مریز در ویکی حضور داشتهاند. آخرین اقدام مدیریتیشان در دسامبر ۲۰۱۸ بودنه (حذف سه صفحه) و از آخرین اقدام دیوانسالارانهشان مدتی بسیار طولانی میگذرد (اگر اشتباه نکرده باشم، در مارس ۲۰۱۵ آخرین تغییر اختیارات کاربر را برای Sahehco انجام دادند). در طول دو سال اخیر هم من اصلاً خاطر ندارم که در بحثهای دیوانسالارانه شرکت کرده باشند (آخرین دمشی که در آن در نقش دیوانسالار شرکت کردند همان ۲۱۵ بود برای Sahehco).
با توجه به موارد بالا، من سه پیشنهاد دارم که در سه بخش اضافه میکنم تا راجع به هر یک جداگانه بحث بشود.
دست آخر این که قبل از این که عدهای نظر مخالف بدهند با این استدلال که «خلع به دلیل عدم فعالیت فقط و فقط طبق وپ:عدم فعالیت ممکن است و نظرخواهی خلع نداریم!» باید توضیح بدهم که اولاً پیشینهٔ برگزاری نظرخواهی برای خلع مدیران غیرفعال را داشتهایم (ویکیپدیا:درخواستهای مدیر شدن/خلع Hamed و Masoud که نهایتاً منجر به تصویب وپ:عدم فعالیت شد) و دوم آن که به نظر من ما اینجا با یک نقص در سیاست طرف هستیم و با توجه به وپ:چشم میتوانیم روالهای دیگر مثل نظرخواهی را به کار بگیریم، و دست آخر آن که وپ:عدم فعالیت هرگز نگفته که تنها راه خلع مدیر فعال، آنچیزی است که در آن سیاست آمدهاست. — حجت/بحث ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۶ (UTC)
پیشنهاد اول: خلع Raamin از مدیریت
بر پایهٔ وپ:برف SunfyreT ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۰ (UTC)
- بحث زیر بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاهها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.
فعالیتهای Raamin به نظر من مشخصاً فقط با هدف حفظ دسترسی مدیریت صورت میگیرد و نفعی که به پروژه میرساند ناچیز است. من اگر چه کلاً از مخالفان خلع هستم (در بحثهای پیشین در همین مورد، مخالفت خودم را ابزار کردهام) اما بین خلع کردن صرفاً به خاطر خلع کردن، و خلع کردن مدیری که دارد سیاست را به بازی میگیرد و مرزی از آن گذر میکند میتوانم فرق قائل بشوم. — حجت/بحث ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۶ (UTC)
- خلع شوند براهین ارائه شده توسط جناب حجت برای خلع ایشان واثق است Mahdi Mousavi «بحث» ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۰۰ (UTC)
- مخالف چنین روشی برای عزل صحیح نیست، سیاست بابد اصلاح شود، بعد بر طبق آن عمل شود، الان در مسیر برعکس هستیم. Behzad39 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۴۸ (UTC)
- مخالف این که الان تصمیم به خلع مدیری گرفته شود درست نیست. ابتدا سیاست را اصلاح کنیم، سیاستی که امکان دور زدنش نباشد و یا ناچیز باشد؛ سپس با توجه به سیایت جدید، در مورد مدیران تصمیم بگیریم.-- آرتا T.Owen ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)
- مخالف همانطور که گفتم «پیشینهٔ خلع از طریق نظرخواهی نداشتهایم» در نتیجه بر پایه همان وپ:عدم فعالیت عمل شود. -- SunfyreT ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۰ (UTC)
- مخالف من هم مانند دیگر دوستان معتقدم که ابتدا باید سیاستها را اصلاح کنیم. ARASH PT بحث ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۴ (UTC)
- مخالف همان که همگان گفتند! خرق سیاست نارواست. گام نخست، تصویب سیاست است، گام دوم اعمال آن. — آرشツ ۷ اسفند ۱۳۹۸/ ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۲۶ (UTC)بر
- مخالف درود نمیدانم مگر محدودیتی برای داشتن تعداد مدیران داریم که در پی عزل آنان باشیم اگر مدیر یا دیوانسالار محترم از خوبیدگی برخوردار نبودند که مدیر و یا دیوانسالار نمیشدند اکنون که هر دلیلی وقت کمتری برای رسیدگی به امورات سامانه را دارند نباید برکنار گردند قطعا آنقدر اهمیت برای سامانه قائل هستند که هنوز به حد مینیمم فعالیت دارند باشد که به زودی به فعالیت قبلی برگردند توجه بفرمایید که برکناری ایشان میتواند بار منفی ذهنی برایشان ایجاد نماید که برگشتشان را اگر ناممکن ننماید مشکل خواهد کرد آیا حتی یک درصد هم این را میخواهیم؟ دلگیری یک یار خوب زحمتکش! بدون شک چنین نیست همگی برای جذب خوبان تلاش میکنیم اکنون بشویم دافعه؟ جسارت حقیر را ببخشید. با مهر شهنام ک (گفتگو) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۳ (UTC)
- مخالف . ArefKabi (بحث) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۵۹ (UTC)
- بحث بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاهها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.
پیشنهاد دوم: خلع Behaafarid از مدیریت و دیوانسالاری
بر پایهٔ وپ:برف SunfyreT ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۰ (UTC)
- بحث زیر بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاهها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.
استدلالم مشابه همان است که برای Raamin ارائه کردم. — حجت/بحث ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۶ (UTC)
- نظر: از ژوئیه ۲۰۱۶ که دیوانسالار شدم ندیدم کاربر:Behaafarid کنش و فعالیت دیوانسالاری داشته باشد، حتی در میلینگ دیوانسالاران، در نتیجه مشمول en:Wikipedia:Bureaucrats#Inactive_bureaucrat_accounts میشود. -- SunfyreT ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۵ (UTC)
- نظر: بعد از پینگ شدن در این ریسه فعالیت مجدد کرد! آن هم اقدامی مدیریتی..البته همچنان در ۸ سال ۸۰۰ فعالیت!☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۳:۳۰ (UTC)
- دست کم از دیوانسالاری خلع شوند تا ببینیم در عرصۀ مدیریت نیز مانند دیوانسالاری کجدار و مریزانه به پیش خواهند رفت یا خیر، هر چند حرکت لب مرزی برای حفظ دسترسیها یک «کلکسیونداری دسترسی» را به ذهن متبادر میکند و مستوجب خلع ید از کلکسیون دسترسیها میباشد Mahdi Mousavi «بحث» ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۰۴ (UTC)
- مخالف چنین روشی برای عزل صحیح نیست، سیاست بابد اصلاح شود، بعد بر طبق آن عمل شود، الان در مسیر برعکس هستیم. Behzad39 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۴۷ (UTC)
- مخالف این که الان تصمیم به خلع مدیری گرفته شود درست نیست. ابتدا سیاست را اصلاح کنیم، سیاستی که امکان دور زدنش نباشد و یا ناچیز باشد؛ سپس با توجه به سیایت جدید، در مورد مدیران تصمیم بگیریم.-- آرتا T.Owen ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۱ (UTC)
- مخالف همانطور که گفتم «پیشینهٔ خلع از طریق نظرخواهی نداشتهایم» در نتیجه بر پایه همان وپ:عدم فعالیت عمل شود. -- SunfyreT ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۰ (UTC)
- @Sunfyre: محض این که شفاف باشد: شما با خلع از طریق این نظرخواهی مخالفید، اما با خلع وی از دیوانسالاری به طور کلی موافقید چون شرایط وی را مصداق سیاست عدم فعالیت دیوانسالاران در ویکیپدیای انگلیسی میدانید. درست گفتم؟ — حجت/بحث ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)
- درست است البته «کاربر باید یک ماه قبل از حذف و دوباره چند روز قبل از حذف در صفحه بحث و ایمیل خود مطلع شود.»-- SunfyreT ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۹ (UTC)
- @Sunfyre: محض این که شفاف باشد: شما با خلع از طریق این نظرخواهی مخالفید، اما با خلع وی از دیوانسالاری به طور کلی موافقید چون شرایط وی را مصداق سیاست عدم فعالیت دیوانسالاران در ویکیپدیای انگلیسی میدانید. درست گفتم؟ — حجت/بحث ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)
- مخالف بهآفرید از بهترین کاربران دانشنامه در زمینههای محتوایی و فنی بوده و تجربه مدیریت و دیوانسالاری ایشان برای دانشنامه مفید بوده و هست. با توجه به فعالیتهای اخیر ایشان، با این پیشنهاد مخالفم. ARASH PT بحث ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۲ (UTC)
- مخالف دغدغه درستِ جناب حجت را درک کردم و مشخص است ایشان نگاه به اشخاص ندارند و با دیدی کلان، دنبال راهی برای همراه کردنِ دسترسیها با کنش و تقابل با نگه داشتنِ دکوریِ دسترسی هستند که از ایشان بسیار سپاسگزارم اما؛ من برخلاف ایشان، نگاه به شخص دارم: شخصی مثل کاربر بهآفرید، با آن پیشینه درخشان، یکی از ستونهای ویکیفا بودهاند و همان سالی چند ویرایش نیز میتواند سبب قوت قلبِ دیگر کاربران شود. گرفتنِ دسترسیها، اگر منجر به این شود که از همان چند ویرایش در سال هم محروم شویم، کمکی به دانشنامه نمیکند. بشخصه یکبار از ایشان کمک خواستم، (در همین ایامِ دوریِ ایشان از ویکیفا) و فراتر از حد تصورِ من کمک کردند (در بحثشان موجود است). برخیها باید باشند؛ ولو سالی یکبار؛ مهمتر از کمیت، کیفیت است. با احترام. مهرنگار (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC)
- مخالف من بشدت با توضیحات @مهرنگار: موافقم. --سید (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۱ (UTC)
- مخالف تصمیم به خلع مدیر/دیوانسالار درست نیست. بهتر است سیاست را اصلاح کنیم. --SalmanZ (بحث) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۳۸ (UTC)
- مخالف همان که همگان گفتند! خرق سیاست نارواست. گام نخست، تصویب سیاست است، گام دوم اعمال آن. — آرشツ ۷ اسفند ۱۳۹۸/ ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۲۹ (UTC)
- مخالف درود مانند نظر فوق نمیدانم مگر محدودیتی برای داشتن تعداد مدیران داریم که در پی عزل آنان باشیم اگر مدیر یا دیوانسالار محترم از خوبیدگی برخوردار نبودند که مدیر و یا دیوانسالار نمیشدند اکنون که هر دلیلی وقت کمتری برای رسیدگی به امورات سامانه را دارند نباید برکنار گردند قطعا آنقدر اهمیت برای سامانه قائل هستند که هنوز به حد مینیمم فعالیت دارند باشد که به زودی به فعالیت قبلی برگردند توجه بفرمایید که برکناری ایشان میتواند بار منفی ذهنی برایشان ایجاد نماید که برگشتشان را اگر ناممکن ننماید مشکل خواهد کرد آیا حتی یک درصد هم این را میخواهیم؟ دلگیری یک یار خوب زحمتکش! بدون شک چنین نیست همگی برای جذب خوبان تلاش میکنیم اکنون بشویم دافعه؟ جسارت حقیر را ببخشید. با مهر شهنام ک (گفتگو) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)
- مخالف . ArefKabi (بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۰۰ (UTC)
- بحث بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاهها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.
