فرهنگ در کره شمالی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

فرهنگ مدرن و معاصر کره شمالی، مجموعه‌ای از آموزه‌ها، باورها، آداب و رسوم این کشور است که معمولاً مبتنی بر فرهنگ سنتی کره است. این فرهنگ، هرچند که مشابه با فرهنگ کره جنوبی است، اما از زمان تأسیس کره شمالی در سال ۱۹۴۸ گسترش یافته‌است. ایدئولوژی جوچه تمایز فرهنگی و خلاقیت کره و همچنین قدرت‌های تولیدی طبقه کارگر و اجتماع محور را تأیید می‌کند.[۱]

در مؤسسه گلدوزی پیونگ یانگ

هنر در کره شمالی در درجهٔ نخست آموزشی است. فرهنگ در کره شمالی توسط رژیم آن دچار تحریف بسیار شده، بسیاری از آموزه‌ها و آداب کره‌ای به دلیل اندیشه ها و سیاست حکومت کره شمالی، حذف یا تغییر کرده‌است. بیان فرهنگ، به عنوان ابزاری برای القای ایدئولوژی جوچه و ضرورت ادامهٔ مبارزه برای انقلاب و اتحاد مجدد شبه جزیره کره به کار می‌رود. دولت‌های خارجی، به ویژه کره جنوبی، ژاپن و ایالات متحده، به عنوان امپریالیست شناخته می‌شوند. قهرمانان انقلابی به عنوان چهره‌هایی مقدس دیده می‌شوند که از خالص‌ترین انگیزه‌ها پیروی می‌کنند. سه مضمون ثابت، شهادت در طول مبارزات انقلابی (که در ادبیاتی مانند دریای خون به تصویر کشیده شده‌است)، سعادت جامعه کنونی و نبوغ رهبر است.[۱]

سنجاق‌های یقه‌ای از کره شمالی

کیم ایل سونگ به عنوان نویسندهٔ "شاهکارهای کلاسیک" در طول مبارزه ضد ژاپنی توصیف شده‌است. از رمان‌های وی می‌توان به دختر گل، دریای خون، سرنوشت یک سپاهیِ دفاع شخصی و آواز کُره اشاره کرد. این‌ها "نمونه‌هایی اولیه از ادبیات و هنر جوچه" محسوب می‌شوند. گزارش روزنامه ای در سال ۱۹۹۲، زندگینامهٔ کیم را که در دوران نیمه بازنشستگی خود نوشته‌بود، این گونه توصیف کرد: "حماسه‌ای قهرمانانه که به آزادی و سعادت مردم اختصاص یافته‌است."[۱]

به غیر از اجرای گروه‌های آهنگ و رقص و سایر سرگرمی‌هایی که به‌طور دوره‌ای برای مخاطبان محدود ارائه می‌شود، مردم خیلی کم در معرض تأثیرات فرهنگی خارجی هستند یا اصلا در معرض آن نیستند. این اجراها مانند جشنوارهٔ هنری دوستی بهاری که هر ساله در ماه آوریل برگزار می‌شود، برای نشان دادن این است که جهانیان نیز، مانند خود مردم کره شمالی، رهبر کشور را دوست دارند و به او احترام می‌گذارند. در طی دههٔ ۱۹۸۰ و اوایل دههٔ ۱۹۹۰، رسانه‌های کره شمالی تبدیل کشور به یک «پادشاهی هنری»، را به خاطر تلاش بی وقفه‌اش، به کیم جونگ ایل نسبت دادند، جایی که یک رنسانس فرهنگی بی‌شباهت با کشورهای دیگر رقم خورد. در واقع، کیم جونگ ایل شخصاً مسئول سیاست‌های فرهنگی بود.[۱]

پیونگ یانگ و سایر شهرهای بزرگ، منشأ خط فرهنگیِ لزوماً محدود در کشور محسوب می‌شوند. "دسته‌های پروپاگاندای هنری" برای اجرای شعرخوانی، نمایش‌های تک نفره و آوازها به مناطق تولیدی در استان‌ها سفر می‌کنند تا موفقیت‌های کارگران را تبریک بگویند یا از طریق تحریک هنری خود، آن‌ها را به کسب موفقیت‌های بیشتر تشویق کنند. حضور چنین دسته‌هایی در حومهٔ شهرها و در فصل برداشتِ محصول یا زمان برگزاری "مسابقات سرعتی" برای افزایش بهره‌وری، پررنگ است.[۱]

