ارمنی‌های گرجستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز اصلاح 57 درصد جمعیت به 5 درصد جمعیت
خط ۱: خط ۱:
'''ارامنه گرجستان''' اقلیت قومی ساکن در [[گرجستان]] هستند. که به (ارمنی Վիրահայեր به لاتین Virahayer)، آنها گروه [[اقلیت|اقلیتی]] بزرگ در گرجستان با ۵۷٪ جمعیت می‌باشند.
'''ارامنه گرجستان''' اقلیت قومی ساکن در [[گرجستان]] هستند. که به (ارمنی Վիրահայեր به لاتین Virahayer)، آنها گروه [[اقلیت|اقلیتی]] بزرگ در گرجستان با ۵٪ جمعیت می‌باشند.


جمعیت ارمنی عمدتاً در [[تفلیس]]، و ناحیه [[سامتسخه-جاواختی]] که مرز جنوبی با [[ارمنستان]] را تشکیل می‌دهد ساکن هستند. آمار رسمی گرجی ارامنه جاواخک را ۵۴٪ جمعیت این منطقه اعلام نموده است. در [[آبخازیا]] نیز ارامنه دومین گروه بزرگ قومی بعد از گرجیها را تشکیل می‌دهند.
جمعیت ارمنی عمدتاً در [[تفلیس]]، و ناحیه [[سامتسخه-جاواختی]] که مرز جنوبی با [[ارمنستان]] را تشکیل می‌دهد ساکن هستند. آمار رسمی گرجی ارامنه جاواخک را ۵۴٪ جمعیت این منطقه اعلام نموده است. در [[آبخازیا]] نیز ارامنه دومین گروه بزرگ قومی بعد از گرجیها را تشکیل می‌دهند.

نسخهٔ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۰۹

ارامنه گرجستان اقلیت قومی ساکن در گرجستان هستند. که به (ارمنی Վիրահայեր به لاتین Virahayer)، آنها گروه اقلیتی بزرگ در گرجستان با ۵٪ جمعیت می‌باشند.

جمعیت ارمنی عمدتاً در تفلیس، و ناحیه سامتسخه-جاواختی که مرز جنوبی با ارمنستان را تشکیل می‌دهد ساکن هستند. آمار رسمی گرجی ارامنه جاواخک را ۵۴٪ جمعیت این منطقه اعلام نموده است. در آبخازیا نیز ارامنه دومین گروه بزرگ قومی بعد از گرجیها را تشکیل می‌دهند.

تاریخ

در قرون هجدهم و نوزدهم، تجار ثروتمند ارمنی از قبیل جواهر فروشان مشهور و کارخانه داران نفتی، سرمایه گذاری کلانی در تجارت گرجستان نموده و به ساخت مراکز فرهنگی و مدارس کمک نمودند. تعداد ارامنه به طور تصاعدی افزایش یافت به گونه‌ای که تفلیس پایتخت این کشور برای ارامنه‌ای که از خارج به گرجستان آمده بودند برای ارامنه شرقی یا آرولاهایر[۱] در اوائل قرن نوزدهم تبدیل به یک مرکز واقعی شد چنانکه استانبول نیز مرکز فرهنگی ارامنه غربی یا آرومداهایر[۲] شده بود.

معماری

ارامنه آثار معماری با ارزشی در گرجستان از خود باقی گذاشتند و تفلیس دارای آثار ارزشمندی از معماری است که توسط ارامنه برجسته در قرون گذشته ساخته شده‌اند. تعدادی عمارات که توسط ارامنه بانفوذ ساخته شده‌اند و برخی از بناهای جذاب تاریخی را در بر می‌گیرند در تفلیس وجود دارند.

خانه ملیک آزاریانتس در تفلیس

برای نمونه می‌توان خانه زیبای ملیک آزاریانتس[۳] در تفلیس در خیابان اصلی موسوم به خیابان روستاولی[۴] را نام برد.

گنبدهای کلیساهای ارمنی در تمامی قسمتهای شهر قابل رویت هستند ولی ناقوسهایشان چندین سال است که بی صدا مانده‌اند. در آغاز قرن بیستم سی کلیسای ارمنی در تفلیس وجود داشت.

کلیسای ارمنی نوراشن که یک بنای معماری از سال ۱۷۰۱ بوده نابود شده است. دیوارهای نوراشن که به معنی ساختمان جدید بود از سوی نقاش هوناتان هوناتانیان[۵] که نقاش ایراکلی دوم[۶] پادشاه گرجی بود تزئین شد اما هم اکنون روبه پوسیدگی و تباهی نهاده است.

