خط فارسی
نوع | الفبا |
---|---|
زبانها | زبان پارسی زبان رسمی در: ایران افغانستان |
دورهٔ زمانی | از ؟ تا به حال |
سامانهٔ مادر | |
سامانهٔ فرزند | الفبای پشتو, الفبای اردو, الفبای بریل فارسی |
ایزو ۱۵۹۲۴ | Arab, 160 |
جهت | راست به چپ |
مخفف یونیکد | Arabic |
دامنه یونیکد | U+0600 یونیکد پایه حروف عربی و فارسی در الفبای فارسی |
واژه ی «خط» برگرفته از واژه ی ایرانی و قدیمی «کَت» میباشد، که به زبان مردم عرب راه یافت و سپس در سدههای میانه، به دست دبیرها و سخنورهای ایرانی به گونۀ «کتب» در آمده و بر پایهای که «سیبویه - دبیر ایرانی» بنیان نهاده بود، صرف شد. همچنین این واژه در زبان پارسی به همان گونه ی کهن، اما معرباَش «خط (کت)»، به کار رفت.
پژوهشگران[۱] بر این باورند که خط پارسی امروزی، در پهنه غربی سرزمین ایران به وجود آمد، به ویژه پس از روی کار آمدن شاهنشاهی هخامنشی که سرزمینی گسترده از فَرارود (ماوراءالنهر) تا میانرودان را در بر میگرفت رواج بسیار یافت و نامبردار شد.
بنابراین نیاز به یک خط و زبان ارتباطی یگانه در شاهنشاهی پهناور هخامنشی در پهنهٔ ایرانزمین افزود. گرچه به نیکی میدانیم که در کتیبه بیستون، ستون چهارم بندهای 70-88 دربارهٔ خط و زبان ایرانی چنین آمده است:
«داریوش شاه گوید: به خواست اهورا مزدا این است کتیبهای آریایی که من برساختم، و بر روی لوح های گِلی و روی چرم تصنیف شده بود. علاوه بر این، پیکرهام را نیز برساخته و نوشته و خوانده شد پیش من. پس از آن، من این کتیبه را در همه ی ایالت فرستادم. مردم همکاری کردند.»[۲]
آشکار است که خطی که روی چرم نوشته میشده است خط میخی نبوده است، بلکه خطی بوده است که امروزه آن را «آرامی» میخوانند. این خط را میتوان خط رایج در غرب ایران خواند، چرا که مردم میان رودان از تیرههای نژاد ایرانی بوده و پیوستگی نژادی و فرهنگی این مردمان به سرزمین مادری، امری آشکار میباشد. خط ایرانیای که بر پایه ی کتیبه ی بیستون روی چرم نوشته شده بود، خطی بود که در درازنای تاریخ ایران، دبیران ایرانی در آن دگرگونیهایی پدید آوردند و به یاری آن خطهای پارتی، پهلوی کتیبهای، پهلوی کتابی، سغدی، مانوی، سریانی، پهلوی مسیحی و اوستایی (و بسیار خطهای دیگر که جز از نام، از آنها نمیدانیم) را پدیدآوردند. و خط پارسیِ امروز چیزی نیست جز ادامه ی همین روند تکامل خط در ایران.
دبیرهای دانشمند و هوشمند ایرانی که معمولاً با یک یا چند الفبای زمان خود مانند پهلوی، سریانی، سغدی، مانوی و اوستایی آشنایی داشتهاند میتوانستند بهتر از هر کس، خط پارسی امروز را پدید آورده و قانونمند ساخته باشند.
برطبق گفتاری از استاد «رکنالدین همایونفرخ - در کتاب سهم ایرانیان در پیدایش و آفرینش خط در جهان[۳]»:
«اعراب خط نداشتهاند و خطی که از شاهنشاهی حمیر (یمن) و شهر پیروز شاپور (انبار کنونی در عراق) به حجاز رفته و در زمان ظهور اسلام نشر یافته، خط عربی نیست، بلکه زبان عربی به این خط نوشته میشده است.
چون آثار مخطوط در قرن های ابتدایی اسلامی و پس از آن، به زبان عربی نوشته میشد، بنابراین خطی را که آن زبان بدان نگاشته شد و یا امروزه در هند و پاکستان متداول و مرسوم است، و در گذشته نیز در کشور عثمانی رواج داشته، خط عربی نامیدهاند، اگرچه که اینکار نادرست است، زیرا زبان و خط دو مقولۀ جدا از هم میباشد.
