بحث:سبزوار

Page contents not supported in other languages.
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

بدون عنوان[ویرایش]

سبزوار معروف تر از آن است که نیازی به افزودن نام استان "سبزوار(خراسان رضوی)" برای ابهام زدایی داشته باشد. بهتر است آن را به سبزوار تغییر دهید. سعید ۰۸:۲۸، ۳۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)

وضعیت فعلی خوب است؟ سبزوار مستقیما به سبزوار(خراسان رضوی) منتقل شد و صفحه ی سبزوار (ابهام زدایی) ساخته شد.--هریوا ۱۱:۴۷، ۳۱ مه ۲۰۰۷ (UTC)

با سپاس، خوب شد.سعید ۰۷:۰۷، ۳ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

عکس سبزوار بهتر است عوض شود.این عکس را من که اهل سبزوارم هم تا کنون ندیده ام.‍‍Hate ‏۶ اوت ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۲۲ (UTC)[پاسخ]

شفاف‌سازی ارتباط آذربرزین‌مهر با شهر سبزوار[ویرایش]

درود. با نظر به ویرایش‌‌های اخیر یکی از کاربران در این مقاله، از این کاربر ارجمند، در صفحه بحث پروفایلشان، درخواست شفاف‌سازی ویرایش‌های انجام شده توسط ایشان نمودم. نسخه‌ای از مبحث مطرح شده، با هدف مستندسازی موضوع در اصل مقاله سبزوار، به صفحه بحث مقاله نیز ارسال می‌شود. در صورت بهره‌گیری از نظرات و رهنمودهای کاربران پیشکسوت و همچنین علاقمند و دارای مطالعه در موضوع، بسیار سپاسگزار خواهم بود.


متن درخواست بنده از کاربر یادشده:


درود بر شما
شما چند ویرایش در مقاله سبزوار انجام داده‌اید. با نظر به اینکه درستی اطلاعات ارائه شده و همخوانی آن بر واقعیت‌های مسلم موجود، از اهمیت بسیار بالا و بنیادینی برخوردار است خواهشمندم با نظر به ویرایش‌هایتان، توضیح دهید:


1. چهارطاقی خانه دیو (موسوم به آذربرزین مهر؛ در دهه‌های اخیر: یعنی این اسم‌گذاری، قدمت قابل توجهی ندارد) در محدود جغرافیایی و تقسیمات کشوری شهرستان داورزن قرار دارد. آیا آوردن منبع یا منابعی که آدرس آن را در شهرستان سبزوار می‌دهند، باید تغییری در واقعیت موجود، ایجاد نماید؟


2. با فرض اینکه این چهارطاقی در قدیم در شهرستان سبزوار قرار داشته است باید با یادکرد منبع، و رعایت اصل امانتداری به این موضوع اشاره شود و صریحا بیان گردد که این چهارطاقی در تقسیمات جغرافیایی امروز در شهرستان داورزن واقع شده است.


3. وجود چهارطاقی خانه دیو، در شهرستان سبزوار قدیم، یک چیز است و بیان اینکه آتشکده آذر برزین مهر در شهر یا شهرستان سبزوار قرار داشته، چیز دیگری است. این ادعا نیاز به سند و مدرک دارد: به طوری که این منابع معتبر و مستند، بیان نمایند که «دقیقا ارتباط شهر و یا شهرستان سبزوار با آذر برزین مهر چیست؟» و یا به عبارتی شفاف‌تر: «در کدام یک از منابع معتبر مربوط به آیین مزدیسنا و یا متون تاریخی و جغرافیایی معتبر قدیم، به محل آذر برزین مهر در سبزوار، بیهق، فشتنق، داورزن و ... اشاره شده است؟» یادکرد آن منابع، برای تبیین ادعای مطرح شده، نقش حیاتی دارد.


4. در جایی از مقاله سبزوار، نوشته شده است: «سبزوار در کنار جاده ابریشم یا جاده شاهی و راه زیارت معبد بودا قرار گرفته است و آتشکده آذربرزین مهر در این شهر قرار دارد.» بنده در این زمینه درخواست منبع معتبر نموده‌ام و خواهش کرده‌ام «بهتر است توضیح داده شود که: آتشکده آذر برزین مهر، دقیقا در کدام خیابان یا محله شهر سبزوار، قرار دارد؟»


با نظر به موارد یاد شده در بالا، خواهشمندم:
1. در صورتی که توضیحاتی مبتنی بر منابع و مستندات معتبر و متقن وجود دارد ارائه گردد. نوشتارهای خبرگزاری‌ها که به عنوان مثال با رییس یا کارشناس اداره میراث فرهنگی همان منطقه مدعی، مصاحبه کرده‌اند در این مورد، منبع بی‌طرف و معتبری نمی‌تواند باشد مگر اینکه اصل امانتداری رعایت شده فقط به عنوان یک نظریه (با یادکرد مشخصات نظریه‌دهنده) و احتمال ارائه گردد. (بنده از این رویکرد، حمایت می‌نمایم و قطعا اگر خود نیز منابع قابل اعتنایی یافتم که تاکیدی بر این رویکرد باشد شخصا بر مقاله سبزوار خواهم افزود)
2. در صورتی که توضیحات مبتنی بر منابع و مستندات معتبر و متقن ارائه نگردد. بایسته است که از اشاعه اطلاعات نامعتبر و یا مبتنی بر منافع و مصالح محلی، پرهیز گردد.(بنده نیز در این مورد، خواستار حذف این اطلاعات از مقاله سبزوار و تغییر نام آذر برزین مهر از تمام عکس‌های موجود در فضای ویکی پدیا، به نام تثبیت شده آن یعنی «چهارتاقی خانه دیو» هستم.
با سپاس فراوان Reyvand (بحث) ‏۱ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۲۴ (UTC)[پاسخ]

.

.

.

✓ با اینکه پاسختان را تمام و کمال در صفحه ی بحثم قرار دادم اما شما قصد در خدشه دار کردن آثار ثبت شده را دارید. در فضای مجازی زورتان را بزنید چرا که در واقعیت حرف شما خریدار ندارد. پاسخ را کپی میکنم،

↓||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||↓

درود بر شما جناب Reyvand
پاسخ موارد یک و دو:
از اینکه میفرمایید اتشکده در داورزن است، خدمتتون عرض کنم که تقسیمات بی نهایت خنده داری که از 10 کیلومتری سبزوار به اطراف را به شهرهایی همچون داورزن یا خوشاب و ... داده اند تا جمعیت آن به حدی برسد که آن را شهرستان بخوانند جنبه سیاسی داشته تا بتوانند سبزوار را استان کنند، با کسب کمی اطلاعات متوجه خواهید شد که این اعمال فرمالیته بوده و به محض محقق شدن استان سبزوار بیشتر روستا ها به شهرستان مربوطه برگردانده میشوند. چرا که مردم روستا زیر بار نمیروند برای مثال روستای فرخار و روستاهای مجاور آن (از بلقان آباد به طرف نیشابور)که از شهرستان نیشابور بوده همان طور که میدانید به شهرستان خوشاب داده شده درحالی که اهالی روستا رضایت ندارند و خود را نیشابوری میدانند. پس اینکه بگوییم آتشکده از شهرستان داورزن است با اینکه به سبزوار بسیار نزدیکتر است تا به داورزن کمی مشکل دارد چون در آثار سبزوار به ثبت رسیده نه داورزن.(پوسترهای بزرگ چاپ شده در دانشگاه فردوسی مشهد هم نام سبزوار زیر عکس درج شده) پس خدا رحم کرد که مناره خسروگرد اگر تنها ده کیلومتر آن طرفتر بود الان باید به شما حساب پس میدادیم.

بنابراین خواهشمندم به نقشه مراجعه کنید و روستای فشتنق(کنار آتشکده) را بررسی نمایید ببنید با عقل جور در میاد که فشتنق که به سبزوار نزدیک تر است به شهرستان داورزن که شهر آن 859 خانوار جمعیت دارد تعلق داشته باشد؟ اینست که تعصب ما را دلیل بر دشمنی با نیشابور یا مشکل با حضرتعالی مپندارید.

همچنین اضافه میکنم شهرستانی که اداره ی میراث فرهنگی ندارد نمیتواند اثری را به نام خود ثبت کند.( پس لطفا از عمل خدشه دار کردن آثار تاریخی سبزوار خودداری کنید.)چرا که بنده اجازه نمیدهم این اثر از صفحه ی سبزوار پاک شود مگر اینکه ابتدا از سایت میراث فرهنگی پاک شود. چرا که میراث فرهنگی آن را به سبزوار نسبت داده است نه بنده.

پاسخ مورد سوم: از آنجایی که چهار طاقی ریوند که بنایی در کوههاست و پله هایی مخروبه دارد در این منطقه یافت شده و مسلماً از شواهد پیداست که این سازه ها به قبل از دوران اعراب برمیگردد بر فرض که در دهه ی هشتاد چند گمراه آن را آتشکده خوانده و چهارطاقی یافت شده و سوراخ وسط آن برای کباب درست کردن اهالی فشتنق بوده یا شاید هم جانپناهی بر روی کوه ها(چرا که نه!) باز هم شما نمیتوانید ثبت آثار ملی را زیر سوال ببرید مگر اینکه مکان آتشکده را تشخیص و رونمایی کنید. این که نیشابور در زمانی مطرح بوده و آتشکده را با آن آدرس دهی میکرده اند دلیل بر این نمیشود که شما بخواهید بررسی های دهه ی هشتاد را زیر سوال ببرید چرا که استناد شما بر کتبی است که نهایتا 2 هزار سال قدمت داشته باشند یا بیشتر. سنگ نبشته ای نبوده که شما حاضر نیستید شرایط فعلی را (که ممکن است اشتباه باشد) بپذیرید. باز هم تلاش های شما قابل تقدیر است چرا که بنده به شخصه از کل کل با افراد خسته شده ام و از آنجایی که به تصمیم گیری های افراد غیر متخصصی که در چند دهه ی اخیر اقداماتی کرده اند شک دارم، اگر اطلاعات جدیدی دارید به ادارات مربوطه مراجعه کنید و آن را به ثبت برسانید. در غیر این صورت به کد 4035 احترام بگذارید و به جای اینکه در فضای مجازی به زور نظراتتان را به مردم بفهمانید با اقتدار آن را بر سر تمام مردمی بکوبید که آن را قبول نمیکنند.

پاسخ مورد چهارم: از آنجایی که این نوشته ها را خبرگزاری میراث فرهنگی(که مربوط به سبزوار یا سبزوار ی ای نیست) منتشر کرده و نه بنده بنابراین خواشمندم که اول آن را از خبرگذاری مربوطه که بسیار معتبر است پاک کنید و سپس بنده خودم نوشته ها را پاک خواهم کرد. برای خودم هم سوال است که قدیمی ترین رد پای انسان ابزار ساز در این منطقه یافت شده و چرا مردم خبر ندارند و به آن افتخار نمیکنند ولی با کمی پیگیری متوجه شدم که علی آریایی و کلود سیبلت واقعا تحقیقاتی انجام داده و تکه سنگهایی پیدا کرده اند. بنده نه تنها لینک منبع را در ویکی پدیا قرار دادم بلکه یک نسخه از خبر ذخیره کرده ام:

میراث فرهنگی CHN

همانها نوشته بودند سبزوار بر جاده ابریشم و معبد بودا قرار داشته که حتما داشته، معبد بودا را نمیدانم چه هست یا کجاست ولی میدانم که دو روستای زعفرانیه و مزینان در چپ و راست سبزوار بر سر راه قرار داشته اند پس دور از ذهن نیست که سبزوار هم بوده است، هرچند علم بنده در این رابطه کافی نیست ولی تا پایان تابستان 96 سعی دارم اطلاعاتی در این رابطه نیز کسب کنم.

