کوارک: تفاوت میان نسخهها
Ehsan aslani (بحث | مشارکتها) |
Ehsan aslani (بحث | مشارکتها) ←برهمکنش هستهای قوی و تغییررنگ: افزودن بخش |
||
خط ۱٬۰۹۲: | خط ۱٬۰۹۲: | ||
|isbn=981-256-034-3 |
|isbn=981-256-034-3 |
||
}}</ref> |
}}</ref> |
||
===جرم=== |
|||
[[Image:Quark masses as balls.svg|thumb|جرمهای کوارکهای جاری برای هر ۶ مزه کوارک که برای مقایسه به شکل گویهایی نمایش داده شدهاند که حجمشان متناسب با جرم کوارک مربوطه است. [[پروتون و الکترون (قرمزرنک) نیز در گوشه پایین سمت چپ برای مقایسه نمایش داده شدهاست. |
|||
در مورد جرم کوارک، دو اصطلاح مختلف وجود دارد: ''جرم [[کوارک جاری]]'' که منظور از آن جرم خود کوارک به تنهایی است؛ و ''جرم [[کوارک سازنده]]'' که منظور از آن جرم کوارک به علاوه [[نظریه میدانهای کوانتومی|میدان ذرهای]] [[گلوئون]] دربرگیرنده کوارک است. |
|||
<ref> |
|||
{{cite book |
|||
|author=A. Watson |
|||
|title=The Quantum Quark |
|||
|pages=285–286 |
|||
|publisher=[[Cambridge University Press]] |
|||
|year=2004 |
|||
|isbn=0-521-82907-0 |
|||
}}</ref> |
|||
مقادیر این دو نوع جرم تفاوت زیادی با هم دارند. بیشتر جرم یک هادرون مربوط به گلوئونهایی است که کوارکهای سازنده را به یکدیگر پیوند میدهند، تا خود کوارک. البته گلوئونها ذاتا بدون جرم هستند، اما حاوی انرژی هستند - انرژی پیوندی کرومودینامیک کوانتومی (QCBE0) - و این انرژی بخش اعظم جرم یک هادرون را میسازد. مثلا یک پروتون تقریبا جرمی برابر با MeV/c<sup>2</sup> ۹۳۸ است که از این مقدار، تنها ۱۱ MeV/c<sup>2</sup> آن مربوط به جرم سکون سه کوارک ظرفیت آن میشود و باقی آن عمدتا مربوط به انرژی QCBE گلوئونهایش است. |
|||
<ref> |
|||
{{cite book |
|||
|author=W. Weise, A.M. Green |
|||
|title=Quarks and Nuclei |
|||
|pages=65–66 |
|||
|publisher=[[World Scientific]] |
|||
|year=1984 |
|||
|isbn=9971-966-61-1 |
|||
}}</ref> |
|||
بر ظبق مدل استاندارد، جرم ذرات بنیادی ناشی از [[سازوکار هیگز]] است که به [[بوزون هیگز]] مرتبط است. فیزیکدانان امیدوارند که پژوهشهای بیشتر در مورد دلایل جرم بسیار زیاد کوارک سر ( GeV/c<sup>2</sup>۱۷۳ تقریبا برابر با جرم اتم طلا) |
|||
<ref name=PDGQuarks/><ref> |
|||
{{cite book |
|||
|author=D. McMahon |
|||
|title=Quantum Field Theory Demystified |
|||
|page=17 |
|||
|publisher=[[McGraw–Hill]] |
|||
|year=2008 |
|||
|isbn=0-07-154382-1 |
|||
}}</ref> |
|||
بتواند دانش موجود را در مورد منشا جرم کوارکها و سایر ذرات بنیادی ارتقا دهد. |
|||
<ref> |
|||
{{cite book |
|||
|author=S.G. Roth |
|||
|title=Precision electroweak physics at electron–positron colliders |
|||
|page=VI |
|||
|publisher=[[Springer Science+Business Media|Springer]] |
|||
|year=2007 |
|||
|isbn=3-540-35164-7}}</ref> |
|||
== جستارهای وابسته == |
== جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۲۷
آمار | فرمیون |
---|---|
نیروهای بنیادی | برهمکنش هستهای ضعیف٬برهمکنش هستهای قوی٬گرانش٬الکترومغناطیس |
نماد | q |
نظریهپردازی | موری گل-مان (۱۹۶۴) جرج زویگ (۱۹۶۴) |
کشف | آزمایشگاه ملی شتابدهنده اسلاک (~۱۹۶۸) |
گونهها | (بالا (u), پایین (d), افسون (c), شگفت (s), سر (t)، و ته (b)) |
بار الکتریکی | +۲⁄۳ e, −۱⁄۳ e |
بار رنگ | بله |
اسپین | ۱⁄۲ |
عدد باریونی | ۱⁄۳ |
کوارک (به انگلیسی: Quark) (/ˈkwɔːrk/ or /ˈkwɑːrk/)، یک ذره بنیادی و یکی از اجزای پایهای تشکیلدهنده ماده است. کوارکها با هم ترکیب میشوند تا ذرات مرکبی به نام هادرون را پدید آورند که پایدارترین آنها پروتون و نوترون، اجزای تشکیلدهنده هسته اتم هستند. [۱] به خاطر پدیدهای که به حبس رنگ معروف است، کوارکها هیچگاه به صورت انفرادی یافت نمیشوند و مستقیما قابل مشاهده نیستند؛ آنها را فقط میتوان درون هادرونها مثل باریونها(که نمونههای آنها پروتون و نوترون هستند) و مزونها یافت. [۲][۳] به همین دلیل بیشتر دانش ما از کوارکها از مشاهدات خود هادرونها نتیجهگیری شدهاست.
کوارکها ویژگیهای ذاتی گوناگونی دارند که بار الکتریکی، بار رنگ، اسپین و جرم از جمله این ویژگیها میباشند. کوارک تنها ذره بنیادی از مدل استاندارد فیزیک ذرات است که هر چهار برهمکنش بنیادی را تجربه میکند. به این برهمکنشها نیروهای بنیادی(الکترومغناطیس، هستهای قوی، هستهای ضعیف، گرانش) نیز گفته میشود. همچنین کوارک تنها ذرهای است که بار الکتریکیاش مضرب صحیحی از بار بنیادی نیست.
شش گونه مختلف از کوارکها وجود دارد که به هریک از آنها یک مزه میگویند: بالا، پایین،افسون، شگفت، سر و ته. [۴] کوارکهای بالا و پایین کوچکترین جرم را در بین کوارکها دارند. کوارکهای سنگینتر طی یک فرایند واپاشی ذره به سرعت به کوارکهای بالا و پایین تبدیل میشوند: تبدیل شدن از حالت جرم بیشتر به حالت جرم کمتر. به همین علت کوارکهای بالا و پایین عموماً پایدار میباشند و رایجترین کوارکها در جهان میباشند، در حالی که کوارکهای دیگر فقط در برخوردهای پرانرژی (مانندپرتوهای کیهانی و شتابدهندههای ذرات) تولید میشوند. به ازای هر مزه کوارک یک پادذره متناظر به نام پادکوارک وجود دارد که تنها تفاوت آن با کوارک متناظرش این است که برخی از ویژگیهای آن اندازه یکسان و علامت مخالف دارند.
