پرش به محتوا

شاهنشاه ایران

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
شاهنشاه ایران
𐭬𐭫𐭪𐭠𐭭 𐭬𐭫𐭪𐭠 𐭠𐭩𐭥𐭠𐭭 (فارسی میانه)
𐭌𐭋𐭊𐭉𐭍 𐭌𐭋𐭊𐭀 𐭀𐭓𐭉𐭀𐭍 (پارتی)
βασιλεύς βασιλέων Αριανών (یونانی کوینه)
شاهنشاهی
نشان رسمی شاهنشاه ایران در دوره پهلوی. روی سپر نشان، دو نشان سیمرغ (نشان رسمی شاهنشاهی ساسانی) و شیر و خورشید (نشان رسمی ایران از دوره صفوی تا پایان دوره پهلوی) دیده می‌شود.
شاپور دوم، دهمین شاهنشاه ساسانی و دارنده طولانی‌ترین دوره فرمانروایی به‌عنوان شاهنشاه ایران.
جزئیات
شیوه خطاب
نخستین شاهنشاهاردشیر بابکان
واپسین شاهنشاهمحمدرضا پهلوی
شکل‌گیری منصب۲۲۴ میلادی
ملغی‌شدن منصب۱۱ فوریه ۱۹۷۹ میلادی (۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی)
سکونتگاه رسمینگاه کنید به فهرست پایتخت‌های ایران
گمارندهانتقال منصب معمولاً میان اعضای یک دودمان صورت می‌گرفت، اما در برخی موارد با توسل به زور به دودمانی جدید انتقال می‌یافت. مشروعیت حاکم تا دست‌کم پیش از تاریخ معاصر، برپایه حق الهی پادشاهان تعریف و توجیه می‌شد.

شاهنشاه ایران (خط پهلوی کتیبه‌ای: 𐭬𐭫𐭪𐭠𐭭 𐭬𐭫𐭪𐭠 𐭠𐭩𐭥𐭠𐭭 هزوارش: MLKʾn MLKʾ ʾyrʾn آوانویسی به خط لاتین: šāhān šāh ī ērān)، عنوانی سیاسی و سلطنتی بود که توسط تعدادی از فرمانروایان حاکم بر فلات ایران در دوران پیش و پس از اسلام مورد استفاده قرار گرفت. قدیمی‌ترین موارد ثبت‌شده از کاربرد این عنوان مربوط به آغاز دوره شاهنشاهی ساسانی و زمامداری اردشیر بابکان است که از این عنوان در کتیبه نقش رستم خود و سکه‌های عهد زمامداری‌اش بهره برد. عنوان «شاهنشاه ایران» در سوابق مربوط به دوره‌های هخامنشیان و اشکانیان دیده نشده و کاربرد آن احتمالاً ابتکاری از طرف ساسانیان بوده‌است.[۴][۵] بااین‌حال جلال خالقی مطلق کاربرد سیاسی «نام ایران» و عنوان‌های وابسته به آن در زمان ساسانیان را درادامه پیروی شاهان این سلسله از آیین‌های درباری و کشورداری زمان اشکانیان ارزیابی می‌کند.[۶] به باور شاپور شهبازی، اساس اندیشه باور به وجود یک کشور و حکومتی ایرانی به روزگار شکل‌گیری اوستا بازمی‌گردد که در دوره‌های هخامنشی و اشکانی به‌صورت غیررسمی تداوم یافته و بنیان‌گذار شاهنشاهی ساسانی برای پیوندزدن خود به شکوه گذشته ایران (شاهنشاهی‌های داریوش بزرگ و مهرداد دوم) به آن صورت رسمی داده‌است.[۷]

شاپور یکم، دومین شاهنشاه ساسانی و فرزند اردشیر یکم، پس از پیروزی بر امپراتوری روم و فتح سرزمین‌های جدید، این عنوان را به «شاهنشاه ایران و انیران (غیر ایران)» تغییر داد.[۸] سنت استفاده از این عنوان جدید را جانشینان شاپور نیز ادامه دادند. یزدگرد سوم آخرین دارنده عنوان شاهنشاه ایران و انیران بود که پس از ناکامی در برابر پیشروی سپاه اعراب مسلمان و به‌دنبال آن نیز کشته‌شدنش، واپسین شاهنشاهی پیش از اسلام ایران پایان پذیرفت.[۹]

پس از اسلام

[ویرایش]

پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی، این عنوان دیگر در سوابق دولتی خلفا و دولت‌های جانشین آن‌ها در قلمروی ایران، به‌مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان، زیاریان، بوئیان و سلجوقیان دیده نمی‌شود.[۷] با سرنگونی خلافت عباسی و استقرار دولت ایلخانان مغول در مرزهای پیشین شاهنشاهی ساسانی، زمینه‌های سیاسی لازم برای احیای این عنوان نیز فراهم گردید و شاهان ایلخانی نخستین فرمانروایان پس از اسلام ایران بودند که خود را شاهنشاه ایران خواندند.[۱۰][۱۱]

این عنوان از اوایل دوره تیموری تا اوایل دوره صفوی، در نامه‌هایی که میان فرمانروایان ایران و سران دولت‌های دیگر ردوبدل می‌شد نیز به‌چشم می‌خورد. برای نمونه سلاطین عثمانی در نامه‌های خود به برخی از فرمانروایان آق‌قویونلو، آن‌ها را شاهنشاه ایران خطاب می‌کردند.[۱۲] شاه اسماعیل یکم پس از فتح تبریز خود را شاهنشاه ایران خواند و درادامه دولتی مقتدر و یکپارچه را در ایران برقرار ساخت. جانشینان او به استفاده از این عنوان ادامه دادند.[۱۳][۱۴][۱۵]

