شریعتیسم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

شریعتیسم اصطلاحی است که برای اشاره به جنبش‌ها و اندیشه‌هایی که از آموزه‌ها و نظریات علی شریعتی الهام گرفته‌اند، استفاده می‌شود. تفکر شریعتی، یک روش تفسیر قرآن و سنت پیامبر اسلام است که در آن، مبانی اصلی دین اسلام با توجه به محورهای اخلاق، عدالت، آزادگی و حقوق بشر بررسی و تفسیر می‌شود.[۱]

نوشریعتیسم[ویرایش]

نوشریعتیسم از گروه خاصی از طرفداران شریعتی تشکیل شده که در دهه ۷۰ و در نتیجهٔ مناظرهٔ روشنفکران پسااسلام‌گرا در ایران پدید آمدند.[۲] بر اساس دیدگاه‌های نوشریعتیست، زندگی فکری شریعتی به دو دوره جوانی و بلوغ تقسیم می‌شود که اندیشه‌های ذاتی و اکتسابی او را از هم جدا می‌کند.[۳] شریعتی را نیز یک «پروژه ناتمام» می‌دانند، به این معنا که «در تفکر شریعتی بسیاری از مسائل بی‌پایان مانده‌است» و بار تکمیل پروژه او بر دوش جنبش نوشریعتیسم است.[۳] در نوشریعتیسم دو گرایش متمایز وجود دارد: یکی آثار شریعتی را «به صورت پدیدارشناسانه در چارچوب روشنفکری زمان خود و تأثیرات آن بر ساختار و چشم‌انداز روشنفکری معاصر» مطالعه می‌کند، و دیگری می‌کوشد شریعتی را در «ساختار مفهومی» خود تفسیر کند.[۴]

این جریان «تا حد زیادی مودبانه‌ترین مخالف» حکومت جمهوری اسلامی شناخته شده در حالی که دولت جمهوری اسلامی «هرگز با آن‌ها محترمانه برخورد نکرده‌است».[۲]

نقد[ویرایش]

اندیشه‌های شریعتی توسط اولین مخالفان وی یعنی روحانیون محافظه کار به شدت مورد مخالفت قرار گرفت.[۵] واعظان و خطیبان برجسته همدورهٔ او مانند احمد کافی، محمدتقی فلسفی، جواد مناقبی، سید علی نقی تهرانی، اشرف کاشانی، سید ابراهیم میلانی، قاسم اسلامی و محمدعلی انصاری قمی، شریعتی را به بدعت، سنی بودن و حتی وهابی و شیعه‌ستیزی متهم کردند.[۵][۶] در دهه ۱۳۵۰، تعدادی از روحانیون عالی‌رتبه از جمله ابوالقاسم خویی، محمدهادی میلانی، محمدصادق روحانی و محمدحسین طباطبایی احکامی علیه شریعتی صادر کردند.[۷] مرتضی مطهری که از شریعتی در برابر اتهامات وهابیت و ضد شیعه دفاع می‌کرد،[۸] خود از منتقدان سرسخت شریعتی شد. او معتقد بود که شریعتی بیش از اسلام از نظریه ماتریالیسم تاریخی الهام گرفته‌است و دیدگاه او را نسبت به اسلام ساده‌انگارانه، غیرمنسجم و موهن به مقدسات می‌دانست.[۹][۱۰] بعداً فراتر رفت و از او به عنوان «ملعون» نام برد و در اعتراض به سخنرانی‌های شریعتی از حسینیه ارشاد که در آنجا برگزار می‌شد، خارج شد.[۹][۱۱]

سید حسین نصر، متفکر سنت‌گرای مرتبط با خاندان پهلوی، نه‌تنها به دلیل دیدگاه‌های ضدحکومتی، بلکه به‌دلیل نگاه نوگرایانه شریعتی، با او مخالفت بود.[۱۱] نصر شریعتی را متهم کرد که «یک خرابکار مارکسیست اسلامی است که تلاش می‌کند تا در صفوف نیروهای مذهبی نفوذ کند» و در اواخر دهه ۱۳۴۰ در واکنش به شریعتی که امام سوم شیعیان حسین بن علی را با چه گوارا مقایسه کرده بود از سمت خود در حسینیه ارشاد استعفا داد.[۱۱]

