جوجی خان: تفاوت میان نسخهها
جز ویرایش 37.255.16.210 (بحث) به آخرین تغییری که Addbot انجام داده بود واگردانده شد |
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۶) : + رده:حکمرانان آسیا در سده ۱۳ (میلادی) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''جوجی''' پسر ارشد [[چنگیزخان]] بود و فقط یک خواهر داشت که از وی بزرگتر بود. هنگامیکه قوم [[مرکیت]] خیمه و خانهای چنگیز را غارت کردند و زنش راکه به جوجی آبستن بود با خود بردند و به اونگ خان دادند. اونگ خان آن زن را نزد خود نگاه داشت تا آنکه چنگیزخان او را زلب کرد. اونگ آن زن را باز فرستاد و پس از چند روزی پسری از وی به دنیا آمد که نامش را جوجی گذاشتند یعنی «مهمان ناخوانده». پس از آنکه جوجی بزرگ شد برادرانش در نسب او طعن میکردند و از این رو میان او و برادران چندان محبتی نبود. جوجی پس از فتح [[خوارزم]] به دشت [[قپچاق]] رفت و هنگامی که پدرش به زادگاهش برگشت پیش او رفت. جوجی پیش از فوت پدر درگذشت و از وی هفت پسر ماند که یکی به نام [[برکه]] و دیگری [[باتو]] نام داشت. پس از جوجی باتو بحای پدر نشست و بقایای قپچاق، و [[الان]] و [[روسیه]] را بدست آورد و شهری را به نام [[سرای]] بنا نهاد. میگویند که باتو پیرو هیچ دین و مذهبی نبود و جزء خداپرستی هیچ شیوه دیگری نمیدانست، اهل بذل و بخشش بود و هرچه پیش او میفرستادند در حصارش میان مسلمانان و مغولان و پیروان سایر ادیان بطور مساوی تقسیم میکرد، مرگ باتو بسال ۶۵۳ اتفاق افتاد. |
'''جوجی''' پسر ارشد [[چنگیزخان]] بود و فقط یک خواهر داشت که از وی بزرگتر بود. هنگامیکه قوم [[مرکیت]] خیمه و خانهای چنگیز را غارت کردند و زنش راکه به جوجی آبستن بود با خود بردند و به اونگ خان دادند. اونگ خان آن زن را نزد خود نگاه داشت تا آنکه چنگیزخان او را زلب کرد. اونگ آن زن را باز فرستاد و پس از چند روزی پسری از وی به دنیا آمد که نامش را جوجی گذاشتند یعنی «مهمان ناخوانده». پس از آنکه جوجی بزرگ شد برادرانش در نسب او طعن میکردند و از این رو میان او و برادران چندان محبتی نبود. جوجی پس از فتح [[خوارزم]] به دشت [[قپچاق]] رفت و هنگامی که پدرش به زادگاهش برگشت پیش او رفت. جوجی پیش از فوت پدر درگذشت و از وی هفت پسر ماند که یکی به نام [[برکه]] و دیگری [[باتو]] نام داشت. پس از جوجی باتو بحای پدر نشست و بقایای قپچاق، و [[الان]] و [[روسیه]] را بدست آورد و شهری را به نام [[سرای]] بنا نهاد. میگویند که باتو پیرو هیچ دین و مذهبی نبود و جزء خداپرستی هیچ شیوه دیگری نمیدانست، اهل بذل و بخشش بود و هرچه پیش او میفرستادند در حصارش میان مسلمانان و مغولان و پیروان سایر ادیان بطور مساوی تقسیم میکرد، مرگ باتو بسال ۶۵۳ اتفاق افتاد. |
||
⚫ | |||
{{امپراتوری مغول}} |
{{امپراتوری مغول}} |
||
⚫ | |||
[[رده:حکمرانان آسیا در سده ۱۳ (میلادی)]] |
|||
[[رده:خانهای مغول]] |
[[رده:خانهای مغول]] |
||
[[رده:درگذشتگان ۱۲۲۷ (میلادی)]] |
[[رده:درگذشتگان ۱۲۲۷ (میلادی)]] |
نسخهٔ ۱ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۴۸
این مقاله به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. |
جوجی پسر ارشد چنگیزخان بود و فقط یک خواهر داشت که از وی بزرگتر بود. هنگامیکه قوم مرکیت خیمه و خانهای چنگیز را غارت کردند و زنش راکه به جوجی آبستن بود با خود بردند و به اونگ خان دادند. اونگ خان آن زن را نزد خود نگاه داشت تا آنکه چنگیزخان او را زلب کرد. اونگ آن زن را باز فرستاد و پس از چند روزی پسری از وی به دنیا آمد که نامش را جوجی گذاشتند یعنی «مهمان ناخوانده». پس از آنکه جوجی بزرگ شد برادرانش در نسب او طعن میکردند و از این رو میان او و برادران چندان محبتی نبود. جوجی پس از فتح خوارزم به دشت قپچاق رفت و هنگامی که پدرش به زادگاهش برگشت پیش او رفت. جوجی پیش از فوت پدر درگذشت و از وی هفت پسر ماند که یکی به نام برکه و دیگری باتو نام داشت. پس از جوجی باتو بحای پدر نشست و بقایای قپچاق، و الان و روسیه را بدست آورد و شهری را به نام سرای بنا نهاد. میگویند که باتو پیرو هیچ دین و مذهبی نبود و جزء خداپرستی هیچ شیوه دیگری نمیدانست، اهل بذل و بخشش بود و هرچه پیش او میفرستادند در حصارش میان مسلمانان و مغولان و پیروان سایر ادیان بطور مساوی تقسیم میکرد، مرگ باتو بسال ۶۵۳ اتفاق افتاد.