بحث:مردمان ایرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آخرین نظر: ۷ سال پیش توسط 4nn1l2 در مبحث حذف گالری
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
4nn1l2 (بحث | مشارکت‌ها)
←‏حذف گالری: بخش جدید
خط ۴۳۰: خط ۴۳۰:
اذری ها از نظر قومی ترک هستند و از لحاظ زبانی نیز به زبان ترکی تکلم دارند . با این حساب نمی توان جزو اقوام ایرانی تبار نام برد . [[کاربر:Blueskyredclouds|Blueskyredclouds]] ([[بحث کاربر:Blueskyredclouds|بحث]]) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۰۵ (UTC)
اذری ها از نظر قومی ترک هستند و از لحاظ زبانی نیز به زبان ترکی تکلم دارند . با این حساب نمی توان جزو اقوام ایرانی تبار نام برد . [[کاربر:Blueskyredclouds|Blueskyredclouds]] ([[بحث کاربر:Blueskyredclouds|بحث]]) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۰۵ (UTC)
:از نظر زبانی ترک هستند نه از نظر تباری. [[کاربر:Iroony|ایروونی]] ([[بحث کاربر:Iroony|بحث]]) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)
:از نظر زبانی ترک هستند نه از نظر تباری. [[کاربر:Iroony|ایروونی]] ([[بحث کاربر:Iroony|بحث]]) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)

== حذف گالری ==

بر اساس [[:en:MOS:NOETHNICGALLERIES]] که خود بر مبنای نظرخواهی‌های زیر است: [https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Wikipedia_talk:WikiProject_Ethnic_groups&oldid=698001382#Proposal_for_the_deletion_of_all_the_galleries_of_personalities_from_the_infoboxes_of_articles_about_ethnic_groups] و [https://en.wikipedia.org/wiki/Wikipedia_talk:Manual_of_Style/Images/Archive_6] ‏[[کاربر:4nn1l2|4nn1l2]] ([[بحث کاربر:4nn1l2#top|بحث]]) ‏۱۷ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۳۰ (UTC)

نسخهٔ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۳۰


نیاز به دقت بیشتر

در این مقاله علاوه بر نادیده گرفتن برخی اقوام ایرانی تبار آمار جمعیتی نیز به اشتباه ذکر شده است. برای نمونه در مورد جمعیت قوم لر اعم از (بختیاری،لر فیلی ، لرستانی ، بهمئی و...) صرفا آمار جمعیتی بختیاریها یعنی 3/6 میلیون نفر ذکر شده است با توجه به جمعیت قوم لر در غرب و جنوب غرب و در تمامن یا بخش عمده ای از استانهایی مانند لرستان ، ایلام ، همدان ، مرکزی، چهرمحال و بختیاری ، کهگلویه و بویر احمد ، خوزستان و بوشهر ، جمعیت آنان بیش از اینهاست که از آنجایی که برخلاف دوستان که فکر میکنند امار و سرشماری نفوس و مسکن منبع خوبی در این زمینه است بدلایل فنی و عدم اولویت بندی این موضوع در سرشماری نفوس و مسکن این آمار اغلب نادرست است(دقت شود منظور بنده صرفا در باره آمار زبان ها و گویش هاست و نه در باقی موارد و موضوعات آماری)Shahinbakhtiar ‏۱۰ اوت ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۰۳ (UTC) قوم هزاره== قوم هزاره هم یکی از اقوام ایرانی تبار استپاسخ

نگاه شد .نیستند.سلحشور پارس ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۰۷ (UTC)پاسخ
هزاره‌ها مشخصات فیزیکیشان مثل ازبک ها و ترکمن هاست ولی زبانشان تقریبا فارسی است.--همان ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)پاسخ
در باره هزاره ها دو نظر متفاوت وجود دارد: یکی این است که هزاره ها بازماندگان اقوام کوشانی و یفتالی هستند که در این باره باید دید که اقوام کوشانی و یفتالی چه بودند. نظر دوم این است که هزاره ها بازماندگان سربازان چنگیز خان مغول هستند. بنابراین، اول باید ثابت کرد که هزاره ها چه تبار دارند.
این که امروزه هزاره ها با زبان دری صحبت می کنند، جای تردید نیست. اما در گذشته زبان آنها چه بوده است؟
چیزی که روشن است. قیافه ما هزاره ها است. معذرت می خواهم از دوستان ایرانی، زمانی که ایرانیان با افغانها برخورد داشتند، پشتونها و تاجیک ها را تا صحبت نمی کردند، هرگز از قیافه شان قادر نبودند که تشخیص دهند آنها افغانی هستند. اما به مجردی برخورد با ما هزاره ها، ما را بربری (وحشی) می خواندند. چرا؟ چون قیافه مغولی ما داد می زد که هزاره هستیم. تا نظر سایر دوستان چه باشد؟! علی هزاره ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۴ (UTC)پاسخ

اول اینکه قیافه مغولی به معنای وحشی بودن نیست. مغول‌ها هم ملتی هستند با ویژگی‌های مثبت و منفی خاص خود. تاریخ پر از جنگ است و اتفاقات چندصد سال پیش که چند و چونش را هم دقیق نمی‌دانیم را در این مسائل نباید دخالت داد. دوم اینکه صرف قیافه معیار نژاد مشترک نمی‌شود. نسل اول ما دو نفر هستند (پدر و مادر) نسل دوم چهار و نسل سوم هشت و ... در شجره‌نامه هر یک از ما اگر برویم به مثلن هزار سال پیش ممکن است چند صد نفر پدر و مادر داشته باشیم و خیلی بعید است که همه از یک قوم باشند. در مورد قیافه هم حتمن می‌دانید که برخی از ژن‌ها غالب هستند و برخی مغلوب و این در ظهور ژن‌‌ها بسیار اثرگذار است. برخی از ویژگی‌های فیزیکی به‌خاطر این که ژن‌های مربوط به آن‌ها غالب هستند خیلی شایع می‌شوند (نمونه مهمش چشم قهوه‌ای) نه چون همه اجدادمان آن شکلی بوده‌اند.--همان ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۳ (UTC)پاسخ

در مورد هزاره‌ها تصور من اینست که موضوع نسب مغولی به خاطر دلالت‌های سیاسیش مطرح می شود. به زبان عامیانه بهانه‌ای ست برای اینکه بزنند تو سرشان. این جمله از صبغت‌الله مجددی است زمانی که رئیس دولت موقت مجاهدین بود:

مسأله واگذاری پست وزارت خارجه به برادران شیعه ما ممکن نیست. زیرا این یک پست مهم می‌باشد و آن‌ها در افغانستان یک اقلیت هستند.

از مجله مطالعات حقوقی افغانستان، بهار هشتاد و پنج، ص ۱۹۱ انگار فقط هزاره‌ها اقلیت هستند! در بررسی علمی نباید کاری به این حرف‌ها داشت.--همان ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۰۳ (UTC)پاسخ

نکاتی که باز گفتید، جالب است. البته از همکاران معذرت می خواهم، بحث روی سخنان آقای مجددی کمی از موضوع خارج است. اما یک نکته را نباید فراموش کرد که آقای مجددی هم تبار بیگانه دارد. تبار او از اولاده عمر ابن خطاب ریشه گرفته است و از جمله اعراب هستند که پس از حمله اعراب بر ایران و افغانستان، پای آنها در ایران، افغانستان، ماوراءالنهر و حتی هندوستان باز شده است. بعنوان مثال خانواده علم خان قائیانات نیز تبار عرب دارند و ایرانی نیستند و نمونه ها زیاد است.
گپ من روی هزاره است. من بعنوان یک هزاره، با تشکر از نظر لطف برادران افغان و ایرانی خود، نمی خواهم هویت غیر داشته باشم. می خواهم بدانم هویت اصلی من چیست؟ درست است که از نظر ملیت من یک افغانستانی هستم. اما از لحاظ تبار قومی چه؟ و این تبار چه ربطی به تبار ایرانی دارد؟ اگر در این قسمت نظر مستند ارائه شود ممنون می شوم. علی هزاره ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۴۷ (UTC)پاسخ

علی جان، سلام. هموطن عزیز من، نکته را کلی می خواهم عرض کنم و آن این است که پس از تشکیل دولت ملت ها که پدیده جدید در جهان هستند، ملت ما هم «افغان» نامیده شد. تمامی قوانین اساسی افغانستان، حتی قانونی که زمان ریاست جمهوری آقای ربانی نوشته شد، این نام را به رسمیت شناخته اند. اما این بدین معنی نیست که پشتونها هویت قومی، سایر اقوام افغانستان را به رسمیت نمی شناسند. امروزه ملت افغانستان حدود بیش از ۸۰ درصد تبار آریایی دارند و این رقمی بالایی در سطح منطقه است. ولی ذکر این نکته ضروری است که این ویژگی برای شهروندی هیچ امتیازی شمرده نمی شود. همه افغانها از هر قوم و تباری در برابر قانون دارای حقوق مساوی شهروندی هستند و این اساس دموکراسی است. ناظر افغان ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۴۳ (UTC)پاسخ

اشتباه

این مقاله معادل مقاله انگلیسی با عنوان Iranian People در نظر گرفته شده ترجمه صحیح مردمان ایران است. از طرفی مقاله‌ای با عنوان مردم ایران وجود دارد که پیوند انگلیسی‌اش آن را معادل Demography يا بوم شناسی مردم ایران می‌دادند. با توجه به اینکه عنوانهای ترجمه شده از مقاله انگلیسی مردم ایران است، لازم است تجدید نظری در این مورد صورت گیرد. هخامنش ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۸ (UTC)پاسخ

فکر می کنم مردمان ایرانی تبار عنوان مناسبی باشد.سلحشور پارس ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۰ (UTC)پاسخ

بوم‌شناسی برابر اکولوژی است. برابر Demography می‌شود جمعیت‌شناسی.--ماني ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)پاسخ

با سپاس از تصحیح شما. هخامنش ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۸ (UTC)پاسخ

عنوان مقاله

درود. مردمان عبارت دقیقی نیست و تعریف مشخصی ندارد،‌ ولی قوم چارچوب مشخصی دارد و علمی‌تر است. مردمان بیشتر ادبی است.--ماني ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۹ (UTC)پاسخ
درود.حرف شما صحیح است ولی قوم بیشتر حس جدایی و پارگی می دهد .دنبال کلمه ای می گشتم که بیشتر حس یک پارچگی بدهد.سلحشور پارس ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۳۲ (UTC)پاسخ
به هر حال باید دقیق و علمی باشد. یکی شدن قوم‌های ایرانی هم شاید مورد علاقه من و شما باشد ولی واقعیت اینست که قوم کرد و آسی و پشتون و ... اقوامی جدا هستند و یک‌پارچگی‌ای در آن‌ها وجود ندارد. ما هم در این‌جا قرار است واقیعات را توضیح بدهیم و بس.--ماني ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۰ (UTC)پاسخ
دلیل دیگری برای دفاع از استفاده از واژه مردمان ندارم.آن چه دوستان صلاح بدانند همان خواهیم کرد.سلحشور پارس ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۵۵ (UTC)پاسخ
من فکر می‌کنم «اقوام» علمی‌تر و گویاتر باشد. اگرچه واژه مردمان بسیار زیباست، اما برای این مقاله چندان مناسب نیست.--آبتین ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۰۴ (UTC)پاسخ
درود. دوستان متوجه این باریکی باید باشند که واژه قوم نه تنها با واژه مردم بلکه با واژه ملت هم متفاوت است. چیزی که ما امروز واژه ملت ایران می گوییم شامل تمام اقوام ایرانی و غیر ایرانی هست که در حدود مرزهای کنونی ایران زندگی می کنند. اما قلمرو قوم ایرانی فراتر از مرزهای کنونی ماست. بدون تردید و به تحقیق قوم پشتون هم یکی از اقوام ایرانی ساکن در منطقه است. من تعجب می کنم از گفته آقای مانی! هخامنش پارسی ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۷ (UTC)پاسخ
نمی‌خواهد از گفته من تعجب بکنید. شما جمع اقوامی که به یکی از زبان‌های عضو خانوادهٔ زبان‌های ایرانی صحبت می‌کنند را "قوم ایرانی" نام می‌دهید که یک چیز من‌درآوردی است. می‌توانید ثابت کنید که ما الان چنین قومی داریم که یک فرد آسی و یک فرد پشتون و یک لر و یک تالشی خود را متعلق به آن قوم اعلام کنند؟--ماني ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)پاسخ

