شاهنامه بزرگ ایلخانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از شاهنامه ابوسعیدی)
ساختن دروازه‌های اسکندر، نگارخانه آرتور سکلر
کشتن اژدها به‌دست بهرام گور، موزه هنر کلیولند

شاهنامه بزرگ ایلخانی یا شاهنامه ابوسعیدی،[۱] یکی از کهن‌ترین و ارزشمندترین نسخه‌های خطی مصور به‌جامانده از شاهنامه فردوسی است.[۱] این نسخه به‌سبب آن‌که توسط یک دلال آثار هنری به نام ژرژ دموت[یادداشت ۱] در اوایل سده بیستم[یادداشت ۲] تکه‌تکه و پس از آن، اوراقش جداگانه توسط او فروخته شد را با نام شاهنامه دموت نیز می‌شناسند.[۲] گمان می‌رود این شاهنامه به‌سفارش سلطان ابوسعید بهادرخان در سال‌های پایانی حکومت ایلخانان تهیه‌شده باشد.[۳][۱][۲] برخی پژوهشگران، غیاث‌الدین محمد، وزیر سلطان را به‌عنوان حامی و سفارش‌دهنده این اثر معرفی کرده‌اند.[۳] به‌هرروی، آشکار است که این نسخه از شاهنامه در دربار مرکزی ایلخانان تولیدشده و دربارهای محلی توانایی تهیه‌کردن چنین نسخه‌های مجللی را نداشته‌اند.[۳]

گویا شاهنامه بزرگ ایلخانی تا زمان ناصرالدین‌شاه در تبریز نگهداری می‌شد و پس از آن به تهران منتقل شد. هنگامی‌که محمدعلی‌شاه از لحاظ مالی در مضیقه بود، این اثر به‌نحوی فروخته و از کشور خارج شد و درنهایت ژرژ دموت آن را خریده و این کتاب صحافی‌شده را با جدا کردن صفحاتی که هر دو رویشان نقش‌دار بود، به‌صورت مشتی نگاره برای فروش درآورد.[۲] دموت در ابتدا می‌خواست این شاهنامه را به‌صورت کامل به موزه هنر متروپولیتن بفروشد، ولی هنگامی‌که با این موزه به توافق نرسید، برای فروش آسان‌تر کتاب، آن را تکه‌تکه کرد. پس از آن، بسیاری از بخش‌های کتاب گم شد یا از بین رفت.[۱] این کار برای دموت بسیار سودآور بود؛ چرا که او نگاره‌ها را طی دو مرحله مجزا، یک‌بار بدون متن و بار دیگر به‌صورت چسبانده‌شده به متن به‌فروش رساند. برخی از این دست نگاره‌ها، هیچ ربطی به متن روی صفحاتی که به آن‌ها توسط دموت چسبانده شده‌اند، ندارند.[۴]

آخرین گواهی از حضور شاهنامه بزرگ ایلخانی در ایران مربوط به عکسی است که آنتوان سوروگین از آن در کتابخانه سلطنتی قاجار گرفته است. این عکس صحنه داستان بهرام گور و آزاده را زمانی‌که این شاهنامه هنوز صحافی‌شده و جلددار بود نشان می‌دهد.[۴] این عکس اینک در مجموعه مؤسسه اسمیتسونین نگهداری می‌شود.[۵]

زمینه‌ها[ویرایش]

پادشاهان ایلخانی شاهنامه را ابزاری مناسب برای پیوندزدن خود به گذشته باستانی ایران و درنتیجه مشروعیت بخشیدن به حکومتشان در نزد ایرانیان می‌دانستند.[۶][۷] ازاین‌رو همراه با توجه به شاهنامه، اقدام به سفارش منظومه‌هایی به‌سبک آن نیز پیرامون تاریخ خود و پیشینیانشان کردند.[۷] غازان خان، شاعری به نام شمس‌الدین کاشانی را مأمور ساخت تا تاریخ خاندان او را برپایه متن جامع‌التواریخ و با الگوبرداری از شاهنامه فردوسی به‌نظم درآورد. حاصل کار این شاعر، منظومه‌ای است که امروزه با نام شهنامه چنگیزی شناخته می‌شود. سال‌ها بعد و در اقدامی مشابه، شاعری به نام احمد تبریزی، سرایش منظومه‌ای به نام شهنشاه‌نامه را به امر سلطان ابوسعید آغاز کرد.[۷]

