برابری جنسیتی در بهائیت: تفاوت میان نسخهها
جز واگردانی خودکار خرابکاری بر پایه امتیاز خرابکاری. واگردانی اشتباه ربات را همراه با پیوند تفاوت در کاربر:Dexbot/گزارش اشتباه اعلام کنید. همچنین توصیه میشود حساب کاربری بسازید. برچسب: واگردانی |
Daaneshyaar (بحث | مشارکتها) به صفحه بحث رجوع کنید. برچسبها: افزودن نویسهٔ تکراری افزودن القاب متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''برابری زنان و مردان''' یکی از تعالیم اجتماعی [[بهائیت|آئین بهائی]] است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Buck, Christopher (1999). Paradise and Paradigm: Key Symbols in Persian Christianity and the Baha'i Faith. State University of New York Press. ISBN 978-0-7914-4061-2. Page: 296}}</ref> این تعلیم برای اولین بار توسط [[عبدالبهاء]]، در سفرهایی که او به [[قاره آمریکا]] و اروپا داشتهاست، به وضوح بیان شد. در [[متون بهائی|آثار]] [[بهاءالله]] نیز جملاتی وجود دارد که نشان میدهد یکی از اهداف او برقراری برابری زنان و مردان بودهاست. هر چند جامعه بهائی در مسیر به کار بستن این اصل، به صورت تدریجی عمل کردهاست. در نگاه بهائی، دستیابی به برابری میان زنان و مردان جزو پیش شرطهای برقراری صلح در نظر گرفته شدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Smith, Peter (2000). "Promise of World Peace – The peace statement". A Concise Encyclopedia of the Bahá'í Faith. Oxford: Oneworld Publications. p. 277. ISBN 978-1-85168-184-6.}}</ref> از منظر [[بهائیت|آئین بهائی]]، ریشه کنی [[فقر]] نیز در سراسر جهان ممکن نمیشود مگر آنکه برابری کامل زنان و مردان محقق شود؛ به این دلیل که بسیاری از فقرا در دنیا زنان و کودکان هستند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=4. Hartz P. World Religion, Baha'i Faith. 3rd ed. New York: Chelsea House Publishers; 2012.Page: 123}}</ref> |
|||
بهائیان معتقدند زن و مرد هر دو برابرند و امتیازی بهطور ذاتی از نظر انسانی، اجتماعی و روحانی برهم ندارند، لذا زن و مرد باید در جمیع [[حقوق اجتماعی]]، سیاسی و مدنی برابر باشند. برای مثال در حقوق اجتماعی مانند [[تعلیم و تربیت]] هر دو باید از فرصتهای برابر برای تحصیل برخوردار باشند، در حقوق سیاسی، هر دو باید حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را در انتخاباتهای مختلف مدنی و سیاسی داشته باشند و در [[حقوق مدنی]] مانند ازدواج این تساوی باید برقرار باشد. هر فردی، چه زن و چه مرد، طبق اعتقادات [[بهائیت|بهائی]] میتواند یک همسر داشته باشد. حق طلاق را هم مرد و هم زن دارند، هر چند طلاق به هیچ وجه توصیه نمیشود مگر در مواردی استثنائی. تعالیم بهائی عنوان میکند که زنان در رده ای برابر با مردان هستند و هیچکدام از دیگری برتر نیست و هیچکدام نباید تحت انقیاد دیگری در حیات اجتماعی واقع شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Hatcher, W.S. ; Martin, J.D. (1998). The Bahá'í Faith: The Emerging Global Religion. San Francisco: Harper & Row. ISBN 978-0-87743-264-7. Pages 90-91}}</ref> |
|||
'''برابری زنان و مردان''' یکی از آموزههای اجتماعی [[بهائیت|آئین بهائی]] و یکی از بنیادیترین اصول آن است.<ref>{{harvnb|Buck|1999|pp=296}}</ref> اجرای این اصل ارتباط نزدیک و بههمپیوستهای با عدالت اجتماعی، بلوغ جمعی نوع بشر و دستیابی به صلحی پایدار دارد. در [[متون بهائی|متونِ بهائی]] اشارات زیادی به برابری جنسیتی و مفهوم آن گردیده، از جمله در این گفتارِ [[بهاءالله]]، بنیانگذار آئین بهائی، که صراحتاً تفاوت مابین زن و مرد رفع و به هر دو جنس جایگاه یکسان داده شدهاست:<blockquote>«قلم اعلی فرق مابین عباد و اماء را از میان برداشته و کل را در صُقع واحد به عنایت کامله و رحمت منبسطه مقر و مقام عطا فرمود.» <ref name=":0">{{harvnb|Pearson|2021|pp=247}}</ref> </blockquote> |
|||
برابری زنان و مردان از نظر [[بهائیت|آئین بهائی]]، فقط شامل [[حقوق]] نمیشود. بلکه در بسیاری از مسئولیتها هم هر دو وظایف برابری دارند. یکی از مهمترین از مسئولیتها، مسئولیت مشارکت برای ایجاد جهانی بهتر و ساخت جوامعی پیشرو و مترقی است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=4. Hartz P. World Religion, Baha'i Faith. 3rd ed. New York: Chelsea House Publishers; 2012.Page: 123}}</ref> همانطور که هم زنان و مردان از حقوق مساوی برخوردار هستند، باید نقش و مسئولیت خود را نیز برای بهسازی [[اجتماع]] ایفا نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=4. Hartz P. World Religion, Baha'i Faith. 3rd ed. New York: Chelsea House Publishers; 2012.Page: 65.}}</ref> |
|||
[[متون بهائی]] بیان میکنند که زن و شوهر باید همچون دو بال یک پرنده باشند و همواره بین ایشان برابری وجود داشته باشند تا پرنده، یعنی عالم انسانی به طور کل، بتواند پرواز کند و به اوج کمال برسد. [[عبدالبهاء]]، مُبَیّن آثار [[بهاءالله|بهاءاللّه]]، مینویسد:<blockquote>«عالم انسانی را دو بال است. یک بال رجال یک بال نساء. تا دو بال متساوی نگردد، مرغ پرواز ننماید. اگر یک بال ضعیف باشد، پرواز ممکن نیست. تا عالم نساء متساوی با عالم رجال در تحصیل فضائل و کمالات نشود، فلاح و نجاح چنانکه باید و شاید ممتنع و محال.»<ref name=":0" /></blockquote>عبدالبهاء بیش از یک قرن پیش دستیابی به برابری زن و مرد را محقق میدانست، و استدلال میکرد که این تغییر لازمهی زمانه است. او معتقد بود که عصر، عصر زنان است و زنان باید ترقی کنند، برابری خود با مردان را آشکار کنند، در عرصههای سیاست و حکومت وارد شوند، در امور جهان مشارکت کنند و نیروی محرک صلح در جهان شوند. او در نوشتههایش، هم به ریشهی این نابرابریهای تاریخی پرداخت، هم با تعابیر جدید، نقش بنیادین و محوری برابری زن و مرد را در تعادل اجتماع و ترقی آن بیان کرد، و هم به ضرورتِ برابری، قطعی و اجتنابناپذیر بودن آن، و نیز نتایج آن پرداخت. این همه، امّا، در بستری تاریخی-اجتماعی بیان شد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=آسو |عنوان=برابری زن و مرد؛ نظر و عمل |نشانی=https://www.aasoo.org/fa/articles/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%9B-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%88-%D8%B9%D9%85%D9%84 |تاریخ=2023-03-04 |بازبینی= |کد زبان=fa}}</ref> |
|||
بهائیان معتقدند زن و مرد هر دو برابرند و امتیازی بهطور ذاتی از نظر انسانی، اجتماعی و روحانی برهم ندارند، لذا زن و مرد باید در جمیع [[حقوق اجتماعی]]، سیاسی و مدنی برابر باشند. برای مثال در حقوق اجتماعی مانند [[تعلیم و تربیت]] هر دو باید از فرصتهای برابر برای تحصیل برخوردار باشند، در حقوق سیاسی، هر دو باید حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را در انتخابات مختلف مدنی و سیاسی داشته باشند و در [[حقوق مدنی]] مانند ازدواج این تساوی باید برقرار باشد. هر فردی، چه زن و چه مرد، طبق اعتقادات [[بهائیت|بهائی]] میتواند تنها یک همسر داشته باشد. حق طلاق را هم مرد و هم زن دارند، هر چند طلاق به هیچ وجه توصیه نمیشود مگر در مواردی استثنائی. تعالیم بهائی عنوان میکند که زنان در ردهای برابر با مردان هستند و هیچکدام از دیگری برتر نیست و هیچکدام نباید تحت انقیاد دیگری در حیات اجتماعی واقع شود.<ref>{{harvnb|Hatcher, W.S. ; Martin, J.D.|1998|pp=90-91}}</ref> |
|||
برابری زنان و مردان از نظر [[بهائیت|آئین بهائی]]، فقط شامل [[حقوق]] نمیشود. بلکه در بسیاری از مسئولیتها هم هر دو وظایف برابری دارند. یکی از مهمترین مسئولیتها، مسئولیت مشارکت برای ایجاد جهانی بهتر و ساخت جوامعی پیشرو و مترقی است.<ref>{{harvnb|Hartz|2012|pp=123|title=World Religion, Baha'i Faith|edition=3rd|place=New York|publisher=Chelsea House Publishers}}</ref> همانطور که زنان و مردان از حقوق مساوی برخوردار هستند، باید نقش و مسئولیت خود را نیز برای بهسازی [[اجتماع]] ایفا نمایند.<ref>{{harvnb|Hartz|2012|pp=65|title=World Religion, Baha'i Faith|edition=3rd|place=New York|publisher=Chelsea House Publishers}}</ref> آموزه برابری زنان و مردان توسط [[عبدالبهاء]]، در سفرهای او به قاره آمریکا و اروپا، به تفصیل تشریح شد.<ref>{{harvnb|Cole|1988|pp= |url=https://iranicaonline.org/articles/bahaism-i|title=BAHAISM i. The Faith|encyclopedia=Encyclopedia Iranica|volume=Online Edition|access-date=18 December 2020}}</ref> در نگاه بهائی، دستیابی به برابری میان زنان و مردان از جمله پیششرطهای برقراری صلح در نظر گرفته شدهاست.<ref>{{harvnb|Smith|2000|p=277|title=Promise of World Peace – The peace statement|place=Oxford|publisher=Oneworld Publications|isbn=978-1-85168-184-6}}</ref> |
|||
از منظر [[بهائیت|آئین بهائی]]، ریشه کنی [[فقر]] نیز در سراسر جهان ممکن نمیشود مگر آنکه برابری کامل زنان و مردان محقق شود.<ref>{{harvnb|Hartz|2012|pp=123|title=World Religion, Baha'i Faith|edition=3rd|place=New York|publisher=Chelsea House Publishers}}</ref> |
|||
== مفهوم بنیادین برابری زنان و مردان == |
|||
اولین و مهمترین مفهومی که اساس برابری زنان و مردان در آئین بهائی بر پایهی آن استوار گردیده، مفهوم ''روح'' است. این روح است که هویت انسان را تعریف کرده و وی را از سایر موجودات ممتاز مینماید. به بیان ساده تر، آنچه در متون بهائی از آن به عنوان ''روح'' یاد میشود، از عوالم الهی سرچشمه گرفته و برای هر انسانی، به عنوان هویتی منحصر به فرد، در هنگام لقاح با جسم او مرتبط میگردد. به اعتقاد بهائیان، ذات پروردگار و روح انسانی هر دو فاقد جنسیت هستند و پس از مرگ ، جسم به اصل خود، یعنی خاک و روح به منشاء خویش، یعنی عوالم الهی مراجعت نموده و به ترقیات روحانی خود همچنان ادامه میدهد. [[بیتالعدل اعظم|بیت العدل اعظم]] در پیامِ ۱۲ اسفند ۱۳۹۱ ( ۲ مارس ۲۰۱۳ م) خود خطاب به بهائیان ایران، چنین میگویند:<blockquote>«روح انسانی عاری از جنسیّت، نژاد، قومیّت و طبقه میباشد و این حقیقتی است که هر نوع تعصّب را غیر قابل قبول مینماید مخصوصاً تعصّب نسبت به زنان که آنان را از پرورش استعدادهای ذاتی خود و از اشتغال پابهپای مردان در میادین گوناگون باز میدارد؛ ریشهی اصلیِ تعصّب، جهل است که به کمک فرایندهای آموزشی میتواند بر طرف گردد.» <ref>{{یادکرد وب|عنوان=Real Community Building Requires Gender Equity|نشانی=https://bahaiteachings.org/real-community-building-requires-gender-equity/|وبگاه=BahaiTeachings.org|تاریخ=2018-03-05|بازبینی=2023-03-03|کد زبان=en-US}} </ref></blockquote> |
|||
== مفهوم برابری زنان و مردان == |
|||
دومین نکتهی مهم در ارتباط با برابری بین زن و مرد، اصل یگانگیِ نوع بشر است. هیچ ''تفاوت ذاتی'' در بین انسانها وجود ندارد زیرا هر فردِ انسانی، ''ذاتاً شریف'' و به صورت و مثال الهی آفریده شده، یعنی دارای ظرفیتهای والای اخلاقی و روحانی است. در اصل هدف از زندگی جسمانی اینست که فرد سجایای روحانی خود نظیر راستی و درستی، صبر و بردباری، دانش، کمالات و نظیر اینها را به بهترین شکل ممکن پرورش داده و با پیروی از تعلیمات فردی و اجتماعی، به مرحلهی اوج و کمال برساند. در این مسیر، زن و مرد هر دو و بهطور یکسان، هدف مشترکی را دنبال میکنند. [[عبدالبهاء]]، مُبَیّن آثار [[بهاءالله|بهاءاللّه]]،در توضیح این مطلب میگوید:<blockquote>«بهاءالله بيان مساوات رجال و نساء فرمود، در تورات است كه خدا فرمود انساني را خلق كنم به صورت و مثال خود و در حديث رسول ميفرمايد خَلق الله الادم علي صورته، و مقصد از اين صورت، صورت رحماني است، يعني انسان صورت رحمن است و مظهر صفات يزدان. خدا حي است انسان هم حي است، خدا بصير است انسان هم بصيراست، خدا سميع است انسان هم سميع است، خدا مقتدر است انسان هم مقتدر است، پس انسان آيت رحمن است، صورت و مثال الهي است و اين تعميم دارد و اختصاصي به رجال دون نساء ندارد چه نزد خدا ذكور و اناث نيست هر كس كاملتر، مقربتر. خواه مرد باشد، خواه زن. اما تا حال زنان مثل مردان تربيت نشدهاند اگر آن قسم تربيت شوند مثل مردان میشوند.»<ref name=":0" /></blockquote>تعالیم [[بهاءالله]] بیان می کنند که مقام روحانی هر فردی، فارغ از جنسیتی که او دارد، به واسطه معرفت خداوند و اعمال نیکی که انجام میدهد مشخص میشود.<ref>{{harvnb|Smith|2008|p=144|title=An Introduction to the Baha'i Faith|place=Cambridge|publisher=Cambridge University Press|isbn=978-0-521-86251-6}}</ref> [[عبدالبهاء]]، که مدافع برابری زنان و مردان است تأکید می کند که زن و مرد دارای ظرفیت یکسانی در هوش، استعداد و خصوصیات روحانی هستند.<ref>{{harvnb|Smith|2008|page=144}}</ref> |
|||
[[متون بهائی]] بیان میکنند که زن و شوهر باید همچون دو بال یک پرنده باشند و همواره بین ایشان برابری وجود داشته باشند تا پرنده عالم انسانی بتواند پرواز کند. عبدالبهاء در یکی از نامههایش مینویسد: |
|||
وی همچنین بیان میکند که در نزد خداوند مرد بودن یا زن بودن مهم نیست بلکه آنچه مهم است داشتن قلب پاک است. خداوند انسانها را بر اساس اعمالشان قضاوت میکند و نه اینکه زن هستند یا مرد. در نظر [[عبدالبهاء]]، تفاوتهایی که بین زنان و مردان، در حال حاضر، وجود دارد ناشی از فقدان فرصتهای برابر و نیز مسئله تعلیم و تربیت بودهاست.<ref>{{harvnb|Hartz|2012|page=65|title=World Religion, Baha'i Faith|edition=3rd|place=New York|publisher=Chelsea House Publishers}}</ref> |
|||
«عالم انسانی را دو بال است. یک بال رجال یک بال نساء. تا دو بال متساوی نگردد، مرغ پرواز ننماید. اگر یک بال ضعیف باشد، پرواز ممکن نیست. تا عالم نساء متساوی با عالم رجال در تحصیل فضائل و کمالات نشود، فلاح و نجاح چنانکه باید و شاید ممتنع و محال.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، 1:291}}</ref> |
|||
[[عبدالبهاء]] در یکی از دعاهای بهائی دربارهٔ روابط بین زنان و مردان چنین مینویسد: «این زن و شوهر، پیوند زناشویی بستند، پس یاریشان کن که تا آخر زندگی، علامت و نشان وفاق و هماهنگی و وحدت و همبستگی باشند».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجموعه ادعیه بهائی، (۱۹۸۲)، صفحه ۱۰۷}}</ref> مثال دو بال یک پرنده در بسیاری از موارد برای بیان اهمیت برابری میان زنان و مردان مورد اشاره قرار گرفتهاست. [[بهاءالله]]، در [[لوح دنیا]]، بیان میکند که زنان همچون مردان باید در صورت امکان به کسب درآمد و روزی اشتغال داشته باشند. این امر در استقلال مالی زنان و همچنین در مشارکت روزافزون زنان در امور اجتماع میتواند مؤثر باشد. [[بهاءالله]] در یکی از [[الواح بهائی|الواح]] خود مینویسد: «جمیع رجال و نساء (مردان و زنان) آنچه را که از اقتراف و زراعت و امور دیگر تحصیل مینمایند، جزئی از آن را برای تربیت و تعلیم اطفال نزد امینی ودیعه گذارند.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجموعه الواح مبارکه، ص ۲۹۲}}</ref> در مورد حقوق زن و مرد نیز نباید حقوق با وظایف اشتباه شوند. اعتقاد به تساوی حقوق، اعتقاد به تساوی وظایف نیست.<ref>{{یادکرد کتاب |کتاب= آموزههای نظم نوین جهانی بهائی}}</ref> |
|||
[[عبدالبهاء]] دربارهٔ روابط بین زنان و مردان در نهاد ازدواج چنین مینویسد: |
|||
== مقام روحانی == |
|||
[[بهاءالله]] معتقد است که تفاوتی در مقام روحانی بین زنان و مردان وجود ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Smith, Peter (2008). An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-86251-6. Page: 143}}</ref> |
|||
[[بهاءالله]] در [[الواح بهائی|الواح]] خود بیان میکند که زنان و مردان در نزد خداوند با هم برابر هستند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Smith, Peter (2008). An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-86251-6. Page 144}}</ref> [[بهاءالله]] مینویسد: " قلم اعلی فرق مابین عباد و اما را از میان برداشته و کل را در صقع واحد به عنایت کامله و رحمت منبسطه مقر و مقام عطا فرمود "<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Smith, Peter (2008). An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-86251-6.Page: 296}}</ref> |
|||
«این زن و شوهر، پیوند زناشویی بستند، پس یاریشان کن که تا آخر زندگی، علامت و نشان وفاق و هماهنگی و وحدت و همبستگی باشند».<ref>{{یادکرد وب|عنوان=Bashariyat website|نشانی=https://bashariyat.org/?page_id=20923|بازبینی=۷ آذر ۱۴۰۲}}</ref> |
|||
[[بهاءالله]] معتقد است که مقام روحانی هر فردی، فارغ از جنسیتی که او دارد، به واسطه معرفت خداوند و اعمال نیکی که انجام میدهد مشخص میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Smith, Peter (2008). An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-86251-6. Page: 144}}</ref> [[عبدالبهاء]]، جانشین [[بهاءالله]]، نیز معتقد است که خداوند تفاوتی بین زن و مرد قرار ندادهاست و همه انسانها به صورت خداوند خلق شدهاند. او بعدها عنوان کردهاست که هم زن و هم مرد دارای ظرفیت یکسانی در هوش، استعداد و خصوصیات روحانی هستند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Smith, Peter (2008). An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-86251-6. Page: 144}}</ref> [[عبدالبهاء]] که مدافع برابری زنان و مردان است بیان میکند که در نزد خداوند مرد بودن یا زن بودن مهم نیست بلکه آنچه مهم است داشتن قلب پاک است. خداوند انسانها را بر اساس اعمال شان قضاوت میکند و نه اینکه زن هستند یا مرد. در نظر [[عبدالبهاء]]، تفاوتهایی که بین زنان و مردان، در حال حاضر، وجود دارد ناشی از فقدان فرصتهای برابر و نیز مسئله تعلیم و تربیت بودهاست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=4. Hartz P. World Religion, Baha'i Faith. 3rd ed. New York: Chelsea House Publishers; 2012.Page: 65}}</ref> |
|||
مثال دو بال یک پرنده در بسیاری از موارد برای بیان اهمیت برابری میان زنان و مردان مورد اشاره قرار گرفتهاست. [[بهاءالله]]، در [[متون بهائی|لوح دنیا]]، بیان میکند که زنان همچون مردان باید در صورت امکان به کسب درآمد و روزی اشتغال داشته باشند. این امر در استقلال مالی زنان و همچنین در مشارکت روزافزون زنان در امور اجتماع میتواند مؤثر باشد. [[بهاءالله]] در یکی از [[الواح بهائی|الواح]] خود مینویسد:<blockquote>«جمیع رجال و نساء (مردان و زنان) آنچه را که از اقتراف و زراعت و امور دیگر تحصیل مینمایند، جزئی از آن را برای تربیت و تعلیم اطفال نزد امینی ودیعه گذارند.» |
|||
با وجود اینها، زنان نمیتوانند در [[بیتالعدل اعظم]] عضو شوند و این موضوع توسط [[فمینیسم بیخدا|فمینیستهای بیخدا]] نقد شدهاست.<ref>[http://www.planetbahai.org/cgi-bin/articles.pl?article=327 Women and the Baha'i Universal House of Justice] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20120707090720/http://www.planetbahai.org/cgi-bin/articles.pl?article=327 |date=۷ ژوئیه ۲۰۱۲}}. Planetbahai.org. Retrieved on 2010-11-25.</ref> |
|||
== تلاشهای بهائیان ایران در راستای ایجاد برابری جنسیتی و پیشرفت زنان == |
|||
== حق رای زنان == |
|||
عبدالبهاء نابرابری عملی زنان با مردان را در طول تاریخ تنها ناشی از نبود فرصت برای زنان، و کاستی آموزش و پرورش ایشان میداند: «تأخّر جنس زن تا به حال به جهت این بوده که مثل مردان تربیت نمیشدند» و تأکید میکند که شکی نیست اگر زنان مثل مردان تربیت میشدند، پیشرفتشان همچون مردان میبود. با برخورداری از امکانات تعلیم و تربیت یکسان، «کمالات» زنان و مردان مساوی خواهد بود، و آن وقت، «سعادت عالم انسانی کامل گردد.». نوشته های او بر آموزش و فرصتهای برابر یادگیری تأکید فراوان دارد. <ref name=":3">{{یادکرد وب|عنوان=برابری زن و مرد؛ نظر و عمل|نشانی=https://www.aasoo.org/fa/articles/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%9B-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%88-%D8%B9%D9%85%D9%84|وبگاه=آسو|بازبینی=2023-03-04|کد زبان=fa}}</ref> |
|||
در ساختار موسسات بهائی، زنان حق رای دادن را در تمامی سطوح محلی، ملی و بینالمللی دارند. [[عبدالبهاء]] در همین رابطه بیان میکند: |
|||