عبدالکریم سروش معتقد است که اندیشه‌های شریعتی را می‌توان به عنوان «تقلیل اسلام به ایدئولوژی توتالیتر» تعبیر کرد.[۴]

اشخاص مؤثر در تفکر شریعتی[ویرایش]

اولین کسی که شریعتی را تحت تأثیر قرار داد، پدرش محمدتقی است، چنان‌که می‌گوید:

پدرم، نخستین سازندهٔ ابعاد نخستینِ روحم! کسی که برای اولین بار هم «هنر فکر کردن» را به من آموخت و هم «فن انسان بودن» را؛ طعم آزادی، شرف، پاکدامنی، مناعت، عفتِ روح و استواری و ایمان و استقلال دل را، بی‌درنگ، پس از آنکه مادر از شیرم گرفت، به کامم ریخت.[۱۲]

شخص دیگر ابوالحسن فروغی است که شریعتی مدت کوتاهی زیر نظر او تحصیل کرد اما تأثیری عمیق بر او داشت.[۱۳] او در دوران جوانی به شدت تحت تأثیر محمد مصدق، دکترین سیاست خارجی بی‌طرفانه او و نهضت خداپرستان سوسیالیست که از مصدق حمایت می‌کرد؛ بود.[۱۴]

شریعتی در مقاله ای با عنوان معبودهای من معلمان خود را ستوده‌است.[۱۵] او از شانزده فرد معاصر و سیزده شخصیت تاریخی که بر او تأثیر گذاشته‌اند نام می‌برد.[۱۳] از جمله پیامبران ادیان ابراهیمی: ابراهیم، موسی، عیسی و محمد. شریعتی همچنین از خاندان علی و همسرش فاطمه و پسرشان حسین و دخترشان زینب تمجید کرده‌است.[۱۳] سایرین در این فهرست عبارتند از سقراط، بودا و همچنین عین‌القضات همدانی، حلاج و سهروردی.[۱۳]

شریعتی در دوران اقامت خود در فرانسه در معرض افکار جدیدی قرار گرفت که بر جهان‌بینی او تأثیر گذاشت.[۱۵] شریعتی در بین افراد معاصر خود که بر او مؤثر بوده‌اند این افراد را نام می‌برد: لوئی ماسینیون (که با او همکاری داشت)، ژرژ گورویچ (که او را «نابغه جامعه‌شناسی جهان» می‌خواند)، فرانتس فانون (یکی از دوستانش)، الکسی کارل، ژان-پل سارتر، ژاک برک، آلبرت شوایتزر، کلود برنارد، آنری لوفور، رنه گنون، ژان کوکتو و کاتب یاسین.[۱۵][۱۳] شریعتی از یک «کاتولیک متعصب» به نام «سولانژ بُدن» یاد می‌کند، که او را ملاقات کرده بود و از او «هنر دیدن» را آموخته بود. او می‌گوید «بُدن» ناخودآگاه با مرگ زودرس خود تأثیر معنوی بر او گذاشت، که برای او بسیار تکان‌دهنده بود.[۱۳] او همچنین از افرادی مانند «کارولا گرابرت» و «ژاکلین شه‌زل» که او را در هنر و تفکر برخواسته از هنر، راهبری کرده‌اند یاد می‌کند و از نقاشی‌های پیکاسو، شاگال، ون گوگ، تینتورتو و لاکروا به عنوان آثار مورد علاقه خود نام می‌برد.[۱۳]