در پایان از شما توقع دارم تا اندکی صبر کنید تا بنده در دو الی سه روز آینده به میراث فرهنگی مراجعه کرده و جویا شوم که شما ثبت شده 4035 به چه نامی ثبت شده است اگر چهارطاقی ریوند بود و نه آتشکده مطمئن باشید خودم این ادعا را حذف خواهم کرد شما نیز اگر مایلید اینکار را بکنید تا بر هر دو روشن شود.(شاید فهرست یادمان های ایران در ویکی پدیا اشتباهاٌ آتشکده نوشته باشد و مردم هم که اعتباری نیست متاسفانه)

با تشکرAriaamiri (بحث) ‏۱ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۳۳ (UTC)[پاسخ]

.

جناب Ariaamiri، درود. با نظر به رویکرد خاص شما نسبت به موضوع، و آخرین اقدامتان در مورد حذف مستندات متمرکز شده، دلیلی برای بحث در پروفایل کاربری باقی نمی‌ماند بنابراین خواهشمندم از آنجا که بحث درباره مقاله سبزوار است، از مطرح نمودن مباحث بعدی در پروفایل کابری، پرهیز گردد. در بخش بحث مقاله سبزوار نیز بدون هیچ حاشیه‌ای صرفاً به بررسی منابع و مستندات تاییدکننده دیدگاه شما می‌پردازیم. از نظر بنده، نه موضوع مطرح شده و نه به طور کلی کار در ویکی‌پدیا، موضوع شخصی نیست. همانطور که گویاست بنده وقت و انرژی لازم را برای به سرانجام رسیدن موضوع، صرف می‌نمایم بنابراین از شما خواهشمندم ملاحظه بفرمایید و تا رسیدن به نتیجه نهایی و پایدارسازی مبحث مربوطه در مقاله سبزوار، از طرح مطالب غیرمتبط (اعم از مطالب فاقد منبع و یا دارای منبع غیرمعتبر و دارای تردید در تاییدپذیری) پرهیز گردد. هدف، بحث کردن نیست؛ بلکه به نتیجه رساندن مقاله، با رویکرد و مستنداتِ درست است. با مهر و سپاس فراوان. Reyvand (بحث) ‏۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۵۸ (UTC)[پاسخ]

.

جناب Reyvand دلیل حذف رمان شما کاملا مشخص و واضح است و دلیل آن در خلاصه برای شما بیان شد.
زین پس محبت بفرمائید بحث را در صفحات متفاوت کپی نکنید چرا که دوباره آنها را پاک خواهم کرد.(از این صفحه به آن صفحه میپرید چرا؟) یک بار کپی کردید بنده در هر دو جا جواب دادم ولی این بار دلیلی ندیدم که اجازه بدهم مباحث صفحه ی بحث خودتان را در صفحه بحث بنده کپی کنید(چون شما فکر میکنید به هم مرتبط اند) با این حال آماده ی شنیدن داستان های شما و پاسخ به آن در مکان به جا هستم. از بابت میراث فرهنگی نیز عجله نکنید پیگیر آن هستم تا ببینم چهارطاقی ثبت شده یا آتشکده! هرچند در مراجعه ی روز چهارشنبه باستانشناس ماموریت بودند اما دوباره پیگیر خواهم شد. Ariaamiri (بحث) ‏۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۲۸ (UTC)[پاسخ]

↑||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||↑

.

.

.


جناب Ariaamiri گرامی، درود

۱. نخست؛ بایسته می‌دانم توجه شما را به بازاندیشی و ژرف‌اندیشی در بحثی که در صفحه کاربری بنده، عنایت فرموده‌اید و همچنین یادآوری اقدام مورد انتظار از شما، پیرامون محتوای گفتارتان در آن مبحث جلب نمایم. تاکید می‌نمایم: به عنوان یک هنجار فرهنگی، در جامعه‌ای که در آن حضور داریم (جامعه ویکی‌پدیا)، بنده پی‌گیر موضوع خواهم بود.


۲. دیگر اینکه؛ خواسته بنده در مورد ویرایش‌های انجام شده در مقاله سبزوار، ارائه نظرات و برداشت‌های شخصی شما و یا منابع محلی درباره و یا در حواشی موضوع، نیست. بنابراین، از شما خواهشمندم دوباره و با دقت و تعمق بیشتر، یکایک انتقادات مطرح شده را بازخوانی بفرمایید. به اصل موضوع بپردازید؛ درخواست بنده، آوردن استدلال و یا توجیه، توسط شما و یا دیگران نیست. ما به منبع معتبر و دارای توانایی تاییدپذیری، نیازمندیم. بنابراین، پیشنهاد می‌نمایم در صورتی که دانش و یا منابع لازم و کافی، در دسترس نیست از راهنمایی‌ و دانش کاربران کاربلد بهره‌مند شوید.


۳. باید یادآور شوم که رویکرد بنده به این بحث و کلا کار در ویکی‌پدیا، به هیچ روی؛ نگاه شخصی و عاطفی به موضوع نیست. همانطور که ملاحظه می‌فرمایید در این بحث، نامی از شخص خاصی نیاورده‌ام و با بیان عبارت «ویرایش‌‌های اخیر یکی از کاربران در این مقاله (مقاله سبزوار)»، خودِ ویرایش و محتوایِ آن را موردِ خطاب و پرسش قرار داده‌ام. صرفا شفاف‌سازی موضوع با تکیه بر منابع معتبر علمی (و نه مصاحبه‌ها یا گزارش‌های خبری بدون منبع و یا نشات‌گرفته از منابع و یا خبرنگاران ذی‌نفع محلی) مورد نظر است. بنابراین، حتی اگر فردی بخواهد موضوع را شخصی نماید، دیدگاه و کنش بنده همچنان مبتنی بر رویکرد علمی (ارائه منابع معتبرِ دارای توانمندی تاییدپذیری بالا) خواهد بود.
سپاس فراوان Reyvand (بحث) ‏۲ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۰۴ (UTC)[پاسخ]

.

.

.

جناب Reyvand گرامی؛
مطالب اخیر(سه بند بالا) هیچ ربطی به صفحه ی بحث شهر سبزوار نداشته و ندارد. نمی توانم درک کنم که چرا باید مطالبی که پیرامون مقاله ی شیخ حسن جوری و اعتقادات مذهبی بین بنده و شماست بایستی در اینجا نوشته شوند آن هم به صورت ناگهانی چرا که بسیاری از جوابیه های بنده در این صفحه نبوده و چیزی جز مغلطه و تخریب در این سه بند بالا نمیبینم،(امیدوارم که اشتباه کرده باشم) بنابراین خواهشمندم سه بند اخیر به علاوه ی نوشتار کنونی بنده (همینها) از این صفحه پاک یا به صفحه ی بحث کاربریتان منتقل گردد.

با سپاس Ariaamiri (بحث) ‏۷ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۱۶ (UTC)[پاسخ]

.

.

.

✓ ✓ ✓


بحث‌های صورت‌پذیرفته میان جناب Ariaamiri گرامی و بنده، درباه همین موضوع، در پروفایل کاربری ایشان متمرکز گردید.
Reyvand (بحث) ‏۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۸ (UTC)[پاسخ]


←←←° •↓ توضیح درباره تغییرات مرتبط با بند بالا ↓• °→→→

در آخرین بازدید، دریافتم که موارد یادشده در بند بالا، توسط کاربر یادشده، حذف شده است. از این روی؛ خواهشمندم برای دسترسی به محتوای مورد بحث، به این صفحه مراجعه فرمایید. پس از بارگزاری صفحه، تیتر «خواهشمندم ویرایش‌های اخیرتان را در مقاله «سبزوار» شفاف‌سازی نمایید.» را ملاحظه فرمایید. در این بخش، مباحث مربوط به تاریخ ۲ مه ۲۰۱۷ و بعد از آن که توسط کاربر یادشده حذف شده‌اند، قابل دسترسی است. بر این باورم که مستندسازی رویدادهای مرتبط با ویرایش یک مقاله، به شفافیت و حرکت در راستی بهینگی ویرایش‌ها کمک می‌نماید. Reyvand (بحث) ‏۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۲۷ (UTC)[پاسخ]


جناب Ariaamiri، درود. جدا از مطالبی که در آخرین نوشتارتان در صفحه بحث پروفایل کاربری‌تان مطرح نموده‌اید؛ از شما بخاطر کوششتان در دستیابی به اطلاعات مرتبط با موضوع بحث، سپاسگزاری می‌نمایم. با نگاه به مطالب پیشین شما، بایسته می‌دانم خدمتتان عرض نمایم که یکی از کاربردهای چهارطاقی، می‌تواند آتشکده باشد و باید بدانید که در بنای چهارطاقی خانه دیو، آثار آتشدان پیدا شده و در اینکه این چهارتاقی، آتشکده است تردیدی نیست. اما در مورد مدرک CHN که لینک نسخه ذخیره‌شده آن را ارائه کرده‌اید خودتان هم با یک بررسی ساده می‌توانید دریابید: این مدرک، تاییدپذیر نیست زیرا در شهر سبزوار، آتشکده‌ای وجود ندارد. متاسفانه از این نوع اطلاعات خاص، در منابعی که از آنها انتظار صحت بالایی داریم بعضی اوقات دیده می‌شود مثلا چندی پیش، مقاله‌ای را درباره همین موضوع دیدم که با همکاری استاد و دانشجویی از یکی از مراکز آموزشی، تهیه و نوشته شده و در «دومین همایش ملی پژوهش‌های کاربردی در جغرافیا و گردشگری» نیز ارائه شده است، از محتوا که بگذریم؛ به طور خاص یک عکس توجه مرا خیلی به خود جلب کرد لطفا آن را در در این لینک ببینید. حالا این لینک و این لینک را هم ببینید. چه خوب است اگر ابعاد، معماری بنا و مساحت محوطه تخت سلیمان را با چهارطاقی خانه دیو، مقایسه شود! گفتنی است که تخت سلیمان (آتشکده آذرگشنسب) یکی از سه آتشکده بزرگ ایران باستان و از نوع آتش بهرام است.
جناب Ariaamiri گرامی، از آنجا که زحمت مراجعه به اداره میراث فرهنگی سبزوار و بررسی موضوع را بر عهده گرفته‌اید شایسته می‌دانم شما را به پرس و جو و مشاهده دو نوع مدرک بااهمیت جلب نمایم:


۱. پرونده ثبتی چهارتاقی خانه دیو (یعنی همین که شما آن را آذربرزین‌مهر می‌خوانید و همین چند سال پیش آن را به نام چهارطاقی ریوند می‌خواندند): در میان مدارک و نامه‌ها و ابلاغیه‌های موجود در پرونده، آنچه اطلاعات مفیدی دربارهٔ اثر می‌دهد «گزارش ثبتی اثر» است. در گزارش ثبتی، اطلاعاتی همچون موقعیت اثر، تاریخچه، سوابق پژوهشی، مشخصات اثر، تصاویر، پلان، کروکی و … آمده است. کیفیت کار انجام شده بر روی گزارش، و مخصوصاً مستندات علمیِ تاریخی و باستانشناسی (با دیتیل و جزئیات مشخص، مستدل و مستند) ارائه‌شده می‌تواند به آگاهی بیشتر شما دربارهٔ این چهارتاقی خیلی کمک کند. در یاد داشته باشید که این نوع گزارش‌ها را یک کارشناس، تهیه و تنظیم می‌کند و برای ملاحظه و تأیید به مراتب بالاتر، تقدیم می‌نماید بنابراین وحی منزل نیست؛ اما اگر مستند به منابع معتبر و تاییدپذیر باشد قطعاً در برومندی و پیروزمندی دیدگاه شما بسیار مؤثر خواهد بود.


۲. گزارش‌های هیئت‌های باستانشناسی: از سال ۱۳۸۶ (آغاز نخستین مطالعات باستانشناسی توسط هیئت باستان‌شناسی مشترک ایران و لهستان در این چهارتاقی)، چند فصل مطالعات باستانشناسی توسط گروه‌های مختلف در این محل انجام شده. قطعاً باید خروجی این مطالعات، گزارش‌هایی باشد که جزئیات و دستاوردهای هر فصل مطالعات باستانشناسی را ارائه می‌کند. تا جایی که بنده به آن رسیده‌ام چنین است که مطالعات باستانشناسی؛ با نگاه به ابعاد و فضاهای مکشوفه در چهارتاقی خانه دیو، قرار داشتن آتش آدران یا آتش محلی را که در درجه اهمیت پایین‌تر از آتش بهرام قرار دارد را در این محل تأیید کرده‌اند. اما متأسفانه، متن اصلی گزارش‌ها را تاکنون ندیده‌ام. امیدوارم در صورتی که شما بتوانید به این گزارش‌ها دسترسی پیدا کنید، اطلاعات تازه‌تری از این چهارتاقی داشته باشیم و بسته به کیفیت کار انجام شده، شاید مستندی باشند بر تقویت دیدگاه شما.

