پرش به محتوا

همسایه‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏نقد تطبیقی: سکته‌زدایی
خوبیدگی مبارک باد!
خط ۱: خط ۱:
{{خوب شد}}
{{دیگر کاربردها}}
{{دیگر کاربردها}}
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب

نسخهٔ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۲۱:۳۹

خوب شد

همسایه‌ها
جلد چاپ اول رمان همسایه‌ها (۱۳۵۳)
نویسنده(ها)احمد محمود
کشورتهران
زبانفارسی
گونه(های) ادبی
ناشرامیرکبیر
تاریخ نشر
۱۳۵۳ (چاپ اول)[۲]
گونه رسانهکتاب
شمار صفحات۵۰۲
پس ازغریبه‌ها 
پیش ازداستان یک شهر 

همسایه‌ها رمانی‌ست از احمد محمود (۱۳۸۱–۱۳۱۰)، نویسندهٔ ایرانی که اول‌بار سال ۱۳۵۳ توسط مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر در تهران چاپ شد. رمان همسایه‌ها داستان جوانی به نام خالد را پیش از کودتای ۲۸ مرداد و دوران نهضت ملی شدن نفت پی می‌گیرد. خالد، همچنان که رمان پیش می‌رود، از نوجوانی بی‌تجربه به فردی سیاسی تبدیل می‌شود. در این میانه، عشقش به دختر سیه‌چشم او را به مسیرهای گوناگونی می‌کشاند.

محمود نگارش این رمان را از ۱۳۴۲ آغاز کرده و آن را در بهار ۱۳۴۵ به پایان می‌رساند. با این‌همه، تا سال ۱۳۵۳ موفق به چاپ آن نمی‌شود. پس از گرفتار شدن کتاب در دستگاه سانسور دولتی و توقیف آن به دلایل سیاسی، رمان تا ۱۳۵۷ در محاق می‌ماند. کمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران و به خاطر از بین رفتن سانسور دولتی، باز منتشر شده و تا ۱۳۶۰، بارها تجدید چاپ می‌شود و پس از آن، به دلیل وجود تصاویر و صحنه‌های بی‌پرده جنسی، مبتذل تشخیص داده شده و دوباره توقیف می‌شود.

همسایه‌ها رمانی است در گونهٔ ادبیات واقع‌گرایانهٔ اجتماعی که به عنوان اولین رمان نویسنده، به سرعت او را وارد دنیای جدی و حرفه‌ای ادبیات زمانهٔ خود می‌کند. این رمان تاکنون از منظرهای روان‌کاوانه، مارکسیستی، جامعه‌شناختی و تطبیقی نقد شده است.

همسایه‌ها تاکنون به زبان‌های کردی عراقی، عربی، روسی، آلمانی و انگلیسی ترجمه شده است.

تاریخچه

جلد چاپ سوم رمان همسایه‌ها در سال ۱۳۵۷ در قطع پالتویی.

نگارش و چاپ

نگارش این رمان از سال ۱۳۴۲ آغاز شده و تحریر ماقبل آخر آن[۳] در اردیبهشت ۱۳۴۵ به پایان رسیده است.[۴] اما به دلیل این‌که ناشری حاضر به چاپش نمی‌شود، چند بخش از آن با عناوینی مانند «طرح» و «راز کوچک جمیله» (مجله فردوسی)[۵] در سال ۱۳۴۵ و ۱۳۴۶ و در مجلات فردوسی، «جُنگ جنوب» با عنوان «دوسرپنج»[۶] و «پیام نوین» به چاپ می‌رسد.[۷][۸] با این‌همه بازهم امکان چاپ برای آن فراهم نمی‌شود. محمود همسایه‌ها را در سال ۱۳۵۲ بازنویسی کرده[۹] و سال ۱۳۵۳، با کمک و معرفی ابراهیم یونسی انتشارات امیرکبیر آن را در ۱۰۰۰ نسخه[۱۰][یادداشت ۱] منتشر می‌کند.[۱۱] چاپ اول کتاب، مقدمه‌ای هم داشت برای گرفتن اجازه چاپ که در چاپ‌های بعدی حذف شده است.[۱۲]

احمد محمود در این‌باره می‌گوید:

رمان همسایه‌ها را بهار سال ۱۳۴۵ در اهواز به پایان رساندم. بخش‌هایی از آن به عنوان بخشی از رمان منتشر نشده همسایه‌ها در سال‌های ۴۶ به بعد در مجلات تهران چاپ شد تا سال ۱۳۵۳ که امیرکبیر چاپ و منتشرش کرد.[۱۳]

اما پس از مدتی دستگاه سانسور دولتی، کتاب را کتابی «ضدحاکمیت» تشخیص داده و به دلایل سیاسی آن را پس از پخش، توقیف کرد.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷] محمود با مشورت ابراهیم یونسی و کمک علی‌اصغر سروش (مترجم) که از دوستان رئیس اداره نگارش وزارت فرهنگ و هنر آن زمان بود، موفق شد کتاب را از توقیف دربیاورد. پس تمام شدن چاپ اول کتاب، ساواک جلوی انتشار چاپ دوم آن را گرفت.[۱۸]

بهمن مقصودلو در زمینهٔ چاپ دوم همسایه‏‌ها گفته است که ساواک به دو شرط اجازهٔ تجدید چاپ همسایه‌‏ها را داد: در دیباچهٔ کتاب نوشته شود که این داستان حقیقی نیست! و بخش‏‌هایی از آن سانسور شود. با این‌همه ساواک هرگز اجازهٔ چاپ دوم کتاب را نداد.[۱۹]

در بحبوحه انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، و با توجه به نبود نظارت بر نشر و ضعیف شدن دستگاه سانسور، کتاب مجدداً توسط مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر و در تیراژی وسیع[۲۰] منتشر می‌شود. در مورد تیراژ چاپ کتاب پس از سال ۵۷، اختلاف‌نظر وجود دارد. احمد محمود در مصاحبه‌ای با مجله چیستا که در سال ۱۳۸۱ منتشر شده، این رقم را ۲۵۰ هزار نسخه می‌داند که ۱۰۰ هزارتای آن را خود امیرکبیر منتشر کرده و او بابتش حق‌التالیف گرفته است و مابقی، به صورت زیرزمینی و قاچاق منتشر شده است.[۲۱] محمد بهارلو این رقم را ۱۵۰ هزار نسخه می‌داند.[۲۲] محمدرضا جعفری، فرزند عبدالرحیم جعفری مؤسس انتشارات امیرکبیر، این تیراژ را بیش از ۵۰ هزار نسخه می‌داند.[۲۳] محمود در نامه‌ای به تورج رهنما (۱۳۷۵) این تعداد را ۱۵۰ هزار نسخه (چاپ امیرکبیر) دانسته به اضافه سه چاپ بدون اجازه از آن که امیرکبیر توانست یکی از آن‌ها را پیدا کند اما در شرایط انقلابی آن زمان، کاری از پیش نبرد.[۲۴]

احمد محمود در خاطراتش می‌نویسد:

جعفری مدیر امیرکبیر گفت می‌خواهد ۲۳ هزار جلد پالتویی چاپ کند با قیمتی ارزان‌تر از چاپ قبلی تا شاید با نسخه افست مبارزه کرده باشد. قبول کردم. مِن مِن کرد و گفت اما حق‌التالیف را باید نصف کنی. گفتم چرا؟ گفت برای این‌که زیاد چاپ می‌کنم. گفتم آخر زیاد که چاپ می‌کنی، زیاد هم می‌فروشی. استدلال کرد گفتم اصلاً ۵ هزار نسخه چاپ کن. فرصتی آن‌هم به حق برایم پیش آمده بود. دلیل نداشت از حق‌التالیفم برای ناشر صرف نظر کنم. قبول کرد با همان ۲۰ درصد، ۳۳ هزار نسخه چاپ کند و کرد...[۲۵]

تجدید چاپ کتاب تا سال ۱۳۵۹ ادامه دارد. اما در سال ۱۳۶۰ و پس از تشکیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، طی بخشنامه‌ای، که نام «همسایه‌ها» هم در آن ذکر شده، مبتذل خوانده شده و چاپش بار دیگر متوقف می‌شود.[۲۶] علت مبتذل خواندن کتاب هم وجود محتویات و تصاویر جنسی ذکر شده است.[۲۷] محمود در نامه‌اش به تورج رهنما می‌نویسد:

سال ۱۳۶۰ که کتاب نایاب شده بود، فکر کردیم شاید بشود اجازه انتشارش را گرفت. به ارشاد مراجعه کردیم ولی ۱۶۰ مورد ایراد گرفتند - از یک سطر تا چند صفحه - پس راهی نبود جز این‌که صرف‌نظر شود و شد.[۲۸]

ترجمه

از این کتاب ترجمه‌هایی به زبان‌های عربی،[۲۹][یادداشت ۲] انگلیسی (ترجمه نسترن خرد، ۲۰۱۳)، روسی، آلمانی و کردی عراقی[یادداشت ۳] وجود دارد.[۳۰] مترجم آلمانی این اثر، زیگرید لطفی است.[۳۱] ترجمه روسی آن، در سال ۱۹۸۳ میلادی و با ترجمه‌ای از «کاندی یرا» و با تیراژ ۵۰ هزار نسخه منتشر شده است.[۳۲]

زمینهٔ تاریخی

راهپیمایی مردم در پشتیبانی از ملی شدن صنعت نفت.

