پرش به محتوا

ویکی‌پدیا:قهوه‌خانه/گوناگون: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:


آذری جنوبی؟ بله شده است گویشی از فارسی با درصد قابل توجهی از لغات ترکی. در چند شب گذشته چند برنامه خبری از شبکه تبریز دیدم و خیلی تعجب کردم. بگذریم، اقوام اروپایی هم برای گویش های محلی خود سایت ویکی پدیا دارند... در باز است و راه دراز. این سایت اگر براه بیافتد چیز بسیار مفیدی را ثابت خواهد کرد! اگر کسانی بخواهند گرایش هایی به سوی جمهوری اسبق اران را مطرح کنند کارت ها رو میشوند و حساب ما با ایشان روشن میشود. [[کاربر:Xerxessenior|Xerxessenior]] ([[بحث کاربر:Xerxessenior|بحث]]) ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)
آذری جنوبی؟ بله شده است گویشی از فارسی با درصد قابل توجهی از لغات ترکی. در چند شب گذشته چند برنامه خبری از شبکه تبریز دیدم و خیلی تعجب کردم. بگذریم، اقوام اروپایی هم برای گویش های محلی خود سایت ویکی پدیا دارند... در باز است و راه دراز. این سایت اگر براه بیافتد چیز بسیار مفیدی را ثابت خواهد کرد! اگر کسانی بخواهند گرایش هایی به سوی جمهوری اسبق اران را مطرح کنند کارت ها رو میشوند و حساب ما با ایشان روشن میشود. [[کاربر:Xerxessenior|Xerxessenior]] ([[بحث کاربر:Xerxessenior|بحث]]) ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)

:من چند نکتهٔ کلی که به نظرم می‌آید دربارهٔ این قبیل موضوعات بگویم. کلاً در آرایه‌شناسی، و از جمله در آرایه‌شناسی زبان‌ها، طیفی می‌داریم که یک سویش توده‌کنندگان‌اند و سوی دیگرش بخش‌کنندگان. در زبان‌شناسی مصداق توده‌کنندگی این است که وَردِش‌های زبانی، یعنی تفاوت زبان گویشوران، تا جای ممکن تفاوت لهجه‌ها و در موارد شدیدتر تفاوت گویش‌ها از یک زبان تلقی می‌شود. سوی دیگر طیف، بخش‌کنندگان‌اند که کوچک‌ترین اختلاف میان سخن‌گفتن گویشوران دو منطقه را نشانهٔ وجود دو زبان جداگانه تلقی می‌کنند. بخش‌کردن وردش‌های زبانی به زبان‌های مختلف یا توده‌کردن آنها تحت یک زبان در عالم نظر بر اساس ادراک متقابل گویشوران است:‌ اگر کلام یکدیگر در یابند به یک زبان سخن می‌گویند وگرنه به دو زبان. ولی در عمل اطلاق یک زبان یا دو زبان به دو گویش در بسیاری از موارد آمیخته با اغراض برون‌علمی است، شامل اغراض قوم‌گرایانه، سیاسی و مذهبی.

:به طور کلی قوم‌گرایانی که سوداهای استقلال‌طلبانه، جدایی‌خواهانه و هویت‌تراشانه می‌دارند پی بخش‌‌کنندگی می‌روند و بدین وسیله می‌کوشند تا به شکاف‌هایی که میان ایشان و همسایگانشان یا همزبانانشان هست، دامن زنند. نمونهٔ بارزش تقابل‌افکندن میان تاجیکی و فارسی، و از آن بدتر، میان فارسی افغانستان و فارسی ایران است. از طرف دیگر، گاهی هم گروههای زبانی متباینی که خویشتن را از یک قوم می‌دانند و اهداف سیاسی/قومی مشترکی را دنبال می‌کنند، پی توده‌کنندگی می‌روند. مثلاً بسیاری از قومگرایان کرد از این دسته‌اند: سورانی و کرمانجی و گورانی سه زبان متفاوت و البته خویشاوندند ولی در نزد بسیاری از قوم‌گرایان کرد سه لهجه یا در بدترین حالت سه گویش از یک زبان‌اند.

:از نظر من، یکی دانستن زبان کِبِکی (فرانسوی کانادایی) و فرانسوی (فرانسوی فرانسه) هم خالی از اغراض سیاسی نیست. تفاوت این دو زبان به حدی‌است که بعضی از فرانسویانی که به کبک سفر می‌کنند ترجیح می‌دهند با کبکیان به انگلیسی گفتگو کنند چون زبان کبکیان را نمی‌فهمند. پس بهتر است که دست‌کم به انگلیسی پاسخ بگیرند. یعنی ادراک متقابل که به طور سنتی شرط یکسان بودن زبان‌هاست وجود نمی‌دارد. ناگفته نماند که برخی از زبان‌شناسان کلاً در شرطِ ادراک متقابل تجدید نظر کرده‌اند به این معنا که گفته‌اند که از میان وردش‌های یک زبان معمولاً یکی وردش غالب است و گویشوران دیگر وردش‌ها به‌آسانی آن را در می‌یابند، ولی گویشوران وردشِ غالبْ بعضاً سخنِ گویشورانِ وردش‌های دیگر را به‌آسانی در نمی‌یابند. مثلاً فارسی تهرانی وردش غالب فارسی‌است. تقریباً همهٔ فارسی‌زبانانْ فارسی تهرانی را به آسانی درک می‌کنند ولی تهرانیان بعضاً در ادراک دیگر وردش‌ها مشکل می‌دارند. در مورد کبکی و فرانسوی، فرانسوی (فرانسه) وردش غالب است.

:از بحث اصلی دور نیفتیم. اتنولوگ که سرچشمهٔ سیراب‌کنندهٔ بسیاری از مغرضان است از بخش‌کنندگان افراطی‌است و اندک وردش زبانی را نتیجهٔ وجود دو زبان تلقی می‌کند. به نظر بسیاری، از جمله نویسندهٔ [http://www.nytimes.com/2005/07/19/science/how-linguists-and-missionaries-share-a-bible-of-6912-languages.html این مقاله] در نیویورک تایمز، مشی اتنولوگ خاسته از اغراض مذهبی‌است. سازمان مسئول اتنولوگ تشکیلاتی متعلق به مبلغان مسیحی‌است و هدفش از فهرست‌بندی زبان‌های جهان این است که انجیل به همه آنها ترجمه شود. چنان که در مقالهٔ نیوروک تایمز آمده‌است، به قول [[ماکس واینریش]] «زبان گویشی‌است با لشکر و ناوگان» یا به بیان دیگر زبان یعنی گویشی با سنبهٔ پرزور. در مورد اتنولوگ، به قول نویسندهٔ مقاله، زبان یعنی گویشی که نیازمند ادبیات از جمله [ترجمهٔ] انجیل است. این است که تا آنجا که مقدور است زبان‌ها را شقه‌شقه می‌کنند و هر گویش را تا حد زبان ارتقاء می‌دهند.

