پرش به محتوا

عبدالملک بن مروان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
عبدالملک بن مروان
دینار طلای ضرب شده توسط امویان در سال ۶۹۵ که احتمالاً عبدالملک را نشان می‌دهد.
پنجمین خلیفه خلافت اموی
خلافت۱۲ آوریل ۶۸۵ – ۹ اکتبر ۷۰۵
پیشینمروان بن حکم
جانشینولید بن عبدالملک
زادهجولای/آگوست ۶۴۴ یا ژوئن/ژوئیه ۶۴۷
مدینه
درگذشته۹ اکتبر ۷۰۵
دمشق
فرزند(ان)
نام کامل
عبدالملک بن مروان بن حکم
دودمانامویان
پدرمروان بن حکم
مادرعایشه بنت معاویه بن مغیره
امضاءعبدالملک بن مروان's signature

عبدالملکِ مروان یا عبدالملک بن مروان (زادهٔ ۲۶ قمری/۶۴۶ میلادی – درگذشتهٔ ۸۶ قمری/ ۸ اکتبر ۷۰۵ میلادی) پنجمین خلیفه از خلفای اموی در دمشق بود. او یکی از قدرتمندترین خلفای اموی بود و توانست بر مشکلات سیاسی که در عهدش پیش آمد، فائق آید. در دوران او، دیوان‌های مهم شعر و کتب علمی از زبان‌های گوناگون قدیم به عربی برگردان شد[۱][۲] و دانشمندان از دیگر سرزمین‌ها به سوی دربار دمشق روی آوردند. در سال ۶۹۱ میلادی، عبدالملک بن مروان مسجدالاقصی را در مساحت فعلی آن توسعه داد و مهم‌ترین بنای آن معروف به قبةالصخره را ساخت.[۳]

عبدالملک برای نخستین بار واحد پول برای جهان اسلام تعیین کرد[۴] و سکه‌های درهم و دینار به نام او ضرب شد. او کعبه را با دیبا و حریری که در دمشق بافته و به مکه فرستاده می‌شد، پوشانید. وی قلمرو امویان را از خاور به نزدیکی مرز چین گسترش داد، او حجاج بن یوسف ثقفی را به مکه فرستاد تا عبدالله بن زبیر را سرکوب کند. سرانجام حجاج کعبه را با منجنیق ویران کرد و عبدالله بن زبیر را در کعبه گردن زد و همان‌جا تمامی خدام مسجدالحرام را کشت و حجرالاسود معروف را چهارپاره کرد و مسجدالحرام را آتش زد.

پژوهشگران بسیاری نقش او را در شکل‌گیری قرآن و اسلام رسمی مهم می‌دانند. بسیاری از تاریخ‌نگاران عبدالملک را بنیان‌گذار واقعی اسلام به‌عنوان یک نهاد دینیِ خلافت عربی می‌دانند.[۵]

عبدالملک، شهر واسط را در کرانهٔ باختری رود دجله بنیان نهاد و مردمی از شهر شام را در آن جای داد و خود چندی در آنجا سکونت گزید. در دوران وی چندین شورش سیاسی-دینی به‌وقوع پیوست. وی برای جلوگیری از شورش‌ها نیازمند به شامیان بود، پس شخصی به نام مهلب بن ابی‌صفره را به جنگ با خوارج واداشت؛ سرانجام خوارج سرکوب شده و نفوذ خود را از دست دادند. قیام و سرکوب مختار ثقفی در زمان او روی داد. او همچنین قبةالصخره را در بیت‌المقدس بنا نهاد. و به فرماندهی برادرزادهٔ حجاج بن یوسف ثقفی، محمد بن قاسم ثقفی، هند را گشود. عبدالملک، از نظر حکومت‌داری شخصی لایق ولی بسیار بی‌رحم و خون‌ریز بود. پس از مرگش ولید بن عبدالملک جانشین وی شد. ابن خلدون نوشته‌است: «عبدالملک بن مروان از خلفای بنی‌امیه و عرب و جهان اسلام است. او در امور مملکت به سیرهٔ خلیفهٔ دوم، عمر بن خطاب، عمل می‌نمود.»

ابن طقطقی، عبدالملک بن مروان را اولین کسی می‌داند که مردم را از امر به معروف نهی کرد. او در نخستین خطبهٔ خود گفت: «شما دیگران را به تقوا فرامی‌خوانید اما خود را فراموش می‌کنید؛ به خدا سوگند از این پس کسی مرا به تقوا فرابخواند گردن او را قطع خواهم کرد». او به مردمی که انتظار آن داشتند تا او همچون مهاجران نخست عمل کند می‌گفت: «چنین چیزی را از ما نخواهید که خود نیز همانند آن عمل نمی‌کنید».[۶] او در سال ۷۱ هجری کوفه را تصرف و مصعب بن زبیر را کشت.