جنگ ارمنستان و گرجستان ۱۹۱۸

این جنگ یک جنگ مرزی در ۱۹۱۸ بین حزب دموکراتیک گرجستان[۷] و حزب دموکراتیک ارمنستان[۸] بر سر قسمتهایی از استانهای مورد اختلاف استان لوری، جاواخک و مارنئولی که از لحاظ تاریخی سرزمینهای دو فرهنگی ارمنی و گرجی محسوب می‌شدند، اما عمدتاً در قرن نوزدهم از سوی ارامنه و آذری‌ها پر شده بودند رخ داد.

در پایان جنگ جهانی اول تعدادی از این سرزمین‌ها از سوی عثمانی اشغال شدند وقتی آنها آن جا را ترک کردند هم ارامنه و هم گرجیها مدعی کنترل آنها شدند. این خصومتها ادامه داشت تا اینکه معاهده آتش بس بریتانیایی امضا شد که به موجب آن قسمت مورد اختلاف مارنئولی تحت اداره مشترک ارمنی و گرجی درآمد و این وضعیت تا تاسیس حکومت شوروی در ارمنستان در سال ۱۹۲۰ ادامه یافت.

ارامنه در گرجستان شوروی

بعد از تاسیس جمهوری سوسیالیستی گرجستان شوروی و با وجود تاسیس جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی، اکثر ارامنه تصمیم به ماندن و بهره مندی از کامیابیهای معقول زندگی به غیر از آزادیهای مذهبی را نمودند. چنانکه دولت کمونیست فعالانه اکثر کلیساهای ارمنی و بناهای فرهنگی را ملی اعلام کرد و آزادیهای مذهبی جمعیت ارامنه متوقف شدند.

در نتیجه این اقدام دهها کلیسا بسته شدند و تنها دو کلیسا به فعالیت خود ادامه دادند.

ارامنه در جمهوری گرجستان

ارامنه از تاسیس جمهوری گرجستان به امید شرایط زندگی بهتر بعد از فروپاشی حکومت شوروی استقبال نمودند. ولی وضعیت اقتصادی و بویژه اجتماعی برای ارامنه گرجستان مطلوب نبود.

یکی از بزرگ ترین مشکلات عدم امکان ارامنه گرجستان در استفاده از زبان خود در زندگی عمومی می‌باشد. سیاست‌های کنونی زبانی دولت بسیار خشن است و متهم به براندازی حقوق سابق اقلیت‌ها و استفاده از ارامنه و روسها از زبانشان و کلاً محدود کننده دسترسی آنها به مشاغل و آموزش و پرورش می‌باشد.

روبرت کوچاریان اصرار به یادگیری زبان گرجی از سوی ارامنه گرجستان کرده است زیرا برای ورود در جامعه گرجی اساسی است.

او اعتقاد داشت که:

ارامنه این منطقه از گرجستان باید به فکر یادگیری زبان گرجی باشند به عوض اینکه فکر کنند که چگونه بتوانند زبان ارمنی را جایگزین آن کنند. بدون دانستن زبان گرجی، ارامنه در گرجستان مشاغل دولتی مهم و بزرگی نخواهند یافت و نمی‌توانند کسب و کار موفقیت آمیزی داشته باشند.

تفلیس تنها سه مدرسه و دو کلیسای فعال ویژه ارمنیان دارد.

بزرگترین مشکل ارامنه در گرجستان مشکل جذب و ترکیب است. آنها می‌گویند که بهترین شانس برای موفقیت در گرجستان تغییر پسوند نام خانوادگیشان از یان به " شویلی" " دزه " یا " آنی " است.

ارامنه در تفلیس

پناهندگان ارمنی از ترکیه در حال پنبه زنی در شهر تفلیس سال ۱۹۲۰.

تاریخ ارامنه و چگونگی پراکندگی آنها در تفلیس بسیار مهم است. بعد از فتح این منطقه توسط روسها ارامنه‌ای که از آذار و اذیت امپراطوری عثمانی به این منطقه فرار کرده بودند باعث جهش در جمعیت ارمنی این منطقه شدند، به گونه‌ای که جمعیت آنها به ۴۰٪ کل جمعیت شهر رسید تعدادی از شهرداران و طبقه تجار ارمنی بوده و قسمت عمده قدیمی شهر از سوی ارامنه ساخته شد تا همین اواخر در همسایگی آولابار[۹] و ناحیه عرض رودخانه به شدت از ارامنه پر شده بود اما این آمار در دو دهه اخیر تغییر عمده‌ای کرده است.

