شروان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برخی خطوط با فاصله آغاز شدهاند |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
همچنین در بیتی میگوید: |
همچنین در بیتی میگوید: |
||
عیب شروان مکن که خاقانی |
عیب شروان مکن که خاقانی هست از آن شهر کابتداش شَر است |
||
هست از آن شهر کابتداش شَر است |
|||
== تاریخ == |
== تاریخ == |
نسخهٔ ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۰۲
شَروان (به ترکی آذربایجانی: Şirvan) ناحیهای تاریخی در جنوب شرقی قفقاز است که از نظر تاریخی جزیی از ایران بودهاست. این ناحیه هماکنون جزیی از جمهوری آذربایجان است. این ناحیه از کنارهٔ غربی دریای خزر تا رود کورا کشیده شدهاست. نام این شهر به صورت شَروان (با فتحه روی ش) صحیح است. خاقانی شَروانی بارها شَروان را در تقابل با خیروان آورده است:
تا به دور دولت او گشت شروان، خیروان
همچنین در بیتی میگوید:
عیب شروان مکن که خاقانی هست از آن شهر کابتداش شَر است
تاریخ
این شهر نخستین بار در دورهٔ ساسانیان یاد شده است. پس از اسلام تحت حکومت خلفای اموی و عباسی قرار گرفت.[۱]
حدود شروان در دورههای مختلف تغییرات مختصری داشتهاست. نام شهر شماخی، شهر تاریخی شروان، منسوب است به شماخ بن شجاع، امیر عرب که تحت امر والی ارمنستان، سعید بن سالم باهلی و در دوره هارون الرشید عباسی بر این شهر امارت داشت. در طول تاریخ حدود جغرافیایی شروان با توجه به حوزه قدرت و قلمرو فرمانروایی شروانشاهان وسیع یا محدود میشد. به همین دلیل است که نمیتوان مرز بندی دقیقی از شروان که بر تمام ادوار تاریخی صدق کند، قائل شد. اما گذشته از این، در میان منابع موجود تاریخنگاری نیز راجع به حدود جغرافیای سیاسی شروان اتفاق نظر وجود ندارد. گاهی دربند در حوزه شروان شمرده شدهاست و گاهی جدا از آن بودهاست. همین نکته راجع به منطقه شکی نیز صادق است. اما جدای از موارد اختلاف برانگیز فوق میتوان حدودی تقریبی برای شروان قائل شد. در دوره مغول و تا قبل از آن، ناحیه میان دربند و رود کر را به عنوان شروان میشناختند. در دوره بعد از مغول، نیز مهمترین شهر این ناحیه شماخی بود.[۲]
پیشینه قومی
زبان رسمی این منطقه بعد از اسلام زبان فارسی بوده است؛ و شعرای منطقه، مانند خاقانی، نظامی، فلکی، شروانی، قومی گنجهای، ذوالفقار شروانی و غیره همگی اشعار خود را به فارسی سرودهاند. جمال الدین خلیل شروانی در قرن هفتم در نزهةالمجالس از پنجاه تن از شعرای گنجه و شروان و بیلقان و باکو نام برده و شعر نقل کردهاست. بدر شیروانی شاعر قرن نهم (متولد در شَماخی، مرکز شروان، در ۷۸۹ و متوفی در ۸۵۴)، از معاصرین سلطان خلیل شروان شاه نیز دیوانی در ۱۲۴۷۳ بیت دارد که به استثنای دو غزل آن که به یک گویش ایرانی به نام زبان کنار آب است، ۱ و حدود ۵۰ بیت آن که به ترکی است، بقیه تماماً به فارسی است.[۳]
در منطقهٔ اران و شروان سدهها پیش از بدر شروانی و به احتمال زباد بعد از سال ۴۵۸ که غزها به اران و شروان حمله کردند و موجب خرابی فراوان و کشتارهای بسیار شدند گروههایی از ترکان مستقر شده بودند. در ایام حکومت قزل ارسلان ایلدگزی (۵۷۸–۵۸۲) که به شروان حملمه کرد و شماخی را متصرف شد. اَخْسَتان بن منوچهر فرمانروای شروان مجبور شد مقر خود را به باکو منتقل کند (ر ک. مینورسکی ۱۳۷۵: ۱۵۷) نیز احتمالاً گروههای دیگری از ترکان در شروان ساکن شدند. از اشعار بدر چنین برمیآید که در قرن نهم نیز گروههای دیگری از ترکمانان (= ترکان) شروان را مورد تاخت و تاز قرار داده و موجب خرابی آنجا شده بودند. این ترکمانان بی شک سپاهیان اسکندر قراقویونلو بودند که از تبریز به شروان حمله کرد و خرابیهای بسیار به بار آورد.[۳]
ظاهراً بعد از قرن نهم هجوم عناصر ترکمان به شروان و اران شدت گرفته و مهاجرتهای آنان به این مناطق بیشتر شدهاست. میدانیم که شروان در سال ۹۴۵ به دست سپاهیان شاه طهماسب ضمیمهٔ ایران شد و شروانشاهان منقرض شدند. طبعاً صفویان گروههایی از قزلباش را در آنجا مستقر ساخته بودند. اولیاء چلبی، سیاح قسطنطنیهای (۱۰۹۵–۱۰۲۰) در سیاحتنامهٔ خود (ج ۲، ص ۳۰۱) اهالی باکو را ترکمانانی میداند که به آنجا کوچیدهاند. به نوشتهٔ او قبایل آنان ساکن میشوند و کوچ میکنند.[۳]
پانویس
- ↑ شروان، دانشنامهٔ ایرانیکا
- ↑ صالحی، کوروش، قلیزاده محرم: بررسی روابط خارجی شروانشاهان دربندی (سلاله دوم ۹۴۵–۷۸۰ هـ. ق /۱۵۳۸–۱۳۷۸ م)؛ نشریه: پژوهشهای تاریخی (مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی اصفهان): تابستان ۱۳۹۱ , دوره ۴۸ (دوره جدید) , شماره ۲ (پیاپی ۱۴) ; از صفحه ۶۵ تا صفحهٔ ۷۸.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ صادقی، علیاشرف: مجله زبانشناسی، سال هجدهم، شمارهٔ اول (پیاپی ۳۵)، بهار و تابستان ۱۳۸۲، ص ۱–۱۲.
منابع
- دانشنامهٔ جهان اسلام
- کتاب تاریخ ایران، انتشارات کمبریج