اشتهارد: تفاوت میان نسخهها
Oyakmohsen (بحث | مشارکتها) جز ویرایش Roshannoor (بحث) به آخرین تغییری که Signal89 انجام داده بود واگردانده شد |
Roshannoor (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: نیازمند بازبینی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
|پانویس= |
|پانویس= |
||
}} |
}} |
||
'''اشتهارد''' یکی از شهرستان های استان البرز و از شهرهای تاریخی جمهوری اسلامی ایران می باشد . |
|||
با شهر تهران ۱۰۰ کیلومتر و با شهر کرج ۶۳ کیلومتر فاصله دارد.<ref>www.irancities.ir/showcity.aspx?code=261&code2=16</ref> این شهر در یک منطقه نسبتاً کویری با [[آب و هوای نیمه خشک]] واقع شدهاست. مساحت آن بیشتر از ۸۰۰ کیلومتر مربع و در مسیر جاده تهران به استانهای غربی ایران واقع است. مطابق آخرین سرشماری، جمعیت آن ۲۵۰۰۰ نفر است. از طرف شمال به ارتفاعات «حلقهدره» و محدوده [[شهرستان نظرآباد]] و از طرف جنوب به ارتفاعات «قزلباش» و محدودهٔ شهر [[ملارد]] و از طرف شرق به [[رودخانه شور]] و محدوده شهر کرج و از طرف غرب به محدوده شهر [[بوئین زهرا]] محدود میشود. شهرداری این شهر در سال 1331 تاسیس شده است<ref>http://www.irancities.ir/showcity.aspx?Code=261&Code2=16</ref> ولی قدمت شهر بیشتر از دوهزارسال است. |
|||
== نام == |
== نام == |
||
در بارهٔ وجه تسمیهٔ اشتهارد اختلاف نظر زیادی وجود دارد ولیکن معتبرترین نظریه که تایید شده است توسط [[سلطان علی محجوب]](حاکم اشتهارد در دوران [[قاجار]]) گفته شده است او در این زمینه در کتاب خویش اشتهارد نامه می گوید در زبان مردم سرزمین من ، «اشتا» به معنای ایستادن میباشد و در نام اشتهارد به معنی ایستگاه یا سکونتگاه است و «ارد» همان ارت در زبان ما به معنای مقدس میباشد بنابراین ترکیب دو واژه «اشت» و «ارد» میشود و به معنای سرزمین مقدس می شود.<ref>اشتهارد نامه، ص ۲۱۸</ref> نظر دیگری بر این است که اشتهارد در اصل «اشته ده» یعنی ده شما که به مرور زمان و ابدال حروف، اشتهارد نامیده میشود ولی این نظریه نیز رد می شود زیرا اشتهارد خود از تعداد زیادی ده تشکیل شده است و به یک ده محدود نمی شده است.همچنین گفته میشود که نام اشتهارد در اصل «اشترده» بوده که صورتی است از واژه «استرده» و «سترده» به معنی صاف و هموار و بی درخت است با وجود بیابانی بودن اشتهارد ولی کاملا هموار و بی درخت نیست و دارای درختان زیادی است پس نمیتوان این نظریه را نیز تایید نمود.<ref> تات ها، ص20</ref> |
در بارهٔ وجه تسمیهٔ اشتهارد اختلاف نظر زیادی وجود دارد ولیکن معتبرترین نظریه که تایید شده است توسط [[سلطان علی محجوب]](حاکم اشتهارد در دوران [[قاجار]]) گفته شده است او در این زمینه در کتاب خویش اشتهارد نامه می گوید در زبان مردم سرزمین من ، «اشتا» به معنای ایستادن میباشد و در نام اشتهارد به معنی ایستگاه یا سکونتگاه است و «ارد» همان ارت در زبان ما به معنای مقدس میباشد بنابراین ترکیب دو واژه «اشت» و «ارد» میشود و به معنای سرزمین مقدس می شود.<ref>اشتهارد نامه، ص ۲۱۸</ref> نظر دیگری بر این است که اشتهارد در اصل «اشته ده» یعنی ده شما که به مرور زمان و ابدال حروف، اشتهارد نامیده میشود ولی این نظریه نیز رد می شود زیرا اشتهارد خود از تعداد زیادی ده تشکیل شده است و به یک ده محدود نمی شده است.همچنین گفته میشود که نام اشتهارد در اصل «اشترده» بوده که صورتی است از واژه «استرده» و «سترده» به معنی صاف و هموار و بی درخت است با وجود بیابانی بودن اشتهارد ولی کاملا هموار و بی درخت نیست و دارای درختان زیادی است پس نمیتوان این نظریه را نیز تایید نمود.<ref> تات ها، ص20</ref> |
نسخهٔ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۴۹
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
اشتهارد | |
---|---|
کشور | ایران |
استان | البرز |
شهرستان | اشتهارد |
بخش | مرکزی |
سال شهرشدن | ۱۳۳۱ [۱] |
مردم | |
جمعیت | 25000 |
رشد جمعیت | مثبت |
جغرافیای طبیعی | |
ارتفاع | ۱۱۷۵ متر |
اطلاعات شهری | |
شهردار | علی موسوی |
پیششمارهٔ تلفن | 026377 |
وبگاه | |
اشتهارد یکی از شهرستان های استان البرز و از شهرهای تاریخی جمهوری اسلامی ایران می باشد . با شهر تهران ۱۰۰ کیلومتر و با شهر کرج ۶۳ کیلومتر فاصله دارد.[۳] این شهر در یک منطقه نسبتاً کویری با آب و هوای نیمه خشک واقع شدهاست. مساحت آن بیشتر از ۸۰۰ کیلومتر مربع و در مسیر جاده تهران به استانهای غربی ایران واقع است. مطابق آخرین سرشماری، جمعیت آن ۲۵۰۰۰ نفر است. از طرف شمال به ارتفاعات «حلقهدره» و محدوده شهرستان نظرآباد و از طرف جنوب به ارتفاعات «قزلباش» و محدودهٔ شهر ملارد و از طرف شرق به رودخانه شور و محدوده شهر کرج و از طرف غرب به محدوده شهر بوئین زهرا محدود میشود. شهرداری این شهر در سال 1331 تاسیس شده است[۴] ولی قدمت شهر بیشتر از دوهزارسال است.
