پرش به محتوا

آمودریا: تفاوت میان نسخه‌ها

مختصات: ۴۴°۰۶′۳۰″ شمالی ۵۹°۴۰′۵۲″ شرقی / ۴۴٫۱۰۸۳۳°شمالی ۵۹٫۶۸۱۱۱°شرقی / 44.10833; 59.68111
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
6kobak (بحث | مشارکت‌ها)
←‏پیشینه تاریخی: اصلاح تایپی
برچسب‌ها: برگردانده‌شده ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
6kobak (بحث | مشارکت‌ها)
←‏پیشینه تاریخی: اصلاح تایپی
برچسب‌ها: برگردانده‌شده متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۹۳: خط ۹۳:


== پیشینه تاریخی ==
== پیشینه تاریخی ==
در کرانه شرقی [[خراسان بزرگ]] (که امروزه به [[خراسان|خراسان ایران]] و افغانستان تقسیم شده) دو رود بزرگ جاری بود که گاه به نام‌های [[سیحون]] و [[جیحون]] خوانده می‌شوند و سرزمین‌های آن سوی آنها را [[فرارود]] یا [[ورارود]] و به اصطلاح عربی ''[[ماوراءالنهر]]'' می‌خوانند. امروزه این دو رود به نام ''آمودریا'' و ''[[سیردریا]]'' خوانده می‌شوند. آمودریا در واقع نام قدیمی این رود است. در گذشته این رودخانه به [[دریای کاسپی]] می‌ریخته‌است. «گذرگاه پیشین و باستانی آمودریا به سوی دریای خزر امروزه به شکل گودال و شوره‌زاری به نام «اونگوز»، و نیز گذرگاه جدیدتر آن به نام «اوزبای» (اوزبوی)، همچنان در محل دیده می‌شود و در برخی نقشه‌ها و اطلس‌های جغرافیایی و عکس‌های ماهواره‌ای نشان داده شده‌است.»<ref>غیاث‌آبادی، رضا، "ایران سرزمین همیشگی آریاییان"، ویرایش دوم، چاپ سوم، انتشارات نوید شیراز، ۱۳۸۴، صفحه‌های ۲۷ تا ۲۹</ref>
در کرانه شرقی [[خراسان بزرگ]] (که امروزه به [[خراسان|خراسان ایران]] و افغانستان تقسیم شده) دو رود بزرگ جاری بود که گاه به نام‌های [[سیحون]] و [[جیحون]] خوانده می‌شوند و سرزمین‌های آن سوی آنها را [[فرارود]] یا [[ورارود]] و به اصطلاح عربی ''[[ماوراءالنهر]]'' می‌خوانند. امروزه این دو رود به نام ''آمودریا'' و ''[[سیردریا]]'' خوانده می‌شوند. آمودریا در واقع نام قدیمی این رود است. .»<ref>غیاث‌آبادی، رضا، "ایران سرزمین همیشگی آریاییان"، ویرایش دوم، چاپ سوم، انتشارات نوید شیراز، ۱۳۸۴، صفحه‌های ۲۷ تا ۲۹</ref>