ستیز در تخریب و تخصیص کلیساهای ارامنه

از میان ۲۹ کلیسای ارمنی در آغاز قرن بیستم تنها دو تا از آنها مشغول به کارند یکی کلیسای گئورگ مقدس[۱۰] در بخش قدیمی ارمنی نشین شهر و دیگری کلیسای اجمیادزین[۱۱] در آولابار (که یک منطقه گرجی است) بقیه آنها یا نابود شده و یا تبدیل به کلیساهای گرجی شده‌اند در شانزده نوامبر ۲۰۰۸ بر اساس مباحثات کشیش گرجی کاوشهای سازمان یافته‌ای در اطراف کلیسای ارمنی نوراشن[۱۲] صورت گرفت که در طی آن سنگ قبرهای پیشینیان هنر ارمنی که در حیاط کلیسا دفن شده بودند برداشته شدند.

ارامنه در سامتسخه-جاواختی

ارامنه اکثریت جمعیت در این منطقه را تشکیل می‌دهند اتحادیه دموکراتیک متحد ارامنه محلی جاواخک برای جاواخک[۱۳] در محدوده گرجستان یک استقلال محلی را پیشنهاد کرده است. این امر افزایش احساسات ضد ارمنی در گرجستان را نتیجه داده زیرا برای گرجیها یادبود تقاضای استقلال برای آبخاز، اوستیای جنوبی و آجارستان را که گرجستان آنها را مرزهای تاریخی خود در نظر می‌گیرد تداعی می‌کند با وجود این گفته می‌شود که خواست ارامنه جاواخک تفاوت و فاصله زیادی با خواست سایر مناطق دارد.

موقعیت سامتسخه-جاواختی در نقشه

خط لوله نفتی " باکو تفلیس جیحان[۱۴] " و خط لوله گاز طبیعی قفقاز جنوبی[۱۵] که از طریق این منطقه می‌گذرد با مخالفتهایی از سوی ارامنه محلی مواجه شده است، و همچنین خط آهن " قارص آخلکالاک باکو[۱۶] " که ارمنستان را جدا می‌کند.

پیش زمینه

ارامنه در سامتسخه-جاواختی معتقدند که قربانی سیاست انتقال ناشی از توازن جمعیتی تعدادی از خانواده‌های گرجی که در آن جا سکونت داشته‌اند شده‌اند. ارامنه همچنین معتقدند که در این منطقه دست خوش محرومیت‌ها و تبعیضات دولتی قرار گرفته‌اند.

آنها با وجود اینکه در این منطقه در اکثریتند و به طور کلی می‌توان گفت که در گرجستان از اقلیت‌های بزرگ محسوب می‌شوند ولی در خصوص آموزش زبان ارمنی و تدریس آن در این کشور و نیز در برخورد با کلیسای حواری ارمنی، تبعیضات آشکاری اعمال می‌گردد.

تعدادی از ارامنه در اوائل قرن نوزدهم در نتیجه سیاستهای روسی اعمال شده از سوی ژنرال ایوان پاسکویچ به این منطقه بازگردانده شدند، زیرا این منطقه قبلاً مدتها در دست ترک‌های مسختی بوده و آنها در این منطقه توانسته بودند توازن جمعیتی را به نفع خود تغییر دهند. البته ارامنه بیشتری بعد از نسل کشی ارمنیان به این منطقه آمدند.

برخی از گروههای سیاسی جمهوری ارمنستان و جماعت ارمنیان پراکنده و به نحو قابل توجهی " فدراسیون انقلابی ارمنی " علیه دولت گرجستان این ادعا را مطرح می‌کنند که جاواخک (نام ارمنی سامتسخه-جاواختی) باید متعلق به ارامنه باشد. ارمنستان متحد کلیه سرزمینهای تعیین شده بوسیله معاهده سور و نیز مناطق آرتساخ[۱۷](نگورنو قره باغ)، جاواخک و نخجوان را در بر خواهد گرفت.

تاریخ

جاواخک، یکی از نه دهستان منطقه گوگارک[۱۸] در شمال هایک بزرگ[۱۹] بوده و به مدت دو هزار سال جزئی از قلمرو حکومت هایاسا[۲۰] بوده است. این منطقه در سنگ نوشته‌های آرگیشتی یکم به صورت جاباخا[۲۱] آمده است.

ارامنه عمدتاً در مناطق آخالکالاکی و نینوتسمیندا متمرکزند.