رمان همسایه‌ها بر بستری تاریخی بنا شده که با تغییرات سیاسی پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ آغاز می‌شود و پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پایان می‌یابد. در این دوره تاریخی بااهمیت، اتفاقات زیادی رخ داده‌اند که تأثیر مهمی در زندگی و اجتماع ایران گذاشتند. از جمله می‌توان به تشکیل حزب توده ایران، تشکیل سندیکاهای کارگران نفت، نوشتن اولین قانون کار ایران، اعتصاب‌های مختلف در صنعت نفت از جمله در ۱۳۲۵، غیرقانونی اعلام شدن فعالیت حزب توده،[۳۳] اعتراض به قراردادهای نفتی شرکت نفت ایران و انگلیس، آغاز نهضت ملی شدن نفت (۱۳۲۸)[۳۴] ایران، به قدرت رسیدن محمد مصدق،[۳۵] ملی شدن نفت و تصویب آن توسط مجلس سنا در ۲۹ اسفند[۳۶] و قیام ۳۰ تیر[۳۷][۳۸] اشاره کرد. در دوران اخیر، حزب توده نقش مهمی در سازماندهی قشرهای گوناگون به ویژه کارگران داشت. با این‌همه، همه‌گیر شدن نهضت با اقدامات محمد مصدق همراه بود و او نیروی محرکه جنبشی بود که حزب توده آن را مفید می‌دانست و از آن حمایت می‌کرد؛[۳۹] گرچه در برخی مسائل مانند اعطای «امتیاز نفت شمال» به شوروی، دچار اختلاف نظر بودند.[۴۰]

پیرنگ

اتفاقات رمان بازه‌ای زمانی بین سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ را دربرمی‌گیرد و در بحبوحه نهضت ملی شدن نفت رخ می‌دهند.[۴۱] رمان نگاهی به زندگی پایین‌ترین طبقات مردم ایران در شهر اهواز دارد[۴۲] و از دیدگاه جوانی به نام خالد است. او در ابتدای رمان نوجوانی ۱۵ ساله[۴۳] است و در خانه‌ای که هفت خانواده در آن مستاجرند، زندگی می‌کنند.[۴۴] خالد، پس از پیدا کردن کار در قهوه‌خانه امان آقا، پس از مدتی با بلور خانم زن امان آقا که قهوه‌چی است، آشنا می‌شود در اثر محبت‌ها و عشوه‌گری‌های او، اولین تجربه جنسی‌اش را به دست می‌آورد[۴۵] و «در آغوش او مرد می‌شود.»[۴۶]

خالد در پی یک اشتباه و شیطنت و شکستن شیشه خانه غلامعلی خان پاسبان، پایش به کلانتری باز می‌شود.[۴۷] او در آن‌جا مأمور می‌شود تا پیامی را از یک زندانی به نام پندار، برای فردی به نام شفق ببرد.[۴۸] او در این اثنا با گروهی سیاسی آشنا می‌شود که هدف‌شان روشن کردن اذهان عمومی در مسیر مبارزه با استعمارگران انگلیسی و ملی شدن نفت است.[۴۹] یک بار به خاطر شرکت در یک میتینگ، مورد تعقیب پلیس مخفی قرار می‌گیرد و حین فرار، پایش ضربه می‌بیند. به همین خاطر، به خانه‌ای پناه می‌برد و در آن‌جا دختری به نام سیه‌چشم را ملاقات می‌کند و دلباخته او می‌شود.[۵۰]

خالد در پی همکاری با این گروه، به خاطر فعالیت‌های سیاسی دستگیر می‌شود و به زندان می‌افتد.[۵۱] پس از آزادی، به دلیل خصومت رئیس زندان با او به خاطر شرکت در اعتصاب و نپذیرفتن جاسوسی زندانیان، به خدمت سربازی کشانده می‌شود و رمان پایان می‌یابد.[۵۲]

مضامین اصلی

جانم بالا می‌آید تا یک کلمه را هجی کنم و تازه وقتی کلمه را هجی کردم و خواندمش، معنی‌اش را نمی‌فهمم؛ مثلاً نمی‌دانم این «استعمارگر خونخوار» چه‌جور جانوری است که فقط خون می‌خورد و اشتهایش هم سیری‌ناپذیر است. لابد بی‌جهت اسم «استعمارگر» را «خونخوار» نگذاشته‌اند... از این جانور بفهمی نفهمی چیزکی دستگیرم می‌شود؛ مثلاً فهمیده‌ام که گاهی به جای «خون»، نفت هم می‌خورد و این است که بعضی جاها، تو کاغذها به جای اسم «خونخوار»، نفت‌خوار هم نوشته شده.
 ——— همسایه‌ها[۵۳]

نفت و سیاست

بلقیس سلیمانی «نفت» را در رمان همسایه‌ها، مفهوم مرکزی رویدادها می‌خواند و می‌گوید همه‌جا صحبت از این «طلای سیاه» است. او معتقد است نمی‌توان وقایع نهضت ملی شدن نفت را بدون خواندن و فهم همسایه‌ها، درک کرد.[۵۴] آشنایی خالد در بخش‌های آغازین رمان، با «سیاست»، نوعی گنگی و نافهمی برایش به بار می‌آورد و این حالت، برطرف نمی‌شود تا «سیاست» را مبارزه‌ای می‌یابد که بر سر نفت در جریان است.[۵۵] همزمان با این دریافت، تغییرات اجتماع پیرامونش را که حول این مبارزه، می‌روند که به خروش دربیایند، چشمش را بازتر می‌کند و او حالا می‌تواند پاسخ پرسش‌های بی‌شمارش را که در حقیقت، پرسش ملتی عقب نگه‌داشته‌شده است، پیدا کند.[۵۶] بعدتر، او، با آشنایی بیشتر با فعالان سیاسی و پخش روزنامه و اعلامیه، می‌فهمد که مبارزه برای «نفت» مبارزه برای زدودن عوامل و دست‌هایی است که مسبب فقر، بیماری، نکبت و محنتی است که به او، خانواده و مردم روا داشته شده و حالا، تمام قطعات پازل، تکمیل می‌شوند.[۵۷]

تمام این اتفاقات ذهنی و درونی، به تصاویر زنده و بیرونی مبدل می‌شوند و حالا، تمام اجتماع او و بلکه ایران، یکپارچه یک چیز را می‌خواهند: ملی شدن نفت. این تصاویر، از نوارهای سفید روی سینه کارکنان صنعت نفت آغاز می‌شود و به اظهارات حاج‌علی رزم‌آرا که می‌گوید ما هنوز نمی‌توانیم یک «لولهنگ»[یادداشت ۴] سالم بسازیم، چه‌طور می‌خواهیم نفت را ملی کنیم، می‌رسد. جالب این است که حزبی‌ها که نام مستعار هم دارند، از بستن نوار سفید به سینه‌شان ابا می‌کنند به این بهانه که شناخته نشوند. غافل از این‌که وقتی تمام مردم جمله «نفت باید ملی شود» را به سینه می‌زنند، آنها هستند که شناخته می‌شوند.[۵۸] پس از ترور رئیس دولت، اوضاع تغییر می‌کند و تصاویر، به جشن و شادی مردم بعد از به تصویب رسیدن ملی شدن صنعت نفت، می‌انجامد.[۵۹] این خودآگاهی ملی، در حقیقت به واسطه شرایط اقتصادی و اجتماعی نامناسب از طرفی و آگاه شدن مردم از چپاول انگلستان و پرداخت مالیات نفت از سوی ایران به وجود آمد. همین‌طور، از عقده‌ای است که به خصوص در جنوب، از برخوردهای تبعیض‌آمیز و تفاوت امکانات مردم و کارمندان شرکت نفت، طی سال‌ها شکل گرفته بود و منتظر بهانه‌ای بود تا سر باز کند.[۶۰]

جنوب و مردم محروم

پدرم چهار کارد فولادی درست کرده است. رو تیغهٔ کاردها نقش‌هایی حک کرده است که من سردرنمی‌آورم. یقین از رو کتاب اسرار قاسمی این نقش‌ها را رو روی تیغهٔ کاردهای فولادی حک کرده است. سجاده‌اش را توی اتاق خودش پهن می‌کند. کاردها را چهار گوشهٔ سجاده به زمین فرومی‌کند و ورد می‌خواند. لابد برای رونق گرفتن کار و کاسبی، میرزا نصرالله به پدرم دستوراتی داده است.
 ——— همسایه‌ها[۶۱]

