حبیبالله کلکانی: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری Edit Check (references) activated ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جزبدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری Edit Check (references) activated ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
وی یکی از [[تاجیک|تاجیکانِ]] روستای بزرگ [[کلکان (ولایت کابل)|کَلَکان]] در سی کیلومتری شمال [[کابل]] در بخش کوهدامن بود. پدر وی حرفه '''[[سقا]]یی''' داشت، از همین جهت است که او را '''بچه سقا''' مینامند.<ref>[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=521 دانشنامه جهان اسلام، سرواژهٔ بچه سقا]</ref> |
وی یکی از [[تاجیک|تاجیکانِ]] روستای بزرگ [[کلکان (ولایت کابل)|کَلَکان]] در سی کیلومتری شمال [[کابل]] در بخش کوهدامن بود. پدر وی حرفه '''[[سقا]]یی''' داشت، از همین جهت است که او را '''بچه سقا''' مینامند.<ref>[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=521 دانشنامه جهان اسلام، سرواژهٔ بچه سقا]</ref> |
||
== آشوب نادر خان ملقب نادر غدار == |
== آشوب نادر خان ملقب به نادر غدار == |
||
۱۳ اکتبر همان سال محمد نادر که از مخالفان نظامی علیه دولت او بود و متواری گشته بود از طرف حبیبالله برای پایان جنگ نامه دریافت کرد و قرار بر این شد که در ارگ دیدار داشته باشند و به صلح و ثبات دولت بیاندیشند از آنجا که نسبت به کارهای نادرشاه اعتمادی نبود وی و همراهانش بر روی شش مصحف قرآن قسم یاد کرده و امضاء کردند که بدون سلاح و خونریزی مذاکره کرده و به نتیجه برسند اما نادرشاه قسم شکست و حبیبالله کلکانی را با داس تبر و بعداً ضرب گلوله در ارگ به قتل رساند و یک هفته به صورت بی شرمانه جسد وی و همراهانش را به دار آوی<ref>{{Cite journal|last=KRN|last2=SJR|date=1994|title=Fifty Years On|url=http://dx.doi.org/10.2307/40202994|journal=International Journal|volume=50|issue=1|pages=1|doi=10.2307/40202994|issn=0020-7020}}</ref>خت و خود به پادشاهی افغانستان رسید که این رخداد منجر به انحلال این امارت شد و بواسطهٔ این عمل او را نادر غدار (عهدشکن) مینامیدند. آرمان حبیبالله کلکانی آزادی مردم بخارا و سمرقند و برپایی دوبارهٔ خراسان بزرگ بود.[۲]<ref name=":0" /> |
۱۳ اکتبر همان سال محمد نادر که از مخالفان نظامی علیه دولت او بود و متواری گشته بود از طرف حبیبالله برای پایان جنگ نامه دریافت کرد و قرار بر این شد که در ارگ دیدار داشته باشند و به صلح و ثبات دولت بیاندیشند از آنجا که نسبت به کارهای نادرشاه اعتمادی نبود وی و همراهانش بر روی شش مصحف قرآن قسم یاد کرده و امضاء کردند که بدون سلاح و خونریزی مذاکره کرده و به نتیجه برسند اما نادرشاه قسم شکست و حبیبالله کلکانی را با داس تبر و بعداً ضرب گلوله در ارگ به قتل رساند و یک هفته به صورت بی شرمانه جسد وی و همراهانش را به دار آوی<ref>{{Cite journal|last=KRN|last2=SJR|date=1994|title=Fifty Years On|url=http://dx.doi.org/10.2307/40202994|journal=International Journal|volume=50|issue=1|pages=1|doi=10.2307/40202994|issn=0020-7020}}</ref>خت و خود به پادشاهی افغانستان رسید که این رخداد منجر به انحلال این امارت شد و بواسطهٔ این عمل او را نادر غدار (عهدشکن) مینامیدند. آرمان حبیبالله کلکانی آزادی مردم بخارا و سمرقند و برپایی دوبارهٔ خراسان بزرگ بود.[۲]<ref name=":0" /> |
||
نسخهٔ ۲۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۴
مرد عیار و فهیم افغانستان حبیب الله کلکانی (عیار مرد خراسان خادم دین رسولالله) | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۱۸۹۰ کلکان، ولایت کابل |
