پرش به محتوا

گاه‌شماری پارسی قدیم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

گاهشماری فارسی باستان یا گاهشماری هخامنشی نوعی از گاه‌شماری است که با تأثیر از گاهشماری شمسی- قمری بابلی در نواحی غربی ایران رواج پیدا کرده بود. این گاهشماری داری چهار فصل و دوازده ماه بود که نام نه ماه آن به زبان فارسی باستان در کتیبهٔ بیستون موجود است و نام سه ماه دیگر نیز از متون ایلامی استخراج شده‌است. این گاهشماری ۳۶۰ روزه بوده‌است و روزهای باقی مانده، کبیسه می‌شده‌اند، گاهشماری اوستایی در میانه‌های دوران حکومت هخامنشیان جایگزین این گاه‌شماری شد، اما احتمال آن نیز هست که این گاهشماری تا انتهای دوران حکومت هخامنشیان در کنار گاهشماری اوستایی به حیات خود ادامه داده‌باشد.

پیدایش گاهشماری پارسی باستان

[ویرایش]

یکی از لازمه‌های کشاورز شدن افراد و تشکیل اقتصادی مبتنی بر کشاورزی داشتن تقویمی برمبنای حرکت و موقعیت خورشید در پهنهٔ آسمان بود، که در دوران حکومت هخامنشیان این نیاز به تقویم و همچنین همسایگی و تاثیرپذیری از تمدن بابل موجب پیدایش و رواج نوعی گاهشماری شمسی-قمری در ایران، به ویژه در نواحی غربی ایران شد که امروزه به آن گاه‌شماری پارسی باستان[پ ۱] یا گاه‌شماری هخامنشی گفته می‌شود.[۱]

منابع شناخت گاهشماری هخامنشی

[ویرایش]

در حال حاضر هیچ گونه لوح نوشته و منبع دست اولی موجود نیست که در آن گاه‌شماری هخامنشی به صورت منظم و به ترتیب[پ ۲] نام برده شده باشد و هر گونه اطلاعاتی که دربارهٔ گاه‌شماری پارسی باستان وجود دارد به ترتیب از منابع زیر استخراج شده‌است؛

مبدأ سال شماری

[ویرایش]

همانگونه که پیش تر اشاره شد، گاه‌شماری هخامنشی تأثیراتی از گاه‌شماری شمسی-قمری بابل گرفته بود، یکی از آن تأثیرات احتمالاً در گزینش مبدأ برای گاه‌شماری بوده‌است. مبدأ سالشماری در تقویم هخامنشیان، آغاز حکومت و پادشاهی هر پادشاه بود؛ بدین معنا که با روی کار آمدن هر شاه هخامنشی شمارش سال به صورت مجدد شروع می‌شد و با روی کار آمدن پادشاه بعدی این سالشمار دوباره از عدد یک شروع می‌شد. آنان مدت زمان میان، به حکومت رسیدن هر پادشاه را تا روز آغازین سال بعد را، سال جلوس می‌نامیدند و از این زمان به بعد تا اولین روز سال بعد را، سال اول سلطنت می‌گفتند.[۴][۵]

آغاز سال

[ویرایش]

بر اساس شواهد آغاز سال در گاه‌شماری هخامنشی مقارن با آغاز فصل پاییز بوده‌است، که ایرانیان آغاز سال را با جشنی به نام باگایادی همراه می‌کردند و بعدها جشن مهرگان جایگزین جشن باگایادی شده‌است.[۶]

تقسیم‌بندی سال در گاهشماری هخامنشی

[ویرایش]

بدان جهت که محاسبه گذر زمان از طریق شمارش روزها کار سخت و دشواری است، در هر گاه‌شماری علاوه بر روز از واحدهای دیگری، از جمله ماه و فصل نیز برای سنجش زمان استفاده می‌شود؛ که این گونه تقسیم‌بندی در گاه‌شماری فارسی باستان هم اعمال شده‌است.[۷]

فصل‌ها

[ویرایش]

این گاه‌شماری دارای چهارفصل است و به آن سبب که آغاز سال در نزد هخامنشیان با شروع پاییز همراه بوده‌است، اولین فصل گاه‌شماری پاتیژ نامیده شده‌است که برابر با فصل پاییز در گاه‌شماری هجری شمسی است و از وهار[پ ۴] و وهامین[۸] در نامگذاری سایر فصل‌ها استفاده می‌کردند.[۹]