:از بد روزگار فهرست اتنولوگ جای خود را در میان استانداردها باز کرده‌است و به عنوان منبع در بسیاری از جنبش‌های بومی‌سازی به کار می‌رود. عده‌ای هم این را دستاویز قرار داده‌اند و همی میان خود و دیگران خط می‌کشند. با پوزش از روده‌درازی. [[کاربر:Behaafarid|به‌آفرید]] ‏۲۰ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۰۱ (UTC)


== HTTPS ==
== HTTPS ==

نسخهٔ ‏۲۰ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۰۱

قهوه‌خانهٔ گوناگون مکانی برای گفتگو پیرامون موضوعاتی است که در چارچوب اهداف ویکی‌پدیا هستند، اما در در زمینهٔ فنی، یا پیرامون سیاست‌ها و رهنمودهای ویکی‌پدیا نیستند.

میزهای قهوه‌خانه


اجرایی
آغاز بحثی نو | پی‌گیری محلی برای هم‌فکری و مطرح‌کردن ایده‌های نو دربارهٔ ویکی‌پدیا


فنی
آغاز بحثی نو | پی‌گیری گفتگو پیرامون موضوعات فنی


گوناگون
آغاز بحثی نو | پی‌گیری مکانی برای گفتگو دربارهٔ مسائل متفرقهٔ مربوط به ویکی‌پدیا که در هیچ زیربخش دیگری نمی‌گنجند یا صفحه‌ای ویژهٔ خود ندارند


درخواست راهنمایی
آغاز بحثی نو | پی‌گیری مکانی برای درخواست کمک در استفاده از ویکی‌پدیا یا پرسیدن هر سؤال متفرقه‌ای که مربوط به ویکی‌پدیا نمی‌شود


خبررسانی
آغاز بحثی نو | پی‌گیری مکانی برای اعلانات و خبررسانی در مورد نظرخواهی‌های جاری ویکی‌پدیا

سفارتخانه / fa-0 Embassy

محتوای خوب و برگزیده [ویرایش]

گزینش

: • مقیاس‌های بزرگی لرزه‌ایتامکوردپس‌از طوفان (نقاشی)امواج مواورموند بیتینوروآکانتوسیتوززوال عقل با اجسام لوییروتاویروسسندرم تورتمعایب الرجالدرد مزمناعتراضات آبان ۹۸ویلیام آدامزکنفدراسیون فوتبال آسیاموراساکی شیکیبوسرطان لوزالمعدهپولیس زن در افغانستاناسلیم شیدی ال‌پی ۲مفتش اعظمکانو جیگورومارشال مدرز ال‌پی ۲رزای موج‌سوار

: مرزبان‌نامهجنگ صلیبی دوممریلین مونروجنگ صلیبی سومآترا-هاسیسدیوید فینچراتومبیل‌دزدی بزرگ ۴بولتون و پارکشاه غازی رستمگیلانشاهداستان توکیوچرخه قاعدگیروجا

: فهرست تیمچه‌های مورد ثبت ملی در ایرانجایزه لوریوس بهترین ورزشکار مرد سالفیلم‌شناسی نیکلاس کیجفهرست امپراتوران لاتین

:

بازبینی

: • جنبش من هم در ایرانکرمانشاهباشگاه فوتبال پرسپولیس

: محمدفعل عبارتی در زبان انگلیسیباشگاه فوتبال بارسلونا

: فهرست جایزه‌ها و نامزدی‌های تیلور سوئیفت کتاب‌شناسی رسول جعفریان

نامزدهای نیازمند توجه سریع نگارهٔ برگزیده
تالار شهر بنگلور


This is a message from the 2015 Wikimedia Foundation Elections Committee. Translations are available.

Voting has begun for eligible voters in the 2015 elections for the Wikimedia Foundation Board of Trustees. Questions and discussion with the candidates for the Board will continue during the voting.

The Wikimedia Foundation Board of Trustees is the ultimate governing authority of the Wikimedia Foundation, a 501(c)(3) non-profit organization registered in the United States. The Wikimedia Foundation manages many diverse projects such as Wikipedia and Commons.

The voting phase lasts from 00:00 UTC May 17 to 23:59 UTC May 31. Click here to vote. More information on the candidates and the elections can be found on the 2015 Board election page on Meta-Wiki.

On behalf of the Elections Committee,
-Gregory Varnum (User:Varnent)
Volunteer Coordinator, 2015 Wikimedia Foundation Elections Committee

Posted by the MediaWiki message delivery 17:20, 17 May 2015 (UTC) • TranslateGet help

حملات شخصی

اخیراً حملات شخصی در ویکی‌فا زیادتر شده و کم‌کم دارد طبیعی می‌شود. شاید یکی از دلایل این امر، مبهم بودن سیاست مذکور باشد: ویکی‌پدیا:حمله‌های شخصی ممنوع که بسیار قدیمی‌ست و تاکنون بروز نشده‌است. لطفاً دوستانی که فرصت دارند، en:Wikipedia:No personal attacks را ترجمه کنند و متن فعلی را بهبود ببخشند. درفش کاویانی (بحث) ‏۱۱ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۲:۰۳ (UTC)پاسخ

البته استدلال شما به نظر من درست نیست (دلیل افزایش حملات شخصی، مبهم بودن آن سیاست نیست و من تصور نمی‌کنم افراد اول آن سیاست را از سر تا ته بخوانند بعد اقدام به حمله شخصی کنند)؛ اما درخواست‌تان به جا و منطقی است. سعی می‌کنم در ترجمه کمک کنم. ▬ حجت/بحث ‏۱۱ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۲:۵۳ (UTC)پاسخ
@Huji: بله حق با شماست، منظورم را درست بیان نکردم. منظورم این است وقتی کاربری بارهای بار به‌دلیل حملهٔ شخصی قطع دسترسی می‌شود ولی دوباره هم چنین کاری را انجام می‌دهد و می‌گوید من حملهٔ شخصی نکردم، شاید یکی از دلایلش این باید که وقتی روی پیوند ویکی‌پدیا:حمله‌های شخصی ممنوع کلیک می‌کند، اصولاً متوجه نمی‌شود حملهٔ شخصی یعنی چه!؟ دو مشارکت اخیرم، بررسی دو شکایت حملهٔ شخصی بوده که هر دو کاربر، دست‌کم چهار بار به‌دلیل حملهٔ شخصی قطع دسترسی شده‌اند و بارها هم هشدار گرفته‌اند. درفش کاویانی (بحث) ‏۱۱ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۳:۴۹ (UTC)پاسخ
این حرف، منطقی است ▬ حجت/بحث ‏۱۲ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۳:۳۶ (UTC)پاسخ

