دانشگاه: تفاوت میان نسخهها
جز ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار: برچسب: ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== تاریخچه == |
== تاریخچه == |
||
با توجه به تعریفی که از دانشگاه ارائه میشود در مورد اینکه کهنترین دانشگاه دنیا کدام بوده بحث و جدلهای بسیاری وجود |
با توجه به تعریفی که از دانشگاه ارائه میشود در مورد اینکه کهنترین دانشگاه دنیا کدام بوده بحث و جدلهای بسیاری وجود دارد؛ اما به قطع و یقین، چنین مرکز آموزشی در تمدنهای باستانی شرق شکل گرفتهاست. اگر دانشگاه را یک مؤسسه دانشجویی فرض کنیم، [[آکادمی افلاطون]] قدیمیترین دانشگاه در غرب بودهاست و سند تاریخی هم بر این ادعا وجود دارد. واژه لاتین "universitas" ابتدا در عصر [[یونان باستان]] و [[روم]] احیا شد و به کمک آن تلاش میکردند ویژگیهای آکادمی افلاطون را شرح دهند.{{مدرک}} |
||
اگر دانشگاه را تنها یک مؤسسه آموزش عالی فرض کنیم آنگاه میتوانیم دانشگاه [[شانگیانگ]] در [[چین]] را که پیش از سده ۲۱ قبل از میلاد گشایش یافته بود، قدیمیترین دانشگاه بنامیم؛ مشروط بر اینکه [[افسانه]] نباشد. [[دانشگاه قسطنطنیه]] (در عهد [[امپراتوری بیزانس]]) در سال ۸۴۹ میلادی به دستور [[قیصر]] [[بارداس]] (نایب السلطنه امپراتور [[میخائیل سوم]]) احیا گردید. این دانشگاه با داشتن فعالیتهای پژوهشی و آموزشی، حفظ خودگردانی و استقلال آکادمیک عموماً به عنوان نخستین مؤسسه آموزش عالی با ویژگیهای دانشگاهی امروزی شناخته میشود. |
اگر دانشگاه را تنها یک مؤسسه آموزش عالی فرض کنیم آنگاه میتوانیم دانشگاه [[شانگیانگ]] در [[چین]] را که پیش از سده ۲۱ قبل از میلاد گشایش یافته بود، قدیمیترین دانشگاه بنامیم؛ مشروط بر اینکه [[افسانه]] نباشد. [[دانشگاه قسطنطنیه]] (در عهد [[امپراتوری بیزانس]]) در سال ۸۴۹ میلادی به دستور [[قیصر]] [[بارداس]] (نایب السلطنه امپراتور [[میخائیل سوم]]) احیا گردید. این دانشگاه با داشتن فعالیتهای پژوهشی و آموزشی، حفظ خودگردانی و استقلال آکادمیک عموماً به عنوان نخستین مؤسسه آموزش عالی با ویژگیهای دانشگاهی امروزی شناخته میشود. |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
در عصر [[کارو لینجیان]]، [[چارلیماگن]] نمونهای از آکادمیها را به نام آموزشگاه کاخ یا ''scola palatina'' در [[آخن]] واقع در [[آلمان]] امروزی تأسیس کرد. دانشگاه دیگری که امروزه [[آکادمی برکساگاتا]] نام دارد در سال ۷۹۸ توسط یکی از رهبران [[کارولینجیان]] تأسیس شده بود. دانشگاه در منطقه [[نویون]] که امروزه در خاک [[فرانسه]] واقع شده قرار داشت. بهطور کلی میتوان گفت که هدف اندیشمندان، اشخاص طبقه بالا، روحانیون و خود چارلیماگن این بود که کل جامعه بهطور خاص، و فرزندان اشراف بهطور عام آموزش ببینند تا شیوه مدیریت زمینها و حفاظت از سرزمین خود را در برابر تجاوز و استفاده نادرست فرا گیرند. |