اهمیت در شکل‌گیری اسلام

[ویرایش]

در پژوهش‌های تاریخی در بابِ تاریخ‌نگاری قرآن، نقش عبدالملک بن مروان در شکل‌گیری نسخهٔ رسمی قرآن نیز مورد توجه برخی پژوهشگران قرار گرفته‌است. نخستین بار، با بررسی‌های آلفونس مینگانا، متخصص زبان عربی و سریانی در مقابلهٔ نهایی متن قرآن، به این نتیجه رسید که نسخهٔ رسمی قرآن تا پایان قرن هفتم میلادی وجود نداشته‌است؛ یعنی «مصحف عثمان» باید در دورهٔ عبدالملک به‌صورت نهایی گردآوری و تدوین شده باشد. از دههٔ هفتاد میلادی به بعد، این خط پژوهشی، توسط پژوهشگرانی همچون پاتریشا کرون و مایکل کوک و برخی دیگر گسترش پیدا کرد.[۷] امروزه، این مسئله مورد تأیید بسیاری از پژوهشگران است.[۸][۹]

بر اساسِ نظر محمدعلی امیرمعزّی، عبدالملک به دلایل سیاسی برای مشروعیت بخشیدن به امپراتوری خود، با بازخوانی پیامِ محمد، قرآنی «رسمی» را، که به دست ما رسیده، تنظیم کرد، و تلاش کرده که نسخه‌های دیگر را از بین ببرد.[۵] از نظر امیرمعزّی، خلیفه می‌دانست که «در جامعه‌ای که حرکت‌های اعتراضیِ دینی–سیاسی بسیار زیاد است، این تسلط تنها از طریق تسلط بر کتاب مقدس و البته تدوین آن امکان‌پذیر است. کتابی مدون، منحصربه‌فرد و مستقل از کتب مقدس پیشین — منظور مسیحی و یهودی — که بر اساس احکام دولتی تدوین یافته باشد، بهترین تضمین برای امنیت اعتقادی و البته سیاسی است.»[۱۰] نسخه‌ای که به‌گفتهٔ امیرمعزّی مورد بحث و انتقاد شیعیان بود و با نسخه‌های دیگر از نظر ظاهر و محتوا متفاوت بود، اما نهایتاً پس از چهار قرن و در دوران خلافت عباسی با شکل‌گیری «ارتودکسی سنی» که یکی از دگم‌های آن الهی و جاودانی دانستن قرآن حکومتی (étatique) شد، این نسخه بر همه مسلمانان ازجمله شیعیان تحمیل، یا در دوران آل بویه به روش تقیه پذیرفته شد.[۱۱][۱۲]

همچین، بر اساس برخی از پژوهش‌ها، نخستین بزرگ‌داشت‌های واقعی از محمّد به‌عنوان پیامبر دینی مستقل از مسیحیت و یهودیت نیز مربوط به دورهٔ عبدالملک می‌شود.[۱۰][۵] به‌گفتهٔ کریستین روبَن، کتیبه‌شناس و متخصص تاریخ اعراب قبل از اسلام، نام محمّد در اولین اسناد اسلامی — کتیبه‌ها و بناهای یادبود، پاپیروس و سکه — غایب است و اولین شواهدِ نام او به سال ۶۶ هجری قمری، تقریباً ۵۵ سال پس از مرگ وی، در ضربِ سکه‌ای با عبارت «بسم الله محمّد رسول‌الله» برمی‌گردد.[۱۳] از نظر گیوم دی نیز، شخصیت محمّد در دوران سفیانیان غایب است و از این دوران به بعد است که ظاهراً محمّد چهره‌ای مرکزی می‌گیرد. آنچه که از نظر دی تلاش برای نشان دادن گسست از ادیان دیگر است. همچنین اینکه از نظر عبدالملک ادیان یهودی و مسیحی کتابی دارند، بنابراین اسلام نیز باید مانند یک دین رسمی، کتابی مشخص داشته و تکمیل‌کنندهٔ یهودیت و مسیحیت باشد.[۱۴][۱۵]

