رودابه
رودابه | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
نام | رودابه |
منصب | شاهزاده |
نژاد | تازیان |
آئین | دیویسنا |
زادگاه | کابل |
ملیت | سیستان |
خانواده | |
نام پدر | مهراب |
نام مادر | سیندخت |
همسر | زال |
فرزندان | رستم و احتمالاً زواره |
رودابه دختر سیندخت و مهراب کابلی، همسر زال و مادر رستم است. زال در گذری از مرز کابل، به رودابه، علاقهمند شد و او را به همسری برگزید.[۱]
زال و رودابه از عاشق و معشوقهای دنیای باستان هستند:
چو بشنید رودابه آن گفتگوی | بر افروخت و گلنارگون کرد روی | |
دلش گشت پر آتش از مهر زال | ازو دور شد خورد و آرام و هال |
رودابه در شاهنامه
[ویرایش]زال در نوجوانی از جانب منوچهر، پادشاه ایران، حکمران قبایل سیستانی شد و پس از این تفویض قدرت روزی برای شکار و تفرّج با گروهی مرزهای کشور را در نوردید تا به مرز شهر یا کشور کابل رسید. گروهان زابلی در دشت کابل خیمه را بر پا کردند و سرگرم شکار شدند [۲] تا اینکه یک روز در ملاقات دو جانبه زال و مهراب، زال جوان از وجود رودابه آگاه گشت و با توصیفات همراهان ندیده عاشق رودابه شد.
رودابه نیز ندیده دلداده زال گشت، در این میان پرستندگان و ندیمههای رودابه وسیله دیدار هر دو عاشق و معشوق را مهیا کردند تا آن دو یکدیگر را از نزدیک ملاقات نمایند. زال باید شبانه از دشت کابل مخفیانه و بهدور از نگهبانان کاخ مهراب به قصر رودابه نزدیک میشد تا بتوانند چهره به چهره با یکدیگر گفتگو نمایند چون راهی جز این وجود نداشت. وصفی که زال از رودابه شنیده بود:
پس پرده او یکی دخترست | که رویش ز خورشید روشنترست | |
ز سر تا به پایش به کردار عاج | به رخ چون بهشت و به بالا چو ساج | |
بر آن سفت سیمینش مشکین کمند | سرش گشته چون حلقهٔ پایبند | |
رخانش چو گلنار و لب ناردان | ز سیمین برش رسته دو ناروان | |
دو چشمش بسان دو نرگس به باغ | مژه تیرگی برده از پر زاغ | |
بهشتیست سرتاسر آراسته | پر آرایش و رامش و خواسته | |
بر آورد مر زال را دل به جوش | چنان شد کزو رفت آرام و هوش [۳] |
ریشه نام رودابه
[ویرایش]ظاهراً واژهٔ رودابه از دو بخش رود بهمعنای فرزند و آب بهمعنای تابش و روشنایی تشکیل شدهاست و بهمعنی فرزند تابناک است. رودابه عمر درازی داشتهاست و پس از مرگ پسرش رستم، در حالتی نزدیک به دیوانگی میافتد.[۴]
تبارنامه
[ویرایش]ضحاک | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سام | مهراب کابلی | سیندخت | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زال | رودابه | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رستم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جستارهای وابسته
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا، ۲۹۸.
- ↑ احتمالاً حاکم کابل مهراب خراجگزار منوچهر بود و زال حتماً به همین خاطر به آن مرز نزدیک شد
- ↑ شاهنامه. جلد اوّل. منوچهر، ص ۳۵
- ↑ اسلامی ندوشن، داستان داستانها، ۲۶۱.
منابع
[ویرایش]- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.
- اوشیدری، جهانگیر (۱۳۸۳)، دانشنامه مزدیسنا، نشر مرکز، شابک ۹۶۴-۳۰۵-۳۰۷-۵
- اسلامی ندوشن، محمدعلی (۱۳۸۷)، داستان داستانها، شرکت سهامی انتشار، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۲۵-۱۸۷-۱