حاجی بابا خان چهارلنگ بختیاری: تفاوت میان نسخهها
جز ربات: اصلاح تغییرمسیر دوتایی به فتحعلیشاه قاجار |
جز انتقال مطلب برچسبها: تغییرمسیر حذف شد ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ویکیسازی}} |
|||
#REDIRECT [[فتحعلیشاه قاجار]] |
|||
{{جعبه زندگینامه |
|||
|نام_شخص=باباخان |
|||
|تصویر= |
|||
|عرض_تصویر= |
|||
|توضیح_تصویر= |
|||
|زمینه فعالیت=سیاسی، نظامی |
|||
|ملیت={{پرچم|ایران}} |
|||
|اهل=ایلات [[چهار محال بختیاری]] |
|||
|سالهای فعالیت= |
|||
|آرامگاه= |
|||
|مدفن= |
|||
| پیشه = سردار [[علیمردانخان چهارلنگ|علیمردانخان]]{{سخ}}حاکم [[اصفهان]] |
|||
|نقشهای برجسته=مشارکت در فتح [[هندوستان]] {{سخ}} [[قندهار]] {{سخ}} [[اصفهان]] |
|||
|منصب= بزرگ ایل [[محمودصالح]] |
|||
|تاریخ_تولد=اواخر [[صفویان]] |
|||
|محل_تولد= |
|||
|تاریخ_مرگ= |
|||
|محل_مرگ= |
|||
|امضاء= |
|||
}} |
|||
'''باباخان''' در زمان [[صفویان|صفویه]] در ناحیهٔ چهارلنگ نشین [[بختیاری (ناحیه)|ناحیه بختیاری]] به دنیا آمد. او از خوانین ایل [[مردم بختیاری|بختیاری]] بشمار میرفت و از شاخهٔ [[چهارلنگ]] و طایفه [[محمودصالح]] بود. همچنین باباخان عموزاده (عموی) [[علیمردانخان چهارلنگ|علیمردانخان]] نایب السلطنه، و حاکم [[اصفهان]] در زمان نایب السلطنهای علیمردانخان بود. باباخان جدّ بزرگ خوانین محمودصالح نیز هست<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ بختیاری|نام خانوادگی=علیقلی خان سردار اسعد|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref name=":1">{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ گمشده بختیاری|نام خانوادگی=داوود حیدری پبدنی|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref name=":2">{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ گیتی گشا در خاندان زند|نام خانوادگی=نامی اصفهانی|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref name=":3">{{یادکرد کتاب|عنوان=رستم التواریخ|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref name=":4">{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع التواریخ|نام خانوادگی=گلستانه|نام=ابوالحسن|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref name=":5">{{یادکرد کتاب|عنوان=یادداشتهای انوشیروان چهارلنگ|نام خانوادگی=حیدری|نام=سعید|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> |
|||
== فعالیت سیاسی نظامی باباخان == |
|||
وی یکی از همراهان همیشگی علیمردانخان چهارلنگ که بعدها لقب نایب السلطنهای را بدست آورد بود. او به احتمال زیاد به دلیل مشارکت و معاونت علیمردانخان، در نبرد بختیاریها با محمودافغان که سپاه سیهزار نفری [[محمود هوتکی|محمودافغان]] توسط بختیاریها شکست خورد و همچنین شکست [[پاشا|پاشای]] [[موصل]] توسط بختیاریها و[[مردم فیلی|لرهای فیلی]] حضور داشت.<ref name=":1" /><ref name=":0" /> هنگام ورود نادرشاه(طهماسب قلی)،به عرصهٔ کشورداری، وی به سپاه [[نادرشاه|نادر شاهافشار]] پیوست. و در نبرد فتح قعلهٔ [[قندهار]] [[افغانستان]] توسط بختیاریها، در میدان نبرد حاضر بود. باباخان همچنین در [[جنگ کرنال|نبرد کرنال]] و فتح هندوستان، یکی از افراد سپاه نادرشاه بود.<ref name=":1" /><ref name=":0" /> بعداز قتل نادرشاهافشار در [[قوچان]] توسط سردارانش، او همراه بختیاریهایی که در خراسان بودند به [[چهار محال بختیاری]] بازگشت. |
