مرگ آدولف هیتلر
آدولف هیتلر سیاستمدار اتریشی-آلمانی بود که بر حزب ناسیونالسوسیالیست کارگران آلمان رهبری میکرد. وی در سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵، صدراعظم آلمان و از ۱۹۳۴ تا ۱۹۴۵ میلادی، پیشوای آلمان نازی بود. وی در ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ و در فورربونکر واقع در برلین، خودکشی کرد.[الف][ب][پ] همسر هیتلر، اوا براون، همان زمان و همراه با همسرش، با خوردن سیانور، خودکشی کرد.[ت] با توجه به وصیتنامه شخصی و سیاسی هیتلر، اجساد آن دو همان بعدازظهر از خروجی اضطراری پناهگاه خارج شد و با استفاده از بنزین، در باغ صدارت عظمای رایش به آتش کشیده شد. مدارک موجود در بایگانیهای شوروی نشان میدهد که باقیماندهٔ اجساد سوختهٔ آن دو جمعآوری شده و تا سال ۱۹۴۶ در مکانی نگهداری شدهاست.[ث] در سال ۱۹۷۰، این اجساد نبش قبر شده و در کوره سوختند و خاکسترهایشان پراکنده شد.[ج]
نظرات متفاوتی دربارهٔ دلیل مرگ او وجود دارد. یکی از این نظریهها بیان میکند که او صرفاً بر اثر سم مرده[چ] و نظر دیگری ادعا دارد که او در هنگام گاز گرفتن قرص سیانور، با گلوله، خودکشی کردهاست.[ح] مورخان معاصر، این نظرات را رد کردهاند و تصور میکنند که این نظریهها، یا پروپاگاندای شورویاند[خ][د] و یا تلاشی ازپیشبرنامهریزیشده برای انطباق نتیجهگیریهای متفاوت.[ذ][ح] یکی از شهود عینی، بیان کرده که جسد هیتلر نشانههایی از شلیک در دهان داشته؛ اما مدارک خلاف این را نشان میدهد.[ر][ز] دندانهای جسد هیتلر، با نمونهٔ دندان وی که در سال ۱۹۴۵ گرفته شده بود، مطابقت داشتند.[ژ]
به دلایل سیاسی، شوروی نسخههای مختلفی از سرنوشت هیتلر را معرفی کرد. در سالهای پس از جنگ، آنها بلافاصله فرضیهٔ عدم مرگ هیتلر، فرار او و تحت پوشش قرار گرفتنش توسط متفقین را مطرح کردند.
پیش از واقعه
در سال ۱۹۴۵، آلمان در آستانهٔ فروپاشی کامل نظامی بود. لهستان به دست ارتش سرخ شوروی افتاده بود و این ارتش در نظر داشت تا با هدف تسخیر برلین در ۸۲ کیلومتر (۵۱ مایل) غرب بود، اودر را که در میان کوستژن ناد اودران و فرانکفورت بود رد کند.[۱] نیروهای آلمانی بهتازگی در نبرد آردنن از متفقین شکست خورده بودند و نیروهای بریتانیایی و کانادایی، در حال گذر از راین به سمت قلب صنعتی آلمان، منطقه رور، بودند.[۲] نیروهای آمریکایی در جنوب لورن را گرفته و در حال حرکت بهسمت ماینتس، مانهایم و راین بودند.[۲] نیروهای آلمانی در ایتالیا در حال عقبنشینی بهسمت شمال بودند؛ چراکه نیروهای آمریکا و اتحادیه کشورهای مشترکالمنافع، در جریان نبرد بهار و بهقصد حرکت بهسمت رود پو و کوهپایههای آلپ، آنها را تحت فشار قرار داده بودند.[۳]
در ۱۶ ژانویهٔ ۱۹۴۵، هیتلر به فورربونکر[س] واقع در برلین پناه برد. برای رهبران نازی روشن بود که نبرد برلین ممکن است آخرین نبرد در اروپا باشد.[۴] حدود ۳۲۵٬۰۰۰ از سربازان ارتش گروه ب آلمان، در ۱۸ آوریل تسلیم و اسیر شدند. این واقعه، راه را برای نیروهای آمریکایی باز کرد تا به برلین برسند. تا ۱۱ آوریل، آمریکاییها از رود البه در فاصلهٔ ۱۰۰ کیلومتر (۶۲ مایل) برلین رد شدند.[۵] تا ۱۶ آوریل، نیروهای شوروی در شرق از اودر گذر و نبردی را بر سر ارتفاعات زیلو، آخرین خط دفاعی اصلی که از اطراف برلین حفاظت میکرد، آغاز کردند.[۶] تا ۱۹ آوریل، آلمانها کاملاً از ارتفاعات زیلو عقبنشینی کرده و خط مقدمی نداشتند. توپخانهٔ شوروی، برلین را برای نخستین بار در ۲۰ آوریل، که زادروز تولد هیتلر هم بود، به توپ بست. تا غروب ۲۱ آوریل، تانکهای ارتش سرخ به حومهٔ شهر رسیده بودند.[۷]
هیتلر در کنفرانس بحث دربارهٔ موقعیت جنگ در بعدازظهر ۲۲ آوریل و هنگامی که از سرپیچی فلیکس اشتاینر، ژنرال اساس، از دستورهای روز پیشین خود مبنی بر ضدحمله باخبر شد، دچار حملهٔ عصبی شد.[۸] هیتلر با عصبانیت سخنرانیای طولانی دربارهٔ خیانت و بیکفایتی فرماندهانش، که برای نخستین بار بیانیهای قطعی درخصوص شکست جنگ اعلام کرده بودند، ایراد کرد. هیتلر اعلام کرد که تا پایان در برلین خواهد ماند و سپس به خودش شلیک خواهد کرد.[۹] چند ساعت بعد در همان روز، او از پزشک اساس، دکتر ورنر هازه، دربارهٔ مطمئنترین روش خودکشی پرسید. هازه «روش کلت و سم»، بهمعنای استفاده از یک دوز سیانور همراه با شلیک گلوله را پیشنهاد کرد.[۱۰] فرماندهٔ نیروی هوایی آلمان نازی، رایشمارشال هرمان گورینگ، از این موضوع باخبر شد و با توجه به فرمان هیتلر در سال ۱۹۴۱ مبنی بر تعیین او بهعنوان جانشین خود، در پیامی تلگرافی از هیتلر اجازهٔ رهبری رایش را درخواست کرد.[۱۱] منشی هیتلر، مارتین بورمان، هیتلر را متقاعد کرد که گورینگ در حال آمادهشدن برای یک کودتاست.[۱۲] هیتلر در پاسخ به گورینگ گفت که اگر از تمام مقامهایش استعفا ندهد، اعدام خواهد شد. چند ساعت بعد در همان روز، وی گورینگ را از تمام مقامهایش برکنار کرد و دستور بازداشتش را داد.[۱۳]
