زرنکه (ساتراپی هخامنشی): تفاوت میان نسخهها
جز r2.7.1) (ربات: افزودن ro:Drangiana |
جز ربات:افزودن الگو ناوباکس {{جغرافیای اوستا}}+مرتب+تمیز(۲.۷) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
گفته میشود که زرنگ را [[گرشاسب]] بنا کرده است. آنرا زره نیز می نامیدند. در قدیم «زرنکه» (درنژینه) بعدها «سکستنه» سجستان، سیستان شده [[معرب]] آن زرنج است. |
گفته میشود که زرنگ را [[گرشاسب]] بنا کرده است. آنرا زره نیز می نامیدند. در قدیم «زرنکه» (درنژینه) بعدها «سکستنه» سجستان، سیستان شده [[معرب]] آن زرنج است. |
||
نام قدیم آن (سیستان) زرنگ بود پس از مهاجرت [[سکا| |
نام قدیم آن (سیستان) زرنگ بود پس از مهاجرت [[سکا|سکاها]]... در زمان [[فرهاد دوم]] [[اشکانی]] (۱۳۶ – ۱۲۸ ق.م.) و [[اردوان دوم]] (۱۲۷ – ۱۲۴ ق.م.) به طرف جنوب گروهی از آنان در زرنگ مستقر شدند. از این زمان زرنگ بنام آنان سکستان خوانده شد. |
||
زرنگ یا درانگیا یا زرنگستان که پسان بواسطه ورود سکاها، سکستان و سپس سیستان نامیده شد از نواحی بسیار حاصلخیز و دلاور پرور ایران بود. از پربرکتی و حاصلخیزی گفتن این ناحیه همین بس که پس از حمله اعراب، سیستان دومین خراجگزار بزرگ ایران پس از خراسان بود. مغولها در حمله به سیستان و با علم از دلیرپروری این ناحیه، کشتزارها و باغات و اکوسیستم بسیار حساس و آسیب پذیر آن را ویران کردند، بیشتر چشمههای آنرا خشکاندند. قناتها و کاریزها توسط مغولها عمدا ویران گردیدند تا بر اثر خشکی و طبیعتا ویرانی کشت، مردم در مضیقه و غم توشه افتند و بر اثر اجبار در تحمل سختیها در گذران زندگی روزمره، دلمشغول باشند و دیگر خطری از ناحیه ایشان مغولان را تهدید نکند. سیستان از نظر آبادانی پس از آن دیگر کمر راست نکرد و هر سال بر مساحت شنزارهایش افزوده گشت و از سطح آبادش کم. اینگونه سیاست بعدها هم در ایران بکار گرفته و پیاده شد. بهر حال، درانگها که نام خویش را به درنگ یا زرنگستان داده بودند یکی از ده قبیله اتحادیه پارسی بودند. |
زرنگ یا درانگیا یا زرنگستان که پسان بواسطه ورود سکاها، سکستان و سپس سیستان نامیده شد از نواحی بسیار حاصلخیز و دلاور پرور ایران بود. از پربرکتی و حاصلخیزی گفتن این ناحیه همین بس که پس از حمله اعراب، سیستان دومین خراجگزار بزرگ ایران پس از خراسان بود. مغولها در حمله به سیستان و با علم از دلیرپروری این ناحیه، کشتزارها و باغات و اکوسیستم بسیار حساس و آسیب پذیر آن را ویران کردند، بیشتر چشمههای آنرا خشکاندند. قناتها و کاریزها توسط مغولها عمدا ویران گردیدند تا بر اثر خشکی و طبیعتا ویرانی کشت، مردم در مضیقه و غم توشه افتند و بر اثر اجبار در تحمل سختیها در گذران زندگی روزمره، دلمشغول باشند و دیگر خطری از ناحیه ایشان مغولان را تهدید نکند. سیستان از نظر آبادانی پس از آن دیگر کمر راست نکرد و هر سال بر مساحت شنزارهایش افزوده گشت و از سطح آبادش کم. اینگونه سیاست بعدها هم در ایران بکار گرفته و پیاده شد. بهر حال، درانگها که نام خویش را به درنگ یا زرنگستان داده بودند یکی از ده قبیله اتحادیه پارسی بودند. |