شما می‌فرمایید که قوم پشتون به یکی از زبانهایی ایرانی سخن می‌گوید، اما جز قوم ایرانی محسوب نمی‌شود؟! شما قوم ایرانی تعریف کنید و بگوید دقیقا قوم ایرانی مورد نظر شما کی‌ها هستند؟ هخامنش پارسی ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۶ (UTC)پاسخ

به نظر من قوم ایرانی الان نداریم. شاید چند هزار سال پیش آن دسته‌ای که از دیگر مردم هندوایرانی جدا شده و به گویشی از زبان نیا-ایرانی صحبت می‌کرده مشخصات یک قوم جدا را پیدا کرده بوده و خود را "قوم ایرانی" می‌دانسته، ولی چنین چیزی به نظر من ثابت نشده. به هر حال الان گروهی از اقوام ایرانی‌زبان داریم ولی "قوم ایرانی" به نظرم نداریم. (ببخشید در پیام بالا لحنم قشنگ نبود، حالم از جای دیگهٔ ویکی گرفته شده بود این‌جا خودش را نشان داد. شخصی نبود. پوزش از شما گرامی).--ماني ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۲ (UTC)پاسخ

درود دوستان. مانی عزیز، در این مقاله سخن از اقوامی است که تبار ایرانی دارند، نه اینکه با زبان ایرانی سخن می‌گویند. بطور نمونه قوم هزاره که ذکرش رفت با زبان ایرانی سخن می گوید ولی تبار ایرانی ندارد.
اما مردمانی که تبار ایرانی دارند، شاید در نتیجه مهاجرتها، تهاجم ها باهم مخلوط شده باشند، چون قوم خالص وجود ندارد. اما بازهم باید اقوامی چون پارسها و غیره تبار ایرانی دارند و وجود هم دارند. آیا غیر از این است؟ سربازی گمنام ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۳ (UTC)پاسخ

درود. حرف شما درست است. بد نیست دو مفهوم اقوام ایرانی‌زبان و اقوام ایرانی‌تبار (ایرانی‌نژاد) در نوشتارها از هم جدا بشود.--ماني ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۶ (UTC)پاسخ
به نظر اینجانب عنوان کمی ابهام دارد: اقوام ایرانی تبار. اما اگر به توافقی برسیم قابل قبول است. یا باید منظور خود را از محدوده و تعریف ایران و بالتبع قومهایی که تبار ایرانی می‌یابند مشخص کنیم یا عنوانی بیابیم که معادل آنچه باشد که در بابش مقاله نوشته می‌شود. اشکال از اینجاست که قوم خود واژه مفهومی نیست. آیا منظور ملت است یا بحث نژاد مطرح است. به نظر ترکیبی از اینها مناسبتر است. ما می‌توانیم اقوامی غیر ایرانی را از اطراف حذف کرده و به منظور برسیم. به این ترتیب مرزهای مورد نظر ما را هندیها از شرق، ازبکها از شمال شرق، روسها و ترکان از شمال غرب، عربها از جنوب و جنوب غرب ما را محدود کرده، مردمانی که داخل این مرزها هستند ایرانی تبارند حال می‌خواهند در کشور ایران فعلی باشند یا خیر.

متاسفانه یا خوشبختانه مقاله انگلیسی در باب مردمان ایران زمین سخن گفته و بسیار سخاوتمندانه محدوده مشخص کرده است.هخامنش ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)پاسخ

توی یکی از این راهنمای ویرایش ها توصیه اکید شده بود که برای عنوان مقالات اسامی جمع به‌کار نرود. حالا مردم که خودش در واقع جمع است. مردمان هم که شده....

تبار هم من احساس می‌کنم یه چیز اضافیست. وقتی ی نسبت استفاده می‌شود و بعد تبار میآید. یعنی یک ایرانی بوده که حالا دیگر نیست و حالا اینها که هستند از تبار اویند. چون اگر اینطور نبود خود ایرانی کافی بود.--همان ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۷ (UTC)پاسخ

  • مردم: آدمی، انس، انسان، آدمیزاده... مردمان: جمع مردم، خلایق..آدمیان.. جهانیان و... برای اشعار قدیم که از مردمان استفاده کرده‌اند به همین واژه در لغت‌نامه دهخدا مراجعه فرمایید. چاپ دوم، جلد سیزدهم. باید مراقب بود که از آن طرف پشت بام فرود نیاییم! هخامنش ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۲۴ (UTC)پاسخ
به نظر شما اقوام ایرانی مناسب‌تر نیست؟ به نظر من اگر این مقاله با مقاله اقوام ایرانی ادغام گردد، بهتر خواهد بود. واقعاً نمی دانم نظر دوستان دیگر چه خواهد بود؟ نیلوفر کابلی ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۰ (UTC)پاسخ
  • من با آقای هخامنش کاملا هم نظر هستم. کاری که اروپاییان در این سه قرن اخیر تحت عنوان مطالعات شرق شناسی انجام داده اند، اگر بر پاره ای مسایل روشنی افکنده اند، پاره ای دیگر را براساس خصلت استعماری خود دگرگون نموده اند. برخی مطالعاتی خاورشناسان گاهی آنقدر مضحک است که بی اختیار انسان را به خنده وا می دارد. تکیه بیش از حد به آثار خاورشناسان (بدون نقد علمی) آفت است بر جان ایران شناسی. من خوب می دانم که دوستان ایرانی همه چه را با بدگمانی از جانب ما تلقی می کنند، اما فقط این نکته را یادآور می شوم که اگر مبنای بحث را صرفا کار خاورشناسان قرار بدهید، آنقد ضد و نقیض است که هر جانب مدعا برای خود سند کتبی می تواند بیابد. به موضوعات به اصطلاح علمی اروپاییان هم باید به دیده تردید نگاه کرد و بنیان را بر اساس متون قدیم قوم آریایی پایه گذاشت. هیچ نیازی نیست که برای بزرگ نمایی لباس ایرانیت بر تن همه اقوام ساکن در منطقه گردد. به تاریخ و هویت های قومی سایر ساکنان فلات ایران هم باید احترام گذاشت. ترکها و مغولها، گرچه پاره آنها به سبب همجواری با آریایی ها تأثیر زبانی پذیرفته اند. اما این اقوام ریشه و تاریخ خود را دارند. دوست شما، مهدی خراسانی ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۳۲ (UTC)پاسخ
  • حقیقت این است که کمی گیج کننده است ولی اقوام ایرانی‌تبار را با داشتن زبان ایرانی تعریف کرده اند در واقع در تعریف اقوام ایرانی‌تبار همان اقوام ایرانی زبان اند.اینگونه هزاره ها نیز ایرانیند.فکر می کنم این دو مقاله باید با هم ادقام شوند.یا حداقل تعریف خودمان را عوض کنیم.باید ببینیم ایا می خواهیم بر اساس ژنتیک دسته بندی کنیم یا بر اساس جغرافیا یا بر اساس زبان.سلحشور پارس ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)پاسخ

آریایی = قوم ایرانی

درود دوستان، یک توضیح مختصر، ایرانی صورت جدید (در فارسی نو) واژه‌ی آریایی است. سياوش آريا ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۷ (UTC)پاسخ

ریشهٔ لغوی با معنای واژه لزوماً یکی نیست. Alefbet ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۱ (UTC)پاسخ

آریایی=قوم ایرانی؟ کجا چنین چیزی آمده؟--ماني ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)پاسخ

شاید منظور سیاوش اگر اشتباه نکنم این باشد که آریایی = ایرانی، (قوم آریایی = قوم ایرانی). هخامنش پارسی ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۸ (UTC)پاسخ

دکتر جلال خالقی مطلق:

در اوستایی و پارسی باستان اصطلاح آریایی را نباید به آریایی ترجمه کرد، بلکه به ایرانی که فقط صورت نوتر آن است.

سياوش آريا ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۸ (UTC)پاسخ

دقیقاً منظور من همین است. سياوش آريا ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۰ (UTC)پاسخ

بخش از هندی‌ها هم خود را آریایی می‌نامند.--ماني ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۳ (UTC)پاسخ
در زبان شناسی که Iranian را زیرمجموعه‌ای از Aryan حساب می‌کنند. از کردستان تا پشتونستان حدود جغرافیایی ایرانین می‌شود و آنطرفش هندو آرین --همان ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۵ (UTC)پاسخ
این‌طور نیست. در زبان‌شناسی زبان‌های ایرانی را زیرشاخه‌ای از هندوآریایی حساب می‌کنند. زبان‌های هندوآریایی به دو شاخه زبان‌های هندی و زبان‌های ایرانی بخش می‌شوند. واژهٔ خالی آریایی (Aryan) در زبان‌شناسی کاربرد علمی ندارد.--ماني ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)پاسخ

بجا فرمودید. قوم آریایی پس از گذر از کوههای هندوکش و استقرار در نواحی جنوب هندو کش صدها سال طول کشید تا برسند به رود سند. همین قوم را خاورشناسان غربی هند و ایرانی نامیده اند. این اصطلاح ساخته و پرداخته خاورشناسان غربی است. اما در حقیقت همه آریایی (ایرانی) بودند. سياوش آريا ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۴ (UTC)پاسخ

درسته آریایی خالی به کار نمی‌رود. اصل قضیه را خواستم بگم که آریایی هندی‌ها را هم در بر میگیرد ولی ایرانی محدود می‌شود به ما.--همان ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۵ (UTC)پاسخ
به کاربر:سياوش با کلمات بازی نکنید. در حقیقت همه فرزند آدم و حوا بودند. ولی الآن یک تفاوتهایی هست.--همان ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)پاسخ

درود به دوستان. گفته ی آقای سیاوش را بازی با کلمات تعبیر نکنید. واقعیت آن است همان که آقای مانی گفت قوم آریایی قوم بسیار کهن است. اکنون ما از این قوم دو اثر مکتوب داریم : ودا و اوستا. آنچه دستمایه خاورشناسان بوده است، در قدم نخست کتاب ودا بود و حتی آنکتیل دوپرون، دانشمند فرانسوی که مطالعات اوستاشناسی را بنیاد نهاد، مایه کار او منابع زبان سانسکریت بود. مهم این است، مردمانی که این دو اثر را خلق کرده اند، خود را چه می نامیده اند؟! به نظر من این راهگشاه است. نیلوفر کابلی ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۳ (UTC)پاسخ

درود. بیشتر اشارات تاریخی و زبان‌شناسی به این اشاره دارد که آن قوم که نیای ما و گروهی از هندیان و داردی‌زبان‌ها است خود را آریایی می‌نامیدند. ایرانی از نظر واژگانی به معنای «مردم سرزمین آریا» است و ممکن است گروهی از آریایی‌ها در زمانی خود را متعلق به "قوم ایرانی" هم نامیده‌باشند، چون‌که الان آسی‌ها هم که تاریخی کاملاً جدا از بقیه ایرانی‌تباران داشته‌اند قومیت خود را ایرونی می‌نامند.--ماني ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۳ (UTC)پاسخ

مانی عزیز از لحاظ زبان شناسی علمی کاملا حق به جانب جنابعالی است. اما از لحاظ قوم شناسی، باید دید که چه ویژگیهایی آنچه که قوم هندی نامیده می شود و آنچه که قوم ایرانی نامیده می شود، از هم جدا نموده است. و مرز این دو قوم دقیقاً کجاست؟ نیلوفر کابلی ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۹ (UTC)پاسخ

اگر از این منظر نگاه کنیم، خود قوم ایرانی هم به دو شاخه تقسیم می گردد: ایرانی شرقی و ایرانی غربی. سياوش آريا ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۳ (UTC)پاسخ

درست است. و باید دید که کدام گروههای از اقوام امروزی شامل دسته شرقی هستند و کدام گروههای شامل دسته غربی. نیلوفر کابلی ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۶ (UTC)پاسخ

دسته بندی

حقیقت این است که کمی گیج کننده است ولی اقوام ایرانی‌تبار را با داشتن زبان ایرانی تعریف کرده اند در واقع در تعریف اقوام ایرانی‌تبار همان اقوام ایرانی زبان اند.اینگونه هزاره ها نیز ایرانیند.فکر می کنم این دو مقاله باید با هم ادغام شوند.یا حداقل تعریف خودمان را عوض کنیم.باید ببینیم ایا می خواهیم بر اساس ژنتیک دسته بندی کنیم یا بر اساس جغرافیا یا بر اساس زبان.