در عصر [[کارو لینجیان]]، [[چارلیماگن]] نمونهای از آکادمیها را به نام آموزشگاه کاخ یا ''scola palatina'' در [[آخن]] واقع در [[آلمان]] امروزی تأسیس کرد. دانشگاه دیگری که امروزه [[آکادمی برکساگاتا]] نام دارد در سال ۷۹۸ توسط یکی از رهبران [[کارولینجیان]] تأسیس شده بود. دانشگاه در منطقه [[نویون]] که امروزه در خاک [[فرانسه]] واقع شده قرار داشت. بهطور کلی میتوان گفت که هدف اندیشمندان، اشخاص طبقه بالا، روحانیون و خود چارلیماگن این بود که کل جامعه بهطور خاص، و فرزندان اشراف بهطور عام آموزش ببینند تا شیوه مدیریت زمینها و حفاظت از سرزمین خود را در برابر تجاوز و استفاده نادرست فرا گیرند. |
||
نخستین دانشگاه اروپایی [[قرون وسطی]] [[دانشگاه ماگنورا]] در [[قسطنطنیه]] بود (که امروزه در [[استانبول]] [[ترکیه]] قرار دارد). این دانشگاه در سال ۸۴۹ در زمان سیطره امپراتوری [[بارداس]] و [[میخائیل سوم]] تأسیس شد و پس از آن در [[قرن نهم]] [[دانشگاه سالرنو]]، در سال ۱۰۸۸ [[دانشگاه بولونیا]] (ایتالیا) و در سال ۱۱۰۰ [[دانشگاه پاریس]] در فرانسه (بعداً با دانشگاه سوربن ادغام شد) بنا شدند. بسیاری از دانشگاههای قرون وسطی تحت سیطره کامل [[کلیسای کاتولیک]] و [[پاپها]] بودند. در اوایل قرون وسطی بیشتر دانشگاههای نو از مدارس و آموزشگاههای پیشین منشعب شدند به ویژه |
نخستین دانشگاه اروپایی [[قرون وسطی]] [[دانشگاه ماگنورا]] در [[قسطنطنیه]] بود (که امروزه در [[استانبول]] [[ترکیه]] قرار دارد). این دانشگاه در سال ۸۴۹ در زمان سیطره امپراتوری [[بارداس]] و [[میخائیل سوم]] تأسیس شد و پس از آن در [[قرن نهم]] [[دانشگاه سالرنو]]، در سال ۱۰۸۸ [[دانشگاه بولونیا]] (ایتالیا) و در سال ۱۱۰۰ [[دانشگاه پاریس]] در فرانسه (بعداً با دانشگاه سوربن ادغام شد) بنا شدند. بسیاری از دانشگاههای قرون وسطی تحت سیطره کامل [[کلیسای کاتولیک]] و [[پاپها]] بودند. در اوایل قرون وسطی بیشتر دانشگاههای نو از مدارس و آموزشگاههای پیشین منشعب شدند به ویژه این که گرایش زیادی برای تبدیل شدن به مراکز آموزش عالی داشتند. بسیاری از مورخین معتقدند این دانشگاهها تداوم همین علائق معابد به تحصیل بودهاند. |
||
در اروپا مردان جوان پس از پایان تحصیلات در [[مقطع سوم]] (مقدمات [[گرامر]]، [[کلام]] و [[منطق]]) و [[مقطع چهارم]] به ادامه تحصیل در دانشگاه میپرداختند و در رشتههای [[گرامر]]، [[منطق]]، [[هندسه]]، [[مثلثات]]، [[ریاضیات]]، [[موسیقی]] و [[نجوم]] درس میخواندند. |
در اروپا مردان جوان پس از پایان تحصیلات در [[مقطع سوم]] (مقدمات [[گرامر]]، [[کلام]] و [[منطق]]) و [[مقطع چهارم]] به ادامه تحصیل در دانشگاه میپرداختند و در رشتههای [[گرامر]]، [[منطق]]، [[هندسه]]، [[مثلثات]]، [[ریاضیات]]، [[موسیقی]] و [[نجوم]] درس میخواندند. |
نسخهٔ ۴ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۸
دانشگاه را در فرهنگهای لغت این گونه تعریف کردهاند:
- نهادی برای آموزش عالی (آموزش دانشگاهی) که سه ویژگی اصلی دارد:
- دانشکدههایی در رشتههای گوناگون دانش
- تسهیلاتی برای پژوهش استادان و دانشجویان
- رتبههای آموزشی که به دانشجویان و استادان داده میشود.