چشم‌انتظار نتایج بررسی‌های جنابعالی (که دستاورد آن قاعدتا باید ارائه مدارک معتبر و تاییدپذیر باشد) هستم و به امید خدا، در نوبتی دیگر، به بررسی ابعاد دیگری از موضوع می‌پردازیم. با سپاس فراوان. Reyvand (بحث) ‏۶ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۴۰ (UTC)[پاسخ]

.

.

.

درود جناب Reyvand؛

1. از شما عاجزانه تقاضا دارم مطالب را در همین صفحه نگه دارید و از این شاخه به آن شاخه نپرید تا اولا حجم مطالب تکراری کمتر و نیز فهم مطالب و ترتیب آن برای نظردهنده سوم آسان شود. (همانطور که شما مطالب را از صفحه تان حذف کردید بنده نیز خواهم کرد تا فقط همین جا باشد.)

2. زین پس خلاصه تر بنویسید چرا که بنده خسته شدم.(واقعا) خلاصه و مفید(البته که تاکنون بوده ولی شاید بخاطر تکثیر و ارجاع های بیش از حد این موضوع احساس میشود.)

3. با باستانشناس مربوطه قرار ملاقاتی در روز سه شنبه دارم (اگر میسر شود).

4. شما ماشالا باستانشناس هستید چرا روند مجازی را بیش گرفته اید و در واقعیت تلاش نمی کنید چرا که چنانچه مشخص شود که در کد میراث فرهنگی مورد نظر نام آتشکده درج شده.( حتی اگر به دروغ و با زد و بند میراث فرهنگی سبزوار که توانسته باشد به نفع خودش و به اشتباه آن را درج کند) دیگر شما اجازه ندارید به نقد و بررسی باستانشناسان لهستانی در فضای مجازی بپردازید و بایستی اقدام به جا صورت بپذیرد، مطمئنا روند پیگیری و بروکراسی اداری آن را بهتر از بنده میدانید.

5. من چطور میتونم به شما بگم که خودم هم با شما موافقم و میدونم حکومتی که فقط 1400 سال گذشته رو قبول داره و اجازه داده تا بقیه نابود بشن پس به ادارات میراث و هیئت های منتخبش هم جهت کاوش هیییییچ اعتباری نیست ولی همانطور که فعلا بایستی به قوانین حکومت که رای اکثریت مردم است احترام بگذارید بایستی به توابع آن احترام بگذارید. چرا که شما نه باستانشناسید و نه تاکنون محل را کاوش کرده‌اید. اگر هستید یا کسانی را میشناسید اقدام کنید و بنده را از این همه بحث معاف بفرمایید.

با سپاس Ariaamiri (بحث) ‏۷ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۰۴ (UTC)[پاسخ]


Ariaamiri گرامی، درود بر شما. در مورد بند ۳؛ باز هم از شما بخاطر تصمیم ستایش‌برانگیزتان (مراجعه به اداره میراث فرهنگی) سپاسگزاری می‌نمایم و بسیار امیدوارم که دستاورد خوب و روشنگری در پی داشته باشد. در مورد بند ۴؛ بنده تردیدی در دیدگاه‌های پیشین خود ندارم. و گمانم بر این است که با بررسی و اندیشیدن بیشتر در موضوع، فرصتی بهتر برای شما در راستای دریافت بهتر از موقعیت جغرافیایی و جایگاه آیینی چهارطاقی خانه دیو فراهم می‌شود. هدف از ارجاع شما به آن دو گونه مدرک مهم، باز شدن پرده‌های تازه‌تر و ژرف‌تر از موضوع به روی شما (که علاقمندی‌تان واقعا ستایش‌برانگیز است) و همچنین افزایش‌های دانسته‌های خودم در رابطه با اسناد موجود در آرشیوهای محلی درباره این موضوع است. درباره بندهای ۱ و ۲ باید خدمتتان عرض نمایم که دیدگاهم را پیش از این، برایتان نوشته‌ام. تابعیت جغرافیایی چهارتاقی خانه دیو در محدوده تقسیمات کشوری شهرستان داورزن، چنان است که آفتاب نیم‌روز را در آسمان، انکار نتوانم کرد. رفتار و گفتار بنده، کاملا شفاف و مبتنی بر فرایندی منطقی است اگر اقدام مناسب صورت می‌پذیرفت، نیازی به پیگیری دوباره و پافشاری دگرباره وجود نداشت. بررسی آرشیو و تاریخچه گفتگوهای شما و بنده، گویای همه چیز است و نیازی به بیش‌سخن گفتن در این مایه نیست. در مورد بند ۵؛ دیدگاه بنده، لزوما با دیدگاه شما همخوانی ندارد زیرا با سیاست، کاری ندارم. اما دیدگاه‌های بنده درباره موضوعاتی که درباره آنها (چه تاریخی و چه جغرافیایی) می‌نویسم، دیدگاه و برداشت شخصی نیست ضمن اینکه وجدان بیدار و روش علمی نیز هم اجازه چنین کاری را نمی‌دهد. این‌ دیدگاه‌ها برآمده از مطالعاتی است که بر روی مقالات و منابع (از نویسندگان معتبر و ناشران شناخته‌شده) داشته‌ و دارم و اگر مدرک و یا پژوهشی با همان پایه استناد و استدلال و اعتبار بیابم، چه در رد دریافته‌های قبلی باشد و چه در تایید آن‌ها؛ بی‌هیچ گمانی، پیرو حقیقت خواهم بود.
برادر خوبم، بنده خشنود به رنج و زحمت شما نیستم و که باشم که شما را معاف بدارم یا نه!؟ این، شوق و دلبستگی ناب و عمیق شماست که شما را بسوی کوشش در راه دانستن بیشتر می‌کشاند (لطفا هر جا خواستید متوقفش کنید) اما چنانکه یافته‌ای داشتید لطفا بنده را هم مرهون لطف و مهر خود بفرمایید و در جریان بگذارید. بی‌کرانه و بسیار سپاسگزار خواهم شد. ارادتمند. Reyvand (بحث) ‏۸ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۰۷ (UTC)[پاسخ]

.

.

.

درود؛
طی دیدار بنده با جناب آقای عبدالله‌زاده ثانی، باستانشناس اداره میراث فرهنگی، اطلاعات بسیاری دستگیرم شد. از نوشتاری که در مورد کاوشهای باستانشناسی مربوط به سال 1356(1977 میلادی) توسط هیئتی خارجی که قاطعانه اعلام کردند که خانه دیو همان آتشکده ی مربوطه است تنها یک عکس تهیه کردم (اجازه عکس گرفتن از تمام و کمال آن به بنده داده نشد)
فایل مربوطه: کاوشهای سال 1356

لازم به ذکر است که این نوشتار دست خط فردی به نام فائق توحیدی میباشد که نسخه ی اصلی آن در تهران نگهداری میشود و یک کپی از آن نیز در سبزوار موجود است. در صفحات بعدی آن نیز پلان ها و عکس های قدیمی ارائه شده و با جزئیات به آن پرداخته است. از جمله یافته هایی در آنجا مانند سکه و... و محوطه های اطراف آن از جمله پاتاو و تالار و پله ها و محوطهایی که برخی ویران شده اند.

نتیجه:

1.در کد 4035 اداره میراث فرهنگی کشور دقیقا این عبارت به ثبت رسیده: چهارطاقی دیو(آتشکده آذربرزین مهر)

2.با توجه به چهارطاقی دیو(آتشکده آذربرزین مهر) شما نبایستی این دو مقاله را در ویکیپدیا از یکدیگر جدا میکردید.

3.آتشکده ی آذربرزین مهر که احتمالا در قرون اخیر خانه دیو خوانده شده(به دلیل تغییر دین مردمان منطقه به اسلام) فعلا معتبرترین یافته ای است که با تمام منابع تاریخی همخوانی داشته و معماری و سنگ بنای آن نیز به دوره ی ساسانی برمیگردد که با سنگ درشت و ساروج ساخته شده است. برای اثبات این مدعا به ژورنال آمریکایی زیر مراجعه کنید و ببینید که در ابتدای مقاله آن را به سبزوار نسبت داده و آن را آتشکده ساسانی آذربرزین مهر نیز خوانده و پلات هایی از چهارطاقی دیو ضمیمه کرده است( همچنین به سایر عقاید موجود نیز پرداخته ولی در نهایت چهارطاقی را همان آتشکده ی آذربرزین دانسته.)
ژورنال آمریکایی علوم

بنابراین خواهشمندم با جدا کردن مقاله ی آتشکده ی آذربرزین مهر از چهارطاقی ریوند از گمراه کردن اذهان عمومی خودداری کنید. چرا که نمیتوان هیچ را جایگزین آثار به جای مانده کرد. اگر چنانچه آتشکده ی آذربرزین مهر جای دیگری است پلان آن را ارائه کنید.

4.همچنین همانطور که در گذشته آمد، ببینید: پوستر اداره ی میراث فرهنگی

5.جنگ و جدال‌هایی از سر فقر فرهنگی، بین شهرهایی همچون رشت و انزلی، دزفول ، اندیمشک، سبزوار و نیشابور و... در ایران، نشات گرفته از افکار قرون وسطایی برخی از مردمان آن است. سعی کنید جدا از عظمت نیشابور بزرگ؛ تمدن شش هزارساله ی سبزوار بزرگ را بپذیرید و آن را انکار نکنید. اینکه سبزوار در دوران درخشش نیشابور (دوران اسلامی) رو به ویرانی نهاده به ابن معنی نیست که سبزوار هیچ و نیشابور همه باشد، چراکه جدا از اقتدار سربداران در همان دوران اسلامی و اقتدار آن در 100 سال گذشته(به نسبت نیشابور)، شواهدی در سبزوار مشاهده شده که ثابت میکند که سبزوار در شش هزار سال پیش تمدن ارسال میکرده، برای مثال مُهر حکومتی ای که نشان موزه سبزوار از آن گرفته شده است.

پس به سبزوار احترام بگذارید و از مخدوش کردن آثار دوره ی ساسانی آن مانند آتشکده و خسروگرد و ... (ناگفته هایی که به زودی به آن خواهم پرداخت) خودداری کنید.