پیشنهاد سوم: تغییر سیاست وپ:عدم فعالیت
به نظر من بهتر است که این تغییرات را بدهیم:
- دورهٔ عدم فعالیت را به شش ماه کاهش بدهیم
- تعریف فعالیت را محدود کنیم به فعالیتهای مدیرانه (حذف، جمعبندی نبح یا بحثهای مشابه، و ...) تا صرف ویرایش در یک مقاله یا واگردانی یک خرابکاری را شامل نشود
- ارزیابی عدم فعالیت پس از اخطار به کاربر را تغییر بدهیم به این شکل: اگر به مدیری بابت عدم فعالیت تذکر داده شد و به ویکی برگشت، انتظار میرود که در سه ماه بعدش دست کم ۱۰ فعالیت مدیرانه در هر ماه داشته باشد؛ در غیر این صورت میزان فعالیت وی کماکان ناکافی تلقی میشود و دسترسی وی ستانده خواهد شد.
هدف این است که اگر کسی واقعاً میخواهد به ویکی برگردد، خوب برگردد! اگر نه هم که خوب هیچ.
تعداد ۱۰ فعالیت را هم بسیار ناچیز و دستیافتنی میدانم. دوستان همین وپ:گد را اگر دنبال کنند هر ماه کلی مورد که نیازمند اقدام مدیران است پیدا خواهند کرد. — حجت/بحث ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۶ (UTC)
- موافق پیشنهاد خوب است که حجت طرح کرده است باید حتما اعمال گرددLuckie Luke (بحث) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۲ (UTC)
نظر: از یک طرف می خواهیم دسترسی ویکی بانی را حذف نمایم از یک طرف دیگر ۶۵ درصد مدیران فعال فعلی و در برخی موارد نیز دیوانسالاران فعال فعلی غیر فعال هستند این وضعیت دیگر آخرشهLuckie Luke (بحث) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۲ (UTC)
- سطح توقع از تجربه و مهارت مدیر پایین بیاید، ویکیبانانی با سابقه خوب دمش برگزار کنند، مدیر بشوند، ویکیبانی حذف بشود. پیشفرض را این نگذارید که به ناگاه قرار است همه ویکیبانان دسترسی خویش را از دست بدهند و اتفاق دیگری رخ ندهد. احمدگفتگو ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۲ (UTC)
- @Ahmad252: مدیران حتی اگر از دسترسی شان هم استفاده نکنند باز دسترسی مدیریت بیشترین اختیارات را دارد و تقریبا دسترسی دائمی است برای همین نمی توان از اجتماع انتظار داشت نسبت به اعطای دسترسی ایی با بیشترین اختیارات کم توقع باشد و حساسیت به خرج ندهد. استفاده نادرست از یک دسترسی دائمی می تواند عواقبی حتی برای کل اجتماع داشته باشد. شاید بهتر باشد دنبال تعریف دسترسی بینابینی بود که اختیارات کافی اما موقت داشته باشد تا سطح انتظارات و حساسیت اجتماع هم کمتر شود. فرهنگ2016 (بحث) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۳۵ (UTC)
- موافق بسیار پیشنهاد خوبی است، قبلا هم چنین پیشنهادی ارائه شده بود اما مخالفت شد Behzad39 (بحث) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۷ (UTC)
- نظر: هدف سیاست عدم فعالیت این نیست که کسی دسترسی مدیریت داشته باشد که با استفاده از آن خیری به پروژه برساند! هدف سیاست عدم فعالیت این است که از به خطر نیافتادن حساب مدیران، مثلا با فراموشی رمز یا فوت مطمئن شویم. -- SunfyreT ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۳ (UTC)
- نظر: بنظرم باید بندی پیشنهاد و تصویب کرد تا ویکیپدیا:بازی با سامانه را در وپ:عدم فعالیت دخیل کرد. -- SunfyreT ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۶ (UTC)
- مخالف نقدا بگویم که مخالفم. فردا که دسترسی بهتری پیدا کردم، دلایلم را به تفصیل خواهم نوشت. آرش (بحث) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۹ (UTC)
- موافق ابتدا تشکر از حجت بابت ایجاد این ریسه که من مدتهاست میخواستم آن را ایجاد کنم (چون همیشه برایم سوال بود این قضیه)..پیرو صحبتهایم در ویژه:تفاوت/28285408 باید مدیران فعال داشته باشیم تا به کمک سامانه بیانجامد (در هر برهه زمانی)..درست است که در ویکیفا هیئت حاکم داوری نداریم ولی میتوان با چنین نظرسنجیهای تا حدودی تکلیف را مشخص کرد به نوعی..آن افرادی که واقعا بار فنی/محتوایی/آشنایی با سیاستها (با برداشت صحیح از آنها) داشته باشند و شایستگی لازم و کافی را میتوانند مدیر شوند..شاید بتوان برای چنین مدیران غیرفعال محدودیت زمانی برقرار کرد برای مدیریت تا به دلیل دوری بیش از حد از سامانه احتمال سو استفاده از دسترسیهایشان به وجود نیاید(همیشه احتمالات را باید در نظر گرفت)..
اما چرا فقط برای ۲ مدیر بالا ؟ همه افراد دیگر که نام برده شد هم میتوانند شامل شرایط خلع شدن باشند..نمونهاش: کاربر:In twilight از سال ۲۰۱۴ تاکنون فقط ۱۰۰ ویرایش داشته است! حتی کمتر از بعضی آیپیها! (ویژه:تفاوت/27880709 را ببینید)..کاربر:MRG90 هم ۱۰۰ ویرایش از سال ۲۰۱۷ داشته است! کاربر:ZxxZxxZ هم فعالیتش بسیار پایین بوده در ۶سال اخیر.. البته با نظر آرمان هم موافقم در مورد بند در وپ:بازی با سامانه..☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۲۲ (UTC)
In twilight ایشان هم فعال شد! عجب! خوب است همه پینگ شوند مثل دوران مدرسه حضور/غیاب شود..فکر نمیکردم داشتن این دسترسی مجازی و حفظ آن انقدر حیاتی باشد برای افراد..به امید مشارکتهای بیشتر..☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۳۴ (UTC)
ایشان حتی یک وپ:تغییر مسیر ساده را هم بلد نبود (بعد از ۶ ویرایش نتوانست که بنده در ویژه:تفاوت/28311520 اصلاح کردم!) چطور اصرار دارد مدیر بماند؟!☞ ☛ ۩ mojtaba ۩ ☚ ☜ (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۴۶ (UTC)
- موافق-- با پیشنهاد موافقم! شاید برخی از دوستان متذکر شوند که مدیر بودن این دوستان ضرری ندارد و هر بار میآیند و باری از دوش دیگر مدیران بر میدارند. ولی در مرتبه اول ما با اجرای سیاستهای سختگیرانه از چنین حسابهایی که دسترسیهای حساس دارند در برابر به خطر افتادنشان محافظت میکنیم و اینکه سیاستی که قابل دور زدن باشد باید تغییر یابد و اصلاح گردد.-- آرتا T.Owen ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۶ (UTC)
- مخالف درود ضمن تشکر از زحمات پیشنهاد کننده محترم عرض میکنم مانند دو نظر خواهی عزل فوق نمیدانم مگر محدودیتی برای داشتن تعداد مدیران داریم که در پی عزل آنان باشیم اگر مدیر یا دیوانسالار محترم از خوبیدگی برخوردار نبودند که مدیر و یا دیوانسالار نمیشدند اکنون که هر دلیلی وقت کمتری برای رسیدگی به امورات سامانه را دارند نباید برکنار گردند قطعا آنقدر اهمیت برای سامانه قائل هستند که هنوز به حد مینیمم فعالیت دارند باشد که به زودی به فعالیت قبلی برگردند توجه بفرمایید که کوتاه کردن زمان بیکاری و برکناری ایشان میتواند بار منفی ذهنی برایشان ایجاد نماید که برگشتشان را اگر ناممکن ننماید مشکل خواهد کرد آیا حتی یک درصد هم این را میخواهیم؟ دلگیری یک یار خوب زحمتکش! بدون شک چنین نیست همگی برای جذب خوبان تلاش میکنیم اکنون بشویم دافعه؟ جسارت حقیر را ببخشید. با مهر شهنام ک (گفتگو) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۸ (UTC)
- موافق منتهی برای این دوره یک قید هم قرارداده شود مثلا در مدت شش ماه کمتر از 60 کنش مدیریت انجام داده باشد(یعنی تقریبا هر ماه ده کنش مدیریتی). وقتی فردی قبول مسئولیتی کرده و وقت برای انجام ان مسئولیت را ندارد طبعا ادامه همراهی با او معنایی ندارد. -- Hootandolati(بحث) «دوشنبه،۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۲۷ (ایران)» ۲ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۷ (UTC)
پیشنهاد ۱-۳
- متن جدید سیاست برای وپ:مدیر
اگر مدیری بیش از شش ماه (معادل ۱۸۰ روز) فعالیت مدیرانه نداشت، میتوان اختیارات مدیریتی را از وی بازپس گرفت. بدین منظور، ابتدا میباید در صفحهٔ بحث کاربریاش پیغامی برای وی گذاشت، و همچنین درصورت فعال بودن پست الکترونیک، با وی از این طریق هم تماس گرفت. اگر بعد از این کار، مدیر یا دیوانسالار ظرف مدت ۳۰ روز پاسخ نداد میتوان درخواستی برای برکناری وی در تابلوی اعلانات دیوانسالاران داد.[۱] داد.