در ۲۷ آوریل، برلین از دیگر بخشهای آلمان جدا شد. ارتباطات امن رادیویی با نیروهای مدافع قطع شد و مسئول رساندن دستورها در پناهگاه ناچار به استفاده از خطوط تلفن برای فرستادن دستورها، و رادیوی معمولی برای دریافت اخبار و اطلاعات بود.[۱۴] در ۲۸ آوریل، هیتلر گزارشی از بیبیسی دریافت کرد که در اصل از رویترز فرستاده شده بود. این گزارش بیان میکرد که رایشسفورر-اساس هاینریش هیملر، به متفقین پیشنهاد تسلیمشدن داده است. این پیشنهاد رد شد. هیملر به متفقین ضمانت داد که او امکان تسلیمکردن نیروها را دارد و هیتلر هم متوجه این خیانت شد. همان بعدازظهر، غضب و تلخی هیتلر به خشمی شدید نسبت به هیملر تبدیل شد.[۱۵] هیتلر دستور بازداشت هیملر را داد و هرمان فگلاین، نمایندهٔ هیملر در قرارگاه هیتلر، را با گلوله کشت.[۱۶]
تا این زمان، ارتش سرخ به پوتسدامر پلاتس رسیده و تمام شواهد حاکی از فرایند آمادهشدن این ارتش برای یورش به صدارت عظما بود. این گزارش، بههمراه خیانت هیملر، باعث شد که هیتلر آخرین تصمیمات زندگیاش را بگیرد.[۱۷] پس از نیمهشب ۲۹ آوریل، او با اوا براون در یک مراسم مختصر غیرنظامی در اتاق نقشهٔ فورربونکر ازدواج کرد.[ش] هیتلر سپس مراسم شام عروسی سادهای را با حضور همسر تازهاش برگزار کرد. پس از آن، منشیاش تراودل یونگه را به اتاق دیگری برد و آخرین وصیتها و توصیههایش را به او دیکته کرد. این وصیتنامه حاوی دستورالعملهایی بود که باید بلافاصله پس از مرگش انجام میشدند. او دریابد اعظم کارل هٔیتس را بهعنوان رئیسجمهور رایش، و یوزف گوبلس را بهعنوان صدراعظمش تعیین کرد.[۱۸] هیتلر این مدارک را در ساعت ۰۴:۰۰ امضا کرده و سپس به خواب رفت.[۱۹] برخی منابع روایت کردهاند که او آخرین وصیتنامهاش را بلافاصله پیش از مراسم عروسی دیکته کرد.[ص][۲۰][۲۱]
در بعدازظهر ۲۹ آوریل، هیتلر متوجه شد که متحدش، بنیتو موسولینی، توسط پارتیزانهای ایتالیایی اعدام شدهاست. جسد موسولینی و معشوقهاش، کلارا پتاچی، از پاهایشان آویزان شدهبود. این اجساد سپس پایین آورده و به آب انداخته شدند. در آن زمان، مخالفان ایتالیایی آنان را مورد تمسخر قرار دادند. این وقایع ممکن است هیتلر را مصمم کرده باشد که اجازهٔ تبدیل شدن خود یا همسرش به یک «منظره» را ندهد؛ همچنان که وی پیش از آن در وصیتنامهاش به این موضوع اشاره کرده بود.[ض][۲۲] بهدلیل شک هیتلر در مورد تأثیر کپسولهای سیانور ساختهشده توسط پزشک اساس، دکتر لودویگ اشتومپفگر، وی به دکتر هاز دستور داد تا یکی از کپسولها را روی بلوندی، سگ هیتلر، آزمایش کند. بلوندی در نتیجهٔ این آزمایش مرد.[۲۳]
خودکشی
برای کمتر از ۴۰ ساعت، هیتلر و براون در پناهگاه در کنار هم بهعنوان زن و شوهر زندگی کردند. در ۱ بامداد ۳۰ آوریل، ژنرال ویلهلم کایتل گزارش داد که تمام نیروهایی که هیتلر برای نجات برلین رویشان حساب باز کرده بود، محاصره شده یا در موضع ضعیفتر قرار گرفته بودند.[۲۴] در حدود ۲:۳۰ بامداد، هیتلر به راهرو آمد؛ حدود ۲۰ فرد، که عمدتاً زن بودند، در راهرو جمع شده و قصد خداحافظی داشتند. او در امتداد صف آنان قدم زد، با همهٔ آنان دست داد و سپس به اتاقش برگشت.[۲۵] اواخر صبح و هنگامی که شوروی کمتر از ۵۰۰ متر (۱٬۶۰۰ فوت) تا پناهگاه فاصله داشت، هیتلر با ژنرال هلموت وایدلینگ، فرماندهٔ محدودهٔ دفاعی برلین، دیدار کرد. او به هیتلر گفت که ممکن است مهمات پادگان همان شب به پایان برسد و نبرد برلین بهناچار تا ۲۴ ساعت پس از آن به پایان خواهد رسید.[۲۴] وایدلینگ از هیتلر اجازهٔ حملهٔ ناگهانی به دشمن را خواست؛ این درخواست او پیش از این یک بار توسط هیتلر رد شده بود. هیتلر پاسخی نداد و وایدلینگ به مقر خود در بندلربلاک بازگشت. حدود ساعت ۱۳:۰۰، او اجازهنامهٔ هیتلر را برای انجام یک حملهٔ ناگهانی در همان شب دریافت کرد.[۲۶] هیتلر، دو منشی وی و آشپز شخصیاش ناهار خورده و پس از آن، هیتلر و براون با اعضای فورربونکر و دیگر افراد حاضر در محل، از جمله بورمان، گوبلس و خانوادهاش، منشیها و چندین افسر نظامی خداحافظی کردند. در حدود ۱۴:۳۰، آدولف و اوا به اتاق مطالعهٔ شخصی هیتلر رفتند.[۲۶]