چپنویس

یک عبارت ریاضی فارسی انگلیسی کوتاه را چگونه چپ چین می کردیم؟ مثلا 0.01 °C می خواهم علامت °C سمت راست 0.01 بیفتد یک فرمول چپ جین داشت یادم رفته چون {{چپچین|}} {{پایان چپچین}} به خط بعد می برد می خواهم داخل خط بماند ممنون --- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۱ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۲۰ (UTC)پاسخ

به کمک الگو:عبارت چپ به راست. نمونه: {{عبارت چر|0.01 °C}} نتیجه: 0.01 °C البته استفاده از {{چر}} که دارای کلیدی در صفحه‌کلید استاندارد فارسی است نیز امکان‌پذیر است ولی در اچ‌تی‌ام‌ال توصیه نمی‌شود. --ابراهیم ‏۱۱ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۳۶ (UTC)پاسخ
ممنون--- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۱ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)پاسخ

فیلیپوند

جنبش شاهزاده فیلیپ و این داستانها و این همه اسم عجیب و غریب در این مقاله و عنوان جنبش (زرشک) یکبار دیگر ثابت کرد که قصه کلثوم ننه منبع دار آخرش آبروی فیلیپ و خدا و ویکی را کلهم اجمعین خواهد برد. 188.34.164.131 ‏۱۲ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۹ (UTC)پاسخ

شما متنتون رو به فارسی نوشتید اما من یک جمله اش را هم نفهمیدم به هر حال ممنون که جنبش شاهزاده فیلیپ را معرفی کردید مطلب جالبی بود--- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۲ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۱۰ (UTC)پاسخ
پرداختن به یک پدیدهٔ موجود رایج چگونه آبروی ویکی را خواهد برد؟! اینجا خالی بماند خوب است؟ --1234 (بحث) ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)پاسخ

سرشناسی

در سرشناسی فوتبالیستهای ایرانی و خارجی می‌بایست شخص مذکور در لیگ‌های سراسری (برتر و دسته یک) کشوری بازی کرده باشد. مثلاً بازیکنانی که سهمیه زیر۲۱ و زیر۲۳ تیم‌های باشگاهی باشند و در طول فصل لیگ برتر و دسته یک در هیچ‌یک از رویدادهای لیگ به بازی گرفته نشوند سرشناس نیستند؟ -- Saməkبحث‍ ‏۱۲ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۶:۵۵ (UTC)پاسخ

من فکر می‌کنم منظور عضویت در این تیم‌ها هست، چون مثلاً میگن فلان بازیکن برای فلان تیم بازی میکنه یعنی در استخدام اون تیم هست ولی ممکن کل یک فصل رو مصدوم باشه و اصلاً بازی نکنه. 85.133.235.42 ‏۱۲ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۰۴ (UTC)پاسخ
۲۴ بازیکن سهمیه بالای ۲۳ سال هر تیم باشگاهی در ایران هست که به نظرم ۷ تای دیگر سهمیه زیر۲۱ و زیر۲۳ محسوب می‌شوند. خیلی وقتها نیز آن سهمیه‌ها اصلاً جزء ۱۸تای یه رخدادی داخلی تو لیگ قرار نمی‌گیرند و اصولاً به بازی گرفته نمی‌شوند. منظورم سرشناسی آنها بود. بنده به جوابم رسیدم. -- Saməkبحث‍ ‏۱۳ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۲۹ (UTC)پاسخ

Forest یا Jungle

دو مقاله Forest و Jungle در ویکی‌پدیا انگلیسی وجود دارند و مقاله جنگل در ویکی‌پدیا فارسی به مقاله Forest میان‌ویکی دارد، حال معلوم نیست معادل Jungle در ویکی‌فا چه می‌شود!!! --Kasir بحث ‏۱۶ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)پاسخ

درود. زبان‌ها با هم رابطه یک به یک ندارند و گاه وقتی برای یک مفهوم در یک زبان یک کلمه وجود دارد در زبان دیگری چند مترادف تقریباً هم‌معنی وجود دارد. بنابر این لازم نیست که ما حتماً خود را ملزوم بدانیم که هر کدام از مقالات ویکی‌فا را بخواهیم به مقالات ویکی انگلیسی یا زبان دیگری، اگر در آن زبان‌ها مترادف بیشتری هست وصل کنیم. (یادتان باشد که پروژه ویکی فارسی یک دانشنامه جدای فارسی است و لازم نیست آینه ویکی انگلیسی باشد و در زبان‌های دیگر هم اگر بگردید هزاران هزار مقاله با موضوعات بومی می‌یابید که معادلی در ویکی انگلیسی ندارند و لازم هم نیست داشته باشند، در ویکی فارسی است که ما خود را مستقل ندیده و مشتقی از انگلیسی می‌بینیم! که کار درستی نیست).

در این مورد اگر واقعاً کسی این اصرار را داشته باشد: forest در انگلیسی بیشتر جنگل‌های سردسیری را تداعی می‌کند و واژه Jungle بیشتر، جنگل‌های گرمسیری را. یعنی اگر کسی اصرار داشته باشد می‌تواند مقاله‌ای تحت عنوان «جنگل گرمسیری» بسازد و به مقاله Jungle وصلش کند. مانی (بحث) ‏۱۶ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۴۳ (UTC)پاسخ