- تبصره ۱: فعالیت مدیرانه شامل مواردی است که در en:WP:MOPRIGHTS آمدهاست و نیازمند دسترسی مدیریت است. دیوانسالاران میتوانند سایر فعالیتهایی که عرفاً توسط مدیران انجام میشود (مثل جمعبندی نظرخواهیها) را نیز در تصمیمگیری خود لحاظ کنند.
- تبصره ۲: اگر مدیری در مهلت ۳۰ روزه پاسخ داد و در ویکی فعالیتی مدیریتی کرد، انتظار میرود که بازگشتش در ویکی مستمر باشد و هدفش صرفا بازی با سامانه برای حفظ دسترسی نباشد.
کسب دوبارهٔ اختیارت مدیریتی توسط کاربر برکنارشده بنابر روال معمول (نظرخواهی) بلامانع خواهد بود.
- متن جدید سیاست برای وپ:دیوانسالاران
ترجمه en:Wikipedia:Bureaucrats#Inactive_bureaucrat_accounts و انتقال به وپ:دیوانسالاران بر پایه وپ:ایجاد سیاست و در صورت نیاز بومیسازی در این نظرخواهی
- ↑ برای دسترسی مدیریت بر پایهٔ این اجماع
- بهتر بود هر پیشنهاد جداگانه مطرح میشد:
- «دورهٔ عدم فعالیت را به شش ماه کاهش بدهیم»
- من متوجه منطق پشت تغییر یک سال به شش ماه نشدم؟
- «تعریف فعالیت را محدود کنیم به فعالیتهای مدیرانه (حذف، جمعبندی نبح یا بحثهای مشابه، و ...) تا صرف ویرایش در یک مقاله یا واگردانی یک خرابکاری را شامل نشود»
- پیشنهاد منطقی است منتهی احرازش بر عهده کدام گروه کاربران باشد؟ هیئت، دیوانسالاران، مدیران یا عموم کاربران؟ در حال حاضر مبنا مشارکت کمی است ولی وقتی پای ویرایشهای کیفی هم به میان بیاید نیازمند تشخیص و تشریح میشود. آیا تعریف مشخصی و دانشنامهای از «فعالیتهای مدیرانه» وجود دارد؟
- «ارزیابی عدم فعالیت پس از اخطار به کاربر را تغییر بدهیم به این شکل: اگر به مدیری بابت عدم فعالیت تذکر داده شد و به ویکی برگشت، انتظار میرود که در سه ماه بعدش دست کم ۱۰ فعالیت مدیرانه در هر ماه داشته باشد؛ در غیر این صورت میزان فعالیت وی کماکان ناکافی تلقی میشود و دسترسی وی ستانده خواهد شد.»
- در اینجا هم باید «فعالیت مدیرانه» و «گروه کاربری احرازکننده عدم فعالیت مدیرانه» مشخص باشد. متوجه منطق پشت «سه ماه بعدش دست کم ۱۰ فعالیت مدیرانه در هر ماه» نشدم؟ -- SunfyreT ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۵۶ (UTC)
- کاهش مدت به شش ماه به این دلیل است که اگر مدیری واقعاً فقط تحت تأثیر این سیاست به ویکی بر میگردد و یک خیر اندکی میرساند و بعد باز فراموش میکند، میزان برگشتش را بیشتر کنیم (هر شش ماه یکبار، به جای سالی یکبار) تا در بدترین حالت میزان خیرش بیشتر بشود و در بهترین حالت، پاگیر بشود و بماند.
- فعالیتهای مدیرانه را میتوان بر اساس en:WP:MOPRIGHTS تعریف کرد. وظیفهٔ احراز شرایط بر عهدهٔ دیوانسالارانی است که مدیر را خلع میکنند.
- منطق «سه ماه بعدش» هم برای این است که اگر کاربری تحت تأثیر یادآوری مهلت، به ویکی برگشت و فقط چند تا ویرایش و حذف کرد که دسترسی را از دست ندهد و رفت، دیگر لازم نباشد شش ماه دیگر صبر کنیم تا دوباره اخطار مهلت بدهیم؛ بلکه ظرف سه ماه با رؤیت این که دارد حدنصابها را مرزی رد میکند و عملاً سیاست را به بازی میگیرد، دسترسی وی را بستانیم. — حجت/بحث ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۳ (UTC)
- با تغییر متن سیاست به شکل «اگر مدیر یا دیوانسالاری بیش از شش ماه فعالیت مدیرانه (بر اساس تعریف en:WP:MOPRIGHTS) نداشت، میتوان اختیارات مدیریتی را با اجماع دیوانسالاران از وی بازپس گرفت. بدین منظور، ابتدا میباید در صفحهٔ بحث کاربریاش پیغامی برای وی گذاشت، و همچنین درصورت فعال بودن پست الکترونیک، با وی از این طریق هم تماس گرفت. اگر بعد از این کار، مدیر یا دیوانسالار ظرف مدت ۳۰ روز پاسخ نداد میتوان درخواستی برای برکناری وی در تابلوی اعلانات دیوانسالاران داد.» موافقم؛ پیشنهاد سوم همچنان برایم گنگ است. -- SunfyreT ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۵۲ (UTC)
- @Sunfyre: متن پیشنهادی در بالا ایجاد کردم. ویکی است؛ اگر لازم میدانید ویرایشش کنید (یا این زیر پیشنهاد تغییرش را بدهید) — حجت/بحث ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۹ (UTC)
- @Huji: دیوانسالاران را حذف کردم. بهتر است en:Wikipedia:Bureaucrats#Inactive_bureaucrat_accounts ترجمه شده و به وپ:دیوانسالاران اضافه شود.
- با تبصره ۲ همچنان مخالفم، مثل بازی و ریاضی است :)
- پیشنهاد برای تبصره ۲: اگر مدیری در مهلت ۳۰ روزه پاسخ داد و در ویکی فعالیتی مدیریتی کرد، انتظار میرود که بازگشتش در ویکی مستمر باشد و هدفش صرفا بازی با سامانه برای حفظ دسترسی نباشد. -- SunfyreT ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC)
- @Sunfyre: تشخیص این که هدف بازی با سامانه بوده با چه کسی است؟ اگر تصمیم گرفت که چنین بوده، آیا همین برای خلع مدیر مذکور کافی است؟ — حجت/بحث ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۳ (UTC)
- اگر دیوانسالاران به این نتیجه برسند مدیر با بازی با سامانه صرفا قصد نگه داشتن دسترسی را دارد باید برای تصمیمگیری نهایی به هیئت ارجاع دهند. در موارد بدیهی که مدیر بعد از اعلان یک ماهه بازهم فعالیت مدیری نکند همان تصمیم دیوانسالاران کفایت میکند. -- SunfyreT ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۵۳ (UTC)
- @Sunfyre: مگر الآن هیئت اختیار عزل مدیران به دلیل عدم فعالیت را دارد؟ — حجت/بحث ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)
- @Huji: خیر، دلیلش این است که وپ:عدم فعالیت خاصیت رهنمودی ندارد و روش اجرای مشخصی دارد.
- اگر سیاست مربوط به مدیران خاصیت رهنمودی پیدا کند و روش اجرای مشخصی نداشته باشد، مانند وپ:رفمد، احراز نقضش نیازمند بررسی هیئت میشود؛ تبصره پیشنهادی ۲ هم خاصیت رهنمودی دارد. -- SunfyreT ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۲۰ (UTC)
- «حالت رهنمودی» یعنی چه؟
- سؤال بعدی این که آنچه در تبصرهٔ ۲ ذکر شد که روش اجرایش مشخص است، نه؟ — حجت/بحث ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۱۳ (UTC)
- یعنی پیشنهاد میکند که عملی توسط ویرایشگران ویکیپدیا انجام شود، یا از انجامش پرهیز شود.