عبدالملک بن مروان، نخستین خلیفه‌ای بود که عنوان «خلیفة الله» را به خود اختصاص داد.[۱۶] واژهٔ مسلمان نیز نخستین بار در دوران وی استفاده شد؛ تا قبل از عبدالملک پیروان محمّد خود را «مومنون» یا «مهاجرون» می‌نامیدند.[۵] دومین منبع متنی مسلمانان، یعنی حدیث، هم به همان شیوهٔ قرآن و تحت کنترل عبدالملک، تدوین یافت.[۱۰][۱۷] یکی دیگر از تصمیمات مهم در دوران خلافت عبدالملک بن مروان، این بود که با ارجاع به یک حدیث، اعلام شد که سه مسجد، یعنی کعبه در مکه، مسجد مدینه و بیت‌المقدس در اورشلیم، مکان‌های مقدسی هستند و مسلمانان برای زیارت می‌توانند به این شهرها بروند. قبةالصخره در بیت‌المقدس نیز، به فرمان وی بنا نهاده شد.[۱۸]

نمایی از قبة الصخره
باب‌البحر ورودی شهر باستانی تونس که توسط حسان بن نعمان غسانی در حکومت عبدالملک مروان ساخته شد.

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع و یادکردها

[ویرایش]
  1. یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۶۱.
  2. بلاذری، انساب الاشراف، ص۱۹۲.
  3. بن‌قتیبه الدینوری، الامامة و السیاسة، ص۳۱۶.
  4. Porteous, John (1969). "The Imperial Foundations". Coins in History: A Survey of Coinage from the Reform of Diocletian to the Latin Monetary Union. Weidenfeld and Nicolson. pp. 14–33. ISBN 0-297-17854-7.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ Ducay، Paul (۲۰۲۰-۰۲-۱۱). «Mohammad Ali Amir-Moezzi: " Plusieurs versions du Coran ont précédé la religion islamique impériale»». PHILITT (به فرانسوی). دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۲-۰۴.
  6. تاریخ خلفا. ج. جلد دوم، چاپ پانزدهم. به کوشش رسول جعفریان. ص. ۷۸۵–۷۸۶.
  7. محمدعلی امیرمعزی؛ مجید منتظرمهدی. "یک متن و تاریخی رازآمیز". هفت آسمان، 11, 42, 1388, 35-56. صفحه 40.
  8. Le Coran des historiens ", tombe I, sous la direction de Guillaume Dye et Mohammad Ali Amir-Moezzi, Cerf, Paris, 2019, p. 28.
  9. Causeur.fr؛ Leyne، Franck de (۲۰۲۰-۰۲-۰۲). «Islam: enfin une analyse historico-critique du Coran en langue française». Causeur (به فرانسوی). دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۲-۱۲.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ محمدعلی امیرمعزی؛ مجید منتظرمهدی. "یک متن و تاریخی رازآمیز". هفت آسمان، 11, 42, 1388, 35-56. صفحه 53.
  11. Amir-Moezzi, Le Coran, nouvelles approches, sous la direction de Mehdi Azaiez, avec la collaboration de Sabrina Mervin Paris, CNRS Éditions, 2013, p.78. کاراکتر line feed character در |عنوان= در موقعیت 119 (کمک)
  12. M.A Amir Moezzi, le chi'isme et le Coran, in le coran des historiens, I, CERF, 2019 Paris, p.934.
  13. Christian Julien Robin, L’Arabie préislamique .in le coran des historiens, I, CERF, 2019 Paris, p.59.
  14. Guillaume Dye, XIX. Le corpus coranique, in le coran des historiens, CERF, Paris, p. 905.
  15. Dye, G. (2010). La théologie de la substitution du point de vue de l’islam. In T. Gergely & E. Ben-Rafael (Eds.), Judaïsme, christianisme, islam. Entre théologie de la falsification et théologie de la substitution (pp. 85-103). p. 93.
  16. Guillaume Dye, XIX. Le corpus coranique, in le coran des historiens, CERF, Paris, p. 904.
  17. M.A Amir Moezzi, le chi'isme et le Coran, in le coran des historiens, I, CERF, 2019 Paris, p.955.
  18. Le dictionnaire du Coran , sous la direction de Mohammed Ali Amir-Moezzi, Bouquins/Robert Laffont, 2007. p.617.
  • ثابت اسماعیل راوی (۱۹۶۵تاریخ العصر الاموی من الناحیة السیاسیة و الادرایة و الاجتماعیة، به کوشش مصعب محمد ابوبکر.، قاهره: المکتبة النهضه المصریه، ص. ۸۸
  • رسول جعفریان (۱۳۷۸تاریخ اسلام از پیدایش تا ایران اسلامی، به کوشش مرتضی رحیمی.، قم: انتشارات حوزه علمیه، ص. ۸۸
  • جرالد هاوتینگ (۱۳۸۷امویان: نخستین دودمان حکومت‌گر در اسلام (۶۶۱–۷۵۰م)، ترجمهٔ عیسی عبدی، به کوشش سعید ذوالفقاری.، تهران: امیرکبیر، ص. ۹۷