هر چند کلمات در زبان‌ها دارای نگاشت یک به یک نیستند احتمالاً مفاهیم دارای درک مشترکی در بین انسان‌ها هستند (یا این رابطه قابل برقراری است و می‌توان آن را به کمک چند کلمه با مفهومی در زبانی دیگر برقرار کرد) و از آنجایی که هدف دانشنامه در برابر لغت‌نامه پرداختن به مفاهیم به جای کلمه‌ها است تلاش برای یافتن معادل مفهومی متفاوت و دارای محتوای مناسب و کافی برای پرداختن به صورت جداگانه که دارای کلمه‌ای تکی در زبان ما نیست به نظر من تلاش صحیحی است. طبق این وبگاه jungle را ظاهراً می‌توان ترجمهٔ جنگل انبوه که زیرمجموعهٔ جنگل است در نظر گرفت که از نظر مفهومی ظاهراً صحیح و طبق جستجوی کوچکی که انجام دادم دارای کاربری نیز هست. --ابراهیم ‏۱۶ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۹ (UTC)پاسخ
بچه‌ها چیزی بگم که صد در صد به بحث مربوط نیست اما جالب است. برای مفاهیم در یک زبان وقتی واژه پیدا می‌شود که کاربرد وجود داشته باشد مثلاً در جایی خواندم که اسکیموها برای رنگ سفید نزدیک به بیست و چند واژه دارند که هر کدام به یک نوع سفید اشاره می‌کند یا ما در فارسی برای خاله و عمه و ... یا وطن و میهن و سرزمین و ... چندین واژه داریم اما مثلاً در انگلیسی برای عمه و خاله فقط یک نام دارند (البته قدیم داشته‌اند که الان کمتر کاربرد دارد)
خیلی به بحث ربط نداشت گفتم حرفی زده باشیم. موفق باشید --- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۶ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۵۲ (UTC)پاسخ
گفته جنابان مانی و ابراهیم متین است. Jungle اغلب جنگل‌های بسیار بزرگ با تنوع جانوری بالا را می‌گویند؛ همان جایی که انتظار داریم ببر از درونش بیرون بیاید. اما Forest جنگل‌هایی هستند که چه بسا در بخشی از شهر نیز پیدا شوند. برای ما، هر دو مفهوم، جنگل هستند. -- نوژن (بحث) ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۲:۰۲ (UTC)پاسخ
حرف جناب مشهدی درست است. در کانادا ده‌ها واژه برای انواع برف و باران دارند. در فارسی ما فقط از «برف» و «باران» و «تگرگ» (و شاید یکی دو تای دیگر که من یادم نمی‌آید) استفاده می‌کنیم. دلیل ندارد که تناظر یک به یک بین صفحه‌ها در تمام موارد ایجاد بشود. به نظر من ایجاد مقالهٔ جدا برای جنگل انبوه فقط وقتی مصداق دارد که در متون فارسی، این مفهوم به طور مجزا از جنگل تعریف شده باشد. ▬ حجت/بحث ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۳:۲۶ (UTC)پاسخ
جنگل کلمه‌ای است با اصل هندی و در آثار متقدمان (پیش از قرن هشتم هجری) شخصاً ندیده‌ام که به کار رود. حدسم این است که ورود این کلمه به زبان فارسی از طریق فارسی‌نویسان هند (از دوران صفوی به بعد) بوده باشد. در زبان فارسی قدیم کلمه‌ای که تا حد زیادی معادل جنگل به کار می‌رود بیشه است (گرچه از قراین بر می‌آید که تنک‌تر از جنگل است) چنان‌که سعدی می‌گوید «هر بیشه گمان مبر که خالی‌است/شاید که پلنگ خفته باشد». به‌آفرید ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۲۲ (UTC)پاسخ
یک نکته مهم این اصطلاح «شیر سلطان جنگل» است که هم در فارسی و هم در انگلیسی رواج دارد و بر اثر یک وارونگی عجیب و غریب اتفاق افتاده که برای من غیرقابل فهم است. در هندی شیر به معنی ببر و ببر به معنی شیر است و وقتی هندیها می‌گفته‌اند شیر سلطان جنگل است منظورشان ببر بوده‌است. اما ما این دو کلمه را گرفته‌ایم و آنها را برعکس کرده‌ایم و بعد به شیر می‌گوییم سلطان جنگل در حالیکه شیر اصلاً در جنگل زندگی نمی‌کند. عجیب اینکه ما هم شیر داشته‌ایم و هم ببر. پس هر دو حیوان را می‌شناخته‌ایم و قطعاً نامی هم برایشان داشته‌ایم منتها نه تنها نامشان را از هندی گرفته‌ایم بلکه نامها را معکوس کرده‌ایم. --همان (بحث) ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۴۶ (UTC)پاسخ
انگلیسی بیش از ۴ و نیم میلیون مقاله داره ما کمتر از نیم میلیون. یعنی ویکی انگلیسی اکنون از نظر تعداد مقاله ۹ برابر ما است. پس امکان تطابق یک به یک واژه‌ها وجود نداره. یا اگر هم تطابق یک به یک ایجاد کنیم باز هم برای کلی از مقاله‌های انگلیسی مقاله‌ای به فارسی نساختیم. به عنوان مثال این که تو انگلیسی برای دانشجو و دانش آموز از یک واژه استفاده می‌کنند (student) دلیل خوبی نیست برای اینکه ما دانشجو رو به دانش‌آموز تبدیل کنیم! این کار جز اینکه به زبان فارسی ضربه بزنه نتیجه دیگری نداره. --دوستدار ایران بزرگ ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)پاسخ
در رابطه با مثال‌های مطرح شده راه حل‌های شخصی به نظرم رسید:
  • اگر برای هر کدام از رنگ‌های سفید متفاوت در بین اسکیموها مطلب دانشنامه‌ای کافی برای صاحب مدخلی جداگانه و غیرقابل ادغام وجود دارد (تفاوت اکثر مطالب موجود در آن مداخل) لطفاً آن را به کمک این مطالب در ویکی‌پدیای فارسی نیز ایجاد کنید. اگر در یافتن واژهٔ مناسب در فارسی به کمک چندکلمه یا قرار دادن کلمه‌ای در پرانتز جهت ابهام‌زدایی ناتوان بودید می‌توانید از نویسه‌گردانی کلمهٔ مبدأ استفاده کنید ولی لطفاً آن مطالب دانشنامه‌ای را از ویکی‌پدیای فارسی دریغ نکنید.
  • اگر برای خاله و عمه و ... یا وطن و میهن و سرزمین و ... مطلب دانشنامه‌ای کافی برای ایجاد مدخل دانشنامه‌ای وجود دارد آن را علاوه بر ویکی‌پدیای فارسی در ویکی‌پدیای انگلیسی نیز ایجاد کنید.
  • اگر برای ده‌ها واژهٔ انواع برف و باران مطلب کافی برای ایجاد مدخل دانشنامه‌ای وجود دارد لطفاً آن را ایجاد کنید. مطالب موجود در مدخل‌های ایجاد شده دارای مطالب مناسب و متفاوت (غیرقابل ادغام) قطعاً مورد استفاده خواننده نیز خواهد بود و ویکی‌پدیا یک لغت‌نامه نیست که به وجود لغت جداگانه محدود باشد.
  • همان‌طور که در نیز ذکر شده اگر مطالب کافی برای ایجاد مدخل جداگانه دانشجو وجود دارد (یقیناً وجود دارد و به تلاش من و شما در ویکی‌پدیا بستگی دارد) لطفاً آن را تبدیل به یک مقاله کنید. حتی در ادامه می‌توان آن را در ویکی‌پدیای انگلیسی نیز ایجاد کرد، ویکی‌پدیای انگلیسی نیز خود را به کلمات و عباراتی که فقط در همان زبان وجود دارد محدود نکرده است.
البته با این حال منظور امکان ۱۰۰درصدی پیوند مفاهیم در بین دانشنامه یا ارائهٔ نسخه‌ای قابل به‌کارگیری در همهٔ زمان‌ها نیست، منظور این است که تلاش در این راستا (ایجاد مدخل «جنگل انبوه» در مقابل Forest برای پوشش مطالب دانشنامه‌ای آن) تلاش نادرستی برای ویکی‌پدیای فارسی نیست. --ابراهیم ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۲۳ (UTC)پاسخ
جناب ابراهیم فرمایش شما متین اما این به این معنی است که مثلاً برای واژهٔ خاله باید مقاله‌ای در انگلیسی ایجاد شود با نام aunt (mother's sister) یا برای دایی و ... شاید این به معنی کپی کامل از ویکی انگلیسی باشد خوب وقتی واژه نداریم باید چه کرد (هرچند ممکن است در جنگل داری واژه‌ای باشد که باید آن را پیدا کرد) می‌توان در خود مقالهٔ جنگل به این تفاوت معنی‌ها اشاره کرد اما مقالهٔ جدا را نمی دانم. --- Rmashhadi ♪♫ ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۵۹ (UTC)پاسخ
معیار ایجاد مدخل جداگانه در اولین مرحله وجود مطلب کافی و اهمیت است. اگر برای خاله و دایی که خود در ویکی‌پدیای فارسی دارای مدخل نیستند، به قدری مطلب قابل بررسی وجود داشته باشد می‌توان ایجاد آن را در ویکی‌پدیای انگلیسی در نظر داشت (حتی لازم نیست منابع انگلیسی باشند، ویکی‌پدیای انگلیسی منعی برای استفاده از منابع غیر انگلیسی ندارد) و می‌توان از Khaleh یا هر آنچه هنگامی که آن مقدار مطلب برای ایجاد آن مدخل وجود داشته و به نظر یک انگلیسی‌زبان معقول است استفاده شود (البته این یک حکم بی‌استثنا نیست و استثناهای آن در ویکی‌پدیای انگلیسی به دلایل مختلف، مثلاً بی‌نقص نبودن ویرایش‌ها و تصمیمات در ویکی‌پدیای انگلیسی یا عبور از میزان معقول حجم مطلب برای یک صفحه، قابل یافتن است). در ویکی‌پدیا و دانشنامه‌ها، بر خلاف لغت‌نامه‌ها، ایجاد مدخل جداگانه به وجود واژهٔ جداگانه مرتبط نیست و به همین خاطر است که مثلاً در ویکی‌پدیا از کلمات درون پرانتز جهت ابهام‌زدایی مفاهیم یک کلمه استفاده می‌شود (مثلاً شیر: شیر (خوراکی) و شیر (گربه‌سان)) و علاوه بر این شیوه در صورت نبود واژه همانطور که اشاره شد می‌توان از چند کلمه یا نویسه‌گردانی استفاده کرد. --ابراهیم ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۵۳ (UTC)پاسخ

