یرلیغ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
یرلیغی از دوره سلطه دودمان یوآن بر چین

یَرلیغ یا یَرلِغ[۱] (ترکی میانه: یرلغ نویسه‌گردانی: y(a)rl(ï)γ[۲] مغولی میانه: ᠵᠷᠯᠭ نویسه‌گردانی: ǰ(a)rl(i)γ[۳])، اصطلاحی ترکی،[۴] به‌معنای حکم و فرمان پادشاه است.[۱] اگرچه از نظر زبان‌شناسی، یرلیغ منشأ ترکی دارد، ولی بیشترین بروز را در زبان مغولی داشته، به‌طوری‌که کاربرد آن در تعدادی از زبان‌های ترکی، متأثر از مغولی بوده است.[۵] در امپراتوری مغول تنها قاآن به‌عنوان فرمانروای کل مجاز به صدور یرلیغ بود، ولی به‌دنبال تقسیم امپراتوری مغول، هرکدام از خان‌های حاکم شروع به صدور یرلیغ‌های خودشان کردند.[۳][۵] در مغولستان، امروزه اصطلاح یرلیغ برای فرمان رئیس‌جمهور به‌کار می‌رود.[۶]

در زبان روسی، اصطلاح یارلیک (yarlyk, Ярлык)، که برگرفته از یرلیغ است را برای فرمان‌های صادره از طرف خان‌های اردوی زرین که به شاهزادگان و کشیشان روس داده می‌شد به‌کار می‌بردند؛ ولی پس پایان سلطه مغولان بر روسیه، این واژه معنی آغازین خود را از دست داد و امروزه در زبان روسی معنی «برچسب» می‌دهد.[۵]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «یرلیغ». لغت‌نامه دهخدا، واژه‌یاب.
  2. John E. Woods; Ernest Tucker (2006). History and Historiography of Post-Mongol Central Asia and the Middle East: Studies in Honor of John E. Woods. Otto Harrassowitz Verlag. p. 191.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ یوکائیچی، یاسوهیرو (بهار و تابستان ۱۳۹۰). ترجمهٔ ریوکو واتابه. «نکاتی دربارهٔ اوگهٔ ابوسعید بهادرخان در تاریخ ۷۲۰ ق: چند نکته دربارهٔ مقالهٔ ا. سودآور». نامهٔ بهارستان. تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی. ۱۲ (۱۹–۱۸): ۴۵۵–۴۷۰ – به واسطهٔ نورمگز.
  4. مهدی رضایی. «ارتباط زبان‌های ترکی و مغولی و خطا در تشخیص واژه‌های دخیل ترکی و مغولی در زبان فارسی». پرتال جامع علوم انسانی.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ В. В. Григорьев (1842). О достоверности ярлыков, данных ханами Золотой Орды русскому духовенству. М.: Университетская типография. pp. 16–17. ISBN 9785458060110.
  6. Mongolian State Dictionary: Зарлиг.