محمد بهارلو معتقد است شاید هیچ نویسنده‌ای به اندازه محمود، از طبقه فقیر و رنج آن‌ها ننوشته باشد.[۶۲] محمود، در رمان همسایه‌ها، به عنوان اولین رمانش، گزارشی دقیق از وضعیت مردم جنوب و زندگی‌شان به دست می‌دهد که از شناخت او از جنوب و به خصوص اهواز سرچشمه می‌گیرد.[۶۳] او برای این‌کار، دست به دامن مکان‌های مختلف شهر می‌شود که از میان آن‌ها می‌توان به محله یا خانه، که محل برخورد تیپ‌ها و شخصیت‌های داستان در زندگی خصوصی‌شان است، قهوه‌خانه و کتابفروشی که بازتاب برخوردهای اجتماعی و محل نطفه بستن تحول شخصیت اصلی است و زندان اشاره کرد که او قرار است آن‌جا، نتیجه اعمالش را ببیند؛ بنابراین، او نشان می‌دهد که بافت سنتی و اماکنش را بهتر از بافت متجدد می‌شناسد.[۶۴] تصویر او از مردم جنوب در همسایه‌ها، تصویر مردمانی است ساده و رنجبر که برای معاش خود در تنگنا هستند اما وقتی پای میهن و استقلال به میان می‌آید، از خودگذشتگی نشان می‌دهند. محمود، مردمان همسایه‌ها را درگیر مشکلات معیشتی، سیاسی و اجتماعی نشان می‌دهد زیرا زندگی سخت، آن‌ها را ناگزیر از درگیری و کشمکش کرده است.[۶۵]

محمود برای زنده‌تر شدن این تصویر در همسایه‌ها، وضعیت فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی دورهٔ تاریخی و اقلیم جنوب در آن زمان را به نمایش می‌گذارد؛ وضعیت بهداشتی بسیار ناگوار است؛ انواع بیماری‌ها از جمله بیماری‌های مقاربتی، شیوع دارد و اغلب مردم، توانایی استفاده از درمان‌های مدرن و مراجعه به مراکز خصوصی و دولتی را ندارند و به درمان‌های محلی اکتفا می‌کنند.[۶۶] خرافات به شکل وسیع میان توده‌های مردم رواج دارد و بسیاری از جمله اوسا حداد پدر خالد، برای حل مشکلات اقتصادی، دست به دامان چله‌نشینی، تسبیح انداختن و ورد خواندن از روی کتاب‌های خرافی می‌شوند.[۶۷] طبقات مختلف اجتماع درگیر فقری شدیدند و به سختی روزگار می‌گذرانند. کاسبی پدر اوسا حداد، مدت‌هاست کساد است، کمر عمو بندر زیر بار مخارج چند بچه صغیر، خم شده و از نداری، لباس‌های کهنه می‌پوشد و هرازچندگاهی، وصله‌پینه‌شان می‌کند و جعفر خشتمال برای فرار از مشکلات اقتصادی و بیکاری، دست به خودکشی می‌زند.[۶۸] مهاجرت نیروی کار به خارج از کشور و اشتغال زنان در مشاغل زیان‌آور و سخت، از دیگر نمونه‌هایی است که محمود از زندگی اقتصادی مردمان جنوب، به دست می‌دهد.[۶۹]

محمود علاوه بر این‌ها، نگاه ویژه‌ای هم به ادبیات شفاهی و اشعار عامیانه دارد که به سادگی و دقت، می‌توانند مفاهیم دشوار و پنهان فرهنگی مردمان داستان را آشکار کنند. اوج این نقل‌ها، اشعاری است که مادر خالد در موقعیت‌های مختلف و به لهجهٔ دزفولی می‌خواند و حکم درد دل گفتن و شکوه از روزگار و اسباب سختی و دشواری زندگی را دارند.[۷۰]

زنان، عشق و وظیفه

صدام خش‌دار است، پیشانی‌ام خیس عرق است. تکیه می‌دهم به پشتی مبل و سرم را بالا می‌گیرم. بعد، از گوشهٔ چشم نگاهم را می‌دوانم رو صورت دختر. دارد نگاهم می‌کند. دلم می‌لرزد. این لرزه غریبه، اما شیرین است. روزهای اول که بلور خانم را نگاه می‌کردم، دلم می‌لرزید، ولی حالا کلی فرق دارد. انگار دلم می‌خواهد از جا کنده شود. انگار تمام تنم می‌لرزد. انگار چیزی توی دلم خروش برداشته است.
 ——— همسایه‌ها[۷۱]

زنان در همسایه‌ها کم تعدادند اما تأثیرگذار. از میان ۱۱ شخصیت و تیپ با جنسیت مؤنث، تنها چندتای آن‌ها نقش محوری دارند و باقی نقش دومند. با این‌همه، همان تعداد کم شامل مادر خالد (گل خانمبلور خانم، رضوان و سیه‌چشم تاثیرگذارند و در مواردی نقش ضدقهرمان را بازی می‌کنند. این زنان، تنها می‌توانند دو نقش بپذیرند. یکی نقش زنی اثیری و دست‌نیافتنی و دیگری، نقش زنی که دست‌یافتنی است و چندان در قید امور اخلاقی نیست.[۷۲] محمود، هر دوی این نقش‌ها را، با این‌که چندان خاکستری به نظر نمی‌رسند، هنرمندانه پرداخته و تصویری واقع‌گرایانه از آن‌ها به دست داده است. مادر، صدای عقل است و بلور خانم، نماد بی‌تفاوتی به اوضاع و غریزه[۷۳] تصویر واقعی و رئالیستی محمود در همسایه‌ها، زنان را همان‌طور که تحت ستمند، به نمایش می‌گذارد و دنیای مردسالارانه داستان، باورپذیر و عینی است.[۷۴] چنان‌که خود محمود در مصاحبه‌اش با لیلی گلستان، اذعان می‌کند که فضای موجود را به تصویر کشیده که در آن، حتی به مردسالاری تفاخر هم می‌شود.[۷۵] زنان در این‌جا مغلوبند و تاثیرپذیر و مردانند که ظاهراً با واقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی درگیرند و تمام این‌ها در سایه «رسم و رسومات» توجیه می‌شوند و مورد احترامند.[۷۶]

با این‌همه، محمود، تحول قهرمان داستان همسایه‌ها را منوط به تعیین تکلیف با این زنان کرده است. خالد برای رسیدن به هدف غایی رمان، مجبور است به حرف‌های مادرش توجه کند، سرنوشت تلخ رضوان را مرور کند و به رابطه‌اش با بلور خانم بیندیشد تا دیدن شوهرش، امان آقا که به او لطف هم دارد، قابل تحمل شود و در مقام قیاس عشق پاک‌اش به سیه‌چشم با رابطه‌اش با بلور خانم دست به انتخاب بزند؛ انتخابی که بازهم در رابطه با سیه‌چشم و در قیاس با «وظیفه» سراغش می‌آید.[۷۷]

سبک نگارش

احمد محمود را برخی به نیت تخفیف، نویسنده‌ای رئالیست می‌خوانند تا با ادعای سپری شدن دوران ادبیات رئالیستی، توانایی‌های خلاقه او را انکار کنند.
 ——— فرج سرکوهی[۷۸]

همسایه‌ها اولین رمان از سه‌گانه تاریخی[۷۹][۸۰][۸۱] احمد محمود است که با داستان یک شهر و زمین سوخته کامل می‌شود.[یادداشت ۵] این رمان، رئالیستی،[۸۲] ناتورالیستی،[۸۳] نمادین[۸۴][۸۵][۸۶] و پسااستعماری[۸۷] توصیف شده است. برخی آن را در گونه رئالیسم سوسیالیستی[۸۸] می‌دانند و برخی دیگر در گونه رئالیسم اجتماعی.[۸۹] مهدی قریب، قرار دادن همسایه‌ها و دیگر آثار محمود را در گونه رئالیسم سوسیالیستی، جفا به او و منش زیبایی‌شناختی او می‌داند و معتقد است نمونه‌های بسیاری می‌توان در رمان یافت که با استانداردهای این نوع واقع‌گرایی متفاوت است و می‌توان افق‌هایی را یافت که به سوی هیچ نوعی از ایدئولوژی، نشانه نرفته‌اند.[۹۰]

رمان به شیوهٔ اول شخص مفرد روایت می‌شود.[۹۱] راوی، خالد است که خود، قهرمان و شخصیت اصلی است و اتفاقات داستان از دریچه ذهن او روایت می‌شوند.[۹۲] رئالیسم محمود را نمی‌توان گرته‌برداری از استادان رئالیسم دانست چراکه او با استفاده از تکنیک‌هایی مانند «نقل حادثه در لحظه وقوع»، «مونتاژ» و «توهم زمانی» مشخصات کلاسیک رئالیسم را پشت سر می‌گذارد. هوشنگ گلشیری «شیوه نقل عینی» را چیزی مانند «شرح صحنه» در فیلم‌نامه و نمایش‌نامه می‌داند. چنان‌که سیر وقایع به یک یا چند روز تقسیم شده و راوی مستقیماً آن‌ها را، مانند کسی که شب به شب خاطراتش را می‌نگارد، نقل می‌کند.[۹۳] او قدرت محمود در خلق همسایه‌ها را در این عناصر می‌بیند.[۹۴] محمود با استفاده به‌جا از فلاش‌بک و «تداعی»، «روایت صرف» معمول در رئالیسم را تغییر داده و از آن، برای شخصیت‌پردازی و تأکید دوباره در اتفاقات رخ داده در رمان، بهره برده است.[۹۵]

محمود در همسایه‌ها شخصیت‌پردازی را بر توصیف و گفتگو استوار کرده است. توصیف‌های او اغلب غیرمستقیم و درونی‌اند، و گفتگوهایش بر تک‌گویی غلبه دارند. او از «نام» نیز آگاهانه استفاده کرده و از آن، برای پردازش قهرمانان مبارز و تمایزشان با افراد عادی، بهره برده است.[۹۶] با این‌همه محمود در مصاحبه با لیلی گلستان می‌گوید همسایه‌ها را «بیشتر با نوعی غریزه نوشتم تا شناخت داستان.»[۹۷]