گفته میشود که قدیمیترین نهادی که به دانشگاههای امروزی شباهت بیشتری داشت، حدود شش و نیم سده پس از برپایی آکادمی افلاطون (که در باغ آکادامه و دره آکادموس آتن گشایش یافت) فعالیت میکرد. دانشگاهها بر حسب علومی که در آنها تدریس میشوند، بر دو نوع هستند:
- دانشگاههای جامع
- دانشگاههای تخصصی
دانشگاه در سطوح علمی گوناگون (کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا) و رشتههای مختلف مدرک دانشگاهی ارائه مینماید.
تاریخچه
با توجه به تعریفی که از دانشگاه ارائه میشود در مورد اینکه کهنترین دانشگاه دنیا کدام بوده بحث و جدلهای بسیاری وجود دارد؛ اما به قطع و یقین، چنین مرکز آموزشی در تمدنهای باستانی شرق شکل گرفتهاست. اگر دانشگاه را یک مؤسسه دانشجویی فرض کنیم، آکادمی افلاطون قدیمیترین دانشگاه در غرب بودهاست و سند تاریخی هم بر این ادعا وجود دارد. واژه لاتین "universitas" ابتدا در عصر یونان باستان و روم احیا شد و به کمک آن تلاش میکردند ویژگیهای آکادمی افلاطون را شرح دهند.[نیازمند منبع]
اگر دانشگاه را تنها یک مؤسسه آموزش عالی فرض کنیم آنگاه میتوانیم دانشگاه شانگیانگ در چین را که پیش از سده ۲۱ قبل از میلاد گشایش یافته بود، قدیمیترین دانشگاه بنامیم؛ مشروط بر اینکه افسانه نباشد. دانشگاه قسطنطنیه (در عهد امپراتوری بیزانس) در سال ۸۴۹ میلادی به دستور قیصر بارداس (نایب السلطنه امپراتور میخائیل سوم) احیا گردید. این دانشگاه با داشتن فعالیتهای پژوهشی و آموزشی، حفظ خودگردانی و استقلال آکادمیک عموماً به عنوان نخستین مؤسسه آموزش عالی با ویژگیهای دانشگاهی امروزی شناخته میشود.
آموزش در دانشگاه نالاندا در ایالت بیهار در هند در قرن ۵ پیش از میلاد برپا بوده و به دانش آموختگان آن مدرک دانشگاهی اعطا میشدهاست. سومین دانشگاهی که به تازگی ویرانههای آن را یافتهاند، دانشگاه راتناجیری در اوریسا است. دانشگاه الازهر در قرن دهم در قاهره در کشور مصر گشایش یافت. شهرهای باستانی تکشاشیلا نالاندا، ویگراماسیلا و کانچیپورا در هند باستان مراکز بسیار مشهور آموزشی در خاور بودهاند که از سراسر آسیا دانشجو داشتهاند. به ویژه نالاندا که مرکز معروف دانشگاهی بوداگرایی بوده و لذا هزاران اندیشمند و دانشجوی بودایی را از چین، شرق آسیا، آسیای مرکزی و آسیای جنوب شرقی جذب کرده و در کنار آن دانشجویان بسیاری از ایران و خاورمیانه را در خود جای داده بود. در آن زمان اعطای مدرک دانشگاهی چندان مرسوم نبود ولی موسسات آموزش عالی باستانی در چین آکادمیهای (شویان)، یونان، (آکادمی) و ایران نیز وجود داشتند.
مدرسه در سال ۳۸۷ قبل از میلاد توسط فیلسوف یونانی افلاطون در مجاورت آتن با نام آکادیموس تأسیس گردید و به دانشجویان خود فلسفه، ریاضیات و ژیمناستیک آموزش میداد و گاهی به عنوان دانشگاه در نظر گرفته میشود. دیگر شهرهای یونان با موسسات آموزشی قابل ملاحظه شامل (سرای بقراط) که آموزشگاه پزشکی داشت و هودز که آموزشگاههای فلسفه داشت، میباشند. مؤسسه کلاسیک بعدی موزه و کتابخانه اسکندریه است که از شهرت بسیاری برخوردار بودهاست.
