آنه ماری شوارتسنباخ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
آنه‌ماری شوارتسنباخ
زادهٔ۲۳ می ۱۹۰۸
حومه زوریخ سوییس
درگذشت۱۵ نوامبر ۱۹۴۲
سوییس
ملیتسوییس
پیشهنویسنده، عکاس، جهانگرد، روزنامه‌نگار

آنه‌ماری شوارتسنباخ (به آلمانی: Annemarie Schwarzenbach)؛ (۲۳ می ۱۹۰۸ – ۱۵ نوامبر ۱۹۴۲) نویسنده، عکاس، روزنامه‌نگار و جهانگرد سوییسی و همجنسگرا بود. اهمیت او بخاطر سفرهایش به ایران و افغانستان و مدتی زندگی در ایران بلافاصله قبل از شروع جنگ دوم جهانی است. او در نوشته هایش توصیفهای مهمی در مورد جامعه و فرهنگ ایران و افغانستان آن دوران ارایه میکند.

ارگ اندخوی، ولسوالی اندخوی، ولایت فاریاب، افغانستان
آنه ماری شوارتسنباخ

زندگی[ویرایش]

او در ۲۳ می ۱۹۰۸ در زوریخ زاده شد. پدرش کارخانه نساجی داشت و مادرش فرزند ژنرالی سوییسی بود. از ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۱ به تحصیل تاریخ در دانشگاه زوریخ پرداخت و در ۲۳ سالگی موفق به اخذ دکترا شد.

نخستین رمان خویش را با نام دایره دوستان برنارد در سال ۱۹۳۰ منتشر کرد. به برلین رفت و با کلاوس و اریکا مان، فرزندان توماس مان، دوستی برقرار کرد. از پاییز ۱۹۳۱ تا بهار ۱۹۳۳، در برلین از راه نویسندگی گذران زندگی می‌کرد، با دستیابی هیتلر به قدرت در سال ۱۹۳۳ او نیز همچون دوستانش اریکا و کلاوس مان مجبور به ترک آلمان شد. در همین زمان کتاب «فرار به بالا» را منتشر کرد.

در سال ۱۹۳۲ تصمیم داشت همراه اریکا و کلاوس مان به ایران سفر کند، اما خودکشی دوست صمیمی آنان ریکی هالگارتن که می‌خواست در این سفر همراه آن‌ها باشد، باعث شد تا سفر انجام نشود. در همان زمان مقاله‌ای در نشریهٔ مهاجران آلمانی با عنوان «زامنونگ» که سردبیری آن بر عهده کلاوس مان بود، نوشت و پس از آن برای همیشه از سفر او به آلمان ممانعت شد.

در بهار ۱۹۳۳ تصمیم گرفت با کلاوس مان و کلود بورده در زوریخ نشریه‌ای برای تبعیدشدگان از آلمان منتشر کند. به دلایل سیاسی این نشریه با نام «زاملونگ» در آمستردام چاپ شد و مقاله‌هایش علیه حکومت هیتلر در آن منتشر گردید.

آنه‌ماری در پانزدهم نوامبر ۱۹۴۲ در سن سی و چهار سالگی بر اثر تصادف با دوچرخه از دنیا رفت.[۱]

سفرها[ویرایش]

عکس آنه‌ماری از دماوند در سال ۱۹۳۵ میلادی.
تصویری از یک گالش در سال ۱۹۳۵ میلادی.
تصویری از پاسارگاد در سال ۱۹۳۵ میلادی.
تصویری از برج گنبد قابوس در سال ۱۹۳۵ میلادی.
تصویری از پل ورسک سوادکوه در سال ۱۹۳۵ میلادی.

خلاصه[ویرایش]

وی چهار بار به ایران سفرکرده است: ۱۹۳۳، ۱۹۳۴، ۱۹۳۶ و ۱۹۳۹. مدتی در خرابه‌های تخت جمشید و همدان و تپه‌های ری به کاوش پرداخته‌است. عکس‌های وی از ایران ارزشی تاریخی دارند.