پس از آن، چندین شاهد گزارش دادند که صدای بلند شلیک یک گلوله را در حدود ۱۵:۳۰ شنیدهاند. پس از چند دقیقه، پیشخدمت مخصوص هیتلر، هاینتس لینگه، درِ اتاق مطالعه را در حالی که بورمان در کنارش ایستاده بود، باز کرد.[۲۷] لینگه بعداً بیان داشت که او بلافاصله متوجه رایحهٔ بادام سوخته شده بود؛ رایحهای که معمولاً در حضور اسید پروسیک (حالت محلول هیدروژن سیانید) منتشر میشود.[۲۷] دستیار نظامی هیتلر، اساس-اشتورمبانفورر اتو گونشه، وارد اتاق مطالعه شده و دو جسد بیجان را روی مبل دید. اوا، زانوانش را در بغل گرفته و در سمت چپ هیتلر، دور از او افتاده بود. گونشه بیان کرده که هیتلر «نشسته بود … غرق در خون … و قطرههای خون از شقیقهٔ راستش میچکید. او با کلتش، یک والدر پیپیکا ۷.۶۵، به خودش شلیک کرده بود.»[۲۷][۲۸][۲۹] اسلحه روی پایش افتاده[۲۷] و، با توجه به گفتههای اساس-اوبرشارفورر روخوس میش، سر هیتلر روی میز روبهرویش افتاده بود.[۳۰] خون از شقیقهٔ راست و چانهٔ هیتلر میچکید و لکهٔ بزرگی را روی دستهٔ راست مبل ایجاد کرده، در حال ریختن روی فرش بود. با توجه به گفتههای لینگه، بدن اوا اثری از زخم فیزیکی نداشته و چهرهاش نشاندهندهٔ مرگ او بر اثر سم سیانور بودهاست.[ط] گونشه و اساس-بریگادفورر ویلهلم مونکه «بهوضوح» بیان کردهاند که هیچکدام از خارجیها و افرادی که در پناهگاه کار میکرده و وظیفهای داشتهاند، در زمان مرگ (بین ۱۵:۰۰ و ۱۶:۰۰) به اتاق نشیمن شخصی هیتلر «هیچگونه دسترسی نداشتهاند.»[۳۱]
گونشه اتاق مطالعه را ترک کرده و اعلام میکند که هیتلر مرده است.[۳۲] با توجه به دستورالعملهای شفاهی و کتبی پیشین هیتلر، دو جسد از خروجی اضطراری پناهگاه به باغ پشت صدارت عظمای رایش برده شده و با بنزین سوزانده شدند.[۳۳][۳۴] میش مرگ هیتلر را به فرانتس شدله گزارش داد و به باجهٔ تلفن رفت. مدتی بعد، او از همانجا با شخصی تماس گرفته و با فریاد گفت که جسد هیتلر در حال سوختن است.[۳۰][۳۵] پس از جواب ندادن نخستین تلاش برای آتشزدن با بنزین، لینگه به داخل پناهگاه رفته و با یک دستهٔ ضخیم کاغذ بازگشت. بورمان کاغذها را آتش زده و روی جسدها انداخت. همزمان با شعلهور شدن دو جسد، گروهی شامل بورمان، گونشه، لینگه، گوبلس، اریش کمپکا، پتر هوگل، اوالد لیندلف و هانس ریسر، همانطور که در درگاه پناهگاه ایستاده بودند، دستانشان را به نشانهٔ درود فرستادن بلند کردند.[۳۶][۳۷]
در حدود ۱۶:۱۵، لینگه به اساس-اونتراشتورمفورر هاینز کروگر و اساس-اوبراشارفیرر ورنر اشچیدل دستور جمعکردن فرش اتاق مطالعهٔ هیتلر و سوزاندن آن را داد. اشچیدل بعداً بیان کرد که در هنگام ورود به اتاق مطالعه، حجمی از خون به اندازهٔ یک «بشقاب بزرگ ناهارخوری» را روی دستهٔ مبل دیده است. با مشاهدهٔ پوکهٔ فشنگ، او خم شده و پوکهٔ ۱ میلیمتری شلیکشده از کلت ۷.۶۵ را از روی فرش برمیدارد.[۳۸] این دو نفر، فرش خونآلود را جمع کرده و آن را به باغ صدارت عظما بردند؛ جایی که فرش روی زمین گذاشته شده و سوزانده شد.[۳۹]
شوروی، در طول بعدازظهر، تمام ناحیهٔ درون و اطراف صدارت عظمای رایش را محاصره کرد. نگهبانان اساس برای ادامهیافتن سوختن اجساد، بنزین اضافی آوردند. لینگه بعداً بیان کرد که آتش کاملاً جسدها را نابود نکرده؛ چرا که اجساد در فضای باز سوخته و پخش گرما متغیر بودهاست.[۴۰] اجساد از ساعت ۱۶:۰۰ تا ۱۸:۳۰ سوختند.[۴۱] در حدود ساعت ۱۸:۳۰، لیندلف و ریسر باقیماندهٔ دو جسد را در دهانهٔ کمعمق یک بمب قرار دادند.[۴۲]
پس از واقعه
نخستین گزارش به دنیای بیرون دربارهٔ مرگ هیتلر، از سوی خود آلمانها منتشر شد. در ۱ مه، ایستگاه رادیویی رایشاساساندر هامبورگ برنامههای معمولش را بههم زد تا خبر مرگ هیتلر در بعدازظهر[ظ] را پخش کرده و جانشین وی، رئیسجمهور کارل هٔیتس، را معرفی کند.[۴۳] هٔیتس مردم آلمان را به سوگواری برای پیشوایشان فراخواند و اعلام کرد که او همچون یک قهرمان در هنگام دفاع از پایتخت رایش مرده است.[۴۴][۴۵] با امید حفظ ارتش و کشور با عقد وضعیت تسلیم ناکامل با بریتانیا و آمریکا، هٔیتس اجازهٔ عقبنشینی به غرب را داد. تاکتیک او تا حدودی موفق بود؛ چرا که ۱٫۸ میلیون سرباز آلمانی را از خطر دستگیری توسط شوروی رها کرد، اما با ادامهیافتن نبرد نیروها تا ۸ مه، باعث خونریزی بسیار شد.[۴۶]