جامعه و فرهنگ کره شمالی از دریچهٔ تئاتر، فیلم و نمایش روزمره، ماتریسی را شکل می‌دهد که این ایدئولوژی نه تنها سرگرم‌کننده‌ است، بلکه اساساً جامعه را سازماندهی و تحریک می‌کند. این فرهنگ تأثیر بسزایی بر زندگی روزمرهٔ مردم کره شمالی داشته‌است.[۲]

هدایت و کنترل[ویرایش]

در کره شمالی، ایالت و حزب کارگران کره (KWP) تولید ادبیات و هنر را کنترل می‌کنند. در اوایل دههٔ ۱۹۹۰، هیچ نشانی از جنبش‌های ادبی یا فرهنگی ضد رژیم زیرزمینی، مانند سامیزدات در اتحاد جماهیر شوروی یا جنبش‌های موجود در جمهوری خلق چین وجود نداشت. این حزب از طریق بخش تبلیغات و تحریک خود و بخش فرهنگ و هنر کمیته مرکزی حزب بر فرهنگ کنترل دارد. فدراسیون عمومی اتحادیه‌های ادبیات و هنر این حزب، نهاد اصلی همهٔ سازمان‌های ادبی و هنری، همچنین فعالیت‌های فرهنگی را هدایت می‌کند.[۳] به دلیل کنترل گستردهٔ رسانه‌ها، برخی از تحلیلگران کره شمالی را سانسورگر توصیف کرده‌اند.[۴] این رسانه‌های فعال در حوزه‌های نقاشی، آهنگ، فیلم و بازی‌های جمعی، نه تنها داستان کیم ایل سونگ را به عنوان پدر ملت بازگو می‌کنند، بلکه راهنمایی‌هایی را نیز در مورد نحوهٔ رفتار به عنوان «شهروند نمونه» ارائه می‌دهند.[۵]

بیان فرهنگی[ویرایش]

مضمون اصلی بیان فرهنگی در کره شمالی، ارث بردنِ بهترین‌ها از گذشته و دور انداختن عناصر استبدادی است. سبک‌ها و مضامین محبوب و بومی در ادبیات، هنر، موسیقی و رقص به عنوان بیانگر روح منحصر به فرد ملت کره است. مردم نگاران انرژی زیادی را برای بازیابی و بازآفرینی فرم‌های فرهنگی اختصاص می‌دهند که دارای روح مناسب پرولتری یا مردمی هستند و رشد آگاهی جمعی را تشویق می‌کنند. بیان‌های موزیکال، موزون و خوش‌بینانه، مورد تأکید هستند. رقص‌های محلی و آواز سرودهای گروهی که به‌طور سنتی در بعضی اما نه در تمام مناطق کره انجام می‌شود، در اوایل دههٔ ۱۹۹۰ در سراسر کرهٔ شمالی در بین دانشجویان مدارس و دانشگاه‌ها ترویج می‌شد. گروه‌های موسیقی کشاورزان نیز احیا شدند.[۳]

ادبیات، موسیقی و فیلم[ویرایش]

مضامین سیاسی بر ادبیات غالب است. یک سری رمانهای تاریخی - (تاریخ جاودانه) - قهرمانی و تراژدی دوران پیش از آزادسازی را به تصویر می‌کشد. جنگ کره موضوع نبردهای کره و جزیره سوزان است. از اواخر دهه ۱۹۷۰، پنج "نمایشنامه انقلابی بزرگ" به عنوان نمونه‌های اولیه ادبیات حزب ترویج داده شده‌اند: زیارتگاه یک خدای محترم، اجرای تئاتری " دختر گل"، " سه مرد"، "یک میهمانی"، نامه ای از یک دختر و هیولبون. (کینه در نشست جهانی).[۳] همچنین جمعیت کره شمالی به ادبیات سراسر جهان از جمله مجموعه هری پاتر دسترسی دارند.[۶] اپرای انقلابی کره، مشتق شده از اپراهای سنتی کره، معروف به چانگگوک، اغلب از آهنگ‌های محلی کره استفاده می‌کند. افسانه‌های قدیمی نیز تبدیل شده‌اند و شامل مضامین انقلابی هستند. به عنوان بخشی از سیاست حزب برای حفظ بهترین‌ها از گذشته کره، علاوه بر این، آثار بومی پیش از نوین مانند (برخورد چهار نفر) و (برخورد در دو رودخانه) تجدید چاپ شده‌است.[۳]