عبدالبهاء آموزش دختران و اعتماد به نفس و کوشش خود زنان را مهمترین عامل دستیابی به آرمان برابری زن و مرد میدانست او حتی زنان را در مواردی از مردان قویتر میدانست. او در سخنرانیهای متعددی به این مطلب پرداخت. از جمله، در یکی از آنها، با طرح این سؤال که تفاوت موجود در جایگاه زنان و مردان از چه ناشی شده است، پاسخ میدهد: «هیچ شبهه نیست که از تربیت است» و در ادامه، با تصریح پیشتر بودن زنان در بعضی زمینهها، بر ضرورت [[تعلیم و تربیت در آئین بهائی|تربیت واحد برای زن و مرد]]، و اهمیّت نقش اجتماعی زنان تأکید میکند: <blockquote>«اگر نساء به مثل رجال تربیت شوند مثل مردان میشوند. بلکه احساسات زنها بیشتر است رقّت قلب زنها بیشتر از مردهاست. لکن تا به حال چون زنها تربیت نشدهاند لذا عقب ماندهاند باید زنها هم مانند مردها تربیت شوند البته به درجهی مردها میرسند علیالخصوص در هیئت اجتماعیه عضو عاملاند لهذا خدا راضی نیست که این عضو مهم در نهایت کمال نباشد و عدل نیز چنین اقتضا مینماید که زنان و مردان مساوی باشند. تربیت واحد بشوند و وظیفهشان را بهتمامه اجرا دارند.»</blockquote>و خطاب به زنان میگوید:<blockquote>«باید خیلی همت کنید؛ در تحصیل علوم بکوشید؛ در ادراک حقایق اشیاء جهد کنید؛ در فضائل عالم انسانی بینهایت همت مبذول دارید و بدانید که فضل الهی شامل شماست. وقتی زنان ترقی کنند که مردان خود شهادت دهند که زنان با ما مساویاند، حاجت بهجدال و نزاع نیست.»</blockquote>عبدالبهاء بر ضرورت آموزش زنان و بهبود شرایط زندگی آنان بسیار تأکید داشت، و حتی به صراحت بیان کرد که آموزش دختران را مقدم بر پسران میداند. در احکام بهائی آمده است که در صورت ناکافی بودن امکانات مالی خانواده، باید اولویت حقِّ تحصیل به فرزندان دختر داده شود، زیرا ایشان مادران آیندهاند و اوّل مربّیِ طفل، مادر است. <ref>{{harvnb|Handal|2007|pages=48–62|title=The Philosophy of Bahá’í Education|journal=Religion & Education|volume=34|issue=1|doi=10.1080/15507394.2007.10012391|issn=1550-7394}}</ref> |
|||
عبدالبهاء شمار زیادی از زنان تحصیلکرده و موفق غربی را که پزشک، معلم یا مدیر مدرسه بودند ترغیب کرده بود به ایران بروند و مدرسه و درمانگاه برای دختران و زنان ایرانی بسازند و در ایران تدریس و طبابت کنند. <ref>{{harvnb|Smith|2008|title=An Introduction to the Baha'i Faith|publisher=Cambridge University Press|location=Cambridge|isbn=978-0-521-86251-6|oclc=181072578}}</ref> |
|||
«حق رأی زنان درست و حتمی است… من به برابری حقوق زنان و مردان باور دارم… همه پیروان من تکهمسر هستند، ولی من باور دارم که دو نفر که در مییابند که نمیتوانند پیوند روحی میان خود برقرار کنند، بهتر است که از همدیگر جدا شوند. ناسازگاری بیشترین دلیل جدایی است. وقتی که ناسازگاری وجود دارد ازدواج واقعی نمیتواند وجود داشته باشد. من در ازدواج خوشبخت بودهام و چهار دختر دارم. آنها به زبان [[زبان فرانسوی|فرانسه]] و [[آلمانی (زبان)|آلمانی]] صحبت میکنند و خیلی دختران موفقی هستند. آنها چادر به سر نمیکنند و مانند شما زنان آزاد هستند.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Nixola Greeley-Smith, "Abdu’l-Bahá Abbas, Head of New Religion, Believes in Woman Suffrage and Divorce," The Evening World, New York, April 12, 1912.}}</ref> |
|||
تأسیس [[مدرسه تربیت نسوان|مدرسهٔ تربیت]] برای دختران در تهران در پی تأکید [[عبدالبهاء]] مبنی بر اهمیت آموزش دختران بود. این مدرسه توسط دکتر عطاالله بخشایش در سال ۱۲۹۰ شمسی، به کمک تعدادی از بهائیان آمریکایی با نامهای، [[لیلیان کُپس|خانم لیلیان کُپس]]، [[دکتر سوزان مودی]]، [[دکتر جنیویو کُی]]، و [[خانم ادلاید شارپ]] و با همکاری نزدیک سایر همکاران بهائی ایرانی و غیر بهائی وی تأسیس گردید. این مدرسه با ۶ سطح درسی آغاز به کار کرد و برای دختران تا سنّ ۲۰ سالگی دروس ویژهای داشت. گنجایش این مدرسه در حدود سال ۱۲۹۸ شمسی به ۴۰۰ دانشآموز رسید. گنجایش این مدرسه در ده سال پس از آن توسعه یافته و توان ارائهٔ ۱۱ سطح درسی مختلف به ۷۱۹ دانشآموز را، که ۳۵۹ نفر از آنها بهائی، ۳۵۲ نفر مسلمان و ۸ نفر یهودی بودند، پیدا کرد.<ref>{{harvnb|Rafati|1988|title=BAHAISM x. Bahai Schools|encyclopedia=Encyclopedia Iranica|volume=Online Edition|url=https://www.iranicaonline.org/articles/bahaism-x|accessdate=1 May 2020}}</ref> |
|||
== قوانین و احکام مرتبط با برابری زنان و مردان == |
|||
سیاست عملی عبدالبهاء برای پیش بردن اصل برابری زنان و مردان، آگاه کردن زنان به اهمیت مقام و حقوقشان، و تشویق آنان به دانش آموختن و مشارکت فعال در کارهای اجتماعی بود. او در موارد بسیار، کارهای خطیر و دشوار را به زنان میسپرد، که گاهی خلاف انتظار جامعه بود. عبدالبهاء این مسئولیتهای مهم را به زنان میداد، و بعد توفیق و دستاوردشان را در جمع میستود. <ref>{{harvnb|Smith|2008|title=An Introduction to the Baha'i Faith|publisher=Cambridge University Press|location=Cambridge|isbn=978-0-521-86251-6|oclc=181072578}}</ref> |
|||
=== ارث === |
|||
یکی از این موارد ملاقات با مظفرالدین شاه قاجار و صدر اعظم او، امینالسّلطان، به قصد دادخواهی برای بهائیان ایران بود. عبدالبهاء این مأموریّت را به خانم [[لوا گتسینگر]] داد که از اولین زنانى بود که در آمریکا بهائى شده بود. [[لوا گتسینگر]] به همراه [[هیپولیت دریفوس]] اولین بهائی فرانسوی، هنگام دومین سفر [[مظفرالدینشاه|مظفرالدین شاه]] و صدراعظم در سال ۱۹۰۲، در پاریس موفق به دیدار او شد، و از ظلم و ستم وارد بر بهائیان ایران گفت و تقاضای رعایت عدالت در حق آنها کرد. در جواب، البته، از شاه و امینالسلطان که از گسترش آیین بهائی در میان غربیان حیرتزده شده بودند، پاسخهای دلگرمکننده شنید. <ref>{{harvnb|Metelmann|1997|title=Lua Getsinger: Herald of the Covenant|location=Oxford [United Kingdom]|isbn=0-85398-416-6|oclc=38593507}}</ref> |
|||
لیندا و جان والبریج، در مقالهای با عنوان قوانین بهائی به نفع مردان در نظم جهانی سال ۱۹۸۶، اولین مفسرانی بودند که مقالهای را به زبان انگلیسی در مورد قانون ارث منتشر کردند. آنها برخی از ویژگیهای جامعه شناختی جامعه بهائی، به ویژه یک الگوی پدرسالارانه را از نابرابریهای موجود در آن استنباط کردند و سعی کردند دلیل اینکه چرا چنین الگویی برای جامعه و برای زنان مطلوبتر است را بیایند؛ بنابراین اقدس ساختار و چهارچوب خانواده را کمی منحرف میکند تا آن را در مسیری مردانه رقم بزند. در قوانین ارث کتاب اقدس، خانه محل زیست خانواده و بخش عمدهای از داراییهای داخل خانه به پسر ارشد میرسد. سهم همسر بازمانده از از خانه هیچ و از داراییهای داخل خانه نیز نسبتاً اندک است.<ref>{{harvnb|Walbridge|1984|p=28}}</ref> |
|||
اما بر خلاف آن قولها، یک سال بعد، واقعهی هجوم و کشتار در یزد و اصفهان پیش آمد که در طی آن نزدیک به ۳۰۰ بهائی در این دو شهر کشته شدند و خانه و اموالشان به غارت رفت. [[عبدالبهاء]] پیش از آن [[روحانیّه بشروئی]]، یکی از زنان مطلع و سخنور بهائی را که با تخلّص بیبی روحانی شعر هم میگفت، مأمور کرده بود که برای آموزش بهائیان به یزد برود. روحانیّه که ورودش به یزد مقارن با شروع هجوم و کشتارها شد، درطول آن وقایع و پس از آن با شجاعت به تقویت روحیهی بهائیان و تسلّی آنان پرداخت. بعدها عبدالبهاء در یک سخنرانی دربارهی برابری زنان، در سانفرانسیسکو، او را بسیار ستود و بزرگ داشت.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=برابری زن و مرد؛ نظر و عمل|نشانی=https://www.aasoo.org/fa/articles/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%9B-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%88-%D8%B9%D9%85%D9%84|وبگاه=آسو|تاریخ=2023-05-06|کد زبان=fa}}</ref> |
|||
نمونه دیگری از اعتماد به قابلیّتهای زنان را عبدالبهاء در کار ساختن مشرقالاذکار (عبادتگاه بهائی) شیکاگو نشان داد. تأسیس این بنا بزرگترین پروژهی ساختمانی و سرمایهگذاری جامعهی بهائی در دورهی خود بود و عبدالبهاء مدیریت این کار را به عهدهی یک زن بهائی آمریکایی به [[Corine True|نام کورین ترو]] گذاشت. و زمانی که عبدالبهاء به آمریکا سفر کرده بود، در روز اوّل ماه مه سال ۱۹۱۲، هنگام نهادن سنگ بنای همین معبد، در حرکتی نمادین بیلچه را به دست زن جوان ایرانی، [[قدسیه اشرف|قدسیّه اشرف]] که در امریکا در دانشگاه تحصیل میکرد، داد تا او هم «به نمایندگی از زنهای ایران» در این آغاز سهمی داشته باشد. قدسیه اشرف، حدود یک سال قبل از آن، به آمریکا رسیده بود. پدرش، دو سال قبل، از عبدالبهاء دربارهی فرستادن دخترش برای تحصیل به آمریکا نظر خواسته بود، و جواب شنیده بود که «بهفوریّت روانهاش کنید.» قدسیه اشرف باید از اولین زنان ایرانی—شاید هم اولّین زن ایرانی—باشد که برای تحصیلات دانشگاهی به آمریکا رفت. <ref>{{یادکرد وب|عنوان=ASHRAF, GHODSIEH|نشانی=https://iranicaonline.org/articles/ashraf-ghodsieh|وبگاه=iranicaonline.org|بازبینی=2023-06-02|کد زبان=en-US|نام خانوادگی=Foundation}}</ref> |
|||
== حق رأی زنان == |
|||
قوانین ارث اقدس با این فرض بیان شدهاند که متوفا یک مرد باشد؛ بنابراین بهاءالله به صراحت میگوید که محل اقامت و لباس شخصی شخص فوت شده به مردان میرسد و نه زنان یا فرزندان. عبدالبهاء اینگونه تفسیر میکند که محل اقامت و لباس شخصی مرد متوفی بین وراث ذکور باقی میماند. شوقی افندی در تفسیر این مطلب میگوید که محل اقامت و لباسهای پدر متوفی به فرزندان ذکور میرسد نه فرزندان اناث.<ref name="McGlinn 1993">{{harvnb|McGlinn|1993}}</ref> والبریج بهطور خاص به اثراتی اشاره میکند که اعمال این قانون در جامعه بهائی ممکن بود به وجود بیاورد. اما با این فرض که الگوی مالکیت در جامعه بهایی، به جوامع سنتی خاورمیانه شباهت دارد که در آنها اگر نیاز به مالکیت باشد، بهطور کلی مرد یا پدر مالک مطلق قانونی خانه و خانواده است. اینکه چرا این الگو باید برای یک جامعه بهائی طراحی شود مشخص نیست. در مقایسه، قوانین اسلامی صریحاً به زنان اجازه میدهد مالک درآمد خود باشند. بنا بر آیه ۳۲ نساء ” مردان را از آنچه به دست آوردهاند بهرهای است و زنان را نیز از آنچه به دست آوردهاند بهرهای است”.<ref name="McGlinn 1993"/> |
|||
سفر عبدالبهاء به اروپا و آمریکا مقارن با اوج مبارزات زنان برای گرفتن حق رأی و اعتراض به نابرابریهای اجتماعی بود، و دیدگاههای او دربارهی حقوق زنان بسیار با استقبال روبرو میشد. به شهادت نویسندهی سفرنامهاش، بهویژه، زنانِ «حقوقطلب» غربی اشتیاق بسیار برای شنیدن سخنرانیهای او داشتند. انجمنهای زنان پیشرو او را برای سخنرانی دعوت میکردند، روزنامهها مرتب دربارهی آنچه میگفت گزارش مینوشتند، و بهخصوص زنان خبرنگار بسیار با او مصاحبه میکردند. عبدالبهاء از تأثیر مطبوعات بر افکار عمومی به خوبی آگاه بود، و نظراتش را با صراحت میگفت و گاه از تجربههای شخصی خود مثال نقل میکرد.<ref>{{Cite web|url=https://en.wikipedia.org/wiki/%CA%BBAbdu%27l-Bah%C3%A1%27s_journeys_to_the_West|title=ʻAbdu'l-Bahá's journeys to the West|website=Wikipedia|access-date=2023-06-02}}</ref> |
|||
در تشریح شیوه تقسیم اموال یک زن، بیت العدل بیان میکند: “از نوشته گاردین چنین برمیآید که در جایی که بهاءالله میان یک زن و مرد قانونی وضع کردهاست، تغییرات لازم باید در قانون اعمال شود مگر آنکه زمینه و مفاد قانون این امر را ناممکن کند. ” بنابراین، اگر چه تغییر قوانین بر اساس تصمیمات بیت العدل اعظم است و میتواند تا حدی که تفسیر گاردین اجازه میدهد تغییر کند، ممکن است به عنوان یک اصل ثابت در حقوق بهائی محسوب شود. در جواب این سؤال که اگر متوفی زن باشد، سهم الارث او به چه کسی میرسد؟ پاسخ دادهاند که سهمالارث زن به شوهر میرسد.<ref name="McGlinn 1993"/> در جایی که اسلام یک قانون کلی در مورد سهم مرد و زن دارد (چه متوفی مرد باشد چه زن)، بهائیت سهمی را که در صورت فوت مرد به زن میرسد، یا در صورت فوت شوهر به همسر او میرسد، تعیین میکند. این نشان دهندهٔ یک الگوی برابری نا متقارن میان دو جنس است. شاهد مثال دیگر، بیان بهاءالله در مورد به ارث رسیدن لباس مادر است. در اقدس آمدهاست که “لباس شخصی مادر باید بهطور برابر میان دختران تقسیم شود. “این برخلاف لباس مرد است، که به شرط حیات به پسر ارشد میرسد. اگر او قبل از پدرش فوت شده باشد ان اموال به فرزندان پسر ارشد نمیرسد، بلکه به پسر دوم میرسد، و همچنین است تا پسر چهارم. بهاءالله ادامه میدهد: لباس استفاده شدهٔ مادر باید بهطور برابر میان دختران تقسیم شود. اما ثروت باقیمانده او، از قبیل اموال، جواهرات و لباسهای نو، به شیوهای که در کتاب اقدس نازل شده، بین همه ورثه او تقسیم میشود. اگر شخص فوت شده دختر نداشته باشد، تمام ثروتش باید به شیوهٔ تعیین شده برای مردان در متن مقدس تقسیم شود. از قراین اینطور استنتاج میشود که وقتی یک زن از دنیا میرود، محل اصلی اقامت او یا سهم او از اثاث خانه به دختر ارشدش، سپس دختر دوم تا دختر چهارم میرسد.<ref name="McGlinn 1993"/> |
|||
نمونهای از این گزارشها، نوشتهی یک زن خبرنگار، روز بعد از ورود عبدالبهاء به آمریکا در یکی از روزنامههای نیویورک منتشر شده است. در این گزارش به نقل از عبدالبهاء آمده است:<blockquote>«حق رأی زنان درست و حتمی است… من به برابری حقوق زنان و مردان باور دارم... همه پیروان من تکهمسر هستند... من باور دارم که دو نفر که در مییابند که نمیتوانند پیوند روحی میان خود برقرار کنند، بهتر است که از همدیگر جدا شوند. ناسازگاری بیشترین دلیل جدایی است. وقتی که ناسازگاری وجود دارد ازدواج واقعی نمیتواند وجود داشته باشد. من در ازدواج خوشبخت بودهام و چهار دختر دارم. آنها به زبان فرانسه و آلمانی صحبت میکنند و خیلی دختران موفقی هستند. آنها چادر به سر نمیکنند و مانند شما زنان آزاد هستند.<ref>{{harvnb|Greeley-Smith|''The Evening World''|1912|access-date=2023-06-02}}</ref> </blockquote>عبدالبهاء هدفهای جنبش حقطلبی زنان را تأیید میکرد و با بسیاری از زنان پیشرو و انجمنهای زنان در اروپا و آمریکا ملاقات و مراوده داشت. یکی از مهمترین زنانی که با او دیدار کرد، [[املین پنکهرست]]، رهبر جنبش سافروجتها - جنبش حق رأى زنان در سالهاى اول قرن بیستم در بریتانیا- بود که به خاطر مبارزاتش چندین بار زندان رفت. در سفر عبدالبهاء به لندن املین پنکهرست به دیدار او رفت. در دیدار با پنکهرست، عبدالبهاء آرمانهای حقطلبی زنان را ستود، اما آنان را از توسّل به حرکتهای خشن، مثل شکستن پنجرهها، خسارت زدن به قطارها و امثال آن برحذر داشت، و تشویق کرد که با به کارگیری دانش و هوش و دستاوردهای علمی و هنری برای حقوق خود مبارزه کنند: |
|||
«در این عصر، شخص ضعیف به اقدامات ترسناک متوسّل میشود، و شخص هوشمند قوهی عقل و حکمت را به کار میگیرد» (ترجمه). <ref>{{harvnb|Weinberg|2012|access-date=2023-06-02}}</ref> |
|||
همین مطلب دربارهی روش اقدام برای حصول برابری، درسخنرانیهای عبدالبهاء برای زنان آزادیخواه نیز آمده است. نویسندهی سفرنامهاش د خلاصههایی که از سخنرانیهای او یادداشت کرده، به این مطلب اشاره میکند. از جمله، این نقل قول از نطق روز ۱۹ دسامبر ۱۹۱۲م که:<blockquote>«باید نساء در تربیت خود و تحصیل کمالات بکوشند. به تربیت احقاق حقوق خویش نمایند، نه به زور و زجر. زیرا به حسن تدبیر و تربیت طلب مساوات نمودن شأن عاقل است. شخص دانا به تحصیل کمالات طلب حقوق خویش نماید، امّا نادان بقوّهی جبریّه،» </blockquote>و این که دو روز بعد، وقتی «جمعی از خانمهای محترمه حقوقطلب» با عبدالبهاء دیدار کردند، او ایشان را «به اعتدال و حسن اخلاق و کردار» نصیحت کرد.<ref name=":3">{{یادکرد وب|عنوان=برابری زن و مرد؛ نظر و عمل|نشانی=https://www.aasoo.org/fa/articles/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%9B-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%88-%D8%B9%D9%85%D9%84|وبگاه=آسو|بازبینی=2023-03-04|کد زبان=fa}}</ref> |
|||
در صحبت با یکی دیگر از زنان این جنبش، [[امیلین پتیک لاورنس|املین پتیک-لاورنس]] عبدالبهاء از او پرسید: «چرا باور دارید که زنان باید حق رأى داشته باشند؟» جواب داد: «چون فکر مىکنم بشر باید بالاتر و بالاتر پرواز کند اما تنها با یک بال نمىتواند به اوج برسد.» عبدالبهاء اینبار با لبخند پرسید: «اگر یک بال از بال دیگر قوىتر بود تکلیف چیست؟» جواب داد: «باید بال ضعیفتر را تقویت کرد.» عبدالبهاء گفت: «اگر من به شما ثابت کنم که زنان بال قوىترند، چطور؟» [[امیلین پتیک لاورنس|املین پتیک-لاورنس]] جواب داد: «در آن صورت من تا ابد مدیون شما خواهم بود.» <ref>{{harvnb|Momen|2015|access-date=2023-06-02}}</ref> |
|||
== شخصیتهای برجسته تاریخی == |
|||
=== مهریه === |
|||
در [[کتاب اقدس]] نیز درمورد [[مهریه]] چنان نوشته شدهاست که: «مهریه اهل مدن (شهرنشینان) را نوزده مثقال طلا و مهر اهل روستا را نوزده مثقال نقره مقرر میفرمایند.» و همچنین ذکر شده که در مهر پرداخت بیشتر از نود و پنج مثقال حرام است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قاموس اقدس|صفحه=404|نویسنده=نصرتالله محمدحسینی}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=گنجینه حدود و احکام|صفحه=168|نویسنده=اشراق خاوری}}</ref> |
|||
=== طاهره قرة العین پیشگام در اعلان برابری زنان و مردان === |
|||
== الگوی زنان بهائی == |
|||
{{اصلی| طاهره قرةالعین}} |
|||
[[File:Lidia_Zamenhof_(1904-1942).jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Lidia_Zamenhof_(1904-1942).jpg|بندانگشتی|[[لیدیا زامنهوف]] مترجم بهائی؛ قبل از کشته شدن در [[اردوگاه مرگ تربلینکا]]]] |
|||
'''[[طاهره قرةالعین|فاطمه برغانی قزوینی]]''' (۱۲۳۰، ۱۲۳۱ یا ۱۲۳۳ قمری – ۱۲۶۸ قمری) ملقب به '''زرینتاج'''، '''زَکیّه'''، '''اُمّ سَلَمَه''' و مشهور به '''[[طاهره قرةالعین|طاهره]]''' و '''قُرَّةُالعَین'''، شاعر، خطیب، [[مجتهد]]، عارف،[[محدث]] ایرانی،از نخستین مریدان [[سید علیمحمد باب]]<ref>{{پک|Hemmat Kaveh|۲۰۰۸|ص=۵۴۴–۵۴۵}}</ref> و از رهبران [[بابیه|جنبش باب]] بودهاست.<ref>{{پک|Najmabadi|۲۰۰۳|ص=۴۳۲}}</ref> او دختر یکی از علمای قزوین بود و در نزد همگان با عنوان طاهره یا «پاک» که از طرف بهاءالله به او اعطا شده بود شناخته میشود. در خارج از جامعهی بهائی، او را به عنوان شاعری جسور و انقلابی میشناسند. او از اولین پیروان باب بود و باب او را به عنوان یکی از هجده مؤمن اولیهی خود که به «حروف حی» معروف هستند، برگزید و بسیار محترم داشت. از آن پس طاهره با فصاحت به ترویج تعالیم باب پرداخت. او هنجارهای رایج دوران را به چالش کشید که کشف حجاب در واقعه بدشت از آنجمله بود و در نهایت نیز جان خود را فدای ایمان و اعتقادش نمود و به شهادت رسید. از قول [[عبدالبهاء]] نقل میشود که وقتی او وارد مجلسی میشد حتی بزرگترین علما هم سکوت میکردند. او به قدری در فلسفه و علم متبحر بود که تمام کسانیکه به حضورش میرسیدند در هر موردی نخست با او مشورت و کسب تکلیف میکردند. شجاعت او نیز بینظیر بود و بیپروا با دشمنان خود رو برو میشد تا سرانجام توسط مخالفین دیانت بابی که در صدد قلع و قمع بابیان بودند، در سال۱۸۵۲م به قتل رسید.طاهره نخستین زن آیین [[بابیه|بابی]] بود که [[روبنده]] از صورت برگرفت و اعلام نمود که با آمدن [[آیین بیانی]]، [[احکام اسلام]] ملغی شدهاست. طاهره برترین شخصیت زن در [[آیین بیانی]] و سومین و شناختهشدهترین شخصیت زن در [[آئین بهایی]] است. یکی از مشهورترین کارهای او برداشتن روبنده در [[واقعه بدشت]] در [[شاهرود]] بود. برخی نویسندگان معاصر این عمل را در جهت آزادی زنان و عملی [[فمینیست|فمینیستی]] توصیف کردهاند. طاهره در اجتماع بدشت سخنرانی نمود و با حاضر شدن بدون نقاب روبنده حاضران را شوکه کرد. او همچنین جدائی دین بابی از دین اسلام و نسخ احکام و سنن قدیم را اعلام نمود. <ref>{{harvnb|Foltz|2004}}</ref> |
|||
هر آیینی، الگوی خود را برای زنان دارد. در [[هندوئیسم|هندویسم]]، سیتا زن کاملی است که با پذیرش همه مخاطرات به همسر خود وفادار میماند. در [[مسیحیت]]، مریم مقدس زن برجسته و الگو و سمبل مادری است؛ و در اسلام، فاطمه، دختر [[محمد]]، همزمان الگو و سمبل مادر، همسر و دختران است. [[طاهره قرةالعین|طاهره]] نیز یکی از زنان برجسته در تاریخ بابی-بهائی است. |
|||
[[پرونده:Bahiyyih_khanum_1895.jpg|بندانگشتی|بهئیه خانم در سال '''۱۸۹۵'''م]] |
|||