New Wikipedia Library Accounts Available Now (June 2015)

Hello Wikimedians!

The TWL OWL says sign up today!

Today The Wikipedia Library announces signups for more free, full-access accounts to published research as part of our Publisher Donation Program. You can sign up for new accounts and research materials from:

  • Taylor & Francis — academic publisher of journals. The pilot includes two subject collections: Arts & Humanities and Biological, Environment & Earth Sciences. (30 accounts)
  • World Bank eLibrary — digital platform containing all books, working papers, and journal articles published by the World Bank from the 1990s to the present. (100 accounts)
  • AAAS — general interest science publisher, who publishes the journal Science among other sources (50 accounts)

New French-Language Branch!

  • Érudit (en Francais) — Érudit is a French-Canadian scholarly aggregator primarily, humanities and social sciences, and contains sources in both English and French. Signups on both English and French Wikipedia (50 accounts).
  • Cairn.info (en Francais) — Cairn.info is a Switzerland based online web portal of scholarly materials in the humanities and social sciences. Most sources are in French, but some also in English. Signups on both English and French Wikipedia (100 accounts).
  • L'Harmattan — French language publisher across a wide range of non-fiction and fiction, with a strong selection of francophone African materials (1000 accounts).

Many other partnerships with accounts available are listed on our partners page, including an expansion of accounts for Royal Society journals and remaining accounts on Project MUSE, JSTOR, DeGruyter, Highbeam Newspapers.com and British Newspaper Archive. If you have suggestions for journals or databases we should seek access to make a request! Do better research and help expand the use of high quality references across Wikipedia projects: sign up today!
--The Wikipedia Library Team 22:08, 15 June 2015 (UTC)

We need your help! Help coordinate Wikipedia Library's account distribution and global development! Please join our team at our new coordinator signup.
This message was delivered via the Global Mass Message tool to The Wikipedia Library Global Delivery List

مقاله برای ویکی‌پدیا به‌جای پایان‌نامه

آیا یک‌بار یک استاد ریاضی یا دانشجوی نخبه از خودش نباید بپرسد که وظیفه تولید علم در ایران و به زبان فارسی مربوط به کدام نهاد است؟ آیا رئیس دانشگاه آزاد نمی‌تواند به زیرمجموعه خود بگوید اگر در یک‌سال این دانشگاه بزرگ بتواند ۵۰ هزار مقاله به ویکی‌پدیای فارسی بیفزاید، چه تحولی در دانش‌گستری ایران و فارسی‌زبانان به وجود می‌آورد. البته این خیال‌پردازی است و نمی‌توان به آن دلخوش بود چون به‌طور مطلق چنین ظرفیتی در این نهادها وجود ندارد. اما واقعیت چیز دیگری است. واقعیت این است که ما میلیون‌ها دانش‌آموخته دانشگاهی داریم، اما صفحه چهار عمل اصلی‌مان در ویکی‌پدیای فارسی خالی است. مقاله‌های تکه‌پاره‌ای که در ویکی‌پدیای فارسی داریم، نشان از وضعیت علمی و فرهنگی ما ایرانیان دارد و پیشرفتمان در علم را باید با آن بسنجیم نه خروجی بی‌حاصل از نهادهای دانشگاهی. مقاله جالبی در شرق که ارزش خواندن دارد م‍ردتن‍‍ه‍‍ا ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۴۱ (UTC)پاسخ