- روش اجرا: وپ:عدم فعالیت قوانین مربوط به مدیران است در نتیجه ضامن اجرایش هیئت نظارت است. -- SunfyreT ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۳:۰۱ (UTC)
- @Sunfyre: مگر الآن هیئت اختیار عزل مدیران به دلیل عدم فعالیت را دارد؟ — حجت/بحث ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)
- اگر دیوانسالاران به این نتیجه برسند مدیر با بازی با سامانه صرفا قصد نگه داشتن دسترسی را دارد باید برای تصمیمگیری نهایی به هیئت ارجاع دهند. در موارد بدیهی که مدیر بعد از اعلان یک ماهه بازهم فعالیت مدیری نکند همان تصمیم دیوانسالاران کفایت میکند. -- SunfyreT ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۵۳ (UTC)
- @Sunfyre: تشخیص این که هدف بازی با سامانه بوده با چه کسی است؟ اگر تصمیم گرفت که چنین بوده، آیا همین برای خلع مدیر مذکور کافی است؟ — حجت/بحث ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۳ (UTC)
- @Sunfyre: متن پیشنهادی در بالا ایجاد کردم. ویکی است؛ اگر لازم میدانید ویرایشش کنید (یا این زیر پیشنهاد تغییرش را بدهید) — حجت/بحث ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۹ (UTC)
- با تغییر متن سیاست به شکل «اگر مدیر یا دیوانسالاری بیش از شش ماه فعالیت مدیرانه (بر اساس تعریف en:WP:MOPRIGHTS) نداشت، میتوان اختیارات مدیریتی را با اجماع دیوانسالاران از وی بازپس گرفت. بدین منظور، ابتدا میباید در صفحهٔ بحث کاربریاش پیغامی برای وی گذاشت، و همچنین درصورت فعال بودن پست الکترونیک، با وی از این طریق هم تماس گرفت. اگر بعد از این کار، مدیر یا دیوانسالار ظرف مدت ۳۰ روز پاسخ نداد میتوان درخواستی برای برکناری وی در تابلوی اعلانات دیوانسالاران داد.» موافقم؛ پیشنهاد سوم همچنان برایم گنگ است. -- SunfyreT ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۵۲ (UTC)
- «دورهٔ عدم فعالیت را به شش ماه کاهش بدهیم»
بازی با سامانه؟ تعریف بازی با سامانه این است!؟--Taranet (بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۲ (UTC)
نظرات
- @Huji: به «پیشینهٔ خلع از طریق نظرخواهی [به دلیل عدم فعالیت]» پیوند تفاوت میدهید؟ -- SunfyreT ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۱۶ (UTC)
- @Sunfyre: پیوندی به ویکیپدیا:درخواستهای مدیر شدن/خلع Hamed و Masoud افزودم. — حجت/بحث ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۰۶ (UTC)
- @Huji و Sunfyre: درود، دخیل کردن بازی با سامانه با پیشنهاد جناب حجت بسیار عالی است، خوبست که «نظرخواهی برای خلع» داشته باشیم و ایجادش نیز بر عهدهٔ یکی از وپ:عالیها باشد و بصورت ماهیانه/فصلی/سالیانه تشکیل شود و «کلکسیونداران دسترسیها» را برای خلع به اجماع بکشاند. با احترام Mahdi Mousavi «بحث» ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۱۰ (UTC)
- اینکه چنین رفتاری بازی با سامانه است که شکی در آن نیست اما با دادن چنین اختیاری به دیوانسالاران کاملا مخالفم، ما باید سیاست را اصلاح کنیم نه اینکه رانت جدیدی برای گروهی ایجاد کنیم Behzad39 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۱۲ (UTC)
- @Behzad39: سلام. مطمئن نیستم اجماع یابی خلع مدیران چگونه است و بر اساس چه میزان موافق و مخالف است اما مگر در همین نظرخواهی پیشنهاد خلع دو مدیر به نظرخواهی گذاشته نذاشته است؟ حالا اینکه رانت است یا نه، نظری ندارم اما بنظر نمی رسد جدید باشد. حداقل در عمل در این نظرخواهی اجرا شده است. فرهنگ2016 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۲۶ (UTC)
- @فرهنگ2016: سلام بر شما، نظر جناب مهدی موسوی را دوباره بخوانید، با ایشان مخالف بودمBehzad39 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۳۷ (UTC)
- @Behzad39: من هم منظورم همین بود «نظرخواهی برای خلع [فعلا به دلیل عدم فعالیت]» در حال اجرا است و چون اصل خود نظرخواهی (نه کاربر مورد نظرخواهی) با مخالفت روبرو نشده عملا برگزاری این نوع نظرخواهی ها (نظرخواهی برای خلع) در نبود یک سیاست و رهنمود اجماعی، به عنوان یک رویه عمل شده می تواند به معنای اجماع درنظر گرفته شود. یعنی عملا نظر جناب مهدی موسوی در نبود متن اجماعی، می تواند اجرا شود. البته ظاهرا برای خلع چیزی مثل ویکیپدیا:درخواستهای_مدیر_شدن#سنت_درخواست_مدیر_شدن_در_ویکیپدیای_فارسی نداریم (داریم؟) که بگوید «حداقل رأی لازم برای اجماع حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد نظر موافق است» و در نبود چنین اجماعی می توانند استناد کنند به فرایند تصمیم گیری که در ویکیپدیا:درخواستهای_مدیر_شدن#دربارهٔ_درخواستهای_مدیر_شدن به تشخیص دیوان سالاران در جمع بندی درخواست، اشاره کرده است. مگر اینکه برای این موارد اجماعی غیر از در عمل، از طریق نظرخواهی ایجاد شود. فرهنگ2016 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۵۰ (UTC)
- جناب موسوی گفتند دیوانسالاران چند وقت یکبار چنین نظرخواهی را برای خلع برگزار کنند، اول اینکه چنین قدرتی در دست گروهی باعث رانت یا فساد خواهد شد، دوم اینکه این نظرخواهی به این دلیل برگزار شده که افراد مورد اشاره فعال نیستند، بعد از اتمام این نظرخواهی باید سیاست اصلاح شود تا نیاز به چنین نظرخواهی هم نباشد، مثلا اگر مدیر در شش ماه اخیر بیست کنش مدیرانه نداشته باشد خلع است. سیاست ناقص است و ما برای علاج آن دنبال راههای عجیب و فساد برانگیز هستیم. لازم است بگویم به کسی برنخورد، منظورم امروز و فردا نیست، سیاستی که الان نوشته میشود ممکن است ده سال بعد استفاده شود برای همین کار از محکم کاری عیب نمیکند Behzad39 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۰۴ (UTC)
- @Behzad39 و فرهنگ2016: درود، وپ:عالیها شامل دیوانسالاران، مدیران، ویکیبدان و بنیانگذار میگردد. هر یک از کاربران در این طبقات میتواند نظرخواهی برای خلع ید را اجرا کند. با احترام Mahdi Mousavi «بحث» ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۳ (UTC)
- @Behzad39: البته من منظورم اصلا ضرورت یا عدم ضرورت «چند وقت یکبار» برگزار شدنش نبود ولی اگر هم برگزار شود فعلا بنظر اجماعی در منع آن نداریم. البته فلسفه دسترسی دیوان سالاران در همین اختیاراتشان (قدرت یا رانت؟) برای اجماع یابی و جمع بندی نظرخواهی های مرتبط با دسترسی است مگر اینکه اجماعی در منع آنان برای این مورد ایجاد شود. فرهنگ2016 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۸ (UTC)
- @Mahdi Mousavi: درود به شما. البته فکر نمی کنم هیچ منعی برای بقیه کاربران هم باشد که نظرخواهی ایجاد کنند. بیشتر بحث اجماع یابی و جمع بندی این نظرخواهی ها در مواقعی است که احتمال اجماع بیش از عدم اجماع (موقعیتهای مبهم و سئوال برانگیز) است که این فقط از اختیارات دیوان سالاران است. فرهنگ2016 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۸ (UTC)
- اجماعی بر قانونی بودنش هم نداریم، سطح دسترسی دیوانسالاران مشخص است، افزون بر این معنی ندارد، روش عزل مدیر/دیوانسالار هم مشخص است، عدم فعالیت و هیات نظارت Behzad39 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۴۳ (UTC)
- گفتم در متن سیاست نداریم اما در این نظرخواهی با توجه اینکه کسی با اصل نظرخواهی برای خلع مخالف نبوده است به اجماع در ویرایش می توان استناد کرد همانطوری که خود جناب حجت برای برگزاری نظرخواهی خلع به نظرخواهی قبلی استناد کرده است. فرهنگ2016 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۵۰ (UTC)
- البته با توجه به مخالفت شما با اصل نظرخواهی جمله بالا رو اصلاح می کنم. فرهنگ2016 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۵۲ (UTC)
- @فرهنگ2016: درود، فکر میکنم اجماعیابی را مدیران نیز میتوانند انجام دهند، مسائل فنی خلع ید را برعهدهٔ بروکراتها بگذاریم. با احترام Mahdi Mousavi «بحث» ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۶ (UTC)
- اساس نظرخواهی که حجت گرامی آوردند با وضعیت فعلی فرق دارد، دو نفر دسترسی را موقت گرفته بودند اما پس نداده بودند، برای خلع آنان نظرخواهی شد. Behzad39 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۲۶ (UTC)
- @Mahdi Mousavi: بستگی دارد. اول اینکه آیا سابقه ای از اجماع یابی و جمع بندی موفق درخواستهای مدیر شدن یا عزل مدیران، توسط مدیر یا مدیران در ویکیفا داریم؟ متن اجماعی که نداریم. داریم؟ در این مواقع اگر با جمع بندی یک مدیر مخالفت شود ارجحیت با دیوان سالاران است که هم بنابر سنت رایج نظرخواهی های مدیر شدن را جمع بندی می کنند و هم در سیاست به اختیارات آنان برای جمع بندی این گونه نظرخواهی ها اشاره شده است: «تنها دیوانسالاران مجازند تشخیص دهند که نامزدی موفق بوده است، اما کاربران باسابقهٔ خارج از بحث هم مجازند درخواستی را که امکان موفق شدن ندارد، جمعبندی کنند.» البته باز هم این برداشت من است اما در نبود یک سیاست مشخص و در صورت مخالفت با جمع بندی یک مدیر برای خلع مدیری دیگر، تنها کاربرانی که می توانند اختیار جمع بندی خلع مدیران را داشته باشند دیوان سالاران هستند که اختیار اجماع یابی مدیر شدن را دارند. فرهنگ2016 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۰ (UTC)
- @Behzad39: شاید ولی من به استناد خود جناب حجت اشاره کردم که نوشته اند: «باید توضیح بدهم که اولاً پیشینهٔ خلع از طریق نظرخواهی داشتهایم (کاربر:Hamed و کاربر:Masoud در ویکیپدیا:درخواستهای مدیر شدن/خلع Hamed و Masoud) و دوم آن که به نظر من ما اینجا با یک نقص در سیاست طرف هستیم و با توجه به وپ:چشم میتوانیم روالهای دیگر مثل نظرخواهی را به کار بگیریم» برداشت من این است که برای برگزاری نظرخواهی خلع مدیران به اجماع در ویرایش استناد شده است. فرهنگ2016 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۰ (UTC)
- اساس نظرخواهی که حجت گرامی آوردند با وضعیت فعلی فرق دارد، دو نفر دسترسی را موقت گرفته بودند اما پس نداده بودند، برای خلع آنان نظرخواهی شد. Behzad39 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۲۶ (UTC)
- @فرهنگ2016: درود، فکر میکنم اجماعیابی را مدیران نیز میتوانند انجام دهند، مسائل فنی خلع ید را برعهدهٔ بروکراتها بگذاریم. با احترام Mahdi Mousavi «بحث» ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۶ (UTC)