ژنرال هانس کربس ژنرال شوروی، واسیلی چویکف، را اندکی قبل از ۰۴:۰۰ در ۱ مهٔ ملاقات کرد و خبر مرگ هیتلر را، در حالی که برای برقراری آتشبس و شروع «مذاکرات صلح» تلاش میکرد، به او داد.[۴۷][۴۸] ژوزف استالین در حدود ۰۴:۰۵ به وقت برلین، ۱۳ ساعت پس از واقعه، از خودکشی هیتلر مطلع شد.[۴۹][۵۰] او تسلیم بیقیدوشرط را طلب کرد که از اختیارات کربس خارج بود.[۵۱][۵۲] استالین درخواست تأیید مرگ هیتلر را داشت و به نیروهای اسمرش ارتش سرخ دستور پیداکردن اجساد را داد.[۵۳] در صبح زود ۲ مه، نیروهای شوروی صدارت عظمای رایش را تسخیر کردند.[۵۴] ژنرال کربس و ژنرال ویلهلم بورگدورف، در فورربونکر با شلیک گلوله به سر اقدام به خودکشی کردند.[۵۵]
در ۴ مه، اجساد کاملاً سوختهٔ هیتلر، براون و دو سگ، که تصور میشود بلوندی و جفت مادهاش، وولف باشند، توسط فرماندهٔ اسمرش، ایوان کلیمنکو، در دهانهٔ یک بمب کشف شدند.[۵۶] روز بعد، آنها نبش قبر شده و مخفیانه به بخش ضدجاسوسی اسمرش در ارتش تهاجمی سوم مستقر در بوخ تحویل داده شدند.[۵۷] استالین خبر مرگ هیتلر را بهسادگی نپذیرفت و انتشار خبر را ممنوع کرد.[۵۸] تا ۱۱ مه، بخشی از یک فک پایین و قطعات دندان توسط دستیار دندانپزشک هیتلر، کیث هوسرمان،[ع] و یکی از متخصصان دندانپزشکی با نام فریتس اچمان[غ] شناسایی شده و متعلق به هیتلر و براون شناخته شدند.[۵۹][ژ] جزئیات کالبدشکافی شوروی در سال ۱۹۶۸ عمومی شده و در سال ۱۹۷۲ برای تأیید هویت جسد هیتلر در دانشگاه کالیفرنیا واقع در لس آنجلس بهکار رفت.[۶۰][ف]
در اوایل ژوئن ۱۹۴۵، جسدهای هیتلر، براون، جوزف و ماگدا گوبلس، شش فرزند گوبلس، کربس، بلوندی و یک سگ دیگر، از بوخ به فینو منتقل شدند؛ محلی که دفنکنندگان هیتلر هویت جسدش را بازتأیید کردند.[۶۱][ق] در ۳ ژوئن، اجساد در جنگلی واقع در براندنبورگ دفن شده و در نهایت، نبش قبر شده و به مرکز تازهٔ نیروهای اسمرش در ماگدبورگ منتقل شدند. در ۲۱ فوریهٔ ۱۹۴۶ و در همین محل، آنها در پنج جعبهٔ چوبی دفن شدند.[۵۹] تا سال ۱۹۷۰، این مرکز تحت کنترل کاگب بود و قرار بود که به آلمان شرقی واگذار شود. نگرانیهایی دربارهٔ عمومیشدن مدفن هیتلر وجود داشت؛ چرا که چنین محلی ممکن بود به نوعی زیارتگاه برای نئونازیستها تبدیل شود. یوری آندروپوف، رییس کاگب، با درنظرگرفتن همین نگرانیها، دستور انجام عملیاتی بهمنظور نابودسازی اجساد دفنشده در ۱۹۴۶ را صادر کرد.[۶۲] گروهی از کاگب، جزئیاتی دربارهٔ محل دفن را دریافت کرده و در ۴ آوریل ۱۹۷۰، مخفیانه باقیماندهٔ ۱۰ یا ۱۱ جسد را «در حالتی عمیقاً فروپاشیشده» نبش قبر کردند. این اجساد کاملاً سوخته و له شدند و خاکسترهایشان در رود بیدریتس، انشعابی از رود البه، که در همان نزدیکی جریان داشت، ریخته شد.[۶۳][ک]
در ۲۹ دسامبر ۱۹۴۹، پروندهای محرمانه به استالین ارائه شد که بر پایهٔ بازجوییهای تماموکمال از نازیهای حاضر در فورربونکر، و از جمله گونشه و لینگه، به دست آمده بود.[۶۴] مورخان غربی از سال ۱۹۹۱ به بایگانیهای اتحاد جماهیر شوروی پیشین دست یافتند، اما این پرونده بهمدت ۱۲ سال یافت نشد. در سال ۲۰۰۵، پرونده در کتاب هیتلر منتشر شد.[۶۴]
در سال ۱۹۶۸، لو بزیمنسکی، خبرنگار شوروی، کتابش با نام مرگ آدولف هیتلر منتشر کرد.[۶۰] این کتاب حاوی جزئیات کالبدشکافی هم بود. مدتی بعد، او وجود «دروغهای عمدی» در اثرش، همچون مرگ هیتلر بر اثر مسمومیت یا تیر خلاص، را تأیید کرد.[۶۵]
فرضیهٔ زندهماندن و فرار
با وجود باور عمومی مبنی بر مرگ هیتلر و اوا براون در فورربونکر، فرضیاتی مبنی بر زندهبودن و فرار آنان از برلین، آلمان و اروپا وجود دارد. علیرغم بازتاب این فرضیهها در فرهنگ عامه، مورخان و دانشمندان آنها را رد و مرگ آن دو را تأیید کردهاند.[۶۶]
چنین فرضیههایی بهعنوان بخشی از تلاشهای شوروی در جهت گمراهسازی در خصوص مرگ هیتلر شناخته میشوند.[۶۵][۶۷] مارشال گئورگی ژوکوف نخستین بار در یک نشست خبری در ۹ ژوئن ۱۹۴۵ به دستور ژوزف استالین چنین مسئلهای را مطرح کرد.[۶۸] استالین در کنفرانس پوتسدام در ژوئیهٔ ۱۹۴۵ گفت که هیتلر «در اسپانیا یا آرژانتین» زندگی میکند.[۶۹] با وجود توافق نظر مورخان و نتیجهگیری متفقین مبنی بر خودکشی هیتلر، چندین تئوری توطئه پیرامون مرگ او به وجود آمدهاست.[۲۹][۷۰][۷۱]