|||
علیمردانخان پس از مرگ نادرشاهافشار توانسته بود [[خوانسار]]، [[گلپایگان]]، [[فریدن]]، [[استان خوزستان|خوزستان]]، [[استان لرستان|لرستان]]، و بختیاری را به تصرف درآورد، قصد کرد تا [[اصفهان]] را نیز تصرف کند. بار نخست در [[مورچهخورت]] از حاکم اصفهان [[ابوالفتحخان بختیاری|ابوالفتح خان بختیاری]] و سلیم خان افشار فرستادهٔ شاهرخ شاه افشار، شکست خورد.<ref name=":1" /><ref name=":3" /><ref name=":4" /> |
|||
علیمردان خان بعد از این شکست به جمعآوری نیرو پرداخت و باباخان و عدهای دیگر را به نزد کریمخان برای دعوت به پیوستن به خود به [[ملایر]] فرستاد. [[کریمخان زند|کریم خان]] این دعوت را پذیرفت و به فریدن برای پیوستن به علیمردانخان عازم شد. |
|||
علیمردانخان بعد از اینکه سپاه کریمخان به او پیوست. سپاه پنجاه هزار نفری ابوالفتح خان را در صحرای کهریز شکست داد؛ و اصفهان را فتح و [[شاه اسماعیل سوم]] را بر تخت نشاند. همچنین از قتل ابوالفتح خان به درخواست سرداران زند درگذشت.<ref name=":4" /><ref name=":2" /><ref name=":1" /> |
|||
بعداز انتخاب شاه اسماعیل سوم به پادشاهی، علیمردانخان نایب السلطنهٔ او شد و کریمخان را با سپاهی به نواحی غربی کشور اعزام کرد. |
|||
بعد از اعزام کریمخان به غرب کشور، علیمردانخان، ابوالفتحخان را به دلیل اختلافی که با او داشت به قتل رساند، و حکومت اصفهان را به باباخان سپرد. و خود با سپاه به [[فارس]] برای تصرف آنجا لشکر کشید؛ و آنجا را فتح کرد.<ref name=":4" /><ref name=":1" /><ref name=":0" /> |
|||
[[کریمخان زند|کریمخان]] که میخواست از اطاعت و فرمان برداری علیمردانخان خود را رها سازد به بهانه قتل ابولفتحخان و به تحریک [[سلیم خان افشار قرقلو|سلیمخانافشار]] به اصفهان لشکر کشید. و چون باباخان توانایی مقابله با کریمخان را نداشت |
|||
<ref>حاجی باباخان دویست نفر سرباز داشت و زندیه چهل هزار نفر سرباز داشتند</ref> اصفهان را رها کرده به علیمردانخان پیوست و در سه نبرد علیمردانخان با کریمخانزند در [[شهرستان کوهرنگ|کوهرنگ]]، [[کرمانشاه]]، و[[نهاوند]] حضور داشت و بعد از ترور علیمردانخان در [[دربند (ازنا)|دربند ازنا]] لرستان توسط [[محمد خان زند]]،<ref name=":2" /><ref name=":3" /><ref name=":4" /><ref name=":1" /> و چند سال پس از آن واقعه و پس از مرگ حیدرخان فرزند علیمردانخان، بزرگی و خانی طایفه [[محمودصالح]] به عهدهٔ پسران باباخان به خصوص [[ابدال خان چهارلنگ بختیاری|ابدال خان]] که داماد علیمردانخان نیز بود رسید. و کلیهٔ خوانین محمودصالح از نسل باباخان هستند.<ref name=":5" /> |
|||
== باباخان از قول رضا == |
|||