- البته با توجه به مخالفت شما با اصل نظرخواهی جمله بالا رو اصلاح می کنم. فرهنگ2016 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۵۲ (UTC)
- گفتم در متن سیاست نداریم اما در این نظرخواهی با توجه اینکه کسی با اصل نظرخواهی برای خلع مخالف نبوده است به اجماع در ویرایش می توان استناد کرد همانطوری که خود جناب حجت برای برگزاری نظرخواهی خلع به نظرخواهی قبلی استناد کرده است. فرهنگ2016 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۵۰ (UTC)
- اجماعی بر قانونی بودنش هم نداریم، سطح دسترسی دیوانسالاران مشخص است، افزون بر این معنی ندارد، روش عزل مدیر/دیوانسالار هم مشخص است، عدم فعالیت و هیات نظارت Behzad39 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۴۳ (UTC)
- @Behzad39 و فرهنگ2016: درود، وپ:عالیها شامل دیوانسالاران، مدیران، ویکیبدان و بنیانگذار میگردد. هر یک از کاربران در این طبقات میتواند نظرخواهی برای خلع ید را اجرا کند. با احترام Mahdi Mousavi «بحث» ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۳ (UTC)
- جناب موسوی گفتند دیوانسالاران چند وقت یکبار چنین نظرخواهی را برای خلع برگزار کنند، اول اینکه چنین قدرتی در دست گروهی باعث رانت یا فساد خواهد شد، دوم اینکه این نظرخواهی به این دلیل برگزار شده که افراد مورد اشاره فعال نیستند، بعد از اتمام این نظرخواهی باید سیاست اصلاح شود تا نیاز به چنین نظرخواهی هم نباشد، مثلا اگر مدیر در شش ماه اخیر بیست کنش مدیرانه نداشته باشد خلع است. سیاست ناقص است و ما برای علاج آن دنبال راههای عجیب و فساد برانگیز هستیم. لازم است بگویم به کسی برنخورد، منظورم امروز و فردا نیست، سیاستی که الان نوشته میشود ممکن است ده سال بعد استفاده شود برای همین کار از محکم کاری عیب نمیکند Behzad39 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۰۴ (UTC)
- @Behzad39: من هم منظورم همین بود «نظرخواهی برای خلع [فعلا به دلیل عدم فعالیت]» در حال اجرا است و چون اصل خود نظرخواهی (نه کاربر مورد نظرخواهی) با مخالفت روبرو نشده عملا برگزاری این نوع نظرخواهی ها (نظرخواهی برای خلع) در نبود یک سیاست و رهنمود اجماعی، به عنوان یک رویه عمل شده می تواند به معنای اجماع درنظر گرفته شود. یعنی عملا نظر جناب مهدی موسوی در نبود متن اجماعی، می تواند اجرا شود. البته ظاهرا برای خلع چیزی مثل ویکیپدیا:درخواستهای_مدیر_شدن#سنت_درخواست_مدیر_شدن_در_ویکیپدیای_فارسی نداریم (داریم؟) که بگوید «حداقل رأی لازم برای اجماع حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد نظر موافق است» و در نبود چنین اجماعی می توانند استناد کنند به فرایند تصمیم گیری که در ویکیپدیا:درخواستهای_مدیر_شدن#دربارهٔ_درخواستهای_مدیر_شدن به تشخیص دیوان سالاران در جمع بندی درخواست، اشاره کرده است. مگر اینکه برای این موارد اجماعی غیر از در عمل، از طریق نظرخواهی ایجاد شود. فرهنگ2016 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۵۰ (UTC)
- @فرهنگ2016: سلام بر شما، نظر جناب مهدی موسوی را دوباره بخوانید، با ایشان مخالف بودمBehzad39 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۳۷ (UTC)
- @Behzad39: سلام. مطمئن نیستم اجماع یابی خلع مدیران چگونه است و بر اساس چه میزان موافق و مخالف است اما مگر در همین نظرخواهی پیشنهاد خلع دو مدیر به نظرخواهی گذاشته نذاشته است؟ حالا اینکه رانت است یا نه، نظری ندارم اما بنظر نمی رسد جدید باشد. حداقل در عمل در این نظرخواهی اجرا شده است. فرهنگ2016 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۲۶ (UTC)
- @Huji: خلع دو مدیر به خاطر ویکیپدیا:درخواستهای مدیر شدن/خلع Hamed و Masoud نبوده است بلکه به خاطر همان وپ:عدم فعالیت است: « با نظر به این، بحث کنونی دیگر مدخلیت نمیدارد. مطابق سیاست عمل خواهد شد. بهآفرید ۹ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۳۷ (UTC)» در نتیجه «پیشینهٔ خلع از طریق نظرخواهی نداشتهایم» لطفا در لید نظرخواهی اصلاح شود. -- SunfyreT ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۳۷ (UTC)
- متن را اصلاح میکنم. — حجت/بحث ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۶ (UTC)
- اینکه چنین رفتاری بازی با سامانه است که شکی در آن نیست اما با دادن چنین اختیاری به دیوانسالاران کاملا مخالفم، ما باید سیاست را اصلاح کنیم نه اینکه رانت جدیدی برای گروهی ایجاد کنیم Behzad39 (بحث) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۱۲ (UTC)
- @Huji و Sunfyre: درود، دخیل کردن بازی با سامانه با پیشنهاد جناب حجت بسیار عالی است، خوبست که «نظرخواهی برای خلع» داشته باشیم و ایجادش نیز بر عهدهٔ یکی از وپ:عالیها باشد و بصورت ماهیانه/فصلی/سالیانه تشکیل شود و «کلکسیونداران دسترسیها» را برای خلع به اجماع بکشاند. با احترام Mahdi Mousavi «بحث» ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۱۰ (UTC)
- @Sunfyre: پیوندی به ویکیپدیا:درخواستهای مدیر شدن/خلع Hamed و Masoud افزودم. — حجت/بحث ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۰۶ (UTC)
- @Huji:
سلام. ایجاد این نظرخواهی با فعالیت مجدد برخی از مدیران کمکار همزمان بود و من سیگنال خوبی از این همزمانی نمیگیرم. آیا اگر بگویم که این نظرخواهی، خواسته یا ناخواسته در راستای جنگ قدرت در ویکیفا (که در هفتههای اخیر، پررنگتر از گذشته، در جریان است) است، دلخور میشوید؟بنیامین (بحث) ۵ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۲۷ (ایران) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)- من متوجه آن قسمت «جنگ قدرت» که گفتید و ربطش به اینجا نمیشوم. اما من قبل از ایجاد این نظرخواهی با هیچ کسی هماهنگ نکردم. اگر کسی بعد از ایجاد این نظرخواهی دوباره فعال شده یا فعالیتش بیشتر شده، دلیلش چیز دیگری است (مثلاً عدم علاقهاش به از دست دادن دسترسی مدیریت). — حجت/بحث ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۶ (UTC)
- توضیح دلیل ارتباطش، حاشیهساز میشود. بماند برای زمانی دیگر. سؤالم را خط میزنم. بنیامین (بحث) ۶ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۴۵ (ایران) ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۱۵ (UTC)
- من متوجه آن قسمت «جنگ قدرت» که گفتید و ربطش به اینجا نمیشوم. اما من قبل از ایجاد این نظرخواهی با هیچ کسی هماهنگ نکردم. اگر کسی بعد از ایجاد این نظرخواهی دوباره فعال شده یا فعالیتش بیشتر شده، دلیلش چیز دیگری است (مثلاً عدم علاقهاش به از دست دادن دسترسی مدیریت). — حجت/بحث ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۶ (UTC)
- جهت اطلاع نظرخواهی قبلی که چهار سال پیش انجام شد. میم میم صاد (بحث) ۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۴۰ (UTC)
- مخالف با هر سه پیشنهاد. هر وقت کسی لطف کرد و معایب داشتن دسترسی مدیریت برای افراد کمفعالیت را ذکر کرد، نظرم را عوض میکنم، چون هرچه فکر میکنم ضرری در داشتن دسترسی مدیریت برای امثال بهآفرید و رامین و دیگر دوستان نمیبینم. اینهمه بروکراسی بچینیم و حلقهٔ فعالیت را تنگتر کنیم که چه شود؟ مدیر میتواند فردای گرفتن دسترسی درخواست بازمدیر بدهد :) درفش کاویانی (بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۰۸ (UTC)
- @Darafsh: جهت اطلاع یا یادآوری: «مدیر میتواند فردای گرفتن دسترسی درخواست بازمدیر بدهد» منتهی رد میشود «مطمئن شوید کاربر موردنظر به دلیل غیرفعال بودن، از ویکیبانی یا مدیریت یا دیوانسالاری عزل نشده باشد. به چنین کاربرانی نمیتوان بدون انجام نظرخواهی دسترسی موردنظر را اعطا کرد.» -- SunfyreT ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۱۹ (UTC)
- این تازه درآمده؟--1234 (بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)
- @Darafsh: جهت اطلاع یا یادآوری: «مدیر میتواند فردای گرفتن دسترسی درخواست بازمدیر بدهد» منتهی رد میشود «مطمئن شوید کاربر موردنظر به دلیل غیرفعال بودن، از ویکیبانی یا مدیریت یا دیوانسالاری عزل نشده باشد. به چنین کاربرانی نمیتوان بدون انجام نظرخواهی دسترسی موردنظر را اعطا کرد.» -- SunfyreT ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۱۹ (UTC)
- @Huji: پیشنهاد میکنم پیشنهادهای اول و دوم بر پایه برف جمعبندی شود تا تمرکز کاربران روی بهینه کردن وپ:عدم فعالیت باشد؛ پیشنویس:نظرخواهی/اصلاح وپ:عدم فعالیت بر پایه این نظرخواهی ساخته شود و در وپ:هسته قرار گیرد.-- SunfyreT ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۳:۰۳ (UTC)
- @Sunfyre: موافقم. راستش هدفم از ایجاد آن دو پیشنهاد ۱٪ این بود که به اجماع برسند (که بعید بود) و ۹۹٪ این بود که باعث بازگشت نامبردگان به ویکی بشود (که در مورد بهآفرید چنین شد). — حجت/بحث ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)
- @Huji: دو پیشنهاد اول را جمعبندی کردم. زحمت ترجمه en:WP:MOPRIGHTS en:Wikipedia:Bureaucrats#Inactive_bureaucrat_accounts را میکشید؟ -- SunfyreT ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۴ (UTC)
- @Sunfyre: موافقم. راستش هدفم از ایجاد آن دو پیشنهاد ۱٪ این بود که به اجماع برسند (که بعید بود) و ۹۹٪ این بود که باعث بازگشت نامبردگان به ویکی بشود (که در مورد بهآفرید چنین شد). — حجت/بحث ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)
بالاتر رأی مخالف خود را با حساب زاپاس دادم. اینجا نظرم را مفصلتر مینویسم: هر صورتی از حد مجاز ویرایش/کنش برای مدیر باقیماندن، قابل دورزدن است. اگر امروز مدیر:ایکس با یک کنش مدیریتی یا یک ویرایش ظرف یک سال سیاست را تواند دور زد، صورت سختگیرانهتر، فیالمثل ده کنش مدیریتی یا ده ویرایش ظرف شش ماه را نیز دور تواند زد. این امر ممکن است ما را در چرخهٔ بیپایانی از «نشاندادن وپ:بازی --> تنگترسازی» فرواندازد. یعنی یک سال بعد، دیگرانی از راه توانند رسید و با نشاندادن مدیرانی که سیاست را لبِمرزی دور میزنند، خواهان تنگترکردن سیاست از شش ماه به سه ماه شوند. این سختگیرانهسازی سیاست، میل دوستان به مقابله با وپ:بازی را ارضاء نتوان کرد، تنها مسکنی مقطعیاست.