ماه‌ها

[ویرایش]

گاه‌شماری فارسی باستان دارای چهار فصل است و هر فصل به سه ماه تقسیم می‌شود که در مجموع هر سال در این تقویم دارای ۱۲ ماه است، که با استفاده از کتیبهٔ بیستون و ترجمهٔ متن پارسی باستان آن، نام نه ماه از این دوازده ماه به‌دست آمده[پ ۵] و نام سه ماه دیگر نیز در متن ایلامی کتیبه ذکر شده‌است که نگارشی نزدیک به پارسی باستان دارد.[۱۰] با توجه به آن که آغاز سال در زمان هخامنشیان مقرن با آغاز پاییز بوده‌است، پس اولین ماه سال باگیادیش است.

ردیف ماه معادل ایلامی قدیم معادل ایلامی جدید معادل بابلی معادل زرتشتی توضیحات ارجاع
۱ باگیَادِیش مَنشَرکی بَکِیَتیش تَشریتُو مهر (Bāgayādi(š، اولین ماه در بین هخامنشیان بوده‌است و نام آن ترکیبی از دو کلمهٔ؛ باگ (بَغ) به معنی خدا و یاد با معنی پرستش است، بدین ترتیب نام این ماه، معنای ماه پرستش خدا را دارد. [۱۱][۱۲]
۲ ورکَزَنَه لَنکِلّی مَرکَشَنَش اَرَهسَمنَه آبان Varkazana، نام این ماه نیز ترکیبی از دو کلمهٔ دیگر است؛ وَرکَ که معنای گرگ دارد و زَنَه که برخی آن را کشتن ترجمه کرده‌اند و برخی آن را در معنای مرد یا انسان می‌دانند که بر اساس اولین تفسیر این ماه را ماه (کشتن گرگ) و بر اساس ترجمه دوم آن را ماه (مردان گرگی) می‌خوانند. [۱۳][۱۴]
۳ آثریادیَه شیبَری هَشییَتیش کیسیلیمُو آذر Açiyādiya، این ماه آخرین ماه فصل پاییز است و معنی ماه پرستش آتش را می‌دهد زیرا آثَر، در پارسی باستان معادل آتش بوده‌است و کلمه یاد نیز همان‌طور که گفته شد به معنای پرستش می‌باشد. [۱۵][۱۶]
۴ اَنامَکَه شِرمی هَنَمَکَش تِبِتُو دی Anāmaka، حرف (اَ) که در ابتدای آن آمده‌است منفی‌کنندهٔ کلمهٔ نامَکَه است که معنی نام می‌دهد، پس نام این ماه، ماه بی‌نام خوانده می‌شود. [۱۷][۱۸]
۵ سامیا کوت مَه‌مَه سَمی‌یَمِش شَباتو بهمن نام این ماه در متن فارسی باستان کتیبهٔ بیستون وجود ندارد اما تلفظ ایلامی آن به صورت Samiyamaš موجود است. [۱۹][۲۰]
۶ وییَخَنَه اَشِّه‌توک‌پی مِیَه‌کَنَّش اَدّارُو اسفند Viyaxna، این ماه به ماه کندن معنی شده‌است که احتمالاً به کارهای کشاورزی مربوط می‌شود. [۲۱][۲۲]
۷ آدُوکَنَیشه زیکلی هَدُوکَنَّش نیسانُّو فروردین Adukanaiša، در نام این ماه از کلمهٔ کندن استفاده شده‌است و آن را بر اساس اینکه در بهار عمل پاک کردن آبراه‌ها انجام می‌شد، ماه پاک کردن آبراه‌ها یا کندن جوی معنی کرده‌اند. [۲۳][۲۴]
۸ ثُورَ واهَرَ زَرپَکیم تُورمَر اَیّارو اردیبهشت θurarāhara، ثُورَ در نام این ماه به نیرومند و واهَرَ نیز به بهار ترجمه شده‌است که در مجموع معنی بهار نیرومند را می‌دهد. [۲۵][۲۶]
۹ ثایگرَچِش هَدَر ساکُورّیزیش سیمَنُّو خرداد (θāigarči(š، این ماه به ماه گردآوری سیر ترجمه شده‌است. [۲۷][۲۸]
۱۰ گَرمَ‌پَدَه هَلّیمِه کَرمَبَتَش دُوئوزو تیر Garmapada، این ماه از متشکل از دو کلمهٔ؛ گَرمَ به معنای گرم و پَدَه به معنی جایگاه، است که به‌طور کلی به معنای ماه گرماده است. [۲۹][۳۰]
۱۱ دَرَن‌باجیش زیلَّتَم تُورنَبَزیش آبو مرداد Turnabaziš، نام این ماه در متن فارسی باستان کتیبهٔ بیستون موجود نیست و این نام تلفظ ایلامی آن است. [۳۱][۳۲]
۱۲ کارباشیَش بِلیلیت کَربَشیش اُولولو شهریار Karbašiyaš، نام این ماه نیز در متن فارسی باستان کتیبهٔ بیستون موجود نیست اما صورت ایلامی آن کارباشیش یا کاریاشیا می‌باشد. [۳۳][۳۴]