به گفته یرواند آبراهامیان، شریعتی به مطالعه شرق‌شناسی غربی، جامعه‌شناسی فرانسوی و الهیات رادیکال کاتولیک (به ویژه الهیات آزادی‌بخش) علاقه‌مند بود.[۱۶] او مجله اسپریت را که لویی ماسینیون با آن آشنایش کرده بود، مطالعه می‌کرد و در سخنرانی‌های رمون آرون، روژه گارودی، ژرژ پولیتزر و ژرژ گورویچ و دیگران شرکت می‌کرد.[۱۷]

کورشاد آتالار، شریعتی را با توجه به دیدگاه مشترکش در مورد وظیفه «روشنفکر مسئول» و «حقیقت جو» بودن، با غزالی مقایسه می‌کند. او همچنین معتقد است که مواضع شریعتی با محمد اقبال (که شریعتی او را «روشنفکری مسئول» می‌دانست) همسو بود.[۱۸]

شریعتی متأثر از اندیشه‌های محمود طالقانی بود.[۱۹][۲۰]

برخی از محققان دیدگاه‌های شریعتی را با دیگرانی مانند فردریش نیچه، میشل فوکو و ادوارد سعید پیوند داده‌اند.[۲۱]

میراث[ویرایش]

تأثیر بر انقلاب ایران[ویرایش]

افراد متأثر از شریعتی[ویرایش]

چهره‌هایی که متأثر از اندیشه‌های شریعتی تلقی می‌شوند عبارتند از:

خارج از ایران[ویرایش]

جهان عرب[ویرایش]

بسیاری از آثار شریعتی در لبنان به عربی ترجمه شده‌است،[۴۳] او در این کشور شخصیتی شناخته شده و البته بحث‌برانگیز است.[۴۴] در تونس، آثار شریعتی از جمله آثاری است که توسط جنبش النهضه خوانده و منتشر شده‌است.[۴۵] اعضای سازمان ممنوعهٔ انتخاب اسلامی در مراکش، به آثار متفکران شیعه مانند شریعتی علاقه‌مند بودند.[۴۶]

افغانستان[ویرایش]

در افغانستان، شریعتی به ویژه در میان مردم هزاره شهرت دارد.[۴۷] بسیاری از رهبران گروه نصر تحت تأثیر افکار شریعتی بودند.[۴۸]

آسیای شرقی[ویرایش]

از اواخر دهه ۱۳۶۰،انتشارات IQRA ترجمه‌هایی از آثار شریعتی را به زبان مالایی و انگلیسی در مالزی منتشر کرده‌است. در مالزی چهره‌هایی مانند چاندرا مظفر و جومو کوامه سوندارام از شریعتی به عنوان «شهید» یاد کرده‌اند.[۴۹] در اندونزی، شریعتی از جمله متفکران مسلمان خارجی است که عقایدش تأثیر فکری زیادی داشته و دانشجویان و روشنفکران جوان را به خود جذب کرده‌است.[۳۴]

شبه قاره هند[ویرایش]

مهم‌ترین کتاب‌های شریعتی به اردو ترجمه و در پاکستان منتشر شده‌است[۵۰] در سال ۱۳۹۹، عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان، نقل قولی از شریعتی دربارهٔ ادای احترام به اقبال بیان کرد و این مقاله را در حساب توییتر خود به اشتراک گذاشت.[۵۱]

ترکیه[ویرایش]

برخی از کتاب‌های شریعتی به ترکی ترجمه شده‌است.[۵۲] شریعتی «تأثیر اصلی» را بر سازمان مسلمانان ضدسرمایه‌داری گذاشته‌است.[۵۳] به گفته گئورگ لوبه، سبک ادبی پست مدرن شریعتی که «مرز بین انتقال، نقد و اندیشه اصلی را محو کرد» را می‌توان در کتاب سیاه اورهان پاموک مشاهده کرد، اگرچه معلوم نیست که آیا پاموک آثار شریعتی را خوانده‌است یا فقط تحت تأثیر آن‌ها بوده‌است.[۵۴]

آفریقای جنوبی[ویرایش]