نقدها و دیدگاه‌ها

منبع‌شناسی

رمان همسایه‌ها مورد توجه بسیاری از نقدنویسان معاصر بوده است و در کتاب‌های مربوط به ادبیات معاصر و همین‌طور، نقد آثار محمود، به شرح و تفسیر ویژگی‌های مختلف این رمان پرداخته شده است. اما برخی از پژوهش‌های علمی صورت گرفته روی این رمان، از قرار زیرند:

  • «نقد مارکسیستی رمان همسایه‌ها، احمد محمود»، آرزو شهبازی و مریم حسینی، همایش هفتم پژوهش‌های ادبی (دانشگاه هرمزگان)، اسفند ۱۳۹۲:
در این مقاله، رمان همسایه‌ها، از منظر مارکسیستی و با توجه به آرای گیورگ لوکاچ مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
  • «نقد ساخت‌گرایی تکوینی رمان همسایه‌ها اثر احمد محمود»، آرزو شهبازی، مریم حسینی و عسگر عسگری حسنکلو، فصلنامه تخصصی مطالعات داستانی، بهار ۱۳۹۳، شماره ۳، صص۹۱–۶۶:
این مقاله، رمان همسایه‌ها را از منظر ساخت‌گرایی تکوینی لوسین گلدمان و شناخت‌شناسی ژان پیاژه بررسی کرده است.
  • «خوانش لاکانی امر سیاسی در رمان همسایه‌ها»، فاطمه حیدری و میثم فرد، پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی، تابستان ۱۳۹۳، شماره ۱۶، صص۶۶–۴۳:
در این مقاله، رمان همسایه‌ها از منظر «امر سیاسی» و روان‌کاوی ژاک لاکان، بررسی کرده است.
  • «سنت و مدرنیته در رمان همسایه‌ها»، مهبود فاضلی و فاطمه سادات حسینی، پژوهش زبان و ادبیات فارسی، زمستان ۱۳۹۱، شماره ۲۷، صص۱۴۵–۱۳۱:
در این نوشتار، تقابل سنت و مدرنیته در رمان همسایه‌ها، بررسی شده است.
  • «شخصیت‌پردازی در رمان همسایه‌ها»، محمدعلی آتش‌سودا و امید حریری جهرمی، پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی، پاییز ۱۳۸۹، پیش‌شماره ۱، صص۲۸–۹:
این مقاله، شخصیت‌پردازی رمان همسایه‌ها از منظری ادبی مورد بررسی قرار گرفته.
  • «بررسی تطبیقی رمان «همسایه‌ها» اثر احمد محمود و «دختر رعیت» از دو دیدگاه ساختاری و محتوایی»، الهام عابدی و محسن ایزدیار، اندیشه‌های ادبی، ۱۳۹۱، شماره ۱۲، صص۱۵۴–۱۲۹:
این نوشتار، دو اثر همسایه‌ها و دختر رعیت را از نظر ساختار (پیرنگ، شخصیت‌پردازی، زبان و مکان و نثر و زبان) در بستر رئالیسم بررسی کرده است.
  • «بازتاب نابرابری اجتماعی و شکاف طبقاتی در دو رمان «همسایه‌ها» احمد محمود و «عمارت یعقوبیان» علا اسوانی»، مینا عابدینی و همکاران، نشریه ادبیات تطبیقی، پاییز و زمستان ۱۳۹۳، شماره ۱۱، صص۲۲۸–۲۱۱:
در این اثر، با توجه به نقد مارکسیستی، نابرابری و شکاف طبقاتی را در رمان محمود، بررسی کرده است.

نقد روان‌کاوانه

کشتی جنگی انگلیسی‌ها، دمش را انداخت روی کولش و رفت ولی هنوز از روبه‌راه شدن زندگی خبری نیست.
 ——— همسایه‌ها[۹۸]

از ابتدای تأسیس علم روان‌کاوی به دست زیگموند فروید، این پرسش مطرح بوده که آیا می‌توان یافته‌های این علم را که که به فرد متکی است، به اجتماع نیز به عنوان کلی متشکل از افراد، سرایت داد یا خیر. ژاک لاکان فیلسوف و روان‌کاو ساختارگرای فرانسوی، با تبیین و گسترش مفاهیم فرویدی و توضیح «امر سیاسی»، تبیینی ارائه داد که طی آن، امکان پیش‌زمینه بودن روان‌کاوی برای تشکیل یک نظام سیاسی ایده‌آل، بررسی می‌شود.[۹۹] لاکان این مسئله را با تبیین گستره نمادین و گستره واقع انجام می‌دهد. گستره نمادین، شامل خانواده اجتماع است و هرآن‌چه این دو می‌توانند با ابزارهای گوناگون به فرد منتقل کنند. اعم از زبان، فرهنگ و غیره.[۱۰۰] گستره واقع، فضایی بی‌نهایت است که شامل تمام امیال و خواسته‌های بشری می‌شود که نمی‌توانند راهی به گستره نمادین پیدا کنند. در واقع حتی نمی‌توانند به زبان درآیند.[۱۰۱] یکی از این امیال، میل به ساختن آرمان‌شهر است؛ جهانی بی‌نقص و تهی از رنج و محنت و واجد برابری و عدالت. لاکان در واقع بر آن است تا بیان کند آرمان‌شهر، برابر با گستره واقع است و بشر، با ورود به گستره نمادین (موجود شدن)، توانایی ایجاد و رسیدن به آن را از دست می‌دهد.[۱۰۲]

طبق این تحلیل، «گستره نمادین» رمان همسایه‌ها، شامل خانواده و اجتماع اوست با تمام مشکلات و کمبودهایش؛ بیکاری پدر، بی‌پولی اغلب مردم، غرق شدن در خرافات، بیماری و رنج و... .[۱۰۳] از طرفی، «گستره واقع»، شامل آمال و آرزوهای افرادی است که آگاهی یافته‌اند و درصدد تغییر شرایطند؛ مانند حزبی‌ها که از هیچ تلاشی برای به ثمر رسیدن آرزوهایشان و کوتاه کردن دست انگلیسی‌ها از نفت و سرمایه‌های کشور، فروگذار نمی‌کنند اما نمی‌دانند حتی اگر شوروی هم بر ایران چیره شود، آن‌ها روی خوش آسایش را نخواهند دید.[۱۰۴] بر این مبنا، خالد و به عبارتی، شخصیت معترض و مسئله‌دار، پس از طی مسیرهای مختلف و از سرگذراندن مشکلات گوناگون، در حالی که در انفرادی اسیر است و چشم به راه، درمی‌یابد که آنچه به دنبالش بوده، دست‌یافتنی نیست و زندگی، مسیر عادی خود را طی می‌کند.[۱۰۵]

نقد مارکسیستی

رمان همسایه‌ها، به دلیل پرداختن به مسائلی مانند اعتصاب‌های کارگری، تظاهرات مردم و میتینگ‌ها، اشغال ایران توسط نیروهای متفقین، ملی شدن نفت از طرفی و مسائلی مانند فقر و رنج ناشی از ظلم نظام حاکم، طبقات مختلف جامعه، خودکشی، فحشا، زندان و شکنجه، مبارزه طبقات کارگری برای احقاق حقوق خود از طرف دیگر، از منظر مارکسیستی قابل تأمل است.[۱۰۶] خالد قهرمان «مسئله‌دار»[یادداشت ۶] رمان است.[۱۰۷] از منظر او، روند اعتراضی رمان پی‌گیری می‌شود و خود او، در مرکز تحول و آگاه‌شدن است.[۱۰۸] چه این‌که طبقات محروم اجتماعی، تنها با آگاهی است که می‌توانند به دنبال حقوق تضییع‌شدهٔ خود باشند. به عقیده گیورگ لوکاچ، ادبیات به عنوان «روبنا»، باید به بازتاباندن واقعیت انسان و مناسبات اجتماعی بپردازد و با استفاده از شیوه «واقع‌گرایی»، تناقض‌های پنهان در نظامی اجتماعی و اوضاع تاریخی و مادی جامعه را انعکاس دهد و همسایه‌ها واجد تمام شرایط فوق است.[۱۰۹]

نقد تطبیقی

دختر می‌گوید:... آدرس خونتون رو بدین. خجالت می‌کشم. خانهٔ دنگال، دیواره‌های گلی، تنور صنم، الاغ‌های رحیم خرکچی، گاری عمو بندر، چارچرخهٔ کرم، در شکسته و بست خورده، اتاق‌های خفه و توسری‌خورده و سرتاسر کف حیاط  ———  از باران چند روز قبل  ———  گل و لای تا قوزک پا. باز، دروغ می‌گویم: من مسافرم...
 ——— همسایه‌ها[۱۱۰]