نام
در بارهٔ وجه تسمیهٔ اشتهارد اختلاف نظر زیادی وجود دارد ولیکن معتبرترین نظریه که تایید شده است توسط سلطان علی محجوب(حاکم اشتهارد در دوران قاجار) گفته شده است او در این زمینه در کتاب خویش اشتهارد نامه می گوید در زبان مردم سرزمین من ، «اشتا» به معنای ایستادن میباشد و در نام اشتهارد به معنی ایستگاه یا سکونتگاه است و «ارد» همان ارت در زبان ما به معنای مقدس میباشد بنابراین ترکیب دو واژه «اشت» و «ارد» میشود و به معنای سرزمین مقدس می شود.[۵] نظر دیگری بر این است که اشتهارد در اصل «اشته ده» یعنی ده شما که به مرور زمان و ابدال حروف، اشتهارد نامیده میشود ولی این نظریه نیز رد می شود زیرا اشتهارد خود از تعداد زیادی ده تشکیل شده است و به یک ده محدود نمی شده است.همچنین گفته میشود که نام اشتهارد در اصل «اشترده» بوده که صورتی است از واژه «استرده» و «سترده» به معنی صاف و هموار و بی درخت است با وجود بیابانی بودن اشتهارد ولی کاملا هموار و بی درخت نیست و دارای درختان زیادی است پس نمیتوان این نظریه را نیز تایید نمود.[۶]
مناطق و محلات و دهستانهای اطراف اشتهارد
در اطراف اشتهارد مناطق و دهستانهایی بنامهای مرادتپه(دارای ۲ تپه باستانی به نامهای پیله تپه و خوردیکه تپه)، صحت آباد، جعفرآباد، قزل حصار، رحمانیه، مهدی آباد، فرد آباد، مختارآباد، عبدالله آباد، کوشک آوا، مروت آوا، اوپشته، گنگ، جارو، نکوجار،و بوجعفر، ایپک وقوزلو، قانلی بلاغ و... مجموعاً به تعداد ۲۲ روستا وجود دارد.شهر اشتهارد دارای هفت محله قدیمی به نامهای پایین محله (جیر محله)، محله صیادیه، محله قاضیان(قاضیون)، چال محله (چله مله)، فارچی آباد (پارچی آوا)، خیابان بزرگ (پیله خیاوون)، خیابان کوچک (خوردک خیاوون) و همچنین از محلات کوچکتر میتوان از ام اصغر، رضه، چول و پشت قلعه را نام برد.بعد از انقلاب شهرکهایی بنامهای شهرک وحدت، شهرک طالقانی و شهرک الغدیر در اشتهارد احداث شدهاست. هر کدام از این محلات دارای مسجد، حمام و گورستان اختصاصی میباشند و سه محله دارای یک تکیه برای عزاداری حسین میباشد که یکی از آنها ساختار قدیمی دارد و احتمالاً از دوره صفویهاست.
اشتهارد در لغتنامه دهخدا
دهخدا در لغتنامه خود در صفحه ۲۶۴ در جلد اول مینویسد: اشتهارد قصبه بزرگی است از بخش کرج شهرستان تهران، ۷۸۰۰۰ گزی باختر کرج، سر راه کرج به بوئین زهرا، جلگه معتدل، سکنه ۶۲۶۷، شیعه فارس و زبان مخصوص که ریشهٔ آن فارسی است. آب آن از ۲۱ رشته قنات که یکی شیرین و بقیه لب شور است. محصول عمده غلات (گندم و جو) بنشن (خواربار از قبیل نخود، لوبیا، ماش و عدس) چغندرقند، پنبه و جالیز. شغل مردم آن زراعت و کسب صنایع دستی کرباس و پارچه نخ بافی. دارای دبستان شش کلاسه و پاسگاه ژاندارمری و محضر رسمی میباشد. بنای امامزاده و مسجد و تکیه آن قدیمی است. کارخانه تصفیه پنبه و آسیاب موتوری دارد.