مدل کوارک به شکل جداگانه توسط موری گل-مان و جرج زویگ در سال ۱۹۶۴ پیشنهاد شد. [۵] کوارکها به عنوان بخشهایی از طرح ردهبندی هادرونها معرفی شده بود و شواهد کمی بر وجود فیزیکی آنها در دسترس بود تا اینکه آزمایشهای پخش غیرکشسان ژرف در سال ۱۹۶۸ در مرکز شتابدهنده خطی استانفورد انجام شد. [۶][۷] از آزمایشهای انجامشده در شتابدهندهها برای وجود هر شش مزه کوارک، شواهدی بهدست آمدهاست. آخرین مزهای که کشف شد، کوارک سر بود که در آزمایشگاه فرمی در سال ۱۹۹۵ کشف شد.[۵]
طبقهبندی
مدل استاندارد، چارچوب نظری توصیفگر همه ذرات بنیادی شناخته شده کنونی است. این مدل شامل ۶ مزه از کوارکها با نامهای بالا (u), پایین (d), افسون (c), شگفت (s), سر (t)، و ته (b) میباشد. [۴] پادذرههای کوارکها را پادکوارک مینامند که نماد آنها شبیه نماد کوارک متناظرشان است با این تفاوت که یک خط بالای آن قرار می گیرد. مثلا کوارک بالا با u و پادکوارک بالا با u نمایش داده میشوند. همانگونه که در مورد پادمادهها معمول است، پادکوارکها از نظر میانگین طول عمر و اسپین و جرم با کوارک متناظرشان یکسان هستند، اما بار الکتریکی و بارهای دیگرشان علامت مخالف هم دارند. [۸]
کوارکها ذرات اسپین-۱⁄۲ هستند و در نتیجه بنا بر نظریه اسپین-آمار، فرمیون هستند. کوارکها مشمول اصل طرد پاولی نیز میشوند که بیان میکند که هیچ دو فرمیون یکسانی نمیتوانند همزمان با هم یک حالت کوانتومی را اشغال کنند. [۹] این بر خلاف بوزونها (ذراتی با اسپین عدد صحیح) است که هر تعدادی از آنها میتوانند در یک حالت باشند. بر خلاف لپتونها کوارکها دارای بار رنگ هستند که باعث میشود با نیروی هستهای قوی برهمکنش داشته باشند. نیروی جاذبهای که از این طریق میان کوارکهای مختلف ایجاد میشود، باعث بهوجود آمدن ذرات مرکبی مانند هادرونها میشود
کوارکهایی که اعداد کوانتومی هادرونها را تعیین میکنند، کوارکهای ظرفیت نامیده میشوند. علاوه بر این کوارکها هر هادرونی میتواند تعداد نامحدودی کوارک، پادکوارک و گلوئون مجازی داشتهباشد که روی عدد کوانتومیاش تاثیری ندارند. [۱۰] دو خانواده از هادرونها وجود دارد: باریونها که سه کوارک ظرفیت دارند و مزونها با یک کوارک ظرفیت و یک پادکوارک. [۱۱] رایجترین باریونها پروتون و نوترون هستند که هسته اتم را میسازند. [۱۲] شمار زیادی از هادرونها شناخته شدهاند (فهرست باریونها و فهرست مزونها را ببینید). تفاوت بیشتر آنها در محتوای کوارک آنها و ویژگیهایی است که کوارکهای تشکیلدهنده به آنها میبخشند. وجود هادرونهای غیرعادی با تعداد کوارکهای ظرفیت بالاتر مانند تتراکوارکها و پنتاکوارکها مطرح شده [۱۳] اما اثبات نشدهاست، [nb ۱][۱۳][۱۴] اما در ۲۲ تیر ۱۳۹۴، گروه آزمایش زیبایی برخورد دهنده هادرونی بزرگ در سرن نتایجی را گزارش نمود که با حالتهای پنتاکوارک همخوانی داشت. [۱۵]
فرمیونهای بنیادی به سه نسل تقسیم میشوند که هر نسل شامل دو لپتون و دو کوارک است. نخستین نسل شامل کوارکهای بالا و پایین است، دومین نسل کوارکهای شگفت و افسون و سومین نسل کوارکهای سر و ته میشود. تمام جستجوها برای نسل چهارم فرمیونها با شکست روبهرو شدهاست. [۱۶] و شواهد غیرمستقیم محکمی وجود دارد که بیشتر از سه نسل فرمیون وجود ندارد. [nb ۲][۱۷] ذرات نسلهای بالاتر معمولا جرم بیشتر و پایداری کمتری دارند که باعث میشود که توسط نیروی هستهای ضعیف به ذرات نسل پایینتر واپاشی شوند. تنها کوارکهای نسل اول یعنی بالاو پایین به طور عمومی در طبیعت وجود دارند. کوارکهای سنگینتر ممکن است در برخوردهای پرانرژی (مانند آنهایی که شامل پرتوهای کیهانی هستند) و به سرعت واپاشی میشوند. هرچند که گمان میرود که در نخستین کسرهای ثانیه پس از مهبانگ، وفتی جهان در وضعیت بسیار چگال و داغ (دوره کوارک) بود، وجود داشتهاند. مطالعات مربوط به کوارکهای سنگینتر تحت شرایط ساختگی مانند شتابدهندههای ذرات انجام میشود. [۱۸]
با داشتن بار الکتریکی، جرم، بار رنگ و مزه، کوارکها تنها ذرات بنیادی هستند که با هر چهار نیروی بنیادی برهمکنش دارند: الکترومغناطیس، گرانش، نیروی هستهای قوی و نیروی هستهای ضعیف.[۱۲] گرانش ضعیفتر از آن است که نقش مهمی در برهمکنشهای ذرات منفرد داشتهباشد، مگر در حدود بالای انرژی (انرژی پلانک) و مقیاسهای فاصله (فاصله پلانک). هرچند که هیچ نظریه گرانش کوانتومی موفقی موجود نیست. مدل استاندارد گرانش را توصیف نمیکند. [نیازمند منبع]
تاریخچه
مدل کوارک به صورت جداگانه توسط دو فیزیکدان مختلف به نامهای موری گل-مان [۱۹] و جرج زویگ [۲۰][۲۱] در سال ۱۹۶۴ پیشنهاد شد.[۵] این پیشنهاد اندکی پس از فرمولبندی یک سامانه دستهبندی ذرات به نام راه هشتگانه یا به بیان فنیتر تقارن مزه SU(3) بود که او در سال ۱۹۶۱ را ارائه کردهبود. [۲۲] در همان سال فیزیکدان دیگری به نام یووال نیمان نیز طرحی شبیه به راه هشتکانه ارائه دادهبود. [۲۳][۲۴]