  • اگر بر اساس ژنتیک دسته بندی کنیم اقوامی مانند هزاره ها را شامل نخواهیم بود.
  • اگر بر اساس جغرافیا مردمانی را که در ایران زمین زندگی می کنند دسته بندی کنیم خیلی از اقوام را شامل خواهیم شد.
  • و اگر بر اساس زبان تقسیم بندی کنیم اذری زبان ها را شامل نخواهیم شد.سلحشور پارس ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۱ (UTC)پاسخ
ريچارد فرای، استاد ايران‌شناسی در دانشگاه هاروارد آمريکا، می‌نويسد:

ايران بزرگ که شامل همهٔ سرزمين‌های است که در آنجا در دوران تاريخی به زبان‌های ايرانی سخن گفته می‌شد و فرهنگ ايرانی در آنجا پيروزمند و مسلط بود ... اما فلات ايران که مشتمل است بر افغانستان و ايران جزو ايران بزرگ به شمار می‌رود. (ميراث باستانی ايران، صص ۴-۵)

نتیجه نظر او آن است که ایران بزرگ (حوزه‌ی زبان‌های ایرانی) دربرگیرنده کشورهای بیشتر از افغانستان و ایران بوده است. نظر شما چیست؟ نیلوفر کابلی ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۳۰ (UTC)پاسخ
این جدول خیلی جالب است: [۱] تحلیل کروموزوم ایگرگ اقوام مختلف دنیا--همان ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۱۷ (UTC)پاسخ

به این دلیل معمولن بر اساس زبان تقسیم بندی می‌کنند که تا حالا فقط در مورد زبان اطلاعات داشتیم. ولی چند سالیست با پیدایش علم ژنتیک نسب افراد هم قابل بررسی شده.. اینطور که دی‌ان‌ای در همه سلول‌ها وجود دارد و تغییر نمی‌کند. محتویاتش هم از پدر و مادر منتقل شده پدر و مادر هم پدر و مادرشان و .... دو روش برای این کار وجود دارد. یکی بررسی کروموزوم ایگرگ که فقط از پدر منتقل می‌شود و در نتیجه می شود نسب پدری شخص را بررسی کرد و یکی میتوکندری دی‌ان‌ای که فقط از مادر منتقل می‌شود و نسب مادری را می‌شود بررسی کرد.اینجا توضیح خوبی داده

نکته جالب اینست که دی‌ان ای در اجساد هم سالم می‌ماند و اینطوری شباهت دی‌ان‌ای انسان‌های گذشته با انسان‌های فعلی هم قابل بررسی ست. حالا با توجه به شباهت‌های دی‌ان‌ای افراد متعلق به اقوام مختلف می شود به ارتباط آن‌ها پی برد. فکر می‌کنم تا چند سال دیگر اطلاعات کاملی در این مورد داشته باشیم.
پروژه‌های متعددی هستند که از مردم ثبت نام می‌کنند برای بررسی دی‌ان‌ایشان و بعد می‌گویند اجدادت کی بوده و از کجا آمده و ....(راست و دروغش با خودشان) قیمتشان هم زیاد نیست. مثلن این که مال نشنال ژئوگرافیک است صد دلار نوشته.
نمیدونم این حرفا چه قدر مرتبط به بحث شما بود. ولی این تحقیقات خیلی چیزها را در مورد نسب اقوام و مهاجرت‌ها و حتی اسطوره‌های مذهبی را مشخص می‌کند. بعضی نتایج خیلی جالب به دست آمده. مثلن جایی ‌خواندم که نسب بیش از نیمی از یهودیان اشکنازی به چهار زن می رسد که بین پنج تا ده هزار سال پیش زندگی می‌کرده‌اند. یا احتمالن نسب تمام یوزپلنگ‌های دنیا به یک زن و شوهر در اواخر عصر یخبندان می‌رسد. (یعنی همه مرده بودند و بچه‌های آنها زیاد شدند)--همان ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۴۵ (UTC)پاسخ

زبان و جغرافیا شاخصه هایی مناسب نیستند

با کمی تفکر به این نتیجه رسیدم که نه زبان و نه جغرافیا شاخصه‌هایی مناسب نیستند زیرا مقاله درباره اقوام ایرانی‌تبار است نه اقوام ایرانی‌زبان و نه اقوام ساکن ایران زمین.به این صورت تعریف اقوام ایرانی‌تبار را باید براساس ژنتیک نوشت.سلحشور پارس ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۷ (UTC)پاسخ

من هم با شما موافقم. اما با یک نظر اصلاحی، و آن اینکه نوع بشر ۹۹ درصد شباهت ژنتیکی دارند. بنابراین، شاید کاربرد ژنتیک کلمه مناسب نباشد. البته تفاوتهای فیزیکی آشکاری میان انسانها وجود دارد و برخی از این تفاوتها موروثی نیز است. اما این بحث (اقوام ایرانی تبار) در حوزه‌ی مردم‌شناسی و قوم‌شناسی باید مطرح باشد. در این حوزه سراغ تعریف و معیارهای قوم ایرانی باید رفت و مشخصات متمایز آن را از سایر اقوام تفکیک کرد. به نظر من، زبان، دین، فرهنگ و گاه حوزه‌ی جغرافیایی تا اندازه‌ی مشخصه‌های یک قوم محسوب می‌گردند. نیلوفر کابلی ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۷ (UTC)پاسخ
به نظر می‌رسد ایرانی بودن بیشتر از آنکه ناشی از شباهت ژنتیکی مردمان به اقوام پارس نشین اولیه به وابستگی و وفاداری به امپراطوری ایران مربوط است. به این ترتیب مردمانی که زیر این فرهنگ رشد یافته و این فرهنگ را به ارث برده اند ایرانی محسوب می‌شوند. به نظر من جدولی که در اینجا وجود دارد می‌تواند کمک کننده باشد. زبان عامل خوبی برای پیوند است ولی عامل حذف کننده نیست. مثلا آذری زبانها از لحاظ ژنتیکی به بقیه ایرانیها نزدیکند و نه ترکان ترکیه. هخامنش ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۰۴ (UTC)پاسخ
فرهنگ ژن جامعه و تمدن است. در واقع در مورد انسان برخلاف حیوانات تنها نباید روی ژنها قضاوت کرد.هخامنش ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۰۷ (UTC)پاسخ
هخامنش عزیز من با گفته های شما موافق هستم، اما با یک اختلاف کوچک. ببینید، بطور کلی، امپراتوری‌ها بجای آن که خصوصیات فرهنگی یک قوم را نمانیدگی کنند، برتری سیاسی آن قوم را به نمایش میگذارند. در عوض نماینده تکثر فرهنگی و اختلاط فرهنگها هستند. از سوی دیگر، تابعیت یک قوم از دولت خودی یا اصولا داشتن دولت خودی (وضعیت سیاسی) نمی‌تواند به عنوان یک شاخص در قوم‌شناسی مطرح باشد. نیلوفر کابلی ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۳۹ (UTC)پاسخ
دقیقا از لحاظ ملی هم همینطور است. بطور نمونه ایرانیانی که امروزه در خارج از کشور اقامت دارند، اکثرا مخالفان جمهوری اسلامی ایران هستند و منطقی است که ادعا کنیم که هیچیک از آنها نه تنها به این دولت وابسته و وفادار نیستند، بلکه اصولا ضد آن هستند. با این وصف، همهٔ آنها ایرانی هستند. بنابراین، دولت واحد و وابستگی و وفاداری به این دولت هم شاخصه مناسب نیست.هخامنش پارسی ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۵۴ (UTC)پاسخ

دوست من، خوشحالم به نتیجه نهایی و مناسب رسیدید. از لحاط جامعه شناسی، اقوام بیشتر به لحاظ فرهنگی مورد مطالعه قرار می گیرند هخامنش پارسی ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۱۵ (UTC)پاسخ

اقوام ایرانی‌تبار زیر مجموعه بحث قوم ایرانی

درود همکار عزیز، آقای سلحشور. من حالا صد در صد با شما موافقم. اما یک توضیح در نظر قبلی خود دارم که شاید برای عزیزان جالب باشد. در واقع بحث حاضر (اقوام ایرانی تبار)، زیر مجموعه بحث قوم ایرانی است. آنچه من تفاوت بین این دو مبحث می بینم، آن است که به نظر من، منظور دوستان از اقوام ایرانی تبار، اقوام امروزین هستند که در قالب دولت ملت های مختلف تقسیم شده اند. اما وقتی سخن از قوم ایرانی است، باید برگردیم به تاریخ، و ریشه این قوم را از عهد کهن تا امروز مورد بحث قرار دهیم. دوست دارم نظر شما عزیزان را نیز بدانم. نیلوفر کابلی ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)پاسخ

درود نیلوفر خانم. فراموش نکنید که بحث قوم که یک پدیده فرهنگی دانسته می شود و شامل مباحث زبان شناسی، دین شناسی، رسوم و آداب، هنر و ادبیات و غیره است، در کنار آن پیوندهای خونی (تبار) و جغرافیا (سرزمین تباری) نیز مطرح بحث است. اما ببینیم، تا نظر دوستان دیگر چه باشد. هخامنش پارسی ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۴۵ (UTC)پاسخ

درود. معذرت می خواهم نیلوفر خانم، قوم ایرانی یا اقوام ایرانی؟ سربازی گمنام ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۵۵ (UTC)پاسخ
پرسش شما کاملا متین است. نخست قوم ایرانی و سپس اقوام ایرانی و بعد اقوامی که امروزه تبار ایرانی دارند، البته با توجه به تغییراتی که در طول زمان در فرهنگ، زبان، رسوم و آداب، دین و مذهب و... و حتی پیوندهای خونی و جغرافیای زیست آنها رخ داده است. نیلوفر کابلی ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۱ (UTC)پاسخ

فرهنگ شاخصه اصلی

طبق تعریف به دست آمده از گفتگو با دوستان به این نتیجه رسیدیم که اقوامی را ایرانی‌تبار بنامیم که دارای فرهنگ ایرانی هستند.سلحشور پارس ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۱ (UTC)پاسخ