احمدرضا صاعدی، حمید احمدیان و مسعود کیانپور، استادیاران گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان و مینا عابدینی و فریده امیری دهنوی، دانشجویان کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عرب همان دانشگاه، به بررسی تطبیقی دو رمان همسایه‌ها اثر احمد محمود و عمارت یعقوبیان (۲۰۰۲ میلادی) اثر «علاء الاسوانی» (رمان‌نویس مصری) از منظر بازتاب نابرابری اجتماعی و شکاف طبقاتی پرداخته‌اند.[۱۱۱] شکاف طبقاتی یکی از اشکال نابرابری اجتماعی است که ریشه در عملکردهای اقتصادی هر دورانی دارد. به دلیل این‌که این نابرابری‌ها به شکل مستقیم یا غیرمستقیم در آثار ادبی تاثیر می‌گذارند، با بررسی نمونه‌های ادبی می‌توان به چندوچون آن دست یافت.[۱۱۲]

اسوانی و محمود، هر دو در رمان‌هایشان، به شکاف طبقاتی و نابرابری‌های اجتماعی پرداخته‌اند. باید توجه داشت که اغلب این نابرابری تابعی از میزان درآمد است اما این تنها متغیر دخیل در نابرابری، نیست. از دیگر متغیرهایی که هردو رمان برای به تصویر کشیدن نابرابری اجتماعی از آن بهره برده‌اند می‌توان به دوگانگی سنت و تجدد، نابرابری جنسیتی (مردسالاری) و نابرابری فقر و ثروت اشاره کرد.[۱۱۳] به اعتقاد نویسندگان مقاله، با این‌که اسوانی و محمود، شکاف طبقاتی را در دو جامعه و فرهنگ کاملاً متفاوت بررسی کرده‌اند، اما می‌توان نتایج مشترک این رخداد را در هر دو رمان، مشاهده کرد؛ گرچه هیچ‌کدام برای حل این مشکل، راه حلی ندارند.[۱۱۴]

محسن ایزدیار، استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک و الهام عابدی، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اراک، به بررسی تطبیقی رمان همسایه‌ها و دختر رعیت (۱۳۳۰) اثر محمود اعتمادزاده (به‌آذین) و مضامین مشترک آن‌ها از جمله توجه به مضامین سیاسی و حوادث تاریخی مثل شکل‌گیری جنبش جنگل در دختر رعیت و نهضت ملی شدن نفت در همسایه‌ها و همین‌طور طبقات فرودست جامعه و ظلم فرادستان بر آن‌ها پرداخته‌اند.[۱۱۵] به گفتهٔ آن‌ها، هر دو رمان دارای پیرنگی باز هستند و سرنوشت قهرمانان داستان روشن نمی‌شود. هر دو رمان از منظر شخصیت‌پردازی نمادینند و در قلمرو سبک بومی و اقلیمی قرار می‌گیرند و مهم‌تر از همه، هردو واقع‌گرایانه‌اند.[۱۱۶]

پدرم می‌گوید اگه قلب آدم صاف باشه،به دستورهای این کتاب اسرار قاسمی می‌تونه دنیا را مسخر خودش کنه. محمد مکانیک باور نمی‌کند... محمد مکانیک به این حرفا اعتقاد نداره و می‌گوید: تو این دنیا هیچی نیس جز همین چیزا که می‌بینیم و باز می‌گوید: اسیر همین مزخرفاتیم که همیشه بدبختیم، که همیشه باید مثه خر کار کنیم و کیفش رو دیگران ببرن، که همیشه تو سری خورد و گشنه هستیم.
 ——— همسایه‌ها[۱۱۷]


با این‌همه، مهم‌ترین تفاوت‌های این دو داستان، از لحاظ ساختاری و محتوایی قابل بررسی‌اند. رمان همسایه‌ها به‌عکس دختر رعیت، دارای پیرنگی مستحکم است چراکه براساس روابط علی و معلولی محکمی مطرح شده. همین‌طور روند طبیعی حوادث بر روند ساختگی غلبه دارد.[۱۱۸] در حالی که دختر رعیت از چنین پیرنگی برخوردار نیست و خواننده علت بسیاری از اتفاقات را درنمی‌یابد. دو رمان از لحاظ روایت هم متفاوتند چنان‌که همسایه‌ها به صورت اول شخص روایت شده و دختر رعیت، به صورت دانای کل. که به دلیل فضای رئالیستی دو رمان، انتخاب این شیوه روایت، برای همسایه‌ها مزیت و برای دختر رعیت، نقصان به نظر می‌رسد.[۱۱۹] با این‌که فضای هر دو رمان، بومی و اقلیمی است، اما محمود از مکان‌های مشخص جغرافیایی مانند نام شهر چندان استفاده نمی‌کند اما به‌آذین، به دقت به این مکان‌ها پرداخته به شکلی که خواننده، جغرافیای دقیق وقوع حادثه را می‌داند. با این‌همه، توصیف‌ها و جزئی‌نگری محمود، در تمام رمان، به صورتی یکدست و به اندازه استفاده شده اما به‌آذین، در ادامه داستان، از حفظ یکدستی و جزئی‌نگری در توصیف‌ها، درمی‌ماند و از این‌رو، ضعیف‌تر از همسایه‌هاست.[۱۲۰] از لحاظ ساختاری، دختر رعیت دچار جانبداری از طبقات فرودست و ضعیف و نگرش و ایدئولوژی خاصی شده اما همسایه‌ها در این زمینه، از اعتدال بیشتری برخوردار است و بازتاب دقیق حوادث را به آن‌چه هوادار آن بوده، ترجیح داده است.[۱۲۱] در نتیجه می‌توان گفت رئالیسم محمود از گونه اجتماعی و رئالیسم به‌آذین، از گونه سوسیالیستی است.[۱۲۲]

تأثیرپذیری‌ها

قرائن و شواهد در رمان محمود، نشان می‌دهد که او در برخی از بن‌مایه‌های سیاسی و چگونگی تحول و ارتقای ذهنی، عاطفی و ذهنیت سیاسی شخصیت اصلی رمان همسایه‌ها، به مادر ماکسیم گورکی و در بعضی دیگر  ———  که به کسان داستان، روزگار سخت، انحرافات آنان یا شگردهای روایی مربوط می‌شود  ———  به پابرهنه‌ها اثر زاهاریا استانکو نظر داشته است.
 ——— جواد اسحاقیان[۱۲۳]

علی‌محمد افغانی همسایه‌ها را متأثر از زمین نوآباد اثر میخائیل شولوخف می‌داند اما در این‌باره توضیح بیشتری نمی‌دهد.[۱۲۴] اما آنچه اغلب منتقدان بدان اذعان دارند، تاثیرپذیری همسایه‌ها از رمان مادر اثر ماکسیم گورکی (۱۹۰۶) و رمان پابرهنه‌ها اثر زاهاریا استانکو (۱۹۴۸) است.[یادداشت ۷][۱۲۵] اولین کسی که به این تاثیرپذیری اشاره می‌کند،[یادداشت ۸] هوشنگ گلشیری است که با لحنی تند، تکنیک همسایه‌ها و دو رمان بعد از آن را برگرفته از پابرهنه‌ها می‌داند.[۱۲۶]

جواد اسحاقیان این تاثیرپذیری را که به مثابه بینامتنیت میان دو اثر یادشده از گونه واقع‌گرایی سوسیالیستی با همسایه‌هاست، در پنج دسته قرار داده است:

  1. گذار از تباهکاری با نشان دادن رفتارهای جنسی خالد،[۱۲۷] مشابهت سرنوشت زنانی که او به آن‌ها نزدیک شده،[۱۲۸] کتک خوردن بلور خانم[۱۲۹] و سرنوشت تلخ رضوان،[۱۳۰] ترک دوستان سابق و نزدیک شدن به کتاب[۱۳۱] و مشابهت این تصاویر، مفاهیم و تحول‌ها با دو نمونه یادشده.
  2. آگاهی اجتماعی با نشان دادن مشابهت رفتارهای خالد هنگامی که شیشه خانه غلامعلی خان را می‌شکند و پیام زندانی را می‌برد،[۱۳۲] علاقه به خواندن کتاب و مطالعه رمان مادر گورکی و جذب شخصیت پاول شدن[۱۳۳] و آغاز فعالیت سیاسی با پخش اعلامیه‌ها[۱۳۴] و روزنامه‌های حزبی[۱۳۵] با رفتار شخصیت‌های دو رمان یادشده.
  3. ستیز عشق و وظیفه هنگام قطع رابطه با بلور خانم،[۱۳۶] فروختن کبوترها و پرداخت هزینه درمان حسنی با پول‌شان،[۱۳۷] دل بستن به سیه‌چشم[۱۳۸] و چشم‌پوشی از او به خاطر مبارزه.[۱۳۹]
  4. رفتار سیاسی مادر وقتی پیام خالد از زندان گریخته را برای شفق سیاسی‌کار می‌برد.[۱۴۰]
  5. ستیز قشری‌گری و تجدد مانند منع درس خواند از سوی حاج شیخ علی[۱۴۱] که هم به زندگی آن‌ها برکت می‌دهد[۱۴۲] و هم سورچران است[۱۴۳] و فهمیدن این تضاد از سوی خالد هنگامی که شیخ، در گرفتاری فراموشش می‌کند.[۱۴۴]