از نظر الهیاتی، طاهره مهمترین زن بهائی نیست. از این نظر نواب همسر بهاءالله و بهیه دختر بزرگ او ارجحیت دارند. از نفر اول، مطالب اندکی به زبان فارسی و انگلیسی وجود دارد. بهیه شناخته شده تر است، زیرا او چند بار، بهطور عملی، رهبری جامعه بهائی را در دست گرفت. او همواره حامی عبد البها و شوقی افندی بودهاست ولی او به اندازه طاهره مورد توجه قرار نگرفتهاست. طاهره در یک کلمه، اسطوره و افسانه است، و از اینرو نقش مهمتری به عنوان سمبل زن برای بهائیان دارد. شاید در میان بهائیان ایران و آمریکا، بیشترین نام برای دختران، نام او است. در سال ۱۲۶۰ سید علی محمد باب، مخفیانه خود را قائم اسلام معرفی کرد. او هجده نفر از طرفداران خود را گزینش و به همراه خود، جمعاً نوزده نفر را حروف حّی نامگذاری کرد. در آن زمان، طاهره یکی از چهرههای سرشناس فرقه شیخیه بود. اگرچه طاهره هیچگاه باب را ملاقات نکرد، ولی خیلی زود عقیده و ادعای او را پذیرفت و به عنوان یکی از این حروف انتخاب شد. |
|||
=== بهیه خانم پیشگام در مدیریت و اداره امور جهانی بهائیان === |
|||
=== سرگذشت === |
|||
{{اصلی| بهیه خانم}} |
|||
طاهره نام اصلی اش فاطمه بیگم برغانی و دختر یکی از روحانیون سرشناس قزوین، ملا صالح برغانی، بود. او دروس اسلامی سنتی را فرا گرفت و میتوانست بسیاری از آثار و نوشتههای باب را از عربی به فارسی ترجمه کند. علیرغم این سابقه و پیشینه، نوشتههای طاهره بشدت مخالف روحانیون بود. او برای گفتههایش دلیل و سندی ارائه نمیکرد و همواره اساس ادعایش این بود که مطالبی از سوی خداوند به او الهام درونی میشود. او چند اقدام جدید و بدیع در جامعه بابی به وجود آورد. ادعا کرد که عمده قوانین اسلامی برای بابیان لازمالاجرا نیست و لذا از خواندن نمازهای روزانه خودداری کرد؛ ولی بی پرواترین اقدام او حضور بیحجاب در جمع بابیان بود. به نوشته عباس امانت، شاید این اولین باری بود که یک زن ایرانی، به اختیار خود حجاب را کنار گذاشت. شاید حلقه زنانی که در کربلا و سپس در قزوین، همدان، بغداد و تهران دور او جمع شدند، اولین دسته از زنان در آن مناطق بودند که از محرومیت زنانه خویش مطلع میشدند؛ ولی رفتارهای طاهره از جنس اقدامات جنبش آزادیخواهی زنان مدرن نبود. برای طاهره برداشتن حجاب نوعی نوگرایی دینی محسوب میشد. در آثار طاهره و باب مطلبی تحت عنوان حقوق زنان مشاهده نمیشود. طاهره آثار باب را برای خود آزادیبخش میدید، اعم از آنکه آن مطالب دربارهٔ زنان باشد یا نباشد.<ref>{{harvnb|Amanat|1989|p=306}}</ref> |
|||
'''[[بهیهخانم|بَهیّه خانم]]''' (۱۸۴۶ در [[تهران]] - ۱۵ ژوئیه ۱۹۳۲ در [[حیفا]]) ملقب به '''ورقهٔ عُلیا'''<ref name="Bramson2">{{Harvnb|Bramson|2004|pages=102–103}}</ref><ref>[http://aeenebahai.org/en/node/3225 تساوی زنان اصل مکملیت دیانت بهائی] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20171112074524/http://aeenebahai.org/en/node/3225|date=۱۲ نوامبر ۲۰۱۷}}، سایت آئین بهائی</ref> و با نام اصلی '''فاطمه سلطان''' متولد شده. او تنها دختر [[بهاءالله]] و [[آسیهخانم]]<ref name="PSmithBahiyyih2">{{harvnb|Smith|2000|pp=86–87}}</ref> و خواهر تنی [[عبدالبهاء]] بود. وی دارای مقام بسیار والایی در [[بهائیت|دیانت بهایی]] است و همچون مادر خویش از بزرگترین زنان تاریخ آئین بهائی بهشمار میرود.<ref name="Bramson2" />در طول [[جنگ جهانی اول]] ، او غذا، لباس و کمک های پزشکی را بین جمعیت گرسنه محلی توزیع کرد. <ref name="PSmithBahiyyih">{{Harvard citation no brackets|Smith|2000}}</ref> وی در زمان سفرهای عبدالبهاء به اروپا و آمریکا (بین سالهای ۱۲۸۹ تا ۱۲۹۲ خورشیدی)<ref>۱۹۱۰ تا ۱۹۱۳ میلادی</ref> و سفر [[شوقی افندی]] به اروپا (بین سالهای ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۳ خورشیدی)<ref>۱۹۲۲ تا ۱۹۲۴ میلادی</ref> سِمت [[نظم اداری|رهبر اجرایی]] آیین بهایی را برعهده داشت. سمتی که تا پیش از این برای یک زن در تاریخ [[ادیان ابراهیمی]] بیسابقه بودهاست.<ref name="PSmithBahiyyih2" /><ref name="Bramson2" /><ref name="JKhanProphetDaughter">{{Harvnb|Khan|2005|pages=78, 79, 84, 131}}</ref> [[سوزان استایلزمنک]] و [[:en:Arvind Sharma|ارویند شارما]] از بهیهخانم، [[آسیهخانم]] و [[طاهره قرةالعین]] به عنوان «سه زن مهم در آئین بهایی» یاد کردهاند.<ref>{{پک|Susan Stiles Maneck|۱۹۸۹|ک=Táhirih}}</ref><ref>{{پک|Arvind Sharma|۱۹۹۴|ص=۲۳۸}}</ref> بِهیّهخانم هیچگاه ازدواج نکرد و زندگیاش را وقف خدمت کرد.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/bahaiya-kanom-b BAHĀʾĪYA ḴĀNOM] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20171117020754/http://www.iranicaonline.org/articles/bahaiya-kanom-b|date=۱۷ نوامبر ۲۰۱۷}} [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]]</ref> او در ۲۴ تیر ۱۳۱۱ در [[حیفا]] درگذشت و در [[باغهای بهائی حیفا|باغهای بهایی]] در [[کوه کرمل]] دفن و آرامگاه و بنای یادبود او در [[ساختمانهای مرکز جهانی بهایی|مرکز جهانی بهایی]] ساخته شد.<ref name="PSmithBahiyyih2" /> |
|||
=== بهیه خانم رهبر اجرایی آیین بهایی === |
|||
اقدامات طاهره باعث بروز اختلافات در میان جامعه بابی شد. بسیاری از بابیان همچنان خود را پایبند احکام اسلامی میدانستند و باور نداشتند که کلام و آثار باب مستلزم گسست و جدایی از گذشته یا احکام اسلامی باشد؛ لذا آنان اعمال و رفتار طاهره را شرمآور و وقیحانه میشمردند. به همین خاطر و برای دفاع از او، باب به او لقب طاهره داد. مخالفت روحانیون مسلمان شدیدتر بود. در ماه محرم سال ۱۲۲۶، طاهره برخلاف دیگران که لباس عزاداری برای شهادت حسین میپوشیدند، تعمداً برای تحریک روحانیون لباسهای بسیار روشن و پر رنگ پوشیده و به بابیان اصرار کرد تا در روز اول محرم، جشن تولد باب را برپا کنند. روحانیون هم مردم را برای حمله به منزل محل سکونت او دعوت کردند. سرانجام حاکم شهر دخالت کرد و مقرر داشت طاهره تا قبل از آنکه به بغداد تبعید شود در حبس خانگی قرار گیرد.<ref>{{harvnb|Zarandi|1932|p=273}}</ref> |
|||
'''[[بهیهخانم|بَهیّه خانم]]''' به دفعات به سمت رهبر اجرایی آیین بهایی برگزیده شد. از جمله در دوره [[سفرهای عبدالبهاء به غرب]] بین سالهای ۱۹۱۰–۱۹۱۳م، زمانی که در دهه ششم زندگی خود بود، و سپس در زمان سفرهای [[شوقی افندی]] به اروپا بین سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۴م هنگامی که در دهه هفتم از زندگی به سر میبرد.<ref name="JKhanProphetDaughter2">{{Harvard citation no brackets|Khan|2005}}</ref> ایفای چنین نقشی برای یک زن از نظر تاریخی بسیار کم سابقه بودهاست.<ref name="PSmithBahiyyih3">{{Harvard citation no brackets|Smith|2000}}</ref><ref name="Bramson3">{{Harvard citation no brackets|Bramson|2004}}</ref> او در سال ۱۹۱۰م از سوی [[عبدالبهاء]] که در سفرهای طولانی خود به غرب بود، به این سمت منصوب شد.<ref>{{Harvard citation no brackets|Khan|2005}}</ref> در این دوره، بهیه خانم به امور [[مرکز جهانی بهائی]] و ارتباطات خارجی آن میپرداخت.<ref name="PSmithBahiyyih3" /> اینها شامل ملاقات با بزرگان،<ref name="PSmithBahiyyih3" /> سخنرانی از طرف عبدالبهاء، ملاقات با مقامات مسئول چه مرد و چه زن، و ارائه کمکهای پزشکی به بیماران و فقرا بود.<ref name="Khan 2005 page = 79">{{Harvard citation no brackets|Khan|2005}}</ref> بهیه همچنین به راهنمایی روحانی و اداری جامعه جهانی بهائی مشغول بود که مستلزم نوشتن نامههای تشویقی به جوامع بهائی سراسر جهان میبود.<ref name="Khan 2005 page = 79" /> او در این مدت با عبدالبهاء مرتباً در مکاتبه بود.<ref>{{Harvard citation no brackets|Khan|2005}}</ref> |
|||
در سال ۱۹۲۱، عبدالبهاء درگذشت و بهیه خانم با کمک سایچیرو فوجیتا<ref name="traces15">{{Harvard citation no brackets|Sims|1989}}</ref> در تلگرافهایی خبر فوت او را به عالم بهائی اعلام کرد. از جمله تلگرافی به منزل ولزلی تودور پل در لندن ارسال داشت و شوقی افندی را از این واقعه باخبر نمود. |
|||
=== اخلاق در خانواده === |
|||
هنگامی که شوقی افندی رهبری آیین بهائی را بر عهده گرفت، اظهار داشت که چگونه در دوران سخت پس از مرگ عبدالبهاء از حمایتهای بهیه خانم بهرهمند بودهاست. در سال ۱۹۲۲ بهیه مجدداً<ref>{{Harvard citation no brackets|Khan|2005}}</ref> و این بار توسط شوقی افندی به عنوان رهبر اجرایی دیانت بهایی انتخاب شد و کمیته ای به او در انجام این مهم کمک مینمود که البته بدون امضای او نمیتوانست مصوبه ای داشته باشد.<ref>{{Harvard citation no brackets|Khan|2005}}</ref> او مفاد وصیتنامه عبدالبهاء را برای بهاییان تشریح کرد<ref>{{Harvard citation no brackets|Khan|2005}}</ref> و به ویژه زنان بهائی ایران را تشویق مینمود تا در فعالیتهای بهائی مشارکت کنند<ref>{{Harvard citation no brackets|Khan|2005}}</ref> و مفاد [[عهد و میثاق در آئین بهائی|عهد و میثاق]] بهاءالله را برای ایشان توضیح میداد.<ref>{{Harvard citation no brackets|Khan|2005}}</ref> نامههای تشویقی او برای جوامع بهائی که در سوگ درگذشت عبدالبهاء عزادار بودند، تسلی خاطر بود.<ref>{{Harvard citation no brackets|Khan|2005}}</ref> |
|||
در ورود به قزوین، شوهرش ملا محمد، که طاهره بسیار از نظر فکری با او اختلاف داشت از او خواست تا به سر زندگی برگردد. طاهره به او گفت: ”تو اگر شوهر وفادار و خواهان من بودی در کربلا به دیدن من میامدی و پای پیاده مرا تا قزوین میاوردی؛ و من در طول سفر تو را از خواب غفلت بیدار میکردم و راه حقیقت را به تو مینمایاندم؛ ولی این اتفاق نیفتاد سه سال از جدایی ما گذشتهاست. من نه در این دنیا و نه در دنیای دیگر کنار تو نخواهم بود. من برای همیشه ترا از زندگی خود خارج کردهام. ”<ref>حسین نقبایی، ص ۱۵، تهران، ۱۹۷۲، ص۶۰</ref> یکی از شیخیان هوادار باب بنام ملا عبدالله، تصمیم به انتقام از ملا محمد تقی عمو و پدر شوهر طاهره گرفت. وقتی ملا تقی، سحرگاه برای ادای نماز صبح به مسجد محل رفت، ملا عبدالله ناگاه براو حمله کرد ضرباتی با کارد و دشنه به او زد و گریخت. این حادثه موجب بازداشت و آزار بسیاری از بابیان در قزوین شد. طاهره هم به اتهام دست داشتن در ماجرا، دستگیر شد. ملا عبدالله برای توقف خشونتها خود را تسلیم کرد. علیرغم این، بابیان آزاد نشدند و بسیاری از آنها مجازات شدند. طاهره با کمک و همدستی بهاءالله گریخت و در خانه بهاءالله پنهان شد. سپس بابیان بین خود فراخوانی دادند تا در خراسان گرد هم جمع شوند. بهاءالله و طاهره با هم به محلّی بنام بدشت سفر کردند. در آنجا ۸۱ تن از سران بابی اجتماع کردند و به مشورت پرداختند که چگونه میتوانند باب که در آن زمان زندانی بود را آزاد کنند و همچنین با ادامه آزارها، برنامه و راهبرد آینده جامعه بابی چه باید باشد؟ در آن مجمع بین طاهره که رهبری بابیان رادیکال را بر عهده داشت و طرفدار جدایی کامل از اسلام و دفاع مسلحانه از جامعه بابی بود وقدوس که محافظه کار و طرفدار اصلاحات و نوگرایی در احکام اسلامی و نیز مماشات با نیروهای دینی و سکولار بود اختلاف افتاد. |
|||
اولین گامی که شوقی افندی در ایجاد مرکز اداری بهائی برداشت، ابتیاع زمینی در [[کوه کرمل]] در مجاورت [[مقام اعلی|مرقد باب]] بود که جسد بهیه خانم در آن زمین به خاک سپرده شد. او سپس بقایای اجساد میرزا مهدی و نواب را نیز در دسامبر 1939<ref name="RoBv32">{{Harvard citation no brackets|Taherzadeh|1984}}</ref><ref name="RoBv4">{{Harvard citation no brackets|Taherzadeh|1987}}</ref> به این زمین منتقل نمود. این مقابر اکنون در [[باغهای بهائی حیفا|باغهای بهائی]]، در سراشیبیی پایین ساختمانهای بهایی در قوس کوه کرمل قرار دارند.<ref name="PSmithBahiyyih7">{{Harvard citation no brackets|Smith|2000}}</ref> شوقی افندی همچنین ترجمه [[تاریخ نبیل|«تاریخ نبیل]]»، مطالع الانوار، را در سال ۱۹۳۲ به پایان رساند و آن را به [[بهیهخانم|بهیه خانم]] تقدیم کرد.<ref name="xviii4">{{Harvard citation no brackets|Universal House of Justice|1986}}</ref> |
|||
=== بدشت === |
|||
عموم بابیان قدوس را به عنوان رئیس بابیان پذیرفتند ولی طاهره مکرراً دربارهٔ او میگفت: ” او طفل دبستانی است و باب مرا برای تربیت و تأدیب او فرستادهاست! او بیشتر از این نیست. ” و قدوس طاهره را مظهر کفر میدانست. یکبار هنگامیکه قدوس غرق مناجات و نماز بود طاهره با شمشیر برهنه از چادرش بیرون آمد و فریاد زد:” الان وقت نماز و عبادت نیست، بلکه هنگامه عشق و ایثار در میدان جهاد است.<ref>{{harvnb|Zarandi|1932|p=2017}}</ref> مهیجترین اقدام طاهره، پدیدار شدنش در حضور بابیان بدون حجاب و پوشش است. شوقی افندی این صحنه را توصیف میکند:<ref name="Effendi 1970 32">{{harvnb|Effendi|1970|p=32}}</ref> طاهره راحت و صریح گفت:” من آن کلمهای هستم که قائم بر زبان جاری میکند: کلمهای که سران واشراف روی زمین را جابجا خواهد کرد. ”<ref name="Effendi 1970 32"/> طاهره در میان تعجب بسیاری از بابیان، سرانجام قدوس را با خود هم نظر ساخت. او پذیرفت که دوره احکام و قوانین اسلامی سرآمدهاست. با این تفاهم، آن دو به هنگام خروج از بدشت و مراجعت، درون یک هودج نشستند. وقتی آنها به دهکده نیالا نزدیک شدند، ملاّی محل از اینکه زنی بدون حجاب و روبند، کنار مردی نشسته و بلند شعر میخواند خشمگین شد و همراه جمعی از مردم قصد حمله به آنها را کردند. در اثر برخورد بین دو گروه چند تن از مردم کشته شدند و بابیان به اطراف گریختند. جنگهای سختی، طی سالهای ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۰ در مازندران و شهرهای زنجان و تبریز، بین بابیان و نیروهای دولتی درگرفت. طاهره به مدت یکسال مخفیانه از روستایی به روستایی دیگر میرفت. در سال ۱۸۴۹ مسئولان طاهره را به اتهام همدستی در قتل عمویش بازداشت کردند. او را به طهران انتقال داده و در خانه کلانتر زندانی نمودند. همسر کلانتر خیلی زود به طاهره علاقهمند شده و دوباره زنان برای شنیدن سخنان طاهره گرد او جمع میشدند. |
|||
== قوانین بهائی و برابری جنسیتی == |
|||
== زنان در آثار بهاءالله == |
|||
{{اصلی| کتاب اقدس}} |
|||
آثار و نوشتههای بهاءالله با این تعبیر که «الیوم دست جمال الهی هرگونه تبعیض را از میان برداشته»<ref>{{harvnb|Effendi|1970|p=75}}</ref> بهطور واضح و صریحی، تساوی مردان و زنان را اعلام میکند. عباد الله و اماء الرحمن یکسان و برابر در نظر گرفته میشوند. در جای دیگری میگوید: «تفاوتهای بین دو جنس ،نتیجه توهمات پوچ و تخیلات بیاساس» است.<ref>{{harvnb|Smith|1987|pp=92-93}}</ref> که با قدرت الهی از بین رفتهاست. او سپس بر تعلیم و آموزش دختران تأکید میکند.<ref name="Research 1986">{{harvnb|Research|1986}}</ref> |
|||
مرجع اصلی قوانین بهائی یکی از کتابهای [[بهاءالله]] به نام [[کتاب اقدس]] است. همراه با رشد، گسترش و بلوغ جوامع بهائی، قوانین بهائی نیز تحت هدایت [[بیتالعدل اعظم]]، به تدریج برای عموم قابل اجرا میگردند. برای مثال، قانونی که در حال حاضر فقط برای بهائیان ایرانی وجود دارد، قانون اعطای مهریه از طرف شوهر است تا زن هر طور که مایل باشد آن را به مصرف برساند. میزان مهریه در کتاب اقدس تعیین شده و جنبه ای صرفاً نمادین از استقلال مالی زن دارد. <ref>{{harvnb|Smith|2008|p=165}}</ref> |
|||
تفاوتهای جنسیتی در قوانین بهائی بسیار کم است و می توان آنها را بهعنوان ''مجاز'' یا ''پیش فرض'' دسته بندی کرد. ''مجاز'' به معنی معافیتهای اختیاری نظیر روزه گرفتن در دوران عادت ماهیانهی زن، یا رفتن به زیارت اماکن مقدسه (که برای زنان اختیاری است، اما برای مردان اگر توانایی مالی داشته باشند واجب است.) و قوانین ''پیشفرض'' آنهایی هستند که تنها در صورتی اعمال میشوند که آنچه خلاف پیشفرض است وجود نداشته باشد. نمونهای از مقررات پیشفرض، قواعد مربوط به عدم وجود وصیتنامه است که به موجب آن قانون ارث در زمانی اعمال میشود که وصیتنامهی معتبر یا لازم الاجرا وجود نداشته باشد. همهی بهائیان موظف به نوشتن وصیتنامه هستند. اما در صورت نبودن آن، قوانین ارث مندرج در کتاب اقدس (هنوز اجرا نمیشود) با این پیشفرض که شوهران از زنان و فرزندان حمایت مالی میکنند، و از پسران انتظار میرود که از مادران بیوه خود حمایت کنند، اجرا میشود.<ref>{{harvnb|Schweitz|1995|p=21-39}}</ref> |
|||
زنان از انجام زیارت و حج مستثنی شدهاند. آنها در ایام عادات ماهانه از ادای نماز و گرفتن روزه هم مستثنی شدهاند. در دوران بارداری و بیماری هم محدودیتهایی برای آنها در نظر گرفته شدهاست. اما مسئله دارترین موضوع به عبارت رجال بیت عدل بهاءالله بازمیگردد، که به نحوی تفسیر شده که زنان را از عضویت در بالاترین تشکیلات راهبری آیین بهائی کنار میگذارد. |
|||
از دیگر قوانین مربوط به تساوی حقوق زن ومرد، وجوب عفت جنسی برای زن و مرد قبل از ازدواج است. ازدواج بهائی بین زن و مرد به انتخاب خود آنها و مشروط به رضایت والدین طرفین صورت میگیرد و تنها به صورت تکهمسری پذیرفته است. هیچ الزامی برای تغییر نام خانوادگی زن وجود ندارد. طلاق، در عین اینکه بهشدت با آن مخالفت شده، ولی ممنوع نیست و مجاز است که از طرف زن و یا از طرف شوهر تقاضا داده شود، ولی قبل از قطعی شدن حکم، مستلزم یک سال اصطبار و زندگی جداگانه است. در مورد زنا نیز جریمهای برابر برای زن و مردِ متخلف در نظر گرفته میشود. (این قانون نیز هنوز به مرحلهی اجرا نرسیده است.) هیچ محدودیتی برای انتخاب پوشش برای زنان یا مردان وجود ندارد، اما رعایت اعتدال به همگان توصیه شده است. <ref>{{harvnb|Cole|2011|p=438-446}}</ref> |
|||
عبد البهاء که بهائیان او را به عنوان مفسر و مبین مجاز متون بهائی میدانند بیان کرده که چون داشتن دو زن منوط به شرط رعایت عدالت بین آنها گردیده، که عملاً محال است، لذا تنها تک همسری مجاز میباشد. شوقی نیز اعلام کرده که زنان نیز میتوانند درخواست طلاق به دادگاه بدهند و نیز شرط باکره بودن را قطعاً میتوان برای دو طرف ازدواج قرار داد. تنها در مورد عضویت در بیت العدل جهانی زبان و ادبیات مردانه به قوت خود باقی ماندهاست. |
|||
از جمله سایر قوانین مرتبط به برابری زنان و مردان در کتاب اقدس، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: |
|||
وقتی متن کتاب اقدس را با توجه به قواعد و چهار چوبهای قرن نوزدهم ایران میخوانیم، برخلاف روابط متعارف زن و مرد به نکات جالبی برمیخوریم. مثلاً کتاب اقدس خواندن نماز و گرفتن روزه را برای زنان در ایام قاعدگی اختیاری دانسته در حالیکه بنابر احکام اسلامی در ایام ماهانه زنان حق خواندن نماز و گرفتن روزه را ندارند، چرا که در آن اوقات آنها پاک تلقی نمیشوند. بسیاری از احکام اقدس، در پاسخ به سوالات افراد از بهاءالله صادر شده، و اکثر سؤال کنندگان نیز مرد بودهاند.<ref>جکسون آرمسترانگ اینگرام، دیا لوگ، سال ۲، شماره ۱، صص ۲۵–۱۹</ref> برای مثال بهاءالله رضایت والدین را از شروط ازدواج قرار دادهاست. حتی برای خانمی که قبلاً ازدواج کرده باز هم رضایت والدین مورد نیاز است. |
|||
* هر مرد فقط میتواند یک زن داشته باشد، در کتاب اقدس ازدواج با دو زن با رعایت عدالت جایز دانسته شدهاست؛ ولی [[عبدالبهاء]] مبّین آثار بهاءاللّه گفتهاست: چون شرط عدالت هیچگاه تحقق نمییابد، پس در واقع در ازدواج تعدد راه ندارد. |
|||
دیدگاههای اقتصادی بهاءالله نسبت به زنان هم توأم با اشکالات است. نوشتن وصیتنامه یکی از احکام مهم کتاب اقدس بهائیان است. هر فرد باید وصیتنامهای تهیه کند و اموال خود را هر آنگونه که میخواهد مابین ورثه تقسیم کند. در صورت نبودن وصیتنامه خواهر متوفی کمتر از برادر متوفی و مادر متوفی کمتر از پدر متوفی ارث میبرد ولی فرزندان پسر و دختر متوفی به شکل مساوی ارث میبرند.<ref>{{harvnb|Walbridge|1984|pp=25-36}}</ref> مردان سهم بیشتری در ارث دارند ولی مسئولیت اقتصادی بیشتری هم بر دوششان هست. چنین ترتیباتی برای تضمین مشارکت مردان در زندگی خانوادگی ضروری است. احکام اقدس همچنین غیر بهائیان را کاملاً از ارث محروم میکند. این حکم با توجه به شرایط درگیری و آزار بهائیان صادر شده، زیرا در آنزمان بهائیان نیز از سوی خویشاوندان غیر بهائی از ارث محروم میشدند. شوقی افندی بیان داشته که در شرایط و وضعیت عادی، بهتر است که بهائیان دربارهٔ سهم الارث بستگان غیر بهائی خود هم در وصیتنامه مطالبی ذکر کنند و اینرا به بهائیان تأکید میکند. |
|||
* [[سن بلوغ]] پسر و دختر یکسان است، یعنی پانزده سالگی. |
|||
* لزوم [[تعلیم و تربیت]] فرزندان (هم دختر و هم پسر) توسط پدر و مادر |
|||
* تمام اشیا و تمام انسانها با هر اعتقاد و مذهبی پاک هستند <ref>{{harvnb|Cole|2011|p=438-446}}</ref> |
|||
== برابری جنسیتی در زندگی عمومی و اداری بهائی == |
|||
