رزمناو نبرد
رزمناو نبرد یا رزمناو جنگی یا بتل کروزر (به انگلیسی: Battlecruiser) نوعی کشتی پایگاه در نیمه اول قرن بیستم بود. رزمناوهای جنگی از نظر تناژ، تسلیحات و هزینه مشابه نبردناوها بودند، اما در شکل و آرایش تجهیزات متفاوت بودند. رزمناوهای جنگی معمولاً زره نازکتر (با درجات مختلف) و آتشبار اصلیِ تا حدودی سبکتر نسبت به نبردناوهای معاصر خود داشتند که روی بدنهای طولانیتر با قدرت موتور بسیار بالاتر نصب میشد تا سریعتر حرکت کنند. طراحی اولین رزمناوهای جنگی در بریتانیا بهعنوان توسعه رزمناو زرهی و همزمان با جانشینی نبردناوهای پیشین با دریدنوت انجام شد. هدف از طراحی آنها، پیشی گرفتن از هر ناو با تسلیحات مشابه و تعقیب هر ناو با تسلیحات کمتر بود؛ آنها باید رزمناوهای زرهی کندتر و قدیمی را شکار و با آتش سنگین نابود میکردند و در عین حال از نبرد با نبردناوهای قدرتمندتر اما کندتر اجتناب میکردند. با این حال، با ساخت روزافزون رزمناوهای جنگی، آنها بیشتر در کنار نبردناوها با محافظت بهتر استفاده شدند.
رزمناوهای جنگی در طول جنگ جهانی اول در نیروی دریایی بریتانیا، آلمان، عثمانی، استرالیا و ژاپن، بهویژه در نبرد جزایر فالکلند و در چندین حمله و درگیری در دریای شمال خدمت کردند که به نبرد تنبهتن ناوگانها در نبرد یوتلاند ختم شد. رزمناوهای جنگی بهویژه انگلیسی در یوتلاند متحمل خسارات سنگین شدند، جایی که ایمنی آتش ضعیف و شیوههای جابجایی مهمات آنها را در برابر انفجارهای فاجعهبار مخازن پس از اصابت گلولههای کالیبر بالا به برجکهای اصلی آسیبپذیر کرد. این نمایش تاسفبار به این باور عمومی منجر شد که رزمناوهای جنگی آنقدر زره نازکی دارند که نمیتوانند بهدرستی عمل کنند. تا پایان جنگ، طراحی کشتیهای پایگاه توسعه یافته بود، بهطوری که نبردناوها سریعتر شدند و رزمناوها زرهپوشتر شدند و تمایز بین یک رزمناو جنگی و یک نبردناو سریع اندک بود. پیمان دریایی واشینگتن که ساخت کشتی پایگاه را از سال ۱۹۲۲ به بعد محدود میکرد، با نبردناوها و رزمناوهای جنگی یکسان رفتار میکرد و برنامه نسل جدید رزمناوهای جنگی آمریکا، بریتانیا و ژاپن طبق شرایط این پیمان لغو یا به ناوهای هواپیمابر تبدیل شدند.
بهبود در طراحی زره و پیشران، به توسعهٔ «نبردناو سریع» دهه ۱۹۳۰ با سرعت رزمناو جنگی و زره نبردناو منجر شد، که باعث شد رزمناو جنگی بهمعنای سنتی عملاً یک مفهوم منسوخ شده باشد؛ بنابراین از دهه ۱۹۳۰، تنها نیروی دریایی بریتانیا به استفاده از عنوان «رزمناو جنگی» در طبقهبندی رسمی برای کشتیهای پایگاه دوران جنگ جهانی اول که در ناوگان باقی مانده بودند، ادامه داد. همزمان رزمناوهای ژاپنی که همچنان در خدمت بودند، بهطور گستردهای بازسازی شده بودند و به عنوان نبردناوهای سریع تمامعیار طبقهبندی شدند.[الف]
رزمناوهای جنگی در طول جنگ جهانی دوم دوباره وارد عمل شدند و تنها یکی از آنها تا پایان باقی ماند. همچنین دوباره علاقه به کشتیهای جنگی بزرگ نوع «ضد رزمناو» وجود داشت، اما توسعه تعداد کمی از آنها آغاز شد، زیرا ساخت نبردناوها و رزمناوهای جنگی بهنفع ناوهای اسکورت کاروان، هواپیمابر و باری محدود شد. از اواخر جنگ سرد تاکنون، رزمناوهای موشکانداز بزرگ کلاس کیروف شوروی تنها ناوهای فعالی هستند که به آنها «رزمناو جنگی» میگویند. روسیه هماکنون تنها دو رزمناو جنگی دارد؛ پتر کبیر که درحال خدمت و آدمیرال ناخیموف که درحال مدرنسازی است.