فکر می‌کنم ویکی در ایران به عنوان نهاد اسرائیلی دانسته می‌شود و نه علمی و پذیرفته نیست و البته دشمنی که برخی با اعتقادات اسلامی پذیرفته شده در ایران دارند کمابیش به این مسئله دامن زده است مدیران عزیز ویکی تحمل شنیدن نام امام را ندارند درحالی که می‌دانند هیچ‌کس حسین یا محمد نمی‌شناسد بلکه امام حسین یک واژه دانسته می‌شود حتی اگر واقعاً کسی به معنی «امام» توجه نکند هیچ وقت نمی‌گویند ناصر بجای ناصرالدین‌شاه قاجار اما امام حسین ممنوع است چون برخی به هر دلیلی که به خودشان مربوط است آدم‌های متحجری اند، شده مثل فمینیست‌ها که معتقدند کلمه‌هایی که man دارند را باید تغییر داد این هم یک نوع تحجر امروزی است. دلایل ناشی از مشکلات اقتصادی و ... را هم که خودتان بهتر می‌دانید که چطور باعث شده مردم از ویکی فاصله بگیرند - Rmashhadi ♪♫ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۵۰ (UTC)پاسخ
@Mardetanha: ممنون بابت مقالهٔ جالب. مشکل دانشگاهیان این است که تحقیق دست اول می‌نویسند. یعنی یک دانشگاهی که با مقالهٔ چهار عمل اصلی مواجه می‌شود ذکر منبع را توهین‌امیز می‌داند (کمی اغراق). در ویکی انگلیسی در مورد مقاله‌های ریاضی خیلی سخت نگرفتند که باعث شده مقاله‌های پرباری در ویکی‌انگلیسی وجود داشته باشد.
در مورد علوم انسانی، مطالب مطلوب ویکی با آموخته‌های دانشگاهیان ایران فاصله دارد. یک بار که این موضوع مطرح شد، یکی از نظرات این بود که هجوم دانش‌آموختگان علوم‌انسانی دانشگاه‌های ایران ویکی‌فا را به حوزه علمیه تبدیل می‌کند. طاها (بحث) ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۱۷ (UTC)پاسخ
@طاها: ، یعنی می‌فرمایید که دانش‌آموختگان عمومی انسانی دانشگاه‌های ایران از پسِ نوشتن یک مقالهٔ خوب (با معیارهای قابلِ قبولِ منبع‌داری و بی‌طرفی و...) در مورد عناصر مهم فرهنگ ایرانی برنمی‌آیند؟ گمان بنده است که تصورتان غلط است. نگفته پیداست که بخش مهمی از تاریخ و فرهنگ ایرانی آن شکل حکمتی است که در حوزهٔ علمیه تدریس می‌شود و از آن هم گریزی نیست اگر کسی بتواند مقالهٔ خوب و محققانه بنویسد. هر مطلبی که در دایرة‌العارفی جای دارد، در ویکی‌پدیا هم می‌تواند ورودی‌ای داشته باشد. بنابراین، «مطالب مطلوب ویکی» هر مطلبی است که ارزش دایرة‌المعارفی دارد. البته گاهی پیش می‌آید که عده‌ای عنان یک پروژهٔ آزاد و عمومی را به دست بگیرند و این تصوّر را برای دیگران ایجاد کنند که آن پروژه اهدافی غیر از اهداف بنیادینش دارد. و گروهی دیگر هم بیایند و تئوری توطعه سر هم کنند در مورد بساط آن پروژهٔ آزاد. صد البته ویکی‌پدیای فارسی از این رنج فراوان برده است تا به حال و در آینده هم خواهد بُرد. --شروین افشار (بحث) ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۰:۳۲ (UTC)پاسخ
@Shervinafshar: هدف من بیان نظر دیگران و دیدگاهی بود که قبلاً در بحث‌مان مطرح شده بود. مطلب‌تان صحیح است، اصولاً و درحالت ایده‌آل حتی در علوم انسانی هم یک دانش‌آموخته باید بتواند یک مقالهٔ بی‌طرفانه بنویسد. چنانچه دیده‌ایم برخی از مقالات موجود در کتابخانهٔ نور از کیفیت خوبی برخوردارند. در هرصورت، در مورد چیزی که امتحان نشده شاید نتوان با جزمیت قضاوت کرد. طاها (بحث) ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۰:۵۳ (UTC)پاسخ
شوربختانه حرف های جناب مرد تنها واقعا تکان دهنده هستن. چرا با وجود این همه دانشجو در کشور فارسی زبان ایران، ساده ترین مطالب ریاضی هم در ویکی پدیا مطلب نداره؟ تو ویکی‌کتاب کتابی وجود داره به اسم ریاضی پایه که من مدتیه در اون کتاب مطالبی رو اضافه کردم. با این حال هنوز خیلی از بخش های این کتاب پیوند قرمز هستن.--دوستدار ایران بزرگ ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۶:۲۱ (UTC)پاسخ
@Mardetanha: ویکی‌پدیا فرهنگ خاص خودش را دارد؛ فرهنگ اشتراک رایگان دانش بدون ذکر نام نویسنده. نوشتن در آن فقط به علم نیاز ندارد بلکه داشتن شعور و تمدن به معنی واقعی کلمه را هم می‌طلبد. از استاد دانشگاهی که از صبح تا شب غم نان دارد و دانشجویی که از سر بیکاری در رشته‌ای درس می‌خواند که با قرعه‌ی کنکور قبول شده چه انتظاری دارید؟ از استادی که نظرات خود را وحی منزل می‌پندارد و دست بردنِ مشتی وبگرد در آن را هتک حرمت به خود تلقی می‌کند چه انتظاری دارید؟ از مردمی که معنی کپی‌رایت را نمی‌فهمند و نخبگانشان هم آن را رعایت نمی‌کنند چه انتظاری دارید؟ بیایید قبول کنیم که در این مُلک اکثریت جز پول به چیزی دیگری فکر نمی‌کنند؛ فرقی هم بین عوام و خواص نیست. از این جماعت نمی‌توانید انتظار داشته باشید رایگان معلوماتشان را در اختیار دیگران قرار بدهند. بارها این جمله را شنیده‌ام و احتمالاً شما هم شنیده‌اید که تو چقدر برای نوشتن یا ترجمه در ویکی پول می‌گیری؟! و وقتی با جواب «هیچ» من مواجه شده‌اند احتمالاً تصویر من را به همراه دو گوشِ دراز در ذهن تجسم کرده‌اند! این است که فلان روزنامه ویکی را وابسته به این کشور و آن کشور تلقی می‌کند زیرا تصور کار بی‌مزد برای ذهن ایرانی غیرقابل قبول است. از آن هم فراتر برویم: تصور بی‌طرفی برای ذهن ایرانی غیرممکن است. نبود پول در ویکی‌پدیا مانع اول عدم شرکت بسیاری از افراد است. اما مانع دوم نبود شهرت است. بسیاری از افراد به این علت در ویکی‌پدیا مقاله نمی‌نویسند چون نامشان در زیر مقاله قرار نمی‌گیرد. این است که چون این پروژه نه برای آن‌ها نان دارد و نه نام، به قول خودمان، بی‌خیالش می‌شوند! به نظر من اگر تا به حال ویکی‌پدیا به این جا رسیده به خاطر این بوده که کاربران معدودش به فکر چیزی غیر از خود هم بوده‌اند و به تغییر تدریجی جامعه اعتقاد دارند. دستور رئیس فلان دانشگاه برای مشارکت اجباری دانشجویان، به نظر من راه حل نیست. راه حل متمدن شدن است. --یوسف (بحث) ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۰۶ (UTC)پاسخ
اساتیدی که هنوز خودشان نمیدانند فلسفه ویکی‌پدیا چیست چطور میتوانند دانشجویان را تشویق یا ملزم به فعالیت در آن بکنند؟ من این را قبلا هم گفته‌ام که افراد مختلف با سطح تحصیلات مختلف این جمله را به من گفته‌اند که آیا برای ویرایش یا مدیریت در ویکی‌پدیا پول هم میدهند یا نه؟ گاهی از اینکه کسی را تشویق میکنم به ویکی‌پدیا بیاید و فعالیت کند پشیمان میشوم. --Kasir بحث ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۴۲ (UTC)پاسخ