نوروز جشن سال نو و عيد ملی و رسم نیاکان آریایی ساکنان فلات ايران است. در کشورهای آسيای ميانه خيابانها و معابر را می آرايند. در مزار شريف افغانستان، پرچمی را که منسوب به حضرت علی می‌دانند، بلند می‌کنند و اين علم تا چهل روز برافراشته باقی می‌ماند (میله گل سرخ). در ايران سر سفره هفت سين می‌نشينند. تخم مرغ رنگ کرده، سبزه و سنبل و سمنو، که از جوانه گندم تهيه می‌شود، هر يک نمادی از زايش و باروری دوباره طبيعت است. سکه برکت، توانمندی و خرسندی را نويد می‌دهد و آب و ماهی و آينه نشانگر پيروزی نور و روشنايی بر تاريکی و پليدی است. نیلوفر کابلی ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۸ (UTC)پاسخ
جشن نوروز در بسياری از نقاط افغانستان، باشکوهمندی خاصی برگزار می شود، در مزارشريف، در زيارتگاه منسوب به حضرت علی، جشن بزرگی به نام ميله های گل سرخ برگزار می شود و همه ساله، اين جشن ملی و پارينه را با شکوهمندی هرچه بيشتر برگزار می کنند. در شهر کابل پايتخت نيز، ميله های نوروزی درمحلاتی به نام خواجه صفا، شاه شهيد، دامنه سخی ، کاريز مير، تپه زيبای استالف ، گلغندی چاريکار برگزار می شود. در هرات نيز، مردم به اين مناسبت، روزهای اول سال و چهارشنبه اول سال و نيز در سيزدهمين روز از نوروز، در تفريحگاههای داخل و خارج شهر گردهم می آيند و جشن نوروز را گرامی می دارند.
از جمله سنتهای جشنهای نوروزی و آغاز سال نو، راه اندازی ميله سمنک (سمنو) درشب اول نوروز همراه با سرور و شادمانی و همچنين تهيه و توزيع آب هفت ميوه (هفت نوع آجيل که در افغانستان به نام ميوه خشک معروف است)، تهيه هفت سين هم در برخی نقاط افغانستان متداول است. ناظر افغان ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۱ (UTC)پاسخ
از زبان ابوريحان بيرونی نقل قول شده که گفته است:

نوروز از رسم‌های پارسيان است و نخستين روز است از فروردين ماه و از اين جهت آن را روزنو ياد کرده‌اند، زيرا که پيشانی سال نو است و آنچه از پس او است، از اين پنج روز همه جشن هاست.

پيروان آيين زرتشت را عقيده بر آن است که در روز شش ماه فروردين زرتشت توفيق يافت که با اهورامزدا (خداوند) مناجات کند، لذا اين روز را به نام نوروز جشن می‌گرفتند. سياوش آريا ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۹ (UTC)پاسخ

برخی از پژوهشگران، ريشه تاريخی اين سنت بزرگ را به جمشيد شهريار بزرگ سلسله پيشدادی نسبت داده و نوروز را نوروز جمشيدی گفته اند.«اینجا را نگاه کنید». هخامنش پارسی ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۲۶ (UTC)پاسخ

مردم تاجیکستان عید نوروز و فرا رسیدن بهار را با خانه تکانی، گل آرایی و برگزاری آیین های سنتی ویژه جشن می گیرند. آیین های دیرین نوروز در بین تاجیک ها از رونق زیادی برخوردار است و با آغاز سال نو و بهار طبیعت، یکباره خیابان های شهرها مملو از جمعیتی می شود که با لباس های اطلسی و رنگارنگ دسته دسته به دیدار یکدیگر می روند. سفره های هفت سین و هفت شین نوروز، گل ها و گیاهان مختلف، انواع نان و شیرینی که در ایام نوروز توسط تاجیک ها تهیه می شود. آش پلو، سومنک (سمنو)، کلوچه، انواع شرینی، سمبوسه، نان فتیر، نان چپاتی، ماستابه، انار، انگور، سیب، مویز، گردو، بادام، برگه ی زردآلو و هلو از جمله خوراکی های سنتی است که در عید نوروز بر سفره ی هر خانواده ی تاجیک به چشم می خورد. دوست شما، مهدی خراسانی ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۳ (UTC)پاسخ
بحث دوستان روند خوبی داشته است. در این میان سیاوش عزیز کلمه پارسیان را از قول ابوریحان نقل کرده‌اند، آیا پارسیان برای عنوان مقاله زیبا نیست. همه به خوبی درکش می‌کنیم و از طرفی ما را در ژنتیک و زبان چندان محدود نمی‌کند. نیازی نیست از انگلیسی ترجمه کنیم و یا در تعریف قوم و تبار درجا بزنیم. شامل فرهنگ هست و نوساخته نیست چرا که در ادبیات ما وجود دارد (البته نه به اندازه ایرانیان، اما امروزه ایرانیان را بیشتر می‌تواند معادل شهروندان کشور ایران دانست). هخامنش ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)پاسخ
پارسیان خود زیر مجموعه اقوام ایرانی هستند.ممکن است مهمترین و شاخص ترین باشند ولی تک تعریفشان دیگران را در بر نمی گیرد. سلحشور پارس ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۰ (UTC)پاسخ
دورد بر هخامنش عزیز. نکته جالبی را اشاره کرده اید. امیدوارم برخی از دوستان که از مقاله پدرم کمی دلخور هستند، حساسیت شان کاسته شده باشد. تا ما به راحتی به این مسئله فارغ از هرگونه احساسات جنبی و فقط از منظر علمی (با یاری منابع و مدارک) نظر بدهیم. نیلوفر کابلی ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)پاسخ

البته پارس مفهوم عام و خاص دارد. اما مفهوم پارسیان هرگز دربرگیرنده تمام اقوام آریایی نیست. بلکه شاخه غربی این قوم محسوب می گردد. هخامنش پارسی ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۷ (UTC)پاسخ

درود بر شما. آیا ما با تمام اقوام آریایی کار داریم؟ در این صورت هندیها هم وارد لیست ما می‌شوند. اما مرزی بین ایرانی و هندی هست، من فکر می‌کنم مشکل ما از سمت شرق باید به طریقی حل شود. (اگر مشکلی هست)

به این تصویر نگاهی بیندازید:

قلمروی فرهنگی ایران بزرگ.
در مورد پارسیان موافقم، به این نکته دقت نکرده بودم که این واژه ممکن است مثلا کردها را جدا کند و موارد دیگر.

Achaemenes ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۳۱ (UTC)پاسخ

حق کاملا با شما است. اما این تعریف را به نظر من جلوتر سیاوش با استفاده از نظر خاورشناسان روشن کرده است. لطفا اینجا را نگاه کنید. نیلوفر کابلی ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۰۴ (UTC)پاسخ

یک نکته کاملا روشن است و آن اینکه پشتون ها شرقی ترین قوم ایرانی تبار هستند. بنابراین، از لحاظ جغرافیایی تا آنجا که این قوم به صورت اکثریت گسترده هستند، سرزمین های ایرانی تبار به شمار می آید. هخامنش پارسی ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)پاسخ

یک مطلب را من اضافه می کنم: کسانی که چنین می پندارند پارسیان فقط مردمی هستند که در جنوب ایران کنونی (استان فارس) زندگی می کنند، سخت در اشتباه هستند. پارسیان قومی بسیار گسترده هستند. بطور نمونه نه تنها زرتشیان هند که مخلوطی از مردم استان قارس، یزد و خراسان بزرگ هستند، بلکه دومین قوم بزرگ افغانستان یعنی تاجیک ها هم پارسی هستند و به همین جهت آنها را پارسیوان می خوانند، که گاهی به غلط آن را فارسی زبان تعبیر می کنند. اما در اصل پارسیوان به معنای نگهبان ارزشهای فرهنگی و مذهبی پارس معنا می دهد. سياوش آريا ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۰ (UTC)پاسخ

این مطلب تا اندازه ای درست نه بطور کل. زیرا که قوم تاجیک مخلوطی از اقوام گوناگون هستند. مانند: تات ها، تخارها، سغدی ها، پارسها و ... هخامنش پارسی ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۵ (UTC)پاسخ

وانگهی، هموطن عزیز ایرانی، تاجیک ها و افغانها همگی خودی هستند. ما همگی از یک سرچشمه ایم با گذشته یکسان. سرزمین ایران کهن چند هزار ساله ی پیش بسی فراتر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی امروز بوده است. ما باید به خود ببالیم اگر افغانها و تاجیکها احساسی مشترکی نسبت به ایرانیان این مرزوبوم دارند. گذشته از اینها فرهنگ و هنر محدود به ملت خاصی نمی شود و مرزی ندارد. سربازی گمنام ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۰۳ (UTC)پاسخ
دربارهٔ ریشهٔ نیاکانی تاجیک ها باید افزود: تاجیک ها اقوام آریایی هستند که بنابر روایتی، ۲۰۰۰-۲۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در آسیای میانه و باختر (بلخ امروزی) مستقر شدند. ریشهٔ نیاکانی تاجیک ها به ایرانیان شرقی یعنی باختری ها٬ سغدی ها٬ پرنی ها و داها می رسد٬ این بدین معناست که نیاکان تاجیک ها در عهد باستان به زبان پارسی کهن یعنی زبان کهن ایرانی جنوب غربی سخن نمی گفتند بلکه زبانهای شرقی ایرانی نظیر سغدی، باختری، سکایی و دیگر رایج بودند. کاربرد زبان پارسی (دری) توسط تاجیک ها به دوران گسترش امپراتوری ساسانیان و پس از انقراض آن بوسیلهٔ عربهای مسلمان برمی گردد که تعداد زیادی از پارسیها به آسیای میانه و حتی به چین پناه می برند. عده ای از این پارسیها به حیث جنگجویان تازه مسلمان شده و برای ترویج اسلام به این منطقه وارد می شوند. نتیجهٔ این مهاجرت های گستردهٔ پارسیها (مسلمان و غیر مسلمان) است که تاجیک ها علاوه بر اشتراک نیاکانی ایرانی شرقی٬ ریشهٔ نیاکانی پارسی مهم نیز دارند. اما به گفتهٔ ایران شناس ریچارد نلسن فرای٬ «مهاجرت پارسیها به آسیای میانه آغاز (پیدایش) مردم تاجیک است و پارسیها نیاکان اصلی تاجیک ها هستند.» نیلوفر کابلی ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۳۸ (UTC)پاسخ
توضیحات شما جالب است نیلوفر خانم. اما در یک نکته من با شما اختلاف نظر دارم. «کاربرد زبان پارسی (دری) توسط تاجیک ها به دوران گسترش امپراتوری ساسانیان و پس از انقراض آن بوسیلهٔ عربهای مسلمان برمی گردد که تعداد زیادی از پارسیها به آسیای میانه و حتی به چین پناه می برند.»
این نظر درست نیست. زبان دری، پیش از اسلام، زبان مردم بلخ بود و ریشه در زبان تخاری دارد و علیرغم شباهت ها با زبان پارسی (پارسیک) عهد ساسانی، عملا زبان متفاوت بود. شاهد این مدعا، روایت ابن ندیم است:

لغات فارسی پهلوی است و دری، و فارسی، و خوزی و سریانی. واما پهلوی منسوب به فهله است كه آن نام پنج شهر است هر كدام اصفهان، ری، همدان، ماه نهاوند و آذربایجان.