به دلایلی آمیخته با سیاست، شوروی نسخههای مختلفی از سرنوشت هیتلر را منتشر کرد.[۶۵][۶۷] زمانی که در ژوئیه ۱۹۴۵ از استالین دربارهٔ نحوهٔ مرگ هیتلر پرسیده شد، او پاسخ داد که هیتلر «در اسپانیا یا آرژانتین» زندگی میکردهاست.[۶۹] در نوامبر ۱۹۴۵، دیک وایت، رییس وقت ضدجاسوسی در بخش بریتانیای برلین، مأمور هاف ترور-روپر[گ] را برای تحقیق و رد ادعاهای شوروی فرستاد. گزارش وی در سال ۱۹۴۷ و با عنوان آخرین روزهای هیتلر منتشر شد.[۲۰] در سالهای پس از جنگ، شوروی ادعا کرد که هیتلر نمرده، بلکه فرار کرده و توسط متفقین سابق پناه داده شدهاست.[۶۵]
در ۳۰ مهٔ ۱۹۴۶، مأموران وزارت امور داخلی روسیه، دو تکه از جمجمهای یافتشده در محل دفن هیتلر را پیدا کردند. استخوان آهیانه چپ با شلیک گلوله آسیب دیده بود.[۷۲] این تکه تا سال ۱۹۷۵ ثبت نشد[۷۳] و در سال ۱۹۹۳ در بایگانیهای روسیه پیدا شد.[۷۴] در سال ۲۰۰۹، آزمایشهای ژنی و قانونی روی قطعهای کوچک که از یک تکه جمجمه که مقامات شوروی آن را متعلق به هیتلر میدانستند[۷۵] انجام شد. با توجه به گزارشهای محققان آمریکایی، در آزمایشهای آنان مشخص شده که این جمجمه، متعلق به یک زن بوده و بررسی مفاصل رشتهای وی نشانگر عمر کمتر از ۴۰ سال این زن بود.[۷۶][۷۷][ل]
در اواخر دههٔ ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی، افبیآی و سیا مدارک فراوانی از حالتهای احتمالی زنده بودن هیتلر جمعآوری کردند، اما هیچکدام از این منابع معتبر نبودند.[۷۸] از اوایل دههٔ ۲۰۱۰، این مدارک تحت سند افشای جرایم جنگی نازیها بهمرور و بهصورت برخط منتشر میشوند.[۷۹][۸۰] محرمانهبودن این تحقیقات، آغازگر چندین تئوری توطئه بوده است.[۸۱] اسناد منتشرشدهٔ افبیآی حاوی فرضیاتی پیرامون فرار هیتلر و مشاهدهٔ او توسط دیگران است؛ هرچند افبیآی این اسناد را تأییدناپذیر دانستهاست.[۸۲]
آثاری مثل کتاب گرگ خاکستری: فرار آدولف هیتلر، فرضیهٔ فرار هیتلر و براون به آرژانتین را مطرح میکنند. سناریوی مطرحشده در این کتاب بیان میکند که گروه خاصی از نازیها با چندین یو-بوت به آرژانتین رفته و تحت حمایت رئیسجمهور آیندهٔ این کشور، خوآن پرون و همسرش اوا پرون، که بهادعای کتاب از طرف نازیها حمایت مالی شدهاند، قرار میگیرند.[۸۳][۸۴] هیتلر و براون چندین بار جابهجا شده و هیتلر در فوریهٔ ۱۹۶۲ میمیرد.[۸۵] چندین مورخ این ادعا را رد کردهاند.[۸۶][۸۷][۸۸]
شبکهٔ هیستوری مجموعهای با عنوان شکار هیتلر پخش کرده و ادعا میکند که به اسنادی محرمانه مبنی بر فرار هیتلر از آلمان به شمال آمریکا با استفاده از یو-بوت دست یافتهاست.[۸۹] در این مستند آمده که هیتلر و دیگر نازیها در آنجا «رایش چهارم» را تشکیل میدهند. با این وجود، ریچارد جی. ایوانز این ادعاها را رد کردهاست.[۹۰]
در یکی از اسناد منتشرشدهٔ سیا ذکر شده که یکی از سربازان خودخواندهٔ اساس با نام فیلیپ سیتروئن ادعای زندهبودن هیتلر را داشته و بیان کرده که «در حدود ژانویهٔ ۱۹۵۵، او کلمبیا را به مقصد آرژانتین ترک کردهاست». تصویری هم بههمراه این سند منتشر شده که عبارت «آدولف شریتلمایور»[م] و سال ۱۹۵۴ بر پشت آن نوشته شدهاست.[۹۱]
در فرهنگ عامه
آخرین روزهای هیتلر در چندین فیلم و مجموعهٔ تلویزیونی موردتوجه قرار گرفتهاند. نخستین بار، گئورگ ویلهلم پابست در ده روز آخر فیلمی دربارهٔ روزهای منتهی به مرگ هیتلر تهیه کرد.[۹۲] فیلم بعد، اثری از یوری اوزرو و آخرین قسمت از مجموعهٔ آزادی ساخت شوروی بود. مرگ آدولف هیتلر با بازی فرانک فینلی[۹۳] و هیتلر: ده روز آخر اثر انیو د کونچینی،[۹۴] نخستین آثار غربی دربارهٔ روزهای آخر هیتلر بودند. پناهگاه هم فیلمی آمریکایی بود که بر پایهٔ رمانی به همین نام ساخته شدهبود.[۹۵] در سال ۲۰۰۴، فیلم سقوط با کارگردانی الیور هرشبیگل عرضه شده و نامزد دریافت جایزه اسکار شد.[۹۶][۹۷]
منابع
یادداشتها
- ↑ گونشه بیان میکند: «نشسته بود … غرق در خون … و قطرههای خون از شقیقهٔ راستش میچکید. او با کلتش، یک والدر پیپیکا ۷.۶۵، به خودش شلیک کرده بود.» (Fischer 2008, p. 47).
- ↑ … خون از یک سوراخ گلوله از شقیقه راستش میچکید … (Kershaw 2008, p. 955).
- ↑ … ۳۰ آوریل … در هنگام بعدازظهر، هیتلر به خودش شلیک کرد … (MI5 staff 2011).