نکته دیگری که در بررسی آثار بهاءالله قابل ذکر است، استفاده از عنصر جنسیت در رابطه با خداوند میباشد. آثار و نوشتههای حقوقی بهاءالله به زبان عربی نوشته شده و در این زبان، هنگام اشاره به خداوند از ضمیر مذکر استفاده میشود. شوقی افندی بیان داشته که به منظور رعایت امانت و حفظ تمامیت متن، حتی در استفاده از متن نصوص به عنوان دعا هم باید ضمایر جنسی عیناً رعایت شوند. البته نوشتههای عرفانی بهاءالله بعضاً به فارسی است و لذا ضمایر آنها جنبه جنسیتی ندارند. حتی زبان عرفانی – تغزلی بکار رفته دربارهٔ خدا، که او را معشوق و محبوب خود میخواند، بنحوی است که خواننده ترجیح میدهد خدا را موجودی مؤنث تصور نماید. عرفان صوفیان غالباً خدا را به صورت زنی زیبا توصیف میکند و آثار فارسی بهاءالله نیز از این توصیفات و تصویر گرایی صوفیانه بهره گرفتهاست.<ref>سوزان مانک، زنان در دیانت بهائی، نشریه دین و زنان، انتشارات سانی، ۱۹۹۴ (میلادی)، نیویورک آمریکا</ref> |
|||
برابری جنسیتی مستلزم این است که زنان بتوانند در همهی زمینههای شغلی و مسائل زندگی مشارکت نمایند. عبدالبهاء زنان را تشویق میکرد تا با مهارت در هنرها و علوم، تواناییهای نهفته خود را ''اثبات'' کنند و انرژیها و تواناییهای خود را در راستای کمک به بشریت در آنچه بیش از همه ضروری است، و '''بهویژه علوم صنعتی و کشاورزی''' به کار گیرند. زیرا از این طریق برابری آنها در '''معادلهی اجتماعی و اقتصادی''' به رسمیت شناخته خواهد شد. نمایندگی زنان در نهادهای نظم اداری بهائی که بر دو رکن انتصابی و انتخابی استوار است، در طول قرن گذشته بهتدریج افزایش یافته است.<ref>{{harvnb|Pearson|2021|pp=247–257}}</ref> |
|||
در نهادهای انتصابی، افراد در مقام مشاور، اما بدون اختیارِ تصمیمگیری، شرکت دارند. در نهادهای انتخابی، اختیار تصمیم گیری نه در اختیار فرد بلکه در اختیار کل جمع است. از آنجایی که در دیانت بهائی طبقه روحانی نظیر ساختار کشیشی- کلیسایی و یا ولایت فقیهی وجود ندارد، آن عنصر سازمان یافتهی مذهبی که بهطور سنتی با سرکوب زنان همراه بوده، کاملاً حذف شده است .<ref>{{harvnb|Khan|1998}}</ref> |
|||
== کیفیت تساوی در تاریخ بهائیت == |
|||
=== از شرق به غرب === |
|||
پس از وفات بهاءالله در سال ۱۲۷۱، رهبری جامعه بهائی به پسر بزرگش عبدالبهاء رسید. سال بعد یک بهائی لبنانی الاصل که قبلاً مسیحی بوده به نام ابراهیم خیرالله، آیین بهائی را به غرب برد. همانگونه که در سایر گروههای دینی قرن ۱۹ (میلادی) آمریکا ملاحظه میشود، زنان در آن دوره، نقش مهمی در گروههای مذهبی داشتند. معمولاً تعداد زنانی که کیش خود را تغییر میدادند دو برابر مردان بود. در نشریه بهائی نیوز منتشره ذر تاریخ ۲۸ مرداد ۱۲۸۹ مطرح شدهاست که ۹۰ درصد نیروی فعال در کار امر در غرب را زنان تشکیل میدهند؛ و البته همه آقایان بهائی از این روند راضی و خوشحال نبودند؛ و در همان شماره بهائی نیوز مطلبی از چارلز میسن ریمی چاپ شده که گله و شکایت میکند اکثریت جلسات محلی بهائی را خانمها برنامهریزی میکنند؛ و وقت جلسات در بعد از ظهر است و عموماً آقایان نمیتوانند در این جلسات شرکت کنند. او عقیده داشت که خانمها فقط به تشکیل و برگزاری جلسات دلخوش هستند ولی آقایان به نتیجه کارو بهرهوری مطلوب توجه دارند. |
|||
تبیین و تفسیر رسمی آیات منحصراً توسط شخص [[عبدالبهاء]] و جانشین او [[شوقی افندی]] صورت گرفته و اختیارات قانونگذاری به [[بیتالعدل اعظم]] واگذار شده است. توجه به این نکته حائز اهمیت است که عضویت در یک تشکیلِ اداری مفهومِ برتریِ جایگاه روحانی را بههمراه ندارد. علاوه بر این، عهد و میثاق در آئین بهائی، افراد یا نهادها را از قدرت مداری و تضعیفِ سایرین باز میدارد. و همه، اعم از زن و مرد، را موظف به کمک در ایجاد تمدنی متعالی مینماید. <ref>{{harvnb|Pearson|2021}}</ref> |
|||
این عقیده تقریباً در میان مردان آمریکایی بهائی حاکم بود که خانمها فقط باید به کار تبلیغی بپردازند و کارهای اداری و تشکیلاتی را به آقایان بسپارند. این طرز فکر آشکار مورد تأیید بسیاری از آقایان ایرانی مبلغ، که از سوی عبدالبهاء برای فعالیت تبلیغی به آمریکا اعزام شده بودند قرار داشت. در پاییز سال ۱۸۹۹ (میلادی) ادوارد گِتسینگر یک هیئت مشاوران {{به انگلیسی|Board of counsels}} برای بهائیان شمال نیوجرسی تشکیل داد. خانم ایزابلا برتینیگهام. به عنوان منشی آن هیئت، بدون حق رأی، منصوب شد. در مارس ۱۹۰۰ (میلادی) خانم تورنتون چیس گزارش داده که در شیکاگو یک هیئت مشاوران، متشکل از ۱۰ نفر آقا تشکیل شدهاست. متعاقباً عبد الکریم طهرانی آن هیئت را تجدید سازمان داده و تعداد اعضاء را به ۱۹ نفر رساند که زنان هم جزء آنها بودند. سال بعد میرزا اسدالله اصفهانی دوباره دست به بازسازی آن هیئت زد و اصرار و تأکید داشت که فقط آقایان میتوانند به عضویت هیئت مشاوران در آیند. در آن زمان، این هیئت نام بیت العدل را برای خود انتخاب کرد. برخی از خانمهای بهائی از ترتیبات و روشهای صورت گرفته ابراز عدم رضایت و گله و شکایت کردند که میرزا اسدالله ما را نادیده گرفته و اگر چه ما را دعوت کردند ولی بیت العدلی صرفاً مردانه برپاکردهاند. شاید ناراضیترین فرد از این برنامهها و عملکردها خانم کورین ترو بود که شکوائیهای به عبد البها نوشت تا دستورالعمل مربوط به انحصار حضور مردان در بیت العدل را لغو کند. او پاسخی در ژوئن ۱۹۰۲ (میلادی) از عبد البها دریافت نمود، ولی تا قبل از پاییز آن سال با مردم شیکاگو در میان نگذاشت. جوابیه چنین است: |
|||
:بدان ای امة الله، که نظر بهاءالله چنان است که زنان عیناً مردانند، و خداوند همه انسانها را شبیه خودش خلق کردهاست. یعنی مردان و زنان، به یکسان مظهر اسماء و صفات اویند و از نظر معنوی فرقی و تفاوتی میان آنها نیست … در عین حال، بیت العدل، بنابر تصریح حکم خدا، منحصر به مردان است و این بنابر حکمت الهی است که آنهم بزودی دلیلش همچون آفتاب وسط روز روشن و واضح خواهد شد. واما تو ای امة الله که شیفته جمال الهی هستی، مساعی خود را بکار ببر و محافل روحانیه را بر پا کن، چرا که این محافل اساس نشر و گسترش شهد شیرین الهی، و برپایی چراغ و نور جمال الهی و ترویج دین او و تبلیغ تعالیم او میباشند و چیزی بالاتر از این زیبایی نیست. |
|||
پیش از این کورین ترو به همراه الا ناش یک هیئت بانوان تشکیل داده بود که پس از این نامه، بنام محفل تبلیغی بانوان معروف شد. در عمل این محفل کاری مشابه بیت شیکاگو انجام میداد. ظاهراً این محفل بخش عمدهای از امور مالی جامعه بهائی شیکاگو را در دست خود داشت. شاید بدان خاطر که عمده تبرعات از سوی خانمها انجام میشد. به تدریج بیت شیکاگو خود را فاقد پشتوانه مالی کافی دید. ارتباط این دو مؤسسه هم محدود به جلسات هماهنگی بود. |
|||
در مؤسساتِ انتصابی نظم اداری بهائی، زنان متعددی تا به حال در تمام سطوح، از جمله در بالاترین درجات آن به عنوان «[[ایادی امرالله|ایادیان امرالله]]» و بعداً به عنوان اعضای هیئت [[دارالتبلیغ بین المللی]]، مهمترین نهاد مشاورهای بیتالعدل منصوب شدهاند. یادآور میگردد که در میان کسانیکه بهعنوان «هیئت مشاورین قارهای» و «اعضای هیئت معاونت» و «اعضای لجنات ملی» منصوب شدهاند، از نظر تعداد، برابری جنسیتی نزدیکی وجود دارد. به عنوان مثال: درصد زنانی که در سال 1980 در سِمَتِ مشاور خدمت میکردند از 24 درصد ، به 48 درصد از 81 مشاوری که در سراسر جهان خدمت میکردند، در سال 2010 افزایش یافت و تا سال 2020، اکثر اعضای دارالتبلیغ بینالمللی زن بودهاند. <ref>{{harvnb|Pearson|2021}}</ref> |
|||
آقای تورنتون چیس، به عنوان اولین آمریکایی بهائی، شدیداً با مشارکت زنان در موسسات تشکیلاتی بهائی، در شرایطی که آقایان برای انجام آن امور وجود داشتند، مخالف بود. او عقیده داشت که زنان بیش از اندازه عاطفی و احساسی هستند و بهاءالله صراحتاً آنها را از مشارکت در ” امور تجاری” کنار گذاشتهاست؛ ولی ظاهراً بنظر میرسید که عبد البها با توانایی برنامهریزی و تشکیلاتی زنان مخالفتی نداشت. در سال ۱۹۰۳ (میلادی) ” بیت روحانی شیکاگو” تصمیم گرفت تا مشرق الاذکاری شبیه آنچه بهائیان عشق آباد – روسیه- شروع به ساخت کرده بودند، بنا کند. خانم کورین ترو در سال ۱۹۰۶ (میلادی) عبد البها را در فلسطین ملاقات کرد. در آنجا عبد البها دستورهای خاصی به او دربارهٔ ساخت معبد شیکاگو ابلاغ کرد. کمی بعد، تورنتون چیس هم برای زیارت وارد فلسطین شد. در پاسخ به سوالهای چیس دربارهٔ معبد، عبد البها پاسخ داد که دستورهای لازم را به خانم ترو داده و چیس باید با او مشورت کند. وقتی مشخص شد که ساخت مشرق الاذکار فراتر از توان و مسولیت آنروز جامعه بهائی شیکاگو بود، خانم کورین ترو پیشنهاد کرد که یک مجمع ملی بهائی برای آن منظور تشکیل شود. در سال ۱۹۰۲ (میلادی) عبد البها از بیت عدل شیکاگو خواست تا نامش را به بیت روحانی تغییر دهد تا اطمینان حاصل کند که هیچکس گمان فعالیت سیاسی از آن نخواهد داشت. پس از مدتی موسسات رهبری محلّی و ملّی بهائی بنام محفل روحانی محلی و ملّی شناخته شدند و عبارت بیت العدل برای مؤسسه رهبری جهانی بهائی اختصاص یافت؛ ولی در اوائل قرن بیستم، همه عناوین و اصطلاحات به صورت شناور استفاده میشد. با تأیید عبد البها، در سال ۱۹۰۹ (میلادی) نمایندگان جوامع بهائی سراسر آمریکای شمالی جمع شدند و اعضای هیئت اجرایی معبد بهائی را انتخاب کردند. از ۹ نفر فرد منتخب ۳ نفر زن بودند و کروین ترو هم به عنوان مسئول امور مالی مشغول به کار شد. برخی از مردان بهائی به این سرقت آشکار مناصب در موسسات مختلف امری توسط خانمها…. اعتراض کردند.<ref>{{harvnb|Lee|1988}}</ref> ” |
|||
=== ایادیان امرالله === |
|||
برخی دیگر به دفاع از آن وضعیت پرداخته و استدلال کردند که جامعه بهائی در آن موقعیت احتیاج به توجه «مادرانه» دارد و تنها زنان قادر به ایفای آن مسئولیت میباشند. به تدریج و تا سال ۱۹۲۵ (میلادی)، نام هیئت اجرایی به محفل ملی روحانی بهائیان آمریکا و کانادا تغییر یافت. در سال ۱۹۰۹ (میلادی) کورین ترو، پس از چند بار سؤال و اصرار دربارهٔ موضوع خدمت زنان در بیت عدل، نامهای از عبد البها، با این مضمون دریافت کرد: |
|||
{{اصلی|ایادیان امرالله}} |
|||
:به موجب احکام آیین الهی، زنان و مردان، به جز در مورد عضویت در بیت العدل جهانی در همه حقوق با یکدیگر برابر و مساوی هستند و همانطور که در متن کتاب بیان شده، هم ریاست و هم عضویت در بیت عدل اختصاص به مردان دارد؛ بنابراین در سایر نهادها و موسسات، همچون کمیته ساخت معبد، کمیته تبلیغات، محفل روحانی و موسسات خیریه و علمی، زنان حقوق مساوی و یکسان با مردان دارند.<ref>منتخبی از آثار عبد البها، حیفا :مرکز جهانی بهائی، ۱۹۷۶ (میلادی)، صص ۸۰–۷۹</ref> |
|||
'''[[ایادی امرالله|ایادیان امرالله]]''' در [[دیانت بهائی]] به گروهی از بهائیان گفته میشود که توسط [[بهاءالله]]، [[عبدالبهاء]]، و [[شوقی افندی]]، برای انتشار [[تعالیم بهائی]] و حفظ همبستگی جامعه آن منصوب شده بودند. مجموع تعداد ایادیان در طول تاریخ امر بهائی ۵۰ نفر بودهاست. هشت نفر از پنجاه نفر [[ایادی امرالله|ایادیان امرالله]] زن بودند، اسامی آنها به ترتیب انتصاب: |
|||
برخلاف مکاتبه قبلی عبد البها، بنظر میرسد این نامه زنان را تنها از عضویت در یک نهاد بینالمللی تشکیل نشده بهائی کنار میگذارد و نه عضویت در بیوت عدل محلّی و ملّی. حداقل این برداشت خانم کورین ترو بود؛ و بر این اساس برای عضویت و انتخاب زنان در بیت روحانی شیکاگو تلاش و تقلا کرد. البته تورنتون چیس، با عصبانیت از فعالیتهای ترو، در سال ۱۹۱۰ (میلادی) نوشت: چند سال قبل، بلافاصله پس از تشکیل بیت عدل، خانم ترو نامهای به عبد البها نوشت و پرسید آیا زنان نباید عضو بیت شوند؟ او پاسخ داد که اعضای بیت منحصراً از مردان باشند و گفت که حکمتی در این کار است.<ref>بروس وایت مور، جایگاه صبحگاهی، ویلمیت،انتشارت بهائی، ۱۹۸۴ (میلادی)، ص 23</ref> |
|||
* [[کیت رنسم-کهلر|کیت رانسوم-کهلر]] (1876-1933) (به عنوان اولین زن ایادی امرالله و اولین شهید آمریکایی)<ref>{{harvnb|Ransom-Kehler|2009}}</ref> |
|||
از آن تاریخ تا کنون، این خانم نوعی حس منفی و مخالفت با بیت روحانی دارد که آن را به انحاء مختلف بروز میدهد…. حال خانم ترو لوحی در پاسخ به سوالش دریافت کرده که بیان میدارد این حق خانمها است که در همه «مجامع روحانی» به جز «بیت العدل جهانی» عضو شوند؛ و حالا ایشان به یکباره نتیجهگیری میکند که خانمها میتوانند عضو بیت روحانی و هیئتهای مشورتی {{به انگلیسی|House of spirituality counsel Boards}} بشوند. در برخی از الواح عبد البها آن را «محفل روحانی» یا «مجمع روحانی» خطاب کرده، ولی بیت روحانی، با تفسیر خانم ترو از عبارت عبدالبهاء موافق نیست. |
|||
* [[مارثا روت|مارتا روت]] (1872-1939) (که به عنوان اصلی ترین دست علت قرن اول بهائی و "نخستین و بهترین ثمره" عصر تکوین مشخص شد. <ref>{{harvnb|Research Department of the Universal House of Justice|1998}}</ref> |
|||
تحقیقات بیشتری از سوی محفل روحانی شیکاگو نشان داد که در سایر مناطق آمریکا، عبدالبهاء اجازه عضویت زنان و مردان را در موسسات و تشکیلات محلی داده بود؛ لذا آنها چنین برداشت کردند که بنظر میرسد اکنون تشکیل محافل روحانی شور و مشورت متشکل از زنان و مردان از سوی عبد البها مجاز میباشد. اعضای این مجموعهها انتظار داشتند که پس از رسمیت یافتن محافل محلی و ملّی و تبدیل آنها به ” بیوت عدل”، زنان از عضویت آنها کنار گذاشته شوند، ولی تا آن زمان مردان میباید با شرایط کنار بیایند. سرانجام با سفر عبدالبهاء به آمریکا در سال ۱۹۱۲، کلیه نهادها و موسساتی که همه اعضای آنها منحصراً آقایان بودند، منحل گردیدند. شوقی افندی و بیت العدل جهانی برای عضویت در بیت العدل از ضمایر مردانه و مذکر استفاده کردهاند که هرگز آن ضمایر را برای محافل محلی و ملّی بکار نگرفتهاند. ظاهراً بیت العدل بر این عقیده است که عبد البها در نامه ۱۹۰۹ خود، صرفاً به توضیح نظراتش در نامه سال ۱۹۰۲ پرداخته و لذا هیچ تغییر سیاستی در کار نبودهاست. بیت العدل جهانی عقیده دارد که احکام راجع به عضویت (آقایان) در نصوص موجود بود و تنها از سوی مفسر و مبین منصوب الهی، مجدداً بازگویی شدهاست؛ لذا نه قابل اصلاح و تغییر است و نه قابل بررسی برای تغییر در آینده. آنها تا آنجا مطلب را ادامه میدهند که ” عدم اجازه عضویت و خدمت زنان در بیت العدل، دلیل و شاهدی بر برتری مردان نسبت به زنان نیست. ” (پیام ۳۱ مه ۱۹۸۸) |
|||
* [[دوروتی بیچر بیکر]] (1898-1954) |
|||
* [[آملیا انگلدر کالینز]] (1873-1962) |
|||
* [[کلارا دان]] (1869-1960) |
|||
* [[Corinne Knight True|کورین نایت ترو]] (1861–1961) |
|||
* [[روحیه خانم]] (1910–2000) |
|||
* [[اگنس بالدوین الکساندر]] (1875-1971) |
|||
شوقی افندی در پیامی در اکتبر 1957 به مقام ایادیان امرالله به عنوان حارسان امرالهی تأکید نموده و از آنان با عنواینی از جمله صاحب منصبان عالی رتبه امرالله یاد نمود. |
|||
کنار گذاشتن خانمها از بیت العدل اعظم ظاهراً مبتنی بر قاعده مورد مناقشه حقوق مساوی زن و مرد، ولی در حوزههای متفاوت استوار است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قاموس اقدس|صفحه=492|نویسنده=نصرتالله محمدحسینی}}</ref> در عین حال، آمال و اهداف بهائی برای نظم نوین جهانی، بدون تغییر در ساختارهای اجتماعی، به نحوی که خانمها در آن نقش رهبری و پیشتاز داشته باشند تحقق پذیر نیست. |
|||
در فاصله بین درگذشت شوقی افندی و انتخاب بیت العدل اعظم، هیئت [[ایادی امرالله|ایادیان امرالله]] در شش مجمع عمومی حضور یافتند که همگی در بهجی برگزار شد. طی اولین مجمع که از 18 تا 25 نوامبر 1957 به طول انجامید ایادیان نه نفر را از بین خود انتخاب کردند که عنوان حارسین یا متصدّیان قانونی در مرکز جهانی خدمت کنند. |
|||
مژان مؤمن مینویسد زنان مجازند به عضویت تمام موسسات بهائی جز [[بیت العدل]] منصوب یا انتخاب شوند. این محرومیت در دینی که طرفداری از برابری زن و مرد از تعلیمات اصلی آن است، امری ناهنجار تلقی میشود. این مهم باعث بروز «بحران عقیده» برای بعضی گردیدهاست. مخصوصاً که در کتب مقدس بهایی هیچ دلیلی فراتر از دلگرمی به این که دلیلش در زمان خودش روشن خواهد شد داده نشدهاست.<ref>{{harvnb|Momen|2007}}</ref><ref>مجموعهای از مطالب دیانت بهایی، صفحهٔ ۲۹</ref> |
|||
از این نه نفر، دو زن به عنوان حارسان خدمت می کردند: [[امیلیا کالینز|املیا کالینز]] و [[روحیهخانم|روحیه خانم]] |
|||
=== از غرب به شرق === |
|||
حضور آیین بهائی در آمریکا تأثیر عمیقی بر جایگاه زنان بهائی در ایران داشتهاست. بهائیان غربی به ایران مسافرت کرده و در اجتماعات بهائی سخنرانی میکردند. حتی در سالهای اولیه قرن بیستم هنوز زنان بهائی ایران از مشارکت در نهادهای اداری بهائی محروم بوده، و دسترسی اندکی به آموزش و پرورش داشته و در اکثر موارد هنوز از حجاب و روبنده استفاده میکردند. |
|||
=== شورای بین المللی بهائی === |
|||
[[چارلز میسون ریمی|چارلز میسن رمی]] که در سال ۱۹۰۸ (میلادی) مقالهای منتشر و تجربه سفر خود را به ایران در آن نوشته، مشاهده کرده که بسیاری از زنان بهائی از شرایط و اوضاع در جامعه بهائی ایران ناخرسند و خواستار تغییرات بودند. او شرح میدهد که در یک مجلس بهائی سخنرانی میکرده که در آن خانمها و آقایان با پرده از یکدیگر جدا بودند. خانم میزبان از رمی میخواهد تا دربارهٔ فعالیتهای زنان بهائی آمریکایی صحبت کند. با صحبتهای رمی، آن خانم دچار هیجان شد و بالاخره پرده را کنار زد و به خانمها گفت که حجاب خود را بردارند و کنار آقایان بنشینند. آقایان کمی جا خوردند و با ناراحتی خود را عقب کشیدند و جا برای خانمها باز کردند؛ ولی کمکم به خود آمدند و سعی کردند جای بیشتری برای خود ایجاد کنند لذا کمکم به سمت خانمها رفتند و اینبار خانمها دستپاچه شدند و خود را عقب کشیدند؛ ولی ناگهان همه آنها برخاستند و مثل دسته پرندگان از اتاق خارج شدند. رمی در پایان این شرح خود پیشنهاد میکند که زنان بهائی غربی با خواهران شرقی خود مکاتبه و نامه نگاری کنند. او امیدوار بود که چند تن از زنان غربی بتوانند به عنوان معلم و پزشک به ایران رفته و در آنجا ساکن شوند.<ref>یادداشتهای یک مسافر بهائی، ۱۹۰۸(میلادی)، ص ۷۶</ref> |
|||
شوقی افندی در تاریخ 9 ژانویه 1951 تأسیس اولین شورای بین الملی بهائی را به عالم بهائی اعلان نمود. شورای بین المللی بهائی هیئتی انتصابی مستقرّ در ارض اقدس بود که سه وظیفه بر عهده داشت: تحکیم روابط با مقامات دولتی، کمک در بنای [[مقام اعلی]] و حل و فصل برخی از مسائل اداری بهائی با مقامات مدنی. |
|||
زنان عضو شورای جهانی بهائی و تاریخ خدمت آنها عبارت بودند از: <ref>{{harvnb|Baháʼí World|12|pp=395-401}}</ref> |
|||
سال بعد سوزان مودی از شیکاگو به تهران رفت تا به همراه چند تن از پزشکان بهائی ایرانی بیمارستانی در تهران تأسیس کنند. طی سالهای بعد، پرستار الیزابت استورات، سارا کلاک و معلم لیلیان کیپز به او ملحق شدند. تا آن زمان چند مدرسه دخترانه، بهطور غیررسمی، توسط زنان بهائی اداره میشد. از آنجا که با همکاری بهائیان آمریکایی، جامعه بهائی ایران صاحب یک مدرسه پسرانه معتبر شده بود، مودی کمیته اجرایی آن مدرسه را متقاعد کرد تا یکی از این مدارس دخترانه را به عنوان بخش مستقلی از مدرسه خود در نظر بگیرند. نهایتاً آن مدرسه به یکی از بهترین مدارس سال چهارم دبیرستان در ایران تبدیل شدهاست.<ref>{{harvnb|Armstrong-Ingram|1986|pp=181-210}}</ref> |
|||
* [[روحیهخانم|روحیه خانم]] (1951–1961) |
|||
در سال ۱۹۱۱ (میلادی)، [[قدسیه اشرف]] اولین زن بهائی ایرانی بود که برای اخذ مدرک دانشگاهی در رشته روانشناسی آموزش به آمریکا رفت. او سپس به ایران بازگشت و در مدارس بهائی به تدریس پرداخت. طی سفر [[عبدالبهاء]] به غرب، در سالهای ۱۲–۱۹۱۱ (میلادی)، او بر ضرورت آموزش زنان تأکید کرد و فقدان آن را یکی از دلایل عقب ماندگی زنان دانست. او آموزش زنان را به منظور تربیت فرزندان ضروری توصیف، ولذا آموزش دختران را مقدم بر آموزش پسران قلمداد کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مصابیح هدایت، جلد 9، صفحهٔ 408.}}</ref> |
|||
* [[املیا کالینز]] (1951–1961) |
|||
* [[جسی رول]] (1951–1963) |
|||
* [[اتل رول]] (1951-1963) |
|||
* [[گلدیس ویدن]] (1951–52) |
|||
* [[سیلویا آیواس]] (1955-1961) |
|||
* [[میلدرد متحده]] (1961–1963) |
|||
=== مشاورین قاره ای === |
|||
البته [[عبدالبهاء]] فعالیت اجتماعی زنان را محدود نکرد خواستار پیشرفت زنان در حوزه هنر و علم شد و همزمان خواستار مشارکت زنان، همپای مردان، در حوزه سیاست گردید. او اعلام کرد که حضور و مشارکت زنان در فعالیتهای سیاسی، پیش شرط تحقق صلح است. حضور بهائیان آمریکایی ساکن در ایران موجب شد تا زنان بهائی ایرانی هشیار شوند و تواناییهایی را که قبلاً به آن فکر نکرده بودند کشف کنند. آنها بلافاصله از موضوع کشف حجاب و مشارکت زنان در فعالیت تشکیلات اداری طرفداری کردند.{{مدرک}} |