شرح سفرها[ویرایش]

پس از سفر به اسپانیا در پاییز ۱۹۳۳ به خاور نزدیک و ایران سفر کرد و در سال بعد نیز همین سفر تکرار شد. این دو سفر سرآغاز همکاری او با نشریه‌های مهم آلمانی‌زبان سوییس بود. او نخستین روزنامه‌نگار و عکاس سوییسی بود که به ایران و افغانستان سفر می‌کرد.
تابستان ۱۹۳۶ به سوییس بازگشت. اندکی بعد با کلاوس مان راهی سفر برای شرکت در کنگرهٔ نویسندگان شوروی در مسکو شد و پس از پایان این کنگره به ایران آمد و در کاوش‌های باستانشناسی ری همکاری کرد.

حین اقامت در ایران با کلود کلار که او نیز همچو آنه ماری همجنسگرا بود و در سفارت فرانسه در تهران کار می‌کرد ازدواج کرد و به این ترتیب گذرنامه‌ی سیاسی فرانسوی به دست آورد که سفرهای او را آسان‌تر می‌ساخت.

طی اقامت در تهران و درهٔ لار بخشی از «یادداشت‌های غیرشخصی» را نگاشت که اساس کتاب مرگ در ایران است. ازدواج ناموفق، بیماری و اعتیاد، مجبورش کرد به سوییس بازگردد.

اواخر سال ۱۹۳۶ با باربارا هامیلتن رایت آشنا شد و به آمریکا سفر کرد. در این سفر مقاله‌های سیاسی و گزارش‌های خبری دربارهٔ وضعیت ایالت‌های جنوبی آمریکا نگاشت.

در ششم ژوئیه ۱۹۳۹ با الا مایار توسط خودرو فورد ۱۹۳۹ هدیه پدرش سفر خود را آغاز کردند. با گذر از استانبول و آنکارا، تبریز، همدان، مازندران و مشهد به هرات رسیدند و در ماه اوت به مزار شریف و کابل سفر کردند.

در کابل خبر آغاز جنگ جهانی دوم را شنیدند، آنه‌ماری مدتی بیمار و به همین دلیل از مایار جدا شد. مدتی هم به هیئت باستان‌شناسی فرانسه در افغانستان همکاری و در نهایت همراه ژاک مونیه به پیشاور، لاهور و دهلی نو سفر کرد.

هفتم ژانویه شوارتسنباخ در بمبئی سوار بر کشتی به سوییس بازمی‌گردد.

بعدها به آمریکا سفر می‌کند و مقاله‌ای در مورد رابطهٔ پنهان سوییس با کشورهای فاشیست اروپا می‌نگارد. در همین زمان در کلینیک روان‌پزشکی بستری می‌شود و در نهایت او را مجبور می‌کنند تا آمریکا را ترک گوید.

در سال ۱۹۴۰ آنه‌ماری برای تهیه گزارش به کنگو می‌رود، اما به اتهام جاسوسی او را از اخراج می‌کنند و به مراکش سفر می‌کند و برای آخرین بار همسرش را ملاقات می‌کند.[۲][۳]

بر مبنای سفر آنه‌ماری شوارتسنباخ و الا مایار به ایران و افغانستان، در سال ۲۰۰۱ فیلمی با عنوان سفر به کافرستان ساخته شد.

در مورد ایرانیان[ویرایش]

یکبار در مسکو پرسیدم که چرا در ایران کشور همسایه خود تبلیغ کمونیسم نمیکنید در حالیکه فقیرترین مردم را دارد. پاسخ دادند:

امکانپذیر نیست. این مردم هیچ پیوندی با یکدیگر ندارند. هیچگونه آگاهی جمعی ندارند.آنقدر منزوی هستند که فقر و بدبختی خود را نیز درک نمیکنند. نمیدانند که بهتر هم میتوان زیست و خوشبخت تر هم میتوان بود. معتقدند که خداست که مهر سیاهبختی را بر روزگار هر ایرانی میکوبد.[۴]

آثار[ویرایش]