جامعه مسلمانان آفریقای جنوبی تا دهه ۱۳۶۰ که کتاب‌ها و مجلات انقلابی ایران به این کشور سرازیر شد، با شریعتی آشنا نبودند. ادعا شده‌است که سازمان‌های نوپایی مانند جنبش جوانان مسلمان آفریقای جنوبی (MYMSA)، حلقه مطالعات عربی (مستقر در دوربان) و انجمن معلمان مسلمان (در کیپ تاون) و همچنین گروه قبله برخی از مفاهیم آثار او را به عاریت گرفته‌اند.[۵۵]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. شاکری، رضا (۱۳۸۲). اندیشه سیاسی شریعتی و نقد شریعتیسم. تهران: جهاد دانشگاهی، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی‌.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ Shahibzadeh, Yadullah (2016). Islamism and Post-Islamism in Iran: An Intellectual History. Springer. p. 102. ISBN 978-1-137-57825-9.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ Shahibzadeh, Yadullah (2016). Islamism and Post-Islamism in Iran: An Intellectual History. Springer. p. 105. ISBN 978-1-137-57825-9.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ Shahibzadeh, Yadullah (2016). Islamism and Post-Islamism in Iran: An Intellectual History. Springer. p. 106. ISBN 978-1-137-57825-9.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ Rahnema, Ali (2000). An Islamic Utopian: A Political Biography of Ali Shariati. I.B.Tauris. pp. 266–267. ISBN 1-86064-552-6.
  6. Rahnema, Ali (1994), The Pioneers of Islamic Revival, Zed Books, p. 220, ISBN 978-1-85649-254-6
  7. Saffari, Siavash (2017), Beyond Shariati, Cambridge University Press, p. 8–9, ISBN 978-1-107-16416-1
  8. Rahnema, Ali (2000). An Islamic Utopian: A Political Biography of Ali Shariati. I.B.Tauris. p. 240. ISBN 1-86064-552-6.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ Abrahamian, Ervand (1989). Radical Islam: the Iranian Mojahedin. I.B.Tauris. p. 121–122. ISBN 978-1-85043-077-3.
  10. Poulson, Stephen C. (2012). Social Movements in Twentieth-century Iran: Culture, Ideology, and Mobilizing Frameworks. Lexington Books. p. 237. ISBN 978-0-7391-1757-6.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ Boroujerdi, Mehrzad (1996). Iranian Intellectuals and the West: The Tormented Triumph of Nativism. Syracuse University Press. pp. 125–127. ISBN 978-0-8156-0433-4.
  12. شریعتی، علی. «معبودهای من». مجموعه آثار 13 - «هبوط در کویر». ص. ۳۲۵.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ ۱۳٫۳ ۱۳٫۴ ۱۳٫۵ ۱۳٫۶ Vakily, Abdollah (November 1991). "Shariati's Role Models" (PDF). Ali Shariati and the Mystical Tradition of Islam (M.A.). Montreal: Institute of Islamic Studies, McGill University. pp. 90–107. Retrieved 17 June 2017.
  14. Abedi, Mehdi (1986), "Ali Shariati: The Architect of the 1979 Islamic Revolution of Iran", Iranian Studies, 19 (3/4): 229–234, doi:10.1080/00210868608701678, JSTOR 4310540
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ Rahnema, Ali (1994), The Pioneers of Islamic Revival, Zed Books, p. 221–222, ISBN 978-1-85649-254-6
  16. Abrahamian, Ervand (1989). Radical Islam: the Iranian Mojahedin. I.B.Tauris. p. 107. ISBN 978-1-85043-077-3.
  17. Abrahamian, Ervand (1989). Radical Islam: the Iranian Mojahedin. I.B.Tauris. p. 108. ISBN 978-1-85043-077-3.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ Atalar, Kürşad (2018), "We and Shariati", in Byrd, Dustin J.; Miri, Seyed Javad (eds.), Ali Shariati and the Future of Social Theory: Religion, Revolution, and the Role of the Intellectual, BRILL, pp. 250–271, ISBN 9789004353732
