پرش به محتوا

انجیل متی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
انجیل متی
انجیل متی، آیات ۳۴–۳۷ از باب ۲۱، بر روی پاپیروس ۱۰۴ (روی صفحه؛ حدود ۱۵۰ میلادی)
اطلاعات
دینمسیحیت
نویسندهبه‌صورت سنتی منسوب به متی رسول
زبانیونانی کوینه
دوره۸۰ تا ۹۰ میلادی
فصل‌ها۲۸
آیه‌ها۱۰۷۱

انجیل متی که گاهی اوقات انجیل به روایت متی یا به تنهایی متی نامیده می‌شود، نخستین انجیل از چهار انجیل رسمی عهد جدید و یکی از سه انجیل هم‌نوا است. این کتاب روایتگر دیدگاه نویسنده درباره مسیح یا عیسی مسیح به عنوان مسیحای اسرائیل، رستاخیز عیسی و ماموریت بزرگ او است.[۱] انجیل متی، عیسی را به عنوان تحقق پیشگویی‌های یهودی معرفی می‌کند.

متی می‌کوشد بر اهمیت حفظ سنت یهودی در کلیسایی که به‌تدریج غیریهودی می‌شد تأکید کند.[۲][۳] این انجیل بازتابی از کشمکش‌ها و تنش‌های میان یهودیان مسیحی و سایر یهودیان است و انتقادهای تندی از کاتبان، کاهنان اعظم و فریسیان دارد،[۴] و این دیدگاه را مطرح می‌کند که پادشاهی خدا از آنان گرفته و به کلیسا داده شده است.[۵] این اثر بر نقش عیسی به‌عنوان پسر داوود، پسر انسان و پسر خدا تأکید دارد و آموزه‌ها، معجزات و تمثیل‌های او را در چارچوب تورات و کلیسای نوظهور مسیحی تنظیم می‌کند. ساختار کتاب شامل روایت‌ها و خطابه‌های متناوب است—از جمله موعظه بر فراز کوه، تمثیل‌ها و تعالیم شاگردی—که سرانجام به مصائب عیسی، رستاخیز و وظیفه بزرگ ختم می‌شود.

دیدگاه غالب در میان پژوهشگران این است که انجیل متی در ربع پایانی قرن نخست میلادی توسط یک یهودی ناشناس که با جنبه‌های فقهی متون مقدس آشنا بوده، نوشته شده است، هرچند انتساب سنتی آن به متی رسول هنوز از سوی محافظه‌کاران مورد دفاع قرار می‌گیرد.[۶][۷][۸] احتمال دارد که این انجیل بخشی از منبعی را که توسط شاگرد اصلی نوشته شده بود، در خود گنجانده باشد.[۹][۱۰][۷] بیشتر پژوهشگران بر این باورند که متی از انجیل مرقس و منبع فرضی گفتارها یعنی منبع کیو (که شامل مطالب مشترک با انجیل لوقا است) بهره برده است،[۱۱][۱۲] و اثر او محصول نسل دوم جنبش مسیحی است، هرچند بر پایه خاطرات نسل نخست شاگردان عیسی نوشته شده است.[۱۳][۱۴] در عین حال، فرضیه‌های جایگزینی که بیان می‌کنند لوقا مستقیماً از متی (یا برعکس) بدون استفاده از منبع «کیو» بهره برده است، در میان پژوهشگران رواج بیشتری یافته‌اند.[۱۵][۱۶]

تالیف

[ویرایش]

نویسنده

[ویرایش]
«الهام متی مقدس» اثر کاراواجو (۱۶۰۲)، طبع دیدگاه سنتی نویسندهٔ انجیل متی، متی رسول — یکی از دوازده شاگرد عیسی — بوده‌ است.

دیدگاه سنتی دربارهٔ نویسندهٔ انجیل متی ریشه در شهادت و نوشته‌های پدران اولیهٔ کلیسا دارد. از قرن دوم میلادی، نویسندگان مسیحی متقدم بر این باور بودند که این انجیل را متی رسول، یکی از دوازده شاگرد عیسی، نوشته‌است.[۱۷] نخستین اشاره تاریخی به نویسندهٔ این انجیل در آثار پاپیاس هیراپولیس (حدود ۶۰ تا ۱۳۰ میلادی) دیده می‌شود. او در کتاب خود با عنوان تفسیر گفتارهای خداوند — که تنها از طریق نقل یوسبیوس قیصریه در تاریخ کلیسا حفظ شده‌است — می‌گوید:

«متی گفتارهای [عیسی] را به زبان عبری گرد آورد و هر کس آن‌ها را به‌گونه‌ای که توانست ترجمه نمود.»

— یوسبیوس قیصریه، تاریخ کلیسا‌، ۳:۳۹

پس از پاپیاس، دیگر پدران کلیسا نیز این انتساب را تأیید کردند. ایرنئوس لیونی در قرن دوم میلادی نوشت که متی انجیل خود را برای عبرانیان و به زبان ایشان نگاشت.[۱۸] اوریجن در قرن سوم متی را نخستین نویسندهٔ اناجیل دانست و تأکید کرد که او اثر خود را برای ایمانداران یهودی نگاشت.[۱۹] یوسبیوس قیصریه نیز در قرن چهارم با گردآوری نقل‌قول‌های پیشینیان، این سنت را تثبیت کرد و متی را نویسندهٔ نخستین انجیل به زبان عبری معرفی نمود.[۲۰]

با این حال، بیشتر پژوهشگران مدرن این دیدگاه سنتی را رد می‌کنند و باور دارند که اثر یادشده احتمالاً در واپسین دههٔ قرن نخست میلادی به دست نویسنده‌ای یهودی-مسیحی نوشته شده که با شریعت یهود و مباحث فقه یهودی آشنا بوده‌است.[۲۱] پژوهش‌های زبان‌شناختی نشان می‌دهد که متن، از نظر دستور و واژگان، با زبان یونانی کوئینه سازگار است و هیچ نشانه‌ای از ترجمهٔ مستقیم از عبری یا آرامی در آن دیده نمی‌شود.[۲۲] بسیاری از محققان بر این باورند که نویسندهٔ انجیل متی نمی‌توانسته خود شاهد عینی رویدادهای زندگی عیسی بوده باشد. یکی از شواهد این دیدگاه، شیوهٔ روایت اثر است؛ نویسنده در سراسر اثر هیچ‌گاه خود را به صورت «اول‌ شخص» معرفی نمی‌کند،[۲۳] در عوض، او همواره به صورت «سوم‌ شخص» سخن می‌گوید و شخصیت «متی» را همانند دیگر شاگردان توصیف می‌کند:

«و چون عیسی از آن‌جا می‌گذشت، مردی را دید به نام متی که در دفتر خراج نشسته بود؛ و بدو گفت: از عقب من بیا. و او برخاسته از عقب وی روان شد.»

— انجیل متی ۹:۹

به گفتهٔ بارت دی. ارمن، هیچ‌یک از نویسندگان اناجیل در متن خود نامی از خویش نمی‌برند و انتساب این آثار به شاگردان مستقیم عیسی در دهه‌های بعد، در جریان شکل‌گیری سنت‌های کلیسایی پدید آمد.[۲۴] او می‌نویسد که این نام‌گذاری‌ها بخشی از تلاشی آگاهانه برای افزایش اعتبار متون مقدس و مشروعیت‌بخشی به چهار انجیل منتخب بودند، زیرا کلیسای اولیه با نسبت‌دادن این متون به شاهدان یا همراهان مستقیم مسیح، اقتدار دینی و تاریخی آن‌ها را تقویت می‌کرد.[۲۵]

منابع

[ویرایش]
دو بخش از انجیل‌های لوقا و متی (انجیل متی، فصل ۳، آیات ۷ تا ۱۰ و انجیل لوقا، فصل ۳، آیات ۷ تا ۹) مورد بررسی قرار گرفته‌اند. بخش‌هایی از متن که واژه‌های آن‌ها کاملاً یکسان است، با رنگ قرمز مشخص شده‌اند.