در آغاز سال ۱۹۱۸ جمعیت آخالکالاکی ۱۲۰۰۰۰ نفر بود که از این میان ۸۹۰۰۰ نفرشان ارمنی بودند (حدود ۷۴٪) ترک‌های مسختی ۸۰۰۰ نفر (۷٪) و سایر اقوام ۲۳۰۰۰ نفر (۱۹٪) بودند.

در این دوره در آخالکالاکی ۱۱۱ روستا وجود داشت که ۶۶ تای آنها ارمنی، ۲۴ تای آنها ترکی، ۹ تای آنها روسی و۱۰ تای آنها گرجی بودند (دو روستای وارگاو[۲۲] و هزاباورا[۲۳] جمعیت ارمنیشان با گرجیها ادغام شدند) و یک روستا هم دارای جمعیتی آمیخته از ارامنه و گرجیها بود. امروزه با جمعیت ارمنی بومی سامتسخه-جاواختی و تسالکا سعی می‌شود به نوعی در جهت سیاست ضد ارمنی دولت گرجستان مقابله گردد. در سالهای اولیه حکومت شوروی در گرجستان در سرزمینی که امروزه سامتسخه-جاواختی نامیده می‌شود ۲۰۰۴۰۳ نفر زندگی می‌کردند و ترکیب ملی این منطقه به قرار زیر بوده است:

  • ارامنه ۱۰۹۷۴۸نفر ۸/۵۴٪
  • ترک‌های مسختی ۵۷۰۷۹نفر ۵/۲۸٪
  • گرجیها ۱۸۵۳۶نفر ۲/۹٪
  • سایر ملل ۱۵۰۴۰نفر ۵/۷٪

بنابراین ارامنه اکثریت جمعیت این منطقه را دارا بودند. ترک‌های مسختی، یک چهارم جمعیت و گرجیها نیز اقلیت مشهودی بودند.

در سال ۱۹۴۴ بنا بر تصمیم دولت اتحاد شوروی، جمعیت ترک‌های مسختی، سامتسخه-جاواختی (که تغریباً ۱۰۰۰۰۰نفر بودند) به آسیای مرکزی (قزاقستان و ازبکستان) تبعید شدند. محل اقامت قبلی آنها با جمعیت گرجی ایمرتی پر شد.

از ۱۲۰ روستای خالی شده از ترک‌های مسختی ۱۱۵ تای آنها در آدیگن[۲۴]، آخالتسیخه و آسپیندزا[۲۵] بودند که ۶۵ تای آنها از سوی جمعیت گرجی خارجی از ایمرتی اسکان داده شدند. سایر روستاها به طور اساسی متروکه ماندند تنها پنج روستا در آخالکالاکی (ساگامو[۲۶]، خاوت[۲۷]، ارینجا[۲۸]، داونیا[۲۹] و کارسپ[۳۰]) و ناحیه بوگدانووکا[۳۱] با جمعیت ارامنه پر شدند.

دولت محلی گرجستان، جمعیت ارمنی را از سکونت در روستاهای دورافتاده منع کرده و تنها وقتی با اقامت آنان موافقت کرده است که به نظر می‌رسد تازه واردین گرجی به طور گسترده از زندگی در شرایط سخت آب و هوایی آن منطقه امتناع نموده باشند.

امروزه مذاکرات فراوانی برای بازگرداند ترک‌های مسختی به جای قبلی سکونتشان صورت گرفته. ذکر این نکته نیز ضروری است که از ۱۲۰ روستای تخلیه شده، سکونت گاه حدود پنجاه روستا نامعلوم و دورافتاده و متروکه است و قبلاً مخروبه گشته‌اند.

ارامنه در آبخاز

ارامنه در آبخاز بعد از آبخازها دومین گروه بزرگ جمعیتی قومی را تشکیل می‌دهند. ارامنه در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم در آبخازیا ساکن شدند و هم اکنون در نواحی گاگرا، سوخومی و گولریپش[۳۲] بزرگ ترین گروه قومی با بیست درصد از جمعیت و به طور کلی ۴۵۰۰۰ نفر از جمعیت ۲۱۵۰۰۰ نفری آبخازیا را تشکیل می‌دهند.

ارامنه در آجاریا

در آجاریا ۶۳٪ جمعیت را گرجیها شامل گرجیهای ارتودکس و مسلمان تشکیل می‌دهند و جمعیت ارامنه ۲/۳٪ جمعیت این منطقه را شامل می‌شود.