سکه احمدشاه قاجار با عنوان شاهنشاه ایران

پس از چندپارگی ایران افشاری و برقراری نظام زندیه، کریم‌خان زند، عنوان شاهنشاه را برای دست‌نشانده‌اش، اسماعیل سوم درنظرگرفت و خود به استفاده از عنوان وکیل (بعدها وکیل‌الرعایا) روی آورد.[۱۶] جانشینان کریم‌خان از به‌کاربردن عنوان وکیل خودداری کردند و در تاریخ‌نگاری ایرانی صرفاً از آن‌ها با نام و عناوین شخصی یا عنوان خان یاد شده‌است.[۱۷] آقامحمدخان قاجار، بنیان‌گذار دودمان قاجار، در ابتدا خود را خان و بعدها نیز شاه خواند. فتحعلی‌شاه، برادرزاده و جانشین او، دو عنوان والامقام‌تر شاهنشاه و خاقان را برای خود به‌کاربرد. عنوان دوم، ریشه در سنت ترکی-مغولی داشت.[۱۸] واپسین شاهنشاه ایران، محمدرضا پهلوی، برای برقراری پیوند هرچه قوی‌تر با تاریخ پیش از اسلام ایران، در کنار عنوان شاهنشاه، عنوان جدید آریامهر (خورشید آریایی‌ها) را نیز برای خود درنظرگرفت.[۱۹][۲۰]

فهرست‌های شاهنشاهان

[ویرایش]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. «بغ». لغت‌نامه دهخدا، واژه‌یاب.
  2. Sanghvi, Ramesh (1968). "Aryamehr: The Shah of Iran: A Political Biography". p. 329. It was thus that when the Shah ultimately succeeded in reviving and enriching the proud traditions of ancient Iran, they joyously and gratefully bestowed upon him the title 'Light of the Aryans': Aryamehr. The Shah warmly appreciated this
  3. Bradley, D. L. (2 March 2018). Dictionary of Iran: A Shorter Encyclopedia. p. 68. ISBN 978-1-312-82508-6.
  4. MacKenzie, David Niel (1998), "Ērān, Ērānšahr", Encyclopedia Iranica, vol. 8, Costa Mesa: Mazda, p. 534.
  5. "Sasanian Dynasty", A. Shapur Shahbazi, Encyclopædia Iranica, (July 20, 2005).[1]
  6. «ایران نام رسمی کشور در دوران ساسانیان و اشکانیان».
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ Vesta Sarkhosh Curtis, Sarah Stewart, Birth of the Persian Empire: The Idea of Iran, I.B.Tauris, 2005, شابک ‎۹۷۸۱۸۴۵۱۱۰۶۲۸, page 5
  8. Frye, R. N. (1983). "Chapter 4: The political history of Iran under the Sasanians". The Cambridge History of Iran. Vol. 3. Cambridge University Press. p. 116. ISBN 978-0-521-20092-9.
  9. Kia, Mehrdad (2016). The Persian Empire: A Historical Encyclopedia. Santa Barbara: ABC-CLIO. p. 285. ISBN 1-61069-391-4.
  10. احمد فضلی‌نژاد. «ایران زمین در تاریخ‌نگاری ایلخانان و ممالیک». پرتال جامع علوم انسانی.
  11. رضا مرادی غیاث‌آبادی. «ایران چیست؟». پژوهش‌های ایرانی.
  12. Ashraf, Ahmad (2006), "Iranian identity III: Medieval-Islamic period", Encyclopedia Iranica, vol. 13, pp. 507–522.
  13. George Lenczowski, "Iran under the Pahlavis", Hoover Institution Press, 1978, p. 79: "Ismail Safavi, descendant of the pious Shaykh Ishaq Safi al-Din (d. 1334), seized Tabriz assuming the title of Shahanshah-e-Iran".
  14. Stefan Sperl, C. Shackle, Nicholas Awde, "Qasida poetry in Islamic Asia and Africa", Brill Academic Pub; Set Only edition (February 1996), p. 193: "Like Shah Ni'mat Allah-i Vali he hosted distinguished visitors among them Ismail Safavi, who had proclaimed himself Shahanshah of Iran in 1501 after having taken Tabriz, the symbolic and political capital of Iran".
  15. Heinz Halm, Janet Watson, Marian Hill, Shi'ism, translated by Janet Watson, Marian Hill, Edition: 2, illustrated, published by Columbia University Press, 2004, p. 80: "...he was able to make his triumphal entry into Alvand's capital Tabriz. Here he assumed the ancient Iranian title of King of Kings (Shahanshah) and setup up Shi'i as the ruling faith"
  16. Encyclopædia Britannica: Zand Dynasty.
  17. Encyclopædia Iranica: Zand Dynasty.
  18. Amanat, Abbas (1997), Pivot of the Universe: Nasir Al-Din Shah Qajar and the Iranian Monarchy, 1831-1896, Comparative studies on Muslim societies, I.B.Tauris, p. 10, ISBN 978-1-86064-097-1
  19. Afkhami, Gholam Reza (January 12, 2009). The Life and Times of the Shah. University of California Press. p. 475. ISBN 978-0-520-94216-5.
  20. Keddie, Nikki R.; Richard, Yann (2006), Modern Iran: Roots and Results of Revolution, Yale University Press, pp. 178f., ISBN 0-300-12105-9