با توجه به تمام مندرجات بالا ↑ خواهشمندم شخصی بی طرف قضاوت نماید.
با تشکر Ariaamiri (بحث) ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۵۰ (UTC)[پاسخ]

  • از طرفین خواهشمندم خلاصه بنویسند. از جناب آریا امیری خواهشمندم خونسردی‌شان را حفظ کنند، روی اصل موضوع متمرکز بمانند، و از نیشابور و موضوعات متفرقه ننویسند.
    مهم منابع معتبر و به‌روز است. پوستر اداره میراث فرهنگی منبع معتبر نیست. لینک ژورنال آمریکایی علوم برای من باز نمی‌شود. لطفاً بجای گوگل درایو به اصل مقاله لینک دهید. همچنین توجه شود که ممکن است روایت‌های گوناگون و گاه متضاد وجود داشته باشد.
    آذر برزین‌مهر را حذف می‌کنم. دربارهٔ حذف یا نگه داشتن چهارتاقی دیو شک دارم. از یک طرف، این اثر به هر حال جزو جاذبه‌های توریستی حوزهٔ شهری سبزوار شمرده می‌شود، همانطور که مثلاً گنج‌نامه جزو جاذبه‌های توریستی شهر همدان شمرده شده‌است (رجوع به مقالهٔ برگزیدهٔ همدان). از طرف دیگر، به لحاظ جغرافیایی هم‌اکنون در شهرستان تازه‌تأسیس و نسبتاً کم‌جمعیت داورزن واقع شده‌است. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۴۴ (UTC)[پاسخ]
    فعلاً این ویرایش [۱]. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۵۲ (UTC)[پاسخ]


درود فراوان. نخست از جناب Ariaamiri بخاطر بررسی میدانی موضوع از کارشناس اداره مطبوع، سپاسگزاری می‌نمایم.
۱. مستندات ارائه شده توسط ایشان (اعم از گزارش کاوشهای ۵۶ و ژورنال آمریکایی) را در فرصت مناسب، مطالعه می‌کنم.
۲. در کار و روش علمی؛ ما به فعلا کاری نداریم آنچه اهمیت دارد حقیقت است و یا دست‌کم تطابق کافی و لازم با حقیقت ... خواهشمندم بخاطر فضای دانشنامه‌ای ویکی‌پدیا، از این نوع ادبیات، جداً و صراحتاً پرهیز شود.
۳. ببینید برادر خوبم؛ موضوع بحث ما اصلا قدمت شهر سبزوار نیست. موضوع بحث، شفاف‌سازی ارتباط شهر سبزوار با ماهیتی تاریخی و آیینی به نام «آذر برزین مهر» است. به عنوان نمونه، شهر همدان با عنوان هگمتانه در متون تاریخی و آیینی قدیم، وجود دارد (هویت دارد) گنجنامه، تپه هگمتانه، گورستان پارتی و ... هم از آثار ملموس بر جای مانده و منسوب به این هویت تاریخی مشخص، مستند و شناسنامه‌دار هستند.
بنابراین؛ راهنمایی‌ای که بنده برای شما دارم این است که جدا از مباحث قدمت و دیرینگی و دیگر حواشی اینچنینی، ما باید ارتباط موجودیتی به نام «شهر سبزوار» را با «آذر برزین‌مهر» بر اساس منابع معتبر و تاییدپذیر بیابیم. اگر یافتیم، قطعا باید این موضوع، در مقاله سبزوار (و به تصریح بیاید) و اگر چنین یافته‌ و دانسته‌ای وجود ندارد، چهارتاقی خانه دیو نیز که بنا به نظر برخی پژوهشگران و باستانشناسان، می‌تواند یکی از گزینه‌های احتمالی برزین‌مهر باشد چون در محدود تقسیمات کشوری شهرستان داورزن قرار گرفته، ارتباطی با شهر سبزوار ندارد ... معرفی کردن آن به عنوان آثار و یا جاذبه‌های شهر سبزوار، خلاف واقع است. چنانکه به نظر می‌رسد در منبع قبلی ارائه شده توسط شما از CHN (ذکر شده در همین صفحه) آن کارشناس محترم طرف مصاحبه نیز اطلاعات را خلاف واقع، عنایت فرموده‌اند؛ چون در شهر سبزوار، آتشکده‌ای وجود ندارد.
موضوع، ابعاد جدی دیگری نیز دارد که در نوبت بعدی به آن خواهیم پرداخت.


جناب 4nn1l2 بزرگوار و گرامی، بسیار فراوان خوشحال و سپاسگزارم که وارد این بحث شدید ... مقاومت در برابر بازاندیشی در مستندات و مستدلات پیش‌فرض چنان است، که بحث واقعا بسته و قفل شده بود. از جنابعالی خواهشندم توضیحات ارائه شده توسط توسط بنده را لحاظ بفرمایید. قطعا در قاموس شما نیز، به تفاهم رسیدن معادل دست یازیدن به حقیقت، و حق را ادا نمودن نیست (بنده، روش و منش شما را این‌گونه دریافته و پنداشته‌ام) از دیدگاه بنده؛ مساله دارای اهمیت، میانه‌داری در تقسیم حق و یا هر چیز دیگری نیست؛ اولویت، ژرف‌اندیشی در این است که خراسان، در برابر یکی از شایان‌ترین مستندات خود در تاریخ ایران دوره مزدیسنایی، حاضر است به چه اندازه‌ و کیفیتی، رضایت بدهد! به هر روی؛ بنده، پیرو صلاحدید و رهنمود شما هستم ضمن اینکه وظیفه خود می‌دانم درباره آنچه مطالعه کرده‌ام و می‌دانم به نیک‌اندیشانی همچون شما، مشاوره و اطلاع‌رسانی نمایم. همچنین بخاطر به درازا کشیدن مطلب، پوزش می‌خواهم. ارادتمند. Reyvand (بحث) ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۱۴ (UTC)[پاسخ]


درود. گزارش کاوش‌های ۵۶ و ژورنال آمریکایی، برای بنده نیز در دسترس نیست. از جناب Ariaamiri نسخه‌ای در دسترس، از آنها را ارئه نمایند. اما امروز فرصتی فراهم شد تا اندکی به بررسی برخی موضوعات مطرح شده در بحث بپردازم:
۱. ارتباط «شهر سبزوار» با «آذر برزین مهر»: در چند مرجع مطرح در زمینه کیش مزدیسنا و آیین ایران پیش از اسلام، شامل «دانشنامه مزدیسنا» (جهانگیر اوشیدری)، «واژه‌نامه پازند» (رستم شهزادی)، «فرهنگ اساطیر ایرانی بر پایه متون پهلوی» (خسرو قلی‌زاده)؛ مدخلی به نام «سبزوار» و یا «بیهق» (که این دومی، اعم از شهر سبزوار است) پیدا نشد. پروفسور کریستنسن در کتاب شاخص «ایران در زمان ساسانیان» نوشته است: «آذر برزین‌مهر، یا آتشکده کشاورزان، در مشرق مملکت، در کوه‌های ریوند شمال غربی نیشابور، واقع بود. لازار فارپی قریه ریوند را قریه مغان می‌نامد. به اعتقاد جکسن، مکان این آتشکده در قریه مهر بوده است، که در سر راه خراسان به یک فاصله از میاندشت و سبزوار قرار دارد» همانطور که مشخص است: ۱. کریستنسن، مسولیت نظریه جکسن را با استفاده از عبارت «به اعتقاد جکسن» به خود جکسن، واگذار نموده است. ۲. سبزوار در کنار میاندشت به عنوان دو نقطه‌نشان (در جغرافیای معاصر) مشخص شده‌ است و نه پایگاه آذر برزین‌مهر. به هر حال، از هر گونه منابع معتبر و تاییدپذیر که ارتباط تاریخی و آیینی برزین‌مهر و شهر سبزوار را تایید نماید، استقبال می‌شود.
۲. ضرورت و یا عدم ضرورت یکی شدن دو مقاله: جناب آریا امیری، با استناد به کد ثبت ۴۰۳۵ میراث، یکجا نمودن چهارتاقی خانه دیو و آذر برزین‌مهر را مطرح نموده‌اند. سوال اینجاست که آیا عملا این دو، یکی است؟ و در پاسخ می‌توانم بگویم:
۱-۲. در پایگاه‌های اطلاعاتی، دو مقاله شاخص درباره برزین‌مهر می‌توان بازیابی نمود که توسط علی‌اشرف صادقی (محل آذر برزین مهر: ۱۳۸۲) و احمدرضا سالم (نیشابور و آتش اهورایی: ۱۳۸۳) نوشته شده‌اند که هر دو، چهارتاقی خانه دیو را به عنوان آذر برزین‌مهر رد می‌کنند. یک نوشتار هم توسط رضا مرادی غیاث‌آبادی (چارتاقی خانه دیو: ۱۳۸۷) اختصاصا درباره چهارتاقی خانه دیو نوشته شده که در بخش پایانی آن آمده است: «عده‌ای گمان برده‌اند که چارتاقی خانه دیو، همان آتشکده مشهور آذربرزین مهر باشد. اما موقعیت مکانی و دشوار چارتاقی، دوری آن از شهرهای امروزی یا باستانی، و نیز وسعت بسیار اندک محوطه آن، حتی امکان تصور چنین پنداری را هم نمی‌دهد.» شبیه به همین گفتار در مقاله‌ علمی-پژوهشی «چهارتاقي خانه ديو، آتشكده‌اي نويافته از دوره ساساني» حسن هاشمی زرج‌آباد و سه تن از استادان باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس (۱۳۸۹) دیده می‌شود چنین که: «با در نظر گرفتن ابعاد و فضاهاي مكشوفه در چهارتاقي خانه ديو به نظر مي‌رسد آتشي در درجه اهميت پايين‌تر از آتش بهرام يعني آتش آدران يا آتش محلي در اين مكان شعله‌ور مي‌شده است.»
۲-۲. با وجود ۱) مقالات انتقادی موجود، ۲)چند فصل مطالعات باستانشناسی که بر روی چهارتاقی خانه دیو (انجام شده در یکی دو دهه اخیر)، ۳) وجود فرصت خیلی خیلی خوب و زیاد برای نگارش حداقل یک مقاله علمی-پژوهشی در رد همه انتقادات مطرح؛ اینکه هنوز هم دیده می‌شود به نوشته‌های باستان‌شناس پیشکسوت و ارجمند، جناب فائق توحیدی، (مربوط به دهه ۱۳۵۰) و یا مدارکی که هنوز هم نشان از نظرات جکسن و سایکس دارند استناد می‌شود؛ این در سطح و حد و اندازه ادعای چهارتاقی خانه دیو (آتشکده آذربرزین مهر) نیست. قطعا اگر خانه دیو، پتانسیل بُرزین‌مهرِ خراسان بودن را داشته باشد با استدلال‌های انکارناپذیری که توسط علاقمندان خود ارائه می‌دهد جای خود را برای قرار گرفتن در بطن متن نوشتار «آذربرزین‌مهر» باز می‌کند و همه مناطق احتمالی دیگر را با روشنی و قدرت و شفافیت به کنار می‌زند. از دیدگاه بنده، دلیلی وجود ندارد که برای چهارتاقی خانه دیو (مکان در تقسیمات کشوری: شهرستان داورزن)، چیزی بیش از ارزشمندی‌های بالایی که عملا دارد در نظر گرفته شود مگر بر پایه منابع دارای اعتبار و تاییدپذیری کافی و لازم که این چهارتاقی را به عنوان محل قطعی و انکارناپذیر برزین‌مهر، اثبات و تثبیت می‌نمایند.
جناب @4nn1l2: لطفا ملاحظه فرمایند. و با پوزش بخاطر به درازا کشیدن ناگزیر نوشتار. سپاس فراوان. Reyvand (بحث) ‏۱۴ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۲۶ (UTC)[پاسخ]


.

.

.

درود؛
به طور خلاصه:
1.از شما جناب 4nn1l2 به خاطر وقتی که صرف فرمودید سپاسگزارم.

2. از هر دو بزرگوار خواهشمندم با فیلترشکن مدارک را ببینند.

3. به پیش کشیدن بحث قدمت و سبزوار -نیشابور در ادامه بحثی بود که در اینجا در جریان بود.

4.جناب Reyvand لطفا به کلمات گیر ندهید. اگر فعلا مهم نیست و حقیقت مهم است، پس بنده هم تمام مطالب رو به چالش میکشم از جمله فرمولهای فیزیک و... چرا که هیچ چیز در این جهان قطعی نیست. آتئیست ها خدا رو قبول ندارند و علم نیز خدا را انکار می‌کند و بیگ بنگ حضرت آدم و هوا را انکار میکند و و و. حال چطور است که شما به خود اجازه میدهید تا از واژه ی فعلا سو استفاده کنید و مندرجات ثبت شده را با نظرات شخصی خودتان مقایسه و آنکه محتمل‌تر است را انکار می‌کنید.

5.گفتاوردهایی که ضمیمه فرمودید اولا در مقاله ی انگلیسی ارائه شده آمده دوما با چهارطاقی دیو منافاتی ندارد.(مگر اینکه آن را تفسیر کنید.) برای مثال آنان که گفته اند در شمال غرب نیشابور است درست گفته اند. چهارطاقی دیو دقیقا در (110+40=)150 کیلومتری شمالغرب نیشابور است. فقط شما دوست داشتید بین نیشابور و فیروزه باشد که کمی آنطرف تر است. در عین حال امیدوارم چیزی که میخواهید را پیدا کنید.(چرا که نه).