و اما دری زبان شهر های مدائن، و زبان دربار پادشاه است. و از همین رو دری گفته می شود. در آن كلمات مصطلح مردم خراسان و مشرق و بطور خاص زبان اهل بلخ غالب است. و اما فارسی كه موبدان و علما و امثال آنان به آن متكلم اند، و آن زبان اهل فارس است. واما خوزی كه ملوك در هنگام خلوت و لذت و شوخی با آن سخن می گویند. و بالآخره سریانی، آنست كه مردم سواد (رعایای بین النهرین) و مداین و روستاهای آنجا بدان سخن رانند. .» (اسحاق ابن ندیم، الفهرست، تهران: چاپ رضا تجدد،۱۳۵۰، ص ۱۵)

دوست شما، مهدی خراسانی ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۶ (UTC)پاسخ
حق با شما است. من به این نکته توجه نکرده بودم. نیلوفر کابلی ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۱۳ (UTC)پاسخ
تاجیک بخشی از اقوام ایرانی‌تبار ساکن شرق ایران که به زبان فارسی و گویش‌های محلی آن سخن می‌رانند گفته می‌شود. موطن تاجیک‌ها در سرزمین‌های امروزی افغانستان٬ تاجیکستان٬ ازبکستان٬ ایران٬ پاکستان و استان سین‌کیانگ در چین واقع است. گاه نام های دیگری نظیر پارسی٬ پارسیوان (فارسیوان) و دهگان نیز بجای تاجیک بکار برده می‌شوند.
ارتباط نام تاجیک با "تات" از نگاه زبان شناسی و تاریخی رد گردیده است. در لغتنامهٔ انگلیسی آکسفورد تاجيك را "یک پارسی" و کسی که نه عرب و نه ترك باشد٬ تعریف شده است.
استاد محیط طباطبائی پژوهشگر و محقق تاریخ ایران می فرماید: "ایرانیان را در جنوب سرزمین پهناور ایران بزرگ به جهت تمایز از اقوام عرب، عجم می نامیدند و همان قوم بزرگ ایرانی در شمال ایران زمین و به منظور تشخیص از اقوام ترک، تاجیک نامیده می شد. پس تاجیک همان عجم و پارسی زبان است." سياوش آريا ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۹ (UTC)پاسخ
به نظر من، تنها تاجیک ها نیستند که اینگونه تنگاتنگ با پارسها ارتباط دارند. بلکه پارسها، پارتها و پشتون ها هم چنین ارتباطی را دارند. امروزه فقط زبان پشتون ها متفاوت از زبان فارسی دری است. نیلوفر کابلی ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۲۱ (UTC)پاسخ

هزاره ها

بر خلاف تصور قبل هزاره ها نیز ایرانی‌تبارند.می توانید فهرست کامل را در ویکی انگلیسی ببینید.سلحشور پارس ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۱ (UTC)پاسخ

سلام جناب سلحشور پارس. بهتر است به «این صفحه». (یعنی قوم هزاره) ویکی فارسی هم نگاهی داشته باشید.

من از صحفه بحث این مقاله نقل قول در اینجا می کنم:

من با توجه به مطالعه زیادی که در مورد قوم هزاره داشته‌ام و حتی در بین آنها در ایران تحقیق کرده‌ام از اینکه آنها دارای نژادی مختلط از سفید و زرد نیستند مطمئنم. آنها به طور مستقیم از تیره مغول‌ها هستند و آنچه که اکنون پس از سالیان دراز تغییر یافته زبان و دین‌شان است نه نژادشان. البته در این مورد مانند همه نژادها استثنا هم دیده می شود. مثلا شما شاید هزاره‌هایی را دیده باشید که چشمان بادامی و زاغ دارند که این مسئله گویای اختلاط نژادی است. چون هیچ زرد پوستی در دنیا چشمانی به جز به رنگ مشکی ندارد. اگر دوست عزیز نظری در این رابطه دارد لطفا بنویسد تا زودتر این مقاله را با توجه منابعی که در دست دارم اصلاح کنم. --آبتین ۰۸:۱۶, ۱۷ ژانویه ۲۰۰۷ (UTC)

شخصی یا اشخاصی دیگری که امضاء ننموده اند در واکنش، ضمن طرح این پرسش از آقای آبتین، که «سلام دوست عزیز. شما خودتان اهل کجا هستید؟» می نویسند:

هزاره ها مردمانی بسیار شجاع و صبور هستند شکل وقیافه ان مردم مانند کشورهای اسیایه میانه میباشد که ساکنین اصلی این مناطق هستند مانند ازبکستان وتاجیکستان ورنگ موی اکثر انها بور میباشد یاچشمان سبز در انها به وفور دیده میشود

اقوام مغول قرن هفتم قمری یعنی 700 سال پیش به فلات ایران سرازیر شدند در حالی که این طایفه قدمتی چند هزار ساله در این سرزمین دارند .

مغولان جزء تیره بزرگ ترکها هستند و آثار مغولهای آن دوره را در ایران باید در حدود غرب ایران که پایتخت آنها نیز بوده جستجو نمود. ترکان سلجوقی ، مغولی ، ترکمن و تاتاری همه از تیره مغولان میباشند.

و در متن آن مقاله (تحت عنوان هزاره) آمده است:

هزاره‌ها یکی از قوم‌های افغانستان خراسان قدیم هستند که تقریباً ۱۵ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند.

هزاره‌ها مردمانی زردپوست ولی فارسی‌زبان هستند.

هزاره‌ها در زمان حكومت شاه عباس صفوی به دین اسلام شیعی گرویدند و نابسامانی‌ها و تبعیض‌های بسیاری از افراد این قوم را به مهاجرت به دیگر نقاط و کشورها واداشته است.(اين ادعا كه هزاره ها پس از شاه عباس شيعه شدند توسط پشتو ها برای زير فشار گذاشتن هزاره ها مطرح شده است و كاملا غلط می باشد. هزاره ها پس از به خلافت رسيدن امام علی عليه السلام به دين اسلام و مذهب شيعه گرويدند.)

اما همین ویکی فارسی در «جای دیگر». می نویسد:

قوم هزاره یکی از اقوام ایرانی تبار در افغانستان و تاجیکستان است.

با این حال، خود قضاوت کنید که جز یک مشت گفته های ضد و نقیض چه دستگیر کسی می شود؟! علی هزاره ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۴۸ (UTC)پاسخ

جناب، من به عنوان یک هزاره با بخش اول گفتهٔ شما موافقم، هزاره ها جزو ایرانی زبان ها هستند. اما با تأسف قسمت دوم گفتهٔ شما را نمی پذیرم، چون کلمهٔ تبار با خون و نژاد سروکار دارد، هزاره ها از نژاد زرد هستند نه نژاد سفید. لذا ایرانی تبار نیستند. علی هزاره ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۵۳ (UTC)پاسخ

دوست عزیز ٫ ایرانی تبار را نه بر مبنای نژاد و ژنتیک بلکه بر اساس زبان و فرهنگ تعریف می کنند.سلحشور پارس ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)پاسخ
علی جان سلام. عزیز من، اگر خود به این نتیجه رسیده ای، پس بحث روی هزاره ها در این مقاله موضوعیت ندارد. چرا بی خود وقت دیگران را تلف می کنی؟ سربازی گمنام ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۵۷ (UTC)پاسخ

شرقی و غربی

سلام خانم نیلوفر، سئوالی داشتم اگر ممکن است پاسخ فرمایید. تا آنجا که بنده از آثار ابوی متوجه شده ام، ایشان، این اصطلاحات را ساختگی می دانند. اما شما با دست و دلبازی از آن استفاده می کنید! سبب چیست؟ سربازی گمنام ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۲۶ (UTC)پاسخ

درود. نظر شما چیست؟نیلوفر کابلی ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۱ (UTC)پاسخ
ایرانیان باختری؟ کلمه باختر گرچه امروزه به معنای غرب به کار می رود. اما در منابع پهلوی مفهوم شمال را دارد. هخامنش پارسی ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)پاسخ


معنی و کاربرد

به نظر من واژه ایرانی نیز نیاز به بحث روشنگرانه دارد. کاربرد این کلمه به سبب مفهوم چندگانه ابهام آمیز است. آیا مفهوم ایرانی، قوم ایرانی است یا ملت ایران؟ آیا ایرانی به مفهوم آریایی است، یا زیر شاخه‌ای از آریایی‌ها که از هندی‌ها جدا شده‌اند؟ مفهومی که ما در این مقاله بکار می بریم باید روشن و بدیهی باشد.

همچنین شاید در قدم اول بدیهی بنماید که ایرانی مشتق از کلمه ایران شده است، اما در واقع آریایی ها بودند که نام خود را به سرزمین نیاکانی ما دادند و کلمه ایران خود صورت نوتر کلمه ایریانه (صورت یونانی آریانا) است.

کلمه آریا نیز به دو مفهوم استعمال شده است: آریا = آریایی، و آریا = هرات (سرزمین) نیلوفر کابلی ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۰۲ (UTC)پاسخ

ما باید به کاربرد و آنچه کلمه را به وجود آورده دقت کنیم. واضح است. به نظر من تمام قوم آریایی که در ایران بودند به همراه تمام اقوام بومی یا مهاجر که در این فرهنگ و تمدن وارد و مخلوط شدند ایرانی تبارند. حتی اگر نژاد آریایی خالص نباشد. اگر آمریکاییها ایرانی بودند تاریخ تمام مردمانی که به طریقی ربطی به ایرانشان داشتند را در می‌آوردند و همه را ضمیمه فرهنگشان می‌کردند صدها فیلم در موردشان می‌ساختند! ;) Achaemenes ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۰۶ (UTC)پاسخ

زیست گاه

دوستان عزیز، اگر مایل هستید، بحث روی زیستگاه را آغاز کنیم. من بطور مقدمه، بر اساس روایات اساطیری و جغرافیای تاریخی یک تقسیم بندی اجمالی کردم. اما اگر همکاران عزیز حاضر به گفتگوی علمی باشند، پاره مطالب عمدا ناگفته مانده است. زیرا مقولات جغرافیایی همچون ماد، پارس، باکتریان، آریا و آریانا و متعاقبا اصطلاحات ایران، پارس و خراسان و ... و امروزه سه کشور تاجیکستان، افغانستان و ایران قابل بحث هستند. نیلوفر کابلی ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۴۵ (UTC)پاسخ

اگر از لحاظ مرزهای سیاسی مدرن صحبت کنیم. اکثریت مردمان هر سه کشور ایرانی تبار هستند. به اضافه آذربایجان. کردستان عراق و ترکیه و حتی ارمنستان. بحرین هم هست. و فراموش نکنید که مناطق شیعه نشین عراق هم از لحاظ فرهنگی و شاید خونی بیشتر ایرانی هستند تا عرب. نقش استعمار در مثله کردن ایران در تاریخ محفوظ است. Achaemenes ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۰ (UTC)پاسخ
البته جای شکی نیست که استعمار در قرن نوزده برای منافع خود تلاشهای در منطقه کرد. اما ریشه اصلی اختلافات بر می گردد به دوره صفویه بویژه پایان این دوره. سنگ بنای اکثر جدایی ها بر می گردد به این دوره و دوره قاجار که دست به توسعه طلبی به سرزمین های همجوار زد. اگر اصولا نسل امروز هم این واقعیت ها را دگرگونه ببیند، نتیجه ی ببار نخواهد نشست. دوست شما، مهدی خراسانی ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۸ (UTC)پاسخ

پارسیان

بعضی از دوستان بر نظر و گفته غلط خود پافشاری می کنند و می گویند که پارسیان قوم خاصی نیستند.در حالی که دارند صدها منبع و حقایق تاریخی را از قلم می اندازند.می شود بپرسم اگر پارسیان قوم خاصی نیستند زبان پارسی از کجا آمده است؟از آسمان؟می شود بپرسم نام قومی که در شمال خلیج فارس می زیسته اند چه بوده است؟نام نداشته اند یا چیز خاصی آنها را نمی نامیدند؟می شود بگویید چگونه سنگ نبشته های داریوش را در سنگ‌نبشته بیستون و نقش رستم توضیح می دهند وقتی نام از مردمان پارس می برد و خود را پارس می خواند؟ سلحشور پارس ‏۱۴ اوت ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۹ (UTC)پاسخ