درگذشت | ۱۳ اکتبر ۱۹۲۹ در کابل توسط نادر شاه اعدام گردید |
آرامگاه | تپه شهرآرای شهر کابل |
ملیت | خراسانی ، شمالی وال تاجیک |
دیگر نامها | [۱] غازی امیر حبیبالله کلکانی، حبیبالله کوهدامنی |
نژاد | تاجیک |
پیشه | امیر تاجیک ها |
سالهای فعالیت | ۱۹۲۹ میلادی |
عنوان | خادم دین رسولالله، عیار خراسان[۲] |
همسر(ها) | بیبی سروری (سنگری)، ملکه بینظیر |
والدین | عبدالرحمان[۱] |
امیر حبیبالله کَلکَانی یا خادم دین رسولالله[۳][۴][۵][۶][۷] (۱۸۹۰–۱۳ اکتبر ۱۹۲۹)، تاجیک تبار پادشاه افغانستان و از استان کابل افغانستان و رهبر آزادی خواهان اسلام میانه افغانستان بود که معروف به رهبر مردم شمال شناخته میشد.[۸] وی در سال ۱۹۲۹ میلادی، او اولین انقلاب را که در کل تاریخ افغانستان انجام نشده [۹]بود او شروع کرد.که با قیام مردمی علیه حکومت امانالله خان و با خلع شکست دادن امانالله خان به مدت ۹ ماه[۱۰] قدرت را در افغانستان در دست گرفت و آرامش آزادی و مدنی افغانستان را به ارمغان آورد . و بنیان گذار حکومت واحد از جمله امارت افغانستان را بناه نهاد . اما بدبختانه پس از به قدرت رسیدن نادر خان، به همراه جمعی از یاران وفا دارش به شکل بی رحمانه با داس و تبر کشته شد و بعدا اعدام نمود و این گونه نادر خان لقب غدار (وحشی بی رحم) را کسب کرد.
حبیبالله کلکانی علیه امانالله خان که میخواست به بهانه فرهنگ مدرن و غرب گرائی را ترویج دهد و حبیبالله کلکانی پس از به قدرت رسیدن، قانون اساسی جعلی و قومی افغانستان را لغو کرد و خواستار اعمال قوانین شریعت اسلامی و اسلام میانه شد .[۱]
زندگی
وی یکی از تاجیکانِ روستای بزرگ کَلَکان در سی کیلومتری شمال کابل در بخش کوهدامن بود. پدر وی حرفه سقایی داشت، از همین جهت است که او را بچه سقا مینامند.[۱۱]
آشوب نادر خان ملقب به نادر غدار
۱۳ اکتبر همان سال محمد نادر که از مخالفان نظامی علیه دولت او بود و متواری گشته بود از طرف حبیبالله برای پایان جنگ نامه دریافت کرد و قرار بر این شد که در ارگ دیدار داشته باشند و به صلح و ثبات دولت بیاندیشند از آنجا که نسبت به کارهای نادرشاه اعتمادی نبود وی و همراهانش بر روی شش مصحف قرآن قسم یاد کرده و امضاء کردند که بدون سلاح و خونریزی مذاکره کرده و به نتیجه برسند اما نادرشاه قسم شکست و حبیبالله کلکانی را با داس تبر و بعداً ضرب گلوله در ارگ به قتل رساند و یک هفته به صورت بی شرمانه جسد وی و همراهانش را به دار آوی[۱۲]خت و خود به پادشاهی افغانستان رسید که این رخداد منجر به انحلال این امارت شد و بواسطهٔ این عمل او را نادر غدار (عهدشکن) مینامیدند. آرمان حبیبالله کلکانی آزادی مردم بخارا و سمرقند و برپایی دوبارهٔ خراسان بزرگ بود.[۲][۳]
انقلاب علیه دولت امانی
چون اقدامات امانالله خان با تندرویهایی همراه بود و اساساً حکومت پیرو انگلیس بود و با جنبههای فرهنگی و دینی مردم افغانستان سازگاری چندانی نداشت، اسباب نارضایتی عمومی را فراهم نمود و در نهایت به انقلاب مردم، مخالفت روحانیان و سرانجام سقوط او انجامید. در این میان حبیبالله کلکانی، که یک سرباز معمولی در ارتش امانالله بود، عملکردهای امانالله خان را مغایر سنتهای دینی و ارزشهای مردمی دانسته و با پشتیبانی علما و رهبران مردم که نفوذ بسیار داشتند، دست به قیام زده و در کلکان خود را فرمانروای افغانستان خواند و با قوای خود روی به کابل نهاد. از اینرو نیروی های امان امانالله شکست خورد و ناگزیر پا به فرار گذاشت. امانالله خان برای نخستین بار در تاریخ کشور زنش را با لباس عریان و لخت غیرمعمول به سبک اروپایی روی صحنه آورد و از مردم خواست تا آن شیوهٔ را به عنوان الگو بپذیرند. اما با واکنشهای مردمی مواجه شد.
