هانس کریستیان آندرسن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰.۱) +مرتب+تمیز (۱۴.۹ core): + رده:برندگان جایزه پرومتئوس
خط ۵۰: خط ۵۰:


== دوران کودکی ==
== دوران کودکی ==
هانس کریستیان آندرسن روز سه شنبه [[۲ آوریل]] سال [[۱۸۰۵ (میلادی)|۱۸۰۵]] در شهر [[ادنسه]] (Odense) در دانمارک به دنیا آمد. پدرش معتقد بود که از خانواده‌ای اصیل هستند، و بنابر تحقیقات انجام شده در مرکز هانس کریستیان آندرسن پدربزرگش بر این باور بود که خانواده‌شان جزو طبقات بالای اجتماع بوده‌اند. اما تحقیقات بیشتر صحت این ادعاها را رد کرده‌است. گرچه خانوادهٔ آندرسن با خانوادهٔ سلطنتی بی ارتباط نبوده‌اند، ولی این ارتباط تنها در زمینهٔ کاری بوده‌است. شایعه‌ای مبنی بر این که آندرسن پسر نامشروع پادشاه بوده همچنان در دانمارک بر سر زبان هاست؛ زیرا پادشاه دانمارک علاقهٔ زیادی به آندرسن داشت و مخارج تحصیل وی را شخصاً به عهده گرفت. آندرسن در دوران جوانی از هوش و قوهٔ تخیل بسیار بالایی برخوردار بود و علاقه وافری به ادبیات و تئاتر داشت. در دوران کودکی برای خود صحنهٔ تئاتر درست می‌کرد و آثار [[ویلیام شکسپیر]] را بااستفاده از عروسک‌های چوبی به عنوان بازیگران از حفظ بازی می‌کرد.
هانس کریستیان آندرسن روز سه شنبه [[۲ آوریل]] سال ۱۸۰۵ در شهر [[ادنسه]] در دانمارک به دنیا آمد. پدرش معتقد بود که از خانواده‌ای اصیل هستند، و بنابر تحقیقات انجام شده در مرکز هانس کریستیان آندرسن پدربزرگش بر این باور بود که خانواده‌شان جزو طبقات بالای اجتماع بوده‌اند<ref name="Rossel 1996 6">{{harvnb|Rossel|1996|p=6}}</ref>. اما تحقیقات بیشتر صحت این ادعاها را رد کرده‌است<ref name="Rossel 1996 6"/><ref>{{cite web |last=Askgaard |first=Ejnar Stig |title=The Lineage of Hans Christian Andersen |publisher=Odense City Museums |url=http://museum.odense.dk/knowledge/knowledge-hans-christian-andersen/publications-on-hca-/the-lineage-of-hca.aspx |archiveurl=https://web.archive.org/web/20120504132508/http://www.museum.odense.dk/knowledge/knowledge-hans-christian-andersen/publications-on-hca-/the-lineage-of-hca.aspx |archivedate=4 May 2012}}</ref>. گرچه خانوادهٔ آندرسن با خانوادهٔ سلطنتی بی ارتباط نبوده‌اند، ولی این ارتباط تنها در زمینهٔ کاری بوده‌است. شایعه‌ای مبنی بر این که آندرسن پسر نامشروع پادشاه بوده همچنان در دانمارک بر سر زبان هاست<ref name="Rossel 1996 6"/>؛ زیرا پادشاه دانمارک علاقهٔ زیادی به آندرسن داشت و مخارج تحصیل وی را شخصاً به عهده گرفت. آندرسن در دوران جوانی از هوش و قوهٔ تخیل بسیار بالایی برخوردار بود و علاقه وافری به ادبیات و تئاتر داشت. در دوران کودکی برای خود صحنهٔ تئاتر درست می‌کرد و آثار [[ویلیام شکسپیر]] را بااستفاده از عروسک‌های چوبی به عنوان بازیگران از حفظ بازی می‌کرد.
[[پرونده:H.C. Andersens Barndomshjemmet2.JPG|بندانگشتی|خانه کودکی‌های هانس در شهر اودنس]]
[[پرونده:H.C. Andersens Barndomshjemmet2.JPG|بندانگشتی|خانه کودکی‌های هانس در شهر اودنس]]


خط ۵۶: خط ۵۶:
آندرسن در سال ۱۸۱۶ پدرش را از دست داد. برای گذران زندگی به عنوان شاگرد نزد یک خیّاط و یک بافنده کار می‌کرد. پس از آن در یک کارخانهٔ تولید سیگار شروع به کار کرد، اما همواره توسط یکی از همکارانش که او را دختر می‌خواند، تحقیر می‌شد. در چهارده سالگی به [[کپنهاگ]] رفت و و در تئاتر مشغول کار شد. به خاطر صدای زیبایش در تئاتر سلطنتی دانمارک استخدام شد، اما پس از چندین بار از دست دادن صدایش کار خود را از دست داد. یکی از همکارانش او را دارای قریحهٔ شاعری می‌دانست. اندرسن عقیدهٔ همکارش را بسیار جدی تلقی کرد و وقت خود را برنوشتن متمرکز نمود.
آندرسن در سال ۱۸۱۶ پدرش را از دست داد. برای گذران زندگی به عنوان شاگرد نزد یک خیّاط و یک بافنده کار می‌کرد. پس از آن در یک کارخانهٔ تولید سیگار شروع به کار کرد، اما همواره توسط یکی از همکارانش که او را دختر می‌خواند، تحقیر می‌شد. در چهارده سالگی به [[کپنهاگ]] رفت و و در تئاتر مشغول کار شد. به خاطر صدای زیبایش در تئاتر سلطنتی دانمارک استخدام شد، اما پس از چندین بار از دست دادن صدایش کار خود را از دست داد. یکی از همکارانش او را دارای قریحهٔ شاعری می‌دانست. اندرسن عقیدهٔ همکارش را بسیار جدی تلقی کرد و وقت خود را برنوشتن متمرکز نمود.
جالب این است که بدانید آندرسن در اصل کتاب جوجه اردک زشت را از روی وصف حال خودش نوشته‌است.
جالب این است که بدانید آندرسن در اصل کتاب جوجه اردک زشت را از روی وصف حال خودش نوشته‌است.
در یک ملاقات تصادفی اندرسن مورد توجه ژوناس کالین<ref>Jonas Collin</ref> قرار گرفت. او آندرسن را به مدرسه گرامر در [[اسلاگلس]]<ref>Slagelse</ref> فرستاد و تمام مخارج مدرسه را شخصاً به عهده گرفت. قبل از رفتن به مدرسه گرامر (grammar school) آندرسن موفق شد اولین داستان خود را به نام '''شبح در قبر پالناتُکه'''<ref>The Ghost at Palnatoke's Grave</ref> در سال ۱۸۲۲ منتشر کند. آندرسن تا سال ۱۸۲۷ در دو مدرسه اسلاگلس و السینور<ref>Elsinore</ref> درس خواند. آندرسن بعدها اظهار داشت که این چند سال بدترین و تلخ‌ترین سال‌های زندگی اش بوده‌است. او همواره در «ساختن شخصیت خودش» مورد سوء استفاده قرار گرفت و همکلاسی‌هایش به خاطر سن بیش ترش و همچنین به خاطر عدم جذابیتش با او بدرفتاری می‌کردند. او بعدها زبان انگلیسی، آلمانی و اسکاندیناوی را فراگرفت.
در یک ملاقات تصادفی اندرسن مورد توجه ژوناس کالین{{یادچپ|Jonas Collin}} قرار گرفت. او آندرسن را به مدرسه گرامر در [[اسلاگلس]]{{یادچپ|Slagelse}} فرستاد و تمام مخارج مدرسه را شخصاً به عهده گرفت. قبل از رفتن به مدرسه گرامر آندرسن موفق شد اولین داستان خود را به نام '''شبح در قبر پالناتُکه'''{{یادچپ|The Ghost at Palnatoke's Grave}} در سال ۱۸۲۲ منتشر کند. آندرسن تا سال ۱۸۲۷ در دو مدرسه اسلاگلس و السینور{{یادچپ|Elsinore}} درس خواند. آندرسن بعدها اظهار داشت که این چند سال بدترین و تلخ‌ترین سال‌های زندگی اش بوده‌است. او همواره در «ساختن شخصیت خودش» مورد سوء استفاده قرار گرفت و همکلاسی‌هایش به خاطر سن بیش ترش و همچنین به خاطر عدم جذابیتش با او بدرفتاری می‌کردند. او بعدها زبان انگلیسی، آلمانی و اسکاندیناوی را فراگرفت.


== زندگی ادبی ==
== زندگی ادبی ==
در ۱۸۲۹ اولین کتابش ''[[گزارش یک پیاده‌روی]]'' {{به انگلیسی|An Account of a Walking Trip}} منتشر شد. پس از آن به‌طور منظم کتاب‌هایی منتشر کرد. در ابتدا کتاب‌هایی که برای بزرگسالان نوشته بود به نظر خودش مهم‌تر از فانتزی‌هایش بودند، اما به مرور زمان دریافت که همین داستان‌های عامیانه وجوه پایداری از زندگی بشری و شخصیت داستانی را آشکارا و به شکلی مسحورکننده به تصویر می‌کشند. این امر دو پی‌آمد داشت.
در ۱۸۲۹ اولین کتابش ''[[گزارش یک پیاده‌روی]]''{{یادچپ|An Account of a Walking Trip}} منتشر شد. پس از آن به‌طور منظم کتاب‌هایی منتشر کرد. در ابتدا کتاب‌هایی که برای بزرگسالان نوشته بود به نظر خودش مهم‌تر از فانتزی‌هایش بودند، اما به مرور زمان دریافت که همین داستان‌های عامیانه وجوه پایداری از زندگی بشری و شخصیت داستانی را آشکارا و به شکلی مسحورکننده به تصویر می‌کشند. این امر دو پی‌آمد داشت.
* نخست اینکه دیگر داستان‌هایش را به‌عنوان سرگرمی‌هایی که مختص کودکان نگاشته شده در نظر نمی‌گرفت
* نخست اینکه دیگر داستان‌هایش را به‌عنوان سرگرمی‌هایی که مختص کودکان نگاشته شده در نظر نمی‌گرفت
* دوم اینکه به‌جای بازگویی قصه‌های سنتی، نگاشتن داستان‌های خود را آغاز کرد.
* دوم اینکه به‌جای بازگویی قصه‌های سنتی، نگاشتن داستان‌های خود را آغاز کرد.
خط ۶۵: خط ۶۵:
او زمانی گفته که ایده‌های داستان‌هایش {{نقل قول|مانند بذری کاشته‌شده در ذهنش هستند که تنها به بوسهٔ تلألویی از خورشید یا قطرهٔ دارویی نیاز دارند تا بشکفند.}}
او زمانی گفته که ایده‌های داستان‌هایش {{نقل قول|مانند بذری کاشته‌شده در ذهنش هستند که تنها به بوسهٔ تلألویی از خورشید یا قطرهٔ دارویی نیاز دارند تا بشکفند.}}


او به‌طرز ظریفی مردمی را که دوست می‌داشت یا از آن‌ها متنفر یود در قالب شخصیت‌های داستان‌هایش ارائه می‌داد: زنی که از پذیرش عشقش امتناع کرده بود در ''[[پری دریایی کوچولو]]'' {{به انگلیسی|''Little Mermaid''}} به شاهزاده‌ای احمق بدل می‌شود، زشتی و خباثتش، یا خیال پردازی‌های پدرش برای میراث‌خواری از یک خانوادهٔ قدرتمند و متمول، در ''[[جوجه‌اردک زشت]]'' {{به انگلیسی|''Ugly Duckling''}} بازتاب می‌یابد.<ref>[http://dore2nya.com/?p=209 دانمارک (قسمت سوم) | دور دنیا<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
او به‌طرز ظریفی مردمی را که دوست می‌داشت یا از آن‌ها متنفر یود در قالب شخصیت‌های داستان‌هایش ارائه می‌داد: زنی که از پذیرش عشقش امتناع کرده بود در ''[[پری دریایی کوچولو]]'' {{به انگلیسی|''Little Mermaid''}} به شاهزاده‌ای احمق بدل می‌شود، زشتی و خباثتش، یا خیال پردازی‌های پدرش برای میراث‌خواری از یک خانوادهٔ قدرتمند و متمول، در ''[[جوجه‌اردک زشت]]'' {{به انگلیسی|''Ugly Duckling''}} بازتاب می‌یابد.


== درگذشت ==
== درگذشت ==
در بهار سال ۱۸۷۲ آندرسن بر اثر افتادن از تخت به شدت صدمه دید. او در [[۴ آگوست]] سال [[۱۸۷۵ (میلادی)|۱۸۷۵]] با درد فراوان در خانه‌ای به نام رولیگد<ref>Rolighed</ref> در نزدیکی کپنهاگ که متعلق به دوست صمیمی اش موریتز ملچوار<ref>Moritz Melchoir</ref> و همسرش بود درگذشت. قبل از مرگش با یک آهنگ ساز دربارهٔ موزیک مراسم تدفینش صحبت کرده بود. آندرسن چنین گفته بود: «بیشتر کسانی که در مراسم تدفین مرا بدرقه خواهند کرد کودکان هستند. ضربات موسیقی را برای قدم‌های کوچکشان هماهنگ کن». جسد آندرسن در کپنهاگ به خاک سپرده شد. قبل از مرگش به شهرت جهانی رسیده بود. از طرف دولت دانمارک به عنوان «گنجینه ملّی» حقوقی به او تعلق می‌گرفت. قبل از مرگش اقدام به ساختن مجسّمه‌ای از او شده بود و بعد از اتمام آن را در شهرداری کپنهاگ قرار دادند.
در بهار سال ۱۸۷۲ آندرسن بر اثر افتادن از تخت به شدت صدمه دید. او در ۴ اوت ۱۸۷۵ با درد فراوان در خانه‌ای به نام رولیگد{{یادچپ|Rolighed}} در نزدیکی کپنهاگ که متعلق به دوست صمیمی اش موریتز ملچوار{{یادچپ|Moritz Melchoir}} و همسرش بود درگذشت. قبل از مرگش با یک آهنگ ساز دربارهٔ موزیک مراسم تدفینش صحبت کرده بود. آندرسن چنین گفته بود: «بیشتر کسانی که در مراسم تدفین مرا بدرقه خواهند کرد کودکان هستند. ضربات موسیقی را برای قدم‌های کوچکشان هماهنگ کن». جسد آندرسن در کپنهاگ به خاک سپرده شد. قبل از مرگش به شهرت جهانی رسیده بود. از طرف دولت دانمارک به عنوان «گنجینه ملّی» حقوقی به او تعلق می‌گرفت. قبل از مرگش اقدام به ساختن مجسّمه‌ای از او شده بود و بعد از اتمام آن را در شهرداری کپنهاگ قرار دادند.


یکی از منتقدان به نام [[گئورگ براندس]] از آندرسن سؤال کرد آیا او روزی داستان زندگی خودش را خواهد نوشت؟ آندرسن جواب داد من قبلاً آن را نوشته‌ام؛ نام آن جوجه اردک زشت است.
یکی از منتقدان به نام [[گئورگ براندس]] از آندرسن سؤال کرد آیا او روزی داستان زندگی خودش را خواهد نوشت؟ آندرسن جواب داد من قبلاً آن را نوشته‌ام؛ نام آن جوجه اردک زشت است.
خط ۸۳: خط ۸۳:


داستان ملکه برفی در سال ۲۰۱۳ به کارگردانی کریس باک و جنیفر لی و با حمایت کمپانی والت دیزنی، به صورت انیمیشن و با نام frozen (منجمد) ساخته شد.
داستان ملکه برفی در سال ۲۰۱۳ به کارگردانی کریس باک و جنیفر لی و با حمایت کمپانی والت دیزنی، به صورت انیمیشن و با نام frozen (منجمد) ساخته شد.

[[منجمد (فیلم ۲۰۱۳)]]
== یادداشت ==
{{یادداشت}}


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[جایزه هانس کریستیان آندرسن]]
* [[جایزه هانس کریستیان آندرسن]]
* [[روز جهانی کتاب کودک]]
* [[روز جهانی کتاب کودک]]
* [[منجمد (فیلم ۲۰۱۳)]]



== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۹۳: خط ۹۷:


== منابع ==
== منابع ==
* [http://www.andersen.sdu.dk/index_e.html وب سایت رسمی]
* ویکی‌پدیای انگلیسی
* ویکی‌پدیای انگلیسی
* [http://www.hcandersen-homepage.dk/ Hans Christian Andersen Information Odense]
* [http://www.hcandersen-homepage.dk/ Hans Christian Andersen Information Odense]
خط ۱۰۰: خط ۱۰۳:
== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی گفتاورد}}
{{ویکی گفتاورد}}
* [http://www.andersen.sdu.dk/index_e.html وب سایت رسمی]
{{ویکی‌انبار-رده|Hans Christian Andersen}}
{{ویکی‌انبار-رده|Hans Christian Andersen}}
{{مستند کردن}}
{{مستند کردن}}

نسخهٔ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۳۵

هانس کریستیان آندرسن
نقاشی از هانس کریستین آندرسن توسط Christian Albrecht Jensen
نقاشی از هانس کریستین آندرسن توسط Christian Albrecht Jensen
زاده۲ آوریل ۱۸۰۵
ادنس، دانمارک
درگذشته۴ اوت ۱۸۷۵ (۷۰ سال)
کپنهاگ، دانمارک
ملیت دانمارک
سبک نوشتاریرمان‌نویس و ادبیات کودک و نوجوان
پدر و مادرهانس
وبگاه
هانس کریستیان آندرسن در سال ۱۸۶۹

هانس کریستیان آندرسن (به دانمارکی: Hans Christian Andersen) (دوم آوریل ۱۸۰۵ – چهارم اوت ۱۸۷۵) نویسنده معروف اهل دانمارک است که از معروف‌ترین داستان‌هایش می‌توان از پری دریایی کوچولو، بندانگشتی، جوجه اردک زشت، زندگی من، ملکه برفی، دخترک کبریت فروش و لباس جدید امپراتور نام برد.

دوران کودکی

هانس کریستیان آندرسن روز سه شنبه ۲ آوریل سال ۱۸۰۵ در شهر ادنسه در دانمارک به دنیا آمد. پدرش معتقد بود که از خانواده‌ای اصیل هستند، و بنابر تحقیقات انجام شده در مرکز هانس کریستیان آندرسن پدربزرگش بر این باور بود که خانواده‌شان جزو طبقات بالای اجتماع بوده‌اند[۱]. اما تحقیقات بیشتر صحت این ادعاها را رد کرده‌است[۱][۲]. گرچه خانوادهٔ آندرسن با خانوادهٔ سلطنتی بی ارتباط نبوده‌اند، ولی این ارتباط تنها در زمینهٔ کاری بوده‌است. شایعه‌ای مبنی بر این که آندرسن پسر نامشروع پادشاه بوده همچنان در دانمارک بر سر زبان هاست[۱]؛ زیرا پادشاه دانمارک علاقهٔ زیادی به آندرسن داشت و مخارج تحصیل وی را شخصاً به عهده گرفت. آندرسن در دوران جوانی از هوش و قوهٔ تخیل بسیار بالایی برخوردار بود و علاقه وافری به ادبیات و تئاتر داشت. در دوران کودکی برای خود صحنهٔ تئاتر درست می‌کرد و آثار ویلیام شکسپیر را بااستفاده از عروسک‌های چوبی به عنوان بازیگران از حفظ بازی می‌کرد.

خانه کودکی‌های هانس در شهر اودنس

دوران جوانی

آندرسن در سال ۱۸۱۶ پدرش را از دست داد. برای گذران زندگی به عنوان شاگرد نزد یک خیّاط و یک بافنده کار می‌کرد. پس از آن در یک کارخانهٔ تولید سیگار شروع به کار کرد، اما همواره توسط یکی از همکارانش که او را دختر می‌خواند، تحقیر می‌شد. در چهارده سالگی به کپنهاگ رفت و و در تئاتر مشغول کار شد. به خاطر صدای زیبایش در تئاتر سلطنتی دانمارک استخدام شد، اما پس از چندین بار از دست دادن صدایش کار خود را از دست داد. یکی از همکارانش او را دارای قریحهٔ شاعری می‌دانست. اندرسن عقیدهٔ همکارش را بسیار جدی تلقی کرد و وقت خود را برنوشتن متمرکز نمود. جالب این است که بدانید آندرسن در اصل کتاب جوجه اردک زشت را از روی وصف حال خودش نوشته‌است. در یک ملاقات تصادفی اندرسن مورد توجه ژوناس کالین[الف] قرار گرفت. او آندرسن را به مدرسه گرامر در اسلاگلس[ب] فرستاد و تمام مخارج مدرسه را شخصاً به عهده گرفت. قبل از رفتن به مدرسه گرامر آندرسن موفق شد اولین داستان خود را به نام شبح در قبر پالناتُکه[پ] در سال ۱۸۲۲ منتشر کند. آندرسن تا سال ۱۸۲۷ در دو مدرسه اسلاگلس و السینور[ت] درس خواند. آندرسن بعدها اظهار داشت که این چند سال بدترین و تلخ‌ترین سال‌های زندگی اش بوده‌است. او همواره در «ساختن شخصیت خودش» مورد سوء استفاده قرار گرفت و همکلاسی‌هایش به خاطر سن بیش ترش و همچنین به خاطر عدم جذابیتش با او بدرفتاری می‌کردند. او بعدها زبان انگلیسی، آلمانی و اسکاندیناوی را فراگرفت.

زندگی ادبی

در ۱۸۲۹ اولین کتابش گزارش یک پیاده‌روی[ث] منتشر شد. پس از آن به‌طور منظم کتاب‌هایی منتشر کرد. در ابتدا کتاب‌هایی که برای بزرگسالان نوشته بود به نظر خودش مهم‌تر از فانتزی‌هایش بودند، اما به مرور زمان دریافت که همین داستان‌های عامیانه وجوه پایداری از زندگی بشری و شخصیت داستانی را آشکارا و به شکلی مسحورکننده به تصویر می‌کشند. این امر دو پی‌آمد داشت.

  • نخست اینکه دیگر داستان‌هایش را به‌عنوان سرگرمی‌هایی که مختص کودکان نگاشته شده در نظر نمی‌گرفت
  • دوم اینکه به‌جای بازگویی قصه‌های سنتی، نگاشتن داستان‌های خود را آغاز کرد.

او زمانی گفته که ایده‌های داستان‌هایش

مانند بذری کاشته‌شده در ذهنش هستند که تنها به بوسهٔ تلألویی از خورشید یا قطرهٔ دارویی نیاز دارند تا بشکفند.

او به‌طرز ظریفی مردمی را که دوست می‌داشت یا از آن‌ها متنفر یود در قالب شخصیت‌های داستان‌هایش ارائه می‌داد: زنی که از پذیرش عشقش امتناع کرده بود در پری دریایی کوچولو (به انگلیسی: Little Mermaid) به شاهزاده‌ای احمق بدل می‌شود، زشتی و خباثتش، یا خیال پردازی‌های پدرش برای میراث‌خواری از یک خانوادهٔ قدرتمند و متمول، در جوجه‌اردک زشت (به انگلیسی: Ugly Duckling) بازتاب می‌یابد.

درگذشت

در بهار سال ۱۸۷۲ آندرسن بر اثر افتادن از تخت به شدت صدمه دید. او در ۴ اوت ۱۸۷۵ با درد فراوان در خانه‌ای به نام رولیگد[ج] در نزدیکی کپنهاگ که متعلق به دوست صمیمی اش موریتز ملچوار[چ] و همسرش بود درگذشت. قبل از مرگش با یک آهنگ ساز دربارهٔ موزیک مراسم تدفینش صحبت کرده بود. آندرسن چنین گفته بود: «بیشتر کسانی که در مراسم تدفین مرا بدرقه خواهند کرد کودکان هستند. ضربات موسیقی را برای قدم‌های کوچکشان هماهنگ کن». جسد آندرسن در کپنهاگ به خاک سپرده شد. قبل از مرگش به شهرت جهانی رسیده بود. از طرف دولت دانمارک به عنوان «گنجینه ملّی» حقوقی به او تعلق می‌گرفت. قبل از مرگش اقدام به ساختن مجسّمه‌ای از او شده بود و بعد از اتمام آن را در شهرداری کپنهاگ قرار دادند.

یکی از منتقدان به نام گئورگ براندس از آندرسن سؤال کرد آیا او روزی داستان زندگی خودش را خواهد نوشت؟ آندرسن جواب داد من قبلاً آن را نوشته‌ام؛ نام آن جوجه اردک زشت است.

زادروز آندرسن روز جهانی کتاب کودک نام‌گذاری شده‌است.

آثار

خانواده او از افراد سرشناس دانمارکی بودند، اما آندرسن شهرت خود را از نوشتن داستانهای تخیلی اش کسب کرد.

از معروف‌ترین داستان‌های او می‌توان از پری دریایی کوچولو، بندانگشتی، جوجه اردک زشت، زندگی من، ملکه برفی، دخترک کبریت فروش و لباس جدید امپراتور نام برد.

داستان‌هایش به ۱۵۰ زبان ترجمه شده‌است و همچنان میلیون‌ها نسخه از آن‌ها در سراسر جهان چاپ می‌شود. او حدود ۲۲۰ داستان تخیلی نوشته‌است.

داستان ملکه برفی در سال ۲۰۱۳ به کارگردانی کریس باک و جنیفر لی و با حمایت کمپانی والت دیزنی، به صورت انیمیشن و با نام frozen (منجمد) ساخته شد.

یادداشت

  1. Jonas Collin
  2. Slagelse
  3. The Ghost at Palnatoke's Grave
  4. Elsinore
  5. An Account of a Walking Trip
  6. Rolighed
  7. Moritz Melchoir

جستارهای وابسته


پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ (Rossel 1996، ص. 6)
  2. Askgaard, Ejnar Stig. "The Lineage of Hans Christian Andersen". Odense City Museums. Archived from the original on 4 May 2012.

منابع

پیوند به بیرون