آوازه و شهرت باباخان را حکیم رضابهاری به خوبی توصیف نموده است و زوایای پنهان او را روشن نماید. [[رضا بهاری]] در قالب شعری قوشمه حکومت باباخان را تائید نموده و دیده یا شنیده بود که باباخان ۳۰۰ فرزند داشته و مردی که ۳۰۰ فرزند داشتهباشد فردی مقتدر و با کیاست بوده<ref>ظاهرا داشتن همسران زیاد در دوران مزبور تا اواخر [[قاجار]] التزام به [[شریعت]] بوده و نشانه مشروعیت نیز بود</ref>. اینک طایفه یا ایل [[محمودصالح]] ورّاث اوست. |
|||
{{شعر}} |
|||
{{ب|شاهلَرون دؤولتی، روزگاریدِ|تختیندهَ نمایندهَ، برقراریدِ}} |
|||
{{ب|تابعندهَ اؤچیؤز اوغلی واریدِ|[[ایران]] '''باباخانَ''' قالمه دی دؤنیا}} |
|||
{{پایان شعر}} |
|||
ترجمه فارسی: |
|||
{{شعر}} |
|||
{{ب|دورانیکه حکومت شاهان بر قرار بود|در پای تختشان لشکری پایدار بود}} |
|||
{{ب|سیصد فرزند در طاعت ایشان بود|دنیا به '''باباخان''' هم وفا نکرد}} |
|||
{{پایان شعر}} |
|||
== منابع == |
|||
{{پانویس|۲}} |
|||
== پیوند به بیرون == |
|||
{{مردم لر}} |
|||
[[رده:مردم بختیاری]] |
|||
[[رده:ایل بختیاری]] |
|||
[[رده:اتحادیههای ایلی]] |
|||
[[رده:استان اصفهان]] |
|||
[[رده:استان چهارمحال و بختیاری]] |
|||
[[رده:استان خوزستان]] |
|||
[[رده:استان لرستان]] |
|||
[[رده:اقوام در ایران]] |
|||
[[رده:اقوام در استان خوزستان]] |
|||
[[رده:بومیان غرب آسیا]] |
|||
[[رده:جوامع مسلمان]] |
|||
[[رده:عشایر اوراسیا]] |
|||
[[رده:کوچگردان ایرانیتبار]] |
|||
[[رده:مردمان ایرانیتبار]] |
|||
[[رده:ایلهای لر ایران]] |
نسخهٔ ۲۲ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۲
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
باباخان | |
---|---|
زادهٔ | اواخر صفویان |
ملیت | ایران |
پیشه | سردار علیمردانخان حاکم اصفهان |
کارهای برجسته | مشارکت در فتح هندوستان قندهار اصفهان |
منصب | بزرگ ایل محمودصالح |
باباخان در زمان صفویه در ناحیهٔ چهارلنگ نشین ناحیه بختیاری به دنیا آمد. او از خوانین ایل بختیاری بشمار میرفت و از شاخهٔ چهارلنگ و طایفه محمودصالح بود. همچنین باباخان عموزاده (عموی) علیمردانخان نایب السلطنه، و حاکم اصفهان در زمان نایب السلطنهای علیمردانخان بود. باباخان جدّ بزرگ خوانین محمودصالح نیز هست[۱][۲][۳][۴][۵][۶]
فعالیت سیاسی نظامی باباخان
وی یکی از همراهان همیشگی علیمردانخان چهارلنگ که بعدها لقب نایب السلطنهای را بدست آورد بود. او به احتمال زیاد به دلیل مشارکت و معاونت علیمردانخان، در نبرد بختیاریها با محمودافغان که سپاه سیهزار نفری محمودافغان توسط بختیاریها شکست خورد و همچنین شکست پاشای موصل توسط بختیاریها ولرهای فیلی حضور داشت.[۲][۱] هنگام ورود نادرشاه(طهماسب قلی)،به عرصهٔ کشورداری، وی به سپاه نادر شاهافشار پیوست. و در نبرد فتح قعلهٔ قندهار افغانستان توسط بختیاریها، در میدان نبرد حاضر بود. باباخان همچنین در نبرد کرنال و فتح هندوستان، یکی از افراد سپاه نادرشاه بود.[۲][۱] بعداز قتل نادرشاهافشار در قوچان توسط سردارانش، او همراه بختیاریهایی که در خراسان بودند به چهار محال بختیاری بازگشت. علیمردانخان پس از مرگ نادرشاهافشار توانسته بود خوانسار، گلپایگان، فریدن، خوزستان، لرستان، و بختیاری را به تصرف درآورد، قصد کرد تا اصفهان را نیز تصرف کند. بار نخست در مورچهخورت از حاکم اصفهان ابوالفتح خان بختیاری و سلیم خان افشار فرستادهٔ شاهرخ شاه افشار، شکست خورد.