در زمان شکلگیری نظری کوارک، باغوحش ذرات در کنار ذرات دیگر، شامل چندین هادرون نیز بود. گل-مان و زویگ ادعا نمودند که اینها ذره نیستند بلکه ترکیبی از کوارکها و پادکوارکها هستند. مدل آنها سه مزه از کوارک را شامل میشد، بالا، پایین و شگفت و آنها ویژگیهایی مانند اسپین و بار الکتریکی به کوارکها نسبت دادند.[۱۹][۲۰][۲۱] واکنش اولیه جامعه فیزیک به پیشنهاد آمیخته با تردید بود. دودلی ویژهای در این مورد وجود داشت که آیا کوارکها واقعا به عنوان یک موجودیت فیزیکی وجود دارند و یا تنها انتزاعی برای توضیح مفاهیمی هستند که در آن زمان به خوبی فهمیده نشدهبودند. [۲۵]
در عرض کمتر از یک سال، مدل گسترشیافتهای از مدل گل-مان-زویگ پیشنهاد شد. شلدون لی گلاشو و جیمز بجورکن وجود مزه چهارمی از کوارکها را پیشبینی کردند و آن را افسون نامیدند. دلیل این پیشنهاد آن بود که وجود آن باعث میشد توصیف بهتری از نیروی هستهای ضعیف (سازوکاری که به کوارکها اجازه واپاشی میدهد) به دست آید و تعداد کوارکهای شناختهشده با تعداد لپتونهای شناختهشده برابر میشد و همچنین یک فرمول جرم از آن نتیجه میشد که به درستی جرم مزونهای شناختهشده را محاسبه می نمود.[۲۶]
در سال ۱۹۶۸، آزمایشهای پخش غیرکشسان ژرف در مرکز شتابدهنده خطی استانفورد (SLAC) نشان داد که پروتون شامل اجسام نقطهمانند بسیار کوچکتری است و بنابراین ذره بنیادی محسوب نمیشود. [۶][۷][۲۷] فیزیکدانان در آن زمان، تمایل زیادی به اینکه این ذرات ریزتر را به عنوان کوارک بشناسند، نداشتند و در عوض آن را پاترون نامیدند، واژهای که توسط ریچارد فاینمن ابداع شده بود. [۲۸][۲۹][۳۰] اجسامی که در SLAC مشاهده شدهبودند، بعدها که مزههای دیگر کشف شدند، مشخص شد که کوارکهای بالا و پایین بودهاند. [۳۱] با این وجود هنوز واژه پاترون به عنوان یک واژه کلی برای اجزای تشکیلدهنده هادرونها (کوارک، پادکوارک و گلوئون) بهکار میرود.
وجود کوارک شگفت به صورت غیرمستقیم توسط آزمایشهای پخش SLAC تایید شد: نه تنها یک بخش ضروری از مدل سه کوارکی گل-مان و زویکی بود، بلکه توضیحی نیز برای هادرونهای کائون (K) و پیون (π) که در سال ۱۹۷۴ در پرتوهای کیهانی کشف شدهبودند، ارائه میداد. [۳۲]
در مقالهای در سال ۱۹۷۰، گلاشو، جان ایلیوپولوس و لوسیانو مایانی استدلال دیگری برای وجود کوارک تا آن زمان کشفنشده افسون ارائه دادند. [۳۳][۳۴] در سال ۱۹۷۳، وقتیکه ماکوتو کوبایاشی و شیهید ماسکاوا متوچه شدند که مشاهدات تجربی نقض سیپی [nb ۳][۳۵] را میتوان با افزودن یک جفت کوارک دیگر توضیح داد، شمار مزههای فرضی کوارک به میزان امروزی آن یعنی ۶ رسید. کوارک های افسون تقریبا به طور همزمان توسط دو تیم جداگانه در نوامبر ۱۹۷۴ تولید شدند؛ یکی در SLAC تحت نظر برتون ریکتر و دیگری در آزمایشگاه ملی بروکهیون تحت نظر ساموئل چائو چونگ تینگ. کوارکهای افسون در پیوند با پادکوارک افسون در مزونها مشاهده شدند. دو تیم مختلف دو نماد مختلف J و ψ را به مزون کشف شده تخصیص دادند و به این دلیل بود که این مزون به طور رسمی مزون جیسای (J/ψ) نامیده شد. این کشف بالاخره باعث شد که جامعه فیزیک در مورد اعتبار مدل کوارک، قانع شوند.[۳۰]
در سالهای بعدی شماری از پیشنهادها مطرح شد که مدل کوارک به ۶ کوارک توسعه دادهشود. از میان این پیشنهادها مقاله ۱۹۷۵ هایم هراری [۳۶] نخستین نوشتهای بود که نامها سر و ته را برای کوارکهای اضافی ابداع نمود. [۳۷]
در سال ۱۹۷۷ کوارک ته توسط گروهی در آزمایشگاه فرمی با هدایت لئون لدرمن مشاهده شد. [۳۸][۳۹] این رخداد گواه مهمی بر وجود کوارک سر بود : بدون کوارک سر، کوارک ته بدون همراه میماند. هرچند که تا سال ۱۹۹۵ طول کشید تا سرانجام کوارک سر هم توسط گروههای CDF [۴۰] و DØ [۴۱] در آزمایشگاه فرمی مشاهده شود.[۵] این کوارک جرمی بسیار بیشتر از آنچه انتظار میرفت، داشت [۴۲] و تقریبا همجرم یک اتم طلا بود. [۴۳]
واژهشناسی
تا مدتی گل-مان در مورد نحوه نوشتن واژهای که قصد داشت ابداع کند، دودل بود، تا اینکه واژه quark را در کتاب «شبزندهداری فینگنها»، نوشته جیمز جویس، پیدا کرد :
Three quarks for Muster Mark!
Sure he has not got much of a bark
And sure any he has it's all beside the mark.— James Joyce, Finnegans Wake[۴۴]
گل-مان جزئیات بیشتری در مورد نامگذاری کوارک در کتاب خود با نام «کوارک و جگوار» آوردهاست : [۴۵]
در سال ۱۹۶۳، وقتی نام کوارک را برای اجزای بنیادین تشکیلدهنده هسته اتم برگزیدم، ابتدا آوای آن در ذهنم بود و املایی برایش در نظر نداشتم و می توانست به شکل Kwork نوشتهشود. سپس در یکی از خوانشهای گاهگدار کتاب «شبزندهداری فینگنها»، نوشته جیمز جویس، به واژه quark در عبارت "Three quarks for Muster Mark" برخوردم. از آنجا که quark میبایست با Mark و همچنین bark همقافیه باشد، باید بهانهای مییافتم که آن را به شکل "kwork" تلفظ کنم. اما کتاب رویای میفروشی به نام هامفری چیمپدن اییرویکر را نمایش میدهد. واژهها در کتاب عموما همزمان از چند منبع مختلف گرفتهشدهاند، مانند واژههای تکواژ چندوجهی در «آنسوی آینه». هر ازگاهی عبارتهایی در کتاب دیده میشوند که تا حدودی توسط درخواستهای نوشیدنی در بار تعیین میشوند. من چنین استدلال نمودم که با توجه به این موضوع شاید یکی از منابع مختلف فریاد "Three quarks for Muster Mark" ممکن است "Three quarts for Mister Mark" بودهباشد که در این صورت تلفظ kwork خیلی توجیهناپذیر نیست. در هر صورت عدد ۳ کاملا با شکلی که کوارکها در طبیعت دارند، هماهنگ بود.