با تشکر Ariaamiri (بحث) ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۵۳ (UTC)[پاسخ]


  • Ariaamiri عزیز! درود. برادرم، زمینه گفتگوی ما نه بیگ‌بنگ است نه آدم و حوا و نه فیزیک و ... . گفتمان ما درباره یک درونمایه آیینی است با بن‌مایه اساطیری و پیشینه تاریخی و شناسه‌های جغرافیاییِ به‌تمام: گویا. به نظر می‌رسد با تمام دلبستگی ستایش‌انگیز (البته برنایشتانه) جنابعالی به زادبوم و خاستگاهتان؛ اما دانش و تحلیل لازم و کافی، به همراه نیست. با این مایه، به سامان رسیدن این گفتمان را گمانی نیست ... مگر گرفتار آمدن در کشمکش‌های جغرافیاییِ ظاهراً مورد علاقه شما. پاینده باشید.
  • با این پیشینه؛ بنده از ادامه این بحث، صرف نظر نمودم.
  • از گفتگو و تبادل اطلاعات با پژوهشگران و علاقمندان، درباره آنچه در اینجا گذشت و هرچه دارای ارتباطی با برزین‌مهر باشد، با کمال میل و تا زمانی که در ویکی‌پدیا باشم، استقبال می‌نمایم. و ای کاش در آینده، شاهد انتشار کارهای پژوهشی شایانی درباره دو دیدگاه «چناران (گلمکان)» و «کاشمر (بردسکن)» باشیم.
  • جناب 4nn1l2 گرامی، درود و سپاس فراوان. در صورتی که به فایل‌های مورد اشاره جناب آریا امیری، دسترسی پیدا کردید اگر نسخه‌ای از آنها را در دسترس بنده نیز قرار دهید از لطفتان بسیار سپاسگزار خوام بود. با احترام Reyvand (بحث) ‏۱۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۲۳ (UTC)[پاسخ]

نام‌های دیگر سبزوار[ویرایش]

درود بر شما. در مقاله سبزوار که قاعدتاً به شهر سبزوار می‌پردازد. نام‌های بیهق و سربداران به عنوان نام‌های قدیم یا دیگر شهر سبزوار آمده‌اند.
چنان‌که می‌دانیم بیهق، نام قدیم یکی از ولایت‌های خراسان است که شهر و شهرستان سبزوار کنونی، جزئی از آن بیهق می‌باشد. منابع، گواهی بر این می‌دهد که در این ناحیه شهری شاخصی به نام بیهق وجود نداشته و چنان‌که وجود داشته، آن شهر، سبزوار کنونی نیست و در واقع شهر سبزوار، یکی از رستاق‌های ولایت بیهق است که پس از رستاق خسروجرد، مرکز ولایت بیهق شد؛ بنابراین، چنین به نظر می‌رسد با منسوب کردن این شهر به بیهق، بیم مصادره پیشینه تاریخی-فرهنگی ولایت بزرگ بیهق به نفع یک نقطه خاص آن، وجود داشته باشد. ایجاد شهرستان‌هایی همچون داورزن، خوشاب در این منطقه (ولایت بیهق تاریخی- فرهنگی)، بر اهمیمت این موضوع می‌افزاید. ضمن اینکه زندگینامه بیهقی‌هایی که در تاریخ از آنها یاد شده را مطالعه می‌کنیم اغلب مربوط به قراء دیگر ولایت بزرگ بیهق هستند.
سربداران نیز نام یک حکومت محلی در حوزه جغرافیایی خراسان در قرن هشتم هجری است، که شهر سبزوار، پایتخت آن بوده‌است. تردیدی ندارم که گذاردن این نام بر روی یک شهر، قطعاً جنبه تبلیغی یا حداکثر حس وطن‌دوستی دارد که قاعدتاً باید از حوزه فعالیت ویکی‌پدیا خارج باشد. مثل اینکه پاسارگاد را هخامنشیان بنامیم. یا نیشابور را طاهریان یا اصفهان را صفویان!
مستند کردن نام‌های یک شهر (آن‌هم در جعبه اطلاعات) به نوشته‌های یک نویسنده محلی یا مبتنی بر نقل‌قول «موردی»، و فاقد تاییدپذیری چه از دیدگاه تواتر و چه از دیدگاه استدلال‌های علمی جغرافیای تاریخی، بیم استفاده تبلیغی و حتی مخدوش شدن حوزه اطلاق مفهومی خود آن واژه‌های استفاده شده را، بوجود می‌آورد. یک نکته انصاف‌نگرانه در این میان هست و آن هم اینکه، باید بنگریم که ارتباط شهر سبزوار با ولایت بیهق، جدا از اینکه در دوره‌ای از تاریخ، مرکز این ولایت شده‌است، چیست؟ به فرض حتی کنار گذاشتن مستندات و مستدلات تاریخی، آیا می‌توان بیهق را نام دیگر شهر سبزوار دانست؟! آیا ولایت بیهق را (با توجه به مشاهیر و هویت تاریخی-فرهنگی شاخص عمده خود) بدون شهر سبزوار، باز هم نمی‌توان با قوت و توانمندی، ولایت بیهق نامید؟
باز هم از جنابعالی عذرخواهی می‌کنم، از آنجا که شما به تجربه و بخوبی می‌دانید پرداختن به این موضوع، از آنجا که برای بنده، هزینه بسیار بالای انرژی و زمان در اثر مباحثه با کاربران محلی، با آن ادبیات خاص (و نامطلوب از نظر بنده) است، از شما خواهشمندم مهرورزی و بزرگواری فرمایید و به این موضوع رسیدگی فرمایید. اگر توضیح بیشتر نیاز هست، بنده با کمال میل در خدمت جنابعالی هستم. بسیار سپاسگزارم. Reyvand (بحث) ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۴۷ (UTC)[پاسخ]

درود. با حذف سربداران موافق هستم ولی با حذف بیهق خیر. بیهق به نوشتهٔ دانشنامهٔ ایرانیکا نام شهری در خراسان در دورهٔ اسلامی است که به سبزوار نیز شناخته می‌شود. البته تعریف دقیق‌ترش نیز در ادامه آمده‌است. [۲].
در دبا نیز آمده: بیهق، شهر و ناحیه‌ای کهن در خراسان از توابع نیشابور [تأکید از من] [۳] پاراگراف آخر از صفحهٔ ۴۷۳ این دانشنامه خواندنی است:

نام شهر بیهق — نه خود شهر — تا سدهٔ ۳ق در منابع جغرافیایی به چشم می‌خورد و جغرافی‌دانان پس از این تاریخ از این شهر نام نبرده‌اند، ولی از ناحیهٔ بیهق یاد کرده‌اند. اما ابن بطوطه بیهق را نام دیگر شهر سبزوار دانسته‌است و شاید دلیل این امر آن باشد که سبزوار در سدهٔ ۸ق، قصبه و مرکز ناحیهٔ بیهق بوده، و نام بیهق نیز در کنار نام سبزوار برای این شهر به کار می‌رفته‌است . . .

البته ناگفته نماند برای آنکه جملهٔ اول پاراگراف فوق معنادار شود، به نظرم باید کلمهٔ «نه» حذف شود. یعنی اینطوری: نام شهر بیهق — خود شهر — تا سدهٔ ۳ق در منابع جغرافیایی به چشم می‌خورد . . .
در دانشنامهٔ جهان اسلام آمده: آبادی، ناحیه، و ولایتی قدیمی در نیشابور (ابرشهر) [تأکید از من] [۴] اگرچه لفظ «آبادی» امروزه خود معنای دقیقی ندارد، ولی تقابل آن با «ناحیه» و «ولایت» قابل تأمل است.
در این میان تنها دایرةالمعارف اسلام (چاپ لیدن) است که صرفاً آن را یک ناحیه (نه یک نقطه جمعیتی) خوانده‌است. [۵]4nn1l2 (بحث) ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۱۵ (UTC)[پاسخ]
از توجه جنابعالی بسیار سپاسگزارم.
در مورد نام سربداران، با توجه به شرایط موجود (که خود بهتر می‌دانید) خواهش می‌کنم مهرورزی بفرمایید زحمتش را شخصاً متقبل شوید. همراه با این پیشنهاد که شایسته‌است در صفحه بحث مقاله، این یادآوری درج شود تا با نظر به استفاده‌های تبلیغی که از موضوع می‌شود، مستندی برای ویرایش‌های آینده (توسط ویرایشگران دیگر) نیز داشته باشیم.
در مورد نام بیهق، با نظر به اینکه ملاحظات دقیق و شایان جنابعالی را در پیش نگاه داشته‌ام پیشنهاد پیشین را مطرح نمودم. اما به هر روی، گفتار شما خردمندانه و نیک‌اندیشانه است. بهتر است این مورد به تحولات آینده واگذار شود. ضمن اینکه آخرین خبرها حاکی از پیگیری‌ها برای تبدیل بخش ششتمد به شهرستان می‌باشد. این بخش که ربع زمیج ولایت بیهق را تشکیل می‌دهد زادگاه و موطن ابوالحسن علی بن زید بیهقی نویسنده کتاب ارجمند تاریخ بیهق است و این ربع گرانسنگ، به دو چیز، ویژه است یکی زراعت و دیگر مسکون بودن؛ و پیشینه تاریخی و فرهنگی آن، چنان است که استاد علی‌اشرف صادقی گمان بر پیدایی آذر برزین‌مهر در این ناحیه برده‌است. از مجموع شرایط، چنین پندارم که ششتمد آینده، یکی از بازیگران بنیادین هویتی جغرافیای تاریخی و فرهنگی بیهق خواهد بود. به هر حال، آینده در پیش است و مستندات تاریخی، بر جای خود هستند.
در مورد «جملات طاووسی» که در ویرایش‌ها بدان اشاره شده‌است در جاهای دیگری از مقاله، بویژه در دیباچه دیده می‌شود که در نوبتی دیگر، خدمتتان، عرض خواهم کرد.
سپاس فراوان. ارداتمند Reyvand (بحث) ‏۱۸ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۱۴ (UTC)[پاسخ]
تشکر از شما بابت توضیات جامع.
«بیهق» و «سربداران» را از پارامتر |نام‌محلی= حذف کردم. آن قسمت همانطور که از نامش بر می‌آید مخصوص نام محلی شهرهاست که بیشتر دربارهٔ شهرهای نواحی غیرفارسی‌زبان کاربرد دارد. [۶]
برای نام قدیمی «سربداران» نیازمند منبع موثق و مستقل است که درخواست مدرک کردم (هم در متن و هم در جعبه)
دیباچهٔ مقاله مناسب دانشنامه نیست (تنها بیان فکت‌ها در نوشته‌های آکادمیک) و مملو از اظهار نظر‌های شخصی است که از جمله ویژگی‌های انشاها می‌باشد. از این لحاظ دیباچه نیازمند ویرایش اساسی است، منتها فعلاً وقت نمی‌کنم به کار این مقاله بپردازم. وقت تنگ است و کارهای ناتمام در سایر بخش‌های پروژه بسیار دارم. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۱۹ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۰۳ (UTC)[پاسخ]
با سپاس از هر دو بزرگوار

ابتدا از جناب ریوند خواهش دارم مسایل شهرستان شدن بخش ها، در این زمان خاص، در این اوضاع نابسامان مدیریتی کشور را با مسایل دیگر مربوط نفرمایند. چرا که اگر ابن فندق بیهقی در ششتمد به دنیا آمده ابوالفضل بیهقی در حارثآباد به دنیا آمده و... پس هرکدام از اینها شهرستان شود بیهق آنجاست.( این موضوع جز تفرقه عایدی دیگری ندارد) دوم تمام شهر ها جابه جایی های سکونتی داشته اند.(به دلیل جنگ ها و ویرانی ها)