[۲][۴][۵] علیمردان خان بعد از این شکست به جمعآوری نیرو پرداخت و باباخان و عدهای دیگر را به نزد کریمخان برای دعوت به پیوستن به خود به ملایر فرستاد. کریم خان این دعوت را پذیرفت و به فریدن برای پیوستن به علیمردانخان عازم شد. علیمردانخان بعد از اینکه سپاه کریمخان به او پیوست. سپاه پنجاه هزار نفری ابوالفتح خان را در صحرای کهریز شکست داد؛ و اصفهان را فتح و شاه اسماعیل سوم را بر تخت نشاند. همچنین از قتل ابوالفتح خان به درخواست سرداران زند درگذشت.[۵][۳][۲] بعداز انتخاب شاه اسماعیل سوم به پادشاهی، علیمردانخان نایب السلطنهٔ او شد و کریمخان را با سپاهی به نواحی غربی کشور اعزام کرد. بعد از اعزام کریمخان به غرب کشور، علیمردانخان، ابوالفتحخان را به دلیل اختلافی که با او داشت به قتل رساند، و حکومت اصفهان را به باباخان سپرد. و خود با سپاه به فارس برای تصرف آنجا لشکر کشید؛ و آنجا را فتح کرد.[۵][۲][۱] کریمخان که میخواست از اطاعت و فرمان برداری علیمردانخان خود را رها سازد به بهانه قتل ابولفتحخان و به تحریک سلیمخانافشار به اصفهان لشکر کشید. و چون باباخان توانایی مقابله با کریمخان را نداشت [۷] اصفهان را رها کرده به علیمردانخان پیوست و در سه نبرد علیمردانخان با کریمخانزند در کوهرنگ، کرمانشاه، ونهاوند حضور داشت و بعد از ترور علیمردانخان در دربند ازنا لرستان توسط محمد خان زند،[۳][۴][۵][۲] و چند سال پس از آن واقعه و پس از مرگ حیدرخان فرزند علیمردانخان، بزرگی و خانی طایفه محمودصالح به عهدهٔ پسران باباخان به خصوص ابدال خان که داماد علیمردانخان نیز بود رسید. و کلیهٔ خوانین محمودصالح از نسل باباخان هستند.[۶]
باباخان از قول رضا
آوازه و شهرت باباخان را حکیم رضابهاری به خوبی توصیف نموده است و زوایای پنهان او را روشن نماید. رضا بهاری در قالب شعری قوشمه حکومت باباخان را تائید نموده و دیده یا شنیده بود که باباخان ۳۰۰ فرزند داشته و مردی که ۳۰۰ فرزند داشتهباشد فردی مقتدر و با کیاست بوده[۸]. اینک طایفه یا ایل محمودصالح ورّاث اوست.
شاهلَرون دؤولتی، روزگاریدِ | تختیندهَ نمایندهَ، برقراریدِ | |
تابعندهَ اؤچیؤز اوغلی واریدِ | ایران باباخانَ قالمه دی دؤنیا |
ترجمه فارسی:
دورانیکه حکومت شاهان بر قرار بود | در پای تختشان لشکری پایدار بود | |
سیصد فرزند در طاعت ایشان بود | دنیا به باباخان هم وفا نکرد |
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ علیقلی خان سردار اسعد. تاریخ بختیاری.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ داوود حیدری پبدنی. تاریخ گمشده بختیاری.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ نامی اصفهانی. تاریخ گیتی گشا در خاندان زند.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ رستم التواریخ.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ گلستانه، ابوالحسن. مجمع التواریخ.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ حیدری، سعید. یادداشتهای انوشیروان چهارلنگ.
- ↑ حاجی باباخان دویست نفر سرباز داشت و زندیه چهل هزار نفر سرباز داشتند
- ↑ ظاهرا داشتن همسران زیاد در دوران مزبور تا اواخر قاجار التزام به شریعت بوده و نشانه مشروعیت نیز بود