پرش به محتوا

شیونگ‌نو

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
قلمرو شیونگ‌نو در قرن دوم پیش از میلاد (قبل از جنگ هان–شیونگ‌نو در ۱۳۳ پیش از میلادی تا ۸۹ میلادی): شامل مغولستان، قزاقستان شرقی، قرقیزستان شرقی، سیبری جنوبی و بخش هایی از شمال چین مانند منچوری غربی، سین کیانگ، مغولستان داخلی و گانسو است.
شیونگ نو - قبیله های آریایی در غرب نقشه مشخص است
محدوده شیونگ نو شامل مغولستان، منچوری غربی، سین کیانگ، شرق قزاقستان، شرق قرقیزستان، مغولستان داخلی و گانسو.

شیونگ‌نو یا هیونگ نو (در منابع علمی XIONGNU یا Hsiung-nu یا Hiung-nu یا Xiong-nu به معنای بردگان ظالم) (آوانگاری سازگار[۱] با گویش چینی بر پایه گزارش سیما چیان[۲] از واژه خیَئونَ اوستایی[۳]) یک کنفدراسیون قبیله‌ای[۴] از مردم کوچ‌نشین بود که بر اساس منابع کهن چینی، از قرن سوم پیش از میلاد تا اواخر قرن اول میلادی در شرق استپ اوراسیا (امروزه مغولستان، مغولستان داخلی، سیبری، سین‌کیانگ، گانسو) ساکن بودند. منابع چینی گزارش می‌دهند که مودو چانیو، در سال ۲۰۹ پیش از میلاد، امپراتوری شیونگ‌نو را تأسیس کرد.[۵] فرضیات مختلفی برای زبان آن ها توسط محققان ارائه داده شده است [۶]. هون یک اصطلاح جمعی برای سوارکاران با ریشه های مختلف بود که سبک زندگی عشایری یا نیمه عشایری را پیش می بردند. به باور پژوهشگران تصور می شود که هون ها از تبار شیونگ نو ها باشند[۷]. یانوش هارماتا در گزارشی چاپ شده توسط یونسکو، آنان را از ایرانیان کوچ‌رو شمالی می‌داند چراکه همه واژگان شیونگ نویی آورده‌شده در منابع چینی از جمله نام شاهان آنان از یک زبان ایرانی شرقی (سکا) می‌باشد.[۸]

تاریخ

[ویرایش]

مردمان شیونگو به احتمال زیاد بخشی از قوم هون بودند. آن ها مردمانی قبیله ای، و جنگجو بودند که به‌صورت دائم به شمال چین یورش برده و غارتگری می کردند.

آن ها تهدیدی همیشگی برای سلسله هان محسوب می شدند،برای همین چینیان با تکمیل دیوار بزرگ چین سعی در کاهش حملات آن ها کردند.[۹]

ریشه شناسی

[ویرایش]
گسترش کوچ نشینان به مغولستان حدودا ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد (عصر آهن اولیه) و شکل گیری شماتیک امپراتوری شیونگ‌نو در قرن سوم پیش از میلاد

چندین نظریه در مورد هویت و منشا قومی-زبانی شیونگ نو ها وجود دارد.

نظریه ارتباط با هون ها

[ویرایش]

فرضیه شیونگ نو-هون در اصل توسط مورخ فرانسوی قرن ۱۸ میلادی، ژوزف گیگن ارائه شد. او متوجه شد که مورخان چین باستان به اعضای قبایل مرتبط با شیونگ نو با نام هایی شبیه به نام "هون" اشاره کرده اند. وی همچنین خاطر نشان می کند که در الفبای زبان باستانی سغدی، هم شیونگ نو ها و هم هون‌ها با عنوان γwn (xwn) یاد می‌شدند، که نشان می‌دهد این دو نام مترادف بوده اند.[۱۰] اگرچه این نظریه که شیونگ نو ها پیشینیان هون ها بودند، اکنون توسط بسیاری از محققان پذیرفته شده، اما هنوز به یک اجماع کلی تبدیل نشده است.