او همین‌طور به دو نمونه از بینامتنیت رمان همسایه‌ها و تاثیرپذیری از پنجاه و سه نفر اثر بزرگ علوی اشاره می‌کند. یکی از آن‌ها اشاره به رهنمود تقی ارانی به رفقای محبوسش در زندان قصر است[۱۴۵] و دیگری خاطره‌ای است از بزرگ علوی در زندان قصر که عیناً از زبان پندار نقل می‌شود.[۱۴۶]

اهمیت ادبی

اگر بگوییم همسایه‌ها یک رمان خوب است، بهتر و مهم‌تر از این است که بگوییم بهترین رمان فارسی است؛ چنان‌که هست.
 ——— بهاءالدین خرمشاهی[۱۴۷]

همسایه‌ها، بی‌تردید یکی از مهم‌ترین رمان‌های زبان فارسی است و هیچ کتابی نیست که به نقد رمان فارسی پرداخته باشد اما دربارهٔ همسایه‌ها، سخنی نگفته باشد.[۱۴۸] محمدعلی سپانلو همسایه‌ها را در ادبیات معاصر، از لحاظ تنوع رخدادها، شخصیت‌ها و گزارش دقیق‌اش از زبان، لهجه و فرهنگ جنوب و همین‌طور پرداختن به زندگی و آرزوهای این مردم، ممتاز و بی‌نظیر می‌داند و معتقد است این شناخت دقیق محمود از فضای داستان و بوم جنوب است که باعث می‌شود چنین تصویر زنده‌ای از زندگی را ببینیم.[۱۴۹] عبدالعلی دستغیب، همسایه‌ها را دارای ساختاری دقیق و سنجیده می‌داند که با پیشروی تعلیق، طرح و توطئه درآن، زندگی اهالی داستان، جزء خود داستان می‌شود و تحمیلی به نظر نمی‌رسند.[۱۵۰] محمدجعفر یاحقی استاد دانشگاه فردوسی مشهد، نوشتن همسایه‌ها را خلق قالبی می‌داند که موفقیت رمان‌های بعدی او را تضمین می‌کند و از زبان، مضمون و کشش مناسب و بهره‌مندی از اصول کامل داستان‌نویسی به وجود آمده است.[۱۵۱]

محمدرضا روزبه، دانشیار دانشگاه لرستان، هنر محمود را در گره زدن تصویری از زندگی مردم محروم جنوب با رخدادهای دهه‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ شمسی می‌داند که بر شانه‌های نثر پرتوان و پرداخت داستانی مناسب او سوار است.[۱۵۲] جمال میرصادقی همسایه‌ها را اثری به اندازه می‌خواند که در آن، به خوبی به جنبه‌های فنی داستان‌نویسی و تصویرسازی، پرداخته شده است. او معتقد است همسایه‌ها، کمتر از رمان‌های دیگر محمود، ناتورالیستی است و به همین دلیل، از جذابیت بیشتری برخوردار است.[۱۵۳] میمنت میرصادقی (ذوالقدر) معتقد است پایان باز رمان همسایه‌ها، هم‌چنان‌که نشان‌دهنده ادامه‌دار بودن زندگی قهرمان داستان است، نشان می‌دهد که داستان جامعه خالد نیز منتظر آغاز مرحله تازه‌ای از زندگی است.[۱۵۴] حسن میرعابدینی، همسایه‌ها را میراث ادبیات معاصر می‌داند چراکه از پرداختن به ارزش‌های قالبی و گنجاندن تئوری‌های سیاسی در داستانش، خودداری کرده و به جای آن، به سطح زیبایی‌شناختی موضوعات پرداخته است.[۱۵۵] داریوش مهرجویی همسایه‌ها را برای به تصویر درآمدن در مدیوم سینما بسیار مناسب می‌داند چراکه از لحاظ ساختاری و تکنیک‌‌های مانند «مونتاژ»، کامل و سینمایی است.[۱۵۶]

سید حسن امین همسایه‌ها را رمانی می‌داند که با بهره‌گیری از نثر جذاب و در از حرکتش و با استفاده از رئالیسم اجتماعی، عرصه‌های گوناگون سیاسی و اجتماعی را از منظر نوجوانی طرح کرده و شخصیت خودش در روند این حوادث، شکل می‌گیرد.[۱۵۷] فیروز زنوزی جلالی همسایه‌ها را یکی از بهترین آثار محمود دانسته که به دلایل فنی، جایگاه ویژه‌ای در آثار او دارد و نام نویسنده با نام این رمان، گره خورده است.[۱۵۸] فرج سرکوهی محمود را خالق «چندصدایی» در رمان معاصر فارسی می‌داند و معتقد است آدم‌های قصه محمود در همسایه‌ها، صدای متمایز خود را دارند درحالی که داستان، آهنگ یکتا و موزون خود را می‌نوازد.[۱۵۹] به خاطر تمام این ویژگی‌هاست که بهاءالدین خرمشاهی همسایه‌ها را نخستین رمان «درست» فارسی خوانده است.[۱۶۰]

اقتباس از همسایه‌ها

تاکنون دو تلاش برای به تصویر کشیدن همسایه‌ها در سینما و تلویزیون انجام شده است. اولی، فیلمنامه‌ای است که محمود، به همراه حسن فیاد تهیه کرده که البته هیچ‌گاه ساخته نشده[۱۶۱] و دومی، فیلمنامه‌ای[۱۶۲] برای ساخت سریالی تلویزیونی است که احمد محمود، با همراهی داریوش مهرجویی در اولین سال‌های پس از انقلاب نوشته‌اند که آن هم سرنوشتی مانند اقتباس اول پیدا کرده است.[۱۶۳] مهرجویی در باره علت ساخته نشدن این سریال گفته است اوایل انقلاب شرایط کار مهیا نبوده و بعد از آن هم، احمد محمود، مشکل‌دار تشخیص داده شده و ادامه کار، ممکن نبوده است.[۱۶۴]

جستارهای وابسته

یادداشت‌ها

  1. محمود در نامه‌ای به سلیم عبدالامیر (۱۳۸۰) عدد چاپ اول را ۲۰۰۰ نسخه گفته است. (دیدار با احمد محمود، ص۱۵۰)
  2. محمود در نامه‌اش به سلیم عبدالامیر (۱۳۸۰)، از او به خاطر ترجمه همسایه‌ها تشکر کرده است. احتمال این‌که او مترجم به عربی باشد، زیاد است. (دیدار با احمد محمود، ص۱۵۰)
  3. محمود در نامه‌اش به تورج رهنما، نام این مترجم را «حمه باغی» می‌خواند اما اذعان می‌کند که تاکنون (۱۳۷۵) نتوانسته نسخه‌ای از آن را به‌دست بیاورد.
  4. آفتابه.
  5. خود احمد محمود در مصاحبه‌اش با لیلی گلستان، این سه‌گانه را شامل دو رمان همسایه‌ها و داستان یک شهر و داستان بلند بازگشت می‌خواند. (حکایت حال، ص۱۳۹)
  6. problematic.
  7. چاپ اول پابرهنه‌ها مربوط به ۱۹۴۸ و نخستین ترجمه آن به فارسی، ۱۳۵۰ (۱۹۷۱ میلادی) است؛ بنابراین احتمال تاثیرپذیری محمود از مادر گورکی (۱۹۰۶) قوی‌تر است تا از پابرهنه‌ها. چه این‌که پابرهنه‌ها خود متأثر از مادر گورکی نوشته شده است.
  8. حاشیه‌ای بر رمان‌های معاصر، نقد آگاه، دفتر دوم، ۱۳۶۱.