باتومی

در شهر باتومی بعد از گرجیها که جمعیت آنها در این شهر ۱۰۴۳۱۳ نفر است ارامنه با ۷۵۱۷ نفر دومین گروه بزرگ قومی در این شهر را تشکیل می‌دهند.

تاریخ اولیه مذهب

کلیسای ارمنی در گرجستان حدود پانزده قرن حضور داشته چنانکه حضور آن از اوائل قرن پنجم آغاز شده است. اوختانس[۳۳] مورخ قرون وسطای ارمنی گزارش داده که در شهر گرجی تسارتاوی[۳۴] یک اسقف نشین ارمنی تحت صلاحیت پاتریارک ارمنی وجود داشته که از سوی اسقفی موسوم به موسس[۳۵] رهبری می‌شد.

مورخ دیگر ارمنی ماتئوس آرخا[۳۶] می‌نویسد که در طی سلطنت شاه داویت چهارم به قلمرو اسقف نشین کلیسای ارمنی حالت رسمیت داده شد. بنابراین کلیسای جامع سورپ گئورگ تفلیس مرکز اداری ارامنه شد. بیش از ششصد مکان فرهنگی و مذهبی نظیر کلیساها ، مدارس علوم دینی و دیرها موجود بوده‌اند با وجود این بخش وسیعی از این اماکن به خاطر بلایای طبیعی، تعصب و سایر عوامل از بین رفته‌اند.

وضعیت کنونی

ارامنه عمدتاً در گرجستان تابع کلیسای حواری ارمنی هستند البته تعداد قابل توجهی ارامنه کاتولیک در جاواخک زندگی می‌کنند.

کلیساهای متعلق به ارامنه حواری در گرجستان

کلیسای ارمنی در آخالکالاکی

اکثریت ارامنه ساکن در گرجستان ارامنه ارتودکس تابع کلیسای حواری ارمنی و زیر نظر آستان قدس اچمیادزین در ارمنستان می‌باشند.

مسائل مربوط به ارامنه گرجستان از سوی مقر اسقفی ارمنی در گرجستان حل و فصل می‌شود که به ارمنی ویراهایوتز تم[۳۷] نامیده شده و رئیس آن اسقف وازگن میراخانیان[۳۸] است.

امروزه تنها دو کلیسای ارمنی فعال در تفلیس وجود دارد. چندین کلیسای ارمنی قبلاً تخریب شده یا تبدیل به کلیسای گرجی شده و یا در شرف تبدیل شدن به کلیسای گرجی هستند. کلیسای ارمنی تقاضای مالکیت و اعمال حقوق مجدد بر شش کلیسا را کرده است.

پنج کلیسای مهم حواری ارمنی گرجستان عبارتند از:

کلیسای ارمنی سورپ گئورگ در تفلیس قرن سیزدهم
  • کلیسای نوارشن[۳۹]
  • کلیسای نشان مقدس[۴۰]
  • کلیسای مریم مقدس شامخورتسوتس[۴۱]
  • کلیسای سورپ گئورگ موقنو[۴۲]
  • کلیسای سورپ میناس[۴۳]

کلیسای دیگری موسوم به سورپ نشان در شهرستان آخالکالاکی در جاواخک است که منطقه‌ای با اکثریت جمعیت ارمنی است. از کلیه این کلیساها که در طی قرون برای ارامنه خدمت نموده‌اند و هیچ استفاده‌ای تحت هیچ عنوانی از آنها نمی‌شود. در طی حکومت شوروی، دولت کمونیست اکثر معابد مسیحی را ملی اعلام کرد اما با استقرار مجدد حاکمیت گرجستان، این معابد مجدداً به ارامنه بازگردانده نشدند.

بازسازی این کلیساها مستلزم سرمایه‌های کلانی است که نه ارامنه گرجستان و نه اچمیاتدزین و نه جامعه ارمنی تفلیس از عهده آن بر نمی‌آیند.

چندین کلیسای ارمنی در گرجستان که مزین به چهره‌های شخصیتی برجسته ارامنه بوده‌اند هم اکنون به ارتودکسهای گرجی یا سایر فرقه‌ها تعلق گرفته‌اند.

ارامنه کاتولیک در گرجستان

در گرجستان همچنین یک حوزه ارامنه کاتولیک وجود دارد. ارامنه کاتولیک به طور برجسته در جاواخک و تعداد کمتری هم در سایر نقاط کشور از جمله تفلیس به سر می‌برند.

