پرش به محتوا

بردع

مختصات: ۴۰°۲۲′۲۸″ شمالی ۴۷°۰۷′۳۶″ شرقی / ۴۰٫۳۷۴۴۴°شمالی ۴۷٫۱۲۶۶۷°شرقی / 40.37444; 47.12667
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
بردع
Bərdə
شهر
اماکن دیدنی بردع
اماکن دیدنی بردع
بردع در جمهوری آذربایجان واقع شده
بردع
بردع
مختصات: ۴۰°۲۲′۲۸″ شمالی ۴۷°۰۷′۳۶″ شرقی / ۴۰٫۳۷۴۴۴°شمالی ۴۷٫۱۲۶۶۷°شرقی / 40.37444; 47.12667
کشور جمهوری آذربایجان
ارتفاع
۷۶ متر (۲۴۹ فوت)
جمعیت
 (سرشماری ۲۰۱۰)[۱]
 • کل۴۱٬۲۷۷
منطقهٔ زمانییوتی‌سی +۴ (AZT)
کد منطقه+994 2020

بَردَع[۲] (به ترکی آذربایجانی: Bərdə) شهری در شهرستان بردع کشور جمهوری آذربایجان است که در جنوب یولاخ (به ترکی آذربایجانی: Yevlax) و سمت چپ لبه رود ترتر (به ترکی آذربایجانی: Tartar) جای دارد. این شهر پایتخت آلبانیای قفقاز در گذشته بوده[۳] و گمان می‌شود که در سدۀ چهارم میلادی بنیادگذاری شده‌است. در روزگار اسلامی این شهر پایتخت اران شد و تا پایان سده دهم همچنان پایتخت کهن و کلاسیک اران ماند.[۴] جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۹۸۹ میلادی، ۳۰٬۹۰۸ نفر و بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی، ۳۸٬۲۰۰ بوده‌است.[۵][۶]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

نام این شهر از عربی بَرْذَعَه (به عربی: برذعة, romanized: Bardhaʿa) برگرفته شده که از ارمنی کهن پارتاو (به ارمنی: Պարտաւ، Partaw) بوده‌است.[۷] گفتنی است که نام ارمنی نیز خاستگاهی از زبان‌های ایرانی دارد. چنان‌که آن را برگرفته از پیش-ایرانی پَری‌تاوَ (pari-tāva) به معنای برج و بارو است که از دو پاره *پَریـ (pari*) به معنای پیرامون و ستاک *تاوـ (tā̆v*) به معنای افکندن است.[۸]

پیشینه

[ویرایش]

روزگار باستان

[ویرایش]
پل کهنه در برده

در سده ۴۶۰ پیش از میلاد، شاه واچه دوم (به ارمنی: Վաչե Բ) آلبانیای قفقاز زیر سلطه شاهنشاه پیروز یکم (به پهلوی: 𐭯𐭩𐭫𐭥𐭰 𐭸) ساسانی درآمد و پارتاو را به عنوان نشستگاه و پایتخت خود برگزید و به افتخار شاه ساسانی آن را پیروزآپات (به ارمنی: Պերոզապատ، Perozapat) نامید و جایگزین پایتخت پیشین آلبانیای قفقاز یعنی قبله (به ترکی آذربایجانی: Qabala) نمود.[۹][۱۰] برپایه نقشه‌های سده هفتم، آشخاراتسوئیتس (به ارمنی: Աշխարհացոյց، Ashkharatsuyts)، به نوشته جغرافی‌دان و ریاضی‌دان نامور ارمنی، آنانیا شیراکاتسی (به ارمنی: Անանիա Շիրակացի، Anania Shirakatsi)، برده بانام پارتاو (Partaw) در روزگار باستان شناخته می‌شده و در بخش اوتی آراندزناک در استان اوتیک (به ارمنی: Ուտիք، Utik) جای داشته که تحت سلطه آلبانیا[۱۱] (و گاهی نویسندگان به عنوان استانی تحت‌الحمایه ارمنستان یاد می‌کرده‌اند) بوده‌است.[۱۲][۱۳] در سال ۵۵۲، پارتاو به عنوان نشتسگاه جاثلیقی کلیسای آلبانیای قفقاز تبدیل گشت. در میانه سده هفتم، جوانشیر، از شاهزادگان خاندان مهران پهلوانی، که فرمانروا و سرور گاردمان (به ارمنی: Գարդման، Gardman) بود، جنبشی را برای آزادسازی ایران بانام مرزپان - که منسوخ و شکست خوده بود را - از اوتیک راه انداخت و پارتاو را به عنوان مرکز فرماندهی برگزید؛ از اینرو کلیساها و ساختمان‌های بسیاری در آن شهر ایجاد کرد.[۱۴] کارها و کرده‌های این سردار ایرانی در نوشته‌های تاریخ‌دان ارمنی، مُوسِس کاغانکاتواتسی (به ارمنی: Մովսէս Կաղանկատուացի، Movses Kaġankatvac’i) که از روستایی در همسایگی آن شهر بوده؛ یادداشت و ثبت شده‌است.