آمودریا در اصل به معنای ''رود شهر آمو'' است. ''آمو' نام دشتی در کنار رود آمودریا و نیز نام قلعه ای بنام آمو در همان دشت هست. شهری بنام آمو در همان دشت وجود دارد به گفتهٔ [[ریچارد فرای]]،<ref name="RF">{{cite book |author=Richard N. Frye |chapter=Ancient Central Asian History Notes |title=Proceedings of the Second European Congress of Iranian Studies |publisher=ISMEO |location=Rome |page=188 |quote=town of Amul on the Amu Darya and the Amul in Mazanderan, Iran, both of which may be traced back to the migration of an Iranian tribe called Amardi or Mardi}}</ref> [[آملی کورت]]<ref>{{یادکرد کتاب |کتاب=The Persian Empire: A Corpus of Sources from the Achaemenid Period |ناشر=روتلج |مکان=لندن |سال=۲۰۰۷ |صفحه=۹۸ |نویسنده=آملی کورت |شابک=0-415-43628-1}}</ref> و [[کریستوفر برونر]]،<ref>{{یادکرد دانشنامه |دانشنامه=دانشنامه ایرانیکا |عنوان=IRAN v. PEOPLES OF IRAN (2) Pre-Islamic |نویسنده=کریستوفر برونر}}</ref> [[آریایی]] بوده‌اند، و به مردمان [[سکاها|سکا]] و [[داهان|داهه]] پیوند داده شده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب |کتاب=Memoir on the Scythic Version of the Behistun Inscription |لینک=https://books.google.com/books?id=8GI-AAAAcAAJ |ناشر=Harrison and Sons |سال=۱۸۵۳ |نویسنده=ادوین نوریس}}</ref> نام شهر امروزی [[آمل]] برمی‌گردد به زندگی آنان در آن گستره. همچنین آن که دو آمل، یکی در [[استان مازندران|مازندران]] و دیگری در گسترهٔ آمودریا، جای داشته که به مهاجرت قبیله‌ای ایرانی بنام '''آماردی''' یا '''مردی''' بازمی‌گردد و برای تمیز از ''آمل طبرستان'' آن را ''آمل زم'' و ''آمل شط'' و ''آمل مفازه'' نیز خوانند؛ و این شهر را [[قوم تاتار]] ویران کردند.<ref name="RF"/>
آمودریا در اصل به معنای ''رود شهر آمو'' است. ''آمو' نام دشتی در کنار رود آمودریا و نیز نام قلعه ای بنام آمو در همان دشت هست. شهری بنام آمو در همان دشت وجود دارد به گفتهٔ [[ریچارد فرای]]،<ref name="RF">{{cite book |author=Richard N. Frye |chapter=Ancient Central Asian History Notes |title=Proceedings of the Second European Congress of Iranian Studies |publisher=ISMEO |location=Rome |page=188 |quote=town of Amul on the Amu Darya and the Amul in Mazanderan, Iran, both of which may be traced back to the migration of an Iranian tribe called Amardi or Mardi}}</ref> [[آملی کورت]]<ref>{{یادکرد کتاب |کتاب=The Persian Empire: A Corpus of Sources from the Achaemenid Period |ناشر=روتلج |مکان=لندن |سال=۲۰۰۷ |صفحه=۹۸ |نویسنده=آملی کورت |شابک=0-415-43628-1}}</ref> و [[کریستوفر برونر]]،<ref>{{یادکرد دانشنامه |دانشنامه=دانشنامه ایرانیکا |عنوان=IRAN v. PEOPLES OF IRAN (2) Pre-Islamic |نویسنده=کریستوفر برونر}}</ref> [[آریایی]] بوده‌اند، و به مردمان [[سکاها|سکا]] و [[داهان|داهه]] پیوند داده شده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب |کتاب=Memoir on the Scythic Version of the Behistun Inscription |لینک=https://books.google.com/books?id=8GI-AAAAcAAJ |ناشر=Harrison and Sons |سال=۱۸۵۳ |نویسنده=ادوین نوریس}}</ref> .<ref name="RF"/>


در [[لغت‌نامه دهخدا|فرهنگ دهخدا]] چنین آمده:
در [[لغت‌نامه دهخدا|فرهنگ دهخدا]] چنین آمده:


آمو: رود ''آموی''. ''آمُل''. ''آمویه''. ''جیحون''. ''آمودریا''. [[اُقسوس]]. ''آمون''. ''آب''. ''رود''. ''آبهی''. ''نهر''. ''ورز''.
آمو: رود ''آموی''. ''آمُل''. ''آمویه''. ''جیحون''. ''آمودریا''. [[اُقسوس]]. ''آمون''. ''آب''. ''رود''. ''آبهی''. ''نهر''. ''ورز''.
سرچشمهٔ این رود [[بلورکوه]] است به مشرق [[بدخشان]]، و در سابق این رود به [[خزرها]] می‌ریخته و [[مغولان]] گاهِ جنگ (هنگام نبرد) با [[خوارزمشاه]] مجرای آن بگردانیدند به [[دریاچه آرال]].
سرچشمهٔ این رود [[بلورکوه]] است به مشرق [[بدخشان]].