کاتولیک‌های ارمنی تابع حوزه کاتولیکی ارمنستان، گرجستان و اروپای شرقی می‌باشند که بعد از تعطیلی طولانی در دوره اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ مجدداً بازگشایی شد. اسقف نرسس در نرسسیان[۴۴] عضو جماعت مخیتاریستهای ونیز برای چندین سال عهده دار ریاست این حوزه بود که به علت کهولت سن جای خود را به اسقف نشان گاراکهیان[۴۵] داد.

در کلیسای کاتولیک ارمنی مراسم مذهبی به زبان ارمنی است ولیکن هستند ارامنه کاتولیکی که مراسم را به زبان لاتین اجرا می‌کنند با این وجود ارامنه کاتولیک از سوی واتیکان تابع کلیسای کاتولیک ارمنی در نظر گرفته می‌شوند.

مراسم بیزانسی کاتولیک‌های گرجی و مراسم ارمنی

در پایان قرن نوزدهم هنگامی که تغریباً همه کاتولیک‌های گرجی مراسم را به زبان لاتین اجرا می‌کردند برخی تمایلات در استفاده از مراسم بیزانسی مورد استفاده در کلیسای ارتودکس گرجی و کلیسای حواری ارمنی از سوی کلیسای کاتولیک ابراز شد. حکومت تزاری روسیه که گرجستان را از آغاز آن قرن تحت نظر خود داشت این مراسم را محدود به کلیسای ارتودکس شرقی کرده بود.

از این رو برخی از این گرجیهای کاتولیک اعم از روحانیون و عوام، مراسم ارمنی را پذیرفته و به حوزه کاتولیک ارمنی آردوین[۴۶] که در قفقاز جنوبی روسیه از سال ۱۹۰۵ تاسیس شده بود پیوستند تنها بعد از اعطای آزادی مذهبی در روسیه در ۱۹۰۵ بود که سرانجام برخی کاتولیک‌ها در گرجستان، مراسم بیزانسی را اعمال کردند.

آموزش و پرورش

تفلیس دارای سه مدرسه ویژه ارامنه است همچنین پنج مدرسه ارمنی - روسی و ارمنی – گرجی وجود دارد که همه آنها علاوه بر برنامه آموزشی به تعلیم زبان و ادبیات ارمنی نیز می‌پردازند اما شکایت عمومی در این است که برنامه درس تاریخ ارمنی گنجانده نشده است. دولت ارمنستان هزاران کتاب درسی را از ارمنستان به مدارس ارمنی گرجستان می‌فرستد اما این مدارس هنوز دارای کمبود کتاب و امکانات بوده و نیاز به بازسازی و اصلاح فوری دارند. سالانه حدود پنجاه نفر با ملیت ارمنی وارد دانشگاههای گرجستان می‌شوند.

رسانه‌های گروهی

تفلیس یک مرکز مهم برای انتشارات زبان ارمنی از قبیل انتشار نشریه هاراچ[۴۷] از سوی فدراسیون انقلابی ارمنی از ۱۹۰۶ تا ۱۹۰۹ بوده است که در این نشریه ناشران و نویسندگان مشهور ادبی و سیاسی فعالیت می‌کردند.

بعد از اعمال ممنوعیت از سوی مقامات روسی، نام روزنامه به هوریزون[۴۸] تغییر یافت که وابسته به هیچ حزب سیاسی خاص نبود و تا ۱۹۱۸ انتشار می‌یافت.

هم اکنون یک روزنامه ارمنی به نام وراستان[۴۹] (این کلمه به ارمنی معادل گرجستان است) به زبان ارمنی در تفلیس منتشر می‌شود.

روابط ارمنستان و گرجستان

ارمنستان و گرجستان دارای تاریخ طولانی روابط فرهنگی و سیاسی بوده‌اند تعامل این روابط در قرون وسطی وقتی که گفتگوی فرهنگی باروری علیه امپراطور همسایه خود به عمل آوردند نمایان گشت. ازدواجهای مکرری بین خانواده‌های مشهور و سلطنتی ارمنی و گرجی و نیز بین خانواده‌های چندین نواحی مرزی صورت گرفته است.

روابط ارامنه و گرجیها همیشه ماهیتی واقعی داشته اما آنها حتی این روابط را در سالهای استقلال پس از شوروی رسماً بیان نمودند. دولتهای ارمنستان و گرجستان کلاً با هم دارای روابط مثبتی هستند اما برخی مشکلات در این اواخر هم وجود داشته است. تعداد ارامنه‌ای که در گرجستان ساکنند بیش از تعداد گرجیهایی است که در ارمنستان زندگی می‌کنند.