بنابراین این خط که از انبار (نَجد ایران) به حجاز رفته، یکی از خطوط متداول ایرانی بوده که با تحولاتی، برای نوشتن زبان عربی به کار رفته است ... الفبای ایرانی در آغاز به صورت اَبجَد مُردّف بوده و خط لاتین هم که مأخوذ از خطوط کهن ایرانی است، هنوز بر همان ردیف اَبجد و هَوّز استوار است. تغییر شکل الفبای ایرانی به صورت کنونی، پس از اسلام روی داد، و آن چنین بود که شعوبیۀ ایرانی برای تسهیل در فراگیری الفبای پهلَوی کوشیده و حروف همسان را از نظر صوت و ردیف در کنار هم قرار دادند، تا فراگیری آن برای نوآموزان (اعراب) آسان باشد و نامش را الفبای پیرآموز گذاردند».
پادشاهان حیره، دستنشاندگان شاهنشاهی ساسانی و فرمانبردار ایران بودند. در این شهر، گویش «دری» در دربار و بازار به کار رفته، و مردمانش نیز به زبانی برگرفته از گویش نَبَتی (نبطی)، سخن میگفتند.
در آن روزگار، برای آسان شدن کار میان حیره و دربار ایران، دبیرهای ایرانی بر آن شدند تا الفبای خط پارسی میانه (پهلوی) را که خود برگرفته از شاخۀ «کتابیِ» خط و واکهای (حروف) ایرانی بود، اندکی دگرگون ساخته و با افزودن هشت واکِ (حرف) «ث، ح، ط، ظ، ص، ض، ع، ق» به آن، شمار واکهای آن را به ۳۲ رسانده و بدینگونه، زبان تازیان حیره را که «نبتی - عربی» بود، با این خط تازۀ ایرانی بنگارند. (واک «ط» در پهلوی اشکانی دیده میشود، اما در پهلوی ساسانی جای خود را به واک «ت» داده است)
امروزه زبان پارسی با همین ۳۲ واک، و زبان عربی با ۲۸ واک که «گ، چ، پ، ژ» در آن نیست؛ اما هر دو با همین «خط ایرانی (پیرآموز)» نگاشته میشوند. همانندی واکهای الفبای «پهلَوی (پارسی میانه)» و «پارسی (امروزین)» به اندازهای است که اگر از اندک دگرگونی و فراگشتِ رخ داده در آن چشمپوشی نماییم، یکسانی بیچون و چرای آنها به آسانی به چشم میآید. (نک: جدول پیوست، دکتر آزاده احسانی)
خطی که عرب ها برای درج و نگارش قرآن استفاده می کردند، خط کوفی نامیده می شده است.
کوفه نام پادگانی بود که ۱۴۰۰ سال پیش به فرمان ابوبکر، برای دستیابی به مرزهای ایران ساخته شد. بنابراین خطی که هماکنون «کوفی» نامیده میشود، نمیتواند بیش از ۱۴ سده پیشینه داشته، و پیداست که نامی ساختگی است به جای خط «پیرآموز ایرانی».
برای فراگیری بهتر نوآموزان (عرب ها)، دبیرهای ایرانی ناچار بر آن شدند تا «نقطه» و «زیر و زبَر»، به این الفبا بیفزایند.
خطهای کهن ایرانی، بر دو گونۀ الفبای میخی/ کتیبهای (برای نوشتن روی خشت و سنگ) و نیز کتابی/ دبیره (برای نوشتن روی کاغذ و چرم) بوده، و هماینک خط امروزین ما - پارسی -، دنبالۀ همان خط کهن ایرانی با دبیرۀ کتابی است که برای نوشتن بر روی کاغذ به کار میرود؛ و درحقیقت اینگونه خط، از دیرباز تا کنون، «از راست به چپ» نوشته میشود. «خط میخی» نیز که خطی ایرانی میباشد، امروزه باستانی به شمار آمده و دیگر کاربردی در نوشتار کنونی ما ندارد.