|||
پس از انتخابات بیت العدل اعظم، در سال 1973، هیئت های مشاورین به صورت انتصابی ایجاد شد. از 90 نفر اعضای هیئت مشاورین - 81 نفر در هیئت های قاره ای و 9 نفر در دارالتبلیغ بین المللی خدمت می کنند.<ref name="BahaiHands">{{Cite web |author=Baháʼí International Community |title=Hands of the Cause of God |year=2010 |url=http://info.bahai.org/article-1-3-3-3.html |accessdate=2010-08-08}}</ref> |
|||
عبدالبهاء به هیچ وجه از این اقدامات توسعهای خرسند نبود زیرا علاوه بر آنکه این مباحث موجب اختلاف و عدم وحدت جامعه بهائی شده بود، اقداماتی همچون مخالفت با حجاب را، در جامعه ایران، اسباب منازعات بیشتر و موجب آزار و اذیت جامعه بهائی ارزیابی کرد. عبد البها مصرانه از زنان بهائی ایرانی خواست تا اقدامی” خلاف حکمت”(تقیه در بهائیت) انجام ندهند به عقیده او، اقدامات و فعالیتهای زنان بهائی میباید محدود به امور آموزشی شود تا آنکه به تدریج اختلافات و تفاوتهای بین زنان و مردان زائل شود، در غیر اینصورت جدال و اختلاف بین زنان و مردان اتفاق خواهد افتاد. تلاش و فعالیت زنان باید در زمینههای روحانی باشد نه در بخش سیاسی. عبد البها تأکید میکرد که زنان در همه زمینهها و حوزهها به تساوی با مردان نائل شدهاند؛ لذا بههیچ وجه نباید به تبلیغات و رقابت تخریبی برای کسب حقوق مساوی با مردان و تغییرات دست بزنند. او با گفتن این عبارت که آنان انتظار دارند این طفل، یک شبه ره صد ساله را برود، از تعجیل و بی صبری زنان بهائی ایران انتقاد میکرد. اگرچه به زنان جامعه بهائی ایران حق رأی اعطا شد، ولی تنها از سال ۱۳۳۳ به بعد بود که به زنان اجازه مشارکت و خدمت در موسسات بهائی اعطاء شد؛ و تنها در دهه ۱۳۵۰ بود که در میان یکصد نفر عضو کانونشن ملی بهائیان ایران فقط دو نفر زن مشاهده میشد. |
|||
از سال 2000، تعداد مشاوران زن در دارلتبلیغ بین المللی پنج نفر از 9 نفر بوده است. بدون احتساب ایادیان امرالله، زنان و سنوات خدمت آنان عبارتند از: <ref name="BahaiHands">{{Cite web |author=Baháʼí International Community |title=Hands of the Cause of God |year=2010 |url=http://info.bahai.org/article-1-3-3-3.html |accessdate=2010-08-08}}</ref> |
|||
== موسسات بهائی و برابری زنان و مردان == |
|||
* [[فلورانس ویرجینیا فوس ویلسون مایبری|فلورانس مایبری]] (1973-1983) |
|||
{| class="wikitable floatleft" |
|||
* آنلیز باپ (1979-1988) |
|||
|+ حضور زنان بهائی در محافل ملی (بر اساس قاره و سال میلادی)<ref name="دارالاحصاء، بیت العدل">دارالاحصاء، بیت العدل</ref><ref name="Journal Dialogue 1986 p 31">Journal Dialogue, volume 1, no. 3 (1986), p 31.</ref> |
|||
* دکتر مگدالن کارنی (1983–1991) |
|||
|قاره || ۱۹۵۳||۱۹۶۳||۱۹۷۳|| ۱۹۷۹||۱۹۸۵ |
|||
* ایزوبل صبری (1983–1992) |
|||
|-- |
|||
* لورتا کینگ (1988-2003) |
|||
|آفریقا||۰||۴|| ۵۸||۵۳|| ۱۰۳ |
|||
* جوی استیونسون (1988-1998) |
|||
|- |
|||
* جوآن لینکلن (1993–2013) |
|||
|امریکا|| ۱۸|| ۸۲||۸۶|| ۱۰۶||۱۳۱ |
|||
* کیمیکو شورین (1993–1998) |
|||
|- |
|||
* ویولت هاک (1998–2008) |
|||
|آسیا|| ۰|| ۱۱|| ۳۵||۳۳|| ۳۹ |
|||
* دکتر پنی واکر (1998–2013) |
|||
|- |
|||
* زنایدا رامیرز (2000–2013) |
|||
|استرالیا||۵|| ۸||۲۶|| ۲۴|| ۳۳ |
|||
* راشل ندگوا (2003– ) |
|||
|- |
|||
* اورانسایخان گرانفر (2008–2018) |
|||
|اروپا|| ۱۱|| ۴۴|| ۴۰|| ۴۴|| ۴۸ |
|||
* آلیسون میلستون (2013–2018) |
|||
|- |
|||
* ادیت سنوگا (? ) |
|||
|جهان || ۳۴|| ۱۴۹|| ۲۴۵|| ۲۶۰|| ۳۵۴ |
|||
* آنتونلا دمونته (2013– ) |
|||
|} |
|||
* مهرانگیز فرید تهرانی (1392– ) |
|||
* گلوریا جاوید (2018 – ) |
|||
* دکتر هالی وودارد (2018– ) |
|||
== پانویس == |
|||
در تاریخ بهائی در بعضی برهههای زمانی، زنان نقش محوری ایفا کردهاند. [[بهیهخانم|بهیّه (ورقهعلیا)]] چند بار در طول عمرش، به عنوان رهبر عملی بهائیان اقدام کند. برای مثال زمانیکه [[عبدالبهاء]] ارض اقدس را به سوی غرب ترک کرد، او تصمیم گرفت زمام امور امر را به دست خواهرش بسپرد. در این مدت سه ساله بهیه رهبری جامعه بهائی را در سراسر دنیا بر عهده داشت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Janet Khan, The Prophet’s Daughter, pp. 78-79.}}</ref> به همین نحو، پس از [[عبدالبهاء]]، و پیش از آنکه [[شوقی افندی|شوقی افندی،]] رهبری جامعه بهائی را بدست گیرد، [[بهیهخانم|ورقهعلیا]] رهبری جامعه کوچک پیروان را مجدداً به دست گرفت. بهائیان ساکنان ارض اقدس به سوی او متمایل شدند. مجدداً در دورههایی که [[شوقی افندی]] در سالهای اولیه مسئولیت خود، از انظار عمومی غایب میشد او مکرراً امور بهائیان را به [[بهیهخانم|ورقه علیا]] واگذار میکرد. پس از فوت [[شوقی افندی]]، دیگر بار زنان بهائی فرصت یافتند تا در بالاترین سطح جامعه بهائی، نقش رهبری [[جامعه بهائی]] را بر عهده داشته باشند؛ این نقش در این زمان توسط [[ایادی امرالله|ایادیان امر]] صورت گرفت که تعدادی از زنان و مردان که در زمان زندگی [[شوقی افندی]] به عنوان [[ایادی امرالله|ایادیان امرالله]] انتخاب شده بودند به عنوان رهبران موقت [[جامعه بهائی]]، تا انتخاب [[بیتالعدل اعظم|بیت العدل اعظم]]، درآمدند.<ref>{{harvnb|Azam|1932|pp=80-81}}</ref><ref>{{harvnb|Azam|1932|pp=270-71}}</ref><ref>{{harvnb|Rabbani|1969|pp=39-42}}</ref><ref>{{harvnb|Rabbani|1969|pp=57-58}}</ref><ref>{{harvnb|Baha'i Administration|1928|pp=25-26}}</ref> |
|||
{{پانویس|۳}} |
|||
== منابع == |
|||
[[بیتالعدل اعظم|بیت العدل]] در سال ۱۹۸۴ بیان کردهاست که در جامعه همچنان تساوی زنان و مردان در سطح جهانی محقق نشدهاست و برای دستیابی به آن باید تلاش کرد و افکار و عادتهای رفتاری نادرست را در این زمینه اصلاح نمود تا به سمت برابری جنسیتی بتوان نزدیک تر شد.<ref>پیام بیت العدل - رضوان 1984 میلادی</ref> |
|||
{{چپچین}} |
|||
* {{citation|author=Universal House of Justice|title=In Memoriam|journal=The Baháʼí World|volume=XVIII|publisher=Baháʼí World Centre|year=1986|url=http://bahai-library.com/books/bw18/800-825.html|isbn=0-85398-234-1}} |
|||
{| class="wikitable floatleft" |
|||
|+ حضور زنان در محافل روحانی ملّی، بر حسب قاره (مثلاً عدد ۴ در ردیف یک، ستون یک یعنی ۴ محفل روحانی ملی در آفریقا اصلاً عضو زن ندارند)<ref name="دارالاحصاء، بیت العدل"/><ref name="Journal Dialogue 1986 p 31"/> |
|||
! تعداد زنان !! ۰ !! ۱ !! ۲ !! ۳ !! ۴ !! ۵ !! ۶ !! ۷ !! ۸ !! ۹ |
|||
|- |
|||
| آفریقا || ۴ || ۹ || ۱۳ || ۶ || ۶ || ۴||۱||۰||۰||۰ |
|||
|- |
|||
|آمریکا||۱||۴||۸||۱۰||۱۲||۴||۱||۱||۰||۰ |
|||
|- |
|||
|آسیا||۵||۱۴||۳||۳||۰||۲||۰||۰||۰||۰ |
|||
|- |
|||
|استرالیا||۲||۶||۴||۲||۲||۱||۰||۰||۰||۰ |
|||
|- |
|||
|اروپا||۱||۴||۶||۷||۱||۰||۰||۱||۰||۰ |
|||
|- |
|||
|جهان ||۱۳||۳۷||۳۴||۲۸||۲۱||۱۱||۲||۲||۰||۰ |
|||
|}{{سخ}} |
|||
{| class="floatleft" |
|||
|+ '''درصد زنان در نهادهای بهائی'''<ref name="دارالاحصاء، بیت العدل"/><ref name="Journal Dialogue 1986 p 31"/> |
|||
| |
|||
|} |
|||
* {{Citation|editor-last=Jestice|editor-first=Phyllis G.|last=Bramson|first=Loni|title=Bahíyyih Khánum|url=https://books.google.com/books?id=H5cQH17-HnMC&pg=PA102|encyclopedia=Holy People of the World: A Cross-cultural Encyclopedia|pages=102–3|publisher=ABC-CLIO|year=2004|isbn=978-1-57607-355-1|access-date=2009-06-16|location=Santa Barbara, CA}} |
|||
=== شرکت زنان در امور سیاسی === |
|||
اگر چه بهائیت طرفدار پیشرفت زنان است ولی در مقابل با شرکت زنان در جنبشهای سکولار مخالف است.<ref name="Bacquet 2006">{{harvnb|Bacquet|2006}}</ref> ترور فینچ و سوزان مانک در دو مقاله جداگانه بحثهای مطرح شده توسط بهائیت در مورد مسائل تبعیض جنسیت را در مقایسه با جنبشهای فمینیسم بسیار ابتدایی ارزیابی کردهاند.<ref>{{harvnb|Finch|1994}}</ref><ref>{{harvnb|Maneck|1994}}</ref> به نظر او فاحشترین تضاد بین اصل اعتقادی تساوی حقوق زن و مرد در بهائیت و اصل عملی عدم اجازه شرکت زنان در بالاترین نهاد اداری بهائیت یعنی بیت العدل میباشد. اعضای بیت العدل هر پنج سال انتخاب میشوند و محل آن در حیفا اسرائیل است. اگر چه زنان در تمام ردههای اداری بهائیت حضور دارند، ولی برای نامزد شدن برای عضویت در بیت العدل صلاحیت ندارند.<ref name="Bacquet 2006"/> از دهه ۱۹۹۰ میلادی تاکنون بحثهای فراوانی بین بهائیان لیبرال و بهائیان اصول گرا در رابطه با این موضع انجام شدهاست که برای مثال میتوان به [[پروژه اچبهائی]] اشاره کرد. بیشتر بهائیان نظر نظام اداری بهائی مبنی عدم جواز شرکت زنان در بیت العدل را پذیرفتند و در مقابل لیبرالها سعی کردند تا این دو جانب را به هم نزدیک کنند. افرادی که با عدم جواز به شدت مخالفت کردند یا از بهائیت طرد شدند یا تهدید به طرد شدهاند.<ref name="Bacquet 2006"/> |
|||
* {{Citation|last=Bowers|first=Kenneth E.|title=God Speaks Again|publisher=Baha'i Publishing Trust|year=2004|pages=165, 210|url=https://books.google.com/books?id=IOjBc_wK4m8C&pg=PA165|isbn=978-1-931847-12-4}} |
|||
=== [[دفتر جامعه جهانی بهائی]] و گفتمان برابری زنان و مردان === |
|||
در حال حاضر نیز [[جامعه بهائی|جوامع بهائی]] در بیش از ۱۸۰ کشور در زمینه برابری زنان و مردان، به عنوان یکی از زمینههای فعالیتهای اجتماعیشان، تلاش میکنند به [[توان افزایی]] افراد و جوامع بپردازند؛ به صورتی که افراد بتوانند نقش خود را در ساخت تمدنی جدید به عهده بگیرند و همزمان [[جامعه|جوامعی]] ایجاد نمایند که در آن زنان و مردان به صورتی برابر به ایفای نقش بپردازند. [[جامعه بهائی]] در سطح بینالمللی نیز از زمان ایجاد [[جامعه ملل]]، و بعد از تبدیل شدن آن به [[سازمان ملل متحد]] تا هنگامیکه کمیسیون مقام زن [[سازمان ملل متحد]] تشکیل شد، در فعالیتهای مرتبط با برابری جنسیتی فعال بودهاست. اقدامات جامعه بهائی تا به امروز ادامهدار بودهاست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Smith P. An introduction to the Baha'i faith. Cambridge: Cambridge University Press; 2008. Page: 77}}</ref> |
|||
* {{Citation|last=Khánum|first=Rúhíyyih|title=The Guardian of the Baha'i Faith|publisher=Baháʼí Publishing Trust|year=1988|location=London|url=http://www.docstoc.com/docs/1264004/The-Guardian-of-the-Bahai-Faith|isbn=0-900125-59-4}} |
|||
== پانویس == |
|||
{{پانویس|۳}} |
|||
* {{Citation|last=Khánum|first=Munírih|translator=Sammireh Anwar Smith|title=Memoirs and Letters|publisher=Kalimat Press|year=1987|location=Los Angeles, USA|url=https://books.google.com/books?id=IYh_fXZ8ZjUC|isbn=978-0-933770-51-5}} |
|||
== منابع == |
|||
=== منابع فارسی === |
|||
{{چندستونه}}{{cite journal|last=مهرابخانی|first=روحالله|last2=|first2=|date=|title=محفل شور در عهد جمال اقدس ابهی|url=|journal=پیام بهائی|publisher=|volume=|issue=۲۸ و ۲۹|pages=۹–۱۱|bibcode=|doi=|access-date=|ref={{harvid|مهرابخانی}}|via=}} |
|||
{{پایان چندستونه}} |
|||
* {{Citation|last=Momen|first=Moojan|title=Baha'u'llah: A Short Biography|publisher=Oneworld Publications|year=2007|url=https://archive.org/details/bahaullahshortbi0000mome|isbn=978-1-85168-469-4|access-date=2009-06-25|url-access=registration}} |
|||
=== منابع انگلیسی === |
|||
{{چپچین}} |
|||
* {{Citation|last=Phelps|first=Myron Henry|title=Life and Teachings of Abbas Effendi|publisher=GP Putman's Sons|year=1912|location=New York|pages=xliii, 78, 90|url=https://books.google.com/books?id=T3JAAAAAIAAJ&pg=PR43}}[http://bahai-library.com/pdf/p/phelps_life_teachings_abbas_effendi.pdf] |
|||
{{columns-list|۲| |
|||
* {{Cite book |
|||
* {{Citation|last=Rabbani|first=Ahang|title=ʻAbdu'l-Baha in Abu-Sinan: September 1914–May 1915|journal=Bahá’í Studies Review|volume=13|issue=2005|year=2005|url=http://ahang.rabbani.googlepages.com/abu-sinan|access-date=2009-06-21|postscript=.}} |
|||
| last = Amanat |
|||
| first = Abbas |
|||
* {{Citation|last=Smith|first=Peter|title=An Introduction to the Baha'i Faith|publisher=Cambridge University Press|year=2008|page=16|url=http://www.oneworld-publications.com/pdfs/bahaullah_sp.pdf|isbn=978-0-521-86251-6|access-date=2009-06-25|archive-url=https://web.archive.org/web/20071028052645/http://www.oneworld-publications.com/pdfs/bahaullah_sp.pdf|archive-date=2007-10-28|url-status=dead}} |
|||
| year = 1989 |
|||
| title = Resurrection and Renewal |
|||
* {{Citation|last=Smith|first=Peter|year=2000|title=A Concise Encyclopedia of the Baháʼí Faith|publisher=Oneworld Publications|place=Oxford|isbn=1-85168-184-1|url=https://books.google.com/books?id=pYfrAQAAQBAJ}} |
|||
| url = https://archive.org/details/resurrectionrene00aman |
|||
| publisher = Cornell University |
|||
* {{Citation|last=Walbridge|first=John|title=Sacred Acts, Sacred Space, Sacred Time|year=2005|url=http://bahai-library.com/walbridge_encyclopedia_ridvan|publisher=George Ronald|location=Oxford, UK|isbn=0-85398-406-9}} |
|||
| location = Ithaca, NY |
|||
| ref={{harvid|Amanat|1989}} |
|||
* {{Citation|author=Cameron, G.|author2=Momen, W.|year=1996|title=A Basic Baháʼí Chronology|publisher=George Ronald|location=Oxford, UK|isbn=0-85398-404-2}} |
|||
}} |
|||
* {{Cite book |
|||
* {{Citation|last=Blomfield|first=Lady Sara Louisa|pages=39–65, 100|orig-year=1940|year=1975|title=The Chosen Highway|publisher=Baháʼí Publishing Trust|location=London, UK|isbn=0-87743-015-2|url=http://arthursbookshelf.com/other-stuff/Fenelon/The%20Chosen%20Highway%20-%20Lady%20Bloomfield.pdf}} |
|||
| last = Armstrong-Ingram |
|||
| first = R. Jackson |
|||
* {{Citation|last=Taherzadeh|first=Adib|year=1976|title=The Revelation of Baháʼu'lláh, Volume 1: Baghdad 1853-63|publisher=George Ronald|place=Oxford, UK|isbn=0-85398-270-8|url=http://www.peyman.info/cl/Baha'i/Others/ROB/V1/Cover.html}} |
|||
|editor-last= Smith |
|||
|editor-first=Peter |
|||
* {{Citation|last=Taherzadeh|first=Adib|year=1987|title=The Revelation of Baháʼu'lláh, Volume 4: Mazra'ih & Bahji 1877-92|publisher=George Ronald|place=Oxford, UK|isbn=0-85398-270-8|url=http://www.peyman.info/cl/Baha'i/Others/ROB/V4/Cover.html}} |
|||
| year = ۱۹۸۶ |
|||
| title = Studies in Babi and Baha'i History |
|||
* {{Citation|last=Taherzadeh|first=Adib|year=1977|title=The Revelation of Baháʼu'lláh, Volume 2: Adrianople 1863-68|publisher=George Ronald|place=Oxford, UK|isbn=0-85398-071-3|url=http://www.peyman.info/cl/Baha'i/Others/ROB/V2/Cover.html}} |
|||
|chapter= American Baha'i Women and the Education of Girls in Tehran, 1909-1934 |
|||
|volume= III: In Iran |
|||
* {{Citation|last=Khan|first=Janet A.|year=2005|title=Prophet's Daughter: The Life and Legacy of Bahíyyih Khánum, Outstanding Heroine Of The Baháʼí Faith|publisher=Baháʼí Publishing Trust|location=Wilmette, Illinois, USA|isbn=1-931847-14-2|url=https://books.google.com/books?id=-8W-2DjcShcC}} |
|||
| publisher = Kalimat Press |
|||
| location = Los Angeles |
|||
* {{Citation|editor=Research Department at the Baháʼí World Centre|title=Bahíyyih Khánum, the Greatest Holy Leaf: A Compilation from Baháʼí Sacred Texts and Writings of the Guardian of the Faith and Bahíyyih Khánum's Own Letters|publisher=Baháʼí World Centre|year=1982|location=Haifa, Israel|url=http://reference.bahai.org/en/t/bwc/BK/|isbn=0-85398-131-0}} |
|||
| ref={{harvid|Armstrong-Ingram|۱۹۸۶}} |
|||
}} |
|||
* {{Citation|last=Sims|first=Barbara R.|title=Traces That Remain: A Pictorial History of the Early Days of the Baháʼí Faith Among the Japanese|publisher=Japan Baháʼí Publishing Trust|year=1989|location=Osaka, Japan|url=http://bahai-library.com/sims_traces_that_remain}} |
|||
* {{Cite book |
|||
| last = Azam |
|||
* {{Citation|edition=1|title=The Equality of the Sexes|url=https://www.taylorfrancis.com/books/9780429027772/chapters/10.4324/9780429027772-25|publisher=Routledge|work=The World of the Bahá'í Faith|date=2021-11-26|access-date=2023-07-07|place=London|isbn=978-0-429-02777-2|doi=10.4324/9780429027772-25|language=en|first=Anne M.|last=Pearson}} |
|||
| first = Nabil |
|||
| year = ۱۹۳۲ |
|||
* {{Citation|last=Ma'ani|first=Baharieh Rouhani|year=2008|title=Leaves of the Twin Divine Trees|publisher=George Ronald|location=Oxford, UK|isbn=978-0-85398-533-4}} |
|||
| title = The Dawn-Breakers |
|||
| publisher = Baha'i Publishing Trust |
|||
* {{Citation|last=Taherzadeh|first=Adib|year=1984|title=The Revelation of Baháʼu'lláh, Volume 3: ʻAkka, The Early Years 1868-77|publisher=George Ronald|place=Oxford, UK|isbn=0-85398-144-2|url=http://www.peyman.info/cl/Baha'i/Others/ROB/V3/Cover.html}} |
|||
| location = Wilmette, IL |
|||
| ref={{harvid|Azam|۱۹۳۲}} |
|||
* {{Citation|last=Pearson|first=Anne M.|title=The Equality of the Sexes|date=2021-11-26|url=https://www.taylorfrancis.com/books/9780429027772/chapters/10.4324/9780429027772-25|work=The World of the Bahá'í Faith|access-date=2023-03-03|edition=1|place=London|publisher=Routledge|language=en|doi=10.4324/9780429027772-25|isbn=978-0-429-02777-2}} |
|||
}} |
|||
* {{cite journal |
|||
* {{Cite book|title=An introduction to the Baha'i faith|url=https://www.worldcat.org/oclc/181072578|publisher=Cambridge University Press|date=2008|location=Cambridge|isbn=978-0-521-86251-6|oclc=181072578|first=Peter, November 27-|last=Smith}} |
|||
| last = Bacquet |
|||
| first = Karen |
|||
* {{Cite book|title=Lady Blomfield : her life and times|url=https://www.worldcat.org/oclc/797973371|date=2012|location=Oxford|isbn=978-0-85398-550-1|oclc=797973371|first=Robert|last=Weinberg}} |
|||
| date = 2006 |
|||
| title = When principle and authority collide: Baha'i responses to the exclusion of women from the Universal House of Justice. |
|||
* {{Cite book|title=Lua Getsinger : herald of the Covenant|url=https://www.worldcat.org/oclc/38593507|date=1997|location=Oxford [United Kingdom]|isbn=0-85398-416-6|oclc=38593507|first=Velda Piff|last=Metelmann}} |
|||
| url = |
|||
| journal = Nova Religio: The Journal of Alternative and Emergent Religions |
|||
* {{Cite book|url=http://books.google.com/?id=z7zdDFTzNr0C|title=An Introduction to the Baha'i Faith|last=Smith|first=Peter|publisher=Cambridge University Press|year=2008|isbn=0-521-86251-5|place=Cambridge|ref=harv}} |
|||
| publisher = |
|||
| volume = 9 |
|||
* {{cite encyclopedia|title=BAHAISM i. The Faith|author=J. Cole|encyclopedia=Encyclopedia Iranica|volume=Online Edition|date=December 1988|url=https://iranicaonline.org/articles/bahaism-i|accessdate=18 December 2020}} |
|||
| issue = 4 |
|||
| pages = 34-52 |
|||
* {{cite encyclopedia|title=BAHAISM x. Bahai Schools|author=V. Rafati|encyclopedia=Encyclopedia Iranica|volume=Online Edition|date=December 15, 1988|url=https://www.iranicaonline.org/articles/bahaism-x|accessdate=1 May 2020}} |
|||
| bibcode = |
|||
| doi = |
|||