اين جملات خطا هستند و بايد تصحيح بشوند:
  • پارس‌های هخامنشی یکی از نخستین کشورها و امپراتوری‌های چند ملیتی را تشکیل دادند...
  • درست اين است:
  • ماد ها یکی از نخستین کشورها و امپراتوری‌های چند ملیتی را تشکیل دادند...
اين جمله خطا و نتايج مترتب بر اين ديدگاه بسيار عميق و مضر است و بايد تصحيح بشود:
  • از نظر ژنتیکی !! قبیله‌های ایرانی‌ باستان نیای مردمان بسیاری مانند: پارس‌ها !![۷]، کردها، پشتون‌ها، تاجیک‌ها، بلوچ‌ها و ... هستند.
  • درست اين است:
  • يا نام قبايل قديمى بيايد مانند پارس ها و مادها و... و يا نام قبايل جديد بيايد مانند کردها، پشتون‌ها، تاجیک‌ها، بلوچ‌ها و... بدون نام پارسى ها چون "پارسى" هاى باستان همان فارس زبان هاى امروز نيستند. مثلا در تهران مردم مها جران قرن اخير هستند كه مجبور به تكلم به زبان فارسى هستند وگرنه يك كرد و يك بلوچ و يك عرب در تهرا ن چگونه بايد با هم كار و زندگى كنند؟؟ بنا براين عبارت پارس يا فارس بعد از حمله اسكندر و اعراب و مغول در مورد قبيله يا شهر خاصى صدق نميكند.
  • قوم هزاره از اقوام ایرانی تبار نیستند زبانشان تقریبا فارسی است.
  • منبع ويكى انگليسى منبع قابل اطمينانى در همه موارد نيست. اگر يك بار ديگر خراب كارى كنيد مجبورم مديران را با خبر كنم. خراب كارى هاى سيستمتيك در مقالات تاريخى امرى است نامقبول.Ojanfar ‏۱۵ اوت ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۵۶ (UTC)پاسخ
  • در جمله اول حق با شماست.
  • در مورد جمله دوم نه.می شود بپرسم بعد از حمله اسكندر و اعراب و مغول چه بلایی سر پارس ها آمد؟همه کشته شدند؟یا آب شدند رفتند توی زمین؟درست است که تهران اینگونه باشد ولی آیا شیراز اینگونه است؟آیا دهات های گمشده ایران در کوه ها و دره های استان پارس پارس نژاد نیستند؟
  • ملاک ایرانی بودن زبان و فرهنگ پارسی است.
  • ويكى انگليسى منبعی معتبر است و قابل استفاده.اگر نمی دانید از یکی از مدیران بپرسید.قبل از گرفتن وقت کاربران کمی مطالعه کنید.سطح دانش خود را بالا ببرید و با قوانین ویکی پارسی آشنا شوید.به شما توصیه می کنم قبل از هرگونه خرابکاری دیگر نظر یک مدیر را بخواهید و قوانین را بخوانید.
  • در مورد: ...ملاک ایرانی بودن زبان و فرهنگ پارسی است.!!!
  • اگر ملاك ايرانى بودن زبان و فرهنگ پارسى است پس عرب هاى جنوب ايران و تركمن ها ايرانى نيستند، چون اولى از بقاياى عرب ها و حمله انها به ايران و دومى از بقاياى مغول ها و حمله انها به ايران هستند و اصلا هم از نژاد ايرانى نبوده و نيستند و زبان و فرهنگ آنها ربطى به ريشه ايرانى ندارد. ولى امروزه شهروند ايران هستند.
  • در مورد: ...درست است که تهران اینگونه باشد ولی آیا شیراز اینگونه است؟ آیا دهات های گمشده ایران در کوه ها و دره های استان پارس پارس نژاد نیستند؟ !!!
  • ايران در يك 3 راهى مهم و كليدى جغرافياى زمين واقع شده است !! بعد از حمله اسكندر و اعراب و مغول به پارس، نژاد انها هم مخلوطى از پارسى ها و يونانى ها و عرب ها و ترك ها ميباشد، مثل همه جاى ايران. فقط به حضور ايل ترك قشقایی در منطقه "پارس" نگاهى بندازيد.
  • اين جمله خطا و نتايج مترتب بر اين ديدگاه بسيار عميق و مضر است و بايد تصحيح بشود:
  • از نظر ژنتیکی !! قبیله‌های ایرانی‌ باستان نیای مردمان بسیاری مانند: پارس‌ها !![۷]، کردها، پشتون‌ها، تاجیک‌ها، بلوچ‌ها و ... هستند!!
  • عبارت پارس يا فارس بعد از حمله اسكندر و اعراب و مغول در مورد قبيله يا شهر خاصى صدق نميكند.
  • درست اين است: يا نام قبايل قديمى بيايد مانند پارس ها و مادها و... و يا نام قبايل جديد بيايد مانند کردها، پشتون‌ها، تاجیک‌ها، بلوچ‌ها و... بدون نام پارسى ها چون "پارسى" هاى باستان همان فارس زبان هاى امروز نيستند.Ojanfar ‏۱۶ اوت ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۶ (UTC)پاسخ

متن عنوان

  • مفهوم قبیله‌ای/طایفه‌ای ماد و پارس و پارت و امثال آن اگر نه تا زمان اسکندر، تا زمان سقوط ساسانیان کاملاً از بین رفته بود اگر چیزی باقی‌مانده بود انتساب به خاندان‌های پرقدرت بود که آن هم با آمدن اسلام پس از چندی بساطش برچیده شد. بار معنایی جدید این واژه‌ها بیشتر جغرافیایی بود. زادگان در یک منطقه و سخن‌گویان به زبان آن منطقه اگر تعلقات قبیله‌ای بیگانه نمی‌داشتند اهل آنجا به حساب می‌آمدند. امروز دیگر چیزی به نام نژاد پارسی، نژاد مادی و نژاد پارتی نمی‌داریم. علاوه بر آن در بیشتر مناطق کشور (یعنی جاهایی که در آنها از نظام طایفه‌ای/قبیله‌ای خبری نیست) سخن از طایفه و قوم بی‌مورد است. انتسابات به شهر زادگاه شخص یا زادگاه پدران شخص و زبان مادری‌است و بس.
  • ویکی انگلیسی منبع معتبری نیست. به این معنا که نمی‌توان بر گزارهٔ خاصی با اتکا به اینکه در ویکی انگلیسی آمده‌است پای فشرد. به‌آفرید ‏۱۶ اوت ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۹ (UTC)پاسخ

آقا چرا دعوا می کنین؟ خیال همه رو راحت کنم .پیدا کردن نژاد فقط از راه ظاهر و ژنتیک ممکن هستش . خوشبختانه نژاد عمده و غالب ایران آریایی ایرانی هستش . از ترک و کرد بگیر تا فارس و لر و بختیاری و مازنی . همین ها نژاد های باقیمانده ی دوران باستان اند . حالا در این که نا خالصی هایی در شون وجود داره جای هیچ شکی نیست ولی با شناسایی ژنتیک و خصوصیات ظاهری قابل شناسایی هستش . ممکن یکی که تو افغانستان هستش آریایی اصیل باشه و یکی دیگه که حتی تو ایران زندگی میکنه نه . ولی نژاد غالب کشور الان ایران آریایی همون نژاد باستانی و اسطوره ای است

هزاره ها اسلاف جنگیز نه ؛ بسته گان کوشانیان اند .

هزاره ها مردمانی با فزیک و قیافه تاتاری است ولی به زبان دری ولهجه مسمی به هزارگی صحبت می کنند که از شاخه های زبان فارسی است و مملواز وازه ها واصطلاحات بسیار سوجه پهلوی کهن می باشد . این مردم به دلیل پراکندگی و وضعیت ناگوار سیاسی که در هردوره تاریخ بر آنان تحمیل داشته شده است دارای یگ هویت مشخص وبسیار واضح تاریخی نیست و کتب متعددی که در باره منشاأ آنان نوشته شده هیج یکی به صورت قطع نه می توانند قابل قبول باشند. نظریاتی که تاکنون در باره منشاأ تباری و نژادی آنان تاکنون ارایه شده است از این قراراند . 1- هزاره ها بقایای لشکر جنگیز خان مغول می باشد, این نظریه به صورت عام مطرح است و ساکنان غیر هزاره افغانستان به این نظریه معتقد اند. دلیل که آن ها برای اثبات صحت ادعای خویش ارایه می کنند این است که می گویند این هاعینا قیافه های تاتاری دارند و ازطرف دیگر نام شان نیز هزاره می باشد که این کلمه برگرفته شده از سیستم عسکری و نظامی ارتش جنگیز خان بوده که گروب های صد نفری را به صده و گروب های هزار نفری را به نام هزاره یاد می کردند و هزاره های افغانستان هم یکی از همین سپاهیان هزارنفری بازمانده در اففغانستان می باشند . این نظر به صورت قطع قابل قبول نیست زیرا تاریخ گواه این حقیقت است که چنگیز خان در قرن دوازده میلادی به سوی آسیای میانه افغانستان , ایران و عراق شتافت و از این تاریخ تا امروز مدت شش قرن بیش نه می گذرد , در حالیکه بودای بامیان بزرگترین اثر عجیب تاریخ از دست ساخته های این گروه از مردمان افغانستان است که در طی سال های 300 ق م ساخته شده و جهره کاملا تاتاری دارد . (به خاطر پنهان ساختن این حقیقت ,عبدالرحمن خان صورت او را تراشید و متآسفانه طالبان بکلی او را نابود کرد ) از سوی دیگر چنانچه فوقا نیز تذکر رفت که اینان به یگ لهچه صحبت می کنند که بیشترین واژه های ناب فارسی را در بر دارد , اگر ما این نظر را قبول کنیم پس جگونه بپذیریم که که آنان در طول 600 سال کاملا در درون جامعه افغان حل شدند و زبان و فرهنگ اصیل شان را ترگ گفته و زبان فارسی , آنهم از نوع اصیل آن را بر گزینند .و سوال دیگر اینکه چرا زبان پشتو را نه پذیرفتند در حالیکه از لحاظ جغرافیای اینان بیشتر با پشتو زبان ها در ارتباط هستند . 2- نظر دومی که تاریخ های زیادی مطرح شده این است که اینان از اعقاب کوشانی ها هستند که قرن سوم ق م از آسیای میانه به سوی افغانستان آمدند و در آنجا سلسله کوشانی را بنیان گذاشتند که تا سال های زیادی در خطه حکومت کرد . کانشکا از مشهور ترین سلاطین کوشانیان است . البته این نظر به واقعیت نزدیکتر می نماید زیرا این حقیقت در تواریخ متعددی به وضاحت تشریح شده که این گروه از مردم پیرو دین بودائی بودند و درترویج این دین و باورهای دین بودایئ کوشش های زیادی انجام دادند و این تاریخ دقیقا مصادف با ساخت مجسمه های بزرگ 32 متری (شمامه ) و 53متری (صلصال )در بامیان می باشد . همچنان از کلمه های چون غور , غرجستان و غیره در تاریخ بسیار نام برده شده که گفته شده ساکنان آنجا ترک بوده اند , در حالیکه عنصری به نام ترک ( از بکها و ترکمان ها ) در دوره های پسین تاریخ افغانستان وارد این خطه شده و در آن مسکن گزیده اند شاهد این گفته ها سلاطین غزنوی است که امپراتوری بزرگی را برای چندین دهه سردمداری می کردند .اینان از ساکنان اصلی غور بوده از نسب شان در تاریخ به نام ترک یاد رفته است هم چنان سلاطین غوری هم که از همین غرجستان بود روزگارانی درازی بر منطقه حکم راند . 3- نظریه دیگری هم که مطرح است این است که هزاره ها ساکنان بومی افغانستان اند . و استدلال ها در این باب این است که همانطوریکه در بسیاری از مناطق از قبیل مالیزی , هند ,اندونزی و بسیاری مناطق دیگر قبل از ورود آرین ها بومیان زرد پوست سکونت داشت , افغانستان هم خالی از سکنه نبوده و یقینا انسان های در آن سکونت داشته اند که اینان هزارها هستند .

  • هزاره ها اسلاف مغول ها هستند:

" :Ḥazāra." Encyclopædia Britannica. Encyclopædia Britannica 2007 Deluxe Edition. Chicago

people of Mongol descent dwelling in the mountains of central Afghanistan. They number about 1,650,000, of whom about 1,500,000 live in Afghanistan, and the remainder in Iran. One group, the Eastern Ḥazāra, inhabit the area known as the Hazārajāt. There are important communities of them also in Iran and Baluchistan (Pakistan). The Western Ḥazāra include those dwelling in the northern foothills of the Safīd Kūh Selseleh-ye (Paropamisus Mountains); and a group on the border of Iran known as Ḥazāra in Iran and as Taimuri, or Timuri, in Afghanistan.