نخستین رزم ناوها[ویرایش]
در انتهای سده نوزدهم ناوهای مدرن زرهدار قدرت سریع و توانایی بود که به راحتی میتوانست مسیرهای تجاری جهانی را تهدید کند؛ لذا نیروی دریایی بریتانیا و آدمیرال فیشر به این فکر افتادند که برای مقابله با این خطر ساخت ناوهای پرسرعت و زرهداری را در برنامه قرار دهند. در آن زمان (۱۹۰۲–۱۹۰۴) تفکر غالب نیروی دریایی ساخت رزمناوهای قدرتمند بود، فیشر ایده مسلحسازی نبردناو با توپهای دوازده اینچ (همانند رزمناوها) را اجرا کرد و به این ترتیب این کلاس از با سه نبردناو کلاس ایوینسیبل خلق شد. ساخت آنها تا ۱۹۰۸ به طول انجامید. سرعت آنها ۲۵ گره دریایی بود و هر یک هشت توپ دوازده اینچی (در مقایسه ده تا روی رزمناو دریدنوت) داشتند. زره بدنه آنها ۶ تا ۷ اینچ ضخامت داشت (در برابر یازده اینچ زره دریدنوت). نقش آنها عملیات شناسایی سنگین و ردگیری گروهناوهای دشمن بود، سرعت بالای آنها این اجازه را میداد که از آتش دشمن بگریزند و قدرت بالای توپهای آن در نبرد علیه یک رزمناو درگیر با رزمناو خودی کارآمد بود. همچین در تعقیب دشمن در حال عقبنشینی کارآمد بودند.
جنگ جهانی اول[ویرایش]
نیروی دریایی بریتانیا هنگام آغاز جنگ جهانی اول نه فروند رزمناو در خدمت داشت که سه فروند از آنها در مدیترانه مستقر بودند. یک رزمناو در ماه اکتبر سال ۱۹۱۴ و دو رزمناو دیگر اواخر تابستان سال ۱۹۱۶ به این شمار افزوده شدند. سه شناور موسوم به «رزمناو سبک» نیز سالهای ۱۹۱۶ و ۱۹۱۷ وارد خدمت در نیروی دریایی بریتانیا گردیدند.[۵]
نیروی دریایی امپراتوری آلمان ماه اوت سال ۱۹۱۴ چهار رزمناو در خدمت فعال داشت که یکی از آنها در مدیترانه بود. تا پایان جنگ سه فروند رزمناو دیگر به توان این نیرو افزوده شد.[۵]
جنگ جهانی دوم[ویرایش]
اکنون[ویرایش]
رزمناوها به دلیل وزن زیاد بالای ده هزار تن به تعداد کمی در خدمت هستند. رزمناو کلاس تیکانداروگو آمریکا ۲۲ فروند و رزمناو کلاس اسلاوا روسیه ۳ فروند تنها رزمناوها فعلی هستند. حتی "سجونگ کبیر" کره جنوبی و "تایپ۵۵" چین و "زاموالت" آمریکا و "آتاگو" ژاپن با این که ناوشکن نامیده میشوند ولی عملاً با وزن بالای ۱۰هزار تن در رده رزمناوها هستند.
پانویس[ویرایش]
- ↑ نبردناو کلاس شارنهورست و رزمناو کلاس دویچلنت و نبردناو کلاس دانکرک فرانسوی هم گاهی بهعنوان رزمناوهای جنگی شناخته میشوند، اگرچه نیروی دریایی کاربرشان، آنها را بهترتیب «نبرد ناو» (آلمانی: Schlachtschiffe)، «کشتی زرهی» (آلمانی: Panzerschiffe) و «نبردناو» (فرانسوی: Bâtiments de ligne) نامیده است. از آنجا که نه نیروی کاربر و نه بسیاری از مورخان دریایی آنها را به چنین عنوانی طبقهبندی نکردهاند، در این مقاله مورد بحث قرار نگرفتهاند.[۲][۳][۴]
منابع[ویرایش]
«ویکیپدیای انگلیسی». دریافتشده در ۱۴ مه ۲۰۰۹.