خدایان پنهان در گاه‌شماری هخامنشی

[ویرایش]

تضاد بین انتخاب‌های سادهٔ هخامنشیان برای نام ماه‌هایشان و گاه‌شماری که به صورت بسیار دقیق تنظیم شده‌است، موجب شده‌است که بررسی‌های بیشتری دربارهٔ نام ماه‌ها و معنا و مفهومشان صورت بگیرد. ابتدا به ماه آغازین سال‌های هخامنشی، Bāgayādiš می‌پردازیم. این نام مرکب از دو واژهٔ Bāga (بغ) به معنای خدا و yādiš[پ ۶] در معنای پرستش کردن است. داریوش در کتیبهٔ دیوار جنوبی تخت جمشید از واژهٔ بغان در معنای خدایان استفاده کرده‌است و می‌توان گفت که هخامنشیان احتمالاًً تمامی خدایان خود را به‌طور عام، بغ می‌گفتند اما بر اساس دیگر مکتوبات نام بغ به‌طور خاص متعلق به میترا بوده‌است.[۳۵] به این خاطر می‌توان نتیجه گرفت که این ماه، ماه پرستش میترا بوده‌است و جشن باگایادی که در این ماه برگزار می‌شده نیز جشنی برای میترا بوده‌است، نکته جالب توجه آن است که در تقویم زردشتی این ماه برابر است با ماه مهر و جشن مهرگان که هر دو متعلق به میترا است.[۳۶][۳۷] ماه بعدی، Açiyādiya است که برابر با ماه آذر می‌باشد. نام این ماه نیز متشکل از دو واژهٔ دیگر است که عبارتنداز؛ Açi به معنای آتش یا آذر و yādiya به معنای پرستیدن است که در مجموع می‌شود ماه پرستش آتش و واژهٔ Açi همان واژهٔ Atur است که به معنی آذر است که نام یکی از ایزدان[پ ۷] هخامنشی بوده‌است و این ماه نیز نامی دینی دارد.[۳۸] نام ماه (Karbašiya(š در کتیبهٔ بیستون وجود ندارد اما تلفظ ایلامی آن در متن الواح گلی موجود است. در یکی از این متون نام Karbašiya ذکر شده‌است اما نه به عنوان نام ماه بلکه به عنوان نام خدایی که قرار بوده‌است برایش پیشکشی برده شود و اینجاست که برای اولین بار با خدایی ناشناخته روبه رو می‌شویم که نام او را بر روی یکی از ماه‌های سال قرار داده‌اند.[۳۹] θāigarčiš ماهی است که برابر با خرداد در گاه‌شماری زرتشتی است و در ظاهر معنای سیرچیدن می‌دهد اما برگردان ایلامی آن Sākuraziš در متون بارو هخامنشی نام یکی دیگر از خدایان است و این نام در چهار لوح تکرار شده‌است و که از مراسم پیشکشی برای او خبر می‌دهند و در همین الواح از کلمه bakadaušiya که معنای پیشکشی برای خدا می‌دهد نیز استفاده شده‌است که احتمال آن را که ماه ثایگرچیش معنایی جز ماه سیرچیدن داشته باشد را بیشتر می‌کند.[۴۰]