انجیل متی از نظر ساختار، محتوا و ترتیب روایت‌ها شباهت چشمگیری با انجیل مرقس و انجیل لوقا دارد. این سه اثر که با عنوان «اناجیل هم‌نوا» شناخته می‌شوند، بخش عمده‌ای از مطالب خود را مشترک دارند و گاه عبارات تقریباً یکسانی را به‌کار می‌برند.[۲۶] این همسانی‌ها سبب پدید آمدن مسئله‌ای در پژوهش‌های کتاب مقدس شده که از آن با عنوان «مسئله هم‌نوا» یاد می‌شود؛ پرسشی دربارهٔ ماهیت رابطهٔ ادبی و تاریخی میان این سه انجیل و منابعی که نویسندگانشان از آن بهره گرفته‌اند.[۲۷] اکثر پژوهشگران عهد جدید بر این باورند که انجیل مرقس نخستین انجیل نگاشته‌شده بوده و نویسندگان انجیل متی و انجیل لوقا هر دو از آن به عنوان منبع اصلی برای آثار خود استفاده کرده‌اند.[۲۸] با این حال، نویسندهٔ متی متن مرقس را صرفاً بازنویسی نکرده، بلکه آن را به‌عنوان ساختار پایه به کار گرفته و جایگاه عیسی را در سنت یهودیت برجسته‌تر ساخته‌است.[۲۱] او در روایت خود جزئیاتی افزوده که در مرقس وجود ندارد، از جمله تأکید بر تحقق پیشگویی‌های عهد عتیق، آموزه‌های شریعت و نقش محوری عیسی به‌عنوان «مسیح موعود».[۲۹] این فرایند الزاماً نشانگر خط سیر ساده‌ای از توسعهٔ تدریجی متون نیست، چراکه برخی از آموزه‌های پولس رسول شباهت بیشتری به گزارش متی دارند تا مرقس.[۳۰] شماری از پژوهشگران احتمال داده‌اند که نویسندهٔ متی به‌جای استفادهٔ مستقیم از نسخهٔ مکتوب مرقس، از سنت‌های شفاهی و حفظ‌شدهٔ کلیسایی بهره برده باشد.[۳۱] آلن کرک در بررسی‌های خود، متی را به خاطر «مهارت در حافظهٔ کتابت» و «امانت‌داری در بازآفرینی منابع پیشین، به‌ویژه مرقس و منبع کیو تحسین می‌کند و ادعاهای مربوط به تفاوت‌های چشمگیر میان دو اثر از نظر الهیاتی و تاریخی را اغراق‌آمیز می‌داند.[۳۲]

انجیل متی حدود ۶۰۰ آیه مشترک با مرقس دارد، در حالی که خود مرقس تنها شامل ۶۶۱ آیه است.[۳۳] افزون بر این، تقریباً ۲۲۰ آیه میان متی و لوقا مشترک است اما در مرقس وجود ندارد. نظریهٔ موسوم به «فرضیه دو منبع» این اشتراکات را ناشی از منبع دومی می‌داند که پژوهشگران آن را «منبع کیو» نامیده‌اند.[۳۴] طبق این فرضیه، متی و لوقا هر دو به‌طور مستقل از مرقس و کیو بهره گرفته‌اند. در کنار این منابع، بدنهٔ متنی دیگری موسوم به «منبع ام» نیز در نظر گرفته می‌شود که شامل مواد منحصربه‌فرد متی است؛ منشأ این مواد می‌تواند سنت شفاهی کلیسای نویسنده، منبعی محلی یا حتی ترکیب خلاقانهٔ خود نویسنده باشد.[۳۵] مایکل گولدر در دههٔ ۱۹۷۰ استدلال کرد که تقریباً تمام مواد غیرمرقسی در متی ساختهٔ خود نویسنده بوده است،[۳۶] اما طرفداران فرضیهٔ جدیدتر فرضیه فارر — که پیشنهاد می‌کند لوقا مستقیماً از متی استفاده کرده و وجود منبع کیو را نفی می‌کند — این ادعا را تا حد زیادی کنار گذاشته‌اند.[۳۷] همچنین شماری از پژوهشگران از دیدگاه‌های جایگزینی چون «فرضیه پسینی متی» حمایت می‌کنند که وابستگی متی به لوقا را مطرح می‌سازد.[۳۸] شواهد داخلی نشان می‌دهد نویسندهٔ متی از ترجمهٔ یونانی کتاب مقدس عبری (یعنی هفتادگانی) — هم در قالب طومارهای کتابی (مانند اشعیا و مزامیر) و هم در قالب گزیده‌هایی موسوم به «مجموعه‌های شهادت» که در جوامع اولیهٔ مسیحی رواج داشتند — بهره برده است.[۳۹] در عین حال، برخی از نقل‌قول‌های او از عهد عتیق به متن ماسورتی نزدیک‌ترند، که به گفتهٔ شماری از مفسران، نشان می‌دهد نویسنده احتمالاً با زبان عبری نیز آشنایی داشته‌است.[۴۰]

تاریخ نگارش

[ویرایش]

بیشتر پژوهشگران تاریخ نگارش انجیل متی را میان سال‌های ۸۰ تا ۹۰ میلادی قرار می‌دهند، هرچند پیشنهادهایی از دههٔ ۶۰ تا آغاز قرن دوم نیز مطرح شده است.[۴۱][۴۲] شواهد درون‌متنی نشان می‌دهد که نویسنده از ویرانی اورشلیم و معبد دوم در سال ۷۰ میلادی آگاه بوده یا دست‌کم آن را به‌عنوان رخدادی محوری در پس‌زمینهٔ الهیات خود در نظر داشته است.[۴۳] به‌ویژه در فصل ۲۲ و تمثیل مهمانی عروسی، اشاره‌هایی به شهر ویران‌شده و سوزانده‌شده دیده می‌شود که بیشتر مفسران آن را بازتابی از آگاهی نویسنده از این رویداد تاریخی می‌دانند.[۴۴] در عین حال، این اثر هنوز فضایی از مسیحیت نخستین را حفظ کرده است؛ دورانی که ایمان به بازگشت قریب‌الوقوع مسیح در میان پیروان او رایج بود.[۴۵] در چند بخش از انجیل، از جمله متی ۱۰:۲۳ و ۲۴:۳۴، نشانه‌هایی از این انتظار آشکار است، اما در کنار آن، تمایل نویسنده به شکل‌دهی نوعی نظم پایدار کلیسایی و اندیشهٔ رسالت جهانی، نشان می‌دهد که جامعهٔ مخاطب او وارد مرحله‌ای از تثبیت و تأمل الهیاتی شده بود؛ مرحله‌ای که معمولاً متعلق به دهه‌های پایانی قرن نخست میلادی دانسته می‌شود.[۴۶][۴۷]

در قیاس با انجیل مرقس، که معمولاً به دههٔ ۶۰ میلادی نسبت داده می‌شود، ساختار و زبان متی پخته‌تر و منسجم‌تر است و دیدگاهی بازاندیشانه نسبت به حوادث زندگی عیسی دارد.[۴۸] این امر باعث شده تا بیشتر پژوهشگران آن را اثری پسامرقسی بدانند، هرچند اقلیتی از محققان امکان نگارش پیش از سال ۷۰ میلادی را نیز منتفی نمی‌دانند.[۴۹] استدلال این گروه آن است که برخی از گفته‌های پیش‌گویانهٔ عیسی دربارهٔ نابودی معبد، ممکن است بیانگر آگاهی پیشین نویسنده از رویداد نبوده، بلکه پیش‌گویی سنتی بازگو‌شده درون روایت باشد.[۵۰] از نظر زبانی، سبک یونانی متی نسبت به مرقس روان‌تر و ادبی‌تر است، که نشان از نگارش در محیطی شهری و تحصیل‌کرده دارد.[۵۱] اشاره‌های پراکنده به فعالیت مبلغان در میان غیریهودیان نیز با فضایی همخوان است که در آن مسیحیت از حدود فلسطین فراتر رفته و در جوامع یونانی‌زبان شرق مدیترانه گسترش یافته بود.[۲۹]

زمینه و جامعهٔ انجیل متی

[ویرایش]