* {{Cite encyclopedia|title=Ransom-Kehler, Keith Bean (1876–1933)|encyclopedia=The Baháʼí Encyclopedia Project|volume=Online|publisher=National Spiritual Assembly of the Baháʼís of the United States|year=2009|url=http://www.bahai-encyclopedia-project.org/index.php?option=com_content&view=article&id=73:ransom-kehler-keith-bean&catid=37:biography|accessdate=2010-08-08}} |
|||
| access-date= |
|||
| ref={{harvid|Bacquet|2006}} |
|||
* {{Cite journal|last=Handal|first=Boris|date=2007-01-01|title=The Philosophy of Bahá’í Education|url=https://doi.org/10.1080/15507394.2007.10012391|journal=Religion & Education|volume=34|issue=1|doi=10.1080/15507394.2007.10012391|issn=1550-7394}} |
|||
}} |
|||
* {{Cite book |
|||
* {{Cite journal|last=Momen|first=Wendi|date=2015-06-01|title=The Articulation of the Equality and Rights of Women in Bahá’í Discourse and Implementation|url=https://intellectdiscover.com/content/journals/10.1386/bsr.21.1.27_1|journal=Baha'i Studies Review|language=en|volume=21|issue=1|doi=10.1386/bsr.21.1.27_1|issn=1354-8697}} |
|||
| last = |
|||
| first = |
|||
* {{Cite web|last=Khánum|first=Rúhíyyih|authorlink=روحیهخانم|editor-last=Merrick|editor-first=David|title=Rúhíyyih Khanum's Tribute to Shoghi Effendi at the Kampala Conference Jan 1958|publisher=Baháʼí Library Online|date=1958-08-28|url=http://bahai-library.com/rkhanum_kampala_1958_jan|accessdate=2008-11-08}} |
|||
| year = ۱۹۲۸ |
|||
| title = Baha'i Administration |
|||
* {{Cite web|last=Research Department of the Universal House of Justice|title=M E M O R A N D U M|website=Documents from the Universal House of Justice|publisher=Baháʼí Library Online|date=11 August 1998|url=http://bahai-library.com/uhj_mazandarani_hand_cause|accessdate=2010-08-08}} |
|||
| publisher = Baha'i Publishing Trust |
|||
| location = Wilmette, IL |
|||
* {{Cite web|title=Early Baháʼí Heroines|url=http://info.bahai.org/article-1-3-7-2.html|publisher=Baháʼí International Community|accessdate=2008-07-05|archiveurl=https://web.archive.org/web/20080617145914/http://info.bahai.org/article-1-3-7-2.html|archivedate=17 June 2008}} |
|||
| ref={{harvid|Baha'i Administration|۱۹۲۸}} |
|||
}}*{{cite journal |
|||
* {{Cite web|title=Hands of the Cause of God|website=Central Figures & Institutions|publisher=Baháʼí International Community|year=2010|url=http://info.bahai.org/article-1-3-3-3.html|accessdate=2010-08-08}} |
|||
| last = Cole |
|||
| first = Juan R.I. |
|||
* {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20171117020754/http://www.iranicaonline.org/articles/bahaiya-kanom-b|date=۱۷ نوامبر ۲۰۱۷}} |
|||
| date = March 2002 |
|||
| title = Fundamentalism in the Contemporary U.S. Baha’i Community |
|||
* {{یادکرد وب|عنوان=ASHRAF, GHODSIEH|نشانی=https://iranicaonline.org/articles/ashraf-ghodsieh|وبگاه=iranicaonline.org|بازبینی=2023-06-02|کد زبان=en-US|نام=Encyclopaedia Iranica|نام خانوادگی=Foundation}} |
|||
| url = http://www-personal.umich.edu/~jrcole/bahai/2002/fundbhfn.htm |
|||
| journal = Religious Studies Review |
|||
* {{یادکرد وب|عنوان=Real Community Building Requires Gender Equity|نشانی=https://bahaiteachings.org/real-community-building-requires-gender-equity/|وبگاه=BahaiTeachings.org|تاریخ=2018-03-05|بازبینی=2023-03-03|کد زبان=en-US}} |
|||
| publisher = |
|||
| volume = |
|||
* {{یادکرد وب|عنوان=برابری زن و مرد؛ نظر و عمل|نشانی=https://www.aasoo.org/fa/articles/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%9B-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%88-%D8%B9%D9%85%D9%84|وبگاه=آسو|بازبینی=2023-03-04|کد زبان=fa}} |
|||
| issue = 43 |
|||
| pages = 195-217 |
|||
* {{یادکرد وب|عنوان=برابری زن و مرد؛ نظر و عمل|نشانی=https://www.aasoo.org/fa/articles/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%9B-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%88-%D8%B9%D9%85%D9%84|وبگاه=آسو|بازبینی=2023-05-06|کد زبان=fa}} |
|||
| bibcode = |
|||
| doi = |
|||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=4. Hartz P. World Religion, Baha'i Faith. 3rd ed. New York: Chelsea House Publishers; 2012.}} |
|||
| access-date= |
|||
| ref={{harvid|Cole|2002}} |
|||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=Buck, Christopher (1999). Paradise and Paradigm: Key Symbols in Persian Christianity and the Baha'i Faith. State University of New York Press. ISBN 978-0-7914-4061-2.}} |
|||
}} |
|||
* {{Cite book |
|||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=Hatcher, W.S. ; Martin, J.D. (1998). The Bahá'í Faith: The Emerging Global Religion. San Francisco: Harper & Row. ISBN 978-0-87743-264-7}} |
|||
| last = Effendi |
|||
| first = Shoghi |
|||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=Smith, Peter (2000). "Promise of World Peace – The peace statement". A Concise Encyclopedia of the Bahá'í Faith. Oxford: Oneworld Publications. p. 277. ISBN 978-1-85168-184-6.}} |
|||
| year = 1970 |
|||
| title = God Passes By |
|||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=Smith, Peter (2008). An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-86251-6.}} |
|||
| publisher = Bahá'í Publishing Trust |
|||
| location = Wilmette, Ill |
|||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=‘Abdu’l-Bahá's Journey West|عنوان کتاب=The Course of Human Solidarity|پیوند=https://doi.org/10.1057/9781137032010|نام=Negar|نام خانوادگی=Mottahedeh|ناشر=Palgrave Macmillan New York|شابک=978-1-137-03201-0}} |
|||
| ref={{harvid|Effendi|1970}} |
|||
}} |
|||
* {{cite journal |
|||
| last = Finch |
|||
| first = Trevor R.J. |
|||
| date = 1994 |
|||
| title = Unclipping the Wings: A Survey of Secondary Literature in English on Baha’i Perspectives on Women |
|||
| url = http://bahai-library.com/articles/unclipping.wings.html |
|||
| journal = Baha’i Studies Review |
|||
| publisher = |
|||
| volume = 4 |
|||
| issue = 1 |
|||
| pages = 34-52 |
|||
| bibcode = |
|||
| doi = |
|||
| access-date= |
|||
| ref={{harvid|Finch|1994}} |
|||
}} |
|||
* {{cite conference |
|||
| url = https://www.h-net.org/~bahai/docs/vol3/wmnuhj.htm |
|||
| title = The Service of Women on the Institutions of the Baha'i Faith |
|||
| last1 = Lee |
|||
| first1 = Anthony A. |
|||
| author-link1 = |
|||
| last2 = Caton |
|||
| first2 = Peggy |
|||
| author-link2 = |
|||
| last3 = Hollinger |
|||
| first3 = Richard |
|||
| author-link3 = |
|||
| last4 = Nirou |
|||
| first4 = Marjan |
|||
| author-link4 = |
|||
| last5 = Saiedi |
|||
| first5 = Nader |
|||
| author-link5 = |
|||
| last6 = Carrigan |
|||
| first6 = Shahin |
|||
| author-link6 = |
|||
| last7 = Armstong-Ingram |
|||
| first7 = Jackson |
|||
| author-link7 = |
|||
| last8 = Cole |
|||
| first8 = Juan R. I. |
|||
| author-link8 = |
|||
| date = ۱۹۸۸ |
|||
| publisher = Documents on the Shaykhi, Babi and Baha'i Movements |
|||
| book-title = the New Zealand Baha'i Studies Association Conference |
|||
| pages = Vol. 3, No. 2 |
|||
| location = Christchurch, New Zealand |
|||
| ref={{harvid|Lee|1988}} |
|||
}} |
|||
* {{Cite book |
|||
|last = Maneck |
|||
|first = Susan S. |
|||
|editor-last = Sharma |
|||
|editor-first = Arvind |
|||
|year = 1994 |
|||
|title = Religion and Women |
|||
|chapter = Women and the Baha’i Faith |
|||
|url = http://women.susanmaneck.com |
|||
|volume = |
|||
|page = 211-227 |
|||
|publisher = SUNY press |
|||
|location = Albany, NY |
|||
|ref = {{harvid|Maneck|1994}} |
|||
|accessdate = ۱۰ آوریل ۲۰۲۰ |
|||
|archiveurl = https://web.archive.org/web/20160303222534/http://women.susanmaneck.com/ |
|||
|archivedate = ۳ مارس ۲۰۱۶ |
|||
|dead-url = yes |
|||
}} |
|||
* {{cite journal |
|||
| last = MacEoin |
|||
| first = Denis |
|||
| date = 1986 |
|||
| title = Review of Emergence: Dimensions of a New World Order |
|||
| url = |
|||
| journal = Religion |
|||
| publisher = |
|||
| volume = |
|||
| issue = 16 |
|||
| pages = 57-84 |
|||
| bibcode = |
|||
| doi = |
|||
| access-date= |
|||
| ref={{harvid|MacEoin|1986}} |
|||
}} |
|||
* {{cite journal |
|||
| last = McGlinn |
|||
| first = Sen |
|||
| date = 1993 |
|||
| title = Review of Emergence: Dimensions of a New World Order |
|||
| url = |
|||
| journal = The Bahá'í Studies Review |
|||
| publisher = |
|||
| volume = 3 |
|||
| issue = 1 |
|||
| pages = 87-92 |
|||
| bibcode = |
|||
| doi = |
|||
| access-date= |
|||
| ref={{harvid|McGlinn|1993}} |
|||
}} |
|||
* {{cite journal |
|||
| last = Momen |
|||
| first = Moojan |
|||
| date = 1992 |
|||
| title = Fundamentalism and Liberalism: Towards an Understanding of the Dichotomy |
|||
| url = http://bahai-library.com/bsr/bsr02/22_momen_fundamentalism.htm |
|||
| journal = Baha’i Studies Review |
|||
| publisher = |
|||
| volume = 2 |
|||
| issue = 1 |
|||
| pages = |
|||
| bibcode = |
|||
| doi = |
|||
| access-date= |
|||
| ref={{harvid|Momen|1992}} |
|||
}} |
|||
* {{cite journal |
|||
| last = Momen |
|||
| first = Moojan |
|||
| date = 2007 |
|||
| title = Marginality and apostasy in the Baha'i community |
|||
| url = http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0048721X07000292 |
|||
| journal = Religion |
|||
| publisher = Elsevier |
|||
| volume = 37 |
|||
| issue = 3 |
|||
| pages = 187-209 |
|||
| bibcode = |
|||
| doi = 10.1016/j.religion.2007.06.008 |
|||
| access-date= |
|||
| ref={{harvid|Momen|2007}} |
|||
}} |
|||
* {{Cite book |
|||
| last = Rabbani |
|||
| first = Ruhiyyih |
|||
| year = ۱۹۶۹ |
|||
| title = The Dawn-Breakers |
|||
| publisher = Baha'i Publishing Trust |
|||
| location = London |
|||
| ref={{harvid|Rabbani|۱۹۶۹}} |
|||
}} |
|||
* {{Cite book |
|||
|last = Smith |
|||
| first = Peter |
|||
| year = 1987 |
|||
| title = The Bábí and Bahá'í Religions: From Messianic Shí'ism to a World Religion |
|||
| publisher = Cambridge Univ. Press |
|||
| location = Cambridge |
|||
| ref={{harvid|Smith|1987}} |
|||
}} |
|||
* {{Cite book |
|||
|last = Research Department of the Universal House of Justice |
|||
| first = |
|||
| year = 1986 |
|||
| title = Women: Extracts from the Writings of Bahá'u'lláh, 'Abdu'l-Bahá, Shoghi Effendi, and the Universal House of Justice |
|||
| publisher = Bahá'í Canada Publications |
|||
| location = Thornhill, Ont |
|||
| ref={{harvid|Research|1986}} |
|||
}} |
|||
* {{cite journal |
|||
| last = Walbridge |
|||
| first = Linda |
|||
| last2 = Walbridge |
|||
| first2 = John |
|||
| date = 1984 |
|||
| title = Bahá'í Laws on the Status of Men |
|||
| url = |
|||
| journal = World Order |
|||
| publisher = |
|||
| volume = 19 |
|||
| issue = 1/2 |
|||
| pages = 25-36 |
|||
| bibcode = |
|||
| doi = |
|||
| access-date= |
|||
| ref={{harvid|Walbridge|1984}} |
|||
}} |
|||
* {{Cite book |
|||
|last = Zarandi |
|||
| first = Nabil |
|||
|editor1-last= Effendi |
|||
|editor1-first= Shoghi |
|||
| year = 1932 |
|||
| title = The Dawn-Breakers: Nabíl's Narrative of the Early Days of the Bahá'í Revelation |
|||
| publisher = Bahá'í Publishing Trust |
|||
| location = Wilmette, Ill |
|||
| ref={{harvid|Zarandi|1932}} |
|||
}} |
|||
}} |
|||
{{پایان چپچین}} |
{{پایان چپچین}} |
||
{{بهائی-افقی}} |
{{بهائی-افقی}} |
||
نسخهٔ ۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۱۵
برابری زنان و مردان یکی از آموزههای اجتماعی آئین بهائی و یکی از بنیادیترین اصول آن است.[۱] اجرای این اصل ارتباط نزدیک و بههمپیوستهای با عدالت اجتماعی، بلوغ جمعی نوع بشر و دستیابی به صلحی پایدار دارد. در متونِ بهائی اشارات زیادی به برابری جنسیتی و مفهوم آن گردیده، از جمله در این گفتارِ بهاءالله، بنیانگذار آئین بهائی، که صراحتاً تفاوت مابین زن و مرد رفع و به هر دو جنس جایگاه یکسان داده شدهاست:
«قلم اعلی فرق مابین عباد و اماء را از میان برداشته و کل را در صُقع واحد به عنایت کامله و رحمت منبسطه مقر و مقام عطا فرمود.» [۲]
متون بهائی بیان میکنند که زن و شوهر باید همچون دو بال یک پرنده باشند و همواره بین ایشان برابری وجود داشته باشند تا پرنده، یعنی عالم انسانی به طور کل، بتواند پرواز کند و به اوج کمال برسد. عبدالبهاء، مُبَیّن آثار بهاءاللّه، مینویسد:
«عالم انسانی را دو بال است. یک بال رجال یک بال نساء. تا دو بال متساوی نگردد، مرغ پرواز ننماید. اگر یک بال ضعیف باشد، پرواز ممکن نیست. تا عالم نساء متساوی با عالم رجال در تحصیل فضائل و کمالات نشود، فلاح و نجاح چنانکه باید و شاید ممتنع و محال.»[۲]
عبدالبهاء بیش از یک قرن پیش دستیابی به برابری زن و مرد را محقق میدانست، و استدلال میکرد که این تغییر لازمهی زمانه است. او معتقد بود که عصر، عصر زنان است و زنان باید ترقی کنند، برابری خود با مردان را آشکار کنند، در عرصههای سیاست و حکومت وارد شوند، در امور جهان مشارکت کنند و نیروی محرک صلح در جهان شوند. او در نوشتههایش، هم به ریشهی این نابرابریهای تاریخی پرداخت، هم با تعابیر جدید، نقش بنیادین و محوری برابری زن و مرد را در تعادل اجتماع و ترقی آن بیان کرد، و هم به ضرورتِ برابری، قطعی و اجتنابناپذیر بودن آن، و نیز نتایج آن پرداخت. این همه، امّا، در بستری تاریخی-اجتماعی بیان شد.[۳]
بهائیان معتقدند زن و مرد هر دو برابرند و امتیازی بهطور ذاتی از نظر انسانی، اجتماعی و روحانی برهم ندارند، لذا زن و مرد باید در جمیع حقوق اجتماعی، سیاسی و مدنی برابر باشند. برای مثال در حقوق اجتماعی مانند تعلیم و تربیت هر دو باید از فرصتهای برابر برای تحصیل برخوردار باشند، در حقوق سیاسی، هر دو باید حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را در انتخابات مختلف مدنی و سیاسی داشته باشند و در حقوق مدنی مانند ازدواج این تساوی باید برقرار باشد. هر فردی، چه زن و چه مرد، طبق اعتقادات بهائی میتواند تنها یک همسر داشته باشد. حق طلاق را هم مرد و هم زن دارند، هر چند طلاق به هیچ وجه توصیه نمیشود مگر در مواردی استثنائی. تعالیم بهائی عنوان میکند که زنان در ردهای برابر با مردان هستند و هیچکدام از دیگری برتر نیست و هیچکدام نباید تحت انقیاد دیگری در حیات اجتماعی واقع شود.[۴] برابری زنان و مردان از نظر آئین بهائی، فقط شامل حقوق نمیشود. بلکه در بسیاری از مسئولیتها هم هر دو وظایف برابری دارند. یکی از مهمترین مسئولیتها، مسئولیت مشارکت برای ایجاد جهانی بهتر و ساخت جوامعی پیشرو و مترقی است.[۵] همانطور که زنان و مردان از حقوق مساوی برخوردار هستند، باید نقش و مسئولیت خود را نیز برای بهسازی اجتماع ایفا نمایند.[۶] آموزه برابری زنان و مردان توسط عبدالبهاء، در سفرهای او به قاره آمریکا و اروپا، به تفصیل تشریح شد.[۷] در نگاه بهائی، دستیابی به برابری میان زنان و مردان از جمله پیششرطهای برقراری صلح در نظر گرفته شدهاست.[۸] از منظر آئین بهائی، ریشه کنی فقر نیز در سراسر جهان ممکن نمیشود مگر آنکه برابری کامل زنان و مردان محقق شود.[۹]
مفهوم بنیادین برابری زنان و مردان
اولین و مهمترین مفهومی که اساس برابری زنان و مردان در آئین بهائی بر پایهی آن استوار گردیده، مفهوم روح است. این روح است که هویت انسان را تعریف کرده و وی را از سایر موجودات ممتاز مینماید. به بیان ساده تر، آنچه در متون بهائی از آن به عنوان روح یاد میشود، از عوالم الهی سرچشمه گرفته و برای هر انسانی، به عنوان هویتی منحصر به فرد، در هنگام لقاح با جسم او مرتبط میگردد. به اعتقاد بهائیان، ذات پروردگار و روح انسانی هر دو فاقد جنسیت هستند و پس از مرگ ، جسم به اصل خود، یعنی خاک و روح به منشاء خویش، یعنی عوالم الهی مراجعت نموده و به ترقیات روحانی خود همچنان ادامه میدهد. بیت العدل اعظم در پیامِ ۱۲ اسفند ۱۳۹۱ ( ۲ مارس ۲۰۱۳ م) خود خطاب به بهائیان ایران، چنین میگویند:
«روح انسانی عاری از جنسیّت، نژاد، قومیّت و طبقه میباشد و این حقیقتی است که هر نوع تعصّب را غیر قابل قبول مینماید مخصوصاً تعصّب نسبت به زنان که آنان را از پرورش استعدادهای ذاتی خود و از اشتغال پابهپای مردان در میادین گوناگون باز میدارد؛ ریشهی اصلیِ تعصّب، جهل است که به کمک فرایندهای آموزشی میتواند بر طرف گردد.» [۱۰]
دومین نکتهی مهم در ارتباط با برابری بین زن و مرد، اصل یگانگیِ نوع بشر است. هیچ تفاوت ذاتی در بین انسانها وجود ندارد زیرا هر فردِ انسانی، ذاتاً شریف و به صورت و مثال الهی آفریده شده، یعنی دارای ظرفیتهای والای اخلاقی و روحانی است. در اصل هدف از زندگی جسمانی اینست که فرد سجایای روحانی خود نظیر راستی و درستی، صبر و بردباری، دانش، کمالات و نظیر اینها را به بهترین شکل ممکن پرورش داده و با پیروی از تعلیمات فردی و اجتماعی، به مرحلهی اوج و کمال برساند. در این مسیر، زن و مرد هر دو و بهطور یکسان، هدف مشترکی را دنبال میکنند. عبدالبهاء، مُبَیّن آثار بهاءاللّه،در توضیح این مطلب میگوید:
«بهاءالله بيان مساوات رجال و نساء فرمود، در تورات است كه خدا فرمود انساني را خلق كنم به صورت و مثال خود و در حديث رسول ميفرمايد خَلق الله الادم علي صورته، و مقصد از اين صورت، صورت رحماني است، يعني انسان صورت رحمن است و مظهر صفات يزدان. خدا حي است انسان هم حي است، خدا بصير است انسان هم بصيراست، خدا سميع است انسان هم سميع است، خدا مقتدر است انسان هم مقتدر است، پس انسان آيت رحمن است، صورت و مثال الهي است و اين تعميم دارد و اختصاصي به رجال دون نساء ندارد چه نزد خدا ذكور و اناث نيست هر كس كاملتر، مقربتر. خواه مرد باشد، خواه زن. اما تا حال زنان مثل مردان تربيت نشدهاند اگر آن قسم تربيت شوند مثل مردان میشوند.»[۲]
تعالیم بهاءالله بیان می کنند که مقام روحانی هر فردی، فارغ از جنسیتی که او دارد، به واسطه معرفت خداوند و اعمال نیکی که انجام میدهد مشخص میشود.[۱۱] عبدالبهاء، که مدافع برابری زنان و مردان است تأکید می کند که زن و مرد دارای ظرفیت یکسانی در هوش، استعداد و خصوصیات روحانی هستند.[۱۲]
وی همچنین بیان میکند که در نزد خداوند مرد بودن یا زن بودن مهم نیست بلکه آنچه مهم است داشتن قلب پاک است. خداوند انسانها را بر اساس اعمالشان قضاوت میکند و نه اینکه زن هستند یا مرد. در نظر عبدالبهاء، تفاوتهایی که بین زنان و مردان، در حال حاضر، وجود دارد ناشی از فقدان فرصتهای برابر و نیز مسئله تعلیم و تربیت بودهاست.[۱۳]
عبدالبهاء دربارهٔ روابط بین زنان و مردان در نهاد ازدواج چنین مینویسد:
«این زن و شوهر، پیوند زناشویی بستند، پس یاریشان کن که تا آخر زندگی، علامت و نشان وفاق و هماهنگی و وحدت و همبستگی باشند».[۱۴]
مثال دو بال یک پرنده در بسیاری از موارد برای بیان اهمیت برابری میان زنان و مردان مورد اشاره قرار گرفتهاست. بهاءالله، در لوح دنیا، بیان میکند که زنان همچون مردان باید در صورت امکان به کسب درآمد و روزی اشتغال داشته باشند. این امر در استقلال مالی زنان و همچنین در مشارکت روزافزون زنان در امور اجتماع میتواند مؤثر باشد. بهاءالله در یکی از الواح خود مینویسد:
«جمیع رجال و نساء (مردان و زنان) آنچه را که از اقتراف و زراعت و امور دیگر تحصیل مینمایند، جزئی از آن را برای تربیت و تعلیم اطفال نزد امینی ودیعه گذارند.»