نکتهٔ دوم اینکه پیش از ترجمهٔ سیاست دیوانسالار غیرفعال، باید دید تا چه اندازه این سیاست بر واقعیتهای عینی ویکیپدیای فارسی منطبق است. بهبیانی سادهتر، مگر چه حجم از کنشهای دیوانسالارانه (و نه مدیرانه) در ویکیپدیای فارسی وجود میدارد که دیوانسالار مجال رسیدگی بدانها را بیابد تا مشمول سیاست مذکور نشود؟ — آرشツ ۸ اسفند ۱۳۹۸/ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)
- @Arash و Sunfyre: این «وپ:بازی» که به کار میبرید، طبق رهنمود، دربردارندهٔ «سوءنیت» است. ابتدا باید دربارهٔ هر کاربر نشان داد سوءنیتش در چه بوده است. پس نمیتواند به طور کلی استفاده شود.--Taranet (بحث) ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۵۷ (UTC)
- @Taranet: من هم با شما همنظر ام. دوستان برداشت گستردهای از وپ:بازی میدارند که من فکر میکنم با رسالت آن تفاوت میدارد. — آرشツ ۸ اسفند ۱۳۹۸/ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۱۳ (UTC)
- این بستگی به این دارد که «فعالیت لب مرزی مدیران برای مشمول نشدن سیاست وپ:عدم فعالیت و از دست دادن دسترسی» را حسن نیت بدانیم یا سوءنیت.-- SunfyreT ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۲۴ (UTC)
- همانگونه که میتوان فرض حسن نیت را برای نافعالان کنار گذاشت، میتوان آن را برای فعالان نیز کنار گذاشت. مثلا ممکن است شخصی بگوید فعالان برای حفظ قدرت خود به ویکی چسبیدهاند، کلکسیون مدالها و دسترسیها و مقامات را جمع میکنند و غیره. بنا بر فرض حسن نیت نیز میتوان گفت نافعالان از باب شدن روندهای ناصحیح در ویکی نگرانند و امید دارند بتوانند به آن بهبود بخشند. به ویژه که نافعالان متعلق به عصری هستند که پاداشهای مادیتر وجود نداشت.--Taranet (بحث) ۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۷ (UTC)
- @Arash: سیاست دیوانسالار غیرفعال ویکیپدیا انگلیسی دو بند دارد، بند اول همان شرایط وپ:عدم فعالیت دارد، بند دوم روی عدم مشارکت سه ساله در فعالیتهای دیوانسالارانه تکیه دارد. مسلما در طی سه ساله زمینه برای فعالیتهای دیوانسالارانه در ویکیپدیا فارسی وجود دارد. -- SunfyreT ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۴۰ (UTC)
- با کاربر:Sunfyre موافقم. دیگر دیوانسالاران هم میتوانند در مورد این که دیوانسالار مذکور مشارکت دیوانسالارانه داشته نظر بدهند. از نظر من شرکت در بحث جمعبندی دمشها و بازمدیرها (حتی اگر غیرعلنی باشد) میتواند مصداق فعال بودن دیوانسالار تلقی بشود. — حجت/بحث ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۳۷ (UTC)
نشانه ویکیپدیا به مناسبت نوروز ۱۳۹۹
بحثها به ویکیپدیا:نظرخواهی/لوگو برای نوروز ۱۳۹۹ منتقل شد. -- SunfyreT ۹ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۵۴ (UTC)
الگو پرچم ایران
با سلام
خیلی از مقالهها مانند این مورد (حسین میرممتاز) و موارد مشابه، در باکس خود از پرچم شیر و خورشید استفاده میکنند. و خیلی از مقالات مانند این مورد (حسینعلی راشد) از پرچم جمهوری اسلامی استفاده میکنند.(البته تعداد آنهایی که از پرچم شیر و خورشید استفاده میکنند بیشتر است) لطفا نظرتون رو درباره یکپارچه سازی پرچم ها بفرمایید.شهریار بحث ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۳۰ ۱۰ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۰ (UTC)
- وپ:پرچم جعبه را ببینید. در مواردی مانند آنها که مثال زدید، کلا پرچم را بردارید. آیدین (بحث) ۱۰ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۱ (UTC)
- نمیدونستم این موضوع رو. تشکر، همین کار رو میکنم شهریار بحث ۲۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۰۴ ۱۰ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۳۴ (UTC)
در ۱۱ مارس ۲۰۲۰، سازمان بهداشت جهانی اعلام همهگیری جهانی یا دنیاگیری (Pandemic) بیماری کروناویروس ۲۰۱۹ کرد در نتیجه مقالات این موضوع منتقل شد. در زبان فارسی «ترکیب همهگیری جهانی با نام کشور» در عنوان مقالاتی که در مورد کشورها است ترکیب نامانوسی بهنظرم میرسد، مثلا همهگیری جهانی کروناویروس در ایران. به نظرتان استفاده از دنیاگیری به جای همهگیری جهانی در عنوان این مقالات که در رده:همهگیری جهانی ۲۰–۲۰۱۹ کروناویروس موجود است بهتر نیست؟ مثلا دنیاگیری کروناویروس در ایران -- SunfyreT ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۳۴ (UTC)
- موافقم. اتفاقا دیروز پریروز که در تغییرات اخیر، انتقال نام مقاله به «همهگیری جهانی» را دیدم با خودم فکر کردم کاش عبارت یک کلمهای مانند «جهانگیری» برایش تصویب شده بود! خب «دنیاگیری» زیباتر هم هست.--Taranet (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۵۳ (UTC)
- بله. دنیاگیری عبارت بهتری است، رایج هم هست.٪ مرتضا (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۹ (UTC)
- موافقم. دنیاگیری هم ترجمهٔ خوبی است و هم رایج است و هم مشکلی که گفتید را ندارد. — حجت/بحث ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۱ (UTC)
حفاظت یکساله خودکار مقالات حذفشده در نبح
سلام. ابزار جمعبندی نبح، مقالات را در صورت حذف شدن، تا یک سال در برابر ایجاد در سطح مدیران محافظت میکند. به نظر من این در سیاست حفاظت نیامده و احتمالاً موضوعی خلاف سیاست است که به یک رسم تبدیل شده. تقاضا دارم اگر جایی در سیاست هست، شفافسازی شود و در غیر این صورت، لطفاً از ابزار حذفش کنید. احمدگفتگو ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۷ (UTC)
- در سیاستها نیامده. تا جایی که خاطرم هست این ویژگی را کاربر:Yamaha5 افزود و دلیلش هم این بود که برخی تازهکاران صفحهای که ساخته بودند و حذف شده بود را چند روز یا چند هفته بعد دوباره میساختند. اگر چه این موارد را میتوان تا ۳۰ روز از طریق برچسب «ایجاد دوبارهٔ صفحهٔ حذف شده» در تغییرات اخیر شناسایی کرد اما در عمل این موارد توسط مدیران و نگهبانان به موقع شناسایی نمیشدند در نتیجه ایشان یک محافظت طولانیمدت بعد از حذف اعمال کرد. یادم نیست که این بحث شده بود یا نه اما به هر حال در تمام این مدت مخالفتی با آن نشده بود.