کاربر طرد شده و فعالیت‌هایی مشکوک

درود. اگر خبر داشته باشید کاربر:Mjbmr مدت زیادی است که از ویکی‌پدیای فارسی طرد شده‌است و سه سالی هم در متا بسته بود. بعد از چندین تلاش ناموفق برای جمع‌آوری انواع و اقسام دسترسی‌های مدیریتی اکنون وی مشغول فعالیت در en:CLDR است آنهم از طرف بنیاد. امروز متوجه شدم که ایشان تلاش می‌کند که زبان آذری جنوبی به فهرست localeها بیفزاید تا بعد بتواند برایش یک ویکی‌پدیای جداگانه بسازد. مشکل از اینجا شروع شد که کسی آشنا به زبان در میان ما فعال نیست که بتوان به جای وی به سازمان unicode معرفی کرد. به شدت به افراد زبان‌دان برای بحث با وی در st.unicode.org نیازمندم. @Behaafarid،‏ آرش و ماني: رونوشت جهت اطلاع :)امیرΣυζήτηση ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۰۷ (UTC)پاسخ

ترک زبان کمی در اینجا نداریم. یکیش مردتنها، دیگری ایرونی، سومی اینفکت، چهارمی البرز... الی ماشالله. --A.berjis (بحث) ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)پاسخ
جناب م. ج. مدتی در پروژه‌های ویکی‌خبر و ویکی‌سفر مدیر بودن و باعث رشد این ویکی‌ها شدن. چرا مشکوک؟ --دوستدار ایران بزرگ ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۱۵ (UTC)پاسخ
پیش از همه چیز باید بگویم که من به دلیل مشارکت مستقیم در کمیتهٔ فنی CLDR در مورد این بحث برخورد منافع (CoI) دارم. ولی هر طور مشارکت دوستان ویکی‌پدیای فارسی در مورد زبان‌های ایران‌زمین برای CLDR باعث سپاسگزاری خواهد بود. --شروین افشار (بحث) ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۱۹ (UTC)پاسخ
  • کاربر مربوطه فقط به دنبال دسترسی‌های مختلف است و طی چند ماه اخیر بیش از ده نظرخواهی مدیریت ناموفق در ویکی‌های مختلف داشته و یکی از Hat collector های معروف در پروژه‌های ویکی‌پدیاست و سابقه سیاهی در ویکی فارسی، متا و ویکی‌خبر و ... دارند. فعالیت ایشان را در بسیاری از پروژه‌ها مفید نمیدانم و حتی در ترنسلیت ویکی مشکلات بسیاری برای ویکی فارسی ایجاد کردند که جلوی ایشان تا حدی گرفته شد و بعید میدانم فعالیتش در CLDR هم به نفع ویکی‌پدیا باشد. امیدوارم شروین و دیگر دوستان فعال در CLDR روی فعالیت ایشان نظارت ویژه‌ای داشته باشند تا مشکلات بیشتری ایجاد نکنند. ARASH PT  بحث  ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۳۹ (UTC)پاسخ
من در مورد درخواست‌های ایشان از CLDR نمی‌توانم نظری بدهم ولی تا به حال تلاش کرده‌ام که هر وقت درخواست معقول و صحیح بوده، کمک کنم که تغییرات مورد نظر اعمال شود. مشخص است که همکاری کاربران دیگر باعث دقتِ نظر بیشتر می‌شود که چشم‌های بیشتری بر قضیه متمرکز خواهد بود. بهتر است که هماهنگی‌هایی با نظارت نماینده‌های بنیاد انجام شود. برای بحث‌های عمومی در مورد CLDR می‌توانید از فهرست پستی‌ای که وجود دارد استفاده کنید. زمان مشارکت برای نسخهٔ ۲۸ CLDR هم‌اکنون تقریباً تمام شده و مشارکت عمومی در نوامبر دوباره باز خواهد شد. ولی در طول این مدت اگر مشکلی در داده‌های فعلی وجود داشته باشد می‌توانید گزارش کنید و بررسی می‌شود. اگر سوالاتی باشد خوشحال می‌شوم پاسخ دهم. --شروین افشار (بحث) ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۰۲ (UTC)پاسخ
@Shervinafshar: خیلی ممنون. من بسیار نگران این موضوع و این سخن از طرف ایشان هستم «South Azerbaijani doesn't only belong to Iran.» [<http://st.unicode.org/cldr-apps/v#forum/fa//70۰] :)امیرΣυζήτηση ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۳۸ (UTC)پاسخ
@Ladsgroup: همیشه اینقدر هم سیاه و سفید نیست استفاده از زبان‌ها. بنگرید به ورودی در اتنولوگ که اشاره می‌کند به چند نکتهٔ مهم در این باره. واضح است که ممکن است غلط هم داشته باشد که می‌توانید گزارش دهید با منبع و مدرک. --شروین افشار (بحث) ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)پاسخ

برخلاف نظر دوستان من این کاربر را آنطور که معرفی میکنند نمیدانم، وی از نظر فنی دارای دانش مناسبی می‌باشد و میتوانسته برای ویکی‌فا بسیار مفید باشد اما گویا تعدادی از دوستان میخواهند وی در هیچ پروژه‌ای از ویکی‌مدیا فعال نباشد، متاسفانه این بحث محلی برای حمله به این کاربر شده. Kasir بحث ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۲۷ (UTC)پاسخ

کاربری که حتی در gerrit هم سابقه بسته شدن دارد؟ دانش فنی مجوز فعالیت مخرب نیست. توصیه می‌کنم نظرخواهی برای مدیریت وی در متا را بخوانید. :)امیرΣυζήτηση ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۳۸ (UTC)پاسخ
الان ما باید به دنبال آن باشیم که وی ویکی‌پدیا آذری جنوبی ایجاد نکند؟ ضرورت آن چیست و به ویکی‌پدیا فارسی چه ارتباطی دارد؟ من این کاربر را چند سال است که میشناسم هر زمانی که از وی کمکی خواسته‌ام دریغ نکرده است، ربات حذف تصویر ناموجود که مدتی توسط ربات من در ویکی‌فا اجرا میشد یکی از کارهای ایشون بوده است، بهتر بود با انجام بحث‌هایی راه بازگشت این کاربر را فراهم میکردیم نه اینکه به دنبال محدود کردن بیشتر وی باشیم، این هم از همان معایب بزرگ کل مجموعه ویکی‌پدیا است که خیلی‌ها گفته‌اند، طرد کردن و فراری دادن کاربران. Kasir بحث ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۲۵ (UTC)پاسخ