بیشتر پژوهشگران، انجیل متی را نوشته‌ای از نسل دوم مسیحیان می‌دانند؛ هرچند این اثر به‌وضوح بر پایهٔ خاطرات و سنت‌های شفاهی نسل نخست شاگردان عیسی استوار است.[۵۲] برای جامعهٔ مسیحیان نخستین، نقطهٔ عطف تاریخی ویرانی اورشلیم و معبد دوم در سال ۷۰ میلادی به‌دست رومیان بود؛ رویدادی که مسیر جنبش مسیحایی یهودی آغازشده با عیسی ناصری را به‌سوی یک جنبش عمدتاً غیریهودی سوق داد.[۵۳] به‌ نظر می‌رسد نویسندهٔ انجیل متی برای جامعه‌ای از مسیحیان یهودی یونانی‌زبان که احتمالاً در سوریهٔ رومی، به‌ویژه در انطاکیه می‌زیستند، می‌نوشت.[۵۴] این شهر که از مراکز مهم مسیحیت اولیه بود، محیطی چندفرهنگی فراهم می‌کرد که در آن تعامل میان یهودیان و غیریهودیان اجتناب‌ناپذیر بود.[۵۵] جامعه‌ای که متی از آن برخاسته بود، همچنان بخشی از بافت بزرگ‌تر یهودیت سدهٔ نخست به‌شمار می‌رفت.[۵۶] در متن انجیل، نشانه‌های آشکاری از تنش و تقابل میان «جماعت متی» و دیگر گروه‌های یهودی، به‌ویژه فریسیان، دیده می‌شود.[۵۷] این اختلاف اساساً بر سر هویت و اقتدار مسیحایی عیسی بود؛ جامعهٔ متی او را «پسر داوود» و مفسر صاحب‌اقتدار شریعت می‌دانست که پس از رستاخیز، اقتدار الهی او آشکار شده است.[۵۸]

الهیات انجیل متی از مسئلهٔ «ماهیت الهی عیسی» شکل می‌گیرد. برخلاف انجیل مرقس که روایت خود را با تعمید عیسی آغاز می‌کند، متی با روایت تولد او شروع می‌کند و از همان آغاز، عیسی را به‌عنوان «پسر خدا» و تحقق‌دهندهٔ پیش‌گویی‌های عهد عتیق معرفی می‌کند.[۵۹] لقب «پسر داوود» در این انجیل، معمولاً در پیوند با معجزات به‌کار می‌رود و نشان‌دهندهٔ نقش مسیحایی شفا‌دهندهٔ عیسی برای اسرائیل است، در حالی که عنوان «پسر انسان» یادآور بازگشت نهایی او به‌منظور داوری جهان است.[۶۰] برخلاف مرقس، متی هرگز توضیحی دربارهٔ آداب و رسوم یهودی ارائه نمی‌دهد، زیرا مخاطبان اصلی او با این رسوم آشنا بودند.[۶۱] در نسب‌نامهٔ عیسی نیز، او برخلاف انجیل لوقا که نسب را تا آدم می‌رساند، آن را تنها تا ابراهیم، پدر قوم یهود، دنبال می‌کند تا پیوند تاریخی میان عیسی و وعده‌های الهی به اسرائیل را برجسته سازد.[۶۲] بر اساس تحلیل بورکت، منبع موسوم به «منبع ام» شامل موادی از جامعهٔ متیایی است که به‌شدت به شریعت موسوی وفادار بودند و از مفهومی به‌نام «کلیسا» یا اکلسیا سخن می‌گویند؛ گروهی سازمان‌یافته با آیین‌ها و مقررات خاص برای حفظ نظم داخلی.[۶۳] سینیور نیز بر آن است که «منبع ام» ممکن است آمیزه‌ای از سنت‌های شفاهی، اسناد محلی و نگارش‌های خود نویسنده باشد.[۶۴] در مجموع، متی در بستر یک جامعهٔ در حال گذار میان یهودیت و مسیحیت می‌نوشت؛ جامعه‌ای که به‌تدریج از هویت کاملاً یهودی فاصله می‌گرفت و در حال شکل‌دهی به دینی مستقل بود. انجیل او بازتابی از چشم‌اندازی است که در آن «جماعت خدا» به‌عنوان پیوندی تازه میان یهودیان و غیریهودیان معرفی می‌شود؛ جامعه‌ای جهانی که در آن ایمان به عیسی جایگزین قومیت می‌گردد.[۶۵]

ساختار و محتوا

[ویرایش]

ساختار

[ویرایش]

ساختار انجیل متی در مقایسه با دیگر انجیل‌های هم‌نوا از نظم و طراحی ادبی ویژه‌ای برخوردار است. این کتاب از پنج بخش روایی تشکیل شده که هر یک با یک بخش تعلیمی (موعظه یا گفتار) پیوند دارد، و این دو گونه بخش به‌صورت متناوب در سراسر کتاب جای گرفته‌اند. هر بخش تعلیمی با عبارت تکرارشوندهٔ «و چون عیسی این سخنان را به پایان رسانید...» خاتمه می‌یابد، که به‌گونه‌ای ساختاری و ادبی، مرز میان بخش‌های مختلف را مشخص می‌کند.[۶۶]‌ برخی از مفسران کتاب مقدس، از جمله دیویس و الیسن، این ساختار پنج‌گانه را تلاشی آگاهانه از سوی نویسندهٔ متی می‌دانند تا انجیل خود را در تقابل و در عین حال در تداوم با پنج کتاب تورات تنظیم کند.[۶۷] بر پایهٔ این دیدگاه، متی می‌کوشد تا عیسی را در نقش «موسی نوین» معرفی کند؛ آموزگاری که شریعتی تازه و تفسیری کامل‌تر از ارادهٔ الهی ارائه می‌دهد. این رویکرد در «موعظهٔ بر فراز کوه» به‌روشنی آشکار است، جایی که عیسی از کوه به مردم تعلیم می‌دهد، همان‌گونه که موسی از کوه سینا شریعت را دریافت کرد.‌ در مقابل، برخی دیگر از پژوهشگران ساختار متی را نه پنج‌گانه بلکه سه‌گانه دانسته‌اند، با تمرکز بر محور هویتی عیسی به‌عنوان مسیح، رنج‌برنده و پسر خدا.[۶۸] گروهی دیگر این بخش‌بندی را نوعی نظم آیینی یا آموزشی تلقی کرده‌اند که شاید برای خوانده شدن در دورهٔ سال دینی یهودیان تنظیم شده باشد.[۶۹] همچنین آر. تی. فرانس در تفسیر خود بر متی، به حرکت جغرافیایی روایت — از جلیل به اورشلیم و سپس بازگشت به جلیل پس از رستاخیز — اشاره می‌کند و آن را پویایی مرکزی کل کتاب می‌داند؛ به‌گونه‌ای که ظهور نهایی عیسی در جلیل، نماد گسترش رسالت او به تمام ملت‌هاست.[۷۰]

دیگر مفسران، از جمله کسانی که دیدگاه‌های ادبی و ساختارگرایانه اتخاذ کرده‌اند، انجیل متی را دارای نظمی یازده‌بخشی دانسته‌اند، که در آن بخش‌ها به‌صورت متقارن و متناوب میان روایت و تعلیم قرار می‌گیرند (۱–۲–۳–۴–۵، سپس بخش میانی، و آنگاه ۵–۴–۳–۲–۱).[۷۱] در این ساختار، گفتار تمثیل‌های پادشاهی آسمان (باب ۱۳) در جایگاه مرکزی قرار می‌گیرد و به‌منزلهٔ نقطهٔ کانونی پیام انجیل تلقی می‌شود. بر پایهٔ این تحلیل، نویسنده با بهره‌گیری از عددهای نمادین — سه، چهارده و یازده — نوعی نظم عددی و هماهنگی درونی را در سراسر متن پدید آورده است، که یادآور تبارنامهٔ آغازین (سه دورهٔ چهارده‌تایی) و الگوهای نمادین عبری است.[۷۲]

پیشگفتار: شجره‌نامه، میلاد عیسی و دوران کودکی (متی فصل‌های ۱ و ۲)

[ویرایش]
عمانوئیل، شمایل مسیح با هاله نور اثر سیمون اوشاکوف، (۱۶۶۸ میلادی). بر اساس انجیل متی، عنوان «عمانوئیل» به عیسی اشاره دارد.

