شرق: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←کاربردهای قدیمی: replaced: شده است ← شدهاست با ویرایشگر خودکار فارسی |
Parisa200002 (بحث | مشارکتها) .. |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== کاربردهای قدیمی == |
== کاربردهای قدیمی == |
||
البته در اصل خاور در زبان |
البته در اصل خاور در زبان پارسی، بازماندهٔ واژهٔ '''خوربران''' یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.<ref>[[برهان قاطع]]</ref> در پارسی به شرق «خوراسان» (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند. |
||
[[فرهنگ فارسی عمید]] و [[لغتنامه دهخدا]] این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست. |
[[فرهنگ فارسی عمید]] و [[لغتنامه دهخدا]] این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست. |
نسخهٔ ۱۷ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۳۳
جهتهای جغرافیایی |
---|
شرق یکی از چهار جهت اصلی در جغرافیا است. خاوَر واژهای پارسی برابر با شرق عربی است.
کاربردهای قدیمی
البته در اصل خاور در زبان پارسی، بازماندهٔ واژهٔ خوربران یا «خوروران» (جای بردن خورشید، جای غروب خورشید) یعنی غرب است.[۱] در پارسی به شرق «خوراسان» (که همین نام را روی استان خراسان گذاشتند زیرا شرق ایران بزرگ بود) و به شمال «اپاختر» (واژهٔ امروزی باختر نیز که به غرب گویند بازماندهٔ اپاختر است) گویند.
فرهنگ فارسی عمید و لغتنامه دهخدا این را تایید میکند. مثلاً در بیتی از رودکی، «مهر دیدم بامدادان چون بتافت، از خراسان سوی خاور میشتافت» یا در بیتی از خاقانی «چون پخت نان زرین اندر تنور مشرق، افتاد قرص سیمین اندر دهان خاور» به معنی اصیلش آمدهاست.
خاور در بعضی از لغتنامههای قدیمیتر، از جمله برهان قاطع و آنندراج، به هر دو معنی ذکر شدهاست.