نظریه ایرانی زبان بودن شیونگ نو

[ویرایش]

نظریه دیگری که در میان محققان وجود دارد عنوان می کند که شیونگ نو ها احتمالا ایرانی بودند.(هزاره های افغانستان امروزی)[۱۱] هرلد والتر بیلی نظریه زبان ایرانی شیونگ نو ها را مطرح کرد، با این استدلال که تمامی نام‌ های اولیه شیونگ نو در قرن دوم قبل از میلاد، از یکی از زبان های ایرانی شرقی بوده است.[۱۲]همچنین طبق یافته های بیلی هر چند در میان شیونگ نوها طوایف و گروه های ایرانی زبان بودند، اما نمیتوان شیونگ نو ها را از اقوام ایرانی تبار دانست، بلکه به احتمال قوی تر آنها قبلاً تابع یک قوم ایرانی بوده‌اند و الگوی عشایری و فرهنگ و زبان ایرانی را از آنها آموخته‌اند.[۱۳]

در کتاب تاریخ تمدن‌های آسیای مرکزی که در سال ۱۹۹۴ توسط یونسکو منتشر شد، یانوش هارماتا ویراستار آن ادعا می‌کند که قبایل شیونگ نو دارای نام‌های ایرانی بوده‌اند، و همه کلمات شیونگ نو که توسط چینی‌ها ذکر شده است را می‌توان از یک زبان سکایی دانست. بنابراین اکثر قبایل شیونگ نو به یکی از زبان های ایرانی شرقی صحبت می کردند.[۱۴]

بر اساس مطالعه‌ای که در سال ۲۰۲۰ میلادی در دانشگاه کمبریج انجام شد، ۱۸ درصد از ژنتیک شیونگ نو ها مربوط به افرادی از تمدن آمودریا است که در مردم امروزی ایران رایج است. حدود ۲۲ درصد دیگر از تبار اوراسیای غربی شیونگ نو ها به فرهنگ سینتاشتا مرتبط بود. بقیه تبار آنها (۶۰٪) متعلق به جمعیت استان خووسگول در شرق آسیا و در اواخر عصر برنز بود.[۱۵]

نظریه ینی‌سئیایی

[ویرایش]

لایوس لیگتی خاورشناس و زیست شناس مجارستانی که در زمینه زبان های مغولی و ترکی تخصص دارد، اولین دانشمندی بود که پیشنهاد کرد شیونگ نو ها به یکی از زبان‌های ینی‌سئیایی صحبت می کرده اند. در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی، ادوین پولی بلانک این ایده را با شواهد معتبر گسترش داد. نظریه ینی‌سئیایی توضیح می دهد که "مردم جای" (jie people)، یک قوم غربی از شیونگ نو ها، به زبان ینی‌سئیایی صحبت می کردند. بلانک خاطرنشان می‌کند که زبان غالب شیونگ نو ها احتمالاً ترکی یا ینیسی بوده است، اما متذکر شده است که شیونگ نوها قطعاً یک جامعه چند قومیتی بوده اند.[۱۶]

نظریه ترک بودن شیونگ نو ها

[ویرایش]

بر اساس مطالعه‌ای که توسط الکساندر ساولیف و چونگوون جونگ در سال ۲۰۲۰ میلادی در مجله "علوم انسانی تکاملی" توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شد، «احتمالاً بخش غالب جمعیت شیونگ نو به زبان ترکی صحبت می‌کردند». با این حال، مطالعات ژنتیکی، ترکیبی از تک گروه های مختلف از آسیای غربی و شرقی یافتند که تنوع ژنتیکی زیادی را در درون مردم شیونگ نو نشان می‌دهد. نظریه ترک زبان بودن شیونگ نو ها ممکن است مربوط به تبار شرق آسیایی شیونگ نو ها باشد.[۱۷]

