ویکیپدیا:درخواستهای مدیر شدن/خلع Hamed و Masoud: تفاوت میان نسخهها
Behaafarid (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{بسته|بایگانی=بله|متن=</br> |
|||
این بار نخستی نیست که این درخواست مطرح میشود. درخواست قبلی که [[ویکیپدیا:درخواستهای مدیر شدن/خلع Hamed و Masoud/بایگانی ۱|اکنون بایگانی شده]] ۲۶ اکتبر ۲۰۰۷ مطرح شد، اما در نهایت جمعبندی و اجماعیابی در مورد آن صورت نگرفت. به همین خاطر این درخواست دوباره مطرح میشود. این درخواست در مورد این کاربرها است: |
این بار نخستی نیست که این درخواست مطرح میشود. درخواست قبلی که [[ویکیپدیا:درخواستهای مدیر شدن/خلع Hamed و Masoud/بایگانی ۱|اکنون بایگانی شده]] ۲۶ اکتبر ۲۰۰۷ مطرح شد، اما در نهایت جمعبندی و اجماعیابی در مورد آن صورت نگرفت. به همین خاطر این درخواست دوباره مطرح میشود. این درخواست در مورد این کاربرها است: |
||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۳: | ||
:امیرجان پیشنهاد خوبی است. اما فراموش نکن عزل همیشه با هزینهی زیادی همراه است. اگر مسئله رای اعتماد سالانه را بگذاریم آنوقت دیگر موضوع غزل بسیار بسیار کم ممکن است پیش بیاید. لطفا سری به [[ویکیپدیا:رأی اعتماد مجدد برای مدیران]] بزن. [[کاربر:Mostafazizi|عزیزی]] ۵ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۸ (UTC) |
:امیرجان پیشنهاد خوبی است. اما فراموش نکن عزل همیشه با هزینهی زیادی همراه است. اگر مسئله رای اعتماد سالانه را بگذاریم آنوقت دیگر موضوع غزل بسیار بسیار کم ممکن است پیش بیاید. لطفا سری به [[ویکیپدیا:رأی اعتماد مجدد برای مدیران]] بزن. [[کاربر:Mostafazizi|عزیزی]] ۵ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۸ (UTC) |
||
::::با سلام. اگرچه من خیلی کم تجربه تر از بزرگان بالا هستم، ولی فکر میکنم پیشنهاداتی از نوع پیشنهاد جناب امیر، بارها مورد بررسی قرار گرفته اند و در هیاهوی بحث ها گم شده اند. من هم فکر می کنم باید با دلنگرانی های جناب دانقولا شریک شد. اول باید تابوی نداشتن قانون بشکند. اگر قانون ضعیف است، بعد از شکستن تابو می توانید آنرا تقویت کنید و تعمیم دهید. از بحث های این صفحه و آن یکی صفحه، چنین بر می آید که فرمایش جناب عزیزی، در خصوص اولویت بی قانونی بر قانون بد موضوعیت ندارد. قانونی که در آن صفحه دارد تصویب می شود، فوقش یک قانون کم مصرف است، ولی به هرحال قانونی است که قدرت بی حد و مرز مدیران را (حتی اندکی) محدود می کند. محدودیت باعث ایجاد پاسخگویی خواهد شد. با تصویب آن قانون، راه برای بررسی پیشنهادات دیگر مثل پیشنهاد جناب امیر باز می شود. ولی با تصویب این یکی، هیچ چیزی جز حذف اسم دو نفر غیر فعال از لیست مدیران به دست نمی آوریم. --[[کاربر:هاكل بريفين|هاكل بريفين]] ۵ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۳۷ (UTC) |
::::با سلام. اگرچه من خیلی کم تجربه تر از بزرگان بالا هستم، ولی فکر میکنم پیشنهاداتی از نوع پیشنهاد جناب امیر، بارها مورد بررسی قرار گرفته اند و در هیاهوی بحث ها گم شده اند. من هم فکر می کنم باید با دلنگرانی های جناب دانقولا شریک شد. اول باید تابوی نداشتن قانون بشکند. اگر قانون ضعیف است، بعد از شکستن تابو می توانید آنرا تقویت کنید و تعمیم دهید. از بحث های این صفحه و آن یکی صفحه، چنین بر می آید که فرمایش جناب عزیزی، در خصوص اولویت بی قانونی بر قانون بد موضوعیت ندارد. قانونی که در آن صفحه دارد تصویب می شود، فوقش یک قانون کم مصرف است، ولی به هرحال قانونی است که قدرت بی حد و مرز مدیران را (حتی اندکی) محدود می کند. محدودیت باعث ایجاد پاسخگویی خواهد شد. با تصویب آن قانون، راه برای بررسی پیشنهادات دیگر مثل پیشنهاد جناب امیر باز می شود. ولی با تصویب این یکی، هیچ چیزی جز حذف اسم دو نفر غیر فعال از لیست مدیران به دست نمی آوریم. --[[کاربر:هاكل بريفين|هاكل بريفين]] ۵ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۳۷ (UTC) |
||
==جمعبندی== |
|||
با نظر به [http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=ویکیپدیا%3Aمدیران&diff=1598005&oldid=1583649 این]، بحث کنونی دیگر مدخلیت نمیدارد. مطابق سیاست عمل خواهد شد. [[کاربر:Behaafarid|بهآفرید]] ۹ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۳۷ (UTC) |
|||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۳۹
این بار نخستی نیست که این درخواست مطرح میشود. درخواست قبلی که اکنون بایگانی شده ۲۶ اکتبر ۲۰۰۷ مطرح شد، اما در نهایت جمعبندی و اجماعیابی در مورد آن صورت نگرفت. به همین خاطر این درخواست دوباره مطرح میشود. این درخواست در مورد این کاربرها است:
- Hamed (بحث • مشارکتها • انتقالها • بسته شود • بستهشدنها • اختیارات • آمار • آمار پیشرفته)
- Masoud (بحث • مشارکتها • انتقالها • بسته شود • بستهشدنها • اختیارات • آمار • آمار پیشرفته)
با توجه به این که این دو کاربر برای مدتی بسیار طولانی (بیش از دو سال) است که فعال نیستند. این دو حساب کاربری، دسترسی مدیر و دیوانسالار دارند. بنا بر گفتهٔ کاربر:روزبه (شواهد شاید در خود ویکیپدیای فارسی موجود باشد، و غیر از این در ای-میل من هم وجود دارد)، این اختیارات به این دو کاربر از این جهت داده شده بود که در دورهای که کاربر:روزبه، تنها دیوانسالار آن زمان ویکیپدیای فارسی، به دلیلی مجبور بود از ویکی دور باشد این دو بتوانند موقتاً نیازها را مرتفع کنند. در واقع، هدف از دادن این اختیارات، یک هدف «موقت» بود و نه دایم. با این حال، اختیارات این دو کماکان به قوت خویش باقی است.