موسسات دانشگاهی شبیه به دانشگاههای مدرن در ایران و جهان اسلام نیز قبل از الازهر وجود داشتهاند. درچین باستان چند مؤسسه آموزش عالی وجود داشت که تقریباً نقشی همانند با دانشگاههای جهان باختر را ایفا کردهاند. چنین گفته میشود که در قرن ۲۱ پیش از میلاد در چین مؤسسه آموزشی عالی با نام شانگیانگ تأسیس شده (شانگ به معنی عالی و برتر و یانگ به معنی مدرسهاست) که مؤسس آن شون (از ۲۳۵۷ تا ۲۳۰۷ ق. م) در عصر یویو میزیستهاست. ممکن است مراکز آموزش عالی بر مدرسه امپریال مرکزی موسوم به پیونگ در زمان سلسله ژو (۱۰۴۶ تا ۲۴۹ قبل از میلاد)، تایخو در سلسله هان (۲۰۲ ق.م. تا ۲۲۰ پس از میلاد) و گوزیجیان در سلسله سوی تأثیر فراوانی گذاشته باشد. تاریخ دانشگاه نانجینگ به تأسیس آموزشگاه سلطنتی نانجینگ در سال ۲۵۸ بازمیگردد و دانشگاه سلطنتی نانجینگ به نخستین موسسهای تبدیل شد که ترکیب آموزش و پژوهش را در ۵ دانشکده در سال ۴۷۰ ارائه میکرد. در هر سلسله فقط یک آموزشگاه سلطنتی مرکزی وجود داشت که آن نیز همیشه در مقر حکومت بود و بالاترین سطوح علمی را در آن ارائه میدادند. همچنین نوع دیگری از موسسات آموزشی موسوم به آکادمیهای شویوان از قرن هشتم به بعد در عصر حکومت تانگ به وجود آمدند. این مراکز عموماً به صورت خصوصی اداره میشدند و دولت به برخی از آنها کمک میکرد. هزاران شویواندر چین فعال بودند و مدارک تحصیلی آنها با هم تفاوت داشت. ازمیان شویوانهای پیشرفته میتوان یولو شویان و بایلدونگ شویان را به عنوان مرکز آموزش عالی در نظر گرفت. در کشور چین باستان تمام امور امپراطوری را به مقامات تحصیل کرده و با سواد میسپردند و در زمان سلسله سوی (۵۸۱–۶۱۸) برای ارزشیابی و انتخاب افراد حکومتی یک آزمون برگزار میشد.
در عصر کارو لینجیان، چارلیماگن نمونهای از آکادمیها را به نام آموزشگاه کاخ یا scola palatina در آخن واقع در آلمان امروزی تأسیس کرد. دانشگاه دیگری که امروزه آکادمی برکساگاتا نام دارد در سال ۷۹۸ توسط یکی از رهبران کارولینجیان تأسیس شده بود. دانشگاه در منطقه نویون که امروزه در خاک فرانسه واقع شده قرار داشت. بهطور کلی میتوان گفت که هدف اندیشمندان، اشخاص طبقه بالا، روحانیون و خود چارلیماگن این بود که کل جامعه بهطور خاص، و فرزندان اشراف بهطور عام آموزش ببینند تا شیوه مدیریت زمینها و حفاظت از سرزمین خود را در برابر تجاوز و استفاده نادرست فرا گیرند. نخستین دانشگاه اروپایی قرون وسطی دانشگاه ماگنورا در قسطنطنیه بود (که امروزه در استانبول ترکیه قرار دارد). این دانشگاه در سال ۸۴۹ در زمان سیطره امپراتوری بارداس و میخائیل سوم تأسیس شد و پس از آن در قرن نهم دانشگاه سالرنو، در سال ۱۰۸۸ دانشگاه بولونیا (ایتالیا) و در سال ۱۱۰۰ دانشگاه پاریس در فرانسه (بعداً با دانشگاه سوربن ادغام شد) بنا شدند. بسیاری از دانشگاههای قرون وسطی تحت سیطره کامل کلیسای کاتولیک و پاپها بودند. در اوایل قرون وسطی بیشتر دانشگاههای نو از مدارس و آموزشگاههای پیشین منشعب شدند به ویژه این که گرایش زیادی برای تبدیل شدن به مراکز آموزش عالی داشتند. بسیاری از مورخین معتقدند این دانشگاهها تداوم همین علائق معابد به تحصیل بودهاند.