پانویس

  1. خرمشاهی، بهاءالدین، نامه انجمن کتابداران ایران، ۴۵۸.
  2. گلستان، لیلی، حکایت حال، گفتگو با احمد محمود، ۱۰.
  3. محمود (اعطا)، سارک، دیدار با احمد محمود، ۱۲۹.
  4. گلستان، لیلی، حکایت حال، گفتگو با احمد محمود، ۴۴.
  5. رضایی، سعید. «MAHMUD, AHMAD». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۶.
  6. مفتاحی، محمد، همسایه با بیگانه‌ها، ۸۸ (نسخه الکترونیک).
  7. گلستان، لیلی، حکایت حال، گفتگو با احمد محمود، ۴۴.
  8. رضایی، سعید. «MAHMUD, AHMAD». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۶.
  9. محمود (اعطا)، سارک، دیدار با احمد محمود، ۱۲۹.
  10. آذرنگ، عبدالحسین، مجله بخارا، ۱۴۳.
  11. گلستان، لیلی، حکایت حال، گفتگو با احمد محمود، ۴۵.
  12. محمود (اعطا)، سارک، دیدار با احمد محمود، ۱۴۱.
  13. گلستان، لیلی، حکایت حال، گفتگو با احمد محمود، ۱۰.
  14. گلستان، لیلی، حکایت حال، گفتگو با احمد محمود، ۴۵.
  15. رضایی، سعید. «MAHMUD, AHMAD». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۶.
  16. بهارلو، محمد، مجله گلستانه، ۹۱.
  17. باقری، خسرو، مجله چیستا، ۳۲۰.
  18. محمود (اعطا)، سارک، دیدار با احمد محمود، ۹۳.
  19. «یاد احمد اعطا (احمد محمود)؛ نویسنده و انسان ترازنو». ۲۸ نوامبر ۲۰۱۳. بایگانی‌شده از اصلی در ۸ ژوئیه ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶. از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  20. گلستان، لیلی، حکایت حال، گفتگو با احمد محمود، ۴۵.
  21. باقری، خسرو، مجله چیستا، ۳۲۰.
  22. بهارلو، محمد، مجله گلستانه، ۹۱.
  23. آذرنگ، عبدالحسین، مجله بخارا، ۱۴۳.
  24. محمود (اعطا)، سارک، دیدار با احمد محمود، ۱۴۱.
  25. محمود (اعطا)، سارک، دیدار با احمد محمود، ۹۴و۹۳.
  26. باقری، خسرو، مجله چیستا، ۳۲۰.
  27. رضایی، سعید. «MAHMUD, AHMAD». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۶.
  28. محمود (اعطا)، سارک، دیدار با احمد محمود، ۱۴۱.
  29. «بازتاب ادبیات معاصر ایران در جهان عرب». ایسنا. ۶ بهمن ۱۳۹۴. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۵ مهر ۱۳۹۵.
  30. رضایی، سعید. «MAHMUD, AHMAD». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۶.
  31. «زیگرید لطفی، مترجم "کلیدر" به زبان آلمانی درگذشت». دویچه وله. ۲ اوت ۲۰۱۴. بایگانی‌شده از اصلی در ۹ آوریل ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۶.
  32. باقری، خسرو، مجله چیستا، ۳۲۱.
  33. طاهراحمدی، محمود، گنجینه اسناد، ۵۷.
  34. تهرانی، صادق، مطالعات تاریخی، ۲۹.
  35. تهرانی، صادق، مطالعات تاریخی، ۳۲.
  36. طاهراحمدی، محمود، گنجینه اسناد، ۵۷.
  37. طاهراحمدی، محمود، گنجینه اسناد، ۵۸.
  38. تهرانی، صادق، مطالعات تاریخی، ۳۷.
  39. طبری، نقی، علوم سیاسی، ۲۴۰.
  40. میتا، اسامو، اطلاعات سیاسی-اقتصادی، ۱۴۳.
  41. حیدری، فاطمه، پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی، ۵۵.
  42. اجاکیانس، آناهید، نامه فرهنگستان، ۱۵۲.
  43. مفتاحی، محمد، همسایه با بیگانه‌ها، ۸۵ (نسخه الکترونیک).
  44. شهبازی، آرزو، فصلنامه تخصصی مطالعات داستانی، ۷۵.
  45. مفتاحی، محمد، همسایه با بیگانه‌ها، ۸۶ (نسخه الکترونیک).
  46. «نگاهی به سه‌گانه احمد محمود؛ همسایه‌ها، داستان یک شهر و بازگشت». بی‌بی‌سی فارسی. ۱۵ مهر ۱۳۹۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۸ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۶ مهر ۱۳۹۵.
  47. شهبازی، آرزو، فصلنامه تخصصی مطالعات داستانی، ۷۵.
  48. اجاکیانس، آناهید، نامه فرهنگستان، ۱۵۳.
  49. اجاکیانس، آناهید، نامه فرهنگستان، ۱۵۳.
  50. «نگاهی به سه‌گانه احمد محمود؛ همسایه‌ها، داستان یک شهر و بازگشت». بی‌بی‌سی فارسی. ۱۵ مهر ۱۳۹۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۸ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۶ مهر ۱۳۹۵.
  51. عابدینی، مینا، ادبیات تطبیقی، ۲۱۶.
  52. اجاکیانس، آناهید، نامه فرهنگستان، ۱۵۳.
  53. محمود، احمد، همسایه‌ها، ۸۰.
  54. سلیمانی، بلقیس، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، ۶۲.
  55. افضلی، علی، مجله ادب فارسی، ۱۱۸.
  56. افضلی، علی، مجله ادب فارسی، ۱۱۹.
  57. افضلی، علی، مجله ادب فارسی، ۱۲۶.
  58. گلشیری، هوشنگ، باغ در باغ، ۳۸۹.
  59. افضلی، علی، مجله ادب فارسی، ۱۲۸–۱۲۷.
  60. جعفری (قنواتی)، محمد، مجله مطالعات ملی، ۱۴۱و۱۴۰.
  61. محمود، احمد، همسایه‌ها، ۲۵.
  62. بهارلو، محمد، مجله گلستانه، ۹۱.
  63. سلیمانی، بلقیس، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، ۶۸.
  64. سلیمانی، بلقیس، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، ۶۹و۶۸.
  65. افضلی، علی، مجله ادب فارسی، ۱۱۷.
  66. افضلی، علی، مجله ادب فارسی، ۱۲۰و۱۱۹.
  67. افضلی، علی، مجله ادب فارسی، ۱۲۳.
  68. افضلی، علی، مجله ادب فارسی، ۱۳۰–۱۲۹.
  69. افضلی، علی، مجله ادب فارسی، ۱۳۰.
  70. افضلی، علی، مجله ادب فارسی، ۱۲۵.
  71. محمود، احمد، همسایه‌ها، ۱۸۴.
  72. کبیری، پوران، نشریه ادبیات فارسی، ۶۴.
  73. شهبازی، آرزو، مطالعات داستانی، ۷۹.
  74. افضلی، علی، مجله ادب فارسی، ۱۲۰.
  75. گلستان، لیلی، حکایت حال، گفت و گو با احمد محمود، ۶۱.
  76. عابدینی، مینا، ادبیات تطبیقی، ۲۲۴.
  77. افضلی، علی، مجله ادب فارسی، ۱۲۱.
  78. «احمد محمود، خالق رمان چندصدایی فارسی». بی‌بی‌سی فارسی. ۱۴ مهر ۱۳۹۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۸ مهر ۱۳۹۵.
  79. سلیمانی، بلقیس، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، ۶۲.
  80. یاوری، حورا، مجله بخارا، ۲۴۱.
  81. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۳۲۳.
  82. اجاکیانس، آناهید، نامه فرهنگستان، ۱۵۸.
  83. خرمشاهی، بهاءالدین، نامه انجمن کتابداران ایران، ۴۵۸.
  84. مفتاحی، محمد، همسایه با بیگانه‌ها، ۹۹ (نسخه الکترونیک).
  85. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۱۷.
  86. گلستان، لیلی، حکایت حال، گفتگو با احمد محمود، ۱۳۴و۱۳۳.
  87. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۳۱۶.
  88. «استعاره احمد محمود». روزنامه شرق. ۱۲ مهر ۱۳۹۵. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲ آبان ۱۳۹۵.
  89. شهبازی، آرزو، فصلنامه تخصصی مطالعات داستانی، ۷۳.
  90. محمود (اعطا)، سارک، دیدار با احمد محمود، ۳۴۵.
  91. «نگاهی به سه‌گانه احمد محمود؛ همسایه‌ها، داستان یک شهر و بازگشت». بی‌بی‌سی فارسی. ۱۵ مهر ۱۳۹۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۸ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۶ مهر ۱۳۹۵.
  92. سلیمانی، بلقیس، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، ۶۵.
  93. گلشیری، هوشنگ، باغ در باغ، ۳۴۷و۳۴۶.
  94. «احمد محمود، خالق رمان چندصدایی فارسی». بی‌بی‌سی فارسی. ۱۴ مهر ۱۳۹۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۸ مهر ۱۳۹۵.
  95. اجاکیانس، آناهید، نامه فرهنگستان، ۱۵۶.
  96. آتش‌سودا، محمدعلی، پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی، ۲۷.
  97. گلستان، لیلی، حکایت حال، گفتگو با احمد محمود، ۲۱.
  98. محمود، احمد، همسایه‌ها، ۲۳۱.
  99. فرد، میثم، پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی، ۴۴.
  100. فرد، میثم، پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی، ۴۷.
  101. فرد، میثم، پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی، ۵۰.
  102. فرد، میثم، پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی، ۵۲.
  103. فرد، میثم، پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی، ۶۱–۵۷.
  104. فرد، میثم، پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی، ۶۳–۶۱.
  105. فرد، میثم، پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی، ۶۴.
  106. نویسنده، هفتمین همایش پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی، ۴۸۸.
  107. نویسنده، هفتمین همایش پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی، ۴۸۹.
  108. نویسنده، هفتمین همایش پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی، ۴۸۳.
  109. نویسنده، هفتمین همایش پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی، ۴۷۸.
  110. محمود، احمد، همسایه‌ها، ۱۸۳.
  111. عابدینی، مینا، ادبیات تطبیقی، ۲۱۱.
  112. عابدینی، مینا، ادبیات تطبیقی، ۲۱۳-۲۱۲.
  113. عابدینی، مینا، ادبیات تطبیقی، ۲۱۸.
  114. عابدینی، مینا، ادبیات تطبیقی، ۲۲۶.
  115. عابدی، الهام، اندیشه‌های ادبی، ۱۲۹.
  116. عابدی، الهام، اندیشه‌های ادبی، ۱۳۹-۱۳۸.
  117. محمود، احمد، همسایه‌ها، ۲۸ و ۲۷.
  118. عابدی، الهام، اندیشه‌های ادبی، ۱۴۳-۱۴۲.
  119. عابدی، الهام، اندیشه‌های ادبی، ۱۴۵.
  120. عابدی، الهام، اندیشه‌های ادبی، ۱۴۶.
  121. عابدی، الهام، اندیشه‌های ادبی، ۱۵۰.
  122. عابدی، الهام، اندیشه‌های ادبی، ۱۲۹.
  123. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۰۴.
  124. کریمی مهر، سحر، مجله بخارا، ۳۶۸.
  125. رضایی، سعید. «MAHMUD, AHMAD». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۶.
  126. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۰۵.
  127. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۰۸و۱۰۷.
  128. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۰۹و۱۰۸.
  129. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۰۹.
  130. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۱۱.
  131. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۰۶.
  132. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۱۳.
  133. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۱۵.
  134. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۱۴.
  135. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۱۵.
  136. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۱۵.
  137. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۱۶.
  138. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۱۶.
  139. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۱۷.
  140. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۱۷.
  141. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۲۰.
  142. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۲۱.
  143. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۲۲.
  144. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۲۳.
  145. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۲۳.
  146. اسحاقیان، جواد، داستان‌شناخت ایران، نقد و بررسی آثار احمد محمود، ۱۲۴.
  147. خرمشاهی، بهاءالدین، نامه انجمن کتابداران ایران، ۴۵۸.
  148. مفتاحی، محمد، همسایه با بیگانه‌ها، ۸۷ (نسخه الکترونیک).
  149. سپانلو، محمدعلی، نویسندگان پیشرو ایران، ۱۹۳.
  150. دستغیب، عبدالعلی، نقد آثار احمد محمود، ۹۹.
  151. یاحقی، محمدجعفر، جویبار لحظه‌ها (جریان‌های ادبیات معاصر فارسی)، ۱۸۷.
  152. روزبه، محمدرضا، ادبیات معاصر ایران (نثر)، ۹۲.
  153. میرصادقی، جمال، داستان‌نویسان نام‌آور معاصر ایران، ص۱۶۶.
  154. میرصادقی، میمنت، رمان‌های معاصر فارسی، ۲۰۰.
  155. میرعابدینی، حسن، صدسال داستان‌نویسی در ایران، ۴۸۲.
  156. باوی ساجد، حبیب، مجله رودکی، ۱۱۱.
  157. امین، سید حسن، ادبیات معاصر ایران، صص۱۵۹و۱۵۸.
  158. زنوزی جلالی، فیروز، باران بر زمین سوخته (نقد رمان‌های احمد محمود)، ۳۴.
  159. «احمد محمود، خالق رمان چندصدایی فارسی». بی‌بی‌سی فارسی. ۱۴ مهر ۱۳۹۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۸ مهر ۱۳۹۵.
  160. خرمشاهی، بهاءالدین، نامه انجمن کتابداران ایران، ۴۵۶.
  161. «احمد محمود، نویسنده‌ای عاشق سینما». بی‌بی‌سی فارسی. ۱۶ مهر ۱۳۹۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۹ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۸ آبان ۱۳۹۵.
  162. رضایی، سعید. «MAHMUD, AHMAD». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۶.
  163. باوی ساجد، حبیب، مجله رودکی، ۱۰۷.
  164. باوی ساجد، حبیب، مجله رودکی، ۱۰۸.