Ojanfar ‏۱۸ اوت ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۶ (UTC)پاسخ

در مورد آذری ها

چرا در مورد آذری ها و ریشه آریایی شان سخنی به میان نیامد که زبان آذری باستانی که هم اکنون بقایای آن در برخی روستاهای آذربایجان = آذرآبادگان = ماد آتروپاتن مشاهده می شود و زیر مجموعه زبانهای ایرانی است و آزمایشات DNA که تفاوتی را بین آذری ها و سایر مردم ایران نشان نمیدهد چیزی گفته نشد. آنها فقط زبانشان آمیخته ای از زبان آذری باستانی و ترکیه و گرنه از نژاد و تاریخ و فرهنگ تفاوتی ندارند و جزء اقوام ایرانی هستند Asapilu ‏۱ سپتامبر ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۳۱ (UTC)پاسخ

اگر در این مورد مطلبی دارید، با عنایت به وپ:منبع و وپ:اثبات، خود به مقاله بیافزایید. آرش:) ۲۴ فروردین ۱۳۸۹ ‏۱۳ آوریل ۲۰۱۰، ساعت ۰۸:۰۶ (UTC)پاسخ

فارسها

دوستان عزیز در زبان فارسی، فارس اسم مکان است و نام یک استان.در هیچ یک از متون تاریخی و ادبیات ایران نمی بینید که فارس به عنوان یک قوم یا نژاد استفاده شده باشد. این متاسفانه یک غلط بسیار رایجی شده است و زیبنده یک دانشنامه نیست که در آن استفاده شود.باید در انتهای آن از "ی" نسبت استفاده کرد فارسی یا پارسی. مانند این است که بگوییم "فلانی مازندران است" به جای اینکه بگوییم "فلانی مازندرانی است". در زبان انگلیسی هم مشاهده می کنید که از persia (پارس یا ایران) و persian(پارسی یا ایرانی) استفاده می شود.تابران ‏۱۳ اکتبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۷:۲۳ (UTC)پاسخ

پیوند مرده

بر طبق بررسی‌های رباتیکی من چندین پیوند غیرقابل دسترس پیدا شد. لطفا آنها بررسی و در صورت لزوم درستش کنید.تشکر!

--:]امیروباتΣυζήτηση ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۰، ساعت ۰۱:۲۴ (UTC)پاسخ

کردها ایرانیک نیستند

مردم کرد از نژاد ماد و لولوبی اند نه پارسی و ایرانیک


مردم ایرانی و هویت ایرانی

این مقاله به کل اشتباه است و می بایست از نو بازنویسی شود.

  • نخست اینکه در آغاز آمده است مردم ایرانی . بعد گفته شده گروه قومی از تبار ایرانی زبانان باستان اند و به یکی از زبان های ایرانی گویش می کنند . در اینجا مفهموم مردم ایرانی با ایرانی تبار و ایرانی زبان به کل با یکدیگر خلط شده اند .
  • اگر به نوشته های تاریخی نگاهی بیاندازید خواهید دید که ایرانی بودن (این که مردمی خود را ایرانی بدانند) نه به زبان وابسته است ، نه به تبار . نمونه خوبش افشارها هستند اینان از دشت قبچاق به ایران داخل شده اند و ترک تبار و البته ترک زبان هستند اما خود را ایرانی می دانند و نمونه اش محمود افشار یزدی و نادرشاه افشار . آوارهای داغستان که نه زبانشان ایرانی است و نه تبارشان اما خود را ایرانی می دانسته اند و حتی پس از واگذاری سرزمینشان به روسیه آنقدر بر ایرانی بودن پای فشرده اند که دولت تزاری ناچار از ناصر الدین شاه خواسته که از آن ها بخواهد دست از درگیری با روس ها بردارند این موضوع را می توانید در مقاله آوارها و سرزمين سريردار مشاهده کنید.صفویه با اینکه ایرانی تبارند اما ترک زبانند اما خود را از مردم ایرانی می دانند . داستان ورود ولی محمد خان ازبک از بخارا به ایران را در عالم آرای عباسی بخوانید (احتمالا تابلویش را در چهل ستون دیده باشید). قاجار ها نمونه دیگر این مساله هستند که مانند افشار ها هم ترک تبارند و هم ترک زبان اما خود را مردم ایرانی می دانند ، نمونه خوبش آقامحمد خان قاجار که قصد یک دست کردن حدود و ثغور قدیمه ایران را داشته است نامه اش به حاکم بخارا به طور کامل این موضوع را نشان می دهد[۱]:

بلخ بامی و مرو شاهیجان و زمین داور و سیستان و قندهار و کابل از اجزای ملک پادشاهان ایران بوده‌اند اکنون شما را چه افتاده که بلخ بامی و مرو شاهیجان را تصرف نماید و آنگاه دست بر قتل بیرامعلی خان قاجار عزالدینلو که از طوایف علیه ماست گشاید... به تختگاه موروث و مکتسب خود بازگردند وگرنه کینه و فزونی نگردند تا ما نیز به حدود و سنور و ثغور قدیمه ایران قانع شویم و از این سوی آب جیحون فراتر نجوییم

  • در مقابل بسیاری از گروه های ایرانی تبار و ایرانی زبان هستند که نه اکنون بلکه در طول تاریخ خود را ایرانی نمی دانسته اند . مقاله اخراج ایرانیان از مرو را بنگرید . تاجیکان بخارا به مردمانی که از آن سوی جیحون آمده اند می گویند ایرانی . اگر اینان خود را ایرانی می دانستند به مروی ها نمی گفتند ایرانی می گفتند مروی یا مروزی . دقت کنید تاجیک ها هم ایرانی تبارند و هم ایرانی زبان.
  • وقتی می خواهیم تعریفی از مردم ایرانی به دست دهیم می بایست تعریفی باشد که همه این ها را در نظر بگیرد . در نتیجه بررسی های زبان شناسی تطبیقی زبان ها رده بندی شده اند و به یکی از این رده ها گفته اند زبان های ایرانی چون با فلات ایران مربوط بوده اند . بعد همه اقوام باستانی بر اساس ارتباطشان با این رده زبان ها شده اند اقوام باستانی ایرانی زبان . حال دوستان آمده اند و این تعاریف را به مردم ایرانی نیز انتقال داده اند و هویت ایرانی را به جای اینکه توضیح دهند از نو ساخته اند . تعریف مردم ایرانی باید در برگیرنده همه مردمانی باشد که خود را ایرانی می دانند . هویت ایرانی وابسته به زبان و تبار نبوده و نیست . Farvartish (بحث) ‏۲۵ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۴۷ (UTC)پاسخ
  1. مرو در نخستین دهه‌های حکومت قاجار، فیض الله بوشاسب گوشه، پژوهشنامه تاریخ، شماره ۹، صفحه ۲۸
درود دوباره. مردم ایرانی یا ایرانیان در بالای در بخش منابع تعریف شده علت اینکه عنوان مقاله «اقوام ایرانی تبار» به «ایرانیان» تغییر نیافته مخالفت دوستمان «همان» بود و اینکه متاسفانه من فرصت کافی روی ویکی نداشتم که در اینباره بیشتر با ایشان یا دوستان دیگر گفتگو کنم اما عنوان صحیح این مقاله ایرانیان است. the term “Iranian” may be understood in two ways. It is, first of all, a linguistic classification, intended to designate any society which inherited or adopted, and transmitted, an Iranian language. The set of Iranian-speaking peoples is thus considered a kind of unity, in spite of their distinct lineage identities plus all the factors which may havefurther differentiated any one group’s sense of self. These include: (1) divergent specializations in economic organization, environmental adaptation, and other aspects of material culture, emergent differences in oral traditions and folkways; (2) hand in hand with the preceding: different conditioning by already established populations encountered in the area of settlement or absorbed in the course of migrations; (3) further conditioning by the later introduction of non-Iranian-speaking populations. These factors, fostering some degree of diversity within a region’s society, may have worked toward distinctions in dialect, social organization, law, religion, and other aspects of culture. The management of marked regional diversity, in the absence of an established political infrastructure, would have been especially challenging to the earliest efforts at a real hegemony by the Medes and the Persians.Secondly and inevitably, “Iranian” also acquires the broader sense of “[a people] resident on the Iranianplateau,” since the ethnicity of various peoples who are only briefly mentioned in historical sources often is not definitely known. In qualification of the first point, difference in language is not viewed as necessarily a barrier to community cohesion and communications. در مورد ایرانی بودن یا نبودن کردها تصور نمی کنم مفهوم اتنیکی از این واضح تر باشد مع هذا در مقاله کرد در ویکی پدیای فارسی و انگلیسی و در همان ابتدای مقاله چند منبع آمده که مشخصا می گویند کردها ایرانی هستند با فرض اینکه من نباید برای شما توضیح بدهم منبع معتبر در ویکی پدیا چیست، قاعدتا نیازی به تفسیر مفهوم ایرانی بودن هم نداریم چون عینا عنوان ایرانی و مردم ایرانی برای کردها نقل شده. موفق باشید. Iranic (بحث) ‏۲ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)پاسخ
من بحثی درباره کردها نکرده ام گویا پاسخ را اشتباه نوشته اید. Farvartish (بحث) ‏۲ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)پاسخ

تعریف مردمان ایرانی مشخص است ، مردمان ایرانی کسانی هستند که ایرانی تبار باشند. هویت هر مردمانی هم وابسته به تبار و نژاد بوده. اگر تبار و نژاد ایرانیان از بین برود هویت ایرانی هم از بین میرود. Mode (بحث) ‏۱۴ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۶:۰۰ (UTC)پاسخ

ایرانی‌تبار یعنی چه؟ کجای این تعریف مشخص است؟ در کدام منبع معتبر آمده‌است که هویت مردم وابسته به تبار و نژادشان است؟ Farvartish (بحث) ‏۱۴ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۵۳ (UTC)پاسخ

کسانی که از شاخه (تبار) ایرانی نژاد آریایی باشند ایرانی تبار هستند.
هویت در سایت لغت نامه دهخدا "کیستی" معنی شده و هویت ملی "اصل و اساس هر ملت. شناساندن هر ملت. ریشه و پایه هر ملت".
بنابراین تبار و نژاد جز اصلی و مهمترین بخش هویت و هویت ملی یک شخص است و اگر تبار و نژاد یک ملت از بین برود هویت آن ملت هم از بین میرود. مثالش هم قسمتی از مناطق شرق و شمال شرق ایران بزرگ که چون تبار و نژاد ایرانی ها در آنجا نابود شده ، در نتیجه ملت ایرانی در آنجا نابود شده. و اگر تبار و نژاد نابود بشه کم کم بخش های دیگه هویت مثل سنت و زبان هم نابود میشه. Mode (بحث) ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۲۳ (UTC)پاسخ

متاسفانه تحت تاثیر دیدگاه‌های منسوخ نژادی قرن نوزدهمی اروپا هستید. مثال نقض فرضیه‌تان هم، هزاره‌جات افغانستان یا خلج‌های مرکز ایران است که با اینکه ترک‌تبار هستند به شدت در حفظ عناصر هویت ایرانی کوشا هستند. گفتگو با ناصر فکوهی درباره ی هویت و وحدت را بخوانید، روشن خواهید شد. همچنین وپ:بحث را بخوانید و سعی کنید در صفحه‌های بحث مطابق این رهنمود ویکی‌پدیا را رعایت کنید.Farvartish (بحث) ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۲۴ (UTC)پاسخ