در اروپا مردان جوان پس از پایان تحصیلات در مقطع سوم (مقدمات گرامر، کلام و منطق) و مقطع چهارم به ادامه تحصیل در دانشگاه میپرداختند و در رشتههای گرامر، منطق، هندسه، مثلثات، ریاضیات، موسیقی و نجوم درس میخواندند.
در مالی (غرب آفریقا) دانشگاه اسلامی سنکور (در سال ۹۸۹) تأسیس شد ولی فاقد مدیریت مرکزی بود؛ در واقع این دانشگاه از مجموعهای از دانشکدههای مستقل تشکیل شده بود که هر یک توسط یک اندیشمند یا استاد اداره میشدند. کلاسها در فضای باز مساجد یا اماکن خصوصی تشکیل میشدند. موضوعات اصلی تدریس عبارت بودند از قرآن، مطالعات اسلامی، حقوق و ادبیات. درکنار آنها دروس پزشکی و جراحی، نجوم، ریاضیات، فیزیک، شیمی، فلسفه، زبان و زبانشناسی، جغرافیا، تاریخ و هنر هم ارائه میشد. دانشجویان در کنار درس، زمانی را هم به آموزش اخلاق و بازرگانی اختصاص میدادند. اماکن تجاری مدرسه دورههایی را در مورد تجارت، قالیبافی، کشاورزی، ماهیگیری، بنایی، کفاشی، خیاطی و دریانوردی ارائه میکردند. گفته میشود که آزادی فکری دانشگاههای غربی تحت تأثیر دانشگاههایی مانند سنکور و قرطبه (اسپانیای مسلمان) بودهاست. حفظ قرآن و آموزش زبان عربی برای دانشجویان الزامی بود. زبان رسمی تدریس در دانشگاه و همچنین زبان بازرگانی تیمبوکتو زبان عربی بود. به جز تعداد کمی دست نوشته به زبانهای سونگای و دیگر زبانهای غیر عربی، تمام ۷۰۰۰۰ نسخه باقیمانده از آن عصر به زبان عربی هستند. (بنیاد الفرقان در لندن یک فهرست ۵ جلدی از این آثار منتشر کرده که در کتابخانه احمد بابا موجود است)
دانشجویان این دانشگاه نیز همچون سایر دانشگاههای اسلامی از سراسر دنیا پذیرش میشدند. در حدود قرن ۱۲ بود که این دانشگاه ۲۵۰۰۰ دانشجو را در شهری ۱۰۰۰۰۰ نفری در خود جای داده بود. این دانشگاه به خاطر استانداردهای بالا و سختگیری در پذیرش دانشجو مشهور بود.
آینده
آینده دانشگاههای امروزی به صورت ساختمانی سنتی از خشت و گل به چند دلیل در هالهای از ابهام قرار دارد. یک مؤسسه اروپایی یا مسیحی ویژه نخبگان در حرکت به سوی مدل آموزشی همگانی مشکلات قابل توجهی داشتهاست. این مدل باید به دنبال افزایش سطح کیفی پرورش نخبگان و دستیابی به حقایق عینی باشد. استنلی آرونویتز در مطالعه دانشگاههای آمریکا پس از جنگ جهانی دوم («کارخانه دانش») میگوید که دانشگاههای آمریکا تحت تأثیر مسائل مربوط به اشتغال، فشار بر دانشگاههایی که زمین آنها موقوفهاست، و بیتوجهی سیاستمداران و عدم آگاهی دانشگاهها از نیازهای جامعه بودهاند. به صورت نظری تر بیل ریدینگز (مرحوم) در مطالعه ۱۹۵۵ خود با عنوان «ویرانی دانشگاهها» تصریح میکند که دانشگاههای جهان بهطور ناامیدکنندهای در اثر جهانیسازی و بیارزشی تعالی بوروکراتیک تغییر کردهاند. وی معتقد است که دانشگاهها به زندگی مصرف گرایانه و ویرانگر خود ادامه میدهند تا ما به فکر آموزشهای پیشرفته فراملی بیفتیم که فراتر از مسائل ملی و سازمانی حرکت میکنند.