اگر کاربران با پس گرفتن دسترسی «مدیر» و «دیوانسالار» از این دو موافقت کنند، ویکیپدیای فارسی اولین ویکیپدیایی نخواهد بود که با رای و تصمیم کاربران دسترسی یک کاربر را از او میگیرد. قبلاً این اتفاق را در ویکیپدیاهای دیگری داشتهایم (مثال از ویکیپدیای فرانسوی). در برخی ویکیپدیاها (مثلاً ویکیپدیای انگلیسی) این عمل با تصمیمگیری کمیتهٔ حکمیت (Arbitration Committee) انجام میشود که چون در ویکیپدیای فارسی چنین کمیتهای نداریم، نمیتوانیم از مثال آنها تبعیت کنیم.
لطفاً رای و نظر خود را در زیر اضافه کنید. مدت رایگیری دو هفته از زمانی است که من این متن را امضا میکنم: ▬ حجت/بحث ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۴۲ (UTC)
موافق
- مواقق ، دلایلم را دفعه قبل گفتهام و همینطور در صفحه نظرخواهی جدید نیز موجود میباشد.--کامیار ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۴۶ (UTC)
- مواقق دسترسیهای مدیریتی و دیوانسالاری زحمتی است که کاربران فعال نامزد انجاماش میشوند و اگر مورد اعتماد کاربران باشند و تشخیص داده شود که توانایی انجاماش را دارند این دسترسی به آنها داده خواهد شد. وقتی برای مدتی طولانی از این دسترسیها هیچگونه استفادهیی نمیشود بهتر است گرفته شود چون با گذشت زمان کاربرانی که فعال نیستند از مسائل ویکیپدیا عقب خواهند ماند و اگر دوباره بازگردند عملا قادر به انجاماش نیستند اما اگر بودند و نامزد شدند به احتمال قوی مجددا رای اعتماد خواهند گرفت و من از صمیم قلب آرزو میکنم این دو دوست عزیز به ویکیپدیا باز گردند و خود من این افتخار را داشته باشم که نامزد مدیریتشان کنم. اما در این زمان بهتر است این دسترسی از این دوست گرفته شود. دلایل وسیعتر و استدالالهای مختلف در نظرخواهی قبلی هم آمده است. عزیزی ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۱۰ (UTC)
- مواقق ویکی نیازمند اعضای فعال است.در صورتی فردی به دلایلی نتواند مسولیتی را پذیرفته به نحو مطلوب به انجام رساند بهتر است جایش را به دیگری بدهد.این لازمه پیشرفت در هر کاری است.xanax ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۹ (UTC)
- موافق. موافق خلع، به دلایلی که در پیام دوستان در بالا آمدهاست.--ماني ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۱ (UTC)
- موافق. مدیر و یا دیوانسالاری که حتی به خود زحمت نداده که به کاربران و جامعه ویکی پدیا اعلام کند که چرا دیگر نمی تواند ویرایش کند و به وظایف مدیریتی و دیوانسالاری بپردازد و چندین سال است که حتی یک بار نیز وارد سیستم نشده و تا این اندازه بیتفاوت است، دیگر مورد اعتماد و احترام جامعه ویکی پدیا نیست. در ضمن مدیر مادامالعمر هم در نبود حکمیت، خود را به هیچ وجه پاسخگو حس نخواهد کرد. چنانچه در مورد حامد و مسعود نیز چنین شد. --سندباد ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۰۷ (UTC)
- موافق.به نظر من یک زمان و یک حدنصاب ویرایش در نظر گرفته شود که بعد از آن مدت زمان و با کمتر بودن از آن حدنصاب اختیارات مدیریتی یا دیوانسالاری خود به خود معلق شود.مثلا اگر کاربری یک سال نبود یا کاربری در یک سال کمتر از مثلا ۱۰ ویرایش داشت اتوماتیک وار اختیاراتش لغو شود.جالب است کسی که مثلا شاید الان از دوران ویکی پدیایی بودنش به عنوان دوران بیکاریش یاد کند هنوز در اینجا مدیر باشد و از کاربران فعال پرقدرتتر.--iroony ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۲ (UTC)
- موافق --دوستدار ويکيپديا ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۱۵ (UTC)
- موافق -- در بسیاری از سیستمهای عمومی، زمانی که شما کد کاربری خود را غیر فعال میکنید؛ پیغامی مبنی بر اینکه «تمامی موارد مربوط به کدکاربری شما میماند الا مدیریتهایی که در گروهها داشتهاید» میگیرید. من نمیدانم زمانی که کاربران انتخاب کننده، آن کاربران نیستند، نحوه مدیریت آنگونه نیست؛ اصلا انتخابی در کار نیست، فعالیتی در کار نیست، سیاه کردن لیست و بالا بردن آمار مدیران چه لزومی دارد؟ --نوید ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۷ (UTC)
- موافق با خلع دسترسی دیوانسالاری به دلیل عدم اجماع برای دریافت چنین دسترسی و مخالف با خلع دسترسی مدیریت بنابر آنچه که در اینجا گفتهام.مازیار پریزاده ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۳ (UTC)
- موافق Cobain ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۷ (UTC)
- موافق --Hoseyn_1 фTдlk ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۰۱ (UTC)
- موافق--محمد.رضا ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۰۷ (UTC)
- موافق با دلایل بالا. --Mona ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۹ (UTC)
- دو پرسش متفاوت مطرح شده که پاسخشان متفاوت است: با پسگرفتن دسترسی دیوانسالاری از آن دو موافقم و با پسگرفتن دسترسی مدیریت مخالف (توضیح بیشتر در اینجا). Alefbet ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۰۲ (UTC)