اما جیحون نام دیگری بود که اهالی آنجا بدان رود داده بودند و شبیه «جیحون» ([[Gihon]]) بود که در «[[کتاب مقدس|کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان]]» ([[کتاب مقدس]]) از آن به عنوان یکی از رودهای [[بهشت عدن]] نام برده شده‌است. در [[زبان انگلیسی]] رود آمو را آمودریا می‌نامند و فرارود را [[فرارود]].
اما جیحون نام دیگری بود که اهالی آنجا بدان رود داده بودند و شبیه «جیحون» ([[Gihon]]) بود که در «[[کتاب مقدس|کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان]]» ([[کتاب مقدس]]) از آن به عنوان یکی از رودهای [[بهشت عدن]] نام برده شده‌است. در [[زبان انگلیسی]] رود آمو را آمودریا می‌نامند و فرارود را [[فرارود]].


[[استرابون]] نقل می‌کند که کالاهای [[هندوستان]] به وسیله این رودخانه تا [[دریای خزر]] حمل و از آن‌جا از طریق [[رود کورا]] به [[دریای سیاه]] فرستاده می‌شد. هنگامی که [[اسکندر]] به [[ایران]] حمله کرد، این رودخانه به دریای خزر می‌ریخت و از آن پس مسیر آن تغییر کرد و چون [[مغول]]ها شهر [[گرگانج]] پایتخت [[خوارزمشاهیان]] را تصرف کردند رودخانه مزبور را با تغییراتی در مسیر آن به طرف دریای مازندران جاری ساختند و این صورت تا سه قرن بعد از آن تاریخ دوام داشت و از آن پس به حالت کنونی برگشت. آنتونی جنکینسون انگلیسی که در زمان [[شاه طهماسب اول]] صفوی از طریق [[خیوه]] و [[بخارا]] به دربار [[صفویه]] آمد، می‌گوید رودخانه اکسوس به دریای ختا می‌ریخت و مسلماً دریایی را که وی نام می‌برد همان [[دریاچه آرال]] است.<ref>تاریخ سرزمین ایران، عباس پرویز، انتشارات نگاه، 1390.</ref>
[[استرابون]] نقل می‌کند که کالاهای [[هندوستان]] به وسیله این رودخانه تا [[دریای سیاه]] فرستاده می‌شد.. آنتونی جنکینسون انگلیسی که در زمان [[شاه طهماسب اول]] صفوی از طریق [[خیوه]] و [[بخارا]] به دربار [[صفویه]] آمد، می‌گوید رودخانه اکسوس به دریای ختا می‌ریخت و مسلماً دریایی را که وی نام می‌برد همان [[دریاچه آرال]] است.<ref>تاریخ سرزمین ایران، عباس پرویز، انتشارات نگاه، 1390.</ref>


== آمودریا در ادبیات ==
== آمودریا در ادبیات ==

نسخهٔ ‏۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۸

آمودریا
Oxus, Jayhoun, də Āmu Sind, Vaksu
منظره آمودریا از ترکمنستان
ریشهٔ نام: نامگذاری شده براساس شهر آمول (ترکمن‌آباد کنونی)
کشور افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان
محدوده: آسیای مرکزی
رودهای فرعی
 - چپ رود پنج
 - راست وخش، چغان‌رود، رودخانه شراباد، رود زرافشان
اولین سرچشمه رود پامیر/رود پنج
 - موقعیت دریاچه زورکول, کوه‌های پامیر, افغانستان
 - ارتفاع ۴۱۳۰ متر (۱۳٬۵۵۰ فوت)
 - مختصات ۳۷°۲۷′۰۴″ شمالی ۷۳°۳۴′۲۱″ شرقی / ۳۷٫۴۵۱۱۱°شمالی ۷۳٫۵۷۲۵۰°شرقی / 37.45111; 73.57250
سرچشمه دوم قزل‌سو، قرقیزستان/وخش
 - موقعیت source1_region = کوهستان پامیر, قرقیزستان
 - ارتفاع ۴۵۲۵ متر (۱۴٬۸۴۶ فوت)
 - مختصات ۳۹°۱۳′۲۷″ شمالی ۷۲°۵۵′۲۶″ شرقی / ۳۹٫۲۲۴۱۷°شمالی ۷۲٫۹۲۳۸۹°شرقی / 39.22417; 72.92389
همریزگاه منبع کرکی
 - ارتفاع ۳۲۶ متر (۱٬۰۷۰ فوت)
 - مختصات ۳۷°۰۶′۳۵″ شمالی ۶۸°۱۸′۴۴″ شرقی / ۳۷٫۱۰۹۷۲°شمالی ۶۸٫۳۱۲۲۲°شرقی / 37.10972; 68.31222
دهانه رود دریاچه آرال
 - موقعیت دلتا آمودریا, ازبکستان
 - ارتفاع ۲۸ متر (۹۲ فوت)
 - مختصات ۴۴°۰۶′۳۰″ شمالی ۵۹°۴۰′۵۲″ شرقی / ۴۴٫۱۰۸۳۳°شمالی ۵۹٫۶۸۱۱۱°شرقی / 44.10833; 59.68111
طول ۲۴۰۰ کیلومتر (۱٬۴۹۱ مایل)
حوزه ۵۳۴۷۳۹ کیلومترمربع (۲۰۶٬۴۶۴ مایل‌مربع)
تخلیه
 - میانگین ۲٬۵۲۵ m3/s (۸۹٬۱۷۰ cu ft/s) [۱]
نقشه آب‌پخشان آمودریا
آمودریا از فضا
موقعیت رود سیردریا (رود جیحون) در نقشه ایران در عصر خلفای عباسی (در بالای نقشه سمت راست). برگرفته از کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی
رودهای وخش و یخشاارته
رودخانهٔ آمو پس از سرچشمه گرفتن در کوه‌های مرزی تاجیکستان و افغانستان با گذر از مرز افغانستان و پس از گذر از ترکمنستان و ازبکستان با پیوستن به رود سیر دریا به دریاچهٔ آرال می‌ریزد.

