بوی باران: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Iranaca (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
جز ربات: مرتب‌سازی رده‌ها؛ زیباسازی
خط ۵۶: خط ۵۶:
===ترانهٔ یکم: پرواز با خورشید===
===ترانهٔ یکم: پرواز با خورشید===
{{دارای دستگاه موسیقی}}
{{دارای دستگاه موسیقی}}
''آواز [[دستگاه چهارگاه|چهارگاه]]، شعر از [[فریدون مشیری]]''<br/><br/>
''آواز [[دستگاه چهارگاه|چهارگاه]]، شعر از [[فریدون مشیری]]''<br /><br />
''(مخالف)''<br/>
''(مخالف)''<br />
بگذار که بر شاخه این صبح دلاویز
بگذار که بر شاخه این صبح دلاویز
::::::::بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
::::::::بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
''(مخالف)''<br/>
''(مخالف)''<br />
آنگاه به صد شوق چو مرغان سبکبال
آنگاه به صد شوق چو مرغان سبکبال
::::::::پرگیرم از این بام و به سوی تو بیایم
::::::::پرگیرم از این بام و به سوی تو بیایم
''(مخالف)''<br/>
''(مخالف)''<br />
خورشید از آن دور از آن قله پر برف
خورشید از آن دور از آن قله پر برف
::::::::آغوش کند باز همه مهر همه ناز
::::::::آغوش کند باز همه مهر همه ناز
''(مخالف)''<br/>
''(مخالف)''<br />
سیمرغ طلایی پر و بالی است که چون من
سیمرغ طلایی پر و بالی است که چون من
::::::::از لانه برون آمده دارد سر پرواز
::::::::از لانه برون آمده دارد سر پرواز
''(مخالف)''<br/>
''(مخالف)''<br />
پرواز به آنجا که نشاط است و امید است
پرواز به آنجا که نشاط است و امید است
::::::::پرواز به آنجا که سرود است و سرور است
::::::::پرواز به آنجا که سرود است و سرور است
''(مخالف)''<br/>
''(مخالف)''<br />
آنجا که سراپای تو در روشنی صبح
آنجا که سراپای تو در روشنی صبح
::::::::رویای شرابیست که در جام بلور است
::::::::رویای شرابیست که در جام بلور است
''(شکسته مویه)''<br/>
''(شکسته مویه)''<br />
آنجا که سحر گونه گلگون تو در خواب
آنجا که سحر گونه گلگون تو در خواب
::::::::از بوسه خورشید چو برگ گل ناز است
::::::::از بوسه خورشید چو برگ گل ناز است
''(مخالف فرود)''<br/>
''(مخالف فرود)''<br />
آنجا که من از روزن هر اختر شبگرد
آنجا که من از روزن هر اختر شبگرد
::::::::چشمم به تماشا و تمنای تو باز است «یارا»
::::::::چشمم به تماشا و تمنای تو باز است «یارا»
''(زابل)''<br/>
''(زابل)''<br />
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است
::::::::راه دل خود را نتوانم که نپویم
::::::::راه دل خود را نتوانم که نپویم
''(زابل)''<br/>
''(زابل)''<br />
هر صبح در آیینه جادویی خورشید
هر صبح در آیینه جادویی خورشید
::::::::چون می‌نگرم او همه من، من همه اویم
::::::::چون می‌نگرم او همه من، من همه اویم
''(حصار)''<br/>
''(حصار)''<br />
او روشنی و گرمی بازار وجود است
او روشنی و گرمی بازار وجود است
::::::::در سینه من نیز دلی گرمتر از اوست
::::::::در سینه من نیز دلی گرمتر از اوست
''(حصار)''<br/>
''(حصار)''<br />
او یک سر آسوده به بالین ننهاده‌است