به هرصورت، پیش از حملهٔ عربها به ایران و ورود اسلام به این کشور، دو خط اوستایی و خط پهلوی بکار گرفته میشدند؛ و از طرف دیگر، زبان قرآن بر اساس خط کوفی و توسط علی بن ابی طالب نوشته شده است؛ که به واقع اولین بکارگیری از این خط بوده است.[۴]
خطهای دیگری نیز قبل و بعد از اسلام برای زبان پارسی مورد استفاده بودهاند که همگی آنها به این شرح هستند:
- خط تاجیکی که مبتنی بر خط سیریلیک است و تحت استفاده در تاجیکستان
- لاتیننویسی پارسی، مورد استفاده در پیامکهای موبایل و روی پلاکهای کوچهها و خیابانها
- خطهای پارسی نو آغازین
زبان «پارسیِ نوِ آغازین» در سدههای نخست پس از اسلام به خطهای زیر نوشته شده است:[۵]
- خطهای گونههای کهنتر زبان پارسی (باستان و میانه)
تا این زمان، قلمروی عربها از افغانستان و ایران تا سوریه و مصر گسترش یافته بود و غلطخوانیهای زیادی در نامهنگاریهای خلیفهها به وجود میآمد. مردم کشورهای دیگر در ادای واژههای عربی دچار مشکل بودند تا اینکه در سال ۶۵ هجری، عبدالملک بن مروان در دمشق به خلافت رسید و در نامهای که به حجاج بن یوسف ثقفی خلیفهٔ عراق نوشت، به او گفت که این خط کوفی که ابوالاسود دؤلی طراحی کرده، کفایت نمیکند و از حجاج بن یوسف خواست تا خط عربی را بر پایهٔ همین خط کوفی توسعه دهد و ترویج کند.[۶]
حجاج کسی بود که به سردارانش دستور داد تا تمام روحانیان دینهای دیگر و کسانی که به خطی غیر از عربی مینویسند را از دم تیغ بگذرانند. آثار این اقدامات حتی از کتابسوزی در ایران نیز پررنگتر بود.[۷]
این اقدامات مشکلات زیادی برای زبان سایر کشورها ازجمله پارسیزبانان به وجود آورد. عربها، چهار حرف اصلی را در الفبای خود نداشتند و آن را حروف عجمی مینامیدند. سرانجام یک خوشنویس به نام خواجه ابولمال، سه نویسهٔ پ ژ و چ را به الفبای عربی اضافه کرد و پس از مدتی، نویسهٔ گ نیز پس از یک فراز و نشیب به شکل کنونی به الفبای عربی اضافه شد.[۸] تعلیق و نستعلیق، دو شیوهٔ خوشنویسی از خط عربی هستند که توسط ایرانیان ابداع شدند.
افغانستان و پاکستان نیز بین خطوط عربی و پارسی، خط پارسی را برگزیده بودند. بدینگونه خط پارسی در کشورهای ایران، افغانستان و پاکستان و تاجیکستان بهعنوان خط رسمی انتخاب شد.
در پی تغییر خط در تاجیکستان از سال ۱۳۰۷ (۱۹۲۸ میلادی) به لاتین و بعد خط سیریلیک، خط پارسی در این کشور کنار گذاشته شد. همچنین پس از شکستهای امپراطوری بیزانس از عربهای مسلمان در زمان صدر اسلام، خطهای باستانی در زیرمجموعههای آن امپراطوری نابود و خط عربی جایگزین شده بود. یکی از آن زیرمجموعهها کشور کنونی ترکیه بود که سرانجام در سدهٔ بیستم میلادی مصطفی کمال پاشا دستور داد خط عربی را به خط الفبای ترکی لاتین تغییر دهند.
در الفبای پارسی و عربی بعضی مصوتها معمولاً نوشته نمیشوند که این مسئله ممکن است موجب بروز ابهاماتی در فهم کلمه یا جمله شود. برای اکثر این مصوتها علائم اختیاریای به این الفبا اضافه میشود که معروفترین آنها فتحه یا زبر (ـَ)، کسره یا زیر (ـِ) و ضمه یا پیش (ـُ) هستند.