علیرغم و جود تعداد زیادی ارمنی در گرجستان و داشتن پنج نماینده، مجلس گرجستان هنوز قانونی برای شناسایی نسل کشی ارمنیان تصویب نکرده است. برخی می‌گویند که حد اقل یکی از علل عدم شناسایی نسل کشی، حضور تعداد وسیعی از جمعیت آذری‌ها در گرجستان است که یک اقلیت بزرگ در جمهوری گرجستان محسوب می‌شوند.

احساسات ضد ارمنی

این امر بیشتر در مشاجره در خصوص بی طرفی عقائد یا اظهار نظر در مورد موضوعی اعمال شده از سوی مقامات است تا اعمال فعالیت‌های بالفعل.

برخی از ارامنه معتقدند که آنها قربانی سیاست انتقال توازن جمعیتی از سامتسخه-جاواختی شده‌اند تا تعدادی از خانواده‌های گرجی در آنجا اسکان یابند. ارامنه همچنین دارای نماینده کمی در حکومت هستند یعنی دارای ۵ کرسی از ۲۳۵ کرسی پارلمان می‌باشند. تبعیض و بی اعتمادی متقابل نیز وجود دارد. اعتراضاتی چند نیز وجود داشته که برخی از آنها منجر به برخورد فیزیکی با ماموران قانون شده است.

جمهوری خودمختار آبخازیا نیز دارای جمعیت مهمی از ارامنه است که بیست درصد از جمعیت این جمهوری را تشکیل می‌دهند ولیکن مقامات غیررسمی آبخازی متهم شده‌اند که عمداً از تعداد ارامنه محلی آبخازیا کاسته‌اند.

ارامنه مشهور گرجستان

واسیلی اوسیپویج ببوتوف
هوانس کاچازنونی
گابریل سوندوکیان
  • واسیلی اوسیپویج ببوتوف[۵۰] از شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی

از خانواده برجسته گرجی با اصلیت ارمنی که نقش مهمی در زندگی اقتصادی و اجتماعی در تفلیس در قرون هفدهم و هجدهم اعمال کرد و سپس در نیروی نظامی امپراتوری روسیه خدمت نمود.

  • خوجامیناسیشویلی[۵۱] از خانواده تجار ثروتمند ارمنی در گرجستان که با نشان پرنس از سوی پادشاه گرجی ارکل دوم[۵۲] در ۱۷۷۵ مورد تجلیل قرار گرفت و سمت‌ها و عناوینش از سوی دولت امپراتروی روسیه در ۱۸۵۷ مورد تائید قرار گرفت.
  • آلکساندر خاتیسیان[۵۳] یک روزنامه نگار و سیاست مدار ارمنی بود او بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۷ شهردار تفلیس بود. در طی تاسیس جمهوری دموکراتیک ارمنستان او به عنوان عضو شورای ملی ارمنی تفلیس در شورای ملی ارمنی و بعداً در هیات رئیسه دائمی انتخابی از سوی کنگره ارمنی ارامنه شرق خدمت نمود.

بعد از اعلام موجودبت جمهوری دموکراتیک ارمنستان او به عنوان وزیر خارجه خدمت نموده و پیمان باتومی را با امپراطوری عثمانی امضا نمود او از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۰ به عنوان نخست وزیر انتخاب شد.

  • هوانس کاچازنونی[۵۴] تولد در گرجستان ۱۸۶۸ مرگ در ایروان ۱۹۳۸ او اولین نخست وزیر جمهوری دموکراتیک ارمنستان از ۳۰ می ۱۹۱۸ تا ۲۸ می ۱۹۱۹ بود. او عضو فدراسیون انقلابی ارمنی بود.
  • سایات‌نووا
  • رافی
  • گابریل سوندوکیان[۵۵] تولد در تفلیس ۱۸۲۵ و وفات در سال ۱۹۱۲ او یک نویسنده و نمایشنامه نویس برجسته ارمنی بود و موسس درام نوین ارمنی بود. او از یک خانواده ثروتمند ارمنی بود. سوندوکیان هم ارمنی کلاسیک و مدرن و زبانهای فرانسه، ایتالیایی و روسی را در دانشگاه سن پترزبورگ فرا گرفت یعنی جائی که او مقاله‌ای در اصول نظم فارسی نگاشت.

سپس او به تفلیس برگشته و خدمات اجتماعی انجام داد. در سال ۱۸۶۳ کمپانی تئاتر ارمنی تفلیس اولین نمایش او را با نام عطسه در شب خوش اقبال[۵۶] را به صحنه برد. نمایشنامه معروف او یعنی پپو[۵۷] در سال ۱۸۳۵ مبدل به اولین فیلم ارمنی شد. فیلم دیگر بر اساس آثار او خاتابالا[۵۸] است. تئاتر دولتی ارمنستان به افتخار او نام گذاری شده است.