او یک سر آسوده به بالین ننهاده‌است
::::::::من نیز به سر می‌دوم اندر طلب دوست
::::::::من نیز به سر می‌دوم اندر طلب دوست
''(منصوری)''<br/>
''(منصوری)''<br />
ما هر دو در این صبح طربناک بهاری
ما هر دو در این صبح طربناک بهاری
::::::::از خلوت و خاموشی شب پا به فراریم
::::::::از خلوت و خاموشی شب پا به فراریم
''(منصوری)''<br/>
''(منصوری)''<br />
ما هر دو در آغوش پر از مهر طبیعت
ما هر دو در آغوش پر از مهر طبیعت
::::::::با دیده جان محو تماشای بهاریم
::::::::با دیده جان محو تماشای بهاریم
''(مویه)''<br/>
''(مویه)''<br />
ما آتش افتاده به نیزار ملالیم
ما آتش افتاده به نیزار ملالیم
::::::::ما عاشق نوریم و سروریم و صفاییم
::::::::ما عاشق نوریم و سروریم و صفاییم
''(مویه فرود)''<br/>
''(مویه فرود)''<br />
بگذار که سرمست و غزلخوان من و خورشید
بگذار که سرمست و غزلخوان من و خورشید
::::::::بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم
::::::::بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم
===ترانهٔ دوم: ای خدا این وصل را هجران مکن===
===ترانهٔ دوم: ای خدا این وصل را هجران مکن===
{{دارای دستگاه موسیقی}}
{{دارای دستگاه موسیقی}}
''[[آواز افشاری|آواز مثنوی افشاری]]، شعر از [[مولوی]].''<br/><br/>
''[[آواز افشاری|آواز مثنوی افشاری]]، شعر از [[مولوی]].''<br /><br />
''(مثنوی)''<br/>
''(مثنوی)''<br />
ای خدا این وصل را هجران مکن
ای خدا این وصل را هجران مکن
::::::::سرخوشان عشق را نالان مکن
::::::::سرخوشان عشق را نالان مکن
''(مثنوی)''<br/>
''(مثنوی)''<br />
باغ جان را تازه و سرسبز دار
باغ جان را تازه و سرسبز دار
::::::::قصد این بستان و این مستان مکن
::::::::قصد این بستان و این مستان مکن
''(مثنوی)''<br/>
''(مثنوی)''<br />
چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن
چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن
::::::::خلق را مسکین و سرگردان مکن
::::::::خلق را مسکین و سرگردان مکن
''(مثنوی)''<br/>
''(مثنوی)''<br />
بر درختی کآشیان مرغ توست
بر درختی کآشیان مرغ توست
::::::::شاخ مشکن مرغ را پرّان مکن
::::::::شاخ مشکن مرغ را پرّان مکن
''(مثنوی)''<br/>
''(مثنوی)''<br />
شمع جمع خویش را بر هم مزن
شمع جمع خویش را بر هم مزن
::::::::قصد این پروانه حیران مکن
::::::::قصد این پروانه حیران مکن
''(مثنوی)''<br/>
''(مثنوی)''<br />
نیست در عالم ز هجران تلختر
نیست در عالم ز هجران تلختر
::::::::هر چه خواهی کن ولیکن آن مکن
::::::::هر چه خواهی کن ولیکن آن مکن
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
*[http://www.shajarian.net/2008/03/blog-post_22.html پایگاه مجازی تخصصی لطیفهٔ نهانی]، برگرفته از کتاب هزار گلخانهٔ آواز، نوشتهٔ حمید جواهریان.
*[http://www.shajarian.net/2008/03/blog-post_22.html پایگاه مجازی تخصصی لطیفهٔ نهانی]، برگرفته از کتاب هزار گلخانهٔ آواز، نوشتهٔ حمید جواهریان.
{{آثار محمدرضا شجریان}}
{{آثار محمدرضا شجریان}}