||
== جستارهای وابسته == |
== جستارهای وابسته == |
||
خط ۱۵: | خط ۱۲: | ||
* [[ساتراپیهای هخامنشیان]] |
* [[ساتراپیهای هخامنشیان]] |
||
== |
== منابع == |
||
{{پانویس}} |
|||
* [[دانشنامه ایرانیکا]] |
* [[دانشنامه ایرانیکا]] |
||
* ایران باستان، پیرنیا |
* ایران باستان، پیرنیا |
||
{{ساتراپیهای هخامنشیان}} |
{{ساتراپیهای هخامنشیان}} |
||
{{جغرافیای اوستا}} |
|||
⚫ | |||
[[رده:تاریخ مزدیسنا]] |
[[رده:تاریخ مزدیسنا]] |
||
⚫ | |||
[[رده:جغرافیای یونان باستان]] |
[[رده:جغرافیای یونان باستان]] |
||
[[رده:ساتراپیهای هخامنشیان]] |
[[رده:ساتراپیهای هخامنشیان]] |
نسخهٔ ۲۷ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۳۸
زَرَنگ یا زرنکا (به یونانی: درنگیانا) سرزمینی باستانی که یکی از ساتراپیهای هخامنشیان بشمار میرفت و در سرزمینهای امروزی افغانستان، پاکستان و جنوب شرقی ایران واقع بودهاست. این سرزمین در سنگنبشته بیستون داریوش بزرگ و نقش رستم در دورهٔ هخامنشیان به پارسی باستان زَرَکَه نامیده شده است.
گفته میشود که زرنگ را گرشاسب بنا کرده است. آنرا زره نیز می نامیدند. در قدیم «زرنکه» (درنژینه) بعدها «سکستنه» سجستان، سیستان شده معرب آن زرنج است.
نام قدیم آن (سیستان) زرنگ بود پس از مهاجرت سکاها... در زمان فرهاد دوم اشکانی (۱۳۶ – ۱۲۸ ق.م.) و اردوان دوم (۱۲۷ – ۱۲۴ ق.م.) به طرف جنوب گروهی از آنان در زرنگ مستقر شدند. از این زمان زرنگ بنام آنان سکستان خوانده شد.
زرنگ یا درانگیا یا زرنگستان که پسان بواسطه ورود سکاها، سکستان و سپس سیستان نامیده شد از نواحی بسیار حاصلخیز و دلاور پرور ایران بود. از پربرکتی و حاصلخیزی گفتن این ناحیه همین بس که پس از حمله اعراب، سیستان دومین خراجگزار بزرگ ایران پس از خراسان بود. مغولها در حمله به سیستان و با علم از دلیرپروری این ناحیه، کشتزارها و باغات و اکوسیستم بسیار حساس و آسیب پذیر آن را ویران کردند، بیشتر چشمههای آنرا خشکاندند. قناتها و کاریزها توسط مغولها عمدا ویران گردیدند تا بر اثر خشکی و طبیعتا ویرانی کشت، مردم در مضیقه و غم توشه افتند و بر اثر اجبار در تحمل سختیها در گذران زندگی روزمره، دلمشغول باشند و دیگر خطری از ناحیه ایشان مغولان را تهدید نکند. سیستان از نظر آبادانی پس از آن دیگر کمر راست نکرد و هر سال بر مساحت شنزارهایش افزوده گشت و از سطح آبادش کم. اینگونه سیاست بعدها هم در ایران بکار گرفته و پیاده شد. بهر حال، درانگها که نام خویش را به درنگ یا زرنگستان داده بودند یکی از ده قبیله اتحادیه پارسی بودند.
جستارهای وابسته
منابع
- دانشنامه ایرانیکا
- ایران باستان، پیرنیا