- موافق: بازپس گیری است. اگر خود را مدعی بینند، مجدد رای گیری توانند. حال آن که اگر روزی خدای ناکرده استفاده ای از آن کنند، بیم سوءاستفاده دوستان و نزدیکان نیز حتی می رود! پس اگر احتیاجی به استفاده نیست، پس بازپس گیریش کار بدی نیست. اگر احتیاجی به استفاده است، که دیگر قوانین و محیط و ... تفاوت کرده است و احتیاج به رای گیری مجدد است. در دو حالت بازپس گیری گزینه اول است. Taeedxy ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۵۱ (UTC)
- موافق:رضا ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)
- موافق نرسی : به نظرم کسی که مسئولیتی را داوطلبانه گردن گرفته و سپس بی خیال رها کرده ، کل جامعه ویکی را به مسخره گرفته است. nersy ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۱ (UTC)
- موافق با پس گرفتن دیوانسالاری هستم، اما با پس گرفتن اختیار مدیریت موافق نیستم. ▬ حجت/بحث ۵ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۲ (UTC)
- موافق:به قول مرحوم دهخدا مگر در این مملکت قحطالرجال است که این آقایان وکیل مجلس شدهاند. بنده هم بنا به این گفته باید عرض کنم که مگر در ویکیپدیا اعضای فعال ، پر ویرایش ، آشنا به احوال و اوضاع فعلی ویکی فارسی و مورد اعتماد دیگر کاربران کم است که حالا ما برای دسترسی مدیریت ۲ نفر که حتی به خود زحمت نداده در ۲ سال اخیر سری به ویکیپدیا زده و حتی علت رفتن و عدم حضور خود را نیز برای دیگر کاربران شرح ندادهاند این همه وقت خود و دیگر کاربران را تلف کنیم. اگر این همه ویرایش صورت گرفته برای این امور را برای مقالات صرف کرده بودیم اکنون تعداد مقالات ویکی فارسی فرا از ۱۰۰٫۰۰۰ مقاله بود. (Dr. Nima ۶ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۰۹ (UTC))
- موافق. وضعیت در این مورد روشن است. ولی باید راهی هم برای عزل مدیرانی پیدا کرد که از مدیریت سواستفاده میکنند، نظیر کاربر مردتنها.ojanfar ۶ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)
- موافق. قبلا نظرم را گفته ام. چون در مرخصی به سر می برم حس توضیح دوباره ندارم.--گردآفرید ۷ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۵ (UTC)
- موافق. حفظِ سمتِ کسانی که کاملا ویکیپدیا را رها کردهاند، منطقی نیست. آسا ۸ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۰۲ (UTC)
- موافق. چه در این بحث و چه در بحث تدوین قانون کلی برای برکناری مدیران غیرفعال، که جمعبندی شده، این سخن دوستان مخالف که یک مدیر غیرفعال، کار اشتباهی انجام نداده و شاید پس از برگشت (چند سال بعد) دوباره مفید باشد، درست است. ولی به نظر من، به دلیل پیچیدگیهای زیاد تعاملهای انسانی، تصمیمگیری مدیریتی در ویکیپدیا نمیتواند به صورت رباتی و تنها با دانستن قوانین و داشتن بیطرفی بهدرستی انجام گیرد. یک مدیر برای تصمیمگیری درست و جمعبندی صحیح بحثها در ویکی، باید تا حدود زیادی در جریان پیشینهٔ کاربران و بحثها و رخدادهای جدید باشد و مدیری که پس از مدتها دوری برگردد، نمیتواند اینگونه باشد. از طرف دیگر احتمال بازگشت مدیرانی که بیش از یک سال از ویکیپدیا دور بودهاند و تبدیل شدن آنها به کاربر فعال، بسیار کم است. اینکه تعداد مدیران، به صورت شفافتری بیانکنندهٔ مدیران فعال باشد هم دلیل دیگری میتواند باشد.--مصطفی/بحث ۸ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)
مخالف
- مخالف.راستش من هنوز متوجه نشده ام که چرا باید به صورت موردی نظرخواهی شود. در حال حاضر ویکی فارسی سازوکار مشخصی برای عزل مدیران و دیوانسالاران ندارد. به قول حجت عزیز، نامبردگان دو سال است در ویکی ویرایشی نداشته اند و لذا احتمال سوء استفاده کاملا منتفی است. (در زمان حضور هم سوء استفاده ای نداشته اند) در حالی که (بدون آنکه قصد جسارت به کسی را داشته باشم) احتمال سوء استفاده توسط هریک از مدیران و دیوانسالاران محترم فعلی بیش از این دو نفر است. (چون حداقل فعالند و حضور دارند) لذا طرح این بحث را پیش از ایجاد سازوکار اساسی برای عزل مدیران، یک بحث فرعی و انحرافی می دانم که باعث می شود از هدف صحیح دور بمانیم. --دانقولا ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)
- دو پرسش متفاوت مطرح شده که پاسخشان متفاوت است: با پسگرفتن دسترسی دیوانسالاری از آن دو موافقم و با پسگرفتن دسترسی مدیریت مخالف (توضیح بیشتر در اینجا). Alefbet ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۰۲ (UTC)
- مخالف این رایگیری وجاهت قانونی ندارد.در متا هم مطرح شود هیچ ویکیبدی این را انجام نمیدهد.اگر هم انجام بدهم کار اشتباهی کرده که با یک اعتراض دسترسیها را بر میگرداند.در متا وقتی تقاضایی داده میشود موکد باید تاکیید بشود که طبق کدام بند قانون ویکیپدیا فارسی این عزلها صورت خواهد گرفت.اگر قانونی نباشد کسی آن را انجام نخواهد داد ♦مرد تنها♦ ب ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۸ (UTC)
- سیاستها و رهنمودهای ویکیپدیا در خلأ زاده نمیشوند. سیاستها و رهنمودهای کلی بیان خلاصهای از اجماع کاربران در مواردِ گوناگونِ جزئیتر است. نتیجهٔ بحث در این رأیگیریِ خاص، غیر از موضوع خودش، میتواند در تدوین سیاستهای کلی آینده هم مفید باشد. این که بگوییم «تا وقتی سیاست کلی نیست راجع به جزئیات بحث نکنیم» بیمعنی است. برای بسیاری از سیاستهای کلی که در ویکیپدیا میبینید، ابتدا بحث بر سرِ موارد جزئیتر وجود داشته است و نتایج آن بحثها هم علاوه بر موضوع خاص خود، در تدوین سیاست کلی مفید بوده است. Alefbet ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۲۹ (UTC)