آمودریا (رود وخش به معنی شتابان/ Oxus)، رودخانه آمو یا جیحون (به یونانی باستان: Oxus/Ὄξος/اُکسوس[۲][۳] که یونانی‌شدهٔ نام پارسی باستان رود: وَخش[۴] است) پرآب‌ترین رود آسیای میانه است که رود دوم سیر دریا است. در کشور افغانستان به رود، دریا می گویند. آمودریا از کوه‌های پامیر سرچشمه گرفته و حدود ۱٬۱۲۶ کیلومتر از آن در قسمت مرزهای شمالی افغانستان با تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان جاری است. بخش‌هایی از آن قابل کشتیرانی است. در سواحل آن شیرخان بندر و بندر حیرتان قرار گرفته، که کالاهای صادراتی یا وارداتی افغانستان به کشورهای آسیای میانه از این طریق مبادله می‌شود.

این رود به‌طور تاریخی در حدود یا سرحد سرزمین باستانی ایران قرار داشته و در آثار اساطیری نیز مرز ایران و توران به‌شمار می‌رود. در گذشته در دوره‌ای به دریای کاسپی می‌ریخته بعدها مسیر آن تغییر کرده و با پیوستن به رود سیر دریا به دریاچه آرال می‌ریزد. امروزه هرچند مسیر اصلی رود به سوی آرال است اما تمامی آب آن در طول مسیر و با کانال‌کشی‌هایی که برای کشاورزی صورت گرفته به مصرف می‌رسد.

دریاچه خوارزم از سال ۱۹۶۰ به بعد رو به خشکی رفت و نود درصد آن خشک شده است. دلیل این خشکی بیشتر این بوده که شوروی سابق مسیر دو رودخانه سیحون و جیحون رو به سمت بیابان‌ها تغییر می‌دهد تا آن زمین‌ها رو به زمین‌های کشاورزی تبدیل کند. از زمان هخامنشیان آسیای میانه را اورزمی یا خوارزمی می‌نامیدند که در پارسی نو به شکل خوارزم (زمین خوار و پست و جلگه ای) درآمد. نام این دریاچه در طول تاریخ دریاچه خوارزم یا دریاچه وخش بوده‌است ولی از زمانی که آسیای مرکزی به دست مغول‌ها و روس‌ها افتاد نام غیراصیل آرال جایگزین نام تاریخی خوارزم شد. دو رود تاریخی این سرزمین هم رود وخش و رود یخشاارته بود که از سده ۱۶ به بعد به نام‌های آمودریا و سیردریا جعل شد.[۵]

پیشینه تاریخی

در کرانه شرقی خراسان بزرگ (که امروزه به خراسان ایران و افغانستان تقسیم شده) دو رود بزرگ جاری بود که گاه به نام‌های سیحون و جیحون خوانده می‌شوند و سرزمین‌های آن سوی آنها را فرارود یا ورارود و به اصطلاح عربی ماوراءالنهر می‌خوانند. امروزه این دو رود به نام آمودریا و سیردریا خوانده می‌شوند. آمودریا در واقع نام قدیمی این رود است. .»[۶]