جنبش در حال گسترشی به نام دانشگاه عصر سوم (U3A) شکل گرفتهاست که شامل گروههای کوچک، مستقل و خود مختار از اندیشمندان بازنشسته و دیگر کسانی است که برای خودشان مطالعه میکنند؛ این دانشگاهها خیریه هستند و هیچ گونه مدرک یا گواهی نمیدهند: دانشگاه به شکل باستانی، یعنی مجموعهای از اندیشمندان. دامنه مطالعات U3A فراتر از محدوده دانشگاه هاست و شامل اغلب رشتههای فیزیکی و ذهنی است که برای افرادی که در «عصر سوم» زندگی خود قرار دارند مفید است.
سازمان
اگر چه هر نهاد و موسسهای از سازماندهی ویژه خود برخوردار است، ولی دانشگاهها تقریباً همگی از یک هیئت امنا، یک رئیس، دستکم یک معاون و رؤسای قسمتهای گوناگون تشکیل شدهاند که تصمیمگیریهای گوناگون را عملی میسازند. دانشگاهها معمولاً به تعدادی دانشکده تقسیم میشوند. سیستمهای دانشگاه دولتی توسط نهادهای آموزش عالی دولتی اداره میشوند. این نهادها درخواستهای مالی و پیشنهادهای بودجهای را بررسی و پس از تصویب، بودجه یاد شده را به دانشگاه تخصیص میدهند. این نهادها همچنین برنامههای نو آموزشی را تأیید و برنامههای جاری را لغو یا اصلاح مینمایند. به علاوه تدابیر لازم را برای توسعه هماهنگ آموزش عالی در سطح کشور اتخاذ میکنند. اما بسیاری از دانشگاههای دولتی در دنیا تا حدی از استقلال مالی، پژوهشی و آموزشی برخوردارند. دانشگاههای خصوصی بودجه خود را از دولت دریافت نمیکنند و در اتخاذ سیاستهای خود استقلال بیشتری دارند.
هر چند سیاستهای متغیر یا استانداردهای فرهنگی و اقتصادی در نواحی جغرافیایی گوناگون سبب ایجاد عدم توازن شدید بین دانشگاههای گوناگون جهان و حتی دانشگاههای یک کشور شدهاست، اما معمولاً دانشگاههای هر جامعه در میان موسسات پژوهشی و آموزشی پیشرو آن جامعه قرار دارند.
اغلب دانشگاهها در کنار ارائه دروس علوم طبیعی، مهندسی، معماری، پزشکی، مدیریت ورزش، علوم اجتماعی، حقوق یا علوم انسانی، امکانات رفاهی خاصی را مانند غذا خوری، بانک، مراکز تایپ و چاپ، مراکز شغلی و بوفهها را برای دانشجویان خود فراهم میآورند. به علاوه بیشتر دانشگاههای بزرگ کتابخانه، مراکز ورزشی، رستوران، باغ گیاهشناسی، رصد خانه ستارهشناسی، بیمارستان دانشگاهی و کلینیک، آزمایشگاههای رایانه، آزمایشگاههای علمی و مراکز رشد بازرگانی ویژهٔ خود را دارند.
دانشگاههای سراسر جهان
روشهای تأمین بودجه و سازمان دانشگاهها در کشورهای گوناگون جهان بسیار متفاوت هستند. در برخی کشورها بودجه از سوی دولت تأمین میشود و در برخی از کشورها از شهریههای دانشجویان و کمکهای مردمی استفاده میشود. در برخی کشورها افراد در مناطق خود به دانشگاه میروند و در برخی از کشورها دانشگاهها از سراسر دنیا دانشجو پذیرش میکنند و امکانات اقامتی در اختیار دانشجویان قرار میدهند.
پذیرش دانشجو
سیستمهای پذیرش و ساختارهای دانشگاهی در سراسر جهان تفاوتهای زیادی با هم دارند (به سیستم پذیرش دانشگاهها مراجعه کنید). این تفاوتها در کشورهایی که دانشگاههایشان نقش کالجهای اجتماعی را ایفا میکنند (مانند اروپا و ایالات متحده) محسوسترند. دانشجویان یا از طریق پرداخت مبالغی پول به عنوان شهریه در دانشگاه پذیرفته میشوند یا از طریق آزمونی بهنام کنکور.