زویگ نام ace (آس) را برای ذرهای که نظریهپردازی کردهبود، ترجیح میداد اما وقتی مدل کوارک مورد پذیرش همگانی قرار گرفت نام پیشنهادی گل-مان بیشتر مورد توجه قرارگرفت. [۴۶]
نامهای مزههای کوارکها به دلایل مختلفی به آنها دادهشدهاست. نام کوارکهای بالا و پایین برگرفته از اجزای بالا و پایین ایزواسپینی است که حمل میکنند.[۴۷] کوارکهای شگفت نامشان را از آنجا گرفتهاند که کشف شدهبود این کوارکها اجزای تشکیلدهنده ذرههای شگفتی بودند که در پرتوهای کیهانی سالها قبل از مطرح شدن مدل کوارک، کشف شدهبودند. این ذرهها را از آن جهت شگفت نامیدهبودند که طول عمر بالایی داشتند.[۴۸] از گلاشو که به همراه بجورکن وجود کوارک افسون را پیشنهاد دادهبودند، چنین نقل شدهاست که «ما نام سازهمان را کوارک افسون گذاشتیم، زیرا ما مسحور و خرسند از تقارنی بودیم که به دنیای زیراتمی میآورد» [۴۹] نامهای ته و سر هم به این دلیل توسط هراری برگزیدهشدند که «همراهان منطقی برای کوارکهای بالا و پایین» هستند. [۳۶][۳۷][۴۸] در گذشته از کوارکهای سر و ته، گاهی با نامهای «زیبایی» و «حقیقت» یاد میشد اما کم کم این نامها از کاربرد خارج شدند. [۵۰] با وجود اینکه نام حقیقت دوام نداشت، مجتمعهای شتابدهنده اختصاصیافته به تولید انبوه کوارکهای ته را گاهی «کارخانه زیبایی» یا «کارخانه بی» میخوانند.[۵۱]
ویژگیها
بار الکتریکی
کوارکها مقادیر بار الکتریکیشان کسری از بار بنیادی است، بسته به مزه کوارک، یا ۱⁄۳ یا ۲⁄۳ بار بنیادی (e) است. کوارکهای بالا، افسون و سر (که به آنها کوارکهای نوع-بالا هم گفته میشود) بار الکتریکی ۲⁄۳e+ دارند، درحالیکه کوارکهای پایین، شگفت و ته (کوارکهای نوع-پایین) بار الکتریکی ۱⁄۳e− دارند. پادکوارکها باری مخالف بار کوارک متناظرشان دارند. پادکوارکهای نوع-بالا بار الکتریکی ۲⁄۳e- و پادکوارکهای نوع-پایین بار الکتریکی ۱⁄۳e+ دارند. از آنجا که بار الکتریکی یک هادرون مجموع بارهای کوارکهای تشکیلدهندهاش است، تمام هادرونها بارهایشان مضرب صحیحی از بار بنیادی است : نتیجه ترکیب سه کوارک (باریون)، سه پادکوارک (پادباریون) و یا کوارک و پادکوارک (مزون) این خواهد بود که بار الکتریکی مضرب صحیحی ار بار پایه است. [۵۲] به عنوان مثال، هادرونهای تشکیلدهنده هسته اتم، نوترون و پروتون، به ترتیب بارهایی برابر با ۰e و ۱e+ دارند. نوترون شامل دو کوارک پایین و یک کوارک بالا است و پروتون تشکیلشده از دو کوارک بالا و بک کوارک پایین است.[۱۲]
اسپین
اسپین ویژگی ذاتی ذرات بنیادی است و جهت آن نیز یک درجه آزادی مهم است. گاهی به صورت چرخش یک جسم به دور محور خودش تصویر میشود (به همین دلیل به آن اسپین به معنی چرخش میگویند)، اما این مفهوم در مقیاسهای زیر اتمی کمی گمراهکننده است زیرا این باور وجود دارد که ذرات بنیادی نقطه مانند هستند. [۵۳]
اسپین را گاهی با یک بردار نمایش میدهند که طول آن بر حسب یکاهای ثابت پلانک کاهشیافته ħ (اِچ بار) اندازهگیری میشود. برای کوارکها، اندازهگیری مولفه تصویر بردار تنها میتواند یکی از نتایج ħ/2+ یا ħ/2− را به دنبال داشتهباشد؛ به همین دلیل کوارکها به عنوان ذرات اسپین-۱⁄۲ دستهبندی میشوند. [۵۴] مولفه اسپین در راستای یک محور دلخواه - به رسم معمول، محور z - اغلب با یک پیکان رو به بالا ↑ برای مقدار ۱⁄۲+ و روبه پایین برای ۱⁄۲−، نمایش داده می شود، که بعد از نشانه مزه نوشته میشود. مثلا یک کوارک بالا با اسپین ۱⁄۲+ در راستای محور z با ↑u نشان داده میشود.[۵۵]
برهمکنش ضعیف
یک مزه کوارک تنها از طریق یکی از نیروهای بنیادی به نام برهمکنش هستهای ضعیف است، که میتواند به مزه دیگری از کوارک تبدیل شود. با جذب یا انتشار یک بوزون دبلیو، هر کوارک نوع-بالایی (بالا، افسون، سر) میتواند به هر یک از کوارکهای نوع-پایین (پایین، شگفت، ته) تبدیل شود و بالعکس. این سازوکار تغییر مزه سبب فرایند رادیواکتیو واپاشی بتا میشود که طی آن یک نوترون(n) به یک پروتون(p)، یک الکترون(e−
) و یک الکترون پادنوترینو(ν
e) تجزیه میشود. این فرایند وقتی رخ میدهد که یکی از کوارکهای پایین در نوترون(udd) با انتشار یک بوزون W−
مجازی به یک کوارک بالا واپاشی میشود و نوترون را به یک پروتون(uud) تبدیل میکند. بوزون W−
نیز به یک الکترون و یک الکترون پادنوترینو تبدیل میشود.
