آزادی انتخاب

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

آزادی انتخاب، (به انگلیسی: Freedom of choice), فرصت و استقلال فرد را برای انجام یک عمل انتخاب‌شده از حداقل دو گزینه موجود، و بدون محدود شدن توسط دیگران را توصیف می‌کند.[۱]

در سیاست[ویرایش]

در مناظره سقط جنین، اصطلاح «آزادی انتخاب» ممکن است در دفاع از موضعی باشد که یک زن در قبال تصمیمی که مبنی بر ادامه یا خاتمه بارداری دارد، اتخاذ می‌کند.[۲][۳][۴] یا در موردی مانند اتانازی،[۵] واکسیناسیون، پیشگیری از بارداری،[۶] و ازدواج همجنس‌گرایان[۷] گاهی در قالب یک حق فردی مفروض «آزادی انتخاب» مورد بحث قرار می‌گیرد. در برخی از مسائل اجتماعی، مانند «محدودیت استفاده از نوشابه در نیویورک» به عنوان «آزادی انتخاب» هم مورد دفاع[۸] و هم مخالفت شده‌است.[۹]

در اقتصاد[ویرایش]

آزادی انتخاب برند و طعم نوشابه برای خرید، به رقابت در بازار مربوط می‌شود.

در اقتصاد خرد، آزادی انتخاب عبارت است از آزادی فعالان اقتصادی برای تخصیص منابع، به‌نحوی که در میان گزینه‌هایی (مانند کالاها، خدمات) که در دسترس‌شان قرار دارد، صلاح‌اندیشی می‌کنند. این شامل آزادی به‌کارگیری مشاغلی است که در توان آن‌هاست.[۱۰]

در سال ۲۰۰۸، راتنر و همکاران، به ادبیاتی با عنوان «پدرگرایی آزادی‌خواهانه» استناد کردند که بیان می‌کند مصرف‌کنندگان همیشه به صلاح خود رفتار نمی‌کنند. آن‌ها این پدیده را به عواملی چون احساسات، محدودیت‌های شناختی و سوگیری‌ها و اطلاعات ناقص نسبت دادند، که ممکن است با مداخلات مصلح‌جویانه برطرف شود. آن‌ها در مورد ارائه اطلاعات و ابزار تصمیم‌گیری به مصرف‌کنندگان، سازماندهی و محدود کردن گزینه‌های مخرب بازار، و استفاده از احساسات و مدیریت انتظارات بحث کردند. آن‌ها بیان کردند که هر یک از این عوامل می‌تواند توانایی انتخاب مصرف‌کنندگان را بهبود بخشد.[۱۱]

آزادی اقتصادی در انتخاب، در نهایت به رقابت در بازار بستگی دارد، زیرا گزینه‌های موجود خریداران معمولاً وابسته به عوامل مختلفی است که توسط فروشندگان کنترل می‌شوند، مانند کیفیت محصول یا خدمات و همچنین تبلیغات. در صورت وجود انحصار، مصرف‌کننده دیگر آزادی انتخاب برای خرید از تولیدکننده‌های مختلف را ندارد. همان‌طور که فردریش هایک اشاره کرده:

آزادی انتخاب در یک جامعه رقابتی بر این واقعیت استوار است که اگر فردی از برآوردن خواسته‌های ما امتناع کند، می‌توانیم به دیگری روی بیاوریم. اما اگر با یک انحصارگر روبرو شویم مورد رحمت او خواهیم بود.

همان‌طور که در نقل‌قول بالا نشان داده شده، متفکران آزادی‌خواه لیبرتینیسم اغلب مدافعان قدرتمندی برای وجود آزادی انتخاب هستند. یکی از نمونه‌های آن، کتاب و سریال تلویزیونی آزادانه میلتون فریدمن است.

دربارهٔ این موضوع که آیا افزایش آزادی انتخاب اقتصادی منجر به افزایش شادی می‌شود یا نه، اتفاق نظر واحدی وجود ندارد. در یک مطالعه، گزارش شاخص آزادی اقتصادی بنیاد هریتیج در سال ۲۰۱۱، همبستگی بین شاخص آزادی اقتصادی و شادی در یک کشور نشان داده شده‌است.