پذیرش دانشجو با اخذ شهریه
دانشجویان پولی، طبقهای ویژه، در دانشگاهها هستند که به علت پولدار بودن، امکانات در اختیارشان قرار میگیرد. این دانشجویان، زیر نظر بهترین استادان، مشغول به تحصیل هستند. مسئولان دانشگاهی، صرفاً به علت کسب درآمد اقدام به چنین کاری میکنند.[نیازمند منبع]
هرچند که دانشگاه، قابل تقلیل به یک بنگاه اقتصادی یا یک شرکت سهامی نیست. (زیرا که دانشگاه، ابعاد غیرانتفاعی، غیر بازاری و ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی خاصی دارد و پاسخگویی دانشگاه، صرفاً، پاسخگویی به تقاضای بازارها نیست، بلکه مسئولیت اجتماعی پاسخگویی به مسائل فرهنگی جامعه را نیز عهدهدار است) ولیکن، برخی دانشگاههای خصوصی، اقدام به پذیرش چنین دانشجویانی میکنند.[نیازمند منبع]
پذیرش از طریق کنکور
کنکور نام آزمونی است که در بسیاری کشورها برای پذیرش دانشجو برگزار میشود. (برای آشنایی بیشتر به مقاله: کنکور مراجعه کنید)
کاربردهای محاورهای
واژه «دانشگاه» از نظر کلامی ممکن است به یک مرحله در زندگی فرد اطلاق شود: «وقتی دانشگاه میرفتم…»؛ در ایالات متحده و ایرلند اغلب از واژه «کالج» به جای دانشگاه استفاده میشود: «وقتی کالج میرفتم…». (برای اطلاعات بیشتر به مقاله کالج، تفاوت کاربرد در آمریکا و بریتانیا مراجعه کنید) در استرالیا و نیوزلند واژه دانشگاه را به اختصار «یونی» (uni) میگویند که اخیراً در میان جوانان بریتانیایی هم متداول شدهاست. در نیوزلند و آفریقای جنوبی نیز از لفظ «ورسیتی» (varsiry) استفاده میشود که در قرن ۱۹ در انگلستان رایج بودهاست.
امروزه در ایالات متحده عموماً از واژه «دانشگاه» برای اشاره به موسسهای استفاده میشود که از چند دانشکده برخوردار است و طیف گستردهای از مدارک تحصیلی عالی را به دانشجویان میدهد (حتی اگر فاقد برنامههای تحصیلی در مقطع دکترا باشد) و موسسات کوچکتر که مدارک کارشناسی و کاردانی اعطا میکنند، «کالج» نامیده میشوند. (به کالجهای عمومی مراجعه کنید). با این وجود برخی دانشگاههای قدیمی تر آمریکا مانند بوستون کالج، دارتموث کالج و کالج ویلیام و مری بنا به دلایل تاریخی لفظ کالج را بر روی نام خود حفظ کردهاند، اگر چه مدارک دانشگاهی عالی متعددی اعطا میکنند.
از سوی دیگر بسیاری از کالجهای کوچکتر وجود دارند که صرف نظر از محدودیتهای برنامهها و مدارک تحصیلی قابل عرضه خود، خود را «دانشگاه» معرفی میکنند. طبقهبندی کارنگی، موسسات دانشگاهی و کالجهای ایالات متحده را بر اساس آمار مدارک عرضه شده توسط آنها متمایز میسازد. این طبقهبندیها عبارتند از: I (دکترا)، IIA (کارشناسی ارشد)، IIB (کارشناسی)، III (موسسات دوساله با رتبه آکادمیک)، IV (موسسات دوساله بدون رتبه آکادمیک). یک دانشگاه «واقعی» موسسهای است که در طبقهبندیهای I یا IIA قرار میگیرد.
جستارهای وابسته
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به دانشگاه در ویکیگفتاورد موجود است. |
- فهرست دانشگاههای ایران
- آموزش عالی در ایران
- دانشکده فنی شهید چمران کرمان
- فهرست دانشگاههای افغانستان
- کنکور
- فارغالتحصیل
- سامانه دانشگاهی
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «University». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۱۴ می ۲۰۱۸.
- دانشگاه قابل تقلیل به یک بنگاه اقتصادی نیست.
- استقلال دانشگاه