  19. Böwering, Gerhard; Crone, Patricia; Mirza, Mahan (2013), The Princeton Encyclopedia of Islamic Political Thought, Princeton University Press, p. 505, ISBN 978-0-691-13484-0
  20. Akhavi, Shahrough (1988), "Islam, Politics and Society in the Thought of Ayatullah Khomeini, Ayatullah Taliqani and Ali Shariati", Middle Eastern Studies, 24 (4): 415, doi:10.1080/00263208808700754
  21. Daneshgar, Majid (2019), "How Intellectuals Censor the Intellect: (Mis-)Representation of Traditional History and its Consequences", The Journal of Interrupted Studies, 2 (1): 69–89, doi:10.1163/25430149-00201001, S2CID 198825612
  22. Peretz, Don (1994). The Middle East Today. Greenwood Publishing Group. p. 531. ISBN 978-0-275-94575-6.
  23. Sahimi, Muhammad (31 August 2009), "Shariati on Religious Government", Tehran Bureau, PBS
  24. Abrahamian, Ervand (1989). Radical Islam: the Iranian Mojahedin. I.B.Tauris. p. 103. ISBN 978-1-85043-077-3.
  25. Vakily, Abdollah (November 1991). "Previous Works on Shariati" (PDF). Ali Shariati and the Mystical Tradition of Islam (M.A.). Montreal: Institute of Islamic Studies, McGill University. p. 17. Retrieved 17 June 2017.
  26. Hunter, Shireen (2014). Reformist Voices of Islam: Mediating Islam and Modernity. Routledge. p. 54. ISBN 978-1-317-46124-1.
  27. Mohammadighalehtaki, Ariabarzan (2012). Organisational Change in Political Parties in Iran after the Islamic Revolution of 1979. With Special Reference to the Islamic Republic Party (IRP) and the Islamic Iran Participation Front Party (Mosharekat) (Ph.D. thesis). Durham University. p. 123.
  28. Tod, Harry (16 November 2020), "Class Veiling in Cold War Iran", Chariot Journal
  29. Vakily, Abdollah (November 1991). "Previous Works on Shariati" (PDF). Ali Shariati and the Mystical Tradition of Islam (M.A.). Montreal: Institute of Islamic Studies, McGill University. p. 8. Retrieved 17 June 2017.
  30. ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ Saffari, Siavash (2017), Beyond Shariati, Cambridge University Press, p. 38, ISBN 978-1-107-16416-1
  31. Schottmann, Sven (2018), Mahathir's Islam: Mahathir Mohamad on Religion and Modernity in Malaysia, University of Hawaii Press, p. 118, ISBN 978-0-8248-7647-0
  32. Lolaki, Seyed Mohammad (2020). Diverging Approaches of Political Islamic Thought in Iran since the 1960s. Springer. p. 160. doi:10.1007/978-981-15-0478-5. ISBN 978-981-15-0478-5. S2CID 211315936.
  33. Capehart, Jonathan (20 March 1980), "'Guru' of Tehran's Embassy Militants Voices Melange of Disparate Creeds", The Washington Post
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ Van Bruinessen, Martin (2002), "Genealogies of Islamic Radicalism in Post-Suharto Indonesia", South East Asia Research, 10 (2): 117–154, doi:10.5367/000000002101297035, S2CID 218511070
  35. Muzaffa, Chandra (2018), "Understanding Ali Shariati's Political Thought", in Byrd, Dustin J.; Miri, Seyed Javad (eds.), Ali Shariati and the Future of Social Theory: Religion, Revolution, and the Role of the Intellectual, BRILL, p. 170, ISBN 9789004353732
  36. "Shariati seminar underway at Hosseinieh Ershad", Mehr News Agency, 18 June 2007