  • هوانس تومانیان
  • آرام خاچاتوریان
  • سرگئی پاراجانف
  • میکائل تارورودیف[۵۹] (۱۹۹۶ – ۱۹۳۱) او در تفلیس متولد شده و آهنگساز برجسته شوروی با تبار ارمنی بود. او ریاست گروه آهنگسازان اتحادیه سینماتوگرافهای شوروی را از بدو تاسیس آن بر عهده داشت.
  • سباستین شائومیان[۶۰] (۲۰۰۷ – ۱۹۱۶) او تئوریسین شوروی زبانشناسی بود. او علاوه بر ارمنی، گرجی و روسی زبانهای آلمانی و انگلیسی را نیز فرا گرفت. او مدرک زبانشناسی خود را در دانشگاه دولتی تفلیس اخذ نمود. او زبانشناسی ساختاری را در ۱۹۶۵ تالیف نموده و بخش زبانشناسی ساختاری را در انستیتوی زبان روسی در مسکو تاسیس نمود.

او مبادی دستور زایشی[۶۱] روسی را در ۱۹۵۸ و مدل کاربردی دستور زایشی و حسابهای دگرگون شده روسی را در سال ۱۹۶۳هر دو را با سوبولوا[۶۲] بازنوشت نمود.

پانویس

  1. Arevelahayer
  2. Arevmedahayer
  3. Melik-Azaryants
  4. Rustaveli Avenue
  5. Hovnatan Hovnatanian
  6. Iraklii II
  7. Democratic Republic of Georgia
  8. First Republic of Armenia
  9. Avlabari
  10. Cathedral of Saint George, Tbilisi
  11. Ejmiatsin Church, Tbilisi
  12. Norashen Church, Tbilisi
  13. United Javakhk Democratic Alliance
  14. Baku–Tbilisi–Ceyhan pipeline
  15. South Caucasus Pipeline
  16. Kars–Tbilisi–Baku railway
  17. Nagorno-Karabakh
  18. Gugark
  19. Hayk
  20. Hayasa
  21. Jabakha
  22. Vargav
  23. Hzabavra
  24. Adigen
  25. Aspindza
  26. Sagamo
  27. Khavet
  28. Erindja
  29. Davnia
  30. Karsep
  31. Bogdanovka
  32. Gulripsh
  33. Oukhtannes
  34. Tsurtavi
  35. Movses
  36. Matheos of Urkha
  37. Virahayots Tem
  38. Vazgen Mirzakhanyan
  39. Norashen Church
  40. Surb Nshan Church
  41. Shamkhoretsots Surb Asdvadzatsin
  42. Mughno Surb Gevorg
  43. Surb Minas
  44. Nerses Ter-Nersesian
  45. Nshan Garakeheyan
  46. Artvin
  47. Haratch
  48. Horizon
  49. Vrastan
  50. Vasilii Osipovich Bebutov
  51. Khojaminasishvili
  52. Heraclius II of Georgia
  53. Alexander Khatisian
  54. Hovhannes Katchaznouni
  55. Gabriel Sundukian
  56. Sneezing at Night's Good Luck
  57. Pepo 1871
  58. 1971 Khatabala
  59. Mikael Tariverdiev
  60. Sebastian Shaumyan
  61. Generative Grammar
  62. Soboleva
  • ویکی‌پدیا انگلیسی Armenians in Georgia [[۱]]
  • ویکی‌پدیا انگلیسی Armenians in Abkhazia [[۲]]
  • ویکی‌پدیا انگلیسی Armenians in Samtskhe-Javakheti [[۳]]
  • ویکی‌پدیا انگلیسی Armenians in Tbilisi [[۴]]
  • دیدار نمایندگان سازمان "جامعه ارامنه گرجستان" با نماینده ائتلاف "آرزوی گرجستانی - گرجستان دموکراتیک" [۵]
  • نقش ارامنه گرجستان در تحولات منطقه قفقاز مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز ۱۳۸۱ شماره ۳۹[۶]
  • سازمان‌های اجتماعی و دینی ارمنی گرجستان [۷]
  • ارمنی‌ها بزرگترین گروه قومی- نژادی گرجستان [۸]
  • جاواخک: منطقه ارمنی‌نشین گرجستان و موضوع تابعیت دوگانه [۹]