پارسی به خط عبری
[ویرایش]کهنترین نوشتهٔ بهدستآمده از زبان پارسی امروزی به خط عبری کتابت شده است. نمونههای بسیار کهن دیگری هم از نوشتههای متعلق به یهودیان پارسیزبان به دست آمده است که دارای مختصات گویشی خاص خود است. در زیر، چند خط سندی که احتمالاً متعلق به قرن پنجم هجری است برای نمونه ذکر میشود، ابتدا صورت مکتوب آن با تغییر الفبا از عبری به پارسی، و سپس صورت استاندارد پارسی امروزی آن:[۹]
- اگرت پُرسد کو از چی بیشناسی کو نبیای بُوَد
- عالَم را و نبی پَ چی کار ابایست تو
- پَسوه دِه کو نبی بُوَد عالَم را چی عالَم
- را از نبی نی بزیرد…
به پارسی کلاسیک:
- اگرت پرسد که از چه بشناسی که پیامبری بُوَد عالم را = [از کجا میدانی که پیامبر حقیقت دارد؟]
- و پیامبر به چه کار بایست = [و پیامبر به چه درد میخورد؟]
- تو پاسخ ده که پیامبر بُوَد عالم را = [تو پاسخ بده پیامبر به این دلیل به جهان آمد که]
- که از پیامبر نه گزیرست. [که ناگزیر پیامبر باید باشد]
خطهای رایج در ایران باستان
[ویرایش]پروفسور ابراهیم پور داوود ایرانشناس معاصر، اوستاشناس، نخستین مترجم پارسی اوستا و استاد فرهنگ ایران باستان و زبان اوستایی در دانشگاه تهران در ارتباط با خطهای رایج در ایران باستان در کتاب خود فرهنگ ایران باستان در صفحهٔ ۱۰۲ مینویسد:[۱۰]
خطهایی که از زمان کهن در ایران رواج داشته، از خط میخی و آرامی و پهلوی گرفته تا خط اوستایی (دین دبیری) هیچیک بومی این دیار نبوده و همه از مرز و بوم بیگانه و از کشورهای همسایه به این سرزمین رسیده است. خود واژهٔ دبیری که بمعنی نوشته و خط است از لغتهای عاریتی زبانهای ایران باستان است که از زبان بابلی سامی بفرس هخامنشی درآمده و از آن زبان به پهلوی رسیده و از پهلوی در فارسی بیادگار مانده است. باید بیاد داشت پیش از آنکه ایرانیان در این سرزمین سر و سامانی گیرند و پادشاهی بزرگی بسر کار آورند، با دو دولت بزرگ و توانای همسایه از سوی مغرب در تماس بودند: یکی از آنها بابل بوده که نخستین پادشاهی آن (۱۹۲۶–۲۲۲۵ ق. م) در حدود بیست وسه سده پیش از میلاد بوجود آمده و دیگر پادشاهی آشور که در حدود سال هزار و هشتصد (۱۸۰۰) در شمال عراق کنونی به دوران رسیده
درحقیقت، این نقد بر نظر پروفسور وارد است که همه ی آن سرزمین های بیگانه و همسایه ای که نام برده اند، همگی بخش های مختلف از خود سرزمین ایران بوده اند! پس اگر آن خط ها، پارسی نبوده اند، در هر صورت، ایرانی بوده اند؛ و به واقع، خط پارسی، ترکیبی از همه ی خط های ایرانیِ پیش از خودش است. [۱]
جستارهای وابسته
[ویرایش]- حرکتگذاری عربی و پارسی
- خط در ایران
- حمله اعراب به ایران#خطّ و زبان
- تغییر خط در تاجیکستان
- دستور خط پارسی
- کتاب دستور خط پارسی
- صفحهکلید پارسی
پانویس
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ راههای نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان عرب.
- ↑ «خط فارسی، بازمانده ی خط های کهن ایران». www.iranglobal.info. ۲۰۱۵-۰۸-۰۶. دریافتشده در ۲۰۲۴-۱۱-۱۲.
- ↑ کتاب سهم ایرانیان در پیدایش و آفرینش خط در جهان.
- ↑ کتاب سهم ایرانیان در پیدایش و آفرینش خط در جهان.
- ↑ Paul, Ludwig (1982–2023). "PERSIAN LANGUAGE i. Early New Persian". Encyclopædia Iranica.
- ↑ کتاب در پیرامون تغییر خط فارسی نوشتهٔ یحیی ذکاء صفحه ششم
- ↑ آثار الباقیه عن القرون الخالیه ص ۳۵ و ۳۶ و ۴۸
- ↑ کتاب در پیرامون تغییر خط فارسی نوشتهٔ یحیی ذکاء صفحه نهم
- ↑ D. N. MacKenzie, An EarlyJewish-Persian Argument
- ↑ فرهنگ ایران باستان، صفحهٔ ۱۰۲، چاپ دوم، ناشر دانشگاه تهران، تحت نظر دکتور بهرام فرهوشی
منابع
[ویرایش]- همایون فرخ، رکن الدین، سهم ایرانیان در پیدایش و آفرینش خط در جهان، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۴.
- خانلری، پرویز (۱۳۸۲)، تاریخ زبان فارسی (جلد ۱ از ۳)، فرهنگ نشر نو
- رامیار، محمود. تاریخ قرآن. تهران: انتشارات سپهد، چاپ دوم، سال ۱۳۶۲.
پیوند به بیرون
[ویرایش]- تاریخچهای از نگارش و خط، دکتر ژاله آموزگار
- نمایشگاه خط پارسی در مغرب همشهری ۲۱ مهر ۱۳۸۶ [۱]