قرون وسطی

[ویرایش]
اسکندر در چادری نزدیک به برده؛ نظامی گنجوی

در نزدیکی‌های سال ۶۴۵، پارتاو به دست اعراب افتاد و بانام بَرْدَه (به عربی: بردة, romanized: Barda) یا بَرْذَعَه (به عربی: برذعة, romanized: Bardhaʿa) در زبان عربی نامور شد. تقریباً در سال ۷۸۹، در استان ارمنیه دوباره به عنوان پایتخت دیگر (پس از دوین (به ارمنی: Դուին، Dvin)) در فرمانروایی (اُستیکان(به ارمنی: ոստիկան، ostikan)) برگزیده شد. فرمانروایانش پیرامون شهر پدافندها و برج و باروهای استواری را برای مقابله با خزرهای شمالی ساخته بودند. در سال ۷۶۸، جاثلیق همه ارمنیان، سیون یکم باوناتسی (به ارمنی: Սիոն Ա Բավոնացի، Sion I Bavonats'i)، یک انجمن کلیسایی را در پارتاو دعوت کرد که ۲۴ قانون شرعی را به کمک دیگر بزرگان دینی دربارهٔ سرپرستی کلیسای ارمنیان و مسائل ازدواج را تصویب کرد.[۱۵] در سده‌های نهم و دهم، برده بیشتر درآمدهای اقتصادی مهمش را از دست داد و بیشتر عوایدش به شهر نزدیکش، یعنی گنجه می‌رفت؛ نشستگاه جاثلیق کلیسای آلبانیای قفقاز نیز به بارداک (برداکور) جابجا شد و شهر بیشتر به صورت اسقفی اداره می‌شد. بر پایه نوشته‌های جغرافی‌دانان مسلمان همچون استخری، ابن حاقل و المقدسی، زبان آلبانیای قفقازی (که با عنوان اَرّانی (به عربی: الرّانیة, romanized: al-Raniya) شناخته می‌شده) در روزگار اسلامی هنوز گویش‌ورانی داشته و تا سده دهم در برده بدان تلکم می‌شده‌است.[۱۶] از اینرو ابن حوقل زبان مردم برده را ارانی می‌خواند[۱۷] و استخری زبان شهرستان برده را ارانی می‌داند.[۱۸]