آهنگ‌های موسیقی شامل " آواز ژنرال کیم ایل سونگ "، "زندگی طولانی و سلامتی برای رهبر" و "ما از عشق خیرخواهانه او می‌خوانیم" - سرودهایی که رهبر کشور را ستایش می‌کنند. به گفته یک نویسنده کره شمالی ،[چه کسی؟] ] "نوازندگان ما سیاست حزب از آهنگسازی موسیقی ارکستر بر اساس آهنگ معروف و آهنگ‌های مردمی محبوب در میان مردم ما و تولید قطعات ابزاری متعددی از یک نوع جدید را دنبال کرده‌اند." این موسیقی شامل یک سمفونی با مضمون دریای خون است که به یک اپرای انقلابی نیز تبدیل شده‌است.[۳]

در فوریه ۲۰۰۸، ارکستر فیلارمونیک نیویورک نخستین ارکستر ایالات متحده شد که در کره شمالی اجرا کرد.[۷] البته برای یک «مخاطب دعوت شده» دستچین شده.[۸] کنسرت در تلویزیون ملی پخش شد.[۹] گروه کریستین راک کستینگ‌کرونز در آوریل ۲۰۰۷ در جشنواره هنرهای دوستانه بهاری پیونگ یانگ اجرا کرد.[۱۰]

فیلم به عنوان "قدرتمندترین رسانه برای آموزش توده‌ها شناخته می‌شود و نقشی اساسی در آموزش اجتماعی دارد. به گفته یک منبع کره شمالی، "فیلم‌های کودکان با هدف ایجاد نوع جدیدی از انسان، هماهنگ تکامل یافته و مجهز به دانش و ذهن سالم در بدن سالم، در شکل‌گیری نسل در حال رشد نقش دارند." یکی از تأثیرگذارترین فیلم‌ها، یک جونگ گیون به ایتو هیروبومی شلیک می‌کند، دربارهٔ قاتلی است که در سال ۱۹۰۹ ژنرال مقیم ژاپن را در کره کشت. یک وطن پرست شجاع به تصویر کشیده می‌شود، اما کسی که تلاش‌هایش برای آزادسازی کره ناامید شده‌است زیرا توده‌ها تحت "یک رهبر برجسته که یک اندیشه راهنمای درست و استراتژی و تاکتیک‌های علمی را بیان می‌کند" متحد نشده بودند. قصه‌های عامیانهای از جمله "قصه چون هیانگ" دربارهٔ نجیب زاده‌ای که با دختری خدمتکار ازدواج می‌کند و "قصه در دال" نیز در قالب فیلم ساخته‌شده‌اند.[۳]

کیم جونگ ایل به سینما علاقه یا شاید حتی وسواس نشان داد. گفته می‌شود رهبر کره شمالی کتابخانه عظیمی از فیلم‌های غربی و آسیایی داشته‌است. در دهه ۱۹۸۰، او حتی دستور ربودن دو سازنده فیلم کره جنوبی را صادر کرد و آنها را مجبور به ساخت فیلم برای کشور کره شمالی کرد.[۱۱]

آنا بروینوفسکی، فیلمساز استرالیایی از طریق نیک بونر، فیلمساز بریتانیایی، که جلسات بین بروینوفسکی و فیلمسازان برجسته کره شمالی را برای کمک به بروینوفسکی در تولید هدف عالی در آفرینش!، به صنعت فیلم کره شمالی دسترسی پیدا کرد! یک پروژه سینمایی براساس کیم جونگ ایل. بروینوفسکی در ژوئیه ۲۰۱۳، قبل از نمایش فیلم در جشنواره بین‌المللی فیلم ملبورن، توضیح داد:

یکی از دوستان کیم جونگ ایل در مورد چگونگی ساخت «فیلم کامل سوسیالیستی»، سینما و کارگردانی (۱۹۸۷) را به من داد. من بلافاصله مجذوب قواعد فیلمسازی ضد ضروری او (حداقل برای یک غربی) می‌شدم؛ و من تعجب کردم: فیلمی از غربی‌ها که کاملاً به قوانین کیم جونگ ایل پایبند هستند، چگونه خواهدبود؟ آیا می‌تواند همان قدرت فیلم‌های کره شمالی را بر ۲۳ میلیون شهروند کیم جونگ ایل نسبت به مخاطبان غربی داشته باشد؟ . . . من می‌خواستم کره شمالی‌ها را در ذهن بینندگانی که دائماً توسط رسانه‌های جریان اصلی غربی در باره بمباران تصاویر کره شمالی به عنوان اتومات قربانی و شسته شده مغزی بمباران می‌شوند، انسانی کنم.[۱۲]

نسخه ای از کارهای بروینوفسکی در پیونگ یانگ به نمایش درآمد، اما کارگردان معتقد است که نسخه مستند این فیلم به کشور اجازه ورود ندارد.[۱۳] یک تارنمای خبری کره‌ای است که مرتباً تبلیغاتی از جمله فیلم حمله ایالات متحده را که در سال ۲۰۱۳ منتشر شده منتشر می‌کند.[۱۳]