[[رده:آلبوم‌های محمدرضا شجریان]]
[[رده:آلبوم‌های محمدرضا شجریان]]
[[رده:آواز افشاری]]
[[رده:آواز افشاری]]
[[رده:دستگاه چهارگاه]]
[[رده:ترانه‌های ایرانی]]
[[رده:ترانه‌های ایرانی]]
[[رده:دستگاه چهارگاه]]

نسخهٔ ‏۲۴ مهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۲۵

بوی باران
[[پرونده:‏|بی‌قاب]]
موسیقی سنتی ایران از
ژانرچهارگاه افشاری
مدت۱۳۷۸
ناشردل آواز

بوی باران آلبوم موسیقی سنتی ایرانی به آهنگسازی و رهبری حسین یوسف زمانی و خوانندگی محمدرضا شجریان است که در دستگاه چهار گاه و افشاری در سال ۱۳۷۸ ساخته شده‌است.

شرح

هنرمندان

همنوازان آواز

نوازندگان سازهای ایرانی

  • نی: حسن ناهید
  • کمانچه: اردشیر کامکار
  • تار: شهریار فریوسفی، سیامک نعمت ناصر
  • سنتور: مجید اخشابی
  • تنبک: همایون شجریان

نوازندگان سازهای غربی

فهرست

  1. مقدمهٔ چهارگاه ۴:۴۲
  2. ساز و آواز / مخالف-جمله دوم مخالف-جمله سوم مخالف-فرود مخالف ۸:۵۱
  3. ساز و آواز زابل / زابل / ۱:۵۱
  4. ساز و آواز حصار / حصار-جمله دوم-فرود حصار ۲:۰۹
  5. ساز و آواز منصوری / منصوری-زابل / ۱:۳۵
  6. ساز و آواز مویه / مویه-فرود مویه به چهارگاه / ۲:۱۷
  7. تصنیف بوی باران / ۶:۵۳
  8. مقدمهٔ افشاری / ۴:۰۳
  9. سلو تار و چهار مضراب افشاری / (تار و تنبک) / ۳:۵۷
  10. ساز و آواز / درقالب پرسه خوانی / ۶:۳۴
  11. ساز و آواز درآمد عراق / عراق / ۱:۲۲
  12. چهار مضراب (تار و تنبک) / عراق-نهیب-حزین-اوج / ۳:۰۴
  13. ساز و آواز عراق / عراق-حزین-بیات راجه-جامه دران-رهاب-فرود به شور / ۴:۰۳
  14. ساز و آواز مثنوی افشاری / ۵:۴۵
  15. تصنیف نی زن / ۸:۲۵

ترانه‌ها

ترانهٔ یکم: پرواز با خورشید

آواز چهارگاه، شعر از فریدون مشیری

(مخالف)
بگذار که بر شاخه این صبح دلاویز

بنشینم و از عشق سرودی بسرایم

(مخالف)
آنگاه به صد شوق چو مرغان سبکبال

پرگیرم از این بام و به سوی تو بیایم

(مخالف)
خورشید از آن دور از آن قله پر برف

آغوش کند باز همه مهر همه ناز

(مخالف)
سیمرغ طلایی پر و بالی است که چون من

از لانه برون آمده دارد سر پرواز

(مخالف)
پرواز به آنجا که نشاط است و امید است

پرواز به آنجا که سرود است و سرور است

(مخالف)
آنجا که سراپای تو در روشنی صبح

رویای شرابیست که در جام بلور است

(شکسته مویه)
آنجا که سحر گونه گلگون تو در خواب

از بوسه خورشید چو برگ گل ناز است

(مخالف فرود)
آنجا که من از روزن هر اختر شبگرد

چشمم به تماشا و تمنای تو باز است «یارا»

(زابل)
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است

راه دل خود را نتوانم که نپویم

(زابل)
هر صبح در آیینه جادویی خورشید

چون می‌نگرم او همه من، من همه اویم

(حصار)
او روشنی و گرمی بازار وجود است

در سینه من نیز دلی گرمتر از اوست

(حصار)
او یک سر آسوده به بالین ننهاده‌است

من نیز به سر می‌دوم اندر طلب دوست

(منصوری)
ما هر دو در این صبح طربناک بهاری

از خلوت و خاموشی شب پا به فراریم

(منصوری)
ما هر دو در آغوش پر از مهر طبیعت

با دیده جان محو تماشای بهاریم

(مویه)
ما آتش افتاده به نیزار ملالیم

ما عاشق نوریم و سروریم و صفاییم

(مویه فرود)
بگذار که سرمست و غزلخوان من و خورشید

بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم

ترانهٔ دوم: ای خدا این وصل را هجران مکن

آواز مثنوی افشاری، شعر از مولوی.

(مثنوی)
ای خدا این وصل را هجران مکن

سرخوشان عشق را نالان مکن

(مثنوی)
باغ جان را تازه و سرسبز دار

قصد این بستان و این مستان مکن

(مثنوی)
چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن

خلق را مسکین و سرگردان مکن

(مثنوی)
بر درختی کآشیان مرغ توست

شاخ مشکن مرغ را پرّان مکن

(مثنوی)
شمع جمع خویش را بر هم مزن

قصد این پروانه حیران مکن

(مثنوی)
نیست در عالم ز هجران تلختر

هر چه خواهی کن ولیکن آن مکن

تصنیف‌ نی زن

شعر از فروغی بسطامی

گر عارف حق بینی چشم از همه بر هم زنچون دل به یکی دادی، آتش به دو عالم زن هم نکتهٔ وحدت را با شاهد یکتاگوهم بانگ اناالحق را بر دار معظم زن هم چشم تماشا را بر روی نکو بگشاهم دست تمنا را بر گیسوی پر خم زن چون ساقی رندانی، می‌با لب خندان خورچون مطرب مستانی نی با دل خرم زن گر تکیه دهی وقتی، بر تخت سلیمان دهور پنجه زنی روزی، در پنجه رستم زن

منبع

بوی باران