همچنین از جناب ‏4nn1l2 خواهش دارم که به کلمات ولایت بیهق و بیهق توجه بیشتری داشته باشند. این طور که جناب ریوند محتوا سازی میکنند مشهد و سبزوار و همه و همه جزو نیشابور بوده‌اند. در هالی که تنها تقسیمات آن زمان است. و نوشتاری که در بیهق آمده مربوط به ولایت بیهق است و نه بیشتر. بیهق پیش از آنکه این ولایت بندی ها شکل بگیرد بوده است:
نام قدیم سبزوار، بیهق است. بیهق را پیش از اسلام، «بیهه» یا بیهین یا بیهگ (یعنی جای نیکو یا بهترین ناحیه در این منطقه از مشرق ایران در عصر ساسانی) می‌گفته‌اند. «بیهه» که میان نیشابور در مشرق و قومس در مغرب، واقع بوده‌است، بر سر راه ابریشم (از چین تا مدیترانه) قرار داشته و به عنوان یکی از مراکز تمدنی ایرانی پیش از اسلام مخصوصاً در عصر اشکانیان و ساسانیان آباد بوده‌است که بعدها آن را سبزوار خواندند.
منبع یک:(امین، سیدعلینقی (۱۳۸۲). تاریخ سبزوار. به کوشش پروفسور سید حسن امین. تهران: دائرةالمعارف ایران‌شناسی. ص. چهل و یک. شابک ۹۶۴-۹۳۹۶۷-۵-۶. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک))
منبع دو:(بیهقی، ابوالحسن علی بن زید (۱۳۶۱) [قرن ششم هجری]. بهمنیار، احمد، ویراستار. تاریخ بیهق. با مقدمهٔ علامه میرزا محمدبن عبدالوهاب قزوینی. صص. ۳۹،۴۰. از پارامتر ناشناخته |نوبت چاپ= صرف‌نظر شد (کمک))
لطفا به این کتاب رجوع کنید. و لطفا نوشتار حال حاضر را در مقاله ی بیهق نریزید. در ولاااایت بیهق بریزید. با این حساب در دوران سربداران اگر عبدالرزاق باشتینی ولایت بندی میکرد ما هم تا دو میلیون سال میگفتیم نیشابور و مشهد و گرگان و دامغان از ولایت های فلان و فلان سبزوار اند؟ آیا مردمان دامغان زیر بار میرفتند که در صفحه ی قومس مینوشتیم از ولایات سبزوار است؟ یا در صفحه ی استر آباد گرگان؟
با سپاس.Ariaamiri (بحث) ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۰۰ (UTC)[پاسخ]


درود
۱. موارد خواسته شده در ویرایش ۲۶ ژوئیه ۲۰۱۸ کاملا گویاست و در راستای مستند شدن (درستی و اثبات‌پذیری) و بهینه‌سازی مقاله ارزشمند سبزوار می‌باشد. همانطور که در آن ویرایش، مطرح گردیده است "با نظر به سطح و وزنه محتوای مطرح شده؛ با قطعیت ویژه، ضرورت دارد منبع یا منابعی معتبر (غیرژورنالیستی) و بی‌طرف (غیر محلی)، درج شود." تا این لحظه، پاسخ و روند مطلوبی در بهینه‌سازی این مقاله ارزشمند دیده نمی‌شود.
۲. حذف تغییر مسیر ولایت بیهق در راستای آزادسازی مدخل بیهق برای تبدیل آن به تغییر مسیر مقاله شهر سبزوار، توجیهی ندارد. اطلاق اصطلاح اعم به اصطلاح اخص و بالعکس جایز نیست.
از آنجا که از کاربر پیشکسوت، جناب @4nn1l2: نام برده شد از ایشان خواهشمندم در صورت تمایل، به این دو موضوع رسیدگی نمایند. سپاس فراوان. Reyvand (بحث) ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۴ (UTC)[پاسخ]


درود،
نخست از جناب آریا امیری خواهش می‌کنم اطلاعات مدرک‌شناختی کتاب «تاریخ سبزوار» نوشته عل‍ی‍ن‍ق‍ی‌ امین (متولد ۱۲۹۷ در سبزوار) که به کوشش پسر ایشان، حسن امین (متولد ۱۳۲۷ در سبزوار) چاپ شده، را از پانویس بحث بردارند و در زیر نوشته مورد نظرشان قرار دهند. اگر بنده و سایر کاربران هم بخواهیم لیست چیزهای مورد نظرمان را پانویس کنیم، تصور بفرمایید برای این بحث، چه اتفاقی خواهد افتاد!
دوم اینکه به علت اهمیت موضوعی که در شماره ۲ (یادداشت بالا) مطرح کردم ابتدا به آن می‌پردازم و مورد اول را به فرصت دیگر موکول می‌نمایم. هر چند، توضیح ارائه شده کاملا گویا هست، اگر به آن توجه شود.... درباره موضوع شماره ۲، لینک سه فایل را در زیر ارائه می‌نمایم. خواهشمندم توضیحات ارائه شده، مخصوصا در فایل سوم، را ملاحظه نمایند. هر پرسشی داشتند بنده در اندازه بضاعتم پاسخگو خواهم بود.
فایل 1 (مدخل بیهق در جلد یکم معجم‌البدان یاقوت حموی)
فایل 2 (ستون اول مدخل بیهق در جلد سیزدهم دائره المعارف بزرگ اسلامی)
فایل 3 (ستون دوم مدخل بیهق در جلد سیزدهم دائره المعارف بزرگ اسلامی)
انتظار است با شتابی درخور انرژی و زمانی که برای بهینه‌سازی و درست‌سازی مقاله ارزشمند سبزوار صرف می‌شود، اقدام سازنده جناب امیری را شاهد باشیم. سپاس.


جناب @4nn1l2: با درود فراوان و برای اطلاع جنابعالی؛ به گمانم با نظر به علاقه پژوهشی شما در حوزه خراسان، بسیار جالب توجه خواهد بود. Reyvand (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۱۵ (UTC)[پاسخ]
آقای محترم، اولا که ایشون پروفسور امین هستن و اونقد اعتبار دارن که هر کسی نمیتونه اونا رو زیر سوال ببره.

دوما منابعی که تو کتاب اومده خط به خط منبع دهی شده. شما که میفرمایید بیهق فلان و بیهق بهمان، خب این شهر که سبزواری ها دارن افتخاراتش رو به نام خودشون میزنن(از نظر شما) کجاس؟ میشه الان نشونمون بدید؟
این منابعی که اوردید غیر از اینه که همه یک منبع هست؟ و اون یک منبع مربوط به یک دوره خاص؟ شهرها دوه هایی بدون رونق و در دوره هایی بدون سکنه میشدند.

مگه برای مثال نیشابور دقیقا در همین محل بوده؟ بدون تغییر؟ جا به جایی نداشته؟ چیرو میخواید ثابت کنید؟ چرا چسبیدید به دوره طاهریان؟ به جای اینکه تاریخ دیگران رو زیر سوال ببرید تا خودتون بزرگ جلوه کنید خودتون رو بسازید تا شایسته ی افتخارات نیشابور قدیم باشید. نیشابور عظمت داره و سبزوار هم عظمت داره ولی اهالی نیشابور حاضر نیستند بپذیرن. سرچشمه اختلافات نیشابور و سبزوار هم همینه. چرا نماینده نیشابور اینقد به یک سبزواری واکنش نشون بده که رسانه های تلویزیون ایشون رو بازخواست کنن؟ (نماینده تازه نه یک نیشابوری عادی)

اون از آتشکده ی آذر برزین مهر رو که تو سبزوار سازه ش هست رو شما برداشتین محتواسازی کردید و مقاله درست کردید که بین دانشمندان اختلافه و ... در حالی که هیچ چیزی تو نیشابور پیدا نشده مقاله رو نیشابور محور نوشتید.( چرا چون دوره ای با نیشابور شناخته شده) من به اون کاری ندارم چون مربوط به من نمیشه(نظر شخصی منه) ولی این یکی رو نمیتونین با محتواسازی بین بیهق و سبزوار اختلاف بندازید چون اساسا اشتباهه وقت ما رو هم نگیرید. Ariaamiri (بحث) ‏۲ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۲۱ (UTC)[پاسخ]


درود. بسیار خرسندم به اطلاع دوستداران تاریخ فرهنگ ایران، خراسان و بیهق برسانم؛ امروز، مقاله‌ای ویثژه برای شهر بیهق ایجاد نمودم.
جناب امیری. لطفا فقط مرتبط با موضوع مقاله و در راستای درست‌سازی و بهینه‌سازی مقاله (البته با ذکر سند و منبع) گفتگو بفرمایید. با نگاه به همه باورهای نیک فرهنگی که در دنیای ویکی‌فا جاری است، هیچ گاه نخواسته‌ام تغییراتی که اخیرا و خودسرانه، در مورد این مقاله، و مقاله ولایت بیهق خودسرانه ایجاد شده را برگردانم و به خود شخص تغییردهنده واگذار نموده‌ام. پی‌گیری موضوع را به چند روز آینده واگذار می‌نمایم. هل مِن ناصر یَنصُرُنی؟ Reyvand (بحث) ‏۲ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۴۴ (UTC)[پاسخ]


جناب @4nn1l2: گرامی
جناب @Sa.vakilian: گرامی
درود. با نظر به آخرین ویرایش‌های مرتبط با موضوعات ویکی‌فایی مطرح در این بحث، به نظر می‌رسد به جای تفکر، تدبر و اقدام سازنده در ویرایش‌هایی که باید بهینه‌سازی و درست‌سازی کار را در پی داشته باشند، نوعی فرایند تقابلی و شخصی‌سازی موضوع دیده می‌شود. با این پیشینه:
  • صفحه ابهام‌زدایی بیهق را ایجاد کردم. عنوان "بیهق" (در اطلاق به شناساترین محتوای مرتبط: ولایت بیهق) مدخل اصلی است که به آن، دسترسی نیست!
  • خواستار بررسی و رسیدگی به تمام اتهامات ویکی‌فایی مطرح شده توسط کاربر Ariaamiri هستم.
  • خواستار برخورد صریح و متناسب با اتهامات غیر ویکی‌فایی مطرح شده توسط Ariaamiri هستم.
  • خواستار توجیه جدی و اثربخش ایشان درباره حد و مرز فعالیتشان و البته گفتارشان در ویکی‌فا هستم.
همراه با سپاس فراوان و پوزش به خاطر اینکه به ناچار، زمان و انرژی بزرگواران را به این موضوع، صرف می‌نمایم. Reyvand (بحث) ‏۳ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۰۶ (UTC)[پاسخ]

اگر فکر می کنید کاربر دیگری نقض مقررات کرده، به وپ:تام مراجعه کنید و در آنجا شکایت کنید. البته قبلش بهتر است از طریق گفت و گو و مصالحه مشکل را بین خودتان حل کنید.--سید (بحث) ‏۳ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۰۹ (UTC)[پاسخ]

با سلام و احترام؛

همانطور که خدمتتون عرض کردم، مسئله بازگشت به گذشته و تقسیمات دوره طاهریان برای بنده قابل هضم نبوده و در صدد رفع آن هستم. محتوا سازی یک طرفه و مربوط به یک دوره خاص تا چه حد؟ تکلیف مقاله سازی : بیهق، ولایت بیهق، بیهق (شهر) و بیهق (نیشابور) لازم است مشخص شود. آیا این ایراد است؟ بیهق در کتب تاریخی نام قدیم سبزوار است چرا باید صفحه ای به اسم بیهق (نیشابور) ایجاد شود؟ با سپاس فراوان Ariaamiri (بحث) ‏۳ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۲۷ (UTC)[پاسخ]


درود. جناب امیری. موضوع ارتباطی با دوره طاهریان ندارد بررسی‌ در سیر زمانی منابع نشان می‌دهد که دوره زمانی‌ای در گستره حداقل از دوره ساسانی تا قرن دهم هجری (که در این حدود زمانی؛ به تدریج مشهد مرکز خراسان کنونی شد) را پوشش می‌دهد. موظفیم پیش از طرح هر مساله و حاشیه‌ای، درباره آن مطالعه کنیم.
اما درباره اصل موضوع، لطفا به یادداشتی که در صفحه بحث شما نگاشته‌ام مراجعه بفرمایید. Reyvand (بحث) ‏۳ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۰۳ (UTC)[پاسخ]

بنده کتاب تاریخ بیهق رو خوندم، کتاب تاریخ سبزوار رو هم خوندم و لطفا لطفا لطفا بازه ی زمانی رو زیاد نفرمایید تمام مستندات شما مربوط به حاکم نیشابوری و بیهقی است.
ضمن اینکه حتما خلاصه ی تاریخ سبزوار در صفحه ی سبزوار بخوانید.