برج و باروی آرامگاه برده

برپایه وقایع واپسین سده یازدهم؛ ماتئوس اورهایتسی (به ارمنی: Մատթեոս Ուռհայեցի، Matteos Uṛhayetsi)، تاریخ‌دان ارمنی، پارتاو را یک «شهر ارمنی» (به ارمنی: քաղաքն հայոց، kʿałakʿn Hayots) یاد می‌کند که آن را بانام پایتاکاران (به ارمنی: Փայտակարան، Pʿaytakaran) در کرانه دریای کاسپین یاد می‌کند.[۱۹] برخی از جغرافی‌دانان مسلمان برده را شهری پیشرفته با یک ارگ، یک مسجد (گنجینه اران در آن جای داشته)، یک دیوار گرداگرد شهر و دروازه‌هایی توصیف کرده‌اند و یک یکشنبه بازار که بانام کرکی (Keraki)، کورکی (به عربی: الکرکی, romanized: al-kuraki) می‌شناختند. واژه کرکی برگرفته از یونانی کورایکی(به یونانی: κυριακή، kuriakḗ)، به معنای روز سرور و یکشنبه است. این واژه به صورت وامواژه در ارمنی به شکل کیراکی (به ارمنی: կիրակի، kiraki) دیده می‌شود.[۲۰][۲۱][۲۲] در سال ۹۱۴، به مدت شش ماه شهر بدست روس‌ها افتاد. در ۹۴۳ چند بار دیگر روس‌ها به این سرزمین تاختند.[۲۳] بردعه در قرن سوم هجری شهری بزرگ و آباد بود و از لحاظ عظمت به بغداد و اصفهان شباهت داشت؛ ولی در جریان حملهٔ روس‌ها به بردعه تخریب شد و جمعیت آن به یک‌دهم کاهش یافت.[۲۴] در حمله چنگیزخان مغول نیز این شهر و سرزمین‌های پیرامونش مورد دست‌یازی مغولان و مزدورانشان قرار گرفت و بخش بزرگی از شهر به یکباره نیست گشت. در سده چهاردهم آرامگاه احمد زچیبانا (Ahmad Zocheybana) بدست معمار احمد ابن ایوب نخچوانی (Ahmad ibn Ayyub Nakhchivani) ساخته شد. آرامگاه یادشده؛ برجی آجری استوانه‌ای بوده که با کاشی‌های فیروزه‌ای آراسته شده‌است. به‌تازگی، این آرامگاه گاهی با نام مسجد امامزاده (Imamzadeh Mosque) نیز شناخته می‌شود.[۲۵]

مسجد جمعه و امامزاده برده

روزگار نو

[ویرایش]

کشاورزی پیشهٔ بیشتر بومیان آن ناحیه است. اقتصاد محلی بر پایه تولید و فراوری پنبه، ابریشم، ماکیان و لبنیات بنا شده‌است. خط آتش‌بس جنگ قره‌باغ در نزدیکی غرب این سرزمین کنار رود ترتر در سال ۱۹۹۴ بسته شد.

رویدادهای تاریخی

[ویرایش]
  • خسرو دوم، واپسین شاهنشاه قدرتمند ساسانی، پارتاو را به‌عنوان پایتخت آلبانیای قفقاز یاد کرد. در درازای فرمانروایی شاهنشاهی وی، این استان ساسانی به دلیل همجواری با پادشاهی ایبریا همواره به خوبی حفظ و نگهداری می‌شد.
  • خاندان مهران: جوانشیر، وراز تیرداد یکم و …
  • فرمانروایان تازی-ایرانی: محمد ابن ابی الساج و …
  • در سده‌های ۱۶ تا ۱۷ زیر سلطه ایران صفوی بوده‌است.