تلاشهای بهائیان ایران در راستای ایجاد برابری جنسیتی و پیشرفت زنان
عبدالبهاء نابرابری عملی زنان با مردان را در طول تاریخ تنها ناشی از نبود فرصت برای زنان، و کاستی آموزش و پرورش ایشان میداند: «تأخّر جنس زن تا به حال به جهت این بوده که مثل مردان تربیت نمیشدند» و تأکید میکند که شکی نیست اگر زنان مثل مردان تربیت میشدند، پیشرفتشان همچون مردان میبود. با برخورداری از امکانات تعلیم و تربیت یکسان، «کمالات» زنان و مردان مساوی خواهد بود، و آن وقت، «سعادت عالم انسانی کامل گردد.». نوشته های او بر آموزش و فرصتهای برابر یادگیری تأکید فراوان دارد. [۱۵]
عبدالبهاء آموزش دختران و اعتماد به نفس و کوشش خود زنان را مهمترین عامل دستیابی به آرمان برابری زن و مرد میدانست او حتی زنان را در مواردی از مردان قویتر میدانست. او در سخنرانیهای متعددی به این مطلب پرداخت. از جمله، در یکی از آنها، با طرح این سؤال که تفاوت موجود در جایگاه زنان و مردان از چه ناشی شده است، پاسخ میدهد: «هیچ شبهه نیست که از تربیت است» و در ادامه، با تصریح پیشتر بودن زنان در بعضی زمینهها، بر ضرورت تربیت واحد برای زن و مرد، و اهمیّت نقش اجتماعی زنان تأکید میکند:
«اگر نساء به مثل رجال تربیت شوند مثل مردان میشوند. بلکه احساسات زنها بیشتر است رقّت قلب زنها بیشتر از مردهاست. لکن تا به حال چون زنها تربیت نشدهاند لذا عقب ماندهاند باید زنها هم مانند مردها تربیت شوند البته به درجهی مردها میرسند علیالخصوص در هیئت اجتماعیه عضو عاملاند لهذا خدا راضی نیست که این عضو مهم در نهایت کمال نباشد و عدل نیز چنین اقتضا مینماید که زنان و مردان مساوی باشند. تربیت واحد بشوند و وظیفهشان را بهتمامه اجرا دارند.»
و خطاب به زنان میگوید:
«باید خیلی همت کنید؛ در تحصیل علوم بکوشید؛ در ادراک حقایق اشیاء جهد کنید؛ در فضائل عالم انسانی بینهایت همت مبذول دارید و بدانید که فضل الهی شامل شماست. وقتی زنان ترقی کنند که مردان خود شهادت دهند که زنان با ما مساویاند، حاجت بهجدال و نزاع نیست.»
عبدالبهاء بر ضرورت آموزش زنان و بهبود شرایط زندگی آنان بسیار تأکید داشت، و حتی به صراحت بیان کرد که آموزش دختران را مقدم بر پسران میداند. در احکام بهائی آمده است که در صورت ناکافی بودن امکانات مالی خانواده، باید اولویت حقِّ تحصیل به فرزندان دختر داده شود، زیرا ایشان مادران آیندهاند و اوّل مربّیِ طفل، مادر است. [۱۶]
عبدالبهاء شمار زیادی از زنان تحصیلکرده و موفق غربی را که پزشک، معلم یا مدیر مدرسه بودند ترغیب کرده بود به ایران بروند و مدرسه و درمانگاه برای دختران و زنان ایرانی بسازند و در ایران تدریس و طبابت کنند. [۱۷]
تأسیس مدرسهٔ تربیت برای دختران در تهران در پی تأکید عبدالبهاء مبنی بر اهمیت آموزش دختران بود. این مدرسه توسط دکتر عطاالله بخشایش در سال ۱۲۹۰ شمسی، به کمک تعدادی از بهائیان آمریکایی با نامهای، خانم لیلیان کُپس، دکتر سوزان مودی، دکتر جنیویو کُی، و خانم ادلاید شارپ و با همکاری نزدیک سایر همکاران بهائی ایرانی و غیر بهائی وی تأسیس گردید. این مدرسه با ۶ سطح درسی آغاز به کار کرد و برای دختران تا سنّ ۲۰ سالگی دروس ویژهای داشت. گنجایش این مدرسه در حدود سال ۱۲۹۸ شمسی به ۴۰۰ دانشآموز رسید. گنجایش این مدرسه در ده سال پس از آن توسعه یافته و توان ارائهٔ ۱۱ سطح درسی مختلف به ۷۱۹ دانشآموز را، که ۳۵۹ نفر از آنها بهائی، ۳۵۲ نفر مسلمان و ۸ نفر یهودی بودند، پیدا کرد.[۱۸] سیاست عملی عبدالبهاء برای پیش بردن اصل برابری زنان و مردان، آگاه کردن زنان به اهمیت مقام و حقوقشان، و تشویق آنان به دانش آموختن و مشارکت فعال در کارهای اجتماعی بود. او در موارد بسیار، کارهای خطیر و دشوار را به زنان میسپرد، که گاهی خلاف انتظار جامعه بود. عبدالبهاء این مسئولیتهای مهم را به زنان میداد، و بعد توفیق و دستاوردشان را در جمع میستود. [۱۹] یکی از این موارد ملاقات با مظفرالدین شاه قاجار و صدر اعظم او، امینالسّلطان، به قصد دادخواهی برای بهائیان ایران بود. عبدالبهاء این مأموریّت را به خانم لوا گتسینگر داد که از اولین زنانى بود که در آمریکا بهائى شده بود. لوا گتسینگر به همراه هیپولیت دریفوس اولین بهائی فرانسوی، هنگام دومین سفر مظفرالدین شاه و صدراعظم در سال ۱۹۰۲، در پاریس موفق به دیدار او شد، و از ظلم و ستم وارد بر بهائیان ایران گفت و تقاضای رعایت عدالت در حق آنها کرد. در جواب، البته، از شاه و امینالسلطان که از گسترش آیین بهائی در میان غربیان حیرتزده شده بودند، پاسخهای دلگرمکننده شنید. [۲۰] اما بر خلاف آن قولها، یک سال بعد، واقعهی هجوم و کشتار در یزد و اصفهان پیش آمد که در طی آن نزدیک به ۳۰۰ بهائی در این دو شهر کشته شدند و خانه و اموالشان به غارت رفت. عبدالبهاء پیش از آن روحانیّه بشروئی، یکی از زنان مطلع و سخنور بهائی را که با تخلّص بیبی روحانی شعر هم میگفت، مأمور کرده بود که برای آموزش بهائیان به یزد برود. روحانیّه که ورودش به یزد مقارن با شروع هجوم و کشتارها شد، درطول آن وقایع و پس از آن با شجاعت به تقویت روحیهی بهائیان و تسلّی آنان پرداخت. بعدها عبدالبهاء در یک سخنرانی دربارهی برابری زنان، در سانفرانسیسکو، او را بسیار ستود و بزرگ داشت.[۲۱] نمونه دیگری از اعتماد به قابلیّتهای زنان را عبدالبهاء در کار ساختن مشرقالاذکار (عبادتگاه بهائی) شیکاگو نشان داد. تأسیس این بنا بزرگترین پروژهی ساختمانی و سرمایهگذاری جامعهی بهائی در دورهی خود بود و عبدالبهاء مدیریت این کار را به عهدهی یک زن بهائی آمریکایی به نام کورین ترو گذاشت. و زمانی که عبدالبهاء به آمریکا سفر کرده بود، در روز اوّل ماه مه سال ۱۹۱۲، هنگام نهادن سنگ بنای همین معبد، در حرکتی نمادین بیلچه را به دست زن جوان ایرانی، قدسیّه اشرف که در امریکا در دانشگاه تحصیل میکرد، داد تا او هم «به نمایندگی از زنهای ایران» در این آغاز سهمی داشته باشد. قدسیه اشرف، حدود یک سال قبل از آن، به آمریکا رسیده بود. پدرش، دو سال قبل، از عبدالبهاء دربارهی فرستادن دخترش برای تحصیل به آمریکا نظر خواسته بود، و جواب شنیده بود که «بهفوریّت روانهاش کنید.» قدسیه اشرف باید از اولین زنان ایرانی—شاید هم اولّین زن ایرانی—باشد که برای تحصیلات دانشگاهی به آمریکا رفت. [۲۲]
حق رأی زنان
سفر عبدالبهاء به اروپا و آمریکا مقارن با اوج مبارزات زنان برای گرفتن حق رأی و اعتراض به نابرابریهای اجتماعی بود، و دیدگاههای او دربارهی حقوق زنان بسیار با استقبال روبرو میشد. به شهادت نویسندهی سفرنامهاش، بهویژه، زنانِ «حقوقطلب» غربی اشتیاق بسیار برای شنیدن سخنرانیهای او داشتند. انجمنهای زنان پیشرو او را برای سخنرانی دعوت میکردند، روزنامهها مرتب دربارهی آنچه میگفت گزارش مینوشتند، و بهخصوص زنان خبرنگار بسیار با او مصاحبه میکردند. عبدالبهاء از تأثیر مطبوعات بر افکار عمومی به خوبی آگاه بود، و نظراتش را با صراحت میگفت و گاه از تجربههای شخصی خود مثال نقل میکرد.[۲۳]
نمونهای از این گزارشها، نوشتهی یک زن خبرنگار، روز بعد از ورود عبدالبهاء به آمریکا در یکی از روزنامههای نیویورک منتشر شده است. در این گزارش به نقل از عبدالبهاء آمده است:
«حق رأی زنان درست و حتمی است… من به برابری حقوق زنان و مردان باور دارم... همه پیروان من تکهمسر هستند... من باور دارم که دو نفر که در مییابند که نمیتوانند پیوند روحی میان خود برقرار کنند، بهتر است که از همدیگر جدا شوند. ناسازگاری بیشترین دلیل جدایی است. وقتی که ناسازگاری وجود دارد ازدواج واقعی نمیتواند وجود داشته باشد. من در ازدواج خوشبخت بودهام و چهار دختر دارم. آنها به زبان فرانسه و آلمانی صحبت میکنند و خیلی دختران موفقی هستند. آنها چادر به سر نمیکنند و مانند شما زنان آزاد هستند.[۲۴]
عبدالبهاء هدفهای جنبش حقطلبی زنان را تأیید میکرد و با بسیاری از زنان پیشرو و انجمنهای زنان در اروپا و آمریکا ملاقات و مراوده داشت. یکی از مهمترین زنانی که با او دیدار کرد، املین پنکهرست، رهبر جنبش سافروجتها - جنبش حق رأى زنان در سالهاى اول قرن بیستم در بریتانیا- بود که به خاطر مبارزاتش چندین بار زندان رفت. در سفر عبدالبهاء به لندن املین پنکهرست به دیدار او رفت. در دیدار با پنکهرست، عبدالبهاء آرمانهای حقطلبی زنان را ستود، اما آنان را از توسّل به حرکتهای خشن، مثل شکستن پنجرهها، خسارت زدن به قطارها و امثال آن برحذر داشت، و تشویق کرد که با به کارگیری دانش و هوش و دستاوردهای علمی و هنری برای حقوق خود مبارزه کنند:
«در این عصر، شخص ضعیف به اقدامات ترسناک متوسّل میشود، و شخص هوشمند قوهی عقل و حکمت را به کار میگیرد» (ترجمه). [۲۵]
همین مطلب دربارهی روش اقدام برای حصول برابری، درسخنرانیهای عبدالبهاء برای زنان آزادیخواه نیز آمده است. نویسندهی سفرنامهاش د خلاصههایی که از سخنرانیهای او یادداشت کرده، به این مطلب اشاره میکند. از جمله، این نقل قول از نطق روز ۱۹ دسامبر ۱۹۱۲م که:
«باید نساء در تربیت خود و تحصیل کمالات بکوشند. به تربیت احقاق حقوق خویش نمایند، نه به زور و زجر. زیرا به حسن تدبیر و تربیت طلب مساوات نمودن شأن عاقل است. شخص دانا به تحصیل کمالات طلب حقوق خویش نماید، امّا نادان بقوّهی جبریّه،»
و این که دو روز بعد، وقتی «جمعی از خانمهای محترمه حقوقطلب» با عبدالبهاء دیدار کردند، او ایشان را «به اعتدال و حسن اخلاق و کردار» نصیحت کرد.[۱۵]
در صحبت با یکی دیگر از زنان این جنبش، املین پتیک-لاورنس عبدالبهاء از او پرسید: «چرا باور دارید که زنان باید حق رأى داشته باشند؟» جواب داد: «چون فکر مىکنم بشر باید بالاتر و بالاتر پرواز کند اما تنها با یک بال نمىتواند به اوج برسد.» عبدالبهاء اینبار با لبخند پرسید: «اگر یک بال از بال دیگر قوىتر بود تکلیف چیست؟» جواب داد: «باید بال ضعیفتر را تقویت کرد.» عبدالبهاء گفت: «اگر من به شما ثابت کنم که زنان بال قوىترند، چطور؟» املین پتیک-لاورنس جواب داد: «در آن صورت من تا ابد مدیون شما خواهم بود.» [۲۶]
شخصیتهای برجسته تاریخی
طاهره قرة العین پیشگام در اعلان برابری زنان و مردان
فاطمه برغانی قزوینی (۱۲۳۰، ۱۲۳۱ یا ۱۲۳۳ قمری – ۱۲۶۸ قمری) ملقب به زرینتاج، زَکیّه، اُمّ سَلَمَه و مشهور به طاهره و قُرَّةُالعَین، شاعر، خطیب، مجتهد، عارف،محدث ایرانی،از نخستین مریدان سید علیمحمد باب[۲۷] و از رهبران جنبش باب بودهاست.[۲۸] او دختر یکی از علمای قزوین بود و در نزد همگان با عنوان طاهره یا «پاک» که از طرف بهاءالله به او اعطا شده بود شناخته میشود. در خارج از جامعهی بهائی، او را به عنوان شاعری جسور و انقلابی میشناسند. او از اولین پیروان باب بود و باب او را به عنوان یکی از هجده مؤمن اولیهی خود که به «حروف حی» معروف هستند، برگزید و بسیار محترم داشت. از آن پس طاهره با فصاحت به ترویج تعالیم باب پرداخت. او هنجارهای رایج دوران را به چالش کشید که کشف حجاب در واقعه بدشت از آنجمله بود و در نهایت نیز جان خود را فدای ایمان و اعتقادش نمود و به شهادت رسید. از قول عبدالبهاء نقل میشود که وقتی او وارد مجلسی میشد حتی بزرگترین علما هم سکوت میکردند. او به قدری در فلسفه و علم متبحر بود که تمام کسانیکه به حضورش میرسیدند در هر موردی نخست با او مشورت و کسب تکلیف میکردند. شجاعت او نیز بینظیر بود و بیپروا با دشمنان خود رو برو میشد تا سرانجام توسط مخالفین دیانت بابی که در صدد قلع و قمع بابیان بودند، در سال۱۸۵۲م به قتل رسید.طاهره نخستین زن آیین بابی بود که روبنده از صورت برگرفت و اعلام نمود که با آمدن آیین بیانی، احکام اسلام ملغی شدهاست. طاهره برترین شخصیت زن در آیین بیانی و سومین و شناختهشدهترین شخصیت زن در آئین بهایی است. یکی از مشهورترین کارهای او برداشتن روبنده در واقعه بدشت در شاهرود بود. برخی نویسندگان معاصر این عمل را در جهت آزادی زنان و عملی فمینیستی توصیف کردهاند. طاهره در اجتماع بدشت سخنرانی نمود و با حاضر شدن بدون نقاب روبنده حاضران را شوکه کرد. او همچنین جدائی دین بابی از دین اسلام و نسخ احکام و سنن قدیم را اعلام نمود. [۲۹]
بهیه خانم پیشگام در مدیریت و اداره امور جهانی بهائیان
بَهیّه خانم (۱۸۴۶ در تهران - ۱۵ ژوئیه ۱۹۳۲ در حیفا) ملقب به ورقهٔ عُلیا[۳۰][۳۱] و با نام اصلی فاطمه سلطان متولد شده. او تنها دختر بهاءالله و آسیهخانم[۳۲] و خواهر تنی عبدالبهاء بود. وی دارای مقام بسیار والایی در دیانت بهایی است و همچون مادر خویش از بزرگترین زنان تاریخ آئین بهائی بهشمار میرود.[۳۰]در طول جنگ جهانی اول ، او غذا، لباس و کمک های پزشکی را بین جمعیت گرسنه محلی توزیع کرد. [۳۳] وی در زمان سفرهای عبدالبهاء به اروپا و آمریکا (بین سالهای ۱۲۸۹ تا ۱۲۹۲ خورشیدی)[۳۴] و سفر شوقی افندی به اروپا (بین سالهای ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۳ خورشیدی)[۳۵] سِمت رهبر اجرایی آیین بهایی را برعهده داشت. سمتی که تا پیش از این برای یک زن در تاریخ ادیان ابراهیمی بیسابقه بودهاست.[۳۲][۳۰][۳۶] سوزان استایلزمنک و ارویند شارما از بهیهخانم، آسیهخانم و طاهره قرةالعین به عنوان «سه زن مهم در آئین بهایی» یاد کردهاند.[۳۷][۳۸] بِهیّهخانم هیچگاه ازدواج نکرد و زندگیاش را وقف خدمت کرد.[۳۹] او در ۲۴ تیر ۱۳۱۱ در حیفا درگذشت و در باغهای بهایی در کوه کرمل دفن و آرامگاه و بنای یادبود او در مرکز جهانی بهایی ساخته شد.[۳۲]
بهیه خانم رهبر اجرایی آیین بهایی
بَهیّه خانم به دفعات به سمت رهبر اجرایی آیین بهایی برگزیده شد. از جمله در دوره سفرهای عبدالبهاء به غرب بین سالهای ۱۹۱۰–۱۹۱۳م، زمانی که در دهه ششم زندگی خود بود، و سپس در زمان سفرهای شوقی افندی به اروپا بین سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۴م هنگامی که در دهه هفتم از زندگی به سر میبرد.[۴۰] ایفای چنین نقشی برای یک زن از نظر تاریخی بسیار کم سابقه بودهاست.[۴۱][۴۲] او در سال ۱۹۱۰م از سوی عبدالبهاء که در سفرهای طولانی خود به غرب بود، به این سمت منصوب شد.[۴۳] در این دوره، بهیه خانم به امور مرکز جهانی بهائی و ارتباطات خارجی آن میپرداخت.[۴۱] اینها شامل ملاقات با بزرگان،[۴۱] سخنرانی از طرف عبدالبهاء، ملاقات با مقامات مسئول چه مرد و چه زن، و ارائه کمکهای پزشکی به بیماران و فقرا بود.[۴۴] بهیه همچنین به راهنمایی روحانی و اداری جامعه جهانی بهائی مشغول بود که مستلزم نوشتن نامههای تشویقی به جوامع بهائی سراسر جهان میبود.[۴۴] او در این مدت با عبدالبهاء مرتباً در مکاتبه بود.[۴۵]
در سال ۱۹۲۱، عبدالبهاء درگذشت و بهیه خانم با کمک سایچیرو فوجیتا[۴۶] در تلگرافهایی خبر فوت او را به عالم بهائی اعلام کرد. از جمله تلگرافی به منزل ولزلی تودور پل در لندن ارسال داشت و شوقی افندی را از این واقعه باخبر نمود. هنگامی که شوقی افندی رهبری آیین بهائی را بر عهده گرفت، اظهار داشت که چگونه در دوران سخت پس از مرگ عبدالبهاء از حمایتهای بهیه خانم بهرهمند بودهاست. در سال ۱۹۲۲ بهیه مجدداً[۴۷] و این بار توسط شوقی افندی به عنوان رهبر اجرایی دیانت بهایی انتخاب شد و کمیته ای به او در انجام این مهم کمک مینمود که البته بدون امضای او نمیتوانست مصوبه ای داشته باشد.[۴۸] او مفاد وصیتنامه عبدالبهاء را برای بهاییان تشریح کرد[۴۹] و به ویژه زنان بهائی ایران را تشویق مینمود تا در فعالیتهای بهائی مشارکت کنند[۵۰] و مفاد عهد و میثاق بهاءالله را برای ایشان توضیح میداد.[۵۱] نامههای تشویقی او برای جوامع بهائی که در سوگ درگذشت عبدالبهاء عزادار بودند، تسلی خاطر بود.[۵۲]
اولین گامی که شوقی افندی در ایجاد مرکز اداری بهائی برداشت، ابتیاع زمینی در کوه کرمل در مجاورت مرقد باب بود که جسد بهیه خانم در آن زمین به خاک سپرده شد. او سپس بقایای اجساد میرزا مهدی و نواب را نیز در دسامبر 1939[۵۳][۵۴] به این زمین منتقل نمود. این مقابر اکنون در باغهای بهائی، در سراشیبیی پایین ساختمانهای بهایی در قوس کوه کرمل قرار دارند.[۵۵] شوقی افندی همچنین ترجمه «تاریخ نبیل»، مطالع الانوار، را در سال ۱۹۳۲ به پایان رساند و آن را به بهیه خانم تقدیم کرد.[۵۶]
قوانین بهائی و برابری جنسیتی
مرجع اصلی قوانین بهائی یکی از کتابهای بهاءالله به نام کتاب اقدس است. همراه با رشد، گسترش و بلوغ جوامع بهائی، قوانین بهائی نیز تحت هدایت بیتالعدل اعظم، به تدریج برای عموم قابل اجرا میگردند. برای مثال، قانونی که در حال حاضر فقط برای بهائیان ایرانی وجود دارد، قانون اعطای مهریه از طرف شوهر است تا زن هر طور که مایل باشد آن را به مصرف برساند. میزان مهریه در کتاب اقدس تعیین شده و جنبه ای صرفاً نمادین از استقلال مالی زن دارد. [۵۷]
تفاوتهای جنسیتی در قوانین بهائی بسیار کم است و می توان آنها را بهعنوان مجاز یا پیش فرض دسته بندی کرد. مجاز به معنی معافیتهای اختیاری نظیر روزه گرفتن در دوران عادت ماهیانهی زن، یا رفتن به زیارت اماکن مقدسه (که برای زنان اختیاری است، اما برای مردان اگر توانایی مالی داشته باشند واجب است.) و قوانین پیشفرض آنهایی هستند که تنها در صورتی اعمال میشوند که آنچه خلاف پیشفرض است وجود نداشته باشد. نمونهای از مقررات پیشفرض، قواعد مربوط به عدم وجود وصیتنامه است که به موجب آن قانون ارث در زمانی اعمال میشود که وصیتنامهی معتبر یا لازم الاجرا وجود نداشته باشد. همهی بهائیان موظف به نوشتن وصیتنامه هستند. اما در صورت نبودن آن، قوانین ارث مندرج در کتاب اقدس (هنوز اجرا نمیشود) با این پیشفرض که شوهران از زنان و فرزندان حمایت مالی میکنند، و از پسران انتظار میرود که از مادران بیوه خود حمایت کنند، اجرا میشود.[۵۸]
از دیگر قوانین مربوط به تساوی حقوق زن ومرد، وجوب عفت جنسی برای زن و مرد قبل از ازدواج است. ازدواج بهائی بین زن و مرد به انتخاب خود آنها و مشروط به رضایت والدین طرفین صورت میگیرد و تنها به صورت تکهمسری پذیرفته است. هیچ الزامی برای تغییر نام خانوادگی زن وجود ندارد. طلاق، در عین اینکه بهشدت با آن مخالفت شده، ولی ممنوع نیست و مجاز است که از طرف زن و یا از طرف شوهر تقاضا داده شود، ولی قبل از قطعی شدن حکم، مستلزم یک سال اصطبار و زندگی جداگانه است. در مورد زنا نیز جریمهای برابر برای زن و مردِ متخلف در نظر گرفته میشود. (این قانون نیز هنوز به مرحلهی اجرا نرسیده است.) هیچ محدودیتی برای انتخاب پوشش برای زنان یا مردان وجود ندارد، اما رعایت اعتدال به همگان توصیه شده است. [۵۹]
از جمله سایر قوانین مرتبط به برابری زنان و مردان در کتاب اقدس، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- هر مرد فقط میتواند یک زن داشته باشد، در کتاب اقدس ازدواج با دو زن با رعایت عدالت جایز دانسته شدهاست؛ ولی عبدالبهاء مبّین آثار بهاءاللّه گفتهاست: چون شرط عدالت هیچگاه تحقق نمییابد، پس در واقع در ازدواج تعدد راه ندارد.