آمودریا در اصل به معنای رود شهر آمو است. آمو' نام دشتی در کنار رود آمودریا و نیز نام قلعه ای بنام آمو در همان دشت هست. شهری بنام آمو در همان دشت وجود دارد به گفتهٔ ریچارد فرای،[۷] آملی کورت[۸] و کریستوفر برونر،[۹] آریایی بوده‌اند، و به مردمان سکا و داهه پیوند داده شده‌اند.[۱۰] .[۷]

در فرهنگ دهخدا چنین آمده:

آمو: رود آموی. آمُل. آمویه. جیحون. آمودریا. اُقسوس. آمون. آب. رود. آبهی. نهر. ورز. سرچشمهٔ این رود بلورکوه است به مشرق بدخشان.

اما جیحون نام دیگری بود که اهالی آنجا بدان رود داده بودند و شبیه «جیحون» (Gihon) بود که در «کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان» (کتاب مقدس) از آن به عنوان یکی از رودهای بهشت عدن نام برده شده‌است. در زبان انگلیسی رود آمو را آمودریا می‌نامند و فرارود را فرارود.

استرابون نقل می‌کند که کالاهای هندوستان به وسیله این رودخانه تا دریای سیاه فرستاده می‌شد.. آنتونی جنکینسون انگلیسی که در زمان شاه طهماسب اول صفوی از طریق خیوه و بخارا به دربار صفویه آمد، می‌گوید رودخانه اکسوس به دریای ختا می‌ریخت و مسلماً دریایی را که وی نام می‌برد همان دریاچه آرال است.[۱۱]

آمودریا در ادبیات

آمودریا همان رودی بوده‌است که در ادبیات اساطیری ایران مرز بین ایران و توران را نشان مشخص می‌کرده‌است.[۱۲] در غزل معروفی از رودکی شاعر معروف پارسی گو می‌خوانیم که:

بوی جوی مولیان آید همییاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی‌های اوزیر پایم پرنیان آید همی

جستارهای وابسته

پانویس

  1. Daene C. McKinney (18 November 2003). "COOPERATIVE MANAGEMENT OF TRANSBOUNDARY WATER RESOURCES IN CENTRAL ASIA" (PDF). Retrieved 2014-10-03.
  2. Encyclopaedia of Islam, 'ĀMŪ DARYĀ'
  3. وبگاه لغتنامه دهخدا[پیوند مرده]، بازیابی در ۳۰ دسامبر ۲۰۰۸.
  4. حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد سوم، چاپ پنجم، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۷۰، ص ۲۲۰۵
  5. https://www.hamshahrionline.ir/news/321723/آشنایی-با-آمو-دریا
  6. غیاث‌آبادی، رضا، "ایران سرزمین همیشگی آریاییان"، ویرایش دوم، چاپ سوم، انتشارات نوید شیراز، ۱۳۸۴، صفحه‌های ۲۷ تا ۲۹
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ Richard N. Frye. "Ancient Central Asian History Notes". Proceedings of the Second European Congress of Iranian Studies. Rome: ISMEO. p. 188. town of Amul on the Amu Darya and the Amul in Mazanderan, Iran, both of which may be traced back to the migration of an Iranian tribe called Amardi or Mardi
  8. آملی کورت (۲۰۰۷). The Persian Empire: A Corpus of Sources from the Achaemenid Period. لندن: روتلج. ص. ۹۸. شابک ۰-۴۱۵-۴۳۶۲۸-۱.
  9. کریستوفر برونر. «IRAN v٫ PEOPLES OF IRAN (۲) Pre-Islamic». دانشنامه ایرانیکا.
  10. ادوین نوریس (۱۸۵۳). Memoir on the Scythic Version of the Behistun Inscription. Harrison and Sons. از پارامتر ناشناخته |لینک= صرف‌نظر شد (کمک)
  11. تاریخ سرزمین ایران، عباس پرویز، انتشارات نگاه، 1390.
  12. مهرالزمان نوبان (۱۳۷۶نام مکان‌های جغرافیایی در بستر زمان، تهران: انتشارات ما، ص. ۲۵۷، شابک ۹۶۴-۶۴۹۷-۰۰-۴

منابع