انجیل متی با جمله‌ای آغاز می‌شود که می‌گوید: «این است کتاب تبارنامهٔ عیسی مسیح، پسر داوود، پسر ابراهیم». واژهٔ یونانی به‌کاررفته برای «تبارنامه» (γενεσις / genesis) به‌معنای «آغاز» یا «پیدایش» است و آشکارا یادآور نخستین واژه‌های سفر پیدایش در نسخهٔ یونانی عهد عتیق (هفتادگانی) است. به گفتهٔ ریچارد فرانس، این انتخاب زبانی نشان می‌دهد که نویسنده تعمداً قصد داشته میان آفرینش جهان و آفرینش تازه‌ای که با ظهور عیسی آغاز می‌شود، پیوند برقرار کند.[۷۳] در ادامه، متی تبار عیسی را از ابراهیم تا داوود و سپس تا یوسف، شوهر مریم، بازمی‌گرداند تا نشان دهد که عیسی وارث وعده‌های خدا به اسرائیل و تحقق پیش‌گویی‌های عهد عتیق است.[۷۴] به باور ریموند براون، هدف نویسنده از این ساختار سه‌گانه تأکید بر برنامهٔ نجات الهی در تاریخ قوم یهود است که اکنون در مسیح به اوج می‌رسد.[۷۵] در ادامهٔ روایت، ماجرای تولد معجزه‌آسای عیسی از مریم آمده است. فرشته‌ای در خواب بر یوسف ظاهر می‌شود و به او می‌گوید که فرزند درون رحم مریم از روح‌القدس است و او باید نامش را «عیسی» — یعنی «خدا نجات می‌دهد» — بگذارد زیرا او قوم خود را از گناهانشان خواهد رهانید. سپس نویسنده با نقل پیش‌گویی اشعیا می‌افزاید: «باکره‌ای حامله خواهد شد و پسری خواهد زایید و نام او را عمانوئیل خواهند خواند، که معنی‌اش این است: خدا با ما» (متی ۱:۲۳).[۷۶]

در فصل دوم، متی ماجرای آمدن مجوسیان از مشرق، هدیه‌های آنان به عیسی نوزاد، خشم هیرودیس و فرمان او برای کشتار کودکان بیت‌لحم را روایت می‌کن. این بخش با فرار خانوادهٔ عیسی به مصر و بازگشت آنان به ناصره پایان می‌یابد (متی ۲:۱۳–۲۳).[۷۷] متی از این روایت‌ها برای نشان دادن نقش الهی عیسی در تحقق پیش‌گویی‌های انبیای بنی‌اسرائیل استفاده می‌کند، از جمله نقل قول از هوشع: «از مصر پسر خود را خواندم».[۷۸]

روایت اول و موعظه بالای کوه (متی ۳:۱ تا ۸:۱)

[ویرایش]

پس از بیان تبارنامه، تولد و دوران کودکی عیسی، روایت نخستین بخش از فعالیت عمومی او در انجیل متی آغاز می‌شود. این بخش با ظهور یحیی تعمیددهنده در بیابان یهودیه و دعوت او به توبه و «آماده ساختن راه خداوند» شروع می‌گردد[۷۹] یحیی در رود اردن مردم را تعمید می‌دهد و هنگامی که عیسی نزد او می‌آید، ابتدا امتناع می‌کند، اما سپس به فرمان عیسی او را تعمید می‌دهد. در این هنگام، آسمان گشوده می‌شود، روح‌القدس چون کبوتری بر عیسی فرود می‌آید و ندایی از آسمان شنیده می‌شود که می‌گوید: «این است پسر حبیب من که از او خشنودم».[۸۰] این صحنه، در نظر مفسران، لحظه‌ای نمادین از تأیید الهی و آغاز رسمی خدمت عیسی است.[۸۱] بلافاصله پس از تعمید، عیسی توسط روح به بیابان هدایت می‌شود تا برای چهل روز روزه بگیرد و در تنهایی با وسوسه‌های شیطان روبه‌رو شود.[۸۲] در سه آزمونی که بر او وارد می‌شود — تبدیل سنگ به نان، آزمودن خدا با پرتاب از معبد، و پرستش شیطان در برابر وعدهٔ سلطنت جهان — او با نقل آیات تورات پاسخ می‌دهد و در هر مورد مقاومت می‌کند. این روایت از دیدگاه الاهیاتی نشان می‌دهد که عیسی، برخلاف اسرائیل که در بیابان لغزید، فرزند مطیع خداست.[۸۳]

پس از این رویداد، خدمت عمومی عیسی در منطقهٔ جلیل آغاز می‌شود. او مژدهٔ «پادشاهی آسمان» را اعلام می‌کند، نخستین شاگردان خود را فرامی‌خواند و با شفا دادن بیماران و بیرون راندن ارواح ناپاک، توجه انبوهی از مردم را جلب می‌کند.[۸۴] این بخش در نهایت به گفتار بزرگ عیسی، «موعظهٔ بر فراز کوه» (فصل‌های ۵ تا ۷)، می‌انجامد که یکی از محورهای الاهیاتی انجیل متی به شمار می‌آید. در این گفتار، عیسی اصول اخلاقی و معنوی پادشاهی خدا را تبیین می‌کند و سخنان خود را با مجموعه‌ای از اعلام‌های آغازین می‌گشاید که به‌طور سنتی «هشت خوشا به حال» خوانده می‌شوند.[۸۵] متی نتیجه می‌گیرد که مردم از تعلیم او «در شگفت شدند، زیرا او مانند کاتبانشان نمی‌آموخت، بلکه چون کسی که اقتدار دارد».[۸۶]

روایت و گفتمان دوم (متی ۸:۲ تا ۱۱:۱)

[ویرایش]

فصل‌های ۸ و ۹ مجموعه‌ای از نه معجزه را در سه گروه سه‌تایی روایت می‌کنند، که هر یک با بخش‌هایی دربارهٔ شاگردی و واکنش مردم پیوند خورده‌اند.[۸۷] این ساختار سه‌گانه، که از سوی بیشتر مفسران به‌عنوان طرح ادبی آگاهانه شناخته می‌شود، قدرت شفابخش و اقتدار فرمانروایانهٔ عیسی را در ابعاد گوناگون — بر بیماری، طبیعت، نیروهای اهریمنی و حتی مرگ — نشان می‌دهد.[۸۸] در این بخش، عیسی جذامی را طاهر می‌سازد، غلام یک افسر رومی را از راه دور شفا می‌دهد، دریا را آرام می‌کند و دو دیوزده را آزاد می‌سازد. او همچنین زنی را که سال‌ها از خون‌ریزی رنج می‌برد شفا می‌دهد و دختر یکی از بزرگان را زنده می‌کند.[۸۹] این رویدادها نه‌تنها تجلی شفقت و قدرت او هستند، بلکه همان‌گونه که متی تأکید می‌کند، تحقق پیش‌گویی‌های عهد عتیق‌اند: «او ضعف‌های ما را برگرفت و بیماری‌های ما را بر خود حمل کرد».[۹۰]

پس از این بخش روایی، گفتار دوم عیسی در انجیل متی آغاز می‌شود — گفتاری دربارهٔ «رسالت و رنج».[۴۰] در این بخش، عیسی دوازده شاگرد خود را برمی‌گزیند و آنان را مأمور می‌کند تا نزد «گوسفندان گم‌شدهٔ خاندان اسرائیل» بروند، مژدهٔ پادشاهی خدا را اعلام کنند، بیماران را شفا دهند، مردگان را برخیزانند و ارواح ناپاک را بیرون برانند.[۹۱] در ادامهٔ این گفتار، عیسی شاگردان را از آزار و دشمنی پیش‌رو آگاه می‌سازد و وعده می‌دهد که «روح پدر» در هنگام نیاز سخن را در دهان ایشان خواهد نهاد. این گفتار، که با جملهٔ «هر که جان خود را برای من از دست دهد، آن را خواهد یافت» به اوج می‌رسد، بازتابی از محور الاهیاتی متی است: شاگردی راستین در پیروی از مسیری است که خود مسیح از طریق رنج و فداکاری پیمود.[۹۲]