- حرف شما کاملا صحیح است. من هم دقیقا همین را میگویم.دیشب به جناب عزیزی هم عرض کردم بنده مایل هستم در تکمیل سیاستها تمام تلاشم را بکنم.با تمام اختلافی هم که با شما دارم در مورد قوانین معمولا تحلیلهایتان درستهستند.پس بیاید به کمک یکدیگر قوانین را ایجاد کنیم.در این راه ویکیپدیا انگلیسی و خیلی از ویکیهای مترقی دیگر مثل آلمانی و فرانسوی هم در دسترس هستند.دوستدار ♦مرد تنها♦ ب ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۳۳ (UTC)
- برای مثال اینجا را ببنید همهشان "Policy of reconformation. " را دارند.دوستدار همگی ♦مرد تنها♦ ب ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۲۴ (UTC)
- جناب مرد تنهای عزيز، چطور است جهت مصالحه هم آن قانون و هم اين رأی گيری را با هم ضميمه کنيم زمانی که به ويکی بد ارسال ميشود. --دوستدار ويکيپديا ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۶ (UTC)
- بعضا طوری وانمود میشود که گویا من در مقابل اجماع کاربران هستم.در صورتی اینگونه نیست.من فقط صحبتم از این لحاظ بود وقتی دردی دیده میشود باید برای درمان آن کوشید داشتن دو رایگیری همزمان چندان درست نیست.به همه دوستان موافق که در بالا هستند از دوستان من هستند.از نظر بهتر است که ما الان احساس می کنیم در این زمینه مشکل داریم بهتر است برای حل آن از راه صحیح بکوشیم.♦مرد تنها♦ ب ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۱ (UTC)
- من کاملاً حرف شما را قبول دارم که داشتن قانون برای روال قانونی لازم است. ولی برخی از دوستان اصرار دارند که بايد رأی گيری انجام شود. به عنوان مصالحه چطور است که نه اين حرف و نه آن. هر دو را انجام دهيم. چيزی که از دست نميدهيم. اصولاً اينجور کار ها وقتی تبو اش بشکند، بعداً راحت تر ميشه آن را انجام داد;-) --دوستدار ويکيپديا ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)
- من با نظر مردتنها موافق نیستم. مادامی که ما سیاستی در این باره «نداریم» اجماع کاربران (در صورتی که به وقوع بپیوندد) ملاک عمل ویکیبدها خواهد بود. اگر قانونی باشد، آن وقت باید طبق آن عمل شود. ▬ حجت/بحث ۵ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۴ (UTC)
- من کاملاً حرف شما را قبول دارم که داشتن قانون برای روال قانونی لازم است. ولی برخی از دوستان اصرار دارند که بايد رأی گيری انجام شود. به عنوان مصالحه چطور است که نه اين حرف و نه آن. هر دو را انجام دهيم. چيزی که از دست نميدهيم. اصولاً اينجور کار ها وقتی تبو اش بشکند، بعداً راحت تر ميشه آن را انجام داد;-) --دوستدار ويکيپديا ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)
- مخالف: موافق گرفتن دسترسی دیوانسالاری چون بدون رایگیری داده شده و مخالف گرفتن دسترسی مدیریت با توجه به ویکیپدیا:بازپسگیری اختیارت مدیریتی درپی عدم فعالیت. بجای ۱۰۰۰ بار رفراندوم برگزار کردن، قانون را یکبار تصویب و ۱۰۰۰۰ بار به آن استناد میکنند. وحید ۵ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۳۲ (UTC)
- در پاسخ به جناب ظهیری باید عرض کنم. افرادی که با نظران کاربران انتخاب میشوند باید با نظرکاربران خلع شوند. حتا اگر هزار رفراندوم داشته باشیم بهتر است تا با یک قانون بشود اتوماتیک اجماعیابی کاربران را باطل کرد. من تصور میکنم شما دوستان موافق با آن سیاست از این نکته غافل هستید و نمیدانید سنت لغو اجماعکاربران بدون اجماعیابی مجدد چه سنت غیرویکیپدیایی و غیردموکراتیکی است و در آینده چه عواقبی را میتواند در پی داشته باشد. به هر حال تصویب شدن یا نشدن آن سیاست مهم نیست مهم این است که کاربران همه توجه کنند که نباید چیزی را که با اجماع بهدست میآید بدون اجماع مجدد پس گرفته شود. ضمنا سیاست به رایگذاشته شده اینقدر محدود است که احتمالا فقط همین یکبار به کار آید برای همین باید توجه داشته باشید چیزی را که میشود با رفراندمی حل کرد بهتر است برایاش پروسه طولانی و دقیق سیاستنویسی را طی نکرد و گرنه میشود همین که میبینید، پیشنهادی محدود با رایگیری و نه بحثوگفتوگو و نوشته شدن سیاست با نظر جمع، تبدیل به سیاست میشود و این کمال بیسیاستی است. عزیزی ۷ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۲۵ (UTC)
نظرات
- سئوال من از طراحان و موافقان این نظرخواهی این است. خاصیت این کار در چیست؟ ارادتمند--دانقولا ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)
- حامد و مسعود به قول دوستان دارای دسترسی ایمرجنسی بودهاند و معمولاً چیزی که اضطراری میباشد با از بین رفتن اضطرار باید برداشته شود! تازه این دوستان سالهاست که نیستند و بون و نبودشان برای ویکی فرقی نمیکند ولی مانند بسیاری از ویکیهای دیگر این جور مدیران غایب باید لیست شوند و بعد از مدتی دیگر مدیر نباشند. البته دلایل دیگری هم وجود دارد. ولی فیالحال میتواند این را نشان دهد که کاربران دوست ندارد کاربری بعد از چند سال بیاید و بدون آشنایی با جو جدید ویکی دوباره مدیر و دیوانسالار باشد و احدی نتواند بگوید چرا؟! مثل اینکه برویم شخصی را که الان ۳۰ سال است در خارج زندگی میکند به دلیل اینکه روزی شهردار تهران بودهاست بیاوریم و شهردارش کنیم! آیا شهرامروز تهران مانند ۳۰ سال پیش است؟ این هم همان حکم را دارد. من که دو ماهی نبودم در ویکی (تازه بودم وفقط سری میزدم) بعد از آمدنم یک دو هفتهای طول کشید تا طول و عرض ویکی دستم آمد حال با چندین سال که تکلیف روشن است آن هم نه در مقام یک کاربر و بلکه مدیر. --کامیار ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)