ایرانی‌ها وی را بیش از نوشته‌هایش، با عکس‌هایش و نمایشگاهی که ایران دهه۳۰ میلادی را در خانه هنرمندان به نمایش گذاشته‌بود می‌شناسند. .[۵]

«مرگ در ایران» یا مرگ در دوردست[۶][ویرایش]

بخش اول با عنوان «در تهران» به توصیف باغ‌های شمیران، شهر ری و قم می‌پردازد. به منطقهٔ لار می‌رود و توصیفی دقیق از چشم‌اندازهای طبیعی ارائه می‌کند. در بخش دوم «تلاشی برای عشق» ماجرای رابطهٔ عاشقانه خود با دختری به‌نام ژاله را بازگو می‌کند.[۲]

سفر به خاور نزدیک[ویرایش]

از پرسپولیس می‌نویسد در مورد ایرانیان می‌نویسد: «مردمی بسیار شاعرمسلک هستند، اما استعداد و قریحه‌شان نااستوار، متزلزل، با حالتی سکر آور، فریب‌دهنده… است… کسی که آثار شعرای خود را بشناسد، از حساسیت آن‌ها در مقابل اغوای تریاک متعجب نمی‌شود.»[۷]

همهٔ راه‌ها باز است[ویرایش]

حاصل سفر چهارم آنه ماری با خودروی شخصی‌اش به ایران و افغانستان می‌باشد. در واقع شرح سفر او با الا مایار است.[۸]

دو کتاب که به فارسی ترجمه شده‌اند و تاکنون اجازه نشر دریافت نکرده‌اند:

راه و رسم دنیا[ویرایش]

شرح سفرش از یوگسلاوی تا افغانستان است. در این کتاب از مشاهدات خود در محله ارامنه تبریز می‌نویسد، از آشنایی با کردها و زندگی آنان می‌گوید. در تهران از موقعیت سیاسی حاکم گزارش می‌دهد و از طرفداران مصدق و هم‌چنین صادق هدایت می‌نویسد. مترجم: ناهید طباطبایی

راه ظالمانه[ویرایش]

گزارش سفر به ایران از ایتالیا و از طریق یوگسلاوی و ترکیه و از آنجا مسیر را تا بامیان و کابل و هرات. مترجم: فرزانه قوجلو.[۷]

کتاب‌شناسی[ویرایش]

آثار به زبان آلمانی:

