مهراب کابلی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه است که توسط 2001:638:700:e191::1:2b0 (بحث) در تاریخ ‏۳ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۵۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی داشته باشد.

مهراب کابلی
نگاره مهراب در شاهنامه تهماسبی
اطلاعات کلی
ناممهراب
نام کاملمهراب کابلی
منصبشاه هندوستان
نژادضحاک تازی
سایر اطلاعات
جنگ‌هامتحد تورانیان
فرزندانرودابه
همسرسیندخت

مهراب در شاهنامه از شاهان هندوستان [۱] و جد مادری رستم است. او از نوادگان ضحاک بود. رودابه دختر او از سیندخت، همسر زال شد و رستم از او زاده شد.

ریشه واژه

مهراب نام و واژه‌ای است پارسی که ریشه در کیش مهر دارد. این نام از دو کلمه مهر + اب تشکیل گردیده‌است که به معنی جایی برای برآمدن خورشید است. [نیازمند منبع]

درآیین مهرپرستی مهراب جایی است که در آن مراسم دینی برگزار می‌گردید. در دوران اسلامی مهراب به‌شکل محراب نوشته و به بخشی از مسجد که در آن نماز می‌گذارند گفته می‌شود.

مهراب در شاهنامه

زال به فرمان منوچهر از نوجوانی به حکمرانی زابل برگزیده شد و روزی با گردان خویش در تفرّج و شکار به مرزهای کابل رسید و در حاشیهٔ رودی بنام رودبار نزدیک کاخ مهراب خیمه زد و با شاه کابل ملاقاتی داشت. در اثنای دیدارها و رفت‌وآمدها زال پی برد او دختری بنام رودابه در خانه دارد. سر انجام زال و رودابه عاشق یکدیگر شده و ازدواج نمودند. مهراب عاقبت از جریان رابطه مخفیانهٔ رودابه و زال خبر یافت و خشمگین گشت:

چو بشنید مهراب بر پای جستنهاد ار بر دست شمشیر دست
تنش گشت لرزان و رخ لاژوردپر از خون جگر دل پر از باد سرد
همی گفت رودابه را رود خونبه روی زمین برکنم هم کنون
چو این دید سیندخت بر پای جستکمر کرد بر گردگاهش دو دست
چنین گفت از کهتر اکنون یکیسخن بشنو و گوش‌دار اندکی[۲]

تبارنامه

ضحاک
ساممهراب کابلیسیندخت
زالرودابه
رستم

پانویس

  1. شاهنامه از زبان رستم : همان مادرم دخت مهراب بود بدو کشور هند شاداب بود
  2. شاهنامه. جلد اول. منوچهر، ص ۴۲

منابع

  • حسین، الهی قمشه‌ای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.
  • شاهنامهٔ فردوسی
  • لغت‌نامه دهخدا