- ↑ «لبهایش از سم چروک شدهبود…» (Beevor 2002, p. 359).
- ↑ «… [اجساد] جمع شده بودند… در قبری بینشان در جنگلی واقع در غرب برلین؛ و در ۱۹۴۶ در قطعه زمینی در ماگدبورگ دفن شدند.» (Kershaw 2008, p. 958).
- ↑ «در ۱۹۷۰، کرملین در نهایت تصمیم گرفت تا جسد را در خفای کامل منتقل کند… جسد، که در یک زمین رژهٔ شوروی در ماگدوبرگ پنهان شده بود، شبانه نبش قبر شده و سوخت.» (Beevor 2002, p. 431).
- ↑ «… هر دو با گاز گرفتن کپسولهای شیشهای سیانورشان، خودکشی کردند.» (Erickson 1983, p. 606).
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ «… ما یک پاسخ مناسب داریم … برای نسخهٔ … نویسندهٔ روسی، لو بزیمنسکی … هیتلر به خودش شلیک کرد و کپسول سیانور را گاز گرفت … همانطور که پروفسور هاز مکرراً و بهوضوح گفتهبود …» (O'Donnell 2001, pp. 322–323).
- ↑ «نسخهٔ جدیدی از سرنوشت هیتلر توسط شوروی و با توجه به نیازهای سیاسی آن زمان، معرفی شدهاست.» (Eberle & Uhl 2005, p. 288).
- ↑ «نظریههای عمداً اشتباه پیرامون مرگ هیتلر بر اثر سم سیانور، توسط مورخان شوروی ساخته شده … میتواند رد شود.» (Kershaw 2001, p. 1037).
- ↑ «… بیشتر نظریههای شوروی بیان میدارند که هیتلر هم [هیتلر و اوا براون] زندگیاش را با سم پایان بخشیدهاست … تناقضهایی در داستان شوروی وجود دارد … این تناقضها نشان میدهد که نسخهٔ شوروی از خودکشی هیتلر، رنگی از سیاست دارد.» (Fest 1974, p. 749).
- ↑ «هنگامی که از آکسمان دربارهٔ «گمان» وی دربارهٔ شلیک هیتلر در دهانش پرسیدند، وی در شهادتش با دقت شرح داد.» (Joachimsthaler 1999, p. 157).
- ↑ «نسخهای که دارای «شلیک در دهان» و جراحتهای ثانویه در شقیقه است باید رد شود … اکثر شهود زخم ورود [گلوله] را در شقیقه دیدهاند. با توجه به تمام شهود، اثری از جراحت در پشت سر نبودهاست.» (Joachimsthaler 1999, p. 166).
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ «… تنها چیزی که از هیتلر باقی ماند، یک بریج طلایی و عناصری از جنس پرسلان در فک بالایی و استخوان فک پایینیاش بود؛ علاوه بر چند دندان و دو بریج.» (Joachimsthaler 1999, p. 225).
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ به معنی پناهگاه فورر
- ↑ «در ساعات کوتاه ۲۸–۲۹ آوریل…» (MI5 staff 2011)
- ↑ با استفاده از منابع موجود نزد ترور-روپر (یکی از مأموران امآی۵ در جریان جنگ جهانی دوم و مورخ/نویسندهٔ آخرین روزهای هیتلر)، امآی۵ ثبت کرده که مراسم ازدواج پس از دیکتهکردن آخرین وصیتنامه توسط هیتلر صورت گرفته است. (MI5 staff 2011)؛ اما (Beevor 2002، ص. 343) اشاره میکند که مراسم ازدواج پیش از دیکتهکردن آخرین وصیتنامه توسط هیتلر صورت گرفته است.
- ↑ این که هیتلر چقدر از این واقعه اطلاع داشت، مشخص نیست. (Shirer 1960, p. 1131)
- ↑ «سم سیانور. «گازگرفتن» آن در سیمایش مشخص بود.» (Linge 2009, p. 199).
- ↑ هیتلر در حقیقت در روز قبل مرده بود. (Shirer 1960, p. 1137).
- ↑ Käthe Heusermann
- ↑ Fritz Echtmann
- ↑ در ۲۰۱۷، فیلیپ چارلیر، آسیبشناس قانونی، دندانی روی یک قطعه استخوان فک پیدا کرد که «تطابق کاملی» با اکس-ری هیتلر در سال ۱۹۴۴ داشت. (Brisard & Parshina 2018, pp. 224, 273–274).
- ↑ «… ساختار چهره کاملاً قابلشناسایی باقی مانده بود. یک سوراخ گلوله در یک شقیقه بود، اما فک بالایی و پایینی سالم بودند.» (Trevor-Roper 1992, p. 34).
- ↑ بیور گفته که «… خاکسترها به سامانهٔ فاضلاب شهر [ماگدبورگ] ریخته شدند.» (Beevor 2002, p. 431).
- ↑ Hugh Trevor-Roper
- ↑ چارلیر بیان میکند: «هنگامی که در حال انجام آزمایش روی جمجمه هستید، ۵۵٪ احتمال دارد که جنسیت را درست متوجه شوید.» (Lusher 2018).
- ↑ Adolf Schrïttelmayor
راهنمای نقشه
- دیوار حفاظتی با قطر ۲٫۲ متر
- اتاق تهویه (نامطمئن)
- رختکن
- خروجی راهپله به باغ
- اتاق خواب گوبلس
- اقامتگاه پزشک
- تخت خواب
- گاوصندوق
- صندلی
- میز
- کمد
- دفتر گوبلس و اتاق پزشک
- اتاق همایش
- اتاق همایش/نقشه
- تلفن، دفتر بورمان و اتاق نگهبانی
- ژنراتور/دستگاه تهویه
- دفتر هیتلر
- حمام/اتاق تعویض لباس
- اتاق اوا براون
- اتاق کنترل برق
- سرویس بهداشتی
- راهرو/سالن
- در(های) گاز (نامطمئن)
- هال/سالن
- راهپله به طبقهٔ بالا (ووربانکر)
- میز کار
- کاناپه
- پاف مبل
- اتاق خواب هیتلر
- اتاق نشیمن هیتلر
ارجاعها
- ↑ Horrabin 1946, Vol. X, p. 51.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Horrabin 1946, Vol. X, p. 53.