شمارش روزها

[ویرایش]

در این گاه‌شماری هر ماه به سی روز تقسیم می‌شود و شمارش هر ماه با عدد یک شروع شده و با عدد سی خاتمه می‌یابد.[۴۱]

  • قسمتی از متن ترجمه شده از کتیبهٔ بیستون:

کبیسه در گاه‌شماری هخامنشی

[ویرایش]

در متون هخامنشی زمان کبیسهها نیز مشخص شده‌است، به آن خاطر که گاه‌شماری هخامنشی از دوازده ماه سی روزه تشکیل می‌شود مجموعاً این گاه‌شماری ۳۶۰ روز از ۳۶۵ روز سال را در برمی‌گیرد، بنابراین هر سال پنج روز اضافی باقی می‌ماند که هر هفت کبیسه در یک دورهٔ نوزده ساله، با عنوان ماه سیزدهم به دوازده ماه سال افزوده می‌شد. این ماه سیزدهم یا پس از ماه ششم یا پس از ماه دوازدهم قرار می‌گرفت؛ این ماه اگر پس از ماه کارباشیش قرار می‌گرفت به آن کارباشیش دوم می‌گفتند و اگر پس از ماه وییَخَنَه قرار می‌گرفت آن را وییَخَنَه دوم می‌نامیدند.[۴۲][۴۳]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

یادداشت‌ها

[ویرایش]
  1. گاه‌شماری پارسی قدیم
  2. مانند تقویم‌های امروزی
  3. به این اشیاء، اشیاء مناسکی گفته می‌شود.
  4. فصل بهار در گاه‌شماری هجری شمسی
  5. قسمت‌هایی از کتیبهٔ بیستون به دلیل مخدوش بودن و از بین رفتگی‌ها قابل خواندن نیستند.
  6. معادل yašti در زبان اوستایی و yazišn در زبان پهلوی، که هر دو به معنی پرستش کردن می‌باشند.
  7. نام پسر اهورامزدا است.

پانویس

[ویرایش]
  1. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۳۸.
  2. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۳۹.
  3. نبئی، گاهشماری در تاریخ، ۱۰۲.
  4. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۰.
  5. نبئی، گاهشماری در تاریخ، ۱۰۴.
  6. نبئی، گاهشماری در تاریخ، ۱۰۳.
  7. نبئی، گاهشماری در تاریخ، ۹.
  8. فصل تابستان در گاه‌شماری هجری شمسی
  9. نبئی، گاهشماری در تاریخ، ۱۰۴.
  10. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۳۹.
  11. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  12. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  13. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  14. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  15. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  16. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  17. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  18. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  19. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  20. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  21. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  22. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  23. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  24. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  25. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  26. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  27. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  28. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  29. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  30. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  31. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۸.
  32. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  33. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۱۹.
  34. قاسملو، تقویم و تقویم‌نگاری، ۴۳.
  35. رزمجو، نامه ایران باستان، ۲۱.
  36. رزمجو، نامه ایران باستان، ۲۲.
  37. نبئی، گاهشماری در تاریخ، ۱۰۴.
  38. رزمجو، نامه ایران باستان، ۲۴.
  39. رزمجو، نامه ایران باستان، ۲۵.
  40. رزمجو، نامه ایران باستان، ۲۵.
  41. نبئی، گاهشماری در تاریخ، ۱۰۴.
  42. رزمجو، خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی، ۲۰.
  43. صنعتی زاده، علم در ایران و شرق باستان، ۴۸۳.

منابع

[ویرایش]
  • رزمجو، شاهرخ (بهار و تابستان۱۳۸۲)، «خدایان ناشناخته در تقویم هخامنشی»، نامه ایران باستان، ش. پنج تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  • قاسملو، فرید (۱۳۸۸). تقویم و تقویم‌نگاری. تهران: نشر کتاب مرجع.
  • تاریخ تقویم در ایران و کشورهای اسلامی ـ گاه‌شماری در ایران
  • صنعتی زاده، همایون (۱۳۰۴). علم در ایران و شرق باستان. تهران: نشر قطره.
  • نبئی، ابوالفضل (۱۳۸۱). گاهشماری در تاریخ. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعهٔ علوم انسانی.