روایت و گفتمان سوم (متی ۱۱:۲ تا ۱۳:۵۳)

[ویرایش]

در روایت سوم، مخالفت با عیسی به نقطهٔ اوج خود می‌رسد؛ جایی که فریسیان او را متهم می‌کنند که معجزاتش را با نیروی شیطان، یا به تعبیر آن‌ها «بعلزبوب، رئیس دیوها»، انجام می‌دهد.[۹۳] در پاسخ، عیسی استدلال می‌کند که «هر پادشاهی که بر خود تقسیم شود ویران خواهد شد» و بنابراین نمی‌توان پذیرفت که شیطان خود با نیروهایش بجنگد.[۹۴] او مخالفانش را به «کفر به روح‌القدس» متهم می‌کند و هشدار می‌دهد که این گناه، برخلاف دیگر گناهان، آمرزیده نخواهد شد.[۹۵]

در پی این جدال، عیسی مجموعه‌ای از تمثیل‌ها را بیان می‌کند که مضمون مشترک آن‌ها حاکمیت و اقتدار خداوند است. این تمثیل‌ها، از جمله تمثیل برزگر، علف‌های هرز، و دانهٔ خردل، تصویری از پادشاهی الهی ارائه می‌دهند که در آغاز پنهان و کوچک است، اما در نهایت همه‌چیز را در بر می‌گیرد.[۹۶] تمثیل‌ها همچنین به واکنش‌های گوناگون انسان‌ها نسبت به پیام ملکوت اشاره دارند و از شاگردان خواسته می‌شود که به عنوان «کاتبان ملکوت آسمان» با درک و بصیرت، تعالیم او را نگاه دارند و به کار بندند.[۹۷] متی در سراسر این بخش، برخلاف مرقس و لوقا، به‌جای واژهٔ «ملکوت خدا»، تعبیر «ملکوت آسمان» را به‌کار می‌برد. این انتخاب بازتاب‌دهندهٔ سنت یهودی پرهیز از بر زبان آوردن مستقیم نام خداست و یکی از ویژگی‌های سبکی شاخص در نگارش انجیل متی به‌شمار می‌آید.[۹۸][۹۹]

روایت و گفتمان چهارم (متی ۱۳:۵۴ تا ۱۹:۱)

[ویرایش]

بخش چهارم روایت، نقطهٔ عطفی در ساختار اثر به‌شمار می‌رود، زیرا از این مرحله به بعد، روند مخالفت با عیسی شدت می‌گیرد و سایهٔ رنج و مرگ او بر سراسر روایت گسترده می‌شود. نویسنده در این بخش نشان می‌دهد که مسیر عیسی سرانجام به اورشلیم و مصلوب شدن او منتهی خواهد شد، و بنابراین شاگردان باید خود را برای دوران پس از نبود او آماده کنند.[۱۰۰] دستورالعمل‌هایی که در این بخش ارائه می‌شوند، ناظر بر شکل‌گیری جماعت ایمانی یا کلیسا هستند و بر مسئولیت‌پذیری، فروتنی و وفاداری به رسالت عیسی تأکید دارند.[۱۰۱] در این فصل‌ها، دو روایت از «سیر کردن جمعیت انبوه» آمده است — نخست در متی ۱۴:۱۳ تا ۱۴:۲۱[۱۰۲] و دوم در متی ۱۵:۳۲ تا ۱۵:۳۹،[۱۰۳] که در آن عیسی با چند قرص نان و ماهی هزاران نفر را سیر می‌کند. این دو روایت به عنوان نشانه‌ای از نان آسمانی و پیش‌درآمد عشای ربانی تعبیر می‌شوند.[۱۰۴] در ادامه، روایت به گفت‌وگوی سرنوشت‌ساز عیسی با شاگردان در ناحیهٔ قیصریهٔ فیلیپی می‌رسد. در اینجا شمعون، که از این پس پطرس نامیده می‌شود (Πέτρος، به معنی «سنگ»)، ایمان خود را چنین ابراز می‌کند: «تو مسیح، پسر خدای زنده‌ای». عیسی در پاسخ می‌گوید: «خوشا به حال تو، ای شمعون بن‌یونا... و من تو را پطرس می‌نامم و بر این صخره کلیسای خود را بنا خواهم کرد، و درهای جهان مردگان بر آن چیره نخواهد شد».[۱۰۵] این بخش از متی، یکی از مهم‌ترین بیانیه‌های مسیح‌شناسانه در سراسر عهد جدید به‌شمار می‌رود.[۱۰۶]

روایت و گفتار پنجم (متی ۱۹:۲ تا ۲۶:۱)

[ویرایش]

روایت پایانی از خدمت عمومی عیسی در متی، با حرکت او به‌سوی اورشلیم آغاز می‌شود؛ جایی که رسالت او به نقطهٔ اوج و در عین حال به لحظهٔ رویارویی نهایی با مخالفانش می‌رسد.[۱۰۷] در مسیر، فریسیان با پرسش‌هایی دربارهٔ شریعت، او را می‌آزمایند، اما پاسخ‌های عیسی بر معنای درونی و روحانی شریعت تأکید دارد نه بر ظواهر آن.[۱۰۸][۱۰۹]

با ورود او به اورشلیم، تقابل میان عیسی و رهبران مذهبی آشکارتر می‌شود. او به معبد می‌رود و با برهم زدن بساط صرافان و فروشندگان قربانی، پاکی خانهٔ خدا را مطالبه می‌کند و می‌گوید: «خانهٔ من خانهٔ دعا نامیده خواهد شد، اما شما آن را به غار دزدان مبدل کرده‌اید» (متی ۲۱:۱۳).[۱۱۰][۱۱۱] سپس در معبد به تعلیم می‌پردازد و در قالب مثل‌هایی همچون مثل دو پسر و باغداران شرور، رهبران مذهبی را به بی‌وفایی و نافرمانی نسبت به خدا متهم می‌کند.[۱۱۲][۱۱۳] در ادامه، فریسیان و هیرودیان‌ها با نیتی پنهان نزد او می‌آیند تا با پرسشی سیاسی دربارهٔ پرداخت مالیات به قیصر، او را به دام اندازند. پاسخ عیسی — «پس آنچه را که از آن قیصر است به قیصر بدهید، و آنچه را که از آن خداست به خدا» — باعث شگفتی آنان می‌شود و آنان را از ادامهٔ چالش بازمی‌دارد.[۱۱۴][۱۱۵]

پس از این جدال‌ها، عیسی در برابر مردم، فریسیان و علمای دین را به ریاکاری و خودپسندی متهم می‌کند و بر ویرانی نزدیک اورشلیم می‌گرید.[۱۱۶][۱۱۷] او شاگردانش را هشدار می‌دهد که فروپاشی نظم کنونی، مقدمه‌ای برای ظهور ملکوت الهی و باید آمادهٔ رسالت خویش باشند. در فصل‌های ۲۴ و ۲۵، واپسین گفتار بلند عیسی ــ معروف به «موعظه بر کوه زیتون» جای گرفته است. شاگردان از او دربارهٔ آیندهٔ جهان و نشانه‌های پایان دوران می‌پرسند. عیسی در پاسخ، از جنگ‌ها، زلزله‌ها، آزار ایمانداران، ظهور مسیحاهای دروغین و تیره شدن خورشید و ماه سخن می‌گوید و می‌افزاید که «این نسل» از میان نخواهد رفت تا همهٔ این امور تحقق یابد.[۱۱۸][۱۱۹] در پایان این گفتار، او شاگردان را فرا می‌خواند تا در انتظار و وفاداری بمانند و رسالت خود را در میان ملت‌ها به انجام رسانند. متی سپس می‌نویسد: «و چون عیسی این سخنان را به پایان رسانید...» (متی ۲۶:۱)؛ نشانه‌ای که ساختار انجیل را به بخش پایانی‌اش، یعنی روایت مصلوب شدن و رستاخیز، پیوند می‌دهد.[۱۲۰][۱۲۱]

نتیجه‌گیری: مصائب، رستاخیز و مأموریت بزرگ (متی ۲۶:۲ تا ۲۸:۲۰)