از طرفداران نظریه ترک زبان بودن شیونگ نو ها می توان به ژان-پی‌یر ابل-رموزا، چین شناس فرانسوی اشاره کرد. رموزا بیان می کند که شیونگ نو ها احتمالاً به یکی از زبان های "نیا ترکی" صحبت می کردند. کریگ جی. بنجامین، مورخ استرالیایی، و استاد تاریخ در دانشگاه مک‌کواری، شیونگ نو ها را نیا ترک ها(proto-Turks)، یا نیا مغول‌هایی (proto-Mongols) می‌داند که احتمالاً به یکی از زبان های ینی‌سئیایی یا تونگوزی صحبت می‌کرده اند.[۱۸]

منابع چینی چندین قوم ترک را به شیونگ نو ها مرتبط می کنند: ۱.گوک ترک ها و طبقه حاکم آنان یعنی خاندان آشینا[۱۹]

۲.اقوام و مردمان اویغور

خاقان های اویغور ادعا می کردند که تبارشان از شیونگ نو ها است. (طبق منابع چینی، بنیانگذار خاقانات اویغور یک حاکم شیونگ نو بود). همچنین برخی منابع تاریخی چین، منشأ شیونگ نو ها را به خیتان‌های مغول نسبت می‌دهند.[۲۰]

نظریه نسب مغولی

[ویرایش]

مورخان و باستان شناسان مغول و برخی دانشمندان دیگر این فرضیه را مطرح کرده‌اند که شیونگ نو ها به زبانی مرتبط با زبان‌های مغولی صحبت می‌کردند.[۲۱] باستان شناسان مغول اظهار داشتند که مغولان باستان (نیا مغول ها) که پیش از عصر آهن، در حوالی شمال چین و مغولستان امروزی ساکن بودند اجداد شیونگ نو ها بوده اند، و در مقابل برخی از محققان احتمال داده اند که شیونگ نو ها اجداد مغول ها بوده اند.[۲۲] نیکیتا بیچورین شیونگ نو و شیان بی‌‌‌ های مغول را دو دودمان از یک قومیت می دانست.[۲۳]

کتاب باستانی تانگ از بیست قبیله شیوآی (shiwei) نام می برد،[۲۴] که سایر منابع چینی آنها را با خیتان ها مرتبط می دانستند، مردم خیتان که به نوبه خود از تبار شیان بی بودند با شیونگ نو ها نیز مرتبط بودند.[۲۵] چنگیز خان مغول در نامه خود به کیو چوجی از عصر پادشاهی مودو چانیو، با عنوان «دوران دور چانیوی ما» (The remote times of our Chanyu) یاد می کند.[۲۶] همچنین نماد خورشید و ماه شیونگ نو که توسط باستان شناسان کشف شد شبیه به نماد ملی مغولستان امروزی (نماد سویومبو) است.[۲۷][۲۸][۲۹]

نظریه زبان مجزا

[ویرایش]

گرهارد دورفر زبان شناس آلمانی، هرگونه ارتباط بین زبان شیونگ نو و هر زبان شناخته شده دیگری، حتی هرگونه ارتباط با زبان ترکی یا مغولی را رد کرده است.[۳۰]

ژنتیک

[ویرایش]

یک مطالعه در سال ۲۰۰۳ نشان داد که ۸۹٪ از نسب مادری شیونگ نو ها منشاء آسیای شرقی دارند، در حالی که ۱۱٪ مربوط به اوراسیا غربی هستند. با این حال، یک مطالعه دیگر در سال ۲۰۱۶ نشان داد که ۳۷٪ از ژنتیک مادری شیونگ نو در یک نمونه در مغولستان، منشاء اوراسیای غربی داشتند.[۳۱]