- چندی پیش، جناب عزیزی در صفحه ای دیگر استدلالی آوردند که جاب بود. ایشان فرمودند (نقل به مضمون) "حالا مگر اتفاقی افتاده؟ مگر سوء استفاده ای شده؟" من هم همین را می پرسم. مگر حامد و مسعود برگشته اند؟ مگر سوء استفاده کرده اند؟ آن موقع که بودند نکردند. چرا در مورد مدیران فعلی که این احتمالات بیشر است سازوکاری نمیاندیشیم؟ حامد و مسعود که احتمالا گذرواژه شان هم یادشان نباشد!. ارادتمند--دانقولا ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۲۷ (UTC)
- سوء استفاده داستانی دیگر است. و سازوکارش باید در جای مناسبش اندیشیده شود. به نظر شما اضطرار یک کار یعنی چه؟ در ضمن من نقل قولی از خود شما در زمان رایگیری مردتنها میکنم (البته عین خود نوشته شما نیست) : آیا حتماً باید اتفاقی بیافتد تا ما دست به کار شویم. خطاب شما به بهآفرید بود که منظورتان این بود که اگر ایشان زمانی تخطی کردند آنوقت باید بیاییم و بیاندیشیم که دیوانسالاری دیگر میخواهیم؟ حالا سوال من از شما اینست که چطور در زمان طرفداری از انتخاب دیوانسالاری جدید پیش فرض احتمال خطا آورده شدهاست که باید منجر به انتخاب شود ولی در زمان عزل این پیشفرض تبدیل به حسن نیت شدهاست؟ تشکر--کامیار ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۵ (UTC)
- پاسخ شما خیلی ساده است. زیرا احتمال اینکه به آفرید از همین لحظه قطع ارتباط با ویکی کند به مراتب و ده ها برابر بیش از آن است که حامد و مسعود در همین لحظه به ویکی برگشته و شروع به سوء استفاده کنند. بنابر این آن استدلال من در آنجا درست بود که وجود تنها یک دیوانسالار فعال را برای ویکی خطرناک بدانم. ولی برای اینجا درست نیست که بجای صرف انرژی روی تعیین سازوکار عزل مدیران، دو کاربر آمفوتر وقت گذاشته شود. اصل قضیه این است که چرا آن اولی نمی شود و این دومی صفحه اش (برای بار دوم) راه می افتد. با اینکه خاصیت اولی بیشتر است و همین اندازه هم انرژی می خواهد (یا قدری بیشتر) ارادتمند --دانقولا ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۹ (UTC)
- یک مشکلی هم هست الان همیشه وقتی از کمبود مدیر گلایهای میشود همگان میگویند ۹ مدیر داریم در حالی که عملا ۶ مدیر بیشتر فعال نیستند.شاید این عدد ۹ از لحاظ روانشناسی نیز بیتاثیر نیست که کاربران در انتخابات مدیریت فرزاد خلیفه رخوت نشان دادند.با صحبت جناب کامیار هم موافقم که یک نفر شاید اصلا بعد از چند سال آمد باید بشود مدیر کسانی که حتی نمیشناسدشان؟؟..یک خاصیت این کار هم این است که به جای این دو نفر عزل شده دو نفر دیگر را انتخاب کنیم کسانی مثل مانی یا دیگر دوستان که حضورشان در این سمت بینهایت مفید است.در مورد سوء استفاده هم ممکن است ایشان(توهین نیست فقط ممکن است) اکانت کاربریشان را که از قضا اختیارات مدیریت هم دارد به کسی دیگر بدهند و به قول معروف و خودمانی بگویند برو ویکی پدیا مدیری و حالشو ببر!!!--iroony ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۳ (UTC)
- ایرونی عزیز. مثال شما بسیار کم احتمال است. در حقیقت احتمال بسیار بسیار ناچیزی دارد. من هم یک مثال می زنم.(در مثل مناقشه نیست) فرض کنید (زبانم لال) دیوانسالار به آفرید همین الان همه مدیران را خلع کند و تعدادی مدیر جدید بسازد و این مدیران همه آیپی ها و کاربران را نامحدود ببندند و....چه دردسری خواهیم داشت؟ چقدر دنیا به ویکی فارسی خواهد خندید؟ چنین احتمالاتی آنقدر ناچیز است که اصلا نباید بهشان فکر کرد. --دانقولا ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۶ (UTC)
- البته دیوانسالار مدیر خلع نتواند کرد. ;-) ویکیبد تواند کرد. بهآفرید ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۹ (UTC)
- جناب دانقولا احتمال احتمال است! هر چند ضعیف باشد، مهم اینست که به یک رویه درست اعتقاد داشته باشیم و اینکه چقدر محتمل است در درجه ثانی قرار دهیم. در ضمن حذف 2 نفر از 4 نفر و متعاقب آن 2 نفر از 9 نفر با توجه به هر قانون احتمالی کار کوچکی نیست. + این نکته را یاد داشته باشید که در زمانیکه ویکی سرجمع 10 (ماکزیمم) کاربر فعال هم نداشت عدهای مدیر شدند که مقبول آن جامعه کوچک بوند و لزوماً مقبول بین این خیل کاربران جدید شاید نباشند و منطقاً نیستند. کاربر مردتنها با آن همه مقبولیت حد نصاب دیوانسالاری را نیاورد آنگاه شما چطور میپذیرید که کسانی به صورت اضطراری دیوانسالار شدهباشند (و نه با مقبولیت) و این اضطرار به مدت چند سال به طول بیانجامد؟ منطق میگوید با پایان یافتن شرایط اضطراری باید آن دسترسی هم برداشته میشد! چه شد که نشد بماند... --کامیار ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۰ (UTC)