هنرهای تجسمی[ویرایش]

از لحاظ تاریخی، طراحی گرافیک در کره شمالی تحت تأثیر بلوک شرق و سنت کره‌ای بود. تمایل دارد از «پالت کره‌ای» از رنگ‌های روشن استفاده کند. در حدود سال ۲۰۰۵، طراحی دیجیتال جای گرافیک‌های دستی را گرفت و نفوذ غرب قوی‌تر شد.[۱۴]

معماری و برنامه‌ریزی برای شهر[ویرایش]

بارزترین و چشم گیرترین شکل بیان فرهنگی معاصر در کره شمالی، معماری و برنامه‌ریزی شهر است. پیونگ یانگ، که تقریباً به‌طور کامل توسط ایالات متحده در جریان جنگ کره تخریب شد، در سطح وسیعی بازسازی شده‌است. در طول دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بسیاری از ساختمان‌های جدید به منظور ارتقا وضعیت پایتخت پیونگ یانگ ساخته شده‌است.[۳] بناهای اصلی از نظر معماری به سه دسته تقسیم می‌شوند: بناهای تاریخی، ساختمان‌هایی که نقوش معماری کره‌ای سنتی و ساخت مدرن را با هم ترکیب می‌کنند و ساختمان‌های بلند مرتبه با طراحی مدرن. از نمونه‌های اول می‌توان به مجسمه چولیما اشاره کرد. یک مجسمه برنز به ارتفاع بیست متر از کیم ایل سونگ در مقابل موزه انقلاب کره (خود با ۲۴۰ هزار متر مربع، یکی از بزرگ‌ترین سازه‌های جهان)؛ طاق پیروزی (مشابه همتای پاریسی خود، اگرچه کاملاً ده متر بالاتر است)؛ و برج جوچه، به ارتفاع ۱۷۰ متر، به مناسبت هفتادمین سالگرد تولد کیم در سال ۱۹۸۲ ساخته شده‌است.[۳]

دسته دوم معماری از طرح‌های سنتی سقف کاشی کاری شده استفاده خاصی می‌کند و شامل کاخ فرهنگ مردم و خانه مطالعه افراد بزرگ، هر دو در پایتخت و سالن نمایشگاه بین‌المللی دوستی در میوهیانگ سان است. ساختمان اخیر هدایایی است که بزرگان خارجی به کیم ایل سونگ داده‌اند. با توجه به روابط نزدیک کره شمالی با چین و در طول سلسله چوسان، قابل توجه است که بزرگ‌ترین قسمت سالن اختصاص داده شده به هدایای چین.[۳]

دسته سوم معماری شامل مجتمع‌های بلند مرتبه آپارتمانی و هتل‌های پایتخت است. چشمگیرترین این ساختمان‌ها هتل ریوگیونگ است که از هم‌اکنون ناتمام مانده‌است (با ساخت و ساز متوقف شده از سال ۱۹۹۲- آوریل ۲۰۰۸). شکل مثلث آن به عنوان یکی از بلندترین هتل‌های جهان با ۱۰۵ طبقه توصیف شده‌است و در بالای مرکز شمال پیونگ یانگ قرار دارد. هتل کوریو ساختاری فوق نوین و برج دوقلو با ارتفاع چهل و پنج طبقه است.[۳]

ساخت و سازهای زیادی قبل از جشن هشتادمین سالگرد تولد کیم ایل سونگ رخ داده‌است، از جمله ساخت مجتمع‌های بزرگ آپارتمانی و بزرگراه اتحاد مجدد، جاده چهار خطه که پایتخت و منطقه غیرنظامی را از بین می‌برد. به گفته یک روزنامه‌نگار در بخش بررسی اقتصادی شرق دور، بزرگراه «یک مهندسی چشمگیر» است که «مسیر مستقیم کوه‌های کوهستانی را با ۲۱ تونل و ۲۳ پل در مسیر ۱۶۸ کیلومتری پایتخت را قطع می‌کند.» مانند بسیاری دیگر از پروژه‌های ساختمانی، ارتش نیروی کار را تأمین کرد.[۱۵] کره شمالی ابراز امیدواری کرده‌است که با پیوند مجدد نهایی، بزرگراه با ترافیک رفت و برگشت رو به رو شود.