نگارخانه

[ویرایش]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. World Gazetteer: Azerbaijan [پیوند مرده] – World-Gazetteer.com
  2. بختیاری، سعید. اطلس جهان امروز. تهران: انتشارات گیتاشناسی نوین، شهریور ۱۳۹۸.
  3. Chaumont, M. L. "Albania." Encyclopaedia Iranica. July 29, 2011.
  4. Bosworth, C.E. "Barda'a." Encyclopaedia Iranica. December 15, 1988.
  5. "The largest cities in Azerbaijan, ranked by population" (به انگلیسی). mongabay.com. Archived from the original on 28 June 2012. Retrieved 30 Jun 2012.
  6. "Azerbaijan: largest cities and towns and statistics of their population" (به انگلیسی). world-gazetteer. Archived from the original on 23 April 2013. Retrieved 22 May 2012.
  7. Pourshariati, Parvaneh. Decline and Fall of the Sasanian Empire: the Sasanian-Parthian Confederacy and the Arab Conquest of Iran. London: I.B. Tauris, 2008, p. 116, note 613.
  8. (روسی) Périkhanian, Anahit G. "Этимологические заметки" [نکات ریشه‌شناختی]. Patma-Banasirakan Handes 1 (1982), 77-80.
  9. "The earlier capital of Albania seems to have lain north of this river (Kur), whereas the later capital Perozapat (Partav, Barda'a) was built by the Albanian Vach'e only under the Sasanian king Peroz (457-84)": Vladimir Minorsky, A History of Sharvan and Darband in the 10th-11th Centuries. Cambridge: Heffer and Sons, 1958.
  10. (ارمنی ) Ulubabyan, Bagrat. «Պարտավ». Armenian Soviet Encyclopedia. Yerevan: Armenian Academy of Sciences, 1983, vol. 9, p. 210.
  11. Anania Shirakatsi (1992). The Geography of Ananias of Širak: Ašxarhacʻoycʻ, the Long and the Short Recensions. Trans. Robert Hewsen. Wiesbaden: Reichert, p. 66.
  12. (ارمنی ) Ulubabyan, Bagrat. «Պարտավ». Armenian Soviet Encyclopedia. Yerevan: Armenian Academy of Sciences, 1983, vol. 9, p. 210.
  13. Adontz, Nicholas (1970). Armenia in the Period of Justinian: The Political Conditions Based on the Naxarar System. Trans. and rev. Nina G. Garsoïan. Lisbon: Calouste Gulbenkian Foundation. p. 125*. In the long recension of the Ashkharats'uyts', this section, in Classical Armenian, reads: "Ուտի առ մտից կայ Երասխայ ընդ մէջ Արցախայ և Կուռ գետոյ. ունի գաւառս զոր Աղուանք ունին՝... Ուտի առանձնակ՝ յորում Պարտաւ քաղաք."
  14. (ارمنی ) Ulubabyan, Bagrat. «Պարտավ». Armenian Soviet Encyclopedia. Yerevan: Armenian Academy of Sciences, 1983, vol. 9, p. 210.
  15. (ارمنی ) Ulubabyan, Bagrat. «Պարտավ». Armenian Soviet Encyclopedia. Yerevan: Armenian Academy of Sciences, 1983, vol. 9, p. 210.
  16. Bosworth, C. E. "Arrān." Encyclopaedia Iranica.
  17. (روسی) Арабские источники о населенных пунктах и населении Кавказской Албании и сопредельных областей (Ибн Руста, ал-Мукаддасий, Мас’уди, Ибн Хаукаль) بایگانی‌شده در ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine
  18. (روسی) Караулов Н. А. Сведения арабских писателей X и XI веков по Р. Хр. о Кавказе, Армении и Адербейджане
  19. Matthew of Edessa (1993). Armenia and the Crusades: Tenth to Twelfth centuries: The Chronicle of Matthew of Edessa. Trans. Ara E. Dosturian. Lanham: University Press of America, p. 151.
  20. Bosworth, C.E. "Barda'a." Encyclopaedia Iranica. December 15, 1988.
  21. Wheatley, Paul. The Places Where Men Pray Together: Cities in Islamic lands, Seventh through the Tenth Centuries. Chicago: University of Chicago Press, 2001. شابک ‎۰−۲۲۶−۸۹۴۲۸−۲, شابک ‎۹۷۸−۰−۲۲۶−۸۹۴۲۸−۷, p 159.
  22. Estakhri states that there was a Sunday bazaar in Barda, known locally as "Koraki," which in the opinion of scholar George Bournoutian derives directly from the Armenian, not the Greek, rendition of the word Sunday ("Kiraki"). On this basis, Bournoutian speculates that the city still had a significant Armenian element during the tenth century: see Jamal Javanshir Qarabaghi, Two Chronicles on the History of Karabagh: Mirza Jamal Javanshir’s Tarikh-e Karabagh and Mirza Adigozal Beg’s Karabagh-name. Introduction and annotated translation by George A. Bournoutian. Costa Mesa, CA: Mazda Publishers, 2004, p. 40, note 2.
  23. Kennedy, Hugh (2004). The Prophet and the Age of the Caliphates: The Islamic Near East from the 6th to the 11th Century, 2nd ed. Harlow: Longman, p. 256.
  24. شمس، اسماعیل (۱۳۹۳). «سلاریان». تاریخ جامع ایران. ج. هفتم. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ص. ۴۰۰.
  25. Turánszky, Ilona (1979). Azerbaijan, mosques, turrets, palaces. Corvina Kiadó. pp. 56. ISBN 978-963-130321-6.