- درود در واقع من متوجه نشدم این رایگیری از چه جهاتی دوباره باز شد.اما از لحاظ قانون ویکیپدیا فارسی و ویکیپدیای انگلیسی که ما از آن تبعیت میکنیم این رایگیری غیرقانونی است.مگر اینکه مشخصا در قانون ذکر شده باشد با رایگیری میتوان مدیران را برکنار کرد که آن نیازمند رایگیری مجزاست.به نظر من این کار بدعت است و این بدعت اصلا کار درستی نیست.در مورد ویکیپدیا فرانسوی احتمالا آنها این قانون را دارند.اما ما نداریم.دوستدار ♦مرد تنها♦ ب ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۳ (UTC)
- درود. با اجماع کاربران هرکاری جز تغییر سیاستهای بنیادین ویکی میتوان کرد. قضیهٔ خلع هم در نهایت با ویکیبدهاست. این بحث هم ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد. بهآفرید ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۸ (UTC)
- بله این که مسلم است اما کامل شدن قوانین باید از پایه شکل بگیرید.پایه این رایگیری بر اساس کدام قانون ویکیپدیای فارسی و یا انگلیسی است ؟ ♦مرد تنها♦ ب ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۹ (UTC)
- به آفرید عزیز. دردسر تواند ساخت. (پس مثال من رو نقض نمی کنه) کامیار عزیز. هنوز پاسخ سوالم را نگرفته ام. خاصیت عزل این دو نفر با روشی بدیع و جدید چیست که ایجاد سازوکار عزل مدیران و دیوانسالاران این خاصیت را ندارد؟ ارادت --دانقولا ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۱ (UTC)
- غرض من نقض مثال شما نبود. خاصیت ملانقطیانهام رو آمد. بهآفرید ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۸ (UTC)
- کمابیش دارم عادت میکنم به آن. (و به نه های مع الواسطه) بگذریم. ارادت --دانقولا ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)
- مسئله این است که سیاستها و قوانین در ویکیپدیا از دل عملکردها بیرون میآید نه برعکس. البته رویه قضایی در انگلستان و بسیاری از کشورها نیز چنین است. یعنی اول نمیآید قانون کلی بگذارند و بعد به آن عمل کنند وقتی موردی پیش آمد بحث میشود و قاضی حکم میدهد و این میشود رویه قضایی. این که بگوییم اول بیاید سیاست عزل مدیران تنظیم کنیم و بعد هم فرمولی مکانیکی برای این عزل پیشنهاد بدهید که به راحتی محملی برای سؤاستفاده بشود. بهتر است به صورت موردی در مورد عزل مدیر یا دیوانسالاری خاص به اجماع برسیم و بعد از مجموعه چند اجماع به رهنمود و سیاست برسیم. در ویکیپدیا انگلیسی هم کم و بیش همین روند اتفاق افتاده است. عزیزی ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۲ (UTC)
- جناب عزیزی. قطعا اگر مورد خاص حامد و مسعود وجود نمی داشت، ویکیپدیا:بازپسگیری اختیارت مدیریتی درپی عدم فعالیت هم بوجود نمی آمد. به قول مولانا "چون که صد آید نود هم پیش ماست." عرض من این است که سازوکار کلی را بسازیم، مسئله حامد و مسعود ظرف سی ثانیه حل می شود. اینکه بخواهیم انرژی را در اینجا تلف کنیم که هیچ (تاکید می کنم) هیچ خاصیت مفیدی ندارد، انحراف دانسته یا نادانسته بحث است. --دانقولا ۲ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)
- جناب دانقولا در چند جا این را توضیح دادهام باز میگویم. آن چیزی که دارد اجماعیابی میشود ظاهرا به نام سیاست است اما عملا فقط در همین مورد کاربرد دارد و بعید است دیگر کاربردی پیدا کند فقط سیاستی میشود که به راحتی قابل نقض است و میتواند دستمایهی آدمها شوخطبع قرار بگیرد. مثلا الان جناب حامد و مسعود اگر خبر داشته باشند و شوخ طبعیشان گل کنند و بیایند و ویرایش جزئی انجام دهند آنوقت دیگر نمیتوان با تکیه بر آن سیاست حذفشان کرد و بدتر این که دیگر با اجماعیابی اینگونه هم حذفشان دشوار میشود چون میگویند دارید خلاف سیاست موجود اجماعیابی میکنید. به عبارت دیگر ۱۰۰ را که نداریم هیچ ۸۰ را هم نخواهیم داشت. نظر من این است که این مورد خاص را با اجماعیابی حل کنیم. بعد به صورت بحث جمله به جمله طرح کلی خلع مدیران و دیوانسالاران یا رای اعتماد مجدد را پیبگیریم. این تمام حرف من است. عزیزی ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۸ (UTC)
- جناب دانقولا یعنی میفرمایید مثلاً اگر در جایی قانونی برای برخورد با آدمکش وجود نداشت چون تا به حال آدمی کشته نشدهبود و اگر به ناگه آدمی کشتهشد ما نباید برخورد کنیم به علت اینکه قانونی نداریم و باید آن آدمکش آزادانه بگردد تا ما بنشینیم تا قانون تصویب کنیم؟ این منطقی است؟ ممکن است ما تا سالها بر سر کمیته حکمیت و همین قانون مورد نظر مردتنها به توافق نرسیم حال باید بنشینیم که هر کس هر طور خواست رفتارکند؟ بله خیلی خیلی خیلی بهتر است برای هرچیزی قانونی درخور داشته باشیم که کاملاً گویا و شفاف به آن موضوع برسد ولی وقتی نداریم برخورد موردی اتفاقاً نه تنها ضرری ندارد بلکه ۱۰۰۱ سود دارد و تنها یکی از سودها این است که میفهمیم کمبودی در قانون داریم و میرویم به دنبال ایجادش. من با جناب عزیزی موافقم. هیچ لزومی ندارد برای همه چیز ابتدا قانونش را بسازیم. ما باید با موارد برخورد کنیم و موارد را تبدیل به قانون کنیم. شک نکنید که در تمام ویکیها هم همینطور بودهاست. موارد را دیدهاند و بعد از اجماعیابی قوانینش کردهاند. هم اکنون صدها بحث باز در ویکی انگلیسی میبینید که شدیداً پیگیری میشود چرا ما اینگونه نباشیم! به فدراسیون فوتبال خودمان نگاه کنید، تا همین سال پیش قوانین درستی نداشت و درباره هر مورد تخلف و یا شرایط جدید موردی وارد عمل میشد و نظری منحصر به فرد میداد تازه باز هم با داشتن قانون در حال حاضر همینگونه رفتار میکنند. بنا به فرمول پیشنهادی شما احنمالاً به آنها هم باید میگفتند بنشینید تا سال بعد که قانوندار شدیم تصمیم میگیریم!--کامیار ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۱۱ (UTC)