بیهق هر افتخاری داشته باشد یا نداشته باشد، حداقل اینست که خودتان اذعان داشتید که از تاریخی به بعد بیهق و سبزوار یکی شده اند.(در مقالاتی که شما منتشر فرموده اید.)
در سبزوار تپه دامغانی(5900 سال) در خود شهر( درون شهر) انتهای خیابان جهاد وجود دارد که تاریخ شهرنشینی سبزوار را اثبات میکند نیازی به دزدیدن افتخارات بیهق نداریم(اگر مدتی در دو کیلومتری نیشابور بوده حتی طبق فرمایشات شما) هرچند به عقیده ی بنده در طول این مدت بارها مکان سبزوار عوض شده یا متروک شده و شاید بسیار تصادفی این تپه به درون شهر کنونی سبزوار افتاده. ولی چیزی که واضح است بیهق نام قدیم سبزوار است نه یک منطقه ی خیالی مانند آتشکده ی نیشابور. لطفا از ساخت مناطق خیالی که ملموس نیستند بپرهیزید. با سپاس فراوانAriaamiri (بحث) ‏۳ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)[پاسخ]

درود. با نظر به بی‌توجهی‌های مکرر به اقدامات اثربخش در زمینه بهینه‌سازی مقاله سبزوار، علی‌رغم پیشنهاد مطرح شده در زمینه بهینه‌سازی ویرایش‌ها، و با مشاهده اقدامات تقابلی و مطرح شدن مکرر چالش‌های قومی و سیاسی و برداشت‌های شخصی بی‌ربط به کار؛ موضوع به تاریخ ‏۴ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC) در وپ:تام گزارش گردید. Reyvand (بحث) ‏۴ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۵۲ (UTC)[پاسخ]

پیرو مطرح شدن ادامه بحث در وپ:تام[ویرایش]

درود، دوست عزیز و گرامی جناب 4nn1l2 ازتون ممنونم که به بحث بین من و Reyvand خاتمه دادید.( در وپ:تام) اما یک گله دارم، یه جمله هست که میگن طرف جلو افتاده که عقب نمونه. شما محبت بفرمایید برید بخونید که بنده به په وضوحی خواسته هام رو بیان کردم که البته به تک تک اونها هم رسیدم.(به جز چند مورد جزیی که به محض دریافت اطلاعات صحیح مشورتی، در صورت مغایرت آنها را اصلاح میکنم.)

خواسته هایم اینها بود: مشکل دو صفحه با یک نام ، مشکل پیوند بیهق(نیشابور) به مقاله سبزوار ، اینکه گفته بودم آن دو صفحه با یکدیگر ادغام بشود و ...

اما جناب ریوند شکایت داشتند که برای من عجیب بود. جملات من رو از انبار در آوردند و … و شما در حالی که بحث را نخوانده بودید با زمینهٔ ذهنی که داشتید یک سری استدلال‌ها داشتید که به نظرتان بنده مقصر هستم. درحالی که 98درصد خواسته های مرا اجرایی کردید.
و بنده بودم که از ایشان شاکی بودم. هرکه دیر رسید مقصر نیست.

به جناب ریوند هم عرض کردم. لطفا بحث گذشته را پیش نکشید. در بحث امسال ما بنده چه توهینی به چه کسی کردم؟ در مورد این تذکرتان Special:Permalink/23374347 همانجا خدمتتان عرض کردم. واینکه اگر شما افغانی رو فحش برداشت میکنید بنده یک درصد هم چنین چیزی به ذهنم نیامد. در طول این سالها، غیر از جناب ریوند بنده شاکی دیگری داشته ام؟ چ دلیلی داشته؟ خدمتتان عرض میکنم:

هرگاه بخواهید به دیگران ثابت کنید که اشتباه می کنند از شما ناراحت خواهند شد. «دیل کارنگی»

محتوا سازی بیش از حد، باعث شده که مثلا سال شهر شدن نیشابور و سبزوار را که بررسی میکنیم اول به ذهن برسه که حتما اول نیشابور شهر شده بعد سبزوار در حالی که چند سال نیشابور بخش بوده و سبزوار شهر.(تقسیمات پهلوی) ویا چون آثار تاریخی نیشابور مملوس تر است چنین به نظر می آید که قدمت نیشابور از سبزوار یا درگز یا ... بیشتر است. در حالی که شاید فعلا اینطور نباشد.(مثلا یک کوزه یافت شده در نیشابور دارای نقوش و نوشتار است ولی در سبزوار کوزه ی ساده یا سنگ ابزار یا ظروف مفرغی یافت میشود.) اگر محتواسازی شهر نیشابور رو دو برابر اونچه هست ندونیم هم، مطمینا میشه گفت محتواسازی سبزوار نصف اونچه که هست است. و شاید این برای خیلی ها سخت باشد.

بنده فقط راحت حرف میزنم و جملات سخت به کار نمیبرم.( جملات عربی مثل استفسار و هل من یاسر نمیدونم فلان.) لطفا از من ناراحت نشید و ناراحت نباشید.

با سپاس Ariaamiri (بحث) ‏۱۰ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۲۶ (UTC)[پاسخ]

پروژه‌ها از هم مستقل هستند و اینکه شما یک سال پیش در پروژهٔ انبار به ایشان چه گفته‌اید نمی‌تواند ملاک قرار گیرد و نگرفته است (گزارش آن و پرداختن بیشتر به آن نیز اتلاف وقت است). همچنین ظاهر سخن (خودمانی یا قلنبه‌سلنبه) ملاک نیست و روح سخن مورد توجه قرار می‌گیرد. اگر در پشت سخنان زیبا، احیاناً گوشه و کنایه و طعنه دیده شود کاربر تذکر خواهد گرفت (چنان که داده شد: Special:Diff/24103894/24104828)
متوجه علت مقایسهٔ سبزوار و نیشابور نمی‌شوم. به نظرم بحث عبثی است. اگر ۹۸ درصد خواسته‌هایتان اجرایی شده که عالی است. ظاهراً طرفین راضی هستند و بهتر است بحث خاتمه یابد. چند سال پیش بنده درگاه:خراسان را ایجاد کردم. شما هم گوشه‌ای از کار را بر عهده بگیرید و یک محتوای باکیفیت تحویل درگاه دهید. این خیلی بهتر از آن است که درگیر جروبحث‌های بیهوده و عوامانه شویم. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۱۰ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۵۹ (UTC)[پاسخ]


درود بر فرزندان فرهیختهٔ سرزمین خورشید
خوشا جایا بر و بوم خراسان // درو باش و جهان را می خور آسان (فخرالدین اسعد گرگانی) - چونان خرسندم که خراسانی‌ام!
از جناب Ariaamiri سپاسگزارم که به موضوع اشاره کردند در همین راستا: نسخه کامل درخواست رسیدگی به مقاله سبزوار و بیهق در وپ: تام در اینجا در دسترس است.
با جناب 4nn1l2 همراهم. همراه با سپاس از ایشان بخاطر کوشش‌هایشان در مقاله‌های هم‌پیوند با خراسان‌زمین؛ امیدوارم بخت یار باشد و بتوانم ایشان را در پروژه کارساز و سودمند درگاه:خراسان یاری نمایم. Reyvand (بحث) ‏۱۰ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۰۰ (UTC)[پاسخ]

کولی‌های سبزوار[ویرایش]

ظاهرا مقاله بدردبخوری است: http://jgrd.um.ac.ir/index.php/geography/article/view/3061 : مراکز شهری و گتوهای قومی- مطالعه موردی، کولی‌های شهر سبزوار- --‏4nn1l2 (بحث) ‏۲۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۰۸ (UTC)[پاسخ]

اقتصاد و اشتغال[ویرایش]

ظاهراً مقاله بدردبخوری است: تحلیل و پیش‌بینی اشتغال در شهر سبزوار رهیافت تغییر سهم، اقتصاد پایه و نسبت مکانی--‏4nn1l2 (بحث) ‏۲۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۲ (UTC)[پاسخ]

سپاس Ariaamiri (بحث) ‏۲۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۴۴ (UTC)[پاسخ]

[۷]4nn1l2 (بحث) ‏۲۷ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۱۰ (UTC)[پاسخ]

سینما باشگاه افسران[ویرایش]

در ص ۴ شماره ۷۱ هفته‌نامه بیهق مورخ سه‌شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۴۰ به صاحب امتیازی کاظم اسکویی علاوه بر سینما سعدی و سینما شهرزاد، از سینمای سومی به نام باشگاه افسران نیز نام برده شده که قرار بوده فیلم زن طناز و مرد حقه‌باز با دوبله فارسی را به نمایش بگذارد. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۲۲ (UTC)[پاسخ]

محلات قدیمی[ویرایش]

http://geonot.znu.ac.ir/article_20831.html4nn1l2 (بحث) ‏۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۱ (UTC)[پاسخ]

نامزد کردن مقاله[ویرایش]

@4nn1l2: درود. با توجه به آنکه مقاله از نظر ساعن در رده برگزیده است و حجم مناسبی دارد، قصد ندارید آن را برای خوبیدگی و برگزیدگی آماده و نامزد کنید؟""Marooned"" (بحث) ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۹ (UTC)[پاسخ]

@Pinkfloyd amir: سلام و ممنونم از توجه شما. پیشنهاد وسوسه‌انگیزی است. @Ariaamiri: زحمت زیادی برای مقاله کشیده است و شاید او برای این کار شایسته‌تر از من باشد. البته مقاله با برگزیدگی فاصله دارد ولی به نظرم با برنامه‌ریزی و تلاش می‌توان آن را به سطح خوب رساند. اولین قدم حذف بخش گفتاوردها از ویکی‌پدیا و انتقال آن به ویکی‌گفتاورد است. بگذار ببینیم آیا آریا خیال خوب کردن این مقاله را دارد یا نه. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۵۴ (UTC)[پاسخ]
اگر آریا خان تصمیم گرفت روی مقاله کار کند، یک درخواست از او دارم. راستش من چندان از وضع عمومی مقاله‌هایی که درباره شهرهای ایران در ویکی‌پدیای فارسی نوشته شده راضی نیستم. در تقریباً همه آنها (حتی خوب‌ها و برگزیده‌هایشان) به نحوی سعی شده از شهر تعریف و تمجید شود. اساس دانشنامه‌نویسی نباید ارج نهادن به موضوع مقالات باشد، بلکه گزارش بی‌طرفانه فاکت‌هایی باشد که ارزش ذکر شدن دارند. اگر بخواهم یک مثال بزنم تا حرفم ملموس‌تر شود، به کوی گلستان (محلهٔ غیرشمارها) در سبزوار اشاره می‌کنم که یکی از بزرگ‌ترین مسئله‌های شهر است. حجم اخبار و نوشته‌هایی که از آن در سطح وب موجود است، نوشتن یک مقاله مستقل و بلند را هم برایش توجیه می‌کند. این مقاله اگر به این مسئله نپردازد، به نظر من واجد معیار بی‌طرفی نخواهد بود. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۳:۲۵ (UTC)[پاسخ]

@4nn1l2: بله کاملاً موافقم. این تعریف و تمجیدها بی‌طرفی را زیر سوال می‌برند و متاسفانه در تعداد زیادی از مقاله‌ها رعایت نمی‌شود. درباره کوی گلستان هم با توجه به چیزی که همین الان در سرچ گوگل دیدم، باید در مقاله به آن ذکر شود و حتی طبق گفته شما برای ایجاد مقاله مستقل نیز عمق و پوشش و سرشناسی کافی دارد.