جدیدا مد شده هر کسی رو که خواستار حفاظت و پشتیبانی از نژاد و تبارشه این جور چیزا رو بهش میگن ، شما هم متاسفانه تحت تاثیر دیدگاه های یهودیت بین المللی هستین که خواستار نابودی نژاد آریایی و مخلوط شدن نژاد ها هستند. برای نقض فرضیه شما هم مثالم را گفتم ، بخش هایی از شرق ایران بزرگ که بعد از اینکه ملت ایرانی در آنجا نابود شد کم کم زبان و سنت هم در آنجا در بین ایرانیان مخلوط با ترک ها و مغول ها نابود شد.
اگر نژاد و تبار ایرانیان از بین برود در اصل چیزی جز نام بر ایران نمی ماند که آن هم نابود میشود. مثالش هم بخش خوارزم که چون خوارزمی ها نابود شدند نام آن منطقه هم نابود شد.
در هر صورت بهتر است به نام نوشتار توجه کنید "اقوام ایرانی تبار" یا "مردمان ایرانی" فقط و فقط کسانی هستند که از شاخه ایرانی نژاد آریایی باشند. چیزی که شما میگویید "اقوام ایرانی زبان" است. هزاره ها و خلج ها هم ایرانی زبان هستند و به مردمان ایرانی مربوط نیستند ، این که دوست دارند زبان و سنت ایرانی داشته باشند دلیل بر این هم نمیشود که هویت ایرانی دارند یا ایرانی هستند.
حرف های ناصر فکوهی رو هم اصلا قبول ندارم ، ایشون جوری صحبت میکنه انگار ایران یک قارست که ملل و نژاد های مختلف به طور طبیعی هست توش. درسته که اینجا قومیت های مختلفی هست (مثل دیگر تبار های آریایی که آن ها هم قومیت های مختلف دارند ولی همگی مثلا ژرمن یا سلتی هستند) اما این قومیت ها ایرانی هستند فقط عده ای انیرانی مثل ترک و تازی اینجا وجود داره که جمعیتشان کم هست و بومی اینجا نیستند و ایرانی هم حساب نمیشوند و فرهنگ ، سنت و طبیعتشان هم تا حدود زیادی با ایرانی ها تفاوت دارد. در ایران باستان هم مناطقی بودند که تحت سلطه ایران بودند ولی هیچ وقت مردمان آن مناطق ایرانی محسوب نمیشدند و همواره انیرانی بودند ، فقط تابع حکومت ایران بودند. Mode (بحث) ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)پاسخ

تنها پاسخ من به این گفته‌هایتان که بوی نژادپرستی می‌دهد، این است که وپ:بحث را رعایت کنید و برپایه منابع معتبر صحبت کنید. موفق باشید. Farvartish (بحث) ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۵۷ (UTC)پاسخ

در حقیقت پاسخ دیگری هم نمیتونید بدید. انقدر هم سفسطه نکنید. در ضمن بهتره نخست معنی نژادپرستی رو بدونید و بعد از نژادپرستی حرف بزنید.
همین طور بهتره در مورد معنی تبار هم مطالعه کنید تا در نوشتاری که تعریفش انقدر واضحه نیاین بگین انیرانی ها هم ایرانی هستند !!!
در مورد منبع هم معنی هویت را برایتان گفتم (اقوامی که کیستی و ریشه آن ها ایرانی نیست هویت ایرانی ندارند) ، در مورد ایرانیان شرقی بروید تحقیق کنید در گذشته چه اقوامی در شرق ایران بزرگ (که امروزه این منطقه شامل کشور های ترکمنستان ، ازبکستان ، قسمتی از قزاقستان و ... میشود) زندگی میکردند و حالا چه اقوامی زندگی میکنند. معنی تبار هم در لغت نامه دهخدا "دودمان ، خویشاوندان و نسل" ، در فرهنگ معین "اصل ، نژاد" و در دیکشنری آریان پور "نیاکان ، نژاد" گفته شده. Mode (بحث) ‏۱۶ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۳۴ (UTC)پاسخ

انتقال

به مردم ایرانی Iranian Peoples همانند مدخل ایرانیکا و ویکیپیدیای انگلیسی. وارونه کار گپ ‏۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۱۱ (UTC)پاسخ

قرار نیست دو کلمه هم شکل در زبان انگلیسی، در فارسی هم هم‎شکل باشند، Iranian Peoples ترجمه دقیق فارسی اش، عبارتی که به درستی مفهوم اش را می رساند اقوام ایرانی‌تبار است، گویا زیادی در جهان انگلیسی‎زبان غرق شده اید و فراموش کرده اید اینجا جهان فارسی‎زبان است. Farvartish (بحث) ‏۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۲۲ (UTC)پاسخ
این تحقیق دست اول جنابعالیست؟ این رویه در مورد همه مردم دیگر هم همین بوده است. --وارونه کار گپ ‏۱ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۳۸ (UTC)پاسخ
تحقیق دست اول را شما دارید انجام می دهید، این ترجمه است و ترجمه می بایست مفهوم را برساند که می رساند.Farvartish (بحث) ‏۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۴ (UTC)پاسخ
ترجمه منبع می خواهد. اقوام از کجای این Iranian Peoples درآمده است؟--وارونه کار گپ ‏۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۲۱ (UTC)پاسخ
ترجمه قرار نیست تحت الفظی باشد، می بایست مفاهیم را برساند که می رساند. این واژه نیز رایج شده است و مفهوم را نیز به درستی می رساند، اگر علاقه مند به بازی با کلمات هستید و ایجاد ابهام در مفاهیم تا به اینجا برسد که عرب و ترکمن برای نمونه غیر ایرانی اند، بحث دیگری است.Farvartish (بحث) ‏۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۴۶ (UTC)پاسخ
منبع شما برای این ترجمه چه هست؟ اظهر من الشمس است که این مقاله در مورد مردم ایرانی است نه عرب! وارونه کار گپ ‏۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۲۶ (UTC)پاسخ
منبع شما برای این ترجمه چیست؟قرار نیست هر چیزی مستقیم از انگلیسی ترجمه شود.پس باید به persian cat بگویم گربه پارسی!IR00NY ‏۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۲:۵۲ (UTC)پاسخ
People به انگلیسی می شود مردم. Iranian هم می شود ایرانی. شما حالا اگر می فرمایید این ترکیب، موردی استثناست، منبع تان را بیاورید. به چه عنوان به این 190 میلیون نفر می گویید قوم؟ این از کجا درآمده؟ قوم معنی و بار و مفهوم خاص خود را می دارد.وارونه کار گپ ‏۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۲۳:۰۱ (UTC)پاسخ
  • لزوم انتقال خیلی واضح است. نام این مقاله مانند گربه ایرانی نیست. گربه ایرانی یک حیوان است و در فارسی به آن «ایرانی» می‌گویند ولی در انگلیسی «پارسی»؛ لیکن «گربه پارسی» در فارسی بی‌معنی است ولی اقوام ایرانی‌تبار و مردم ایرانی یک معنی ندارند و از آن‌جا که عبارت نخست منبعی ندارد باید جایش را به نام دوم دهد. محک (گپ) ‏۳ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۵:۵۲ (UTC)پاسخ
این مقاله باید به ایرانیان یا مردم ایرانی انتقال داده شود. ایرانیان عنوان صحیح تر است و منیع برای درستی این عنوان هم همان مقاله ایرانیکا است که چند خط بالاتر پیوند دادم و آن دو بخش پر رنگ شده. قطعا ریچارد فرای منبع معتبر برای عنوان این مقاله است. تنها دلیلی که خودم انتقال نمی دهم اینکه می خواهم اجماع حاصل شود. Iranic (بحث) ‏۴ ژوئن ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۵۸ (UTC)پاسخ
اینجا بحث یک لفظ فارسی است، برای همین هم آوردن مقاله انگلیسی کاری پیش نمی‌برد. در زبان فارسی، ایرانیان و مردم ایرانی برای اشاره به مردم اهل ایران استفاده می‌شود و ترک‌ها و عرب‌ها را نیز در بر می‌گیرد، مفهوم مردمی که به زبان‌های ایرانی سخن می‌گویند را نمی‌رساند. Farvartish (بحث) ‏۴ ژوئن ۲۰۱۳، ساعت ۱۴:۰۷ (UTC)پاسخ
نخیر. ما بحث لفظی که نداریم. این مقاله درباره مفهوم مردم ایرانی است و نه اتباع کشور جمهوری اسلامی ایران. کی گفته حالا لفظ فارسی ش می شود اینی که الان گذاشته شده؟ صفدرقلی (بحث) ‏۴ ژوئن ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۱۳ (UTC)پاسخ

من هم با جناب Sicaspi موافقم ... این که این مقاله در مورد مردمان ایرانی (حالا زبانشان به هر زبان دیگری تغییری کرده باشد ، که در اصل در این مقاله زبان مطرح نیست) است خیلی واضحه. Mode (بحث) ‏۱۰ ژوئن ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۴۸ (UTC)پاسخ

نام صحیح این مقاله همان "ایرانیان" هست، با دوستان موافقم. "اقوام ایرانی‌تبار" دیگه چه صیغه‌ای هست؟! چه ایرادی در "ایرانیان" یا "مردمان ایرانی‌تبار" وجود دارد؟ اگر هدف دعوا انداختن بین مردم با مردم هست، اون بحثش جداست. اما آشکاراست که "ایرانیان" نام درست هست و این شامل همهٔ اقوام ایرانی‌تبار می‌شود. KhabarNegar خبرنگار ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)پاسخ
واژه ی "ایرانیان" به معنای کسانی است که دارای ملیت "ایرانی" هستند یعنی کسانی که در کشور ایران زندگی می کنند. ولی موضوع این مقاله اقوامی است که به زبان های ایرانی که شاخه ای از زبان های هندوایرانی است گفتگو می کنند و نه فقط کسانی که اهل ایران هستند. از این رو به نظر من نام "ایرانیان" برای این مقاله نامناسب است. دیاکو « بحث » ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۱۹ (UTC)پاسخ
بله همین‌طور است که شما می‌فرمایی جناب دیاکو، بهتر است مدخل‌های مربوط به ایران و ایرانی با توجه به مقاله IRANIAN IDENTITY در دانشنامه ایرانیکا نامگذاری شوند. Farvartish (بحث) ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۳۳ (UTC)پاسخ

تکلیف

تکلیف این بخش اصلا روشن نیست.اولا بهتر است نام این بخش مردمان ایرانی تبار باشد.ثانیاایا اگر بر اساس قومیت و زبان طبقه بندی می شوند(که رست ترین این است) مردمان ایرانی باید آذری ها و ترک ها در این میان نباشند و جزو مردمان ترک طبقه بندی شود همان گونه در ویکی پدیا ی انگلیسی آذری ها جزو مردامان ایرانی تبار نیست و جزو مردمان ترک تبار طبقه بندی شده است. و اگر بر مبنای نژاد است ان وقت هم باید هزاره ودیگر مردمان ترک جزو مردمان ایرانی طبقه بندی نشوند. بویوک (بحث) ‏۲۹ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۱۵ (UTC)پاسخ

آذری‌ها ترک نیستند. حتی نام پشتون‌ها و هزاره‌ها هم در مقاله نوشته شده. --دوستدار ایران بزرگ ‏۲۹ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۳۶ (UTC)پاسخ

اذری ها از نظر قومی

اذری ها از نظر قومی ترک هستند و از لحاظ زبانی نیز به زبان ترکی تکلم دارند . با این حساب نمی توان جزو اقوام ایرانی تبار نام برد . Blueskyredclouds (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۰۵ (UTC)پاسخ

از نظر زبانی ترک هستند نه از نظر تباری. ایروونی (بحث) ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)پاسخ

حذف گالری

بر اساس en:MOS:NOETHNICGALLERIES که خود بر مبنای نظرخواهی‌های زیر است: [۲] و [۳]4nn1l2 (بحث) ‏۱۷ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۹:۳۰ (UTC)پاسخ