- به نظر من اگر یک مکانیسم خودکار عزل در نظر گرفته شود دیگر وقت کاربران هم در این شکل بحثها اتلاف نمیشود...جناب دانقولا درست میگویند که اصلا چند در هزار امکانش هست کسی بیاید و سوء استفاده کند اما باز یک در میلیون هم باشد باز یک احتمال است و نمیشود احتمالات را نادیده گرفت...اما بهتر است کسی که فعال نیست اختیاراتش هم تعدیل شود...البته به نظر من بهتر است حتما جای این دو نفر یک یا دو نفر دیگر به مدیران اضافه شوند..--iroony ۳ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۲۳ (UTC)
پاسخ به سوال دانقولا
- کمی تاریخچه را باز کنیم:در اوایل کار ویکیپدیای فارسی،آقای روزبه قصد مسافرت داشته و از این میترسیده که در نبود وی،ویکیپدیا به گند کشیده شود به همین دلیل دو کاربر معتمدشان را به دسترسی دیوانسالاری میرساند(البته من ندیدم از دسترسی دیوانسالاری استفاده کنند اما در تاریخچه حذف بعضی صفحات دیدم که از دسترسی مدیریتی استفاده کردند) که در اصطلاحات تخصصی میگویند Emergency Power و باید طرف به طور موقت مدیر بماند(مثل میثم که برای مدتی مدیر شد)و وقتی که آقای روزبه بازگشت این دو نفر را عزل نکرد و آنها به ویرایشاتشان ادامه دادند و از دو سال پیش دیگر ویرایشی نداشتند و تا یک سال پیش که یک نفر پیشنهاد عزل ایشان را داد و جالب اینجاست که کاربری برگشت گفت:چشممان به Emergency Power یک ساله روشن شد،و حسام گفت:چشمتان روشن-پس در کل بودن آن دو در دسترسی دیوانسالاری و مدیریتی آن هم بیش از چند سال فاقد وجاهت قانونی است(دیوانسالار که همه ویکی نیست بدون رای گیری کاربری را به طور دائم مدیر کند)
:)
امیرΣυζήτηση ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۲ (UTC) - من دو ماه در ویکی نبودم و بعد از دو ماه بازگشتم دیدم کلا همه چیز تغییر کرده بسیاری از ترجمهها عوض شده،کاربران خرابکار و ترولهای جدیدی سرکار آمدهاند،سرعت رشد مقالات تغییر یافته و دعواها کمتر شده حالا فکر کنید مدیری بعد از دو سال بیاید و نداند مدت جمعبندی یک رایگیری چقدر است و در هفته اول کاربری را مدیر کند(حالا متا بیار باقالی بار کن :))!! یا اصلا نداند نام کاربری نامناسب چیست و کاربران را به نام کاربری نامناسب تغییر دهد یا حتی نداند چه کاری مستوجب بستن یا حفاظت است و...
:)
امیرΣυζήτηση ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۲ (UTC) - اگر مدیری یا دیوانسالار غیر فعالی از فهرست مدیران کم شود همه میفهمند که ویکیپدیای فارسی واقعا چند مدیر،دیوانسالار و .. دارد و مشکلات ویکی راحتتر فهمیده میشود و معیارها برای یافتن مدیران جدید پایینتر میآید(و مثل رایگیری فرزاد نمیشود)
:)
امیرΣυζήτηση ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۲ (UTC) - وقتی کسی به ویکیپدیا آنقدر احترام نمیگذارد که بیاید و بگوید لطفا مرا عزل کنید،چرا ما به او احترام بگذاریم و صبر کنیم تا بیایند و خرابکاری کنند(نادانسته)
:)
امیرΣυζήτηση ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۲ (UTC)
- امیرجان. سلام. ابتدا خواستم فقط پاسخ نکات شما را بدهم، بعد دیدم بد نیست کمی کلی تر بحث کنیم. اگر من گفته ام خاصیت این صفحه را نفهمیدم، نباید خلط شود با اینکه خاصیت عزل این دو نفر را نفهمیده ام. شما که بحثهای قدیم را دیده اید، به خوبی می دانید که در بحث (و نه نظر خواهی) مشابهی که سال گذشته همین موقع ها در این خصوص در جریان بود من هم با عزل این دو موافق بودم. هنوز هم هستم. ولی نه با نظر خواهی های بدیع مانند این صفحه. همانطور که میدانید، صفحه مشابهی هم با نام ویکیپدیا:بازپسگیری اختیارت مدیریتی درپی عدم فعالیت در حال نظرخواهی است. در آنجا من موافقم (رای موافق مطلق هم دادم) دقیقا هم مورد حامد و مسعود در آن صدق می کند. من معتقدم باید برای ایجاد یک قانون (ولو ناقص و ولو جزئی) گام برداشت و نه اینکه برای انجام یک امری که خیلی هم امرژنسی نیست، بدعت گذاری کنیم.--دانقولا ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۶ (UTC)
- به اعتقاد من (بدون آنکه منظورم هیچ شخص خاصی باشد) کسانی که در راستای حل موردی حامد و مسعود تلاش میکنند، از ایجاد هرگونه قانون برای خلع مدیران واهمه دارند. قانونی که هم اکنون در آن صفحه به اجماع رسیده (و متاسفانه به شکل عجیب و نگران کننده ای اجماع یابی نمی شود) اگر چه بسیار ناقص است، فقط نظر به یک مورد خاص دارد، شرایط ساده ای دارد، دامن هیچیک از مدیران خاطی احتمالی فعال را نمی گیرد و هزار عیب دیگر، ولی یک حسن بسیار بزرگ دارد که اگر کمی دقت کنید متوجه عظمتش می شوید. این حسن این است که تابوی غیر قابل عزل بودن مدیران و دیوانسالاران در ویکی فارسی را می شکند. این را دست کم نگیرید. اگر آن اجماع، بالاخره توسط یک مدیر شجاع یافته شود و تبدیل به قانون شود، به این معنی است که می توان به سرعت صفحات نظرخواهی برای قوانین جدید بر علیه مدیران خاطی را نیز راه اندازی کرد. نمی دانم حالا متوجه عمق ارزش آن صفحه و کم ارزش و انحرافی بودن این صفحه شدید یا خیر؟ خداوند حافظتان باد. --دانقولا ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۶ (UTC)