[۵۶]
(واپاشی بتا، نمادگذاری هادرونی) | p | + | e− |
+ | ν e |
→ | n |
(واپاشی بتا، نمادگذاری کوارکی) | uud | + | e− |
+ | ν e |
→ | udd |
هر دو فرایند واپاشی بتا و فرایند معکوس واپاشی بتا به شکل روزمره در کاربردهای پزشکی مانند برشنگاری با گسیل پوزیترون (PET) و در آرمایشهایی که شامل آشکارسازی نوترینو میشود، استفاده میشوند. [نیازمند منبع]
اگرچه فرایند تبدیل مزه برای همه کوارکها یکسان است، اما هر کوارکی ترجیح میدهد به کوارکی از نسل خودش تبدیل شود. میزان تمایل نسبی به تغییر مزههای مختلف توسط یک جدول ریاضی نمایش داده میشود، که به ماتریس کابیبو-کوبایاشی-ماسکاوا (ماتریس سیکیام) مشهور است. با اعمال عملگر یکانی، مقدار تقریبی درایههای ماتریس سیکیام به صورت زیر خواهد بود: [۵۷]
که در آن Vij نشاندهنده میزان تمایل تبدیل کوارکی از مزه i به مزه j (یا برعکس) است.[nb ۴]
برای لپتونها نیز ماتریس برهمکنش ضعیف معادلی وجود دارد که ماتریس پونتهکوروو-ماکی-ناکاگاوا-ساکاتا (ماتریس پیاماناس) نام دارد.[۵۸] ماتریسهاای سیکیام و پیاماناس به همراه هم تمام تبدیل مزهها را توصیف میکنند پیوندهای بین این دو هنوز مشخص نیست. [۵۹]
برهمکنش هستهای قوی و تغییررنگ
براساس کرومودینامیک کوانتومی (QCD)، کوارکها ویژگی به نام بار رنگ دارند. سه نوع بار رنک وجود دارد که با برچسبهای آبی و سبز وقرمز مشخص میشوند. [nb ۵] هریک از آنها مکملی به نام پادرنگ دارند (پادآبی، پادسبز، پادقرمز). هر کوارک حامل یک رنگ و هر پادکوارک حامل یک پادرنگ است. [۶۰]
سیستم ربایش و رانش میان کوارکهایی که بار رنگ آنها ترکیبات متفاوتی از سه رنگ هستند، نیروی هستهای قوی نام دارد که توسط ذرات حامل نیرو به نام گلوئون منتقل میشوند. نظریهای که نیروی هستهای قوی را توصیف میکند، کرومودینامیک کوانتومی نام دارد. یک کوارک که رنگ مشخصی دارد، به همراه یک پادکوارک حامل پادرنگ متناظر آن تشکیل یک سیستم ثابت را میدهند. نتیجه ربایش میان کوارکها خنثی شدن رنگ است: نتیجه ترکیب یک کوارک با بار رنگ ξ به علاوه یک پادکوارک با بار رنگ ξ-، بار رنگ ۰ (رنگ سفید) و تشکیل مزون است. همچنین به شکل مشابهی ترکیب سه کوارک با رنگهای متفاوت و یا سه پادکوارک با پادرنگهای متتفاوت باعث تشکیل رنگ سفید و باریون و پادباریون میشود. [۶۱]
در فیزیک ذرات نوین، تقارن پیمانهای - نوعی گروه تقارنی - برهمکنشهای میان ذرات را مرتبط میسازد (نظریه پیمانهای را ببینید). رنگ (3)SU، تقارن پیمانهای است که بار رنگ را در کورارکها به هم مرتبط میسازد و تقارن تعریف کننده کرومودینامیک کوانتومی است. [۶۲] همانطور که قوانین فیزیک با تغییر راستای محورهای x و y و z تغییر نمیکنند و با چرخش محورهای مختصات همچنان ثابت میمانند، فیزیک کرومودینامیک کوانتومی نیز مستقل از جهتی است که برای رنگهای آبی، قرمز و سبز در نظر میگیریم. تغییر در رنگهای SU(3)c در فضای رنگی با چرخش محورهای مختصات متناظر است. هر مزهf کوارک که بسته به رنگش، یکی از سه نوع fG, fR و یا fB است، [۶۳] تشکیل یک تریپلت را میدهد: یک میدان کوانتومی با سه مولفه است که تحت SU(3)c تغییر میکند.[۶۴]
جرم
[[Image:Quark masses as balls.svg|thumb|جرمهای کوارکهای جاری برای هر ۶ مزه کوارک که برای مقایسه به شکل گویهایی نمایش داده شدهاند که حجمشان متناسب با جرم کوارک مربوطه است. [[پروتون و الکترون (قرمزرنک) نیز در گوشه پایین سمت چپ برای مقایسه نمایش داده شدهاست. در مورد جرم کوارک، دو اصطلاح مختلف وجود دارد: جرم کوارک جاری که منظور از آن جرم خود کوارک به تنهایی است؛ و جرم کوارک سازنده که منظور از آن جرم کوارک به علاوه میدان ذرهای گلوئون دربرگیرنده کوارک است. [۶۵] مقادیر این دو نوع جرم تفاوت زیادی با هم دارند. بیشتر جرم یک هادرون مربوط به گلوئونهایی است که کوارکهای سازنده را به یکدیگر پیوند میدهند، تا خود کوارک. البته گلوئونها ذاتا بدون جرم هستند، اما حاوی انرژی هستند - انرژی پیوندی کرومودینامیک کوانتومی (QCBE0) - و این انرژی بخش اعظم جرم یک هادرون را میسازد. مثلا یک پروتون تقریبا جرمی برابر با MeV/c2 ۹۳۸ است که از این مقدار، تنها ۱۱ MeV/c2 آن مربوط به جرم سکون سه کوارک ظرفیت آن میشود و باقی آن عمدتا مربوط به انرژی QCBE گلوئونهایش است. [۶۶]
بر ظبق مدل استاندارد، جرم ذرات بنیادی ناشی از سازوکار هیگز است که به بوزون هیگز مرتبط است. فیزیکدانان امیدوارند که پژوهشهای بیشتر در مورد دلایل جرم بسیار زیاد کوارک سر ( GeV/c2۱۷۳ تقریبا برابر با جرم اتم طلا) [۶۷][۶۸] بتواند دانش موجود را در مورد منشا جرم کوارکها و سایر ذرات بنیادی ارتقا دهد. [۶۹]
جستارهای وابسته
یادداشتها
- ↑ در اوایل دهه ۲۰۰۰، گروههای متعددی ادعای اثبات وجود تتراکوارک و پنتاکوارک را نمودند. در حالی که وضعیت تتراکوارکها همچنان نامشخص است، همه نامزدهای پیشین پنتاکوارک مشخص شده که وجود ندارند.
- ↑ شواهد اصلی بر مبنای پهنای رزونانس بوزون Z0
, نتیجهگیری میشود که نسل چهارم نوترینوها را محدود به این میسازد که جرمی بیش از ~ ۴۵ GeV/c۲. داشته باشند و این تناقض زیادی با نوترینوهای سه نسل گذشته دارد که جرمهایشان نمیتواند از ۲ MeV/c۲ بیشتر باشد. - ↑ نقض سیپی پدیدهای است که سبب میشود، وقتی جای چپ و راست با هم عوض میشود (تقارن پی) و ذرات با پادذرههای متناظرشان جایگزین شوند(تقارن سی) برهمکنش هستهای ضعیف رفتار متفاوتی داشته باشد.