- سن بلوغ پسر و دختر یکسان است، یعنی پانزده سالگی.
- لزوم تعلیم و تربیت فرزندان (هم دختر و هم پسر) توسط پدر و مادر
- تمام اشیا و تمام انسانها با هر اعتقاد و مذهبی پاک هستند [۶۰]
برابری جنسیتی در زندگی عمومی و اداری بهائی
برابری جنسیتی مستلزم این است که زنان بتوانند در همهی زمینههای شغلی و مسائل زندگی مشارکت نمایند. عبدالبهاء زنان را تشویق میکرد تا با مهارت در هنرها و علوم، تواناییهای نهفته خود را اثبات کنند و انرژیها و تواناییهای خود را در راستای کمک به بشریت در آنچه بیش از همه ضروری است، و بهویژه علوم صنعتی و کشاورزی به کار گیرند. زیرا از این طریق برابری آنها در معادلهی اجتماعی و اقتصادی به رسمیت شناخته خواهد شد. نمایندگی زنان در نهادهای نظم اداری بهائی که بر دو رکن انتصابی و انتخابی استوار است، در طول قرن گذشته بهتدریج افزایش یافته است.[۶۱]
در نهادهای انتصابی، افراد در مقام مشاور، اما بدون اختیارِ تصمیمگیری، شرکت دارند. در نهادهای انتخابی، اختیار تصمیم گیری نه در اختیار فرد بلکه در اختیار کل جمع است. از آنجایی که در دیانت بهائی طبقه روحانی نظیر ساختار کشیشی- کلیسایی و یا ولایت فقیهی وجود ندارد، آن عنصر سازمان یافتهی مذهبی که بهطور سنتی با سرکوب زنان همراه بوده، کاملاً حذف شده است .[۶۲]
تبیین و تفسیر رسمی آیات منحصراً توسط شخص عبدالبهاء و جانشین او شوقی افندی صورت گرفته و اختیارات قانونگذاری به بیتالعدل اعظم واگذار شده است. توجه به این نکته حائز اهمیت است که عضویت در یک تشکیلِ اداری مفهومِ برتریِ جایگاه روحانی را بههمراه ندارد. علاوه بر این، عهد و میثاق در آئین بهائی، افراد یا نهادها را از قدرت مداری و تضعیفِ سایرین باز میدارد. و همه، اعم از زن و مرد، را موظف به کمک در ایجاد تمدنی متعالی مینماید. [۶۳]
در مؤسساتِ انتصابی نظم اداری بهائی، زنان متعددی تا به حال در تمام سطوح، از جمله در بالاترین درجات آن به عنوان «ایادیان امرالله» و بعداً به عنوان اعضای هیئت دارالتبلیغ بین المللی، مهمترین نهاد مشاورهای بیتالعدل منصوب شدهاند. یادآور میگردد که در میان کسانیکه بهعنوان «هیئت مشاورین قارهای» و «اعضای هیئت معاونت» و «اعضای لجنات ملی» منصوب شدهاند، از نظر تعداد، برابری جنسیتی نزدیکی وجود دارد. به عنوان مثال: درصد زنانی که در سال 1980 در سِمَتِ مشاور خدمت میکردند از 24 درصد ، به 48 درصد از 81 مشاوری که در سراسر جهان خدمت میکردند، در سال 2010 افزایش یافت و تا سال 2020، اکثر اعضای دارالتبلیغ بینالمللی زن بودهاند. [۶۴]
ایادیان امرالله
ایادیان امرالله در دیانت بهائی به گروهی از بهائیان گفته میشود که توسط بهاءالله، عبدالبهاء، و شوقی افندی، برای انتشار تعالیم بهائی و حفظ همبستگی جامعه آن منصوب شده بودند. مجموع تعداد ایادیان در طول تاریخ امر بهائی ۵۰ نفر بودهاست. هشت نفر از پنجاه نفر ایادیان امرالله زن بودند، اسامی آنها به ترتیب انتصاب:
- کیت رانسوم-کهلر (1876-1933) (به عنوان اولین زن ایادی امرالله و اولین شهید آمریکایی)[۶۵]
- مارتا روت (1872-1939) (که به عنوان اصلی ترین دست علت قرن اول بهائی و "نخستین و بهترین ثمره" عصر تکوین مشخص شد. [۶۶]
- دوروتی بیچر بیکر (1898-1954)
- آملیا انگلدر کالینز (1873-1962)
- کلارا دان (1869-1960)
- کورین نایت ترو (1861–1961)
- روحیه خانم (1910–2000)
- اگنس بالدوین الکساندر (1875-1971)
شوقی افندی در پیامی در اکتبر 1957 به مقام ایادیان امرالله به عنوان حارسان امرالهی تأکید نموده و از آنان با عنواینی از جمله صاحب منصبان عالی رتبه امرالله یاد نمود.
در فاصله بین درگذشت شوقی افندی و انتخاب بیت العدل اعظم، هیئت ایادیان امرالله در شش مجمع عمومی حضور یافتند که همگی در بهجی برگزار شد. طی اولین مجمع که از 18 تا 25 نوامبر 1957 به طول انجامید ایادیان نه نفر را از بین خود انتخاب کردند که عنوان حارسین یا متصدّیان قانونی در مرکز جهانی خدمت کنند.
از این نه نفر، دو زن به عنوان حارسان خدمت می کردند: املیا کالینز و روحیه خانم
شورای بین المللی بهائی
شوقی افندی در تاریخ 9 ژانویه 1951 تأسیس اولین شورای بین الملی بهائی را به عالم بهائی اعلان نمود. شورای بین المللی بهائی هیئتی انتصابی مستقرّ در ارض اقدس بود که سه وظیفه بر عهده داشت: تحکیم روابط با مقامات دولتی، کمک در بنای مقام اعلی و حل و فصل برخی از مسائل اداری بهائی با مقامات مدنی.
زنان عضو شورای جهانی بهائی و تاریخ خدمت آنها عبارت بودند از: [۶۷]
- روحیه خانم (1951–1961)
- املیا کالینز (1951–1961)
- جسی رول (1951–1963)
- اتل رول (1951-1963)
- گلدیس ویدن (1951–52)
- سیلویا آیواس (1955-1961)
- میلدرد متحده (1961–1963)
مشاورین قاره ای
پس از انتخابات بیت العدل اعظم، در سال 1973، هیئت های مشاورین به صورت انتصابی ایجاد شد. از 90 نفر اعضای هیئت مشاورین - 81 نفر در هیئت های قاره ای و 9 نفر در دارالتبلیغ بین المللی خدمت می کنند.[۶۸]
از سال 2000، تعداد مشاوران زن در دارلتبلیغ بین المللی پنج نفر از 9 نفر بوده است. بدون احتساب ایادیان امرالله، زنان و سنوات خدمت آنان عبارتند از: [۶۸]
- فلورانس مایبری (1973-1983)
- آنلیز باپ (1979-1988)
- دکتر مگدالن کارنی (1983–1991)
- ایزوبل صبری (1983–1992)
- لورتا کینگ (1988-2003)
- جوی استیونسون (1988-1998)
- جوآن لینکلن (1993–2013)
- کیمیکو شورین (1993–1998)
- ویولت هاک (1998–2008)
- دکتر پنی واکر (1998–2013)
- زنایدا رامیرز (2000–2013)
- راشل ندگوا (2003– )
- اورانسایخان گرانفر (2008–2018)
- آلیسون میلستون (2013–2018)
- ادیت سنوگا (? )
- آنتونلا دمونته (2013– )
- مهرانگیز فرید تهرانی (1392– )
- گلوریا جاوید (2018 – )
- دکتر هالی وودارد (2018– )
پانویس
- ↑ (Buck 1999، صص. 296)
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ (Pearson 2021، صص. 247)
- ↑ آسو (۲۰۲۳-۰۳-۰۴). «برابری زن و مرد؛ نظر و عمل».
- ↑ (Hatcher, W.S. ; Martin, J.D. 1998، صص. 90-91)
- ↑ (Hartz 2012، صص. 123)
- ↑ (Hartz 2012، صص. 65)
- ↑ (Cole 1988)
- ↑ (Smith 2000، ص. 277)
- ↑ (Hartz 2012، صص. 123)
- ↑ «Real Community Building Requires Gender Equity». BahaiTeachings.org (به انگلیسی). ۲۰۱۸-۰۳-۰۵. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۳-۰۳.
- ↑ (Smith 2008، ص. 144)
- ↑ (Smith 2008، ص. 144)
- ↑ (Hartz 2012، ص. 65)
- ↑ «Bashariyat website». دریافتشده در ۷ آذر ۱۴۰۲.
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ «برابری زن و مرد؛ نظر و عمل». آسو. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۳-۰۴.
- ↑ (Handal 2007، صص. 48–62)
- ↑ (Smith 2008)
- ↑ (Rafati 1988)
- ↑ (Smith 2008)
- ↑ (Metelmann 1997)
- ↑ «برابری زن و مرد؛ نظر و عمل». آسو. ۲۰۲۳-۰۵-۰۶.
- ↑ Foundation. «ASHRAF, GHODSIEH». iranicaonline.org (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۶-۰۲.
- ↑ "ʻAbdu'l-Bahá's journeys to the West". Wikipedia. Retrieved 2023-06-02.
- ↑ (Greeley-Smith و The Evening World 1912)
- ↑ (Weinberg 2012)
- ↑ (Momen 2015)
- ↑ Hemmat Kaveh، ۵۴۴–۵۴۵.
- ↑ Najmabadi، ۴۳۲.
- ↑ (Foltz 2004)
- ↑ ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ ۳۰٫۲ (Bramson 2004، صص. 102–103)
- ↑ تساوی زنان اصل مکملیت دیانت بهائی بایگانیشده در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۷ توسط Wayback Machine، سایت آئین بهائی
- ↑ ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ ۳۲٫۲ (Smith 2000، صص. 86–87)
- ↑ (Smith 2000)
- ↑ ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۳ میلادی
- ↑ ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۴ میلادی
- ↑ (Khan 2005، صص. 78, 79, 84, 131)
- ↑ Susan Stiles Maneck، Táhirih.
- ↑ Arvind Sharma، ۲۳۸.
- ↑ BAHĀʾĪYA ḴĀNOM بایگانیشده در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۷ توسط Wayback Machine Encyclopædia Iranica
- ↑ (Khan 2005)
- ↑ ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ ۴۱٫۲ (Smith 2000)
- ↑ (Bramson 2004)
- ↑ (Khan 2005)
- ↑ ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ (Khan 2005)
- ↑ (Khan 2005)
- ↑ (Sims 1989)
- ↑ (Khan 2005)
- ↑ (Khan 2005)
- ↑ (Khan 2005)
- ↑ (Khan 2005)
- ↑ (Khan 2005)
- ↑ (Khan 2005)
- ↑ (Taherzadeh 1984)
- ↑ (Taherzadeh 1987)
- ↑ (Smith 2000)
- ↑ (Universal House of Justice 1986)
- ↑ (Smith 2008، ص. 165)
- ↑ (Schweitz 1995، ص. 21-39)
- ↑ (Cole 2011، ص. 438-446)
- ↑ (Cole 2011، ص. 438-446)
- ↑ (Pearson 2021، صص. 247–257)
- ↑ (Khan 1998)
- ↑ (Pearson 2021)
- ↑ (Pearson 2021)
- ↑ (Ransom-Kehler 2009)
- ↑ (Research Department of the Universal House of Justice 1998)
- ↑ (Baháʼí World و 12، صص. 395-401)
- ↑ ۶۸٫۰ ۶۸٫۱ Baháʼí International Community (2010). "Hands of the Cause of God". Retrieved 2010-08-08.
منابع
- Universal House of Justice (1986), "In Memoriam", The Baháʼí World, Baháʼí World Centre, XVIII, ISBN 0-85398-234-1
- Bramson, Loni (2004), "Bahíyyih Khánum", in Jestice, Phyllis G. (ed.), Holy People of the World: A Cross-cultural Encyclopedia, Santa Barbara, CA: ABC-CLIO, pp. 102–3, ISBN 978-1-57607-355-1, retrieved 2009-06-16
- Bowers, Kenneth E. (2004), God Speaks Again, Baha'i Publishing Trust, pp. 165, 210, ISBN 978-1-931847-12-4
- Khánum, Rúhíyyih (1988), The Guardian of the Baha'i Faith, London: Baháʼí Publishing Trust, ISBN 0-900125-59-4
- Khánum, Munírih (1987), Memoirs and Letters, translated by Sammireh Anwar Smith, Los Angeles, USA: Kalimat Press, ISBN 978-0-933770-51-5
- Momen, Moojan (2007), Baha'u'llah: A Short Biography, Oneworld Publications, ISBN 978-1-85168-469-4, retrieved 2009-06-25
- Phelps, Myron Henry (1912), Life and Teachings of Abbas Effendi, New York: GP Putman's Sons, pp. xliii, 78, 90[۱]
- Rabbani, Ahang (2005), "ʻAbdu'l-Baha in Abu-Sinan: September 1914–May 1915", Bahá’í Studies Review, 13 (2005), retrieved 2009-06-21.
- Smith, Peter (2008), An Introduction to the Baha'i Faith (PDF), Cambridge University Press, p. 16, ISBN 978-0-521-86251-6, archived from the original (PDF) on 2007-10-28, retrieved 2009-06-25
- Smith, Peter (2000), A Concise Encyclopedia of the Baháʼí Faith, Oxford: Oneworld Publications, ISBN 1-85168-184-1
- Walbridge, John (2005), Sacred Acts, Sacred Space, Sacred Time, Oxford, UK: George Ronald, ISBN 0-85398-406-9
- Cameron, G.; Momen, W. (1996), A Basic Baháʼí Chronology, Oxford, UK: George Ronald, ISBN 0-85398-404-2
- Blomfield, Lady Sara Louisa (1975) [1940], The Chosen Highway (PDF), London, UK: Baháʼí Publishing Trust, pp. 39–65, 100, ISBN 0-87743-015-2
- Taherzadeh, Adib (1976), The Revelation of Baháʼu'lláh, Volume 1: Baghdad 1853-63, Oxford, UK: George Ronald, ISBN 0-85398-270-8
- Taherzadeh, Adib (1987), The Revelation of Baháʼu'lláh, Volume 4: Mazra'ih & Bahji 1877-92, Oxford, UK: George Ronald, ISBN 0-85398-270-8
- Taherzadeh, Adib (1977), The Revelation of Baháʼu'lláh, Volume 2: Adrianople 1863-68, Oxford, UK: George Ronald, ISBN 0-85398-071-3
- Khan, Janet A. (2005), Prophet's Daughter: The Life and Legacy of Bahíyyih Khánum, Outstanding Heroine Of The Baháʼí Faith, Wilmette, Illinois, USA: Baháʼí Publishing Trust, ISBN 1-931847-14-2
- Research Department at the Baháʼí World Centre, ed. (1982), Bahíyyih Khánum, the Greatest Holy Leaf: A Compilation from Baháʼí Sacred Texts and Writings of the Guardian of the Faith and Bahíyyih Khánum's Own Letters, Haifa, Israel: Baháʼí World Centre, ISBN 0-85398-131-0
- Sims, Barbara R. (1989), Traces That Remain: A Pictorial History of the Early Days of the Baháʼí Faith Among the Japanese, Osaka, Japan: Japan Baháʼí Publishing Trust
- Pearson, Anne M. (2021-11-26), "The Equality of the Sexes", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, doi:10.4324/9780429027772-25, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-07
- Ma'ani, Baharieh Rouhani (2008), Leaves of the Twin Divine Trees, Oxford, UK: George Ronald, ISBN 978-0-85398-533-4
- Taherzadeh, Adib (1984), The Revelation of Baháʼu'lláh, Volume 3: ʻAkka, The Early Years 1868-77, Oxford, UK: George Ronald, ISBN 0-85398-144-2
- Pearson, Anne M. (2021-11-26), "The Equality of the Sexes", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, doi:10.4324/9780429027772-25, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-03-03
- Smith, Peter, November 27- (2008). An introduction to the Baha'i faith. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-86251-6. OCLC 181072578.
- Weinberg, Robert (2012). Lady Blomfield : her life and times. Oxford. ISBN 978-0-85398-550-1. OCLC 797973371.
- Metelmann, Velda Piff (1997). Lua Getsinger : herald of the Covenant. Oxford [United Kingdom]. ISBN 0-85398-416-6. OCLC 38593507.
- Smith, Peter (2008). An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-86251-5.
- J. Cole (December 1988). "BAHAISM i. The Faith". Encyclopedia Iranica. Vol. Online Edition. Retrieved 18 December 2020.
- V. Rafati (December 15, 1988). "BAHAISM x. Bahai Schools". Encyclopedia Iranica. Vol. Online Edition. Retrieved 1 May 2020.
- "Ransom-Kehler, Keith Bean (1876–1933)". The Baháʼí Encyclopedia Project. Vol. Online. National Spiritual Assembly of the Baháʼís of the United States. 2009. Retrieved 2010-08-08.
- Handal, Boris (2007-01-01). "The Philosophy of Bahá'í Education". Religion & Education. 34 (1). doi:10.1080/15507394.2007.10012391. ISSN 1550-7394.
- Momen, Wendi (2015-06-01). "The Articulation of the Equality and Rights of Women in Bahá'í Discourse and Implementation". Baha'i Studies Review (به انگلیسی). 21 (1). doi:10.1386/bsr.21.1.27_1. ISSN 1354-8697.
- Khánum, Rúhíyyih (1958-08-28). Merrick, David (ed.). "Rúhíyyih Khanum's Tribute to Shoghi Effendi at the Kampala Conference Jan 1958". Baháʼí Library Online. Retrieved 2008-11-08.
- Research Department of the Universal House of Justice (11 August 1998). "M E M O R A N D U M". Documents from the Universal House of Justice. Baháʼí Library Online. Retrieved 2010-08-08.
- "Early Baháʼí Heroines". Baháʼí International Community. Archived from the original on 17 June 2008. Retrieved 2008-07-05.
- "Hands of the Cause of God". Central Figures & Institutions. Baháʼí International Community. 2010. Retrieved 2010-08-08.
- بایگانیشده در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۷ توسط Wayback Machine
- Foundation، Encyclopaedia Iranica. «ASHRAF, GHODSIEH». iranicaonline.org (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۶-۰۲.
- «Real Community Building Requires Gender Equity». BahaiTeachings.org (به انگلیسی). ۲۰۱۸-۰۳-۰۵. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۳-۰۳.
- «برابری زن و مرد؛ نظر و عمل». آسو. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۳-۰۴.
- «برابری زن و مرد؛ نظر و عمل». آسو. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۵-۰۶.
- 4. Hartz P. World Religion, Baha'i Faith. 3rd ed. New York: Chelsea House Publishers; 2012.
- Buck, Christopher (1999). Paradise and Paradigm: Key Symbols in Persian Christianity and the Baha'i Faith. State University of New York Press. ISBN 978-0-7914-4061-2.
- Hatcher, W.S. ; Martin, J.D. (1998). The Bahá'í Faith: The Emerging Global Religion. San Francisco: Harper & Row. ISBN 978-0-87743-264-7.
- Smith, Peter (2000). "Promise of World Peace – The peace statement". A Concise Encyclopedia of the Bahá'í Faith. Oxford: Oneworld Publications. p. 277. ISBN 978-1-85168-184-6.
- Smith, Peter (2008). An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-86251-6.
- Mottahedeh، Negar. ‘Abdu’l-Bahá's Journey West. Palgrave Macmillan New York. شابک ۹۷۸-۱-۱۳۷-۰۳۲۰۱-۰.