کومه
کومه یا کوخ (به انگلیسی: Hut) به سرپناهی گفته میشود که از مصالح بومی ساخته میشود و از نظر کیفیت و دوام معمولاً از خانه در مرتبهٔ پائینتری قرار دارد و اکثراً برای زندگی موقت یا کوتاهمدت یا فصلی کاربرد دارد. کومهها معمولاً یکاتاقه هستند و حالتی کوچک و محقر دارند.[۱] کومهها توسط بشر در طول تاریخ ساخته میشدند و به علت سادگی و کاربرد مصالح بومی بسیار متداول و پرکاربرد بودهاند.
انواع
[ویرایش]در لغتنامه دهخدا آمدهاست: کومه خانهای را گویند که از نی و علف سازند و گاهی پالیزبانان در آن نشسته و محافظت فالیز و زراعت کنند و گاهی صیادان در کمین صید نشینند. (برهان). خرگاهی که از چوب و علف در صحرا سازند و پالیزبانان و مزارعان در آن نشینند و پالیز و زراعت خود را حفظ نمایند و صیادان نیز سازند و در آن نشسته بر صید کمین کنند و آن را کازه نیز گویند. (از آنندراج) (از انجمن آرا). کازه یعنی نشستنگاه پالیزبانان. (صحاح الفرس). در دیههای فارس کومِه و در گیلکی کوم̍ه. (حاشیهٔ برهان چ معین): کازه؛ کومه باشد از بهر باران و سایه. (فرهنگ اسدی، یادداشت به خط دهخدا). کازه؛ کومه که بر کنار بستانها بزنند از بهر سایه و از چوب و از نی کنند.[۲]
کتام
[ویرایش]کَتام نوعی از کومه است و در فارسی بهطور کلی به تالار یا سازهای میگویند که از چوب و تخته بسازند.[۳]
کتام در بسیاری مناطق به شکل اتاقکی است که در جالیزها و کشتزارها از تخته و شاخه درختان و حصیر که جایگاه نگهبان مزرعه و جالیز است.[۴]
در گیلان به آن «کُتام» و در مازندران «ناپار» میگویند.[۵] کتام در گیلان به صورت بامی است گالیپوش، نهاده در پایههای بلندی از تیرکهای چوبی که از میانهٔ آنها تیرکهای دیگری، افقی میگذرانند و بر روی آن تختهبندی کف کتام را استوار میدارد. دسترسی به کف کتام عموماً با واسطه نردبانی صورت میگیرد. این بنا از همه سو باز و جولانگاه هوا است. از آنجا که کف از سطح زمین دستکم پانزده قدم فاصله دارد، در زیر آن میتوان به منظور راندن پشهها دود بهراه انداخت و این البته در صورتی است که جریان باد زیاد قوی نباشد. عموماً در کتام قطعهای از حصیر یا پردهای از کتان راه بر تابش آفتاب میبندد و ساکنان را در سایه نگاه میدارد. پردهای دیگر زنان را از نگاه عابران دور میسازد. این مجموعه بیشباهت به قفسی نیست که بر پایههایی از چوب نهاده شده باشد.[۶]
واژه کتام با کد و کند به معنی «خانه» و «روستا» از یک ریشه است. واژه کدواده فارسی به معنای «پی و بنیاد خانه» و واژههای سغدی kaθām (حصار شهر) و kadwē (سقف) هم از همین ریشه هستند.[۷]
انواع دیگر
[ویرایش]انواع دیگر کومه (با برابرهای انگلیسی):
- کلبه چوبی (Log cabin)
- کلبه کوهستانی (Chalet)
- کومه ساحلی (Cabana)
- کومه یخی (Igloo)
- آلونک (Shed)
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ انوری، حسن: فرهنگ روز سخن، تهران: سخن، ۱۳۸۳.ص۹۶۵.
- ↑ «معنی کومه | لغتنامه دهخدا». www.vajehyab.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۶-۱۷.
- ↑ «معنی کتام | فرهنگ فارسی معین». www.vajehyab.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۶-۱۷.
- ↑ «معنی کتام | لغتنامه دهخدا». www.vajehyab.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۶-۱۷.
- ↑ آنندراج.
- ↑ خودزکو، آلکساندر، سرزمین گیلان. ترجمه سیروس سهامی. تهران: انتشارات پیام. [۱۳۵۰ خورشیدی]. ص۴۹
- ↑ Borjian, Habib: KĀṮ. In: Encyclopaedia Iranica. Vol. XVI, Fasc. 2, pp. 119-121. Originally Published: May 31, 2013.