با توجه به تحقیقات مشترک الاند راجرز از دانشگاه کیل و فردریکا کاستل از دانشگاه ایندیانا، جمعیت شیونگ نو بسیار شبیه به مردمان مغول باستان (نیا مغول ها) است که دارای فراوانی مشابهی از تک گروه های مادری شرقی و غربی بود، این تحقیقات ژنتیکی نشان می دهد که تقریباً ۲۷٪ از تک گروه های مادری شیونگ نو از غرب اوراسیا بودند، در حالی که بقیه از شرق آسیا بودند. همچنین این تحقیقات نشان داد که تقریباً ۴۷٪ از تک گروه های پدری شیونگ نو منشاء اوراسیا غربی داشتند، در حالی که بقیه ژنتیک آنها (۵۳٪) منشاء آسیای شرقی داشت.[۳۲]

نگارخانه

[ویرایش]
مجسمه مودو چانیو، موزه ملی چنگیز خان، اولان باتور
سردیس مودو چانیو(مته خان) در قیصریه، ترکیه[۳۳][۳۴]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. چینیان در سازگاری آواهای واژگان در زبانهای دیگر، جابجایی‌های آوایی چشمگیری به کار می برند. برای نمونه یوئه‌چیها را بیشتر چینیان همان کوشانها می‌دانستند(مردمان قوم هزاره افغانستان امروزی)، ولی این واژه دگرگونی نمایانی در برابر دیگری دارد. ‌The Yuezhi people conquered Bactria in the second century BC and divided the country into five chiefdoms, one of which would become the Kushan Empire. Recognizing the importance of unification, these five tribes combined under the one dominate Kushan tribe, and the primary rulers descended from the Yuezhi.( Runion, Meredith L. (2007). The history of Afghanistan. Westport: Greenwood Press. p. 46. ISBN 978-0-313-33798-7.)
  2. نخستین تاریخ نگار چین در زمان دودمان هان، دومین دودمان تاریخی، پس از کتاب‌سوزی بزرگ در زمان چین شی هوانگ دی، پادشاه دیوار ساز دودمان شانزده ساله و نخستین دودمان یکپارچه ساز چین.
  3. «CHIONITES – Encyclopaedia Iranica». www.iranicaonline.org. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۱-۲۱.
  4. «Xiongnu People». دانشنامه بریتانیکا. ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۵.
  5. di Cosmo 2004: 186
  6. «XIONGNU (Hsiung-nu), the great nomadic empire to the north of China in the 2nd and 1st centuries BCE, which extended to Iranian-speaking Central Asia and perhaps gave rise to the Huns of the Central Asian Iranian sources». iranicaonline.org (به انگلیسی). دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۳-۳۱.
  7. «HUNS, collective term for horsemen of various origins leading a nomadic or semi-nomadic lifestyle. They have been thought to have descended from the Hsiung-nu (also transliterated as Hiung-nu, Xiong-nu, meaning "the cruel slaves"), a nomadic people first mentioned in Chinese sources in 318 B.C.E.». iranicaonline.org (به انگلیسی). دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۳-۳۱.
  8. Harmatta، János. History of civilizations of central asia. Volume II: The development of sedantary and nomadic civilizations from 700 B.C. to A.D. 250 (PDF). UNESCO Publications. ص. ۴۸۰-۴۸۱. دریافت‌شده در ۲۸ اوت ۲۰۱۷.
  9. "Xiongnu | People & History | Britannica". www.britannica.com (به انگلیسی). Retrieved 2024-01-07.
  10. Chase-Dunn, C.; Anderson, E. The Historical Evolution of World-Systems.
  11. Neumann, Iver B.; Wigen, Einar (19 July 2018). The Steppe Tradition in International Relations: Russians, Turks and European State Building 4000 BCE–2017 CE (به انگلیسی). Cambridge University Press. p. 103. ISBN 978-1-108-42079-2.
  12. Bailey, Harold W. Indo-Scythian Studies: being Khotanese Texts, VII. Cambridge University.
  13. Bailey,، Harold. Empires of the Silk Road: A History of Central Eurasia from the Bronze Age to the Present.
  14. هارماتا، یانوش. "Conclusion".
  15. Savelyev, Alexander. "Early nomads of the Eastern Steppe and their tentative connections in the West".