منابع

کتاب‌ها
مقاله‌ها
  • خرمشاهی، بهاءالدین (۱۳۵۳). «نقد کتاب». نامه انجمن کتابداران ایران. تهران. هفتم (۳): ۴۵۸–۴۵۶. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • آذرنگ، عبدالحسین؛ دهباشی، علی (۱۳۸۰). «نشر و فرهنگ: سلسله گفتگوها پیرامون نشر و فرهنگ (گفتگوی یازدهم با محمدرضا جعفری: امیرکبیر و نشر نو در دوره انتقال)». بخارا. تهران (۱۷): ۱۶۶–۱۳۸. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • طبری، نقی (۱۳۸۰). «گروه‌های کلیدی در نهضت مشروطه و ملی شدن نفت». فصلنامه علوم سیاسی. دانشگاه باقرالعلوم (۱۶): ۲۴۴–۲۲۹. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • سلیمانی، بلقیس (۱۳۸۱). «در حضور تاریخ». کتاب ماه ادبیات و فلسفه. تهران (۶۳): ۷۱–۶۰. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • بهارلو، محمد (۱۳۸۱). «یاد: احمد محمود نویسنده زمانه و طبقه خود». گلستانه. تهران (۴۴): ۹۳–۹۰. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • باقری، خسرو؛ محمود، احمد (۱۳۸۱). «گفتگویی با احمد محمود». چیستا. تهران (۱۹۴ و ۱۹۵): ۳۲۵–۳۱۱. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • طاهراحمدی، محمود (۱۳۸۲). «مصدق، کارگران و حزب توده». گنجینه اسناد. تهران (۴۹ و ۵۰): ۶۵–۵۶. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • اجاکیانس، آناهید (۱۳۸۳). «مروری بر آثار احمد محمود (۱)». نامه فرهنگستان. تهران (۲۴): ۱۵۸–۱۳۹. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • جعفری (قنواتی)، محمد (۱۳۸۳). «ایران‌شناسی: نفت و بازتاب آن در آثار داستان‌نویسان خوزستانی». فصلنامه مطالعات ملی. تهران (۱۹): ۱۴۸–۱۲۵. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • تهرانی، صادق (۱۳۸۴). «از نهضت ملی شدن نفت تا کودتا». فصلنامه مطالعات تاریخی. تهران (۸): ۴۷–۲۸. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • باوی ساجد (۱۳۸۶). «ناگفته‌های یک برداشت ناتمام». مجله رودکی. تهران (۲۰): ۱۱۱–۱۱۰. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • میاتا، اسامو؛ مدیرشانه‌چی، محسن (۱۳۸۷). «خلیل ملکی در دوران ملی شدن نفت در ایران (۲)». اطلاعات سیاسی–اقتصادی. تهران: اطلاعات (۲۴۷ و ۲۴۸): ۱۴۷–۱۳۸. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • کریمی مهر، سحر (۱۳۸۸). «عصر پنجشنبه‌ها در بخارا: گفت و گو با علی‌محمد افغانی (گزارشی از جلسه حضور علی‌محمد افغانی در مجله بخارا)». بخارا. تهران (۷۱): ۳۶۹–۳۶۲. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • یاوری، حورا (۱۳۸۹). «چه اتفاق مبارکی/ برای سیمین دانشور». بخارا. تهران (۷۵): ۲۴۲–۲۴۰. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • آتش‌سودا، محمدعلی؛ حریری جهرمی، امید (۱۳۸۹). «شخصیت‌پردازی در رمان همسایه‌ها». پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی. شهرکرد: دانشگاه آزاد واحد شهرکرد (پیش‌شماره ۱): ۲۸–۹. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • کبیری، پوران؛ ترکمانی باراندوزی، وجیهه (۱۳۹۱). «بررسی شخصیت زنان در ۵ رمان احمد محمود». فصلنامه ادبیات فارسی (بهارستان سخن). چالوس: دانشگاه آزاد واحد چالوس (۱۹): ۶۶–۴۱. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • ایزدیار، محسن؛ عابدی، الهام (۱۳۹۱). «بررسی تطبیقی رمان «همسایه‌ها» اثر احمد محمود و «دختر رعیت» از دو دیدگاه ساختاری و محتوایی». اندیشه‌های ادبی. مگ‌ایران (۱۲): ۱۵۴–۱۲۹. شاپا 1735-837X. دریافت‌شده در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۶. (نیازمند آبونمان)
  • فاضلی، مهبود؛ سادات حسینی، فاطمه (۱۳۹۱). «سنت و مدرنیته در رمان «همسایه‌ها»». پژوهش زبان و ادبیات فارسی. تهران: جهاد دانشگاهی (۲۷): ۱۴۵–۱۳۱. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • شهبازی، آرزو؛ حسینی، مریم (۱۳۹۲). «نقد مارکسیستی رمان همسایه‌ها، احمد محمود». همایش پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی (۷): ۴۸۹–۴۷۶. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • شهبازی، آرزو؛ حسینی، مریم؛ عسگری حسنگلو، عسگر (۱۳۹۳). «نقد ساخت‌گرایی تکوینی رمان همسایه‌ها اثر احمد محمود». فصلنامه تخصصی مطالعات داستانی. تهران (۳): ۹۱–۶۶. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • حیدری، فاطمه؛ فرد، میثم (۱۳۹۳). «خوانش لاکانی امر سیاسی در رمان همسایه‌ها». پژوهش‌های نقد ادبی و سبک‌شناسی. تهران (۷): ۶۶–۴۳. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • عابدینی، مینا (۱۳۹۳). «بازتاب نابرابری اجتماعی و شکاف طبقاتی در دو رمان «همسایه‌ها» احمد محمود و «عمارت یعقوبیان» علا اسوانی». نشریه ادبیات تطبیقی. تهران (۱۱): ۲۲۸–۲۱۱. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)
  • افضلی، علی؛ قاسمی اصل، زینب (۱۳۹۴). «مطالعه تصویر دهه بیست جنوب ایران در رمان همسایه‌ها». فصلنامه ادب فارسی (۱۶): ۱۳۴–۱۱۳. پارامتر |تاریخ بازیابی= نیاز به وارد کردن |پیوند= دارد (کمک)

پیوند به بیرون