بازی‌های دسته جمعی[ویرایش]

کره شمالی به «بازی‌های دسته جمعی» مشهور است. بازی‌های دسته جمعی اوج جشن‌های سالانه تولد رهبر کشور و مراسم بزرگداشت بنیانگذاری این کشور است: در روز تولد کیم ایل سونگ (۱۵ آوریل ۱۹۱۲)، پدر بنیانگذار کره شمالی و کیم جونگ ایل (متولد ۱۶ فوریه ۱۹۴۲)، رهبر پیشین کره.[۱۶] این‌ها نمایشگاه‌هایی هستند که در آن هزاران شهروند کره شمالی رقص‌های سنتی و ژیمناستیک را اجرا می‌کنند.

جستارهای وابسته[ویرایش]

نمایش بازی‌های انبوه جشنواره آریرانگ در پیونگ یانگ .

نگارخانه[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ مالکیت عمومی این مقاله حاوی محتوای تحت مالکیت عمومی از سند Savada, Andreas Matles, ed. (1994). «North Korea: A Country Study». دریافت‌شده در ۲۷ ژوئیه ۲۰۱۳. Library of Congress Country Studies است. Fourth ed. Washington: Federal Research Division of the Library of Congress. شابک ‎۰−۸۴۴۴−۰۷۹۴−۱.
  2. Kim, Suk-young (2010). "Illusive Utopia: Theater, Film, and Everyday Performance in North Korea". University of Michigan Press: 4.
  3. ۳٫۰۰ ۳٫۰۱ ۳٫۰۲ ۳٫۰۳ ۳٫۰۴ ۳٫۰۵ ۳٫۰۶ ۳٫۰۷ ۳٫۰۸ ۳٫۰۹ مالکیت عمومی این مقاله حاوی محتوای تحت مالکیت عمومی از سند Savada, Andreas Matles, ed. (1994). «North Korea: A Country Study». دریافت‌شده در ۲۷ ژوئیه ۲۰۱۳. Library of Congress Country Studies است. Fourth ed. Washington: Federal Research Division of the Library of Congress. شابک ‎۰−۸۴۴۴−۰۷۹۴−۱.
  4. Kang, Ji-Hae. "Recontextualization of news discourse: A case study of the translation of news discourse on North Korea." The translator 13.2 (2007): 219-242.
  5. Kang, David C. "They Think They're Normal: Enduring Questions and New Research on North Korea- A Review Essay". International Security. 36 (3): 23.
  6. Park, Han-na (24 June 2020). "North Korea lauds Harry Potter". The Korea Herald.
  7. "Americans in Pyongyang Perform". CNN. Archived from the original on 27 February 2008. Retrieved 26 February 2008.
  8. Ben Rosen (25 February 2008). "Letter From North Korea – Update". Huffington Post. Retrieved 1 December 2008.
  9. "Musical diplomacy as New York Phil plays Pyongyang". Reuters. 26 February 2008.
  10. "Casting Crowns Performs in North Korea". CMSpin. Archived from the original on 28 December 2010. Retrieved 16 November 2010.
  11. Kang, David C (2011). "They Think They're Normal: Enduring Questions and New Research on North Korea-A Review Essay". International Security. 36 (3): 142–171. doi:10.1162/ISEC_a_00068.
  12. "Q&A with Anna Broinowski (Aim High in Creation!)". Melbourne International Film Festival. Melbourne International Film Festival. July 2013. Archived from the original on 6 August 2013. Retrieved 29 July 2013.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ "Q&A with Anna Broinowski (Aim High in Creation!)". Melbourne International Film Festival. Melbourne International Film Festival. July 2013. Archived from the original on 6 August 2013. Retrieved 29 July 2013.
  14. Dagyum Ji (27 October 2017). ""Made in North Korea"": DPRK graphics, from candy to postcards". NK News.
  15. مالکیت عمومی این مقاله حاوی محتوای تحت مالکیت عمومی از سند Savada, Andreas Matles, ed. (1994). «North Korea: A Country Study». دریافت‌شده در ۲۷ ژوئیه ۲۰۱۳. Library of Congress Country Studies است.
  16. Kim, Suk-Young (2010). "Illusive Utopia: Theater, Film, and Everyday Performance in North Korea". University of Michigan Press.

کتابخانه[ویرایش]

  • Om Hyang Sim (2017). Understanding Korea: Culture (PDF). Understanding Korea. 6. Translated by Mun Myong Song; Pak Hyo Song. Pyongyang: Foreign Languages Publishing House. ISBN 978-9946-0-1615-3. Archived from the original (PDF) on 2018-09-22. Retrieved 2017-08-06.
  • Portal, Jane (2005). Art Under Control in North Korea. Reaktion Books. ISBN 978-1-86189-236-2.

پیوند به بیرون[ویرایش]