ازجمله تحولات مهم دربارهٔ شاهنامه در دوره ایلخانی، رواج استفاده از شاهنامه‌های مصور بود که نگارگری ایرانی و شعرهای شاهنامه را به‌هم پیوند می‌زد. مهم‌ترین تحول نگارگری ایرانی در این دوره، راه یافتن عناصری قوی از سبک‌های نگارگری شرق آسیا، به‌ویژه نگارگری چینی بود. به‌جز شاهنامه بزرگ ایلخانی، دو نسخه مصور کوچک‌تر و کمتر مجلل از شاهنامه‌های مصور دوره ایلخانی نیز شناخته‌شده که به «شاهنامه کوچک ایلخانی اول» و «شاهنامه کوچک ایلخانی دوم» نامورند. دو اثر مذکور بین سال‌های ۷۰۰ تا ۷۳۰ ه‍.ق کتاب شده‌اند.[۶]

توصیف[ویرایش]

امروزه تنها ۵۷ برگه نگاره‌دار و چند برگه بدون نگاره از این شاهنامه مانده که در بین ۲۰ موزه و مجموعه شخصی پراکنده‌اند.[یادداشت ۳][۸] احتمال دارد که نسخه دست‌نخورده، دو جلدی، مجموعاً شامل ۲۸۰ تا ۳۰۰ صفحه بوده و دارای ۱۲۰ تا ۲۵۰ نگاره بوده باشد.[۲][۳] فرض بر این است که کار روی این نسخه از حدود سال ۷۳۰ ه‍.ق آغاز شده و کمی پیش یا پس از مرگ ابوسعید، یعنی بین سال‌های ۷۳۵ تا ۷۳۷ ه‍.ق به پایان رسیده باشد.[۲][۱] هرچند که برخی پژوهشگران معتقدند که کار روی آن پس از مرگ ابوسعید به‌صورت نیمه‌تمام رها شد.[۲] سبک‌های گوناگونی که در نگاره‌های این نسخه از شاهنامه به‌کار رفته‌اند، نشان از حضور چندین نگارگر برای کشیدن نگاره‌ها دارد.[۶]

جلد دوم شاهنامه بزرگ ایلخانی ظاهراً با داستان رستم و اسفندیار آغاز می‌شد.[۴] در میان نگاره‌های موجود، ۱۲ نگاره به داستان اسکندر مربوط هستند که به‌عنوان بهترین و نمادین‌ترین نگاره‌های این نسخه توصیف شده‌اند.[۹] درمجموع، نگاره‌های باقی‌مانده دربرگیرنده پنج مضمون اصلی، شامل تاج‌گذاری‌ها، مرگ و سوگواری، حوادث شگفت، حقانیت و نقش زنان می‌شوند.[۴] خط به‌کاررفته برای این شاهنامه، خط نسخ است.[۳] بدون درنظرگرفتن حاشیه‌گذاری‌های دموت برروی صفحه‌ها، ابعاد هر صفحه ۲۹×۴۱ سانتی‌متر، با ۶ ستون نوشتار است. کل نسخه هنگام مرمت در دوره قاجار، در یک جلد جمع‌آوری شد.[۴]

ویژگی‌های هنری[ویرایش]

نگاره سوگواری بر تابوت اسکندر که به‌دلیل شباهت با مضامین تصویرسازی‌های مربوط به موضوع مرثیه‌خوانی برای عیسی مورد توجه قرار گرفته است.[۱۰]

از نظر کیفیت نگاره‌ها، شاهنامه ابوسعیدی بهترین و مهم‌ترین نمونه موجود از سبک نگارگری دوره ایلخانی، موسوم به مکتب تبریز اول است.[۱] نگاره‌های این شاهنامه، ترکیبی از عناصر سبک‌های عباسی، سلجوقی، بیزانسی و چینی را به نمایش می‌گذارند.[۲][۱][۳] در دوره قاجار و در زمان ناصرالدین‌شاه، این شاهنامه توسط نگارگران دربار قاجار مورد مرمت قرار گرفت و به همین دلیل، برخی نگاره‌ها دارای عناصر مربوط به مکتب نقاشی قاجار نیز هستند. بروز احساسات و عواطف انسانی، به‌ویژه غم و اندوه، در شکل ژست‌های چهره و بدن کاراکترها در شاهنامه بزرگ ایلخانی، درنوع خود استثنائی توصیف شده است.[۸] رنگ‌های اصلی به‌کاررفته در این اثر شامل سرخ، آبی، سبز و طلایی می‌شوند. برای نمایش پس‌زمینه (مشخصاً آسمان) از رنگ‌های آبی (بیشتر آبی تیره) و طلایی بهره گرفته‌شده است.[۳] در سبک عباسی از رنگ خود کاغذ برای پس‌زمینه استفاده می‌شد و در سبک سلجوقی، معمولاً رنگ سرخ برای پس‌زمینه کاربرد داشت.[۱۱]