- ↑ احتمال واقعی واپاشی یک کوارک به کوارک دیگر تابع پیچیدهای از جرم کوارک در حال واپاشی، جرم محصولات واپاشی و درایه متناظر در ماتریس سیکیام است. این احتمال رابطه مستقیمی با مجذور درایه (|Vij|2) از ماتریس سیکیام دارد.
- ↑ بر خلاف نامش بار رنگ هیچ ارتباطی با رنگهای طیف نور مرئی ندارد.
منابع
- ↑ "Quark (subatomic particle)". Encyclopædia Britannica. Retrieved 2008-06-29.
- ↑ R. Nave. "Confinement of Quarks". HyperPhysics. Georgia State University, Department of Physics and Astronomy. Retrieved 2008-06-29.
- ↑ R. Nave. "Bag Model of Quark Confinement". HyperPhysics. Georgia State University, Department of Physics and Astronomy. Retrieved 2008-06-29.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ R. Nave. "Quarks". HyperPhysics. Georgia State University, Department of Physics and Astronomy. Retrieved 2008-06-29.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ B. Carithers, P. Grannis (1995). "Discovery of the Top Quark" (PDF). Beam Line. SLAC. 25 (3): 4–16. Retrieved 2008-09-23.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱
E.D. Bloom; Destaebler; Drees; Miller; Mo; Taylor; Breidenbach; Friedman; Hartmann; Kendall; et al. (1969). "High-Energy Inelastic e–p Scattering at 6° and 10°". Physical Review Letters. 23 (16): 930–934. Bibcode:1969PhRvL..23..930B. doi:10.1103/PhysRevLett.23.930.
{{cite journal}}
: Explicit use of et al. in:|author2=
(help); Unknown parameter|displayauthors=
ignored (|display-authors=
suggested) (help) - ↑ ۷٫۰ ۷٫۱
M. Breidenbach; Kendall; Bloom; Coward; Destaebler; Drees; Mo; Taylor; et al. (1969). "Observed Behavior of Highly Inelastic Electron–Proton Scattering". Physical Review Letters. 23 (16): 935–939. Bibcode:1969PhRvL..23..935B. doi:10.1103/PhysRevLett.23.935.
{{cite journal}}
: Explicit use of et al. in:|author2=
(help); Unknown parameter|displayauthors=
ignored (|display-authors=
suggested) (help) - ↑ S.S.M. Wong (1998). Introductory Nuclear Physics (2nd ed.). Wiley Interscience. p. 30. ISBN 0-471-23973-9.
- ↑ K.A. Peacock (2008). The Quantum Revolution. Greenwood Publishing Group. p. 125. ISBN 0-313-33448-X.
- ↑
B. Povh, C. Scholz, K. Rith, F. Zetsche (2008). Particles and Nuclei. Springer. p. 98. ISBN 3-540-79367-4.
{{cite book}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ Section 6.1. in P.C.W. Davies (1979). The Forces of Nature. Cambridge University Press. ISBN 0-521-22523-X.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ M. Munowitz (2005). Knowing. Oxford University Press. p. 35. ISBN 0-19-516737-6.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱
W.-M. Yao (Particle Data Group); Asner; Barnett; Beringer; Burchat; Carone; Caso; Dahl; d'Ambrosio; De Gouvea; Doser; Eidelman; Feng; Gherghetta; Goodman; Grab; Groom; Gurtu; Hagiwara; Hayes; Hernández-Rey; Hikasa; Jawahery; Kolda; Kwon; Mangano; Manohar; Masoni; Miquel; et al. (2006). "Review of Particle Physics: Pentaquark Update" (PDF). Journal of Physics G. 33 (1): 1–1232. arXiv:astro-ph/0601168. Bibcode:2006JPhG...33....1Y. doi:10.1088/0954-3899/33/1/001.
{{cite journal}}
: Explicit use of et al. in:|author2=
(help); Unknown parameter|displayauthors=
ignored (|display-authors=
suggested) (help) - ↑
C. Amsler (Particle Data Group); Doser; Antonelli; Asner; Babu; Baer; Band; Barnett; Bergren; Beringer; Bernardi; Bertl; Bichsel; Biebel; Bloch; Blucher; Blusk; Cahn; Carena; Caso; Ceccucci; Chakraborty; Chen; Chivukula; Cowan; Dahl; d'Ambrosio; Damour; De Gouvêa; et al. (2008). "Review of Particle Physics: Pentaquarks" (PDF). Physics Letters B. 667 (1): 1–1340. Bibcode:2008PhLB..667....1P. doi:10.1016/j.physletb.2008.07.018.
{{cite journal}}
: Explicit use of et al. in:|author2=
(help); Unknown parameter|displayauthors=
ignored (|display-authors=
suggested) (help)
C. Amsler (Particle Data Group); Doser; Antonelli; Asner; Babu; Baer; Band; Barnett; Bergren; Beringer; Bernardi; Bertl; Bichsel; Biebel; Bloch; Blucher; Blusk; Cahn; Carena; Caso; Ceccucci; Chakraborty; Chen; Chivukula; Cowan; Dahl; d'Ambrosio; Damour; De Gouvêa; et al. (2008). "Review of Particle Physics: New Charmonium-Like States" (PDF). Physics Letters B. 667 (1): 1–1340. Bibcode:2008PhLB..667....1P. doi:10.1016/j.physletb.2008.07.018.{{cite journal}}
: Explicit use of et al. in:|author2=
(help); Unknown parameter|displayauthors=
ignored (|display-authors=
suggested) (help)
E.V. Shuryak (2004). The QCD Vacuum, Hadrons and Superdense Matter. World Scientific. p. 59. ISBN 981-238-574-6. - ↑
R. Aaij et al. (LHCb collaboration) (2015). "Observation of J/ψp resonances consistent with pentaquark states in Λ0
b→J/ψK−
p decays". Physical Review Letters. 115 (7). doi:10.1103/PhysRevLett.115.072001. - ↑
C. Amsler (Particle Data Group); Doser; Antonelli; Asner; Babu; Baer; Band; Barnett; Bergren; Beringer; Bernardi; Bertl; Bichsel; Biebel; Bloch; Blucher; Blusk; Cahn; Carena; Caso; Ceccucci; Chakraborty; Chen; Chivukula; Cowan; Dahl; d'Ambrosio; Damour; De Gouvêa; et al. (2008). "Review of Particle Physics: b′ (4th Generation) Quarks, Searches for" (PDF). Physics Letters B. 667 (1): 1–1340. Bibcode:2008PhLB..667....1P. doi:10.1016/j.physletb.2008.07.018.