نیازی به افراد با دانش آذربایجانی نیست. افرادی با دانش فنی و زبانی نیاز است. عزیزانی همچون به‌آفرید. :)امیرΣυζήτηση ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۰:۳۸ (UTC)پاسخ


آذری جنوبی؟ بله شده است گویشی از فارسی با درصد قابل توجهی از لغات ترکی. در چند شب گذشته چند برنامه خبری از شبکه تبریز دیدم و خیلی تعجب کردم. بگذریم، اقوام اروپایی هم برای گویش های محلی خود سایت ویکی پدیا دارند... در باز است و راه دراز. این سایت اگر براه بیافتد چیز بسیار مفیدی را ثابت خواهد کرد! اگر کسانی بخواهند گرایش هایی به سوی جمهوری اسبق اران را مطرح کنند کارت ها رو میشوند و حساب ما با ایشان روشن میشود. Xerxessenior (بحث) ‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)پاسخ

من چند نکتهٔ کلی که به نظرم می‌آید دربارهٔ این قبیل موضوعات بگویم. کلاً در آرایه‌شناسی، و از جمله در آرایه‌شناسی زبان‌ها، طیفی می‌داریم که یک سویش توده‌کنندگان‌اند و سوی دیگرش بخش‌کنندگان. در زبان‌شناسی مصداق توده‌کنندگی این است که وَردِش‌های زبانی، یعنی تفاوت زبان گویشوران، تا جای ممکن تفاوت لهجه‌ها و در موارد شدیدتر تفاوت گویش‌ها از یک زبان تلقی می‌شود. سوی دیگر طیف، بخش‌کنندگان‌اند که کوچک‌ترین اختلاف میان سخن‌گفتن گویشوران دو منطقه را نشانهٔ وجود دو زبان جداگانه تلقی می‌کنند. بخش‌کردن وردش‌های زبانی به زبان‌های مختلف یا توده‌کردن آنها تحت یک زبان در عالم نظر بر اساس ادراک متقابل گویشوران است:‌ اگر کلام یکدیگر در یابند به یک زبان سخن می‌گویند وگرنه به دو زبان. ولی در عمل اطلاق یک زبان یا دو زبان به دو گویش در بسیاری از موارد آمیخته با اغراض برون‌علمی است، شامل اغراض قوم‌گرایانه، سیاسی و مذهبی.
به طور کلی قوم‌گرایانی که سوداهای استقلال‌طلبانه، جدایی‌خواهانه و هویت‌تراشانه می‌دارند پی بخش‌‌کنندگی می‌روند و بدین وسیله می‌کوشند تا به شکاف‌هایی که میان ایشان و همسایگانشان یا همزبانانشان هست، دامن زنند. نمونهٔ بارزش تقابل‌افکندن میان تاجیکی و فارسی، و از آن بدتر، میان فارسی افغانستان و فارسی ایران است. از طرف دیگر، گاهی هم گروههای زبانی متباینی که خویشتن را از یک قوم می‌دانند و اهداف سیاسی/قومی مشترکی را دنبال می‌کنند، پی توده‌کنندگی می‌روند. مثلاً بسیاری از قومگرایان کرد از این دسته‌اند: سورانی و کرمانجی و گورانی سه زبان متفاوت و البته خویشاوندند ولی در نزد بسیاری از قوم‌گرایان کرد سه لهجه یا در بدترین حالت سه گویش از یک زبان‌اند.
از نظر من، یکی دانستن زبان کِبِکی (فرانسوی کانادایی) و فرانسوی (فرانسوی فرانسه) هم خالی از اغراض سیاسی نیست. تفاوت این دو زبان به حدی‌است که بعضی از فرانسویانی که به کبک سفر می‌کنند ترجیح می‌دهند با کبکیان به انگلیسی گفتگو کنند چون زبان کبکیان را نمی‌فهمند. پس بهتر است که دست‌کم به انگلیسی پاسخ بگیرند. یعنی ادراک متقابل که به طور سنتی شرط یکسان بودن زبان‌هاست وجود نمی‌دارد. ناگفته نماند که برخی از زبان‌شناسان کلاً در شرطِ ادراک متقابل تجدید نظر کرده‌اند به این معنا که گفته‌اند که از میان وردش‌های یک زبان معمولاً یکی وردش غالب است و گویشوران دیگر وردش‌ها به‌آسانی آن را در می‌یابند، ولی گویشوران وردشِ غالبْ بعضاً سخنِ گویشورانِ وردش‌های دیگر را به‌آسانی در نمی‌یابند. مثلاً فارسی تهرانی وردش غالب فارسی‌است. تقریباً همهٔ فارسی‌زبانانْ فارسی تهرانی را به آسانی درک می‌کنند ولی تهرانیان بعضاً در ادراک دیگر وردش‌ها مشکل می‌دارند. در مورد کبکی و فرانسوی، فرانسوی (فرانسه) وردش غالب است.
از بحث اصلی دور نیفتیم. اتنولوگ که سرچشمهٔ سیراب‌کنندهٔ بسیاری از مغرضان است از بخش‌کنندگان افراطی‌است و اندک وردش زبانی را نتیجهٔ وجود دو زبان تلقی می‌کند. به نظر بسیاری، از جمله نویسندهٔ این مقاله در نیویورک تایمز، مشی اتنولوگ خاسته از اغراض مذهبی‌است. سازمان مسئول اتنولوگ تشکیلاتی متعلق به مبلغان مسیحی‌است و هدفش از فهرست‌بندی زبان‌های جهان این است که انجیل به همه آنها ترجمه شود. چنان که در مقالهٔ نیوروک تایمز آمده‌است، به قول ماکس واینریش «زبان گویشی‌است با لشکر و ناوگان» یا به بیان دیگر زبان یعنی گویشی با سنبهٔ پرزور. در مورد اتنولوگ، به قول نویسندهٔ مقاله، زبان یعنی گویشی که نیازمند ادبیات از جمله [ترجمهٔ] انجیل است. این است که تا آنجا که مقدور است زبان‌ها را شقه‌شقه می‌کنند و هر گویش را تا حد زبان ارتقاء می‌دهند.
از بد روزگار فهرست اتنولوگ جای خود را در میان استانداردها باز کرده‌است و به عنوان منبع در بسیاری از جنبش‌های بومی‌سازی به کار می‌رود. عده‌ای هم این را دستاویز قرار داده‌اند و همی میان خود و دیگران خط می‌کشند. با پوزش از روده‌درازی. به‌آفرید ‏۲۰ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۰۱ (UTC)پاسخ

HTTPS

‏۱۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۲۲:۰۰ (UTC)