  • Bibliographie der Schriften Annemarie Schwarzenbachs (auch ihrer nicht selbstständig erschienenen Texte) in: Walter Fähnders und Sabine Rohlf (Hrsg.): Annemarie Schwarzenbach. Analysen und Erstdrucke. Mit einer Schwarzenbach-Bibliographie. (Ca. 400 Titel.) Aisthesis, Bielefeld 2005, ISBN 3-89528-452-1.
  • Das glückliche Tal. Neuauflage, mit einer Biographie der Autorin von Charles Linsmayer. Reihe Reprinted by Huber Nr. 1, Huber Verlag, Frauenfeld 6. Auflage 2001, ISBN 3-7193-0982-7.
  • Lyrische Novelle. Neuauflage, Lenos, Basel 1993, ISBN 3-85787-614-X.
  • Bei diesem Regen. Neuauflage bei Lenos, Basel 1989, ISBN 3-85787-182-2.
  • Jenseits von New York. Neuauflage, Lenos, Basel 1992, ISBN 3-85787-216-0.
  • Freunde um Bernhard. Neuauflage, Lenos, Basel 1998, ISBN 3-85787-648-4.
  • Tod in Persien. Neuauflage, Lenos, Basel 2003, ISBN 3-85787-675-1.
  • Auf der Schattenseite. Neuauflage, Lenos, Basel 1995, ISBN 3-85787-241-1.
  • Flucht nach oben. Neuauflage, Lenos, Basel 1999, ISBN 3-85787-280-2.
  • Winter in Vorderasien. Neuauflage, Lenos, Basel 2002, ISBN 3-85787-668-9.
  • Kongo-Ufer / Aus Tetouan. Erstdruck aus dem Nachlass. Esperluète Editions, Noville-sur-Mehaigne 2005, ISBN 2-930223-64-2.
  • Lorenz Saladin: Ein Leben für die Berge. Neuauflage, herausgegeben von Robert Steiner und Emil Zopfi. Lenos, Basel 2007, ISBN 3-85787-385-X.
  • Georg Trakl. Erstdruck und Kommentar, herausgegeben von Walter Fähnders und Andreas Tobler. In: Mitteilungen aus dem Brenner-Archiv 23/2004, S. 47–81.
  • Pariser Novelle. Erstdruck aus dem Nachlass, herausgegeben von Walter Fähnders. In: Jahrbuch zur Kultur und Literatur der Weimarer Republik, Band 8, 2003, S. 11–35.
  • Unsterbliches Blau. (Gemeinsam mit الا مایار und نیکولا بوویه.) Neuauflage Scheidegger & Spiess, Zürich 2003, ISBN 3-85881-148-3.
  • „Wir werden es schon zuwege bringen, das Leben. “ Annemarie Schwarzenbach an Klaus und Erika Mann, Briefe 1930–1942. Centaurus, Pfaffenweiler 1993, ISBN 3-89085-681-0.
  • Eine Frau zu sehen. Erstdruck aus dem Nachlass. Kein & Aber, Zürich 2008, ISBN 978-3-0369-5523-0.
  • Vor Weihnachten. [1933]. Erstdruck aus dem Nachlass. In: Wolfgang Klein u.a. (Hrsg.): Dazwischen. Reisen – Metropolen – Avantgarden. Aisthesis, Bielefeld 2009, ISBN 978-3-89528-731-2. S. 69–79.
  • Orientreisen. Reportagen aus der Fremde. Herausgegeben und mit einem Nachwort von Walter Fähnders. Edition Ebersbach, Berlin 2010; 2. Auflage 2011. ISBN 978-3-86915-019-2.
  • Schweiz (Ost und Süd) – Was nicht im „Baedeker“ steht. Mit Hans-Rudolf Schmid, herausgegeben von Eduard Korrodi. Piper Verlag, um 1932.
  • Schweiz (Nord und West) – Was nicht im „Baedeker“ steht. Mit Hans-Rudolf Schmid, herausgegeben von Eduard Korrodi. Piper Verlag, um 1932.
  • Das Wunder des Baums. Roman. Aus dem Nachlass herausgegeben und mit einem Nachwort von Sofie Decock, Walter Fähnders und Uta Schaffers. Chronos, Zürich 2011, ISBN 978-3-0340-1063-4.

پانویس[ویرایش]

  1. سفر به کافرستان در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ مرگ در ایران، سعید فیروزآبادی، مجله بخارا، آذر و اسفند ۱۳۸۳ - شماره ۳۹ و ۴۰، صفحه ۳۷۸–۳۸۰
  3. گزارشی از نمایشگاه عکسهای آنه ماری شوارتسنباخ در تهران، لادن پارسی، بی‌بی‌سی فارسی، ۲۹ می ۲۰۰۶
  4. مرگ در ایران ص۴۴.
  5. «آنه ماری شوارتسنباخ، زنی که ایران را به سوییسی‌ها شناساند، مریم حسین خواه، نشریه اینترنتی زنستان، ۸ تیر ۸۵». بایگانی‌شده از اصلی در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۲ ژوئن ۲۰۱۲.
  6. مرگ در دور دست، آنه ماری شوارتسنباخ، سعید فیروزآبادی (مترجم)، نشر: صدای معاصر ۱۳۸۷، شابک: ۹۷۸-۹۶۴-۶۹۷۶-۶۳-۴
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ نگاهی کوتاه به زندگی و آثار آنه‌ماری شوارتسنباخ بایگانی‌شده در ۹ اوت ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine، اسد سیف، شهرزاد نیوز، ٢٣ دی ١٣٩٠
  8. آنه‌ماری شوارتسنباخ؛ گذر از زمان با جادوی کلام، بهزاد کشمیری‌پور، دویچه وله فارسی، ۲۷ مه ۲۰۰۸

پیوند به بیرون[ویرایش]