- ↑ Horrabin 1946, Vol. X, p. 43.
- ↑ Beevor 2002, p. 139.
- ↑ Shirer 1960, p. 1105.
- ↑ Beevor 2002, pp. 209–217.
- ↑ Beevor 2002, pp. 255–256, 262.
- ↑ Erickson 1983, p. 586.
- ↑ Beevor 2002, p. 275.
- ↑ O'Donnell 2001, pp. 230, 323.
- ↑ Shirer 1960, p. 1116.
- ↑ Beevor 2002, p. 289.
- ↑ Shirer 1960, p. 1118.
- ↑ Beevor 2002, p. 323.
- ↑ Kershaw 2008, pp. 943–946.
- ↑ Kershaw 2008, pp. 946–947.
- ↑ Shirer 1960, p. 1194.
- ↑ Kershaw 2008, pp. 949–950.
- ↑ Schulz 2012, p. 262.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ MI5 staff 2011.
- ↑ Beevor 2002, p. 343.
- ↑ Shirer 1960, p. 1131.
- ↑ Kershaw 2008, pp. 951–952.
- ↑ ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ Erickson 1983, pp. 603–604.
- ↑ Shirer 1960, p. 1132.
- ↑ ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ Beevor 2002, p. 358.
- ↑ ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ ۲۷٫۲ ۲۷٫۳ Linge 2009, p. 199.
- ↑ Fischer 2008, p. 47.
- ↑ ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ Joachimsthaler 1999, pp. 160–182.
- ↑ ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ Rosenberg 2009.
- ↑ Fischer 2008, pp. 47–48.
- ↑ Joachimsthaler 1999, p. 156.
- ↑ Kershaw 2008, pp. 954, 956.
- ↑ Linge 2009, pp. 199, 200.
- ↑ Misch 2014, p. 173.
- ↑ Linge 2009, p. 200.
- ↑ Joachimsthaler 1999, pp. 197, 198.
- ↑ Joachimsthaler 1999, p. 162.
- ↑ Joachimsthaler 1999, pp. 162, 175.
- ↑ Joachimsthaler 1999, pp. 210–211.
- ↑ Joachimsthaler 1999, p. 211.
- ↑ Joachimsthaler 1999, pp. 217–220.
- ↑ Shirer 1960, p. 1137.
- ↑ Beevor 2002, p. 381.
- ↑ Kershaw 2008, p. 959.
- ↑ Kershaw 2008, pp. 961–963.
- ↑ Beevor 2002, pp. 367–368.
- ↑ Eberle & Uhl 2005, pp. 280, 281.
- ↑ Beevor 2002, p. 368.
- ↑ Eberle & Uhl 2005, p. 280.
- ↑ Ryan 1994, p. 364.
- ↑ Misch 2014, p. 175.
- ↑ Eberle & Uhl 2005, p. 281.
- ↑ Beevor 2002, pp. 387, 388.
- ↑ Beevor 2002, p. 387.
- ↑ Erickson 1983, p. 435.
- ↑ Vinogradov et al. 2005, p. 110.
- ↑ Kershaw 2001, pp. 1038, 1039.
- ↑ ۵۹٫۰ ۵۹٫۱ Kershaw 2008, p. 958.
- ↑ ۶۰٫۰ ۶۰٫۱ Senn & Weems 2013, p. 43.
- ↑ Trevor-Roper 1992, pp. 31, 34.
- ↑ Vinogradov et al. 2005, p. 333.
- ↑ Vinogradov et al. 2005, pp. 335–336.
- ↑ ۶۴٫۰ ۶۴٫۱ Eberle & Uhl 2005, p. xxvi.
- ↑ ۶۵٫۰ ۶۵٫۱ ۶۵٫۲ ۶۵٫۳ Eberle & Uhl 2005, p. 288.
- ↑ Lusher, Adam (20 May 2018). "Adolf Hitler really is dead: scientific study debunks conspiracy theories that he escaped to South America". The Independent. Retrieved 11 September 2018.
- ↑ ۶۷٫۰ ۶۷٫۱ Kershaw 2001, p. 1037.
- ↑ Joachimsthaler 1999, pp. 22, 23.
- ↑ ۶۹٫۰ ۶۹٫۱ Beschloss 2002.
- ↑ Kershaw 2008, p. 955.
- ↑ Stern, Marlow (16 November 2015). "Hitler's Final Days Revealed: Eyewitnesses Recount the Nazi's Death in Unearthed Footage". The Daily Beast.
- ↑ Eberle & Uhl 2005, pp. 287, 288.
- ↑ Brisard & Parshina 2018, pp. 29, 30, 32.
- ↑ Isachenkov 1993.
- ↑ Brisard & Parshina 2018, pp. 18–22.
- ↑ Goñi 2009.
- ↑ CNN staff 2009.
- ↑ CIA Chief of Station, Caracas 1955.
- ↑ CIA staff 2013.
- ↑ Wayback Machine 2011.
- ↑ Anderson 2015.
- ↑ "FBI — Adolf Hitler Part 01 of 04 - File No 105-410". vault.fbi.gov. Retrieved 3 September 2014.
- ↑ Walters, Guy (28 October 2013). "Did Hitler flee bunker with Eva to Argentina, have two daughters and live to 73? The bizarre theory that's landed two British authors in a bitter war". Daily Mail. London. Retrieved 28 May 2014.
- ↑ "FBI — Adolf Hitler Part 01 of 04 - File No 105-410". vault.fbi.gov. Retrieved 3 September 2014.
- ↑ Dunstan, Simon and Williams, Gerrard. (2011) Grey Wolf: The Escape of Adolf Hitler. New York: Sterling Publishing. شابک ۹۷۸۱۴۰۲۷۸۱۳۹۱
- ↑ Daly-Groves 2019, p. 133.
- ↑ Walters, Guy (28 October 2013). "Did Hitler flee bunker with Eva to Argentina, have two daughters and live to 73? The bizarre theory that's landed two British authors in a bitter war". Daily Mail. London. Retrieved 28 May 2014.
- ↑ Thorpe, Vanessa (26 October 2013). "Hitler lived until 1962? That's my story, claims Argentinian writer". The Observer.
- ↑ Anderson, John (10 November 2015). "One Industry That Capitalizes On America's Hitler Fascination". Fortune. Retrieved 11 September 2018.