انقلابیان حملهٔ نهایی بر کابل را در شب ۲۴ دی۱۳۰۷ (خورشیدی) (۱۴ ژانویه ۱۹۲۹) آغاز کردند. امان الله سلطنت را به برادرش عنایتالله سپرد و خود پا به فرار به قندهار رفت. عنایتالله هم سرانجام پس از سه روز پادشاهی با خانوادهاش کابل را ترک کرد و به بسیار شیوه شرافتمندانه از طرف حبیبالله خان آزاد شد . از آن سوی حبیبالله خان مقر سلطنت را گرفت و شاه افغانستان شد و در ۲۸ دی ۱۳۰۷ (۱۸ ژانویه ۱۹۲۹) بر تخت سلطنت نشست و خود را به امیر حبیبالله خان خادم دین رسولالله مسمیکرد. امانالله کوشید تا به کمک قبایل دوباره خود را به کابل برساند اما نیروهای جنگی برای مقابله با امیر حبیبالله خان نداشت و ناچار از کشور فرار نمود اول به هند رفت سپس به ایتالیا سفر نمود .
حبیب الله خان کلکانی، بدون جنگ و خونریزی کابل را تسخیر کرد. پس از آنکه فتوای علمای دین و بیعت جمع کلانی از وزرا و مقامات دولت را با قلم محی الدین انیس دریافت کرد، به مقام شاهی رسید. او در دوران نه ماههی پادشاهی هیچ آسیبی به خانواده و دوستان امان الله خان نرساند و هیچ کسی را به جرم همکاری با امان الله خان مجازات نکرد.
امیر حبیبالله خان که خود را «خادم دین رسولالله» میگفت، بر اصلاحات مدرن دموکراتیک جعلی امانالله خط بطلان کشید. قوانین منصوب به ویژه قانون اساسی قومی و دیکتاتوری را ملغی ساخت و مالیات عوارض شهرداری را کاهش داد تا مردم در رفاه زندگی کنند و از طرف مردم استقبال گسترده شد .
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ هشتادمین سالروز پادشاهی حبیبالله کلکانی، بیبیسی فارسی
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، سرواژهٔ
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ عزم، کاوه. «جریانات قدرتگیری حبیبالله کلکانی به قلم میرغلام محمد غبار». دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۶.
- ↑ غفاریان، سیروس. «روزنامه شرق 85/2/23: بلاهت بچه سقا». www.magiran.com. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۶.
- ↑ "معنی بچه سقا | لغتنامه دهخدا" (به انگلیسی). Retrieved 2017-07-05.
- ↑ پژوهشگر، بصیر احمد حسنزاده نویسنده و. «هشتادمین سالروز پادشاهی حبیبالله کلکانی». BBC Persian. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۵-۱۶.
- ↑ http://rch.ac.ir/article/Details/5910
- ↑ بازخاکسپاری حبیبالله کلکانی و بحران هویت ملی افغانستان، بیبیسی فارسی
- ↑ Dukki, Nasar (2012-07-12), Bachai Saqao (son of water carrier, the bandit king) Arrested, retrieved 2024-06-25
- ↑ مراسم خاکسپاری دوباره حبیبالله کلکانی در کابل به خشونت کشیده شد، بیبیسی فارسی
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، سرواژهٔ بچه سقا
- ↑ KRN; SJR (1994). "Fifty Years On". International Journal. 50 (1): 1. doi:10.2307/40202994. ISSN 0020-7020.
- افغانستان در پنج قرن اخیر، میر محمد صدیق فرهنگ، مشهد، ۱۳۷۱–۱۳۷۴ شمسی
- درة الزمان فی تاریخ شاه زمان، همو، کابل، ۱۳۳۷ شمسی
- وفیات معاصرین به قلم محمد قزوینی، مجلهٔ یادگار سال ٬۳ شمارهٔ ۴
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «حبیبالله کلکانی». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۱۳ اکتبر ۲۰۰۷.
- shamalionline.com/heroes/kalakani
- اعدام و ترور؛ صد سال سرنوشت خونبار رهبران افغانستان علی حسینی، بیبیسی
پیوند به بیرون
عنوان سلطنتی | ||
---|---|---|
پیشین: عنایتالله شاه |
پادشاهان افغانستان ۱۴ دسامبر ۱۹۲۸ – ۱۳ اکتبر ۱۹۲۹ |
پسین: محمد نادر شاه |
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png)