{{cite journal}}
: Explicit use of et al. in:|author2=
(help); Unknown parameter|displayauthors=
ignored (|display-authors=
suggested) (help)
C. Amsler (Particle Data Group); Doser; Antonelli; Asner; Babu; Baer; Band; Barnett; Bergren; Beringer; Bernardi; Bertl; Bichsel; Biebel; Bloch; Blucher; Blusk; Cahn; Carena; Caso; Ceccucci; Chakraborty; Chen; Chivukula; Cowan; Dahl; d'Ambrosio; Damour; De Gouvêa; et al. (2008). "Review of Particle Physics: t′ (4th Generation) Quarks, Searches for" (PDF). Physics Letters B. 667 (1): 1–1340. Bibcode:2008PhLB..667....1P. doi:10.1016/j.physletb.2008.07.018.{{cite journal}}
: Explicit use of et al. in:|author2=
(help); Unknown parameter|displayauthors=
ignored (|display-authors=
suggested) (help) - ↑
D. Decamp; Deschizeaux, B.; Lees, J.-P.; Minard, M.-N.; Crespo, J.M.; Delfino, M.; Fernandez, E.; Martinez, M.; Miquel, R.; Mir; Orteu; Pacheco; Perlas; Tubau; Catanesi; De Palma; Farilla; Iaselli; Maggi; Mastrogiacomo; Natali; Nuzzo; Ranieri; Raso; Romano; Ruggieri; Selvaggi; Silvestris; Tempesta; Zito (1989). "Determination of the number of light neutrino species". Physics Letters B. 231 (4): 519. Bibcode:1989PhLB..231..519D. doi:10.1016/0370-2693(89)90704-1.
{{cite journal}}
: Unknown parameter|displayauthors=
ignored (|display-authors=
suggested) (help)
A. Fisher (1991). "Searching for the Beginning of Time: Cosmic Connection". Popular Science. 238 (4): 70.
J.D. Barrow (1997) [1994]. "The Singularity and Other Problems". The Origin of the Universe (Reprint ed.). Basic Books. ISBN 978-0-465-05314-8. - ↑ D.H. Perkins (2003). Particle Astrophysics. Oxford University Press. p. 4. ISBN 0-19-850952-9.
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ M. Gell-Mann (1964). "A Schematic Model of Baryons and Mesons". Physics Letters. 8 (3): 214–215. Bibcode:1964PhL.....8..214G. doi:10.1016/S0031-9163(64)92001-3.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ G. Zweig (1964). "An SU(3) Model for Strong Interaction Symmetry and its Breaking" (PDF). CERN Report No.8182/TH.401.
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ G. Zweig (1964). "An SU(3) Model for Strong Interaction Symmetry and its Breaking: II" (PDF). CERN Report No.8419/TH.412.
- ↑
M. Gell-Mann (2000) [1964]. "The Eightfold Way: A theory of strong interaction symmetry". In M. Gell-Mann, Y. Ne'eman (ed.). The Eightfold Way. Westview Press. p. 11. ISBN 0-7382-0299-1.
Original: M. Gell-Mann (1961). "The Eightfold Way: A theory of strong interaction symmetry". Synchrotron Laboratory Report CTSL-20. California Institute of Technology. - ↑
Y. Ne'eman (2000) [1964]. "Derivation of strong interactions from gauge invariance". In M. Gell-Mann, Y. Ne'eman (ed.). The Eightfold Way. Westview Press. ISBN 0-7382-0299-1.
Original Y. Ne'eman (1961). "Derivation of strong interactions from gauge invariance". Nuclear Physics. 26 (2): 222. Bibcode:1961NucPh..26..222N. doi:10.1016/0029-5582(61)90134-1. - ↑
R.C. Olby, G.N. Cantor (1996). Companion to the History of Modern Science. Taylor & Francis. p. 673. ISBN 0-415-14578-3.
{{cite book}}
: نگهداری یادکرد:استفاده از پارامتر نویسندگان (link) - ↑ A. Pickering (1984). Constructing Quarks. University of Chicago Press. pp. 114–125. ISBN 0-226-66799-5.
- ↑ B.J. Bjorken, S.L. Glashow; Glashow (1964). "Elementary Particles and SU(4)". Physics Letters. 11 (3): 255–257. Bibcode:1964PhL....11..255B. doi:10.1016/0031-9163(64)90433-0.
- ↑ J.I. Friedman. "The Road to the Nobel Prize". Hue University. Retrieved 2008-09-29.
- ↑ R.P. Feynman (1969). "Very High-Energy Collisions of Hadrons". Physical Review Letters. 23 (24): 1415–1417. Bibcode:1969PhRvL..23.1415F. doi:10.1103/PhysRevLett.23.1415.
- ↑
S. Kretzer; Olness; Tung; et al. (2004). "CTEQ6 Parton Distributions with Heavy Quark Mass Effects". Physical Review D. 69 (11): 114005. arXiv:hep-ph/0307022. Bibcode:2004PhRvD..69k4005K. doi:10.1103/PhysRevD.69.114005.
{{cite journal}}
: Explicit use of et al. in:|author2=
(help); Unknown parameter|displayauthors=
ignored (|display-authors=
suggested) (help) - ↑ ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ D.J. Griffiths (1987). Introduction to Elementary Particles. John Wiley & Sons. p. 42. ISBN 0-471-60386-4.
- ↑ M.E. Peskin, D.V. Schroeder (1995). An introduction to quantum field theory. Addison–Wesley. p. 556. ISBN 0-201-50397-2.
- ↑ V.V. Ezhela (1996). Particle physics. Springer. p. 2. ISBN 1-56396-642-5.
- ↑
S.L. Glashow, J. Iliopoulos, L. Maiani; Iliopoulos; Maiani (1970). "Weak Interactions with Lepton–Hadron Symmetry". Physical Review D. 2 (7): 1285–1292. Bibcode:1970PhRvD...2.1285G. doi:10.1103/PhysRevD.2.1285.
{{cite journal}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ D.J. Griffiths (1987). Introduction to Elementary Particles. John Wiley & Sons. p. 44. ISBN 0-471-60386-4.
- ↑ M. Kobayashi, T. Maskawa; Maskawa (1973). "CP-Violation in the Renormalizable Theory of Weak Interaction". Progress of Theoretical Physics. 49 (2): 652–657. Bibcode:1973PThPh..49..652K. doi:10.1143/PTP.49.652.
- ↑ ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ H. Harari (1975). "A new quark model for hadrons". Physics Letters B. 57B (3): 265. Bibcode:1975PhLB...57..265H. doi:10.1016/0370-2693(75)90072-6.
- ↑ ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ K.W. Staley (2004). The Evidence for the Top Quark. Cambridge University Press. pp. 31–33. ISBN 978-0-521-82710-2.