- لطفا جَو ندهید! قرار شده است تا آخر هفته اجماع یابی شود--Taranet ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۸ (UTC)
- ببخشید «جو ندهید» = «جوسازی نکنید» است؟ یا چیز دیگری؟ وحید ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۸ (UTC)
- تقریبا!--Taranet ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۰ (UTC)
- جناب دانقولا شما کمی دیر تشریف آوردید این تابو قبلا شکسته شده است و همان کسانی شکستندش که در حال حاضر نگران فروکاهیده شدن سطح ویکیپدیای فارسی هستند و متاسفانه نوعی عوامزدهگی و سطحینگری با ادبیات لومپنی ممکن است رواج پیدا کند که باید نگران آن بود. بیهوده «جو» ندهید و مطمئن باشید کسی «جوگیر» نمیشود. عزیزی ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۹ (UTC)
- تقریبا!--Taranet ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۰ (UTC)
- ببخشید «جو ندهید» = «جوسازی نکنید» است؟ یا چیز دیگری؟ وحید ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۸ (UTC)
- لطفا جَو ندهید! قرار شده است تا آخر هفته اجماع یابی شود--Taranet ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۸ (UTC)
- با سلام. یعنی الان قانونی داریم که بر اساس آن بتوان تقاضای عزل دیوانسالار (یا مدیری) را نمود؟ پس خوش به حالمان. لیدیس اند جنتلمن. من اشتباه کردم. لطفا هرکس جو را گرفته فورا آن را پس بده که خودم لازمش دارم. فقط یک سوال از آقای عزیزی. اگر این تابو شکسته شده و قانون داریم، پس چرا اینجور رفرانوم های موردی رو برگزار میکنیم؟ ارادتمند--دانقولا ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۱ (UTC)
- آن تابو شکسته یعنی همین که قبلا این صفحات موردی را حفاظت میکردنند و اجازه نمیداند که چنین نظرخواهیهای انجام شود و اتفاقا دلیلشان هم همین دلیل نادرست شما بود که میفرمایید قانون نداریم. دوست عزیز قانون بد بدترین نوع بیقانونی است. وقتی در مورد چیزی قانون وجود ندارد میشود با اجماعیابی مسئله را حل کرد اما وقتی قانون وجود داشته باشد و آن قانون نادرست باشد دیگر سخت میشود کاری کرد. الان اگر جناب مسعود یا حامد جهت خوشمزهگی بیایند و ویرایش جزئی انجام دهند طبق قانون شما قابل عزل و خلع نیستند و دیگر نمیشود اجماعیابی موردی هم کرد چون قانون وجود دارد. عزیزی ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۷ (UTC)
- قبول کنید که بعضی از جملاتتان را نمی شود فهمید. مثل این: «قانون بد، بدترین نوع بی قانونی است!!» ماحصل گفتارتان در جملات قابل فهم آن این بود که این نظرخواهی برای جلوگیری از خوشمزگیهای احتمالی حامد و مسعود راه افتاده است. درست فهمیدم؟ ارادت --دانقولا ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۷ (UTC)
- اگر چنین چیزی از جملات من استنباط کردهاید احتمالا یا از الکن بودن سخن من است یا از کاهلی شما در تعمق در گفتهی دیگران. بیقانونی، در جایی که قانون لازم است، بدیهایی دارد اما قانون بد، از بیقانونی، بدیهای بیش تری دارد. لذا از حیث نتایج منفی بیقانونی میتوان گفت: قانون بد، بدترین نوع بیقانونی است. عزیزی ۴ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۲۴ (UTC)
یک پیشنهاد به ذهنم رسید:
هر کاربر بالای هزار ویرایش(در فضای اصلی نهها) میتواند درخواست عزل مدیری را در قهوهخانه مطرح کند و دلایلی از جمله غیرفعال بودن یا تخطی را ذکر کند سپس اگر پنج کاربر بالای هزار ویرایش زیر متن را امضا کنند آنوقت رایگیری عمومی گذاشته میشود و تمام کاربران بالای صد ویرایش در فضای اصلی مقالات میتوانند رای دهند و در صورت اجماع،کاربر از مدیریت برکنار میشود
چطور است؟:)
امیرΣυζήτηση ۵ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۶ (UTC)
- امیرجان پیشنهاد خوبی است. اما فراموش نکن عزل همیشه با هزینهی زیادی همراه است. اگر مسئله رای اعتماد سالانه را بگذاریم آنوقت دیگر موضوع غزل بسیار بسیار کم ممکن است پیش بیاید. لطفا سری به ویکیپدیا:رأی اعتماد مجدد برای مدیران بزن. عزیزی ۵ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۸ (UTC)
- با سلام. اگرچه من خیلی کم تجربه تر از بزرگان بالا هستم، ولی فکر میکنم پیشنهاداتی از نوع پیشنهاد جناب امیر، بارها مورد بررسی قرار گرفته اند و در هیاهوی بحث ها گم شده اند. من هم فکر می کنم باید با دلنگرانی های جناب دانقولا شریک شد. اول باید تابوی نداشتن قانون بشکند. اگر قانون ضعیف است، بعد از شکستن تابو می توانید آنرا تقویت کنید و تعمیم دهید. از بحث های این صفحه و آن یکی صفحه، چنین بر می آید که فرمایش جناب عزیزی، در خصوص اولویت بی قانونی بر قانون بد موضوعیت ندارد. قانونی که در آن صفحه دارد تصویب می شود، فوقش یک قانون کم مصرف است، ولی به هرحال قانونی است که قدرت بی حد و مرز مدیران را (حتی اندکی) محدود می کند. محدودیت باعث ایجاد پاسخگویی خواهد شد. با تصویب آن قانون، راه برای بررسی پیشنهادات دیگر مثل پیشنهاد جناب امیر باز می شود. ولی با تصویب این یکی، هیچ چیزی جز حذف اسم دو نفر غیر فعال از لیست مدیران به دست نمی آوریم. --هاكل بريفين ۵ نوامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۳۷ (UTC)