[ویرایش]

رویدادهای هفتهٔ پایانی زندگی عیسی — که در الهیات مسیحی به‌عنوان «هفتهٔ مقدس» شناخته می‌شود — بخش چشمگیری از محتوای هر چهار انجیل را دربر می‌گیرد و تقریباً یک‌سوم کل روایت آنان را تشکیل می‌دهد.[۱۷][۱۲۲] این بخش، نقطهٔ اوج روایت متی است و رسالت، تعالیم و وعده‌های عیسی را در بستر رنج، مرگ و رستاخیز او به سرانجام می‌رساند. در آغاز این هفته، عیسی با شکوهی نمادین وارد اورشلیم می‌شود. جمعیت، شاخه‌های نخل در دست گرفته و فریاد می‌زنند: «هوشیعانا بر پسر داوود!» (متی ۲۱:۹)، عبارتی که دربردارندهٔ انتظار مسیحایی مردم بود.[۱۲۳][۱۲۴] پس از ورود، او صرافان و فروشندگان قربانی را از صحن معبد بیرون می‌راند و با استناد به کتاب اشعیا اعلام می‌کند: «خانهٔ من خانهٔ دعا نامیده خواهد شد، اما شما آن را به غار دزدان مبدل کرده‌اید».[۱۲۵] در ادامه، شام آخر در میان عیسی و شاگردانش برگزار می‌شود. او در این وعدهٔ شام، نان و شراب را به‌عنوان نشانه‌هایی از بدن و خون خویش معرفی می‌کند و سنتی را پایه می‌گذارد که بعدها در آیین عشای ربانی استمرار یافت.[۱۲۶][۲۹] در باغ جتسیمانی، او در دعا از خدا می‌خواهد: «ای پدر من، اگر ممکن است این جام از من بگذرد؛ اما نه به ارادهٔ من، بلکه به ارادهٔ تو».[۱۲۷][۱۲۸] اندکی بعد، یهودا، یکی از دوازده شاگرد، او را با بوسه‌ای به مأموران لو می‌دهد و عیسی دستگیر می‌شود.[۱۲۹]

محاکمهٔ عیسی در دو سطح صورت می‌گیرد: نخست در برابر شورای یهودی سنهدرین، که او را به کفرگویی و ادعای الوهیت متهم می‌کند، و سپس در برابر پونتیوس پیلاطُس، فرماندار رومی.[۱۳۰][۱۳۱] پیلاطس، در حالی که فشار جمعیت را می‌بیند، دستان خود را می‌شوید و اعلام می‌کند که «من از خون این مرد بی‌گناه هستم». عیسی به‌عنوان «پادشاه یهودیان» مصلوب می‌شود و رهگذران و سربازان او را تمسخر می‌کنند. در لحظهٔ مرگ او، زمین می‌لرزد، پردهٔ معبد از بالا تا پایین پاره می‌شود و طبق روایت متی، «قدیسان بسیاری که خفته بودند، برخاستند».[۱۳۲][۱۳۳] پس از دفن عیسی در قبری تازه، «مریم مجدلیه و مریم دیگر» به دیدار قبر می‌روند. آن‌ها می‌بینند که سنگ کنار رفته و فرشته‌ای بر قبر نشسته است. فرشته به آنان می‌گوید: «او این‌جا نیست، زیرا برخاسته است، چنان‌که گفت».[۱۳۴] خود عیسی نیز به زنان ظاهر می‌شود و به آنان فرمان می‌دهد که شاگردان را از دیدار آینده در جلیل آگاه کنند.[۱۳۵]

در پایان، شاگردان در جلیل، بر کوهی که عیسی تعیین کرده بود، با او دیدار می‌کنند. در آنجا، عیسی اقتدار خود را چنین اعلام می‌کند: «تمام اقتدار در آسمان و بر زمین به من داده شده است» و فرمان بزرگ را صادر می‌کند:«بروید و همهٔ قوم‌ها را شاگرد من سازید، ایشان را به نام پدر و پسر و روح‌القدس تعمید دهید، و آنان را تعلیم دهید تا هر آنچه به شما فرمان داده‌ام، نگاه دارند».[۱۳۶] انجیل متی با این وعده به پایان می‌رسد: «و من هر روزه تا انقضای عالم با شما هستم»؛ عبارتی که پیام ماندگار حضور روحانی مسیح در کلیسای او را بیان می‌کند.[۱۳۷]

الهیات

[ویرایش]

مسیح‌شناسی

[ویرایش]

مسیح‌شناسی شاخه‌ای از الهیات مسیحی است که به بررسی جایگاه، هویت و نقش مسیح می‌پردازد؛ یعنی مجموعهٔ آموزه‌هایی که به انسانیت و الوهیت او مربوط می‌شود. [۱۳۸] این حوزه در عهد جدید اشکال گوناگونی به خود می‌گیرد، اما همهٔ این رویکردها بر یک محور مشترک استوارند: این باور که خدا از طریق عیسی برای نجات بشریت در جهان عمل کرده است.[۱۳۹] به همین دلیل، مسیح‌شناسی متی نه‌تنها ادامهٔ سنت‌های پیشین است، بلکه آن‌ها را در قالب چارچوبی روایی و الهیاتی بازآفرینی می‌کند. به گفتهٔ کریستوفر تاکت، نویسندهٔ متی در بسیاری از موارد روایت‌های کلیدی مسیح‌شناسانهٔ خود را از انجیل مرقس وام گرفته است، اما آنها را با هدف بیان نگرانی‌های خاص جامعهٔ متیایی اصلاح یا بسط داده است.[۱۴۰] این تغییرات شامل برجسته‌سازی نقش عیسی در تحقق نبوت‌های عهد عتیق، تأکید بر اقتدار تعلیم‌دهندگی او و نیز نمایش او به‌عنوان تحقق نهایی شریعت است. در مقابل، جیمز بارکر خاطرنشان می‌کند که پژوهش‌های قدیمی‌تر بیش از حد به قصد الهیاتی نویسندگان انجیل‌ها وزن داده‌اند. از نظر او، بسیاری از تفاوت‌ها میان اناجیل را می‌توان با اصول بلاغت و روش‌های نگارش در دنیای باستان توضیح داد، بی‌آنکه لزوماً اهداف الهیاتی پیچیده‌ای پشت آن‌ها باشد.[۱۴۱]

یکی از مهم‌ترین عناصر مسیح‌شناسی متی لقب «پسر داوود» است. این عنوان، که عمدتاً در پیوند با معجزات و اعمال شفابخش عیسی به کار می‌رود، او را به‌عنوان مسیحای داوودی و مرهم‌گذار قومی اسرائیل معرفی می‌کند.[۱۴۲] این لقب بیانگر آن است که عیسی وارث مشروع وعده‌هایی است که خدا دربارهٔ بازسازی سلطنت داود داده بود، و در نتیجه رسالت او در پیوندی مستقیم با هویت یهودی قرار می‌گیرد.[۱۴۳] در کنار این، لقب «پسر انسان» جایگاهی محوری‌تر دارد و نشان می‌دهد که عیسی شخصی است که در پایان تاریخ بازخواهد گشت تا داوری نهایی را برقرار سازد.[۱۴۴] این عنوان ریشه در سنت آخرالزمانی یهودی دارد و متی از آن برای ترسیم شکوه داوری نهایی و نیز برای نشان دادن ناآگاهی دشمنان نسبت به مقام واقعی عیسی بهره می‌گیرد؛ در حالی‌که شاگردان او ماهیت این حقیقت را درمی‌یابند. عنوان «پسر خدا» در انجیل متی گسترهٔ معنایی عمیقی دارد. عیسی از آغاز انجیل، با ارجاع به نبوت «عمانوئیل» — یعنی «خدا با ما» — به‌عنوان واسطهٔ حضور الهی در میان انسان‌ها معرفی می‌شود.[۱۴۵] متی این ایده را در سراسر روایت دنبال می‌کند و نشان می‌دهد که پسر بودن عیسی نه از راه ادعا، بلکه از طریق اطاعت، رنج، و تحقق ارادهٔ خدا آشکار می‌شود.[۱۴۶] بنابراین، مسیح‌شناسی متی عیسی را هم پسر داوود و هم پسر انسان و نیز پسر خدا می‌داند؛ مجموعه‌ای که در کنار هم تصویری چندلایه و جامع از هویت او ایجاد می‌کند.[۱۴۷]