  37. Tomac, Ayca (2020), "'Rejecting the Legacy, Restoring the Honor': The Anti-Capitalist Muslims in Turkey", Religions, 11 (11): 621, doi:10.3390/rel11110621
  38. ۳۸٫۰ ۳۸٫۱ ۳۸٫۲ ۳۸٫۳ ۳۸٫۴ Pourmokhtari Yakhdani, Navid (2018). Iran's Green Movement: A Foucauldian Account of Everyday Resistance, Political Contestation and Social Mobilization in the Post-Revolutionary Period (PDF) (Ph.D.). Edmonton: Department of Political Science, University of Alberta. p. 178. Retrieved 5 June 2021.
  39. ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ ۳۹٫۲ Mahdavi, Mojtaba (2011), "Post-Islamist Trends in Postrevolutionary Iran", Comparative Studies of South Asia, Africa and the Middle East, 31 (1): 94–109, doi:10.1215/1089201X-2010-056
  40. Shahibzadeh, Yadullah (2016). Islamism and Post-Islamism in Iran: An Intellectual History. Springer. p. 109. ISBN 978-1-137-57825-9.
  41. Hunter, Shireen (2014). Reformist Voices of Islam: Mediating Islam and Modernity. Routledge. p. 56. ISBN 978-1-317-46124-1.
  42. Hunter, Shireen (2014). Reformist Voices of Islam: Mediating Islam and Modernity. Routledge. p. 50. ISBN 978-1-317-46124-1.
  43. "Arabic Translation of Shariati's "Islamology" to Be Published Soon", Mehr News Agency, 27 September 2003
  44. Kassem, Ali (9 June 2021), "(Not) Reading Ali Shariati in Beirut: The Erasure of Anti-Colonial Resistance and Social Theory", Jadaliyya
  45. McCarthy, Rory (2018), Inside Tunisia's al-Nahda: Between Politics and Preaching, Cambridge University Press, p. 51, ISBN 978-1-108-47251-7
  46. Guenfoudi, Mohammed (5 February 2019), "Despite the media controversy surrounding the question of Moroccan Shiites, their political influence remains limited", Moroccan Institute for Policy Analysis
  47. Canfield, Robert L. (2004), "New Trends among the Hazaras: From "The Amity of Wolves" to "The Practice of Brotherhood"", Iranian Studies, 37 (2): 241–262, doi:10.1080/0021086042000268192, JSTOR 4311623, S2CID 153932543
  48. Ibrahimi, Niamatullah (2009), "At the sources of factionalism and civil war in Hazarajat" (PDF), Crisis States Research Centre, ISSN 1749-1800
  49. Daneshgar, Majid (2020), "The Images of the Shah and Khomeini in Indonesia and Malaysia: Honoured or Hated?", Asian Journal of Middle Eastern and Islamic Studies, 14 (2): 252–267, doi:10.1080/25765949.2020.1760545, S2CID 219429136
  50. Naeem, Raza (24 November 2020), "The Lessons of Ali Shariati Are As Relevant for Shias Today as They Were in His Lifetime", The Wire
  51. "Prime Minister Imran Khan pays tribute to Allama Iqbal on Twitter", Geo News, 9 November 2020
  52. "Turkish scholar translating books by Ali Shariati", Tehran Times, 26 September 2011
  53. Tomac, Ayca (2020), "'Rejecting the Legacy, Restoring the Honor': The Anti-Capitalist Muslims in Turkey", Religions, 11 (11): 621, doi:10.3390/rel11110621
  54. Leube, Georg (2018), "The Liberties of a Transmitter: Frantz Fanon According to Shariati", in Byrd, Dustin J.; Miri, Seyed Javad (eds.), Ali Shariati and the Future of Social Theory: Religion, Revolution, and the Role of the Intellectual, BRILL, p. 168, ISBN 9789004353732
  55. Haron, Muhammed (2007), "The formation of religious networks between the Muslim heartlands and the South African Muslims", Boleswa Journal of Theology, Religion and Philosophy, 1 (3), hdl:10520/AJA18172741_6