- ↑
S.W. Herb; Lederman; Sens; Snyder; Yoh; Appel; Brown; Brown; Innes; Ueno; Yamanouchi; Ito; Jöstlein; Kaplan; Kephart; et al. (1977). "Observation of a Dimuon Resonance at 9.5 GeV in 400-GeV Proton-Nucleus Collisions". Physical Review Letters. 39 (5): 252. Bibcode:1977PhRvL..39..252H. doi:10.1103/PhysRevLett.39.252.
{{cite journal}}
: Explicit use of et al. in:|author2=
(help); Unknown parameter|displayauthors=
ignored (|display-authors=
suggested) (help) - ↑ M. Bartusiak (1994). A Positron named Priscilla. National Academies Press. p. 245. ISBN 0-309-04893-1.
- ↑
F. Abe (CDF Collaboration); Akopian; Albrow; Amendolia; Amidei; Antos; Anway-Wiese; Aota; Apollinari; Asakawa; Ashmanskas; Atac; Auchincloss; Azfar; Azzi-Bacchetta; Bacchetta; Badgett; Bagdasarov; Bailey; Bao; De Barbaro; Barbaro-Galtieri; Barnes; Barnett; Bartalini; Bauer; Baumann; Bedeschi; Behrends; et al. (1995). "Observation of Top Quark Production in pp Collisions with the Collider Detector at Fermilab". Physical Review Letters. 74 (14): 2626–2631. Bibcode:1995PhRvL..74.2626A. doi:10.1103/PhysRevLett.74.2626. PMID 10057978.
{{cite journal}}
: Explicit use of et al. in:|author2=
(help); Unknown parameter|displayauthors=
ignored (|display-authors=
suggested) (help) - ↑
S. Abachi (DØ Collaboration); Abolins; Acharya; Adam; Adams; Adams; Ahn; Aihara; Álvarez; Alves; Amidi; Amos; Anderson; Aronson; Astur; Avery; Baden; Balamurali; Balderston; Baldin; Bantly; Bartlett; Bazizi; Behnke; Bendich; Beri; Bertram; Bezzubov; Bhat; et al. (1995). "Search for High Mass Top Quark Production in pp Collisions at √s = 1.8 TeV". Physical Review Letters. 74 (13): 2422–2426. Bibcode:1995PhRvL..74.2422A. doi:10.1103/PhysRevLett.74.2422.
{{cite journal}}
: Explicit use of et al. in:|author2=
(help); Unknown parameter|displayauthors=
ignored (|display-authors=
suggested) (help) - ↑ K.W. Staley (2004). The Evidence for the Top Quark. Cambridge University Press. p. 144. ISBN 0-521-82710-8.
- ↑ "New Precision Measurement of Top Quark Mass". Brookhaven National Laboratory News. 2004. Retrieved 2013-11-03.
- ↑ J. Joyce (1982) [1939]. Finnegans Wake. Penguin Books. p. 383. ISBN 0-14-006286-6.
- ↑ M. Gell-Mann (1995). The Quark and the Jaguar: Adventures in the Simple and the Complex. Henry Holt and Co. p. 180. ISBN 978-0-8050-7253-2.
- ↑ J. Gleick (1992). Genius: Richard Feynman and modern physics. Little Brown and Company. p. 390. ISBN 0-316-90316-7.
- ↑ J.J. Sakurai (1994). S.F Tuan (ed.). Modern Quantum Mechanics (Revised ed.). Addison–Wesley. p. 376. ISBN 0-201-53929-2.
- ↑ ۴۸٫۰ ۴۸٫۱ D.H. Perkins (2000). Introduction to high energy physics. Cambridge University Press. p. 8. ISBN 0-521-62196-8.
- ↑ M. Riordan (1987). The Hunting of the Quark: A True Story of Modern Physics. Simon & Schuster. p. 210. ISBN 978-0-671-50466-3.
- ↑ F. Close (2006). The New Cosmic Onion. CRC Press. p. 133. ISBN 1-58488-798-2.
- ↑
J.T. Volk; et al. (1987). "Letter of Intent for a Tevatron Beauty Factory" (PDF). Fermilab Proposal #783.
{{cite journal}}
: Cite journal requires|journal=
(help) - ↑ G. Fraser (2006). The New Physics for the Twenty-First Century. Cambridge University Press. p. 91. ISBN 0-521-81600-9.
- ↑ "The Standard Model of Particle Physics". BBC. 2002. Retrieved 2009-04-19.
- ↑ F. Close (2006). The New Cosmic Onion. CRC Press. pp. 80–90. ISBN 1-58488-798-2.
- ↑ D. Lincoln (2004). Understanding the Universe. World Scientific. p. 116. ISBN 981-238-705-6.
- ↑ "Weak Interactions". Virtual Visitor Center. Stanford Linear Accelerator Center. 2008. Retrieved 2008-09-28.
- ↑ K. Nakamura; et al. (2010). "Review of Particles Physics: The CKM Quark-Mixing Matrix" (PDF). J. Phys. G. 37 (75021): 150.
- ↑
Z. Maki, M. Nakagawa, S. Sakata (1962). "Remarks on the Unified Model of Elementary Particles". Progress of Theoretical Physics. 28 (5): 870. Bibcode:1962PThPh..28..870M. doi:10.1143/PTP.28.870.
{{cite journal}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑
B.C. Chauhan, M. Picariello, J. Pulido, E. Torrente-Lujan (2007). "Quark–lepton complementarity, neutrino and standard model data predict θPMNS
13 = +۱°
−۲° ۹°". European Physical Journal. C50 (3): 573–578. arXiv:hep-ph/0605032. Bibcode:2007EPJC...50..573C. doi:10.1140/epjc/s10052-007-0212-z.{{cite journal}}
: نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) - ↑ R. Nave. "The Color Force". HyperPhysics. Georgia State University, Department of Physics and Astronomy. Retrieved 2009-04-26.
- ↑ B.A. Schumm (2004). Deep Down Things. Johns Hopkins University Press. pp. 131–132. ISBN 0-8018-7971-X. OCLC 55229065.
- ↑ Part III of M.E. Peskin, D.V. Schroeder (1995). An Introduction to Quantum Field Theory. Addison–Wesley. ISBN 0-201-50397-2.
- ↑ V. Icke (1995). The force of symmetry. Cambridge University Press. p. 216. ISBN 0-521-45591-X.
- ↑ M.Y. Han (2004). A story of light. World Scientific. p. 78. ISBN 981-256-034-3.
- ↑ A. Watson (2004). The Quantum Quark. Cambridge University Press. pp. 285–286. ISBN 0-521-82907-0.
- ↑ W. Weise, A.M. Green (1984). Quarks and Nuclei. World Scientific. pp. 65–66. ISBN 9971-966-61-1.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامPDGQuarks
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ D. McMahon (2008). Quantum Field Theory Demystified. McGraw–Hill. p. 17. ISBN 0-07-154382-1.
- ↑ S.G. Roth (2007). Precision electroweak physics at electron–positron colliders. Springer. p. VI. ISBN 3-540-35164-7.