رابطه با یهودیان

[ویرایش]

نگرانی اصلی نویسندهٔ انجیل متی این بود که سنت یهودی در کلیسایی که به‌تدریج رنگ و بوی غیریهودی پیدا می‌کرد، از بین نرود.[۲] این دغدغه در نقل مکرر آیات کتاب مقدس عبری، در تصویرسازی از عیسی به‌عنوان موسی جدید، و در تاکید بر اینکه عیسی آمده تا شریعت را «تکمیل» کند، نه نابود، آشکار است.[۱۴۸] متی به‌خوبی از گرایش‌هایی آگاه بود که آموزه‌های پولس رسول درباره بی‌اعتباری شریعت برای مسیحیان عهد جدید را به نوعی ضد شریعت‌گرایی تبدیل می‌کردند؛ از این رو، او بر این نکته تاکید می‌کند که عیسی، در معنایی آخرالزمانی، تحقق همان چیزی است که «تورات و انبیا» درباره مسیح پیش‌گویی کرده بودند.[۱۴۹]

این انجیل بازتابی از کشمکش‌ها و تعارض‌های میان جامعه نویسنده و سایر گروه‌های یهودی است، به‌ویژه در انتقاد تند از کاتبان و فریسیان.[۴] متی روایت می‌کند که چگونه مسیح اسرائیل، که از سوی مردم خود طرد و اعدام شد، بر اسرائیل و رهبرانش داوری می‌کند و نجات را برای غیریهودیان به ارمغان می‌آورد.[۱۵۰] پیش از تصلیب عیسی، یهودیان در این کتاب با عنوان «اسرائیلیان» — لقبی افتخارآمیز برای «قوم برگزیده خدا» — یاد می‌شوند، اما پس از آن با واژهٔ «یودایوس» («یهودیان») خطاب قرار می‌گیرند؛ نشانه‌ای از این‌که در نتیجهٔ رد مسیح، «پادشاهی آسمان‌ها» از آنان گرفته و به کلیسا سپرده شده است.[۵]

کلیسا

[ویرایش]

انجیل متی تنها نوشته‌ای در میان انجیل‌های هم‌نوا است که واژهٔ «کلیسا» را به‌صراحت به کار می‌برد؛ این واژه در دو موضع، متی ۱۶:۱۸ و ۱۸:۱۷، دیده می‌شود و بازتابی از نگاه خاص نویسنده به جماعت مؤمنان است.[۱۵۱] در این دو موضع، کلیسا نه نهادی سیاسی یا اجتماعی، بلکه جامعه‌ای روحانی است که بر ایمان پطرس به عنوان بنیاد خویش تکیه دارد و رسالت آن، نگاهبانی از ایمان، اجرای انضباط، و ترویج آمرزش است.[۱۵۲] در روایت متی، کلیسا استمرار حضور عیسی بر زمین پس از رستاخیز اوست. این جامعه، همچون اسرائیل باستان، قوم برگزیدهٔ خدا شمرده می‌شود، اما دیگر بر تبار قومی استوار نیست، بلکه بر ایمان به مسیح بنا شده است.[۱۵۳] بدین ترتیب، نویسنده با ترسیم چهره‌ای تازه از «قوم خدا»، بر پیوند میان تاریخ نجات در عهد قدیم و ظهور ملکوت در عهد جدید تأکید می‌کند. در متی ۱۶:۱۸ تا ۱۶:۱۸، عیسی خطاب به شمعون می‌گوید: «تو پطرس هستی، و بر این صخره کلیسای خود را بنا خواهم کرد، و درهای جهان مردگان بر آن چیره نخواهند شد.»[۱۵۴] این آیه که بعدها مبنای الاهیات اقتدار پطرسی و جایگاه پاپ در سنت کاتولیک قرار گرفت، در چارچوب انجیل متی بیش از هر چیز تأکید بر پایداری، قداست و اقتدار روحانی جماعت ایمانداران دارد.[۱۵۵] کلیسای متیایی جامعه‌ای منظم و اخلاق‌محور است. در فصل ۱۸، عیسی دستورالعملی دقیق برای حل تعارضات درون‌جامعه‌ای ارائه می‌دهد: نخست، توبیخ خصوصی فرد خطاکار؛ سپس، حضور دو یا سه شاهد؛ و در صورت پافشاری بر خطا، ارجاع مسئله به کلیسا.[۱۵۶] این الگو بازتاب‌دهندهٔ مرحله‌ای از رشد مسیحیت اولیه است که جماعت‌های کوچک در حال تبدیل شدن به نهادهایی منسجم و خودمختار بودند.[۱۵۷]

در پایان انجیل (۲۸:۱۶ تا ۲۸:۲۰)، «فرمان بزرگ» عیسی به شاگردان نقشی جهانی برای کلیسا قائل می‌شود: «بروید و همهٔ قوم‌ها را شاگرد من سازید، و ایشان را به نام پدر و پسر و روح‌القدس تعمید دهید.»[۱۵۸] این مأموریت جهانی نشان می‌دهد که از نگاه متی، رسالت کلیسا محدود به قوم یهود نیست، بلکه نجات باید به همهٔ ملت‌ها رسانده شود. به گفتهٔ پژوهشگرانی چون اولریش لوز و دیل الیسن، تصویر کلیسا در متی دو جنبهٔ مکمل دارد: از یک‌سو جامعه‌ای تاریخی و واقعی است که با چالش‌های بیرونی و اختلافات درونی دست‌وپنجه نرم می‌کند، و از سوی دیگر نمادی است از حضور فعال ملکوت خدا در جهان از طریق ایمان، تعلیم و محبت.[۱۵۹][۱۶۰] از این دیدگاه، کلیسای متیایی نه جایگزین اسرائیل، بلکه تحقق وعدهٔ الهی برای برپایی جماعتی است که در آن، یهودیان و غیریهودیان در ایمان به مسیح متحد می‌شوند.[۱۶۱]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پی‌نوشت