در مجموع به جز این مقاله چند مقاله دیگر نیز با توجه به ساعن، در رده برگزیده قرار دارند که البته ساعن یک مشکل بزرگ دارد و آن عدم بررسی صحت منابع و میزان جامع بودن مطالب است و صرفاً مقاله‌ها را از نظر حجم محتوا و میان‌ویکی و رده و جعبه‌های ناوبری و زیرعنوان‌ها مورد بررسی قرار می‌دهد. با این حال می‌شود گفت که این چنین مقاله‌هایی به‌صورت بالقوه آماده خوب شدند و فقط باید دستی به سر و روی آنها کشید. مثلاً برای نمونه توجه شما را به دنیاگیری کروناویروس در ایتالیا جلب می‌کنم که از نظر ساعن با امتیاز ۵٫۹۹ ، در حد برگزیده است. اما خوب به‌عنوان نویسنده آن مقاله مطمئنم که برگزیده نیست و کار دارد تا خوب و سپس برگزیده شود. در مجموع شما در مقام ویرایشگر دانشنامه، بیشتر به دنبال کمیت هستید یا کیفیت؟""Marooned"" (بحث) ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۳۶ (UTC)[پاسخ]

@Pinkfloyd amir: با خوب شدن مقاله‌های باکیفیتی چون دنیاگیری کروناویروس در ایتالیا موافقم. به نظرم یک اشتباه راهبردی ما در ویکی‌پدیای فارسی سخت‌گیری در زمینه خوبیدگی است. ما در ویکی‌پدیای فارسی از پتانسیل پروژه خوبیدگی برای سوق دادن کاربران به کار کیفی و انگیزه دادن به آن‌ها غفلت کرده‌ایم. هرگونه سخت‌گیری باید به مرحله برگزیدگی موکول شود. اگر کاربران از پروژه خوبیدگی مأیوس نشوند، به جای صرف وقت برای ساختن مقاله‌های یک‌خطی کمتر مفید با ابزار به خوب کردن مقاله‌های مورد علاقه‌شان خواهند پرداخت. مطمئنم که برخی از کاربرها با وجود تمایل به خوب کردن مقالات، حس می‌کنند چنین کاری از توانشان خارج است بنابراین به گشت‌زنی و نگهبانی و ساخت مقالات خرد روی می‌آورند. این کارها به خودی خود بد نیستند، ولی بهتر است در کنار گسترش مقالات دنبال شوند، نه به عنوان فعالیت اصلی در ویکی. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۴ (UTC)[پاسخ]

@4nn1l2: بله درست می‌فرمایید. خود من چند سال پیش به تنهایی کلی روی مقاله باشگاه آ.ث میلان کار کردم و چه از نظر بهبود محتوا و چه از نظر بررسی و افزودن منابع و ایجاد پیوندهای قرمز و الگوهای ناموجود، مقاله را گسترش دادم و بعد از آن برای خوبیدگی نامزد کردم. نتیجه را در ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب/باشگاه فوتبال آ.ث میلان می‌توانید مشاهده کنید. حقیقتاً پس از آن خیلی دلسرد شدم و تا مدت‌ها دست و دلم به ویرایش نمی‌‎رفت و در نتیجه چند سال غیر فعال بودم. هنوز هم نفهمیدم آن همه سخت‌گیری برای چه بود؟ و الان هم به‌صورت کاملاً ناخودآگاه و ناخواسته، نمی‌توانم هیچ مقاله‌ای را برای خوبیدگی نامزد کنم. امیدوارم در آینده نه چندان دور، تعداد مقاله‌های خوب و برگزیده ویکی فارسی بیشتر شود.""Marooned"" (بحث) ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۸ (UTC)[پاسخ]

@Pinkfloyd amir: پیشنهاد می‌کنم به بحث ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب#ساماندهی گمخ بپیوندید و از تجربه‌تان دربارهٔ ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب/باشگاه فوتبال آ.ث میلان بگویید. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۱۶ (UTC)[پاسخ]

درود، چه پیشنهاد خوبی چرا که نه. شما عزیزان ایرادهای مقاله رو بفرمایید تا بنده بتونم اصلاح کنم. گفتاوردها رو یادداشت میکنم تا جا به جا کنم، من سعی کرده ام که فقط تعریف و تمجید نکنم اما اولویتم رو هم روی نقاط قوت شهر گذاشتم. اتفاقا در صفحه تمرینم سالهاست که قرار است در مورد کوی گلستان و یا دوران جمهوری اسلامی :| هم بنویسم اما فرصت نشده. راستی @4nn1l2: اگر من نامزد کنم یا شما فرقی میکند؟ ممنون از لطف شما. Ariaamiri (بحث) ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۴ (UTC)[پاسخ]

@Ariaamiri: با توجه به آمار مقاله [۸] شما نسبت به من سزاوارترید و بهتر است مقاله را شما نامزد کنید و ستاره‌اش هم به شما برسد. البته من هم تا جایی که در توانم باشد کمک خواهم کرد. اگر به هر دلیلی این کار توسط شما میسر نشد، بالاخره روزی به این آرزوی ویکیایی جامهٔ عمل خواهم پوشاند :-)
پیشنهاد می‌کنم در گام اول، به وپ:گمخ سر بزنید و سردرش را بخوانید. خواندن معیارهای خوب شدن مقالات هم توصیه می‌شود. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۵۹ (UTC)[پاسخ]

درگیری سال ۱۳۶۱[ویرایش]

یک موضوع جالب که من امروز متوجه شدم و جزوی از تاریخ سیاسی سبزوار است، درگیری سپاه و امام جمعه در سال ۱۳۶۱ در سبزوار است. حاج‌آقا علوی، امام جمعه شهر (که شاید محمدتقی عبدوس بوده)، و نمایندگان وقت شهر در مجلس (حسین هراتی و علی‌اصغر باغانی) هم درگیر بوده‌اند. هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطراتش در سال ۱۳۶۱ به صورت پراکنده اشاره‌هایی کرده است [۹]. ظاهراً این‌ها همدیگر را به حجتیه‌ای بودن و افراطی‌گری متهم می‌کرده‌اند و سرانجام در درگیری‌ها دو نفر کشته می‌شوند. محمدتقی عبدوس، امام‌جمعه، نزد هاشمی رفسنجانی می‌رود و می‌گوید هراتی و باغانی در انتخابات سال بعد رأی نخواهند آورد [که باغانی نمی‌آورد] و از من حمایت کنید و ... علوی نیز تبعید می‌شود اگرچه بعدا به شرط عدم دخالت در امور سیاسی با بازگشت او موافقت می‌شود. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۰۷ (UTC)[پاسخ]

در ضمن، خاطرات محمدتقی عبدوس را حسن شمس‌آبادی در مرکز نشر انقلاب اسلامی منتشر کرده است. من این کتاب را در لیست خواندن می‌گذارم، اما نمی‌دانم کی به آن دسترسی پیدا خواهم کرد و کی مطالعه‌اش به پایان خواهد رسید. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۰۹ (UTC)[پاسخ]

تصویر اسطرلاب[ویرایش]

در پشت این اسطرلاب c:File:Planispheric Astrolabe MET DP170382.jpg نام سبزوار کنار صفهان، طوس، بصره، قندهار، و کشمیر آمده. شاید به درد یک مقالهٔ جانبی بخورد. ‏4nn1l2 (بحث) ‏۳ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۱۷ (UTC)[پاسخ]

پیشنهاد مقاله[ویرایش]

سلام، با به اینکه برخی از سوغات های(ره آوردهای) سبزوار از شهرت ویژه ای بر خوردار هستند می توان برای هر کدام از آنها مقاله ای جدا گانه تولید کرد و یا در یک فهرست به عنوان فهرست سوغات های یا ره آورد های) سبزوار گنجاند و در این مقاله اضافه کرد. برخی از مشهورترین سوغات های سبزوار عبارتند از: کلوچه زنجبیلی سبزوار، زیره، فلفل، زعفران و پنبه. به هرحال این یک پیشنهاد است.--Mahdi keyfi (بحث) ‏۱۵ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۱۵ (UTC)[پاسخ]

حذف تکراری[ویرایش]

سلام، دلیل اینکه دوبار تصویر مناره خسروگرد منتشر شده چیست؟ یکی تقریبا در ابتدای مقاله و دیگری در جاذبه‌های تاریخی Mahdi keyfi (بحث) ‏۱۷ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۵۴ (UTC)[پاسخ]

پیشنهاد[ویرایش]

سلام، بهتر است برخی از تصاویر مقاله بروزرسانی شوند مانند: سراسرنمایی که از روی بیمارستان حشمتیه گرفته شده است. Mahdi keyfi (بحث) ‏۱۷ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۱۲ (UTC)[پاسخ]

قطع دسترسی[ویرایش]

در صورت تداوم ویرایش های اخلال گرایانه شما در صفحه سبزوار، حساب کاربریتان توسط همکاران محترم مسدود خواهد شد. Ghalb-sabz (بحث) ‏۱۷ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۰ (UTC)[پاسخ]

یک سئوال ساده: الان میگن این خونه از فلان خونه بزرگتره؟ چرا بزرگتره؟ چون اولی۲۰۰ متره دومی۵۰ متره. آیا می تونیم بگیم خونه ۵۰ متری که داخلش مثلا ۱۰ نفر سکونت دارن از خونه ۲۰۰ متری که داخلش ۴ نفر سکونت دارن بزرگتره! بنابراین مقوله بزرگتر بودن از مقوله پرجمعیت تر بودن متفاوته. Ghalb-sabz (بحث) ‏۱۸ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۱:۳۰ (UTC)[پاسخ]

با سلام. بر اساس وپ:اجماع با ویرایش‌های شما در جستارهای نیشابور و سبزوار بارها توسط چندین ویرایشگر مخالفت شده. همچنین از آنجایی که شما در ویکی‌پدیا مدیر نیستید حق ندارید دیگر کاربران را تهدید به قطع دسترسی کنید. (در تاریخچه جستارها مشخص است) در اکثر جستارهای وابسته به شهرها در ویکی‌پدیا نیز معمولا از واژه‌ «بزرگترین شهر (به تنهایی)» چه از نظر مساحت و چه از نظر جمعیت بر اساس وپ:بی‌طرفی استفاده نمیشود. (نمونه اش را در جستارهای تهران و مشهد نیز میتوانید ببینید که جزو مقالات خوب و برگزیده هستند: در این مقالات اشاره به جمعیت شده و حتی اگر مساحت ملاک باشد باید قید شود دومین شهر بزرگ از نظر مساحت یا دومین شهر پرجمعیت یا مثلا سومین شهر پرجمعیت (استفاده تنها از واژه بزرگ بی طرفانه نیست). Ehsanbasafa (بحث) ‏۲۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۱ (UTC)[پاسخ]
کاملا درست و منطقی مدیران محترم دقت نظر داشته باشند Aminghb1990 (بحث) ‏۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۱۵ (UTC)[پاسخ]

در همه منابع از سال 1390 سبزوار سومین شهر خراسان است اما کاربری به اسم ghalb-sabz مطلبی خلاف واقع ارائه می دهد و حتی به منبع اعلامی خود وفادار نیست Aminghb1990 (بحث) ‏۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۱۳ (UTC)[پاسخ]

درخواست رسیدگی به مجادله غیر منطقی ghalb-sabz[ویرایش]

ایشان کاملا مغرضانه و بر حسب مسایل قومیتی و نژادی و بدون منابع دقیق اطلاعات ارائه می کنند و هم اکنون هم بدون سند بنده را با کاربری دیگری یکسان دیدند مدیران بی طرف لطفا منابع را بررسی و حرفای ایشان را رصد کنید Aminghb1990 (بحث) ‏۲ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۳۷ (UTC)[پاسخ]

بزرگی شهرها بر مبنای جمعیت است[ویرایش]

اصفهان با وسعت ۵۵۱ کیلومتر مربع بزرگتر از وسعت ۳۵۱ مشهد است اما در همه منابع مشهد دومین شهر بزرگ ایران نامیده میشه این برای کاربر ghalb-sabz Aminghb1990 (بحث) ‏۲ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۵۳ (UTC)[پاسخ]