- ↑ Daly-Groves 2019, p. 24.
- ↑ "#HVCA-2592" (PDF). CIA.gov. Retrieved 5 September 2018.
- ↑ Der Letzte Akt (1955) (به انگلیسی), retrieved 2019-07-04
- ↑ The Death of Adolf Hitler (1973) (به انگلیسی), retrieved 2019-07-04
- ↑ Hitler: The Last Ten Days (1973) (به انگلیسی), retrieved 2019-07-04
- ↑ The Bunker (1981) (به انگلیسی), retrieved 2019-07-04
- ↑ "Downfall | Reviews | guardian.co.uk Film". www.theguardian.com (به انگلیسی). Retrieved 2019-07-04.
- ↑ Der Untergang - IMDb, retrieved 2019-07-04
کتابشناسی
- Anderson, John (10 November 2015). "One Industry That Capitalizes on America's Hitler Fascination". Fortune. Retrieved 19 September 2018.
- Beschloss, Michael (December 2002). "Dividing the Spoils". Smithsonian Magazine. Retrieved 5 September 2018.
- Beevor, Antony (2002). Berlin – The Downfall 1945. New York: Viking-Penguin. ISBN 978-0-670-03041-5.
- Brisard, Jean-Christophe; Parshina, Lana (2018). The Death of Hitler. Da Capo Press. ISBN 978-0306922589.
- CIA Chief of Station, Caracas (3 October 1955), HVCA-2592 (PDF), CIA, retrieved 6 September 2018
- CIA staff (2013), Advanced Search: Nazi War Crimes Disclosure Act, CIA FOIA, retrieved 8 January 2019
- CNN staff (11 December 2009). "Russians insist skull fragment is Hitler's". CNN. Retrieved 1 October 2013.
- Dolezal, Robert (2004). Truth about History: How New Evidence Is Transforming the Story of the Past. Pleasantville, NY: Readers Digest. pp. 185–6. ISBN 0-7621-0523-2.
- Eberle, Henrik; Uhl, Matthias, eds. (2005). The Hitler Book: The Secret Dossier Prepared for Stalin from the Interrogations of Hitler's Personal Aides. New York: Public Affairs. ISBN 978-1-58648-366-1.
- Erickson, John (1983). The Road to Berlin: Stalin's War with Germany: Volume 2. London: Weidenfeld and Nicolson. ISBN 978-0-297-77238-5.
- Fest, Joachim C. (1974). Hitler. New York: Harcourt. ISBN 978-0-15-141650-9.
- Fischer, Thomas (2008). Soldiers of the Leibstandarte. Winnipeg: J.J. Fedorowicz. ISBN 978-0-921991-91-5.
- Goñi, Uki (27 September 2009). "Tests on skull fragment cast doubt on Adolf Hitler suicide story". The Guardian. London. Retrieved 1 October 2013.
- Halpin, Tony; Boyes, Roger (9 December 2009). "Battle of Hitler's skull prompts Russia to reveal all". The Times. Archived from the original on 29 June 2011. Retrieved 1 October 2013.
- Horrabin, J.F. (1946). Vol. X: May 1944 – August 1945. An Atlas-History of the Second Great War. Edinburgh: Thomas Nelson & Sons. OCLC 464378076.
- Isachenkov, Vladimir (20 February 1993). "Russians say they have bones from Hitler's skull". Gadsen Times. Associated Press. Retrieved 11 January 2015.
- Joachimsthaler, Anton (1999) [1995]. The Last Days of Hitler: The Legends, The Evidence, The Truth. London: Brockhampton Press. ISBN 978-1-86019-902-8.
- Kershaw, Ian (2001) [2000]. Hitler, 1936–1945: Nemesis. Vol. 2. London: Penguin. ISBN 978-0-14-027239-0.
- Kershaw, Ian (2008). Hitler: A Biography. New York: W. W. Norton & Company. ISBN 978-0-393-06757-6.
- Linge, Heinz (2009). With Hitler to the End. Frontline Books–Skyhorse Publishing. ISBN 978-1-60239-804-7.
- Lusher, Adam (20 May 2018). "Adolf Hitler really is dead: scientific study debunks conspiracy theories that he escaped to South America". Independent. Retrieved 25 September 2018.
- MI5 staff (2011). "Hitler's last days". Her Majesty's Security Service website. Retrieved 1 October 2013.
- Misch, Rochus (2014) [2008]. Hitler's Last Witness: The Memoirs of Hitler's Bodyguard. London: Frontline Books-Skyhorse Publishing, Inc. ISBN 978-1-848-32749-8.
- O'Donnell, James P. (2001) [1978]. پناهگاه. New York: Da Capo Press. ISBN 978-0-306-80958-3.
- Petrova, Ada; Watson, Peter (1995). The Death of Hitler: The Full Story with New Evidence from Secret Russian Archives. W.W. Norton & Company. ISBN 978-0-393-03914-6.
- Senn, David R.; Weems, Richard A. (2013). Manual of Forensic Odontology. Boca Raton: CRC Press. ISBN 978-1-439-85134-0.
- Shirer, William L. (1960). The Rise and Fall of the Third Reich. New York: Simon & Schuster. ISBN 978-0-671-62420-0.
- Rosenberg, Steven (3 September 2009). "I was in Hitler's suicide bunker". BBC News. Retrieved 1 October 2013.
- Ryan, Cornelius (1994) [1966]. The Last Battle. New York: Simon & Schuster. ISBN 978-1-439-12701-8.
- Trevor-Roper, Hugh (1992) [1947]. The Last Days of Hitler. Chicago: University of Chicago Press. ISBN 978-0-226-81224-3.
- Tkachenko, Maxim (11 December 2009). "Official: KGB chief ordered Hitler's remains destroyed". CNN.
- Vinogradov, V. K.; Pogonyi, J.F.; Teptzov, N.V. (2005). Hitler's Death: Russia's Last Great Secret from the Files of the KGB. London: Chaucer Press. ISBN 978-1-904449-13-3.
- Federal Bureau of Investigation (10 April 2011). "FBI – Adolf Hitler". vault.fbi.gov. Retrieved 8 January 2019.
- Schulz, Eugene G. (2012). The ghost in General Patton's Third Army : the memoirs of Eugene G. Schulz during his service in the United States Army in World War II. [Bloomington, IN]. ISBN 9781477141458. OCLC 817583196.