[ویرایش]
  1. Luz 2005b, pp. 233-34.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ Davies & Allison 1997, p. 722.
  3. Storkey 2022, p. 84.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Burkett 2002, p. 182.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ Strecker 2000, pp. 369–70.
  6. Burkett 2002, p. 174.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ Duling 2010, pp. 301–02.
  8. Allison, Dale (2010). The Gospels. Oxford University Press. p. 27. ISBN 978-0199580255.
  9. Allison, Dale (2010). The Gospels. Oxford University Press. p. 27. ISBN 978-0199580255.
  10. Theissen, Gerd; Maloney, Linda M. (2011). The New Testament: A Literary History. Fortress Press. ISBN 978-0-8006-9785-3.
  11. Duling 2010, p. 306.
  12. Turner 2008, pp. 6-7.
  13. Dunn, James (2017). Who Was Jesus?. Church Publishing. p. 4. ISBN 978-0898692488.
  14. Scholtz 2009, pp. 34-35.
  15. Runesson, Anders (2021). Jesus, New Testament, Christian Origins. Eerdmans. ISBN 9780802868923.
  16. The Synoptic Problem 2022: Proceedings of the Loyola University Conference. Peeters Pub and Booksellers. 2023. ISBN 9789042950344.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ Brown 1997, p. 208.
  18. Irenaeus & c.180, p. 3.1.1.
  19. Origen & c.250, p. 6.25.
  20. Eusebius & c.325, p. 3.24.
  21. ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ Davies & Allison 2004, p. 136.
  22. Burkett 2002, p. 157.
  23. Davies, W. D.; Allison, Dale C. (1988). A Critical and Exegetical Commentary on the Gospel according to Saint Matthew. Vol. 1. T&T Clark. p. 10. ISBN 9780567095008.
  24. Ehrman 2011, pp. 223–225.
  25. Ehrman 2000, p. 43.
  26. Brown 1997, pp. 195–197.
  27. Burkett 2002, pp. 154–156.
  28. Burkett 2002, pp. 157–158.
  29. ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ ۲۹٫۲ Brown 1997, p. 212.
  30. Bauckham 2006, p. 184.
  31. Kirk 2011, p. 212.
  32. Kirk 2011, p. 215.
  33. Burkett 2002, p. 158.
  34. Streeter 1924, pp. 183–189.
  35. Davies & Allison 2004, p. 148.
  36. Goulder 1974, p. 54.
  37. Goodacre 2002, pp. 67–70.
  38. Burkett 2002, pp. 160–162.
  39. Davies & Allison 2004, pp. 153–154.
  40. ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ Brown 1997, p. 215.
  41. Brown 1997, p. 210.
  42. Burkett 2002, p. 176.
  43. Davies & Allison 2004, pp. 135–137.
  44. Luz 2005, pp. 73–74.
  45. Senior 1998, pp. 63–64.
  46. Brown 1997, p. 211.
  47. Burkett 2002, p. 179.
  48. Davies & Allison 2004, p. 139.
  49. Luz 2005, p. 75.
  50. Senior 1998, pp. 66–67.
  51. Burkett 2002, p. 181.
  52. Brown 1997, pp. 209–210.
  53. Burkett 2002, pp. 175–177.
  54. Davies & Allison 2004, pp. 125–126.
  55. Senior 1998, p. 58.
  56. Luz 2005, pp. 65–67.
  57. Brown 1997, p. 213.
  58. Davies & Allison 2004, pp. 243–245.
  59. Burkett 2002, pp. 184–185.
  60. Luz 2005, p. 70.
  61. Brown 1997, p. 214.
  62. Davies & Allison 2004, pp. 130–132.
  63. Burkett 2002, p. 187.
  64. Senior 1998, p. 61.
  65. Luz 2005, p. 72.
  66. Matthew et al.
  67. Davies & Allison 1988, pp. 58–63.
  68. Luz 2005, pp. 37–40.
  69. Carter 2000, pp. 42–43.
  70. France 2007, pp. 19–22.
  71. Kingsbury 1988, pp. 67–70.
  72. Palmer, David G (2023). Challenging New Testament Scholarship: The Texts in Full and in Detail. Church Gresley: Ceridwen Press. ISBN 978-1-9161068-5-7.
  73. France 2007, pp. 48–50.
  74. Brown 1997, pp. 65–70.
  75. Brown 1997, pp. 75–78.
  76. Davies & Allison 2004, pp. 146–147.
  77. Brown 1997, pp. 95–101.
  78. Davies & Allison 2004, p. 202.
  79. Davies & Allison 2004, pp. 292–294.
  80. France 2007, pp. 117–119.
  81. Brown 1997, pp. 163–165.
  82. Davies & Allison 2004, pp. 347–350.
  83. France 2007, pp. 129–132.
  84. Brown 1997, pp. 175–178.
  85. France 2007, pp. 161–164.
  86. Davies & Allison 2004, pp. 664–667.
  87. Davies & Allison 2004, pp. 9–12.
  88. France 2007, pp. 304–310.
  89. Brown 1997, pp. 205–209.
  90. France 2007, p. 312.
  91. France 2007, pp. 376–379.
  92. Brown 1997, pp. 218–220.
  93. Matthew & 12:24.
  94. Matthew & 12:25–26.
  95. Matthew & 12:31–32.
  96. Matthew & 13:1–33.
  97. Matthew & 13:51–52.
  98. Davies & Allison 1988, pp. 367–372.
  99. France 2007, pp. 428–430.
  100. Matthew & 16:21–28.
  101. Keener 1999, pp. 406–410.
  102. Matthew & 14:13–21.
  103. Matthew & 15:32–39.
  104. France 2007, pp. 554–560.
  105. Matthew & 16:13–19.
  106. Brown 1997, pp. 109–112.
  107. Matthew & 19:1–2.
  108. Matthew & 19:3–9.
  109. Keener 1999, pp. 457–460.
  110. Matthew & 21:12–13.
  111. France 2007, pp. 783–785.
  112. Matthew & 21:28–22:14.
  113. Brown 1997, pp. 170–172.
  114. Matthew & 22:15–22.
  115. Keener 1999, p. 481.
  116. Matthew & 23:1–39.
  117. France 2007, pp. 862–865.
  118. Matthew & 24:3–34.
  119. Keener 1999, pp. 508–515.
  120. Matthew & 26:1.
  121. Brown 1997, p. 173.
  122. Matthew & 21–28.
  123. Matthew & 21:1–11.
  124. France 2007, pp. 781–783.
  125. France 2007, pp. 783–786.
  126. Matthew & 26:17–30.
  127. Matthew & 26:39.
  128. Keener 1999, pp. 622–624.
  129. Matthew 26:47–50
  130. Matthew & 26:57–27:2.
  131. Brown 1997, pp. 216–220.
  132. Matthew & 27:51–52.
  133. France 2007, pp. 1061–1064.
  134. Matthew & 28:1–6.
  135. Matthew & 28:9–10.
  136. Matthew & 28:18–20.
  137. France 2007, pp. 1115–1117.
  138. O’Collins 2009, pp. 3–6.
  139. Hurtado 2005, pp. 25–29.
  140. Tuckett 2001, pp. 145–148.
  141. Barker 2016, pp. 12–14.
  142. France 2007, pp. 309–313.
  143. Luz 1995, pp. 86, 111.
  144. Luz 2005, pp. 191–194.
  145. Davies & Allison 1988, pp. 214–218.
  146. Senior 1998, pp. 87–90.
  147. Luz 1995, p. 93.
  148. Senior 2001, pp. 17–18.
  149. France 2007, pp. 179–81, 185–86.
  150. Luz 2005b, pp. 17.
  151. Davies & Allison 2004, pp. 627–629.
  152. France 2007, pp. 616–618.
  153. Senior 1998, pp. 341–343.
  154. Hagner 1995, pp. 470–472.
  155. Tuckett 2001, pp. 215–216.
  156. Davies & Allison 2004, pp. 775–777.
  157. France 2007, pp. 671–673.
  158. Senior 1998, pp. 394–396.
  159. Luz 2005, pp. 24–26.
  160. Allison 2010, pp. 301–303.
  161. Davies & Allison 2004, pp. 805–808.

منابع

[ویرایش]
  • Watson E. Mills, Richard F. Wilson, Roger Aubrey Bullard, Mercer Commentary on the New Testament, en:Mercer University Press، ۲۰۰۳
  • en:Howard Clark Kee, part 3, The Cambridge Companion to the Bible, en:Cambridge University Press، ۱۹۹۷
  • Aubrey William Argyle, The Gospel According to Matthew: New English Bible, en:Cambridge University Press، ۱۹۶۳
  • en:Bart D. Ehrman, The New Testament: A Historical Introduction to the Early Christian Writings. New York: Oxford, (2004), ISBN 0-19-515462-2.
  • en:Amy-Jill Levine, chapter 10, The Oxford History of the Biblical World, en:Oxford University Press، ۲۰۰۱
  • en:Howard W. Clarke, The Gospel of Matthew and Its Readers, en:Indiana University Press، ۲۰۰۳
  • Graham N. Stanton, The Gospels and Jesus, en:Oxford University Press، ۱۹۸۹
  • Harris, Stephen L. , Understanding the Bible, Palo Alto: Mayfield, 1985.
  • Anthony J. Saldarini, Eerdmans Commentary on the Bible, Editors: James D. G. Dunn, John William Rogerson, Wm. B. Eerdmans Publishing, 2003, ISBN 0-8028-3711-5
  • David D. Kupp, Matthew's Emmanuel: Divine Presence and God's People in the First, Cambridge University Press, 1996,
  • Scott Gregory Brown, Mark's Other Gospel: Rethinking Morton Smith's Controversial Discovery, Wilfrid Laurier University Press, 2005,
  • Mary Clayton, The Apocryphal Gospels of Mary in Anglo-Saxon England, Cambridge University Press, 1998,
  • Markus Bockmuehl, Donald A. Hagner, The Written Gospel, Cambridge University Press, 2005,

[تفسیر صوتی انجیل متی در سازمان جوانان ایرانی مسیحی ][۱]

الگو:انجیل متی