اندازه‌گیری آزادی انتخاب[ویرایش]

رویکرد بدیهی - قیاسی موجود در نظریه بازی، برای اندازه‌گیری میزان آزادی انتخاب (FoC) که یک فرد باید از آن برخوردار باشد، استفاده شده‌است. در سال ۱۹۹۰،[۱۲][۱۳] پراسانتا کی. پاتانیک و یونگ‌شنگ ژو در مقاله‌ای سه شرط را برای اندازه‌گیری FoC ارائه کردند:

  1. بی‌تفاوتی موقعیت‌های بدون انتخاب؛ صرف‌نظر از این‌که گزینه کدام است، داشتن تنها یک گزینه برابر با همان FoC است.
  2. یکنواختی شدید؛ داشتن دو گزینه متمایز x و y نسبت به داشتن گزینه x بیشتر در FoC است.
  3. استقلال؛ اگر موقعیت FoC برای A بیشتر از B باشد، با افزودن یک گزینه جدید x به هر دو (که در A یا B موجود نیست)، A همچنان FoC بیشتری نسبت به B خواهد داشت.

نویسندگان مقاله ثابت کردند که کاردینالیتی تنها معیاری است که این بدیهیات را پاسخ می‌دهد، چیزی که آن‌ها مشاهده کردند خلاف شهود است و پیشنهاد می‌کند که یک یا چند چیز بدیهی باید دوباره فرموله شوند. آن‌ها این را با مثالی از گزینه «سفر با قطار» یا «سفر با ماشین» نشان دادند که باید FoC بیشتری نسبت به گزینه «سفر با ماشین قرمز» یا «سفر با ماشین آبی» به دست آورد. پیشنهادهایی برای حل این مشکل، با فرمول‌بندی مجدد بدیهیات، معمولاً شامل مفاهیم ترجیحات[۱۴][۱۵][۱۶] یا رد بدیهیات سوم ارائه شده‌است.[۱۷]

رابطه با شادی[ویرایش]

در سال ۲۰۰۶ مطالعه‌ای توسط سیمونا بوتی و آن ال. مک‌گیل نشان داد که وقتی به انتخاب‌کنندگانی گزینه‌های متمایز ارائه می‌شد و آزادی انتخاب داشتند، انتخاب آن‌ها رضایتشان از نتایج مثبت، و نارضایتی‌شان از نتایج منفی نسبت به افراد غیرانتخاب‌کننده بیشتر بوده‌است.[۱۸]