  16. Jin Kim, Hyun (November 2015). The Huns. Taylor & Francis. pp. 6–17. ISBN 978-1317340904.
  17. Savelyev, Alexander (۷ مه ۲۰۲۰). "Early nomads of the Eastern Steppe and their tentative connections in the West".
  18. Craig Benjamin (2007, 49), In: Hyun Jin Kim, The Huns, Rome and the Birth of Europe. Cambridge University Press. 2013. page 176.
  19. Golden, Peter B. (August 2018). "The Ethnogonic Tales of the Türks". The Medieval History Journal, 21 (2): p. 298 of 291-327, fn. 36. quote: "‘Western Sea’ (xi hai 西海) has many possible meanings designating different bodies of water from the Mediterranean Sea Mediterranean Caspian SeaCaspian and Aral SeaAral Seas to Qinghai LakeKuku-nor. In the Sui era (581–618) it was viewed as being near Byzantium (Sinor, ‘Legendary Origin’: 226). Taşağıl, Gök-Türkler, vol. 1: 95, n. 553 identies it with Ruo ShuiEtsin-Gol, which is more likely."
  20. Golden, Peter B. (۱۹۹۲). An Introduction to the History of the Turkic Peoples: Ethnogenesis and State-Formation in Medieval and Early Modern Eurasia and the Middle East. ج. ۴. ص. (۷۴۲–۸۴۰).
  21. Ts. Baasansuren "The scholar who showed the true Mongolia to the world", Summer 2010 vol.6 (14) Mongolica, pp.40
  22. Tumen D (فوریه ۲۰۱۱). "Anthropology of Archaeological Populations from Northeast Asia". بایگانی‌شده از اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۸ اوت ۲۰۲۳.
  23. N.Bichurin "Collection of information on the peoples who inhabited Central Asia in ancient times", 1950, p. 227
  24. Liu Xu et al. Old Book of Tang "vol. 199 section: Shiwei"
  25. Xue Juzheng et al. Old History of the Five Dynasties vol. 137 quote: "契丹者,古匈奴之種也。" translation: "The Khitans, a kind of Xiongnu of yore."
  26. Howorth, Henry H. (Henry Hoyle). History of the Mongols from the 9th to the 19th century. London : Longmans, Green – via Internet Archive.
  27. "Sun and Moon" (JPG). depts.washington.edu.
  28. "Xiongnu Archaeology". depts.washington.edu.
  29. Elite Xiongnu Burials at the Periphery (Miller et al. 2009)
  30. Di Cosmo,، Nicola (۲۰۰۴). Ancient China and its Enemies: The Rise of Nomadic Power in East Asian History. Cambridge University Press.
  31. Lee, Joo-Yup; Kuang, Shuntu (2017). "A Comparative Analysis of Chinese Historical Sources and Y-DNA Studies with Regard to the Early and Medieval Turkic Peoples". Inner Asia. 19 (2): 197–239. doi:10.1163/22105018-12340089. ISSN 1464-8172. S2CID 165623743. "Analysis of the mitochondrial DNA, which is maternally inherited, shows that the Xiongnu remains from this Egyin Gol necropolis consist mainly of Asian lineages (89%). West Eurasian lineages makeup the rest (11%) (Keyser-Tracqui et al. (2003: 258). However, according to a more recent study of ancient human remains from central Mongolia, the Xiongnu population in cen- tral Mongolia possessed a higher frequency of western mitochondrial DNA haplotypes (37.5%) than the Xiongnu from the Egyin Gol necropolis (Rogers 2016: 78)."
  32. Rogers, Leland Liu; Kaestle, Frederika Ann (۲۰۲۲). «۴». "Analysis of mitochondrial DNA haplogroup frequencies in the population of the slab burial mortuary culture of Mongolia (ca. 1100–300 BCE )". ص. ۶۴۴–۶۵۷.
  33. "Monument of Turkishness". Governorshıp of Kayserı.{{cite web |title=The
  34. "The monument of Turkishness was opened to visitors (in Turkish)". Turkgun news. 2 September 2020. Archived from the original on 21 March 2021. Retrieved 7 April 2023.