تأثیرات نگارگری به‌شیوه چینی بر نگاره‌های شاهنامه بزرگ ایلخانی گسترده است و دربرگیرنده چگونگی نمایش پدیده‌های طبیعی مانند ابرها، درخت‌ها، صخره‌ها و همچنین جانوران واقعی و خیالی مانند پرندگان و اژدها می‌شود. هر دو نوع چهره مغولی و ایرانی در میان کاراکترهای این شاهنامه قابل تشخیص‌اند، ولی چهره مغولی بروز و ظهور بیشتری داشته است.[۳] تأثیرات هنر بیزانسی بر نگاره‌ها شامل نمایش چین و شکن لباس‌های افراد می‌شود. این ویژگی به‌احتمالی از طریق مکتب عباسی که متأثر از مکتب بیزانسی بود به نگاره‌های شاهنامه بزرگ ایلخانی راه پیدا کرده است.[۱۱] عدم وجود سایه‌روشن و میل به پرکردن فضای موجود با انواع طرح‌ها و جزئیات مشخصاً از ویژگی‌های نگارگری ایرانی پیش از دوره ایلخانان مغول است.[۳] از هاله نور برای نشان‌دادن فر شاهی در بعضی جاها بهره برده‌اند.[۱]

علی‌رغم غنای هنری بالای شاهنامه بزرگ ایلخانی، به‌نظر می‌رسد که تنها تأثیر کمی بر آثار نگارگری پس از خود داشته است. به‌احتمالی، این نسخه از منابع الهام‌بخش برای شاهنامه تهماسبی بوده است.[۴]

یادداشت‌ها[ویرایش]

  1. Georges-Joseph Demotte.
  2. به‌صورت دقیق‌تر، بین سال‌های ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۵.
  3. در اصل ۵۸ نگاره شناخته‌شده، اما یک نگاره که مربوط به جنگ مازندران بود در سال ۱۹۳۷ از بین رفت.

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ فاطمه ماهوان. «شاهنامه بینافرهنگی: بررسی نسخه مصوّر شاهنامه بزرگ ایلخانی». پرتال جامع علوم انسانی.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ اصغر جوانی، رضا افهمی و سید محمد مهرنیا. «بررسی عناصر نامتعارف در نگاره‌های شاهنامه بزرگ ایلخانی». پرتال جامع علوم انسانی.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ ۳٫۷ ۳٫۸ نیکو مقتدایی، فتانه محمودی و سید رسول موسوی حاجی. «ساختار معنادار نگارگری و طبقه اجتماعی هنرمندان در شاهنامه بزرگ ایلخانی و سمک عیار با رویکرد ساخت‌گرایی تکوینی گُلدمن». پرتال جامع علوم انسانی.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ شیلا اس. بلر و جاناتان ام. بلوم. «یادبود شاهنامه بزرگ: مظاهر حماسی و تاریخ معاصر». Noormags.ir.
  5. Smithsonian Institution: Photograph of a Miniature Painting Illustrating Bahram Gur Shooting the Gazelle and Trampling Azada under his Camel's Feet.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ Stefano Carboni, IL-KHANIDS iii. Book Illustration, Encyclopædia Iranica.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ جواد عباسی و جواد راشکی علی‌آباد. «عنایت به شاهنامه فردوسی و شاهنامه سرایی در عصر فرمانروایی مغولان بر ایران (بررسی موردی: دو شاهنامه خطی در تاریخ مغول)». SID.ir.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ Ilkhanid Illustrations in Great Mongol (Demotte) Shāh-Nāmeh Tabriz, Iran, c. 1335.
  9. فتانه محمودی. ««داستان اسکندر» در مضامین تصویری شاهنامه بزرگ ایلخانی». پرتال جامع علوم انسانی.
  10. لیلا غنی‌زاده و مریم کشمیری. «بازنمایی عزاداری در اثرِ سوگواری بر پیکر مسیح (جوتو) و نگاره زاری بر نعش اسکندر (شاهنامه بزرگ ایلخانی)». پرتال جامع علوم انسانی.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ سید عبدالمجید شریف‌زاده. «هنر سلجوقی و شاهنامه کاما». SID.ir.

پیوند به بیرون[ویرایش]