در سال ۲۰۱۰، در مطالعه‌ای که توسط هیزل رز مارکوس و بری شوارتز انجام گرفت، فهرستی از آزمایش‌ها در مورد آزادی انتخاب گردآوری شده و استدلال کردند که «انتخاب بیش از حد می‌تواند باعث ایجاد عدم اطمینان، افسردگی و خودخواهی شود».[۱۹] شوارتز استدلال کرد که مردم اغلب به دلیل هزینه‌های فرصت برای عدم تصمیم‌گیری بهینه، پشیمانی را تجربه می‌کنند و در برخی موارد، زمانی که یک تصمیم دشوار توسط شخص دیگری گرفته می‌شود و نه توسط خودشان، رضایت افراد بیشتر می‌شود، حتی زمانی که انتخاب شخص خودشان نباشد. شوارتز کتابی نوشت و سخنرانی‌هایی در انتقاد از گزینه‌های بیش از حد در جامعه مدرن ایراد کرد، هرچند اذعان داشت که «برخی از انتخاب‌ها بهتر از عدم انتخاب است».[۲۰]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. گزارش https://www.heritage.org https://www.heritage.org
  2. "بی‌بی‌سی - استدلال به نفع سقط جنین". Retrieved February 12, 2013. این امر باعث می‌شود برخی افراد ادعا کنند که ممنوعیت سقط جنین غیراخلاقی است زیرا انجام این کار آزادی انتخاب را برای زنان سلب می‌کند و «آنهایی را که تمایلی به تحمل ناخواسته‌ها ندارند» مجبور می‌کند.
  3. "قانون آزادی انتخاب – H.R.1964". Archived from the original on January 25, 2016. Retrieved February 13, 2013. قانون آزادی انتخاب - اعلام می‌کند که این سیاست ایالات متحده است که هر زن از حق اساسی برای انتخاب برخوردار است: (1) بچه دار شدن. (2) ختم حاملگی قبل از زنده ماندن جنین. یا (3) پس از زنده ماندن جنین در صورت لزوم برای محافظت از زندگی یا سلامت او، حاملگی را خاتمه دهید.
  4. سوزان اسمالی (January 10, 2008). "تخم مرغ و سقط جنین: آزادی انتخاب". هافینگتون پست. Retrieved February 13, 2013.
  5. "اتانازی و کمک به خودکشی - استدلال". NHS. Retrieved February 12, 2013.
  6. سرفاتی, دی. (1999). "تضمین آزادی انتخاب در مسائل پیشگیری از بارداری و سقط جنین در اروپا: برخی از اظهارات شخصی". مجله اروپایی پیشگیری از بارداری و مراقبت‌های بهداشت باروری. 4 (4): 237–245. doi:10.3109/13625189909071344. PMID 10817094.
  7. مناخیم روزنسفت (January 15, 2009). "حتی ازدواج همجنس‌گرایان یک حق اساسی مدنی است". هافینگتون پست. Retrieved February 12, 2013.
  8. لاورن هانتر; کریستین ون بوسوم (September 21, 2012). ""ممنوعیت" سودا ممکن است در واقع آزادی انتخاب را افزایش دهد". هافینگتون پست. Retrieved February 12, 2013.
  9. بایلن لینکین (21 July 2012). "ریاضیات گازدار پشت ممنوعیت سودا در بلومبرگ". reason.com. Retrieved February 12, 2013. اول، این ممنوعیت آزادی انتخاب غذا را محدود می‌کند.
  10. نویسندگان کارکنان. "Quizlet Microeconomics، فصل 04 - سیستم بازار". Retrieved February 11, 2013.
  11. رتنر, آر. کی.; سومان, دی.; زابرمن, جی.; اریلی, دی.; کارمون, زی.; کلر, پی. ای.; کیم, بی. کی.; لین, اف.; مالکوک, اس. (2008). "چگونه تحقیقات تصمیم‌گیری رفتاری می‌تواند رفاه مصرف‌کننده را افزایش دهد: از آزادی انتخاب تا مداخله پدرانه". Marketing Letters. 19 (3–4): 383. doi:10.1007/s11002-008-9044-3.
  12. پاتانایک, پراسانتا کی.; ژو, یونگ‌شنگ (1990). "مجموعه فرصت‌های رتبه‌بندی از نظر آزادی انتخاب". Recherches Économiques de Louvain / Louvain Economic Review. Department of Economics, Universite Catholique de Louvain via JSTOR. 56 (3–4): 383–390. doi:10.1017/S0770451800043955. JSTOR 40723933.
  13. ژو, یونگ‌شنگ (February 2004). "رتبه‌بندی مجموعه‌های بودجه خطی از نظر آزادی انتخاب". Social Choice and Welfare. 22 (1): 281–289. doi:10.1007/s00355-003-0287-x.
  14. سن, آمارتیا (October 1991). "رفاه، ترجیح و آزادی". Journal of Econometrics. 50 (1–2): 15–29. doi:10.1016/0304-4076(91)90087-T.
  15. پاتانایک, پراسانتا کی.; ژو, یونگ‌شنگ (April 1998). "در مورد ترجیح و آزادی". Theory and Decision. 44 (2): 173–198. doi:10.1023/A:1004924211553.
  16. سادن, روبرت (October 1998). "معیار فرصت". Economics and Philosophy. 14 (2): 307–337. doi:10.1017/S0266267100003874.
  17. کارتر, لن (February 2004). "انتخاب، آزادی و آزادی انتخاب". Social Choice and Welfare. 22 (1): 61–81. doi:10.1007/s00355-003-0277-z. توضیح آزادی انتخاب باید اصل سوم را رد کند [...] یک فرد دارای آزادی انتخاب است، اگر و فقط اگر، او فاقد محدودیت در انتخاب مستدل و عملکرد یک یا چند مورد در یک مورد است.
  18. بوتی, سیمونا; مک‌گیل, آن ال. (2006). "وقتی انتخاب تصمیم‌گیری نیست: تأثیر مسئولیت درک شده بر رضایت". Journal of Consumer Research. 33 (2): 211–219. doi:10.1086/506302. SSRN 1516287.
  19. مارکوس, اچ. آر.; شوارتز, بی. (2010). "آیا انتخاب به معنای آزادی و رفاه است؟". Journal of Consumer Research. 37 (2): 344. doi:10.1086/651242.
  20. شوارتز, بری (July 2005). "پارادوکس انتخاب". Talk. TED. Archived from the original on 28 February 2014. Retrieved February 12, 2013.