پرش به محتوا

امیة بن عبدشمس

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

امیه بن عبدشمس یکی از چند پسر عبدشمس بن عبدمناف و در برخی منابع پسر خوانده او بود؛ در روایتی امیه یک بردهٔ رومی بود که توسط عبد شمس خریداری شد. در گذشته رسم میان عرب این بود که فرزندخوانده از ناپدری ارث هم میبرد. مادر وی یهودی بود. کم کم وارد قبیله شد و امور را به دست گرفت. همسر وی نیز از یهودیان بودند. بنابراین، نسب بنی امیه و بنی هاشم در امیه از هم جدا می شوند. به نیای امویان، امیه اکبر گفته می‌شد؛ زیرا برادر خُردتری به نام امیه اصغر داشت.[۱][۲][۳]

زندگینامه امیه

[ویرایش]

روایت اول: تولد

[ویرایش]

بر اساس روایت عبدشمس (پدر یا پدرخواندهٔ امیه) و هاشم همزاد (دوقلو) بودند و به هنگام تولد، انگشت یکی به پیشانی دیگری چسبیده بود؛ چون آن دو را جدا کردند، خون زیادی جاری شد؛ که مردم آن زمان آن را بدشگون دانسته و پیش بینی کردند که تا ابد بین خاندان این دو دشمنی وجود خواهد داشت.[۴][۵]

روایت دوم: پسر خواندگی

[ویرایش]

امیه غلامی بوده از روم که عبدالشمس او را خریده و به دلیل زیبایی و ذکاوت او را به رسم عرب در جاهلیت به پسرخواندگی قبول کرده‌است. امیه مانند سایر پسرخوانده‌های عرب در محیط عربستان بزرگ شد و آداب عرب آموخت و در اثر کار و فعالیت اندوخته‌ای تهیه کرد و آزادی خود را فراهم ساخت و یک خانوادهٔ مستقل تشکیل داد.

فرزندان

[ویرایش]

در تاریخ برای امیه بن عبدشمس ۱۰ فرزند پسر ذکر شده‌است. حرب، ابوحرب، سفیان و ابوسفیان که به ایشان عنابس گفته می‌شود. عاص، ابوالعاص، عیص، ابوالعیص که به اعیاص مشهورند؛[۶] و دو فرزند دیگر به نام‌های عمرو و ابوعمرو هستند. از میان ایشان دو تن در کودکی از میان رفتند و از دو دیگر نسلی برجای نماند.

حرب فرزند بزرگ امیه و پدر ابوسفیان از بزرگان مکه به‌شمار می‌رفت و مدتی با عبدالمطلب مراوده و دوستی داشت. اما سرانجام کارشان به نزاع و داوری کشید. اگرچه بعید نیست این داستان تحت تأثیر داستان منافره امیه و هاشم پدید آمده باشد.[۷] وی در نبردهای اعراب مانند یوم عکاظ و دو جنگ فجار فرمانده سپاه قریش بود و پس از وی این منصب به ابوسفیان رسید.[۸]

فرزند دیگر امیه، ابوالعاص نیای عثمان بن عفان و مروان بن حکم و شماری از فرزندان او بود که به خلافت رسیدند.[۹]

شاخه دیگر بنی امیه از طریق اسید، فرزند ابوالعیص بن امیه ادامه یافت که دو فرزندش عتاب و خالد در فتح مکه اسلام آوردند.[۱۰] از دیگر شاخه‌های مشهور بنی امیه فرزندان عاص و سعید بن عاص هستند که برخی از ایشان در دوره عثمان و دیگر اعضای این خاندان در حوادث تاریخی نقش داشتند و به مناصب مهم دست یافتند[۱۱] از طریق ابوعمر بن امیه نیز شاخه دیگری پدید آمد و عقبة بن ابی معیط و فرزندش، ولید از مشهورترین اعضای این شاخه هستند[۱۲] شاید کم‌اهمیت‌ترین شاخه این خاندان بازماندگان سفیان بن امیه بودند که شمارشان اندک بود و در حوادث نقش چندانی نداشتند.[۱۳]

شجره‌نامه

[ویرایش]
قریش
وقیده بنت أمرعبدمنافعاتکه بنت مره
نوفلعبدشمسبرّاحلاالمطلبهاشمسلمی بنت عمرو
امیهعبدالمطلب
حربأبی العاصعبداللهآمنهحمزةابوطالبزبیرعباسابولهب
ابوسفیانحکمعثمانعفانمحمد
(شجره‌نامه)
خدیجهعلیخولة بنت جعفر الحنفيةعبدالله
معاویهمروان یکمعثمانرقیهفاطمه زهرامحمد حنفیهعلی
امویانبنی مروانحسن مجتبیحسینابوهاشم حنفیه
(امام مختار ثقفی و کیسانیه)
محمد
(خلافت عباسیان)
ابراهیم امامسفاحمنصور

پانویس

[ویرایش]
  1. بلاذری، ج ۵، ص۷
  2. سدوسی، ص۳۰؛
  3. کلبی، ص۳۷؛
  4. طبری، تاریخ، ج ۲، ص۲۵۲
  5. العروبه فی دارالبوار، به نقل عمادزاده در زندگانی ابی عبدالله ج 1 ص 152.
  6. کلبی، ص۳۸؛ بلاذری، همان، ج۵، ص۸ ۹–۱۰
  7. بلاذری، ج ۵، ص۹
  8. ازرقی، ج ۱، ص۱۱۵
  9. بلاذری، ج ۶، ص۹۵
  10. بلاذی، ج ۶، ص۷۲–۷۴
  11. بلاذی، ج ۱، ص۴۱، ۵۵، ۶۷–۷۰
  12. کلبی، ص۵۱–۵۲
  13. همو، ص۵۳–۵۴