- اگر چه ممکن است در شکل فعلی، سیاست (یا حتی اجماع) مشخصی که این کار را توصیه بکند نداشته باشیم، اما به نظر من برای تغییرش باید با دقت عمل کنیم و مشکلی که بالاتر ذکر شد را در نظر بگیریم. همچنین توجه کنید که تعداد مواردی که در تغییرات اخیر (پیوند بالا) میبینید کم است چون این محافظت اعمال میشود؛ اگر محافظت را برداریم تعدادش احتمالاً بسیار زیادتر خواهد بود. — حجت/بحث ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)
- به نظر من این برعکس قضیه را سختتر میکند (یا حداقل ممکن است که بکند). وقتی شما یک عنوان خاص دارید، میتوانید همان را به فهرست پیگیریتان بیفزایید. هر وقت دوباره ایجاد بشود، متوجه میشوید و رسیدگی میکنید. مثلاً میتوان راهکار جایگزین را این گذاشت که خودکار صفحهٔ هدف را به فهرست پیگیری اضافه کند (اگر الآن نمیکند). وضعیت فعلی اجازهٔ دور زدنهای خلاقانه را به کاربران میدهد که شناسایی سختتری هم دارند (مثلاً این که کاربر کمی در نام صفحه دستکاری کند و دوباره آن را ایجاد کند؛ مثلاً با یک نیمفاصله یا پرانتز یا موارد مشابه)، و تا حدی هم counterproductive است. یک بخش خیلی نامناسبش، جایی است که جمعبندی حذف/ماندن زیرصفحهٔ کاربری مبنی بر «حذف شود» میشود و بعد زیرصفحهٔ کاربری، تا یک سال محافظت میشود. یعنی کاربر شاید تا یک سال نتواند دوباره صفحهٔ تمرینش را ایجاد کند، و برای ایجاد آن باید از مدیران درخواست کند که خودش یک فرایند جداگانه (و فرسایشی) است، گذشته از خلاف سیاست بودنش. احمدگفتگو ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۲ (UTC)
- @Ahmad252: افزودن به پیگیری روش خوبی است. اما شاید بهتر باشد که مجموعهای از چند روش مختلف را به کار ببندیم. همچنین شاید خوب باشد که پیشنهادمان را آزمایش هم بکنیم. مثلاً کد را چنان تغییر بدهیم که در ۵۰٪ موارد به طور تصادفی محافظت انجام ندهد، بعد ببینیم مجموعهٔ جایگزین (شامل افزودن به پیگیری، ایجاد یک گزارش هفتگی و ...) آیا برای این ۵۰٪ کافی بوده یا نه. — حجت/بحث ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۷ (UTC)
- بدتر از آن متاسفانه زمانی رخ میدهد که تاریخچه حذف شده در زیرصفحه کاربران احیا میشود و وقتی دوباره حذف میشود تاریخچهای در مقاله اصلی برای بررسیهای آینده وجود ندارد. -- SunfyreT ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۲ (UTC)
- آن روش تصادفی و بررسی موارد خوب است، اما نیاز به کار دارد (باید ابتدا کد را تغییر داد، بعدش در مرحله بررسی، بررسی کرد که کدام موارد را حفاظت کرده و کدام موارد را نکرده و غیره). اگر مواردی که حفاظت میکند/نمیکند را در جایی بهطور خودکار (با حساب کاربری مدیر) فهرست کند بررسی راحتتر میشود، ولی در غیر این صورت بررسی دشوار و زمانبر خواهد بود. پیشنهاد من این است که برای مدتی معقول (مثلاً یک یا دو هفته) کلاً حذف شود و ببینیم چند مورد از نبحهایی که در این دو هفته نتیجه «حذف» داشتهاند، مجدداً ایجاد شدهاند. همچنین بررسی بشود که در زمینه نبحهای قبلی، آیا حفاظت حقیقتاً مؤثر بوده، یا صرفاً یک عنوان را محافظت کرده (مثلاً آیا مقالهای که حذف شده، بعدش با نام دیگر و مشابهی ایجاد نشده؟). احمدگفتگو ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۷ (UTC)
- به نظر من این برعکس قضیه را سختتر میکند (یا حداقل ممکن است که بکند). وقتی شما یک عنوان خاص دارید، میتوانید همان را به فهرست پیگیریتان بیفزایید. هر وقت دوباره ایجاد بشود، متوجه میشوید و رسیدگی میکنید. مثلاً میتوان راهکار جایگزین را این گذاشت که خودکار صفحهٔ هدف را به فهرست پیگیری اضافه کند (اگر الآن نمیکند). وضعیت فعلی اجازهٔ دور زدنهای خلاقانه را به کاربران میدهد که شناسایی سختتری هم دارند (مثلاً این که کاربر کمی در نام صفحه دستکاری کند و دوباره آن را ایجاد کند؛ مثلاً با یک نیمفاصله یا پرانتز یا موارد مشابه)، و تا حدی هم counterproductive است. یک بخش خیلی نامناسبش، جایی است که جمعبندی حذف/ماندن زیرصفحهٔ کاربری مبنی بر «حذف شود» میشود و بعد زیرصفحهٔ کاربری، تا یک سال محافظت میشود. یعنی کاربر شاید تا یک سال نتواند دوباره صفحهٔ تمرینش را ایجاد کند، و برای ایجاد آن باید از مدیران درخواست کند که خودش یک فرایند جداگانه (و فرسایشی) است، گذشته از خلاف سیاست بودنش. احمدگفتگو ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۲ (UTC)
- یک مورد دیگر که شاید بد نباشد روی آن بحث شود «لزوم احیای تاریخچه حذف شده در وپ:نبح» است. وقتی چنین احیایی انجام میشود مدیریت تاریخچه ناممکن میشود. بهتر است مدیران صرفا محتوای حذف شده را در اختیار کاربران قرار دهند. -- SunfyreT ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۶ (UTC)
- موافق محافظت خودکار یک ساله مقاله حذف شده در نبح از ابزار حذف شود و در صورت ایجاد دوباره اگر مشمول وپ:ع۴ میشود حذف سریع و بر پایه وپ:نمک محافظت شود. -- SunfyreT ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۹ (UTC)
- مخالف من مخالف برداشتن این حفاظت هستم و اگر لازم است برای تصویب سیاست و زمان حفاظت باید نظرخواهی ایجاد کنیم. اینکه در صفحه پیگیری یک مدیر باشد هم کمکی نمیکند. بیشتر مدیران بیش از ده هزار صفحه در فهرست پیگیری دارند و اکثرا فعالیت زیادی ندارند و هر روز و هر هفته فهرست خود را بررسی نمیکنند. ARASH PT بحث ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۵۳ (UTC)
- معمولاً فقط چند مدیر خاص در جمعبندی نبح فعالیت دارند. آن مدیران خاص هم معمولاً فعالیت خوبی دارند و احتمال میرود که موارد را ببینند. حتی اگر هم نبینند، سیاههٔ حذف مشخص است و هر کاربری میتواند برچسب حذف سریع بر پایهٔ نبحی که جمعبندی شده بزند. در این مقطع است که میتوان حفاظت را توجیه کرد. حفاظت فعلی پیشگیرانه، طولانیمدت و بیش از حد است. حفاظت در برابر ایجاد نیازمند بررسی موردی است. ممکن است یک عنوان، نامناسب و نامحتمل باشد و پس از ایجادهای پیدرپی، حفاظت طولانیمدت در سطح مدیران (یا حتی حفاظت نامعین در این سطح) را بطلبد. از طرف دیگر، عنوانی ممکن است محتمل باشد و مثلاً حفاظت سهماهه در سطح کاربران تأییدشدهٔ پایدار را بطلبد. در حالت کلی ولی نباید مقالات را (آن هم در این سطح) در برابر ایجاد حفاظت کنیم، صرفاً چون احتمال دارد که در آینده دوباره با محتوایی (که مشخص نیست آن محتوا مناسب هست یا خیر) ایجاد شوند. روال فعلی به نظر بنده الگوی نامناسب و خلاف سیاستی است که تبدیل به یک روال شدهاست. احمدگفتگو ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۲ (UTC)
- مخالف برداشتنِ حفاظت هستم، همچنین بهتر است نبح مقاله نیز بیپایان حفاظت گردد (مثال این نبح را بنگرید که پس از جمعبندی بازهم توسط کاربر تغییر مییابد). Mahdi Mousavi «بحث» ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۹ (UTC)
- پرسش:-- درود، هدف از برداشتن این محافظت یکساله از مقالههای که در نبح حذف میشوند، چیست؟ ایرادش چیست و اگر برش داریم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ -- آرتا SATO ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۱ (UTC)
- سلام. مهمترین هدفش عمل به سیاست حفاظت است و جلوگیری از رویهای که پشتوانه سیاست را ندارد. رویه فعلی با حذف یک صفحه (و نه یک مقاله، بلکه یک صفحه؛ این صفحه میتواند زیرصفحه کاربری باشد)، آن را تا یک سال در بالاترین سطح ممکن از لحاظ فنی حفاظت میکند. این آزادی ویرایش را میگیرد. رویه درخواستهای احیای ما ضعیف است و به وپ:احیا کمتر توجه میشود. مخصوصاً در زمینه کاربران تازهکار، ترجیح کاربر معمولاً بر این است که از دردسر اضافی برای خودش جلوگیری کند و برود مقاله را مجدداً بسازد. این همیشه بد نیست. مثلاً ممکن است منِ نوعی یک عنوان سرشناس را با محتوای نامناسب ایجاد کنم، به نظرخواهی برود و حذف بشود. ممکن است یک فیلم که هنوز منتشر نشده و پوشش چندانی نگرفته، پس از انتشار به دلایلی (مثلاً کیفیت بالا) ناگهان معیارهای سرشناسی را احراز کند و سرشناس بشود (قبل از انقضای حفاظت). آن وقت عنوانش همچنان تحت حفاظت خواهد بود. یک فرایند دیوانسالارانه باید بعد از آن طی شود تا بالاخره بتوان مقاله سرشناس را ایجاد کرد. حالا فرض کنید منِ نوعی، مدیری هستم که فعالیت بسیار زیادی در نبح دارم. ممکن است مقالاتی را حذف و حفاظت در برابر ایجاد کنم که حفاظتشان اشتباه، ولی حذفشان درست باشد. از آنجا که من حفاظت کردهام، قاعدتاً باید در قبال حفاظتم پاسخگو باشم؛ اما آیا این شرایط (حفاظت خودکار توسط ابزار) با شرایطی که مدیر به صورت دستی و با آگاهی بیشتر اقدام به حفاظت میکند، یکسان است؟ مسلماً خیر. در این شرایط، سهلگیری غلط بیشتر میشود و حفاظتهای نادرستی که پشتوانه سیاست ندارند، ادامه مییابند. اگر قرار است این روند ادامه پیدا کند، باید ابتدا برایش اجماع کسب بشود که آیا اجتماع موافق است که هر مقالهای که در نبح حذف میشود، بلافاصله یک سال در سطح مدیران محافظت بشود یا خیر.
- در خصوص این که اگر برش داریم چه اتفاقی خواهد افتاد، اولین نتیجه این خواهد بود که یک قدم مثبت در راستای عمل به سیاستها برمیداریم. همچنین باعث میشود که آزادی ویرایش بیشتر بشود، و نقش حقیقی معیار عمومی چهارم حذف سریع (بر پایه نظرخواهی) بیشتر به چشم بیاید. الآن گاهی این معیار برای نبحهای بسیار قدیمی به کار میرود که عملاً دیگر آن اعتبار لازم را ندارند (چون نبحهای جدید که خودکار یک سال حفاظت شدهاند و این معیار حذف سریع به دردشان نمیخورد). احمدگفتگو ۱۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۲۰ (UTC)
این خلاف سیاست است که محافظت شود. وقتی وجود ندارد پس اصلا نباید چنین رفتار شود. اجماعی برای این وجود ندارد که مقالات حذف شده محافظت شوند. خیلی اوقات موضوعات حذف شده به تبع اتفاقاتی که بعدا می افتد وزنه سرشناسی شان سنگین تر می شود. اگر کسی خواست ایجادشان کند باید فوری بتواند. نه این که بیفتد در هزارتوی بوروکراسی ویکی که شاید شخص گذر ازش را بلد نباشد.--1234 (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۹ (UTC)
- دقیقا، برای درست کردن ابرو چشم را کور نمیکنند! -- SunfyreT ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۸ (UTC)
- موافق محافظت خودکار از ابزار حذف شود. عجیب است که در ویکیپدیای فارسی به صورت سیستماتیک بر نقض سیاستها و اصول دانشنامه اصرار میشود. 4nn1l2 (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۳۵ (UTC)
کاربر:Huji گفته است: «اما به هر حال در تمام این مدت مخالفتی با آن نشده بود.» این اشتباه است. یادم است که حداقل خودم چند ماه پیش اعتراض کردم. اگر لازم بود، میگردم و پیوند تفاوتش را پیدا میکنم. درستش این است که باز هم بدون ایجاد اجماع و بدون اینکه سر و صدایش را در آورند، یک تغییر مهم و گسترده ایجاد کردند و بعد هم به اعتراضها ترتیب اثر ندادند. این رویه به گرفتاری بزرگ ویکیپدیای فارسی تبدیل شده است (مثال دیگرش: قطع دسترسیهای شدید و طولانیمدت به دست پالایهٔ (خودسانسوری) که بعداً کمی تعدیل شد). 4nn1l2 (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۴۶ (UTC)
عجیب است که در ویکیپدیای فارسی بر ممانعت اصرار میشود. درستش این است که پالایهای ویرایش ایجاد مجدد این صفحات را برچسب بزند و سپس یک ربات گزارشهای پالایه را در یک صفحه فهرست کند تا این گزارشها نه تنها یک ماه بلکه برای ابد باقی بمانند و کسانی که دغدغه دارند بروند این گزارشها را بررسی کنند مثلاً c:User:Krdbot/af69 گزارش ویرایشهایی است که در پالایهٔ ۶۹ انبار گیر میافتند. 4nn1l2 (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۵۵ (UTC) - یک راهکار که به نظرم همه مشکلات را حل میکند، اختیاری کردن حفاظت و زمان آن است. یک ورودی دیگر تعریف بشود که اگر تیک خورد، حفاظت صورت بگیرد. بشود زمانش را هم تعیین کرد. اگر سطح را هم بتوان تعیین کرد که دیگر عالی خواهد بود. با این حال، اگر زمان/سطح ممکن نیست حداقل به صورت اختیاری و به شکل یک گزینه در ابزار بشود. به این ترتیب، مدیری که جمعبندی میکند میتواند بنا به تشخیص خودش حفاظت کند یا نکند. اگر حفاظت کند، عملش مثل حفاظت صفحه ناموجود تلقی میشود، نه صرفاً عملی که از اختیار مدیر خارج بوده. احمدگفتگو ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)
فارسی سازی نشانهای خدمت
با سلام
فکر کردم چقدر خوب میشه جهت تمایز با ویکیپدیای انگلیسی و بومی سازی بیشتر، نشانهای خدمت در ویکیپدیای فارسی، فارسیسازی بشن، یک نمونه رو درست کردم تا بتوانم نظر بقیه هم بدونم. تشکر شهریار بحث ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۰۵ ۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۵ (UTC)
آییننامه فراگیر رفتاری
درود فراوان و امیدوارم حال همگی دوستان خوب باشد،
شاید باخبر باشید که بنیاد در نظر دارد بهزودی آییننامه رفتاری (Code of Conduct) را در همه ویکیها پیادهسازی کند که با نام آییننامه فراگیر رفتاری (Universal Code of Conduct) شناخته میشود.
این یکی از برنامههایی است که در راستای طرح جنبش ویکیپدیا انجام میگیرد و توسط هیئت امنای بنیاد نیز حمایت شد.
در حال حاضر اعتماد و امنیت بر روی پیشبرد این پروژه کار میکند و بنده هم به عنوان رابط با جامعه فارسیزبان در حال همکاری با آنها هستم.
بهطور خلاصه هدف از این آییننامه، از بین بردن خلأهایی است که در سیاستها/رهنمودهای رفتاری پروژههای ویکی وجود دارد، سیاستها/رهنمودهایی مانند وپ:حمله، وپ:آزار، وپ:تهدید و غیره. به عنوان شروع، مایلم پرسشهایی را مطرح کنم و نظر کاربران را در رابطه با آنها بدانم، اما اگر هر نظر، پرسش یا پیشنهادی در این رابطه داشتید حتما آن را هم مطرح بفرمایید:
- آیا تاکنون با مشکلی (در رابطه با خودتان یا هر کاربر دیگری) برخوردهاید که سیاستهای رفتاری ویکی پاسخگوی کامل آن نباشد؟
- بزرگترین نگرانی که در اینگونه موارد دارید چیست؟ هر چیزی مانند تهدید قانونی یا غیرقانونی، فاش شدن هویت، درگیری داخل یا خارج ویکی، کمین و …
- این گونه مشکلات را معمولاً چگونه حل میکنید؟ یا چگونه مشکل را برایتان حل میکنند؟ آیا سیاستهای ویکیپدیای فارسی به تنهایی جوابگوی این مشکلات هستند؟
ضمناً اگر هر گونه نگرانی برای نوشتن نظرتان در اینجا داشتید (به هر دلیلی از جمله حفاظت اسرار یا اینکه مایل نیستند سایر کاربران نظرتان را بدانند) میتوانید به صورت ایمیل با من در تماس باشید. Mehran (WMF) (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۴۹ (UTC)
- به سه صفحه اشاره شده است: وپ:حمله، وپ:آزار، وپ:تهدید. مشکلی با اینها نیست. ولی به چالشبرانگیزترین صفحه یعنی وپ:نزاکت اشارهای نشده است. آیا مفهوم گنگ و سیالی چون «نزاکت» هم قرار است جزو آییننامهٔ رفتاری باشد؟ اگر آری، آیا قرار است برایش نسخهٔ قطع دسترسی را هم پیچیده شود؟ اگر آری، چگونه تضمین داده میشود که استانداردها در سراسر پروژهها واقعاً یکسان باشند (اصلاً باید باشند؟). شما از یک «آییننامه فراگیر رفتاری» سخن به میان میآورید. فراگیر یا Universal یعنی جهانی. در جهان، فرهنگها و زبانهای متنوعی هست. بعضی اجتماعها دید منطقی، عینی، و دقیق به قضایا دارند. برخی دیگر چنین نیستند و انتظار دارند در محیط مجازی، آنلاین، باز، و مساواتگرایانهٔ ویکیپدیا رفتاری همچون رفتار با اعضای خانواده یا رفتاری همچون ادارات دولتی (سلسلهمراتب عمودی) با کاربران داشت. چگونه میتوان جلو مدیران در برخی از پروژهها را گرفت که اولین و تنها چارهای که برای حل مشکل فرضی «نزاکت» به ذهنشان میرسد قطع دسترسی است؟ در برخی از پروژهها از «نزاکت» به عنوان سلاحی برای از میدان خارج کردن «عناصر نامطلوب» سوءاستفاده میشود. بزرگترین نگرانی من سوءاستفادههایی است که میشود از سلاح نزاکت کرد. 4nn1l2 (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۲۷ (UTC)
- @4nn1l2: سپاس بابت توضیحات و دغدغههای کاملاً بهجای شما. لازم دیدم این چند مورد را در ادامه بیان کنم:
- صفحاتی که در بالاتر پیوند دادم فقط به عنوان نمونه بود. شما میتوانید هر آنچه مربوط به سیاستها/رهنمودهای رفتاری است را مطرح کنید. فهرست نسبتاً کاملی از آنها را در الگو:سیاستها و رهنمودهای ویکیپدیا میتوان یافت.
- مطالبی که در مورد فراگیر بودن آییننامه رفتاری فرمودید، بحثی است که مفصلاً در ادامه به آن خواهیم پرداخت. یکی از محورهای این مبحث این است که چه مزایا و معایبی در این کار میبینید. قطعاً تفاوتهای فرهنگی و زبانی ملل مختلف میتواند مشکلاتی را در تدوین این آییننامه به دنبال داشته باشد. یکی از اهداف مهمی که در این پروژه به دنبال داریم این است که نقاط ضعف را پیدا و تا جای ممکن آنها را مرتفع کنیم.
- مطلبی که در مورد نزاکت و قطعدسترسی فرمودید بسیار حائز اهمیت است. برای ملموستر شدن آن، آیا میتوانید یک یا چند مثال هم از این گونه قطعدسترسیها یا سوءبرداشتهای پیشآمده در تفسیر وپ:نزاکت بیان بفرمایید؟ و آیا راهحلی برای حل این مشکل به ذهنتان میرسید؟ Mehran (WMF) (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۰۴ (UTC)
- @4nn1l2: سپاس بابت توضیحات و دغدغههای کاملاً بهجای شما. لازم دیدم این چند مورد را در ادامه بیان کنم: