برده‌داری در افغانستان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

برده‌داری در افغانستان در تاریخ پسا کلاسیک افغانستان وجود داشت، در قرون وسطی ادامه یافت و حداقل تا دهه ۱۹۲۰ میلادی ادامه یافته‌است.

منشأ بردگان در افغانستان در دوره‌های مختلف تغییر کرده و بردگان در افغانستان هرگز قومیت خاصی نداشتند. برده داری در افغانستان به‌طور رسمی در سال ۱۹۲۳ میلادی لغو شد.

تاریخ[ویرایش]

پس از حمله اعراب به ایران، مناطقی از ایران و افغانستان که اسلام نیاورده بودند، مناطق کافر شمرده شدند و در نتیجه، هدف مشروع یورش و اسارت به عنوان برده به‌شمار می‌رفتند. این یورش‌ها از مناطقی که جمعیت آن مسلمان شده بودند انجام می‌شد. به عنوان مثال دیلم در شمال غربی ایران و منطقه کوهستانی غور در مرکز افغانستان هر دو در معرض حملات بردگانی بودند که از مناطق مسلمان نشین انجام می‌شد.[۱]

به بردگی گرفتن اسیران جنگی مشروع تلقی می‌شد. به عنوان مثال، در زمان سرنگونی صفویان (۱۷۲۲–۱۷۳۰)، هزاران نفر به بردگی گرفته شدند و بلوچها به منظور دستگیری مردم و به بردگی کشیدن آنان، به‌طور مرتب به جنوب شرق ایران یورش بردند.[۲] قاچاق برده در افغانستان به ویژه در شمال غرب فعال بود، جایی که سالانه ۴۰۰ تا ۵۰۰ برده فروخته می‌شد.[۲] در جنوب ایران، والدین فقیر فرزندان خود را به بردگی فروختند و در اواخر سال ۱۹۰۰ میلادی، یورش بردگان توسط سرداران در جنوب ایران انجام می‌شد.[۲] بازارهای این اسیران اغلب در عربستان و افغانستان بود. «بیشتر کنیزانی که در خانه‌های اعیان قندهار به عنوان خانه‌داری کار می‌کردند، از ولسوالی‌های دورافتاده قاین آورده شده بودند.»[۲]

حاکمان افغانستان معمولاً حرمسرایی با چهار زن رسمی و همچنین تعداد زیادی همسر غیررسمی برای دیپلماسی ازدواج قبیله‌ای[۳] علاوه بر زنان برده شده حرمسرا که به نام کنیز[۴] و «surati» یا «surriyat» ( معشوقه یا صیغه)[پانویس ۱][۵] که توسط غلام بچه‌ها (خواجه‌گان) محافظت می‌شدند داشتند.[۶]

اکثر بردگان به عنوان کارگران کشاورزان، بردگان خانگی و برده‌های جنسی به کار گرفته می‌شدند، در حالی که سایر بردگان در مناصب اداری خدمت می‌کردند.[۷] بردگان در افغانستان گونه‌ای از تحرک اجتماعی را برخوردار بودند، به ویژه بردگانی که تحت مالکیت حکومت حاکم بودند. از آنجایی که برخی از جوامع قبیله ای افغانستان به راحتی به تجارت برده نمی‌پرداختند، برده‌داری بیشتر در جوامع شهری رایج‌تر بود. بر اساس برخی منابع، ماهیت غیرمتمرکز قبایل افغان، مناطق شهری بیشتری را مجبور به واردات برده برای جبران کمبود نیروی کار می‌کرد. بیشتر بردگان در افغانستان از ایران و آسیای مرکزی وارد شده بودند.[۷]

بر اساس گزارش یک سفرنامه به افغانستان که در لندن در سال ۱۸۷۱منتشر شده (منبع:ژورنال انجمن سلطنتی جغرافیای لندن[پانویس ۲]):[۸]

در پاسخ به قیام سال‌های ۱۸۸۸–۱۸۹۳ عبدالرحمن خان امیر افغانستان علیه شیعیان مسلمان «جهاد» اعلام کرد. ارتش بزرگ او با شورش در ارزگان که مرکز قیام بود مردم محل را در سال ۱۸۹۳ شکست دادند در این جریان بیش از ۶۰ درصد هزاره‌ها قتل‌عام و برخی از این میان به کشورهای همسایه آواره شدند. به گفته سید عسکر موسوی:[نیازمند منبع] «هزاران مرد، زن و کودک هزاره در بازارهای کابل و قندهار به عنوان برده فروخته شدند، در حالی که برج‌های متعدد سر انسان از شورشیان شکست خورده ساخته شد تا هشداری برای دیگران باشد که ممکن است حاکمیت امیر را به چالش بکشند.» هزاره‌ها در این دوران دارایی‌ها، منازل و مراتع و نیز بخش قابل توجه‌ای از زمین‌های قابل کشت خود را از دست دادند.[۹][نیازمند منبع]

لغو برده‌داری[ویرایش]

امان‌الله خان در دهه ۱۹۲۰ برده داری را ممنوع ساخت[۹] و تا زمان لغو رسمی برده داری در سال ۱۹۲۳ میلادی، حدود ۷۰۰ برده در کابل وجود داشته که به آنها بیگار گفته می‌شدند.[۱۰] بردگان زیر دوازده سال به قیمت ۵۰ روپیه و بردگان بالای دوازده سال ۳۰ روپیه فروخته می‌شدند. اکثر خانواده‌های ثروتمند حداقل یک یا دو برده داشتند و مرسوم بود که آنها را به عنوان هدیه مبادله کنند.[۱۱] غلامان مرد اغلب به عنوان غلام و زن به عنوان کنیز (کنیزان خانگی) یا «surriyat» ( اشاره به صیغه[پانویس ۱]) نامیده می‌شدند.[۱۲]

امان‌الله خان در قانون اساسی ۱۹۲۳ برده داری را در افغانستان ممنوع کرد،[۱۳] اما این عمل سال‌ها به‌طور غیررسمی ادامه داشت.[۱۴] آرورا نیلسون[پانویس ۶] سوئدی که در سالهای ۱۹۲۶–۱۹۲۷ در کابل زندگی می‌کرد، در خاطرات خود وقوع برده داری در کابل را شرح داده‌است[۱۵] و همچنین چگونگی فرار یک زن آلمانی، بیوه مردی آفریدی به نام عبدالله خان را که به این کشور فرار کرده بود. این بیوه با فرزندانش از جانشین شوهر فقیدش، در حراجی عمومی فروخته شد و با خرید سفارت آلمان به قیمت ۷۰۰۰ مارک، آزادی خود را به دست آورد.[۱۵]

جستارهای وابسته[ویرایش]

یادداشت‌ها[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ در اصطلاح جامعه‌شناسی متن اصلی منظور هم‌بالینی بوده
  2. در «Journal of the Royal Geographical Society of London» متن اصلی نقل‌قول:"The country generally between Caubul (Kabul) and the Oxus appears to be in a very lawless state; slavery is as rife as ever, and extends through Hazara, Badakshan, Wakhan, Sirikul, Kunjūt (Hunza), &c. A slave, if a strong man likely to stand work well, is, in Upper Badakshan, considered to be of the same value as one of the large dogs of the country, or of a horse, being about the equivalent of Rs 80. A slave girl is valued at from four horses or more, according to her looks &c. ; men are, however, almost always exchanged for dogs. When I was in Little Tibet (Ladakh), a returned slave who had been in the Kashmir army took refuge in my camp; he said he was well enough treated as to food &c. , but he could never get over having been exchanged for a dog, and constantly harped on the subject, the man who sold him evidently thinking the dog the better animal of the two. In Lower Badakshan, and more distant places, the price of slaves is much enhanced, and payment is made in coin."
  3. Upper Badakshan
  4. صحبتی که باعث خسته و حوصله سررفتن راوی شده: با توجه به واژه «harp» در بافت متن اصلی.
  5. Lower Badakshan
  6. Aurora Nilsson

منابع[ویرایش]

  1. "BARDA and BARDA-DĀRI iii. In the Islamic period up to the Mongol invasion". Encyclopaedia Iranica. December 15, 1988. Retrieved 2022-10-12.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ "BARDA and BARDA-DĀRI iv. From the Mongols to the abolition of slavery". Encyclopaedia Iranica. December 15, 1988. Retrieved 2022-10-12.
  3. Ismati, Masoma (1987), The position and role of Afghan women in Afghan society, from the late 18th to the 19th century; Kabul
  4. 1931., Kātib Hazārah, Fayz̤ Muḥammad, 1862 or 1863-1930 or (2013–2016). The history of Afghanistan: Fayz Muhammad Katib Hazarah's Siraj al-tawarikh. Brill. ISBN 978-90-04-23492-5. OCLC 810773180.{{cite book}}: CS1 maint: numeric names: فهرست نویسندگان (link)
  5. 1931., Kātib Hazārah, Fayz̤ Muḥammad, 1862 or 1863-1930 or (2013–2016). The history of Afghanistan: Fayz Muhammad Katib Hazarah's Siraj al-tawarikh. Brill. ISBN 978-90-04-23492-5. OCLC 810773180.{{cite book}}: CS1 maint: numeric names: فهرست نویسندگان (link)
  6. Hafizullah., Emadi (2002). Repression, resistance, and women in Afghanistan. Praeger. ISBN 0-275-97671-8. OCLC 928478390.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ Hopkins, B. D. (2008). "Race, Sex and Slavery: 'Forced Labour' in Central Asia and Afghanistan in the Early 19th Century". Modern Asian Studies. 42 (4): 629–671. doi:10.1017/S0026749X0600271X. ISSN 0026-749X. JSTOR 20488036.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ Montgomerie, T. G. (1871). "Report of "The Mirzas" Exploration from Caubul to Kashgar". Journal of the Royal Geographical Society of London. 41: 132–193. doi:10.2307/3698058. ISSN 0266-6235. JSTOR 3698058.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ Gilles Dorronsoro: Revolution Unending: Afghanistan, 1979 to the Present p. 45-46
  10. Hafizullah., Emadi (2002). Repression, resistance, and women in Afghanistan. Praeger. ISBN 0-275-97671-8. OCLC 928478390.
  11. Hafizullah., Emadi (2002). Repression, resistance, and women in Afghanistan. Praeger. ISBN 0-275-97671-8. OCLC 928478390.
  12. 1931., Kātib Hazārah, Fayz̤ Muḥammad, 1862 or 1863-1930 or (2013–2016). The history of Afghanistan: Fayz Muhammad Katib Hazarah's Siraj al-tawarikh. Brill. ISBN 978-90-04-23492-5. OCLC 810773180.{{cite book}}: CS1 maint: numeric names: فهرست نویسندگان (link)
  13. "Afghan Constitution: 1923". Afghangovernment.com. Retrieved 4 December 2011.
  14. "Afghan History: kite flying, kite running and kite banning By Mir Hekmatullah Sadat". Afghanmagazine.com. Archived from the original on 27 September 2020. Retrieved 4 December 2011.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ Rora Asim Khan (Aurora Nilsson): Anders Forsberg and Peter Hjukström: Flykten från harem, Nykopia, Stockholm 